آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

مردی که به خاطر پول زن بگیرد به نوکری می رود . ( فرانسوی )

زنی سعادتمند است که مطیع شوهر باشد . ( یونانی )

داماد که نشدی از یک شب شادمانی و عمری بد اخلاقی محروم گشته ای . ( لهستانی )

برای یافتن زن مناسب می ارزد که یک کفش بیشتر پاره کنی . ( چینی )

تاک را از خاک خوب و دختر خوب را از یک مادر خوب و اصیل انتخاب کن . ( چینی )

اگر زنی خواست که به خاطر پولت با تو ازدواج کند با او ازدواج کن و پولت را از دست او دور نگهدار . ( ترکیه ای )

اگر کسی در انتخاب همسرش دقت نکند دو نفر را بدبخت کرده است . (حجازی )

ازدواج کنید به هر وسیله ای که می توانید زیرا اگر زن خوبی گیرتان بیاید بسیار خوشبخت خواهید شد و اگر گرفتار یک همسر بد شدید فیلسوف بزرگی خواهید شد . ( سقراط )

من تنها با مردی ازدواج می کنم که عتیقه شناس باشد تا هر چه پیرتر شدم عزیزتر شوم . ( آگاتا کریستی )

ازدواج مجموعه ای از مزه هاست که هم تلخی و هم شوری دارد و هم تندی و ترشی و شیرینی و بی مزگی ( ولتر )

با قرض اگر داماد شدی با خنده خدا حافظی کن . ( آلمانی )


[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 01/6/25 ] [ 9:43 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

سن 14 سالگی : تازه توی این سن ؛ هر رو از بر تشخیص میدن . اول بد بختی

سن 15 سالگی : یاد می گیرن که توی خیابون به مردم نگاه کنن .... از قیافه خودشون بدشون می آد .

سن 16 سالگی : توی این سن اصولا راه نمیرن ؛ تکنو می زنن ..... حرف هم نمی زنن ..... با راکت تنیس هم گیتار می زنن .

سن 17 سالگی : یه کمی مثلا آدم میشن ..... فقط شعرهاشونو بلند بلند می خونن .... یادش بخیر اون روزها که تکنو نبود راک ن روال می خوندن .

سن 18 سالگی : هر کی رو می بینی تا پس فردا عاشقش .....آخ آخ .... آهنگ های داریوش مثل چسب دو قلو بهشون می چسبه

سن 19 سالگی : دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن ..... تیز میشن .... ابی میدن .

سن 20 سالگی : از همه شون رو دست می خورن ..... ستار گوش میدن که نفهمن چی شده .

سن 21 سالگی : زندگی رو چیزی غیر از این بچه بازیها می بینن ..... مثلا عاقل می شن .

سن 22 سالگی : نه می فهمن که زندگی همش عشقه .... دنبال یه آدم حسابی می گردن .

سن 23 سالگی : یکی رو پیدا میکنن اما مرموز مشن ....... دیدشون عوض می شه سن 24 سالگی : نه ..... اون با یه نفر دیگه هم دوسته ...... اصلا لیاقت عشق منو نداشت .

سن 25 سالگی : عشق سیخی چند ؟ ...... طرف باید باباش پولدار باشه .... حالا خوشکل هم باشه بد نیست .

سن 26 سالگی : این یکی دیگه همونیه که همه ی عمر می خواستم ..... افتخار میدین غلامتون باشم ؟

سن 27 سالگی : آخیش ..

سن 28 سالگی : کاش قلم پام می شکست و خواستگاری تو نمیومدم .


[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 01/6/25 ] [ 9:41 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

سن 14 سالگی : تا پارسال هر کسی بهشون می گفت چطوری ؟ میگفتن – خوبم مرسی ..... حالا میگن مرسی خوبم .

سن 15 سالگی : هر کسی بهشون بگه سلام ...... میگن علیک سلام .... نقاشیشون بهتر میشه . بتونه کاری و رنگ آمیزی ...

سن 16 سالگی : یعنی یه عاشق واقعیند .... فردا صبح هم میخوان خودکشی کنن ..... شوخی هم ندارن .

سن 17 سالگی : نشستن و اشک می ریزن ..... بهشون بی وفایی شده ...... کوران حوادث .

18 سالگی : دیگه اصلا عشق بی عشق ..... توی خیابون جلوی پاشون رو هم نگاه نمی کنن .

19 سالگی : از بی توجهی یه نفر رنج می برن ...... فکر می کنن اون یه آدم به تمام معناست .

20 سالگی : نه نه ؛ او منو نمی خواست آخرش منو یه کور و کچل می گیره ......می دونم .

21 سالگی : فقط سن 27 – 28 سالگی قصد ازدواج دارن ؛ فقط

22 سالگی : خوش تیپ باشه ؛ پولدار باشه ؛ تحصیلکرده باشه ؛ قد بلند باشه ؛ خوش لباس باشه ...... آخ که چی نباشه .

23 سالگی : همه خواستگارا رو رد می کنن .

24 سالگی : زیاد مهم نیست که چه ریختیه یا چقدر پول داره ؛ فقط شجاع باشه ؛ ما رو به اون چیزی که نرسیدیم برسونه بسه .

25 سالگی : آآآآآآه پس چرا دیگه هیچکس نمیآد ...... هر کسی میخواد باشه ؛ باشه .

26 سالگی : یه نفر می یاد ؛ همین خوبه ؛ بله .

27 سالگی : آخیش ...

28 سالگی : کاش قلم پات می شکست و خواستگاری من نمیومدی .


[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 01/6/25 ] [ 9:38 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

1 – اگر کودک خود را در دوران نوزادی زیاد حرکت دهید یا آن را دایما بالا و پایین بیتدازید و یا زیاد در گهواره تکان دهید کودک شما در آینده ورزشکار یا خلبان یا راننده و کلا کارهای هیجانی و پر حادثه روی خواهد آورد .

2 – اگر کودک شما پستانک یا شیشه شیر را زیاد نگه دارد و آن را به زور از دستش در آورید در آینده دارای شخصیتی خسیس و مال جمع کن و به شغل جاسوسی یا دلالی یا خبرنگاری روی می آورد .

3 – اگر کودک شما زیاد گاز می گیرد این را بدانید که در آینده دارای شخصیتی خشن و جنگجو شده و به شغل های چون قصابی و ( پول داده ..... پول چی ؟

4 – اگر کودک شما آب دهن خود را بیرون می ریزد در آینده به شغل مدد کاری روی خواهد آورد .

5 – اگر کودک شما زیاد پستانک را می مکد در آینده در نوشیدن و خوردن و ....خلاصه در هر چیزی زیاد افراط می کند .

6 – اگر کودک شما زیاد دهان خود را ببندد در بزرگی گوشه گیر و محتاط می شود

7 – اگر کودک شما هر شیئ که در دستش می افتد زیاد نگه می دارد و حاضر نمی شود آن را رها کند در بزرگی فردی می شود که قدرت تصمیم گیری برای خرید یا فروش وسایل خانه خود را ندارد .

8 – مادران هم بیاد داشته باشند که کودک خود را برای دفع مدفوع تنبیه نکنند چون در آینده فردی خالی بند و ولخرج و بی قید و بند می شود .

9 – حالا اگر می خواهید کودک خود را دانشمند کنید از کودک خود برای دفع ادار خواهش کنید و بعد از دفع مدفوع به او جایزه بدهید در این صورت کودک فکر میکند که مدفوعش دارای ارزش است و در آینده برای راضی کردن مردم دست به اختراع یا فردی بخشنده خواهد شد البته یادتان باشد اگر زیاد اسرار کنید کودک فکر کرده با دفع ادارش چیزی گران بها را از دست می دهد و ممکن است در آینده خسیس شود



[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 01/6/25 ] [ 9:37 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

بر اساس یک مطالعه جدید، استفاده از داروی سماگلوتاید (Semaglutide) علاوه بر کاهش وزن می‌تواند احتمال خطر ابتلا به دیابت را نیز کاهش دهد.

به گزارش نیویورک پست، پژوهشی که محققان دانشگاه آلاباما انجام دادند، نشان داد که مصرف هفتگی سماگلوتاید در شرکت‌کنندگان مبتلا به چاقی باعث شد وزن آن‌ها به طور متوسط 37 پوند (16.8 کیلوگرم) کاهش یابد.

سماگلوتاید با اثرگذاری روی گیرنده هورمون‌های درون‌زا، ترشح انسولین وابسته به گلوکز را افزایش می‌دهد و از ترشح نامناسب گلوکاگون می‌کاهد. این دارو تاکنون برای بهبود کنترل قند خون بزرگسالان مبتلا به دیابت نوع 2 در کنار رژیم غذایی و ورزش تجویز می‌شد.

دکتر تیموتی گاروی، سرپرست تیم تحقیق، در این زمینه گفت: «ما این میزان کاهش وزن را با هیچ داروی قبلی ندیده‌ایم. بیش از 50 درصد شرکت‌کنندگان در این آزمایش 15 درصد از وزن خود را از دست دادند و بین یک‌سوم تا 40 درصد از آن‌ها نیز 20 درصد لاغرتر شدند.»

گاروی این کشف جدید را «تغییر در بازی» خواند و گفت که نتایج این تحقیقات برای آمریکایی‌های در حال نبرد با چاقی‌ خبر خوبی است.

بین سال‌های 1960 تا 2010، شیوع چاقی در بزرگسالان ایالات متحده تقریبا سه برابر شد و از 13 درصد به 36 درصد رسید. در این کشور، برخی از افراد که از روش‌های دارویی مرتبط با لاغری ناامید شده‌اند، به انواع جراحی روی آورده‌اند.

دکتر گاروی ادامه داد: «نتیجه آزمایش ما بسیار مهم است زیرا با اینکه در علم، از چاقی به عنوان یک بیماری یاد می‌شود، امروزه می‌بینیم عده‌ای تلاش می‌کنند نشان دهند که چاقی یک انتخاب سبک زندگی است و برای درمان آن راه‌های ساده‌ای وجود ندارد.»

به گفته گاروی، این یافته‌های جدید همچنین به معنای درمان و پیشگیری از عوارض چاقی آسیب‌زننده به سلامتی‌‌اند.

در کارآزمایی‌های این تحقیق، پژوهشگران بیماران مبتلا به چاقی را که سماگلوتاید مصرف کردند، با افرادی که دارونما استفاده کرده‌ بودند، مقایسه و درباره آن‌ها مطالعه کردند. محققان در کارآزمایی اول، دوز 2.4 میلی‌گرمی را روی یک هزار و 961 بیمار و در کارآزمایی دوم، روی 803 بیمار آزمایش کردند. علاوه بر این، دانشمندان از فرمول مرحله‌بندی بیماری متابولیک قلبی برای پیش‌بینی احتمال ابتلا به دیابت نوع 2 استفاده کردند.

در اولین کارآزمایی، احتمال خطر برای افرادی که دارو مصرف کردند تا 61 درصد کاهش یافت؛ در حالی که برای شرکت‌کنندگانی که دارونما مصرف کردند، احتمال خطر تنها 13 درصد کم شد.

در حالی که ایده اصلی این تحقیق بر دیابت متمرکز بود، پژوهشگران دریافتند که این دارو می‌تواند از بیماری‌های قلبی-عروقی و عوارض مرتبط با آن مانند آرتروز و آپنه خواب [وقفه تنفسی در خواب] نیز پیشگیری و آن‌ها را درمان کند.

بنا به گفته محققان، در صورت تایید مراجع بالاتر، سماگلوتاید 2.4 میلی‌گرمی این امکان را دارد که طرز فکر ما در مورد درمان بیماری چاقی را تغییر دهد.

سماگلوتاید را اولین بار سازمان غذا و دارو با دوز پایین یک میلی‌گرم و با نام تجاری اوزمپیک تایید کرد، اما دوز 2.4 میلی‌گرم نتایج امیدوارکننده‌تری را نشان داد و سازنده دارویی آن به نام «نوو نوردیس» Novo Nordis سال 2021 تاییدیه سازمان غذا و داروی آمریکا را کسب کرد.

ایندیپندنت فارسی


[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 01/6/25 ] [ 9:35 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

عصر ایران: به گفته محققان، مصرف شکلات تلخ می‌تواند فرکانس امواج مغزی را تغییر دهد و در بهبود حافظه و کاهش استرس مفید باشد. در واقع بهتر است افرادی که عاشق شیرینی‌جات هستند نیز برای حفظ سلامتی خود به سمت جایگزینی انواع و اقسام شیرینی‌های مضر با شکلات تلخ حرکت کنند.

البته منظور از شکلات تلخ یک شکلات واقعی و باکیفیت است نه محصولی که از ترکیب مواد مختلف و با استفاده از تلخ کننده مصنوعی تولید شده است!

شکلات تلخ سرشار از فیبر و آنتی اکسیدان است که به جلوگیری از آسیب سلولی ناشی از رادیکال های آزاد کمک می کنند. همچنین ممکن است خطر بیماری های قلبی عروقی و فشار خون را کاهش دهد و در عین حال جریان خون را بهبود ببخشد.

با استناد به مطالعه‌ای از دانشگاه لوما لیندا در کالیفرنیا که در نشست سالانه زیست شناسی تجربی 2018 نیز ارائه شد، فواید شکلات تلخ در رابطه با تاثیر آن بر امواج مغزی مرتبط با حافظه و توانایی یادآوری مسائل آشکار شده است.

دکتر لی برک از دانشگاه لوما لیندا همراه با تیم تحقیقاتی خود، از تکه ‌های 48 گرمی شکلات تلخ استفاده کردند که متشکل از دانه‌ های کاکائو 70 درصد تانزانیایی بودند.

برک توضیح می دهد: آنچه ما به آن اشاره کردیم این بود که آنتی اکسیدان ‌ها قابلیت تغییر فرکانس های مغزی شما را در اختیار دارند، واضحا یک فرکانس مغزی مفید به نام گاما. فرکانس گاما به واسطه آنتی اکسیدان های شکلات تنظیم شده، افزایش یافته و در واقع روشن می شود.

امواج مغزی در فرکانس ‌های متفاوتی انتشار می یابند و از این نظر تا حدودی مشابه رادیو هستند. برک اضافه می کند که فرکانس گاما بالاترین فرکانس است و «با پیشرفته ترین سطح برای پردازش شناختی، حافظه و یادآوری در ارتباط است».

امواج گاما به عملکرد های پیچیده ای مانند پردازش اطلاعات، بهبود حافظه و کاهش استرس نسبت داده می شوند. اثرات مثبت روی مغز یا همانطور که محققان می گویند افزایش “انعطاف پذیری عصبی” در نتیجه مصرف شکلات تلخ، ظرف 30 دقیقه اتفاق می افتد.

برک می‌گوید: در این مطالعه داوطلبانی که یک تخته شکلات تلخ 70 درصد مصرف کرده بودند، پس از 30 دقیقه افزایش عظیمی را در فرکانس گاما در نواحی مهمی ای از مغز (قسمت پشتی و سمت راست مغز) نشان دادند. افزایش امواج مغزی فرکانس گاما به مدت چندین ساعت باقی می ماند.

تیم تحقیقات به بررسی داوطلبان آزمایش ادامه دادند و تا 2 ساعت پس از اجرای پروژه، همچنان شاهد فرکانس گاما تحریک شده هرچند به صورت کاهش یافته بودند. بنابراین مدت زیادی طول می کشد تا این امواج فروکش کنند.

این پژوهش می تواند برای بهبود عملکرد های شناختی، به ویژه در جمعیت های سالخورده به کار رود. طبق نتایج به دست آمده یکی از مزایای اصلی شکلات تلخ، تنظیم دقیق فرآیند های شناختی هنگام فرسایش آنها محسوب می شود. به عقیده برک اگر واقعا بتوانیم فرکانس گاما را افزایش دهیم، به راستی در زندگی و به خصوص در زمینه تقویت فرآیند های شناختی مغز سود خواهیم برد.

دانستنی‌های شکلاتی

دانه‌های کاکائو داخل غلاف‌های کاکائو یافت می‌شوند. آنها میوه‌هایی هستند که روی درختان تحت آب و هوای گرم مانند آمریکای مرکزی، آمریکای جنوبی و آفریقا رشد می کنند. بله، شکلات از نظر فنی در واقع از یک میوه به دست می آید. بسیاری از میوه ها و سبزیجات دیگر نیز سرشار از آنتی اکسیدان هستند، مانند اسفناج، چغندر، تمشک، توت فرنگی و البته کلم پیچ.

دانه های کاکائو از داخل میوه برداشت و سپس خشک و تخمیر می شود. این ماده در نهایت به کره کاکائو تبدیل خواهد شد. کاکائو خام را می توان به تنهایی یا در پخت و پز استفاده کرد. برای تبدیل کاکائو خام به شکلات و یا کره کاکائو، آن را با شکر و شیر ترکیب می کنند.

همچنین به منظور تبدیل کاکائو خام (raw cacao) به “cocoa”، محصول باید برشته یا رست شود. برک توضیح می دهد که به زبان ساده، کاکائو (cacao) نسخه خام، کمتر فرآوری شده یا فرآوری نشده است، در حالی که cocoa فرآوری شده به شمار می رود. طعم شکلات تلخ، شکلات شیری و سایر انواع شکلات بسته به مقادیر به کار رفته از کره و شیر متفاوت است.

به طور معمول، هر محصولی که بیش از 70 درصد کاکائو داشته باشد، «شکلات تلخ» در نظر گرفته می شود و این همان ترکیبی است که در مطالعه برک استفاده شد.

شکلات تلخ در محدوده 70 درصد کاکائو یا بالاتر، به شدت غنی از ترکیبات آنتی‌ اکسیدانی است. از این رو برای سلامت بدن بسیار مفید به شمار می رود.

برک خاطر نشان کرد که این میوه از نظر آنتی اکسیدان ها حتی از گیلاس و یک سری از سبزیجات نیز پیشی گرفته است. اگر بتوانید طعم تلخ تری را تحمل کنید، مصرف درصدهای بالاتر از کاکائو توصیه می شود.

 

جسیکا کوردینگ متخصص تغذیه ثبت شده در نیویورک، توضیح می دهد: کاکائو 85 درصد همان چیزی است که بسیاری از پزشکان و متخصصین مراقبت های بهداشتی به مردم پیشنهاد می دهند. به عبارت ساده، درصد بیشتر کاکائو به معنای مصرف شکر کمتر است. به این ترتیب حتی شکلات تلخ نیز حاوی شکر اما به مقدار بسیار محدود است. برای افرادی که به دنبال استفاده حداکثری از مزایای آنتی اکسیدانی شکلات هستند، مدل های تلخ تر توصیه می شود.


[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 01/6/25 ] [ 9:34 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

71 – آیا می دانستید که طول رگهای بدن انسان پانصد و شصت هزار کیلو متر است .

72 – آیا می دانستید که هشت پا با وجود داشتن بدنی بزرگ می تواند از سوراخی به قطر پنج سانتی متری عبور کند .

73 – آیا می دانستید که چشم سالم انسان می تواند ده میلیون رنگهای مختلف را ببیند و آنها را از یکدیگر تمیز دهد .

74 – آیا می دانستید که فیل بالغ در روز بطور متوسط دویست و بیست کیلو گرم غذا و دویست لیتر آب مصرف کند .

75 – آیا می دانستید که اگر زنی به کور رنگی مبتلا باشد فرزندان پسر او کور رنگ می شوند .

76 – آیا می دانستید که کوههای آلپ در سال حدود یک سانتی متر بلندتر می شوند .

77 – رعد و برق هوای اطراف خود را تا سه هزار درجه سانتی گراد گرم می کند .

78 – زمین روزانه 124 بیلیون اسب بخار انرژی از خورشید دریافت می کند .

79 – قطر یخ در قطب شمال به سه هزار و هفتصد متر می رسد .

80 – فنلاندیها در دنیا بیشترین قهوه را می نوشند . آنها بطور متوسط سالانه بیش از هزار و ششصد پیاله قهوه می نوشند .

81 – خوردن قهوه برای دندانها مفید است و از جرم گرفتگی آنها جلوگیری می کند .

82 – 55 فیصد حوادث هوایی در زمان نشستن طیاره و سی فیصد در وقت پرواز طیاره رخ می دهد .

83 – پلنگ می تواند با سرعت یکصد و ده کیلو متر در ساعت بدود البته می تواند این سرعت را تا هشتصد متر حفظ کند .

84 – دویست هزار تن مواد بیکاره رادیو اکتیو در جهان وجود دارد آنها را ذخیره کرده اند و نمی دانند با آنها چه کنند .

85 – سرعت صوت در فولاد چهارده مرتبه بیشتر از سرعت صوت در هوا است .

86 – بچه زرافه در هنگام تولد صد کیلو وزن و تقریبا دو متر قد دارد .

87 – مردان زودتر از زنان لاغر می شوند علت این امر غلیظ تر بودن چربی زنان از چربی مردان است .

88 – بلندترین موی جهان متعلق به " ژی کیپینگ " چینی است که حدود 18 پا و 50 اینچ طول داشته است .

89 – خرگوش و طوطی تنها حیواناتی هستند که می توانند بدون برگشتن اشیائ پشت سر خود را ببینند .

90 – اگر همه یخهای قطب جنوب آب شود بر سطح آب اقیانوسها هفتاد متر اضافه می شود و در این صورت یک چهارم خشکی های کره زمین زیر آب می روند .

91 – کبد یا جگر تنها عضو داخلی بدن است که اگر با عمل جراحی قسمتی از آن برداشته شود دوباره رشد می کند .



[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 01/6/25 ] [ 9:31 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

نچه یک دیدن کند ادراک آن         سـالـها نـتوان نمـودن بـا بیان       مولوی

 

از جهت لغوی سمعی و بصری را به صورت زیر تعریف می کنند:

سمعی : عبارت از کلیه تجارب آموزشی است که از راه گوش درک می گردد.

بصری : عبارت از کلیه تجارب آموزشی است که از راه چشم درک می گردد.

چشم و گوش از سایر حواس، نقش مهم تری در یادگیری ایفا می کنند. سه درصد اطلاعاتی که ما از جهان پیرامون خود به دست می آوریم از راه حس بویایی، 3 درصد از راه ذائقه، 6 درصد از راه لامسه، 13 درصد از راه شنوایی و 75 درصد بقیه از راه حس بینایی است.

با توجه به تعریف فوق در حقیقت آموزش سمعی و بصری شامل کلیه تجارب آموزشی از راه چشم و گوش می شود.

 

در یادگیری زبان 4 مهارت گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن نقش اساسی دارد. گوش دادن اولین و اساسی ترین مهارت می باشد که از زمان دمیده شدن روح به بدن انسان در بطن مادر آغاز می شود. او به صحبتهای مادر گوش می دهد که برایش آواز می خواند و یا لالایی می گوید. در فیلمی به نام تولد یک مغز با فیلمبرداری عکس العمل جنین در مقابل صداهای بیرون و مقایسه آن با عکس العمل بعد از تولد روانشناسان یادگیری دریافتند که یادگیری از دوران جنینی با گوش دادن به صداهای بیرون مانند صدای مادر، موسیقیهای داخل خانه و ... شروع می شود. .                       

روانشناسان رفتارگرا(واتسون، اسکینر و ...) معتقدند : برای تسلط در مهارت صحبت کردن، باید مهارت گوش دادن به خوبی انجام شود. یا در جای دیگر ادوارد ساپیر می گوید: زبان اساسا نظامی از علائم شنیداری است. جنبه تولیدی زبان(صحبت کردن) نسبت به جنبه شنیداری آن دارای اهمیت ثانوی است. گرایش به تکلم در افراد طبیعی نخست در قلمرو صور شنیداری ذهن شکل می گیرد و از آنجا به اعصاب کنترل کننده اندامهای گویایی منتقل می شود. برقراری ارتباط زبانی با دیگران در درجه اول از راه گوش صورت می گیرد و بنابراین گوینده باید بکوشد تا پیام خود را به گوش شنونده برساند، در غیر این صورت رشته ارتباط دیر یا زود پاره خواهد شد. در خانواده هایی که پدر، مادر، پدربزرگ یا مادربزرگ به بچه ها قصه می گویند و شعر می خوانند، بچه ها زودتر زبان باز می کنند و زبان آموزی سریعتر صورت می گیرد. صحبت کردن فرایندی است که مرحله به مرحله انجام می شود و پیش نیاز آن گوش دادن می باشد.

 سهم هر یک از حواس پنجگانه در یادگیری در جدول زیر آمده است:

 در این جدول سهم بالای یادگیری به حس بینایی اختصاص یافته استو در زندگی روزمزه مشاهده می شود که دانش آموزان از راه حس شنوایی و بینایی  (مانند گوش دادن به فیلمها، سخنرانیها ،اخبار و ...) به راحتی و سریعتر مطلبی را می آموزند. روانشناسان بر این اعقتادند که بهره عاطفی  80 درصد و بهره هوشی 20 درصد در یادگیری دخالت دارند. با اینکه معتقدیم اگر به چهار مهارت یادگیری زبان و ارکان مربوط(گرامر، تلفظ و ...) در کنار هم پرداخته شود، یادگیری موثرتر خواهد بود. دلیل دیگر در تاکید بر مهارت شنیداری این است که در متدولوژی یادگیری - یاددهی زبان خارجی، روشی به نام  متد شنیداری  ابداع می گرد و خصوصا در سطوح و سنین پایین از این متد در زبان آموزی بهره می گیرند که در آنها مهارت گوش دادن از اهمیت بالایی برخوردار است. شاید دلیل اینکه عده ای بر این اعتقادند که یادگیری زبان باید در محیط زبان هدف صورت گیرد این باشد که زبان آموز در محیط زبان هدف مجبور است همه چیز را به آن زبان بشنود و با استفاده از شنیده های خود آنها را در صحبت کردن بکار برد. اند.

منبع:

دانش اموزان عزیز:

ما از طریق فیلم به نحوی با  امکانات روزمره انگلیسی آشنا می شوید که معمولا در روش های تدریس سنتی وجود ندارد. با استفاده از این شیوه می توانید عمل یادگیری انگلیسی را به کاری سرگرم کننده و پویا تبدیل کنید. در هنگام یادگیری انگلیسی با استفاده از فیلم می توانید فیلم را با سرعت دلخواه خودتان ببینید و هر کجا که راحت تر هستید این کار را انجام دهید یا جاهایی را که متوجه نشدید دوباره ببینید. با استفاده از فیلم می توانید اصطلاحات و عبارات رایج در میان مردم را فراگیرید و به زبان امروزی صحبت کنید.

 

  قبل از دیدن فیلم سعی شودلغات مهم طالعه شود .لغات به صورت  تصادفی نوشته شده است بنابرین تمام لغات تا اخر مطالعه شود.استفاده ازمعنای انگلیسی جهت افزایش دایره لغات دانش آموزان عزیز می باشد.

مشاهده فیلم می تواند موارد زیر را در شما  زبان آموزان تقویت کند :

1) بهبود مهارت گوش دادن و صحبت کردن

2) بهبود تلفظ  واژگان انگلیسی

3) افزایش دانش شما از اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی  و موارد استفاده آن ها

4) بهبود مهارت و درک مطلب شما

در تهیه این فیلم تلاش زیادی شده است امیدواریم در شکوفایی   استعدادهای نوباوگان جمهوری اسلامی مثمر ثمر واقع شود.هرگونه کپی جهت یادگیری با ذکر ماخذ مورد امتنان خواهد بود


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/6/17 ] [ 10:46 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

While there are certainly many more varieties of English, American and British English are the two varieties that are taught in most ESL/EFL programs. Generally, it is agreed that no one version is "correct" however, there are certainly preferences in use. The most important rule of thumb is to try to be consistent in your usage. If you decide that you want to use American English spellings then be consistent in your spelling (i.e. The color of the orange is also its flavour - color is American spelling and flavour is British), this is of course not always easy - or possible. The following guide is meant to point out the principal differences between these two varieties of English.

Use of the Present Perfect

In British English the present perfect is used to express an action that has occurred in the recent past that has an effect on the present moment. For example:

I"ve lost my key. Can you help me look for it?
In American English the following is also possible:
I lost my key. Can you help me look for it?

In British English the above would be considered incorrect. However, both forms are generally accepted in standard American English. Other differences involving the use of the present perfect in British English and simple past in American English include already, just and yet.

British English:

I"ve just had lunch
I"ve already seen that film
Have you finished your homework yet?

American English:

I just had lunch OR I"ve just had lunch
I"ve already seen that film OR I already saw that film.
Have your finished your homework yet? OR Did you finish your homework yet?


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/6/17 ] [ 10:44 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

علی ایمانی، استاد رشته زبان انگلیسی 

مهرداد ناظری-روزبه زعفرانی 

 هرساله مبالغ هنگفتی صرف آموزش زبان انگلیسی در نظام آموزشی ایران می‌شود، اما متاسفانه نتیجه‌ای که باید در یادگیری پدید آید، چندان مطلوب نیست. آمارها نشان می‌دهد که کم‌تر از پنج‌درصد ایرانی‌ها می‌توانند به زبان انگلیسی تکلم کنند. همچنین بیش از 92درصد از داوطلبان ورود به دانشگاه‌ها کم‌تر از 10درصد تست‌های مربوط به درس زبان انگلیسی را درست جواب می‌دهند. این موارد نشان می‌دهد که نظام برنامه‌ریزی آموزش زبان در ایران با معضلات جدی روبه‌رو است. دکتر علی ایمانی مدرس زبان انگلیسی در دانشگاه در این مورد می‌گوید:«در اکثر مدارس تدریس زبان با نوشتن الفبای انگلیسی و خواندن از روی کتاب آغاز می‌شود. درحالی که بر اساس توصیهء زبان شناسان، یادگیری زبان دوم با یادگیری همزمان مهارت‌های چهارگانه گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن همراه است که اگر ترتیب و تمام جوانب آن مورد توجه قرار نگیرد، یادگیری صورت نمی‌گیرد.» در مورد وضعیت فعلی آموزش زبان انگلیسی در مدارس گفت‌وگویی با این استاد دانشگاه انجام داده‌ایم که در پی می‌خوانید. 
سال‌ها است که زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم در مقاطع راهنمایی و دبیرستان تدریس می‌شود،اما بعد از گرفتن دیپلم دانش آموزان به ندرت می‌توانند انگلیسی حرف بزنند، چرا؟ 

مهم‌ترین دلیل این امر این است که روش تدریس زبان در مدارس ما یک روش قدیمی و بدون بازده است و اگر ما‌ سالها هم با همین رویه پیش برویم، هیچ تغییری در کیفیت یادگیری دانش‌آموزان پیدا نخواهد شد. در این روش جز صرف منابع مالی و انسانی فراوان، سود دیگری عاید دانش آموزان و جامعه نخواهد شد.چون این روشی منسوخ و غیرکاربردی است و هم اکنون در دنیا از روش‌های جدیدتری برای یادگیری زبان دوم استفاده می‌شود

چه اشکالاتی به این روش تدریس وارد است؟ 

وقتی که یک فرد زبان مادری را یاد می‌گیرد، در ابتدا فقط از اطرافیان عبارتی را می‌شنود و بعد صداهایی را تولید می‌کند و بعد این صداها به ادای واژه‌ها و آواهای ناقص تبدیل می‌شود و پس از آن کلمات به‌طور صحیح ادا می‌شوند و در نهایت کودک جملات را می‌سازد و به این طریق کودک زبان مادری خود را یاد می‌گیرد. این سیستم یادگیری، سیستمی است که از طرف زبان شناسان برای یادگیری زبان توصیه می‌شود ولی ما در دورهء راهنمایی شاهد عکس این قضیه هستیم

به چه صورت؟ 

در روش فعلی تدریس، از اولین روز تدریس حروف الفبا و سپس کلمات را از طریق نوشتن آموزش می‌دهند که این روش دیگر کاربردی ندارد. زبان‌شناسان بر چهار مهارت صحبت کردن، شنیدن، خواندن و نوشتن تاکید می‌کنند. این چهار مهارت باید به ترتیب به کار برده شوند یعنی در دو هفتهء آغازین تدریس نباید کتابی در کار باشد و معلمین باید با تصاویر که به فلش کارت معروف هستند با دانش‌آموزان کار کنند و بعد جملات ساده را آموزش می‌دهند و سپس پرسش و پاسخ انجام دهند. شش تا 10 درس اول کتاب دوم راهنمایی را می‌توان با استفاده از مکالمه و بدون رجوع به کتاب تدریس کرد، بدون آن‌که دانش‌آموزان متوجه شوند که معلم در حال تدریس از کتاب است. در این حالت دانش‌آموز می‌تواند موارد گفته شده را یاد بگیرد و برای او انگیزه‌ای می‌شود که به آموزش اشتیاق نشان بدهد. به این ترتیب یک پایه صحیح برای آموزش زبان ایجاد کرده‌ایم. اگر این روش در سال‌های دبیرستان نیز پیاده شود در این حالت مشکل زبان‌آموزی تا حدود زیادی رفع می‌شود. روش‌های جدید، فعالیت بیش‌تری را از طرف معلم و دانش‌آموز می‌طلبد و نیازمند وسایل کمک آموزشی هستند و اگر آموزش و پرورش ما این وسایل را فراهم نکنند، اجبارائ معلمان با روش‌های قدیمی که یک روش منسوخ شده است به تدریس می‌پردازند

به نظر شما استانداردهای زبان‌آموزی صحیح چیست؟ 

قبل از پاسخ به سوال شما باید تاکید کنم که حفظ کردن یکسری کلمات، اسمش زبان‌آموزی نیست. یادگیری زبان باید با مکالمه و درک همدیگر همراه باشد. اگر این مساله اتفاق بیفتد مهارت‌های بعدی را می‌توان به راحتی آموزش داد. در برخی از کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین که زبان اصلیشان انگلیسی نیست، معلم‌های زبان انگلیسی با ایجاد همدلی و نزدیکی به دانش‌آموزان، کیفیت آموزش را ارتقا می‌بخشند. مثلائ گاهی اوقات دیده شده که معلم برای درک بهتر درس با دانش‌آموزان به دامان طبیعت و جنگل رفته و در یک اردو و در جمع دوستانه و صمیمی یادگیری زبان را درونی کرده‌اند

برای بالا بردن سطح آموزش زبان، دوره‌های آموزش ضمن خدمت توسط وزارت آموزش و پرورش برگزار می‌شود ولی این دوره‌ها از کارآیی بالایی برخوردار نیست. دلیل این امر را چه می‌دانید؟ 

آموزش و پرورش این کلاس‌ها را برگزار می‌کند اما ایراد این دوره‌ها این است که هیچ گونه نظارتی بر اجرای نکاتی که در این کلاس‌ها آموزش داده می‌شود وجود ندارد و اغلب آموزش‌هایی که به معلمان داده می‌شود در کلاس‌های درسی به اجرا در نمی‌آید. من خودم سال‌ها مدرس دوره‌های آموزش ضمن خدمت به معلمین بودم. این کلاس‌ها برگزار می‌شود ولی به هنگام تشکیل کلاس‌ها هیچ گونه نظارتی بر آن‌ها اعمال نمی‌شود

فکر نمی‌کنید یکی از دلایل عدم موفقیت آموزش زبان، کتاب‌های درسی باشد. عده‌ای از کارشناسان در نقد این کتاب‌ها می‌گویند که این کتاب‌ها با زندگی روزمره پیوستگی ندارد، این درحالی است که در تالیف کتاب‌ها در شیوه‌های نوین سعی می‌شود که کتب به گونه‌ای تالیف شوند که پاسخگوی نیازهای فرد باشند؟ 

اگرچه کتاب‌های درسی دارای یکسری ایرادهایی است اما، من عیب اصلی را درکتاب‌ها نمی‌بینم، بلکه ایراد اصلی در روش تدریس است. اگر حتی بدترین کتاب را با روش صحیح آموزش دهیم، به زبان‌آموزی منجر می‌شود

برخی معتقدند که این کتاب‌ها در فضای فرهنگ ایرانی تالیف شده‌اند در حالی که گفته می‌شود کتاب‌ها باید به گونه‌ای طراحی شوند که زبان‌آموز بتواند با فرهنگ آن کشور آشنا شود؟ 

کتاب‌هایی که برای دورهء راهنمایی تالیف می‌شود، چون دارای کلمات ساده‌ای است خیلی با مسایل فرهنگی ارتباط ندارد،اما حرف شما را تا حدودی می‌پذیرم. هر زبانی یک فرهنگ جدید است که پیشینه و قواعد هنجاری و رفتاری خاص خود را دارد که باید مورد توجه قرار گیرد

نظرتان در مورد سیستم‌های جدید آموزش زبان انگلیسی مثل Stream line ِ Headways که در آموزشگاه‌ها تدریس می‌شود، چیست؟ 

کتاب‌های Stream line و Headways بر اساس مشارکت فعال زبان‌آموز تالیف شده است و در کلاس‌های خصوصی و نیمه خصوصی قابل تدریس است، در حالی که در مدارس ما تعداد نفرات حاضر در یک کلاس فراتر از استاندارد است.در بعضی از مناطق ما شاهد آن هستیم که یک مدرسه در دو شیفت دانش آموزان را پذیرش می‌کنند. 

در چنین فضای آموزشی محدود شما هرگز نمی‌توانید این گونه سیستم‌ها را پیاده کنید.به نظر من کلاس‌های جدید نیاز به صرف هزینه و بودجه فراوانی دارد

به نظر می‌رسد برنامه‌ریزی ساعات درسی نیز چندان مناسب نیست؟

بله، کاملائ درست است. در اکثر مدارس ما زبان به صورت یک جلسهء سه ساعته در هفته تدریس می‌شود و سپس آموزش زبان تا هفتهء آینده تعطیل می‌شود و دانش‌آموز مطلبی را که در هفتهء قبل یاد گرفته است تا شروع جلسهء جدید فراموش می‌کند. زبان‌شناسان توصیه می‌کنند که آموزش زبان باید به صورت جلسه‌ای یک ساعته باشد و حداقل چهار روز در هفته این کار انجام شود; زیرا دانش‌آموز بعد از یک ساعت خسته می‌شود و انگیزهء خود را از دست می‌دهد و مطالب جدیدی یاد نمی‌گیرد

یکی از مشکلاتی که زبان‌آموزان با آن مواجه هستند، عدم هماهنگی بین شنیدن و صحبت کردن مدام است و عمدتائ نمی‌توانند هم بشنوند و هم صحبت کنند. علت این عدم هماهنگی چیست و چگونه می‌توان آن را برطرف کرد؟ 

علت این است که ما روی قوهء شنیداری دانش‌آموزان کار نکرده‌ایم. اگر مهارت‌ها را به همان ترتیبی که گفتم آموزش دهیم و شنیدن دانش‌آموزان را تقویت کنیم، بلافاصله بعد از این‌که جمله را شنید می‌تواند آن را بفهمد و در جواب ما پاسخ مناسب را ارایه دهد. این عدم هماهنگی ناشی از این است که دانش‌آموز ابتدا فکر می‌کند و جمله را به فارسی برای خودش ترجمه می‌کند و بعد جواب را به فارسی می‌سازد و سپس آن را به انگلیسی ترجمه می‌کند، که این امر باعث عدم هماهنگی می‌شود. به همین دلیل است که زبان‌شناسان تاکید می‌کنند ابتدا باید شنیدن و حرف زدن توامائ آموزش داده شود

در حال حاضر در سیستم‌های آموزش زبان بر استفاده از روش‌های سمعی و بصری تاکید می‌کنند، فکر نمی‌کنید که یکی از دلایل عدم موفقیت در آموزش زبان همین مورد باشد؟ 

این ضعف مختص مدارس نیست; بلکه در سطح دانشگاه‌ها نیز چنین امکاناتی وجود ندارد. طبیعی است که اگر از امکاناتی نظیر آزمایشگاه استفاده کنیم، قدرت زبان‌آموزی بالاتر می‌رود. ما باید به اولویت‌ها در برنامه‌ریزی آموزشی توجه کنیم. اگر صرفائ بخواهیم فارغ التحصیل در رشتهء زبان انگلیسی به یک سقف مشخص برسد، طبیعتائ با افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها این هدف به نتیجه می‌رسد. اما اگر به جای کمی‌نگری، به توان‌مندی‌ها و کیفیت آموزش توجه شود، در این صورت هرگونه سرمایه‌گذاری در زمینهء آزمایشگاه و امکانات دیسک چه در مقطع متوسطه و چه در سطح دانشگاه به نتایج و اهداف مطلوب می‌رسد

به نظر می‌رسد آموزش و پرورش باید در کنار کتاب‌های درسی، کتاب‌های دیگری را نیز معرفی کند و یا فیلم‌هایی تهیه کند که دانش‌آموزان بتوانند در منزل از آن‌ها استفاده کنند، نقش این فیلم‌ها در آموزش زبان تا چه حد موثر است؟ 

اگر نواقصی را که ذکر کردم، برطرف نکنیم، هیچ چیز درست نمی‌شود. وقتی دانش‌آموز کتاب خود را درک نمی‌کند، دادن کتاب یا فیلم زبان انگلیسی چاره کار نخواهد بود. اما اگر در کنار اصلاح سیستم تدریس از این فیلم‌ها استفاده شود، می‌تواند بسیار موثر باشد و باید توجه کرد که این فیلم‌ها باید در سطوح مختلف تهیه شود.اگر دانش‌آموز با روش‌های صحیح آموزش ببیند، می‌تواند در کنار آن خودش از فیلم‌های آموزشی نیز استفاده کند.

منبع : زبان انگلیسی اصول ترجمه و تدریس


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/6/17 ] [ 10:37 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

غلامعلی عباسی متولد 1340 دبیر بازنشسته زبان انگلیسی در شهرستان اردبیل هستم این وبلاگ دفتر یادداشت بنده است . هر مطلبی که به یادگیری بیشتر زبان انگلیسی کمک نماید و به نظر بنده مفید باشد در این وبلاگ جمع آوری نموده ام و با علاقه مندان به آموزش زبان انگلیسی به اشتراک گذاشته ام . در حد امکان منابع مطالب اعلام می گردد . امیدوارم مورد پسند و استفاده دانش آموزان و دانشجویان زبان انگلیسی واقع گردد .
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 39
کل بازدیدها: 309942