آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم | ||
این روزها بسیاری از مردم به دنبال یادگیری زبان انگلیسی هستند و با انگیزههای متفاوتی در کلاسهای عمومی یا خصوصی آموزش زبان انگلیسی ثبتنام میکنند. روش تدریس زبان انگلیسی در همهی کلاسها یکسان نیست و بسته به محیط آموزشی و شرایط زبانآموزان از روشهای مختلفی برای تدریس مهارتهای زبانی (صحبت کردن، گوش دادن، خواندن و نوشتن) استفاده میشود. هر کدام از این روشها مزیتها و معایب خاص خودشان را دارند و چنانچه متناسب با نیاز زبانآموز انتخاب شوند، تأثیرگذارتر خواهند بود. در ادامه با ما همراه باشید تا با چند مورد از این روشها آشنا شوید و یاد بگیرید هر روش مناسب چه گروهی از افراد است .
1. روش تدریسِ دستوری تدریس دستورمحور، رایجترین روش تدریس زبان انگلیسی در محیطهای آموزشی سنتی است؛ شاید به این علت که در این محیطها در دروس زبان مادری نیز قواعد دستوری محوریت دارند. بر اساس این روش، محوریت قواعد دستوری باید در تدریس زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم نیز رعایت شود.
اِعمال روش دستوری فقط در صورتی امکانپذیر است که مدرس علاوه بر زبان انگلیسی به زبان مادری زبانآموز نیز مسلط باشد، زیرا بخش عمدهی این روش به توانایی مدرس در ترجمه بستگی دارد. قواعد دستور زبان انگلیسی باید به زبان مادری زبانآموز تدریس شوند و با مثالهای واضح در قالب جملات سادهی انگلیسی همراه باشد. مدرس باید این مثالها را به زبان مادری زبانآموز ترجمه کند تا زبانآموز بتواند قواعد فراگرفته را با زبان مادری خود قیاس کند. قواعد زبان انگلیسی باید مؤکدانه به زبانآموز دیکته شود. همچنین مدرس باید به زبانآموز فرصت دهد تا ساختار و دستور زبان انگلیسی را در قالب مثالها و آزمونهای مختلف تمرین کند.
در روش دستوری، یادگیری واژگان زبان انگلیسی از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا زبانآموز باید دانش واژگانی گستردهای داشته باشد تا بتواند مثالهای دستوری زبان انگلیسی را ترجمه کند و نیز خودش مثالهای دستوری بزند. آزمونهای دستور و واژگان مانند نیروی محرکهی این روش هستند و باید در رأس برنامهی آموزشی قرار گیرند. در این روش، سطح تسلط زبانآموز به زبان انگلیسی بر اساس قواعد دستوری سنجیده میشود. این روش مناسب چه افرادی است؟ روش دستوری بیشتر مناسب زبانآموزانی است که قواعد دستوری زبان مادریشان تفاوت زیادی با زبان انگلیسی دارد. در این روش، مدرس باید علاوه بر تسلط قوی به زبان انگلیسی به قواعد دستوری زبان مادری زبانآموز نیز مسلط باشد. به همین دلیل، این روش در کلاسهایی مؤثر است که زبان مادری همهی زبانآموزان مشترک باشد.
2. روش تدریسِ شنیداری
در روش شنیداری، محوریت تدریس روی طبیعیترین شیوهی یادگیری زبان یعنی شنیدن قرار دارد. کودکان انگلیسیزبان خیلی قبلتر از اینکه به زبان انگلیسی بخوانند و بنویسند، مکالمهی این زبان را از طریق شنیدن مکالمات والدین و اطرافیان یاد میگیرند. در روش شنیداری مبنای آموزش بر شنیدن قرار دارد و تا زمانی که زبانآموز نتواند به زبان انگلیسی صحبت کند، تدریس خواندن و نوشتن محوریت نخواهند داشت.
این روش شامل تمرینات مکالمه است. در آغاز، زبانآموز بیشتر شنونده است. مدرس میتواند با استفاده از ابزارهای کمکآموزشی دیداری مثل تصاویر اشیاء به زبانآموز کمک کند تا تصاویر را به واژگانی که میشنود، ربط دهد. سپس به زبانآموز آموزش داده میشود که خودش واژگان و جملات را اَدا کند. در این روش، واژگان و قواعد ابتدایی دستور زبان انگلیسی از طریق شنیدن و صحبت کردن آموزش داده میشوند و نیازی به آموزشهای پیشرفته یا نوشتن نیست. مدرس نباید واژگانی را که استفاده میکند بنویسد، بلکه باید بخش عمدهی آموزش را بر مبنای مکالمه پیش ببرد. در این روش، تلفظ صحیح از اهمیت ویژهای برخوردار است، به همین دلیل زبانآموز اجازه دارد تلفظ واژگانی را که یاد میگیرد به زبان مادری خود یادداشت کند.
این روش مناسب چه افرادی است؟ روش شنیداری بیشتر مناسب زبانآموزان کمسن و سالتر و نیز زبانآموزانی است که سیستم نوشتاری زبان مادریشان با زبان انگلیسی کاملا متفاوت است، مثلا زبان ماندارین یا عربی. در این روش، زبان انگلیسی صرفا از طریق شنیدن آموزش داده میشود و زبانآموز با یادگیری همزمان املای واژگان گیج نخواهد شد. آموزش خواندن و نوشتن باید به زمانی موکول شود که زبانآموز در مکالمهی زبان انگلیسی به اندازهی کافی پیشرفت کرده باشد.
3. روش تدریسِ تکزبانه (فقط انگلیسی) روش تکزبانه یکی از مستقیمترین روشهای تدریس زبان انگلیسی است. در این روش، مدرس و زبانآموز نباید در طول تدریس به زبان مادری خود صحبت کنند. به بیان دیگر، تدریس باید کاملا به زبان انگلیسی انجام شود.
در روش تکزبانه، تدریس واژگان در اولویت قرار دارد، زیرا واژگان به ویژه اگر به کمک ابزارهای کمکآموزشی دیداری تدریس شوند، به سهولت توسط زبانآموز فراگرفته خواهند شد. وقتی دایرهی واژگان زبانآموز به قدر کافی گسترده شد، مدرس میتواند آموزش واژگان و عناصر انتزاعی زبان انگلیسی را آغاز کند، اما نیازی نیست ساختارهای دستوری را توضیح دهد یا روی قواعد دستوری تکیه کند. در این روش، پیچیدگیهای زبان انگلیسی به صورت ذاتی آموخته میشوند و زبانآموز الگوهای زبانی را فقط از طریق تمرین و استفاده از الگوهایی که مدرس ارائه میدهد، فرامیگیرد.
در پایان کلاس، مدرس ممکن است زمانی را به رفع اِشکال اختصاص دهد تا زبانآموزان بتوانند اشکالاتشان را پیرامون درس آن جلسه مطرح کنند و از سردرگمی دربیایند. در روش تکزبانه همین که مغلوب دشواریهای یادگیری زبان انگلیسی نشوید، کافی است تا این زبان را به طور طبیعی بیاموزید.
این روش مناسب چه افرادی است؟ روش تکزبانه بیشتر مناسب موقعیتهایی است که مدرس به زبان مادری زبانآموز مسلط نیست که البته در این صورت، برگزاری جلسات رفع اشکال غیرممکن خواهد شد. این روش همچنین مناسب موقعیتهایی است که زبان مادری زبانآموزان شرکتکننده در کلاس با یکدیگر متفاوت است. به این ترتیب میتوان موانع و محدودیتهایی را که معمولا به دلیل زبان مادری غیرمشترک ایجاد میشوند، نادیده گرفت و پرقدرتتر روی زبان انگلیسی تمرکز کرد.
4. روش تدریسِ ترجمهای
روش ترجمهای تا حدودی به روش دستوری شبیه است با این تفاوت که در این روش، ساختار زبان انگلیسی بر زبان مادری زبانآموز ارجحیت دارد. اِعمال این روش فقط در صورتی امکانپذیر است که مدرس به زبان مادری زبانآموزان مسلط باشد و تمامی زبانآموزان شرکتکننده در کلاس نیز به یک زبان صحبت کنند.
در روش ترجمهای، زبان انگلیسی مانند سایر دروس تدریس میشود. عناصر مختلف زبان مانند واژگان، دستور، نحو، مکالمه، خواندن و نوشتن در هر جلسه مورد توجه قرار میگیرند. در این روش، استفاده از برگههای یادداشت بسیار کاربرد دارد. زبانآموز میتواند واژگان و مفاهیم دستوری زبان انگلیسی را روی یک سمت برگهها یادداشت کند و در سمت دیگر، ترجمهی این نکات را به زبان مادری خود بنویسد.
در این روش نیز مانند روش دستوری باید از زبانآموزان امتحان گرفته شود. پرسشها در مراحل ابتدایی باید به زبان مادری زبانآموز مطرح شوند و در مراحل بعدی، آزمونها باید کاملا به زبان انگلیسی باشند. بخش عمدهی آموزش در این روش از طریق توضیحات شفاهی مدرس ارائه میشود و زبانآموزان نیز اجازه دارند سؤالاتشان را بپرسند.
این روش مناسب چه افرادی است؟ روش ترجمهای بیشتر مناسب زبانآموزانی است که زبان انگلیسی را به دلایل آکادمیک دنبال میکنند و هدفشان صرفا علاقه یا نیاز به صحبت کردن به زبان انگلیسی نیست. در این روش، مهارتهای صحبت کردن، خواندن و نوشتن دارای اهمیت یکسانی هستند و تدریس قواعد دستوری و مفاهیم انتزاعی زبان انگلیسی برای طبیعیتر شدن شیوهی تدریس حذف نمیشود. زبان انگلیسی در روش ترجمهای مانند سایر دروس به شیوهی آکادمیک تدریس میشود و برای افرادی که به این روش منضبط علاقهمند هستند، بسیار مناسب است.
5. روش تدریسِ فراگیر روشِ فراگیر یکی از مناسبترین راهکارهای یادگیری زبان انگلیسی به ویژه برای افراد بزرگسال است که میتوانند به منظور یادگیری زبان، به کشورهای خارجی سفر کنند. برای اینکه زبان انگلیسی را به این روش یاد بگیرید، نیازی نیست در هیچ کلاسی ثبتنام کنید، فقط کافی است از منابع مالی و سایر امکانات مورد نیاز برای سفرهای خارجی برخوردار باشید.
مثلا به شخصی که زبان انگلیسی را با لهجهی بریتانیایی میپسندد، توصیه میشود به بریتانیا سفر کند یا اگر بیشتر مشتاق لهجهی آمریکایی است، قطعا سفر به آمریکا کارسازتر خواهد بود. اما اگر به دنبال یادگیری آکادمیک و منضبط هستید، میتوانید از طریق ثبتنام در دورههای آموزش زبان در کشورهای خارجی اقدام کنید. البته، برای یادگیری زبان انگلیسی به این روش به هیچوجه لازم نیست حتما در دورههای آموزشی ثبتنام کنید.
اقامت در یک کشور انگلیسیزبان باعث میشود که بنا به ضرورت، زبان کشور مقصد را سریعتر یاد بگیرید. در این حالت، نه تنها اطرافیانتان به زبان انگلیسی صحبت میکنند، بلکه حتی وقتی تلویزیون یا رادیو را روشن میکنید نیز با زبان انگلیسی مواجه خواهید شد، و این زبان تمام جنبههای زندگیتان را فرا میگیرد. با این روش راحتتر میتوانید موانعی را که به دلیل مواجهه با زبان مادریتان ایجاد میشوند، کنار بزنید و علاوه بر صحبت کردن به زبان انگلیسی، فکر کردن با این زبان را نیز یاد بگیرید.
این روش مناسب چه افرادی است؟ همانطور که پیشتر گفته شد، روش غوطهوری فقط مناسب زبان آموزانی است که از امکانات کافی برای سفر به کشورهای خارجی برخوردار باشند و بتوانند مدت قابل توجهی را در کشور مقصد اقامت کنند تا به خوبی به زبان آن کشور مسلط شوند.
[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 102/12/25 ] [ 3:33 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
تماشای فیلم معمولا فعالیتی لذتبخش و سرگرمکننده و یادگیری زبان اغلب فرایندی زمانبر و خستهکننده است؛ حال اگر این فرایند خستهکننده و آن فعالیت سرگرمکننده در هم ادغام شوند چه اتفاقی میافتد؟ نتیجه باید جالب باشد. مسلما اگر از روش یادگیری لذت ببرید، بازدهی بسیار بیشتری خواهید داشت. اگر در گذشته این روش را امتحان کردهاید، به نتیجهی مطلوب نرسیدهاید و به همین خاطر تماشای فیلم را اتلاف وقت میدانید و آن را کنار گذاشتهاید، شاید روش انتخابی شما اشتباه بوده است. در این مقاله با یکی از روشهای صحیح یادگیری زبان از طریق فیلم آشنا شوید، سپس قضاوت کنید یادگیری زبان از طریق فیلم واقعا ممکن است یا خیر.
روش اشتباه تماشای فیلمهای خارجی
«تماشای فیلم خارجی به زبان اصلی، روش خوبی برای یادگیری زبان جدید است.» شنیدن این جمله واقعا هیجانانگیز است، مثل این است که میتوانید جلوی تلویزیون بنشینید و توقع داشته باشید به نحو معجزهآسایی پس از 90 دقیقه تماشای فیلم «سینما پارادیزو» زبان ایتالیایی فرا بگیرید. واضح است که در واقعیت چنین اتفاقی نمیافتد. هنگامی که با تماشای فیلم به نتیجهی دلخواه نمیرسید، میتوانید کلا فیلم دیدن را کنار بگذارید و به پکیجهای آموزشی سازمانیافتهتان روی بیاورید، در نتیجه تجربیات غنی فرهنگی را در کنار موقعیتی برای بهبود مهارتهای زبان از دست میدهید.
اگر از مسیر درست پیش بروید، تماشای فیلم در یادگیری زبان به شما کمک میکند. نباید فیلم را صرفا تماشا کنید، بلکه باید آن را مطالعه کنید.
روش صحیح تماشای فیلمهای خارجی به زبان اصلی پیش از آنکه روش به خصوصی برای مطالعهی فیلمهای خارجی زبان اصلی معرفی کنم، میخواهم اصولی را تشریح کنم که باید برای یادگیری بهتر در حین تماشای فیلم به زبان اصلی رعایت کنید.
برای مطالعهی فیلم باید این مبانی را در نظر بگیرید:
1. تمرکز
مسلما تماشای فیلم برای سرگرمی به شما کمک نمیکند زبان یاد بگیرید. باید هنگام فیلم دیدن فعال باشید، عمیق فیلم ببینید و روی هر کلمهای تمرکز کنید.
2. تقسیمبندی اگر یک فیلم 90 دقیقهای را بدون وقفه تماشا کنید، مغزتان نمیتواند اغلب چیزهایی را که میبینید تحلیل کند؛ بنابراین فیلم را گذرا تماشا میکنید. برای جذب بهتر مطالب، فیلم را به قسمتهای 10 دقیقهای یا صحنههای کوتاه تقسیم کنید.
3. تکرار اینکه فیلمی را تنها یک بار تماشا کنید مانند آن است که فلشکارتی را تنها یک بار نگاه کنید. برای مطالعه چیزی باید بارها آن را مرور کنید.
4. مشارکت باید فعال باشید و درگیر فیلم بشوید. همراه با کاراکترها صحبت کنید، لهجهشان را تمرین و زبان بدنشان را تقلید کنید.
5. زیرنویس زیرنویس هم میتواند یک لقمهی حاضر و آماده باشد، هم ابزاری کارآمد برای یادگیری بهتر. استفادهی صحیح از زیرنویس موجب ارتقاء سطح مطالعات شما میشود. برایتان توضیح میدهم چگونه از آن استفاده کنید.
روش پیشنهادی مطالعهی زبان از طریق فیلم من برای یادگیری زبان از طریق فیلم این روش را به شما پیشنهاد میکنم. با این پنج قدم ساده میتوانید بیشترین یادگیری را از تماشای فیلم داشته باشید.
قدم اول: فیلم مورد علاقهتان را همراه با زیرنویس انتخاب کنید نکتهی اصلی این است که فیلم حتما هم به زبان اصلی هم به زبان مادری شما زیرنویسهای بسیار خوبی داشته باشد. وقتتان را برای محصولات درجه دو تلف نکنید. ارزشش را دارد که برای تهیهی محصول اورجینال کمی پول خرج کنید. از آنجا که قرار است این فیلم را در طول یک دورهی چند هفتهای مطالعه کنید، قیمت آن در مقایسه با میزان یادگیریتان واقعا معقول است.
فیلمی انتخاب کنید که تا حدودی با آن آشنا هستید یا موضوع مورد علاقهتان را پوشش میدهد. قرار است این فیلم را چند بار تماشا کنید، پس مطمئن شوید از تماشای آن لذت میبرید.
اگر طرفدار ژانر اکشن یا علمی-تخیلی هستید، با تماشای یک درام عاشقانه سریع حوصلهتان سر میرود.
قدم دوم: فیلم را ببینید و آن را به قسمتهای کوتاهتر تقسیم کنید
دفعهی اولی که فیلم را میبینید باید دو هدف داشته باشید:
1. داستان را بفهمید و کاراکترها را بشناسید.
2. فیلم را به قسمتهای کوتاهتر تقسیم کنید.
در این مرحله کل فیلم را با زیرنویس زبان مادری تماشا کنید. داستان را بفهمید و شخصیت هر کاراکتر را بشناسید. در این بخش میتوانید از تماشای فیلم لذت ببرید، به این ترتیب ندانستن داستان فیلم هنگام یادگیری آزارتان نمیدهد.
در حین فیلم دیدن قلم و کاغذ در دست داشته باشید و زمانبندی مورد نظرتان را یادداشت کنید. دنبال صحنههای 5 تا 10 دقیقهای بامحتوا و نسبتا مستقل باشید.
قدم سوم: لغات و عبارات جدید را بنویسید این دفعه باید فیلم را به قصد مطالعه تماشا کنید. این بار تنها قسمت اول را، آن هم با زیرنویس زبان اصلی، ببینید. هر لغت یا عبارتی که معنایش را نمیدانید یادداشت کنید. به لغات یا عباراتی که در فیلم بیشتر به آنها توجه یا مرتب تکرار میشود بیشتر دقت کنید.
از آنجا که فیلم، زیرنویس زبان اصلی دارد، به راحتی میتوانید فیلم را متوقف کنید و لغات و عبارات جدید را بنویسید و معنای آنها را در دیکشنری بیابید. هدف این است که در هر قسمت حدود 20 لغت و 10عبارت جدید بیابید. اگر واژهها و عبارات ناآشنای بیشتری بیان شدند، ناامید نشوید، آنهایی را انتخاب کنید که به نظرتان برجستهتر هستند. هر چند بار که بخواهید میتوانید به عقب برگردید و این مرحله را تکرار کنید تا واژههای بیشتری بیاموزید.
برای گزینش لغات و عبارات، حداقل 5 بار هر قسمت را تماشا کنید. برای تقویت تلفظتان واژهها را تکرار کنید. این مرحله برای یک قسمت 10 دقیقهای حدود یک تا دو ساعت زمان میبرد.
همین که واژهها را انتخاب کردید، از آنها فلش کارت تهیه کنید و به روش لایتنر هر روز مرورشان کنید.
قدم چهارم: ببینید چه چیزهایی را به یاد میآورید
پس از اینکه قسمتی را 5 بار تماشا کنید به خوبی آن را میآموزید. دفعهی بعد زیرنویس را بردارید و ببینید بدون زیرنویس چقدر مکالمات را متوجه میشوید. لازم نیست حتما همهی صحبتها را متوجه بشوید، اما باید درکی کلی از شنیدن و دیدن فیلم داشته باشید.
در این مرحله قسمت مورد نظر را با توجه به تعداد کاراکترها و حجم دیالوگها بین پنج تا ده بار تماشا کنید. پس از گذشت یک یا دو ساعت باید به درک خوبی از آن بخش برسید.
برای اینکه تمرکز بیشتری روی مطالعه داشته باشید، خودتان را در نقش یکی از کاراکترها مجسم کنید و هر گاه سؤالی از او پرسیده شد، فیلم را متوقف و سعی کنید به جای او پاسخ بدهید، سپس پاسخش را بشنوید و خودتان را بسنجید. با یادداشت دیالوگ اصلی اشتباهتان را اصلاح کنید.
قدم پنجم: فیلم را با معلم یا شریک آموزشی مرور کنید در مرحلهی بعد، جلسهای با معلم خصوصی یا شریک آموزشی خود بگذارید و فیلم را با هم ببینید. حتما از قبل به او بگویید کدام قسمت از فیلم را میخواهید مطالعه کنید تا با آمادگی قبلی حاضر شود.
چند ایده برای فعالیتهایی که میتوانید با معلمتان انجام بدهید:
میتوانید از او دربارهی اختلافات فرهنگی که در فیلم با آنها مواجه میشوید سؤال کنید، اگر کاراکترها کارهای خاصی انجام میدهند و دلیلش را درک نمیکنید در مورد آنها از معلمتان سؤال کنید. میتوانید از معلمتان بخواهید در مورد عبارات بیان شده در فیلم بیان یا لهجهی کاراکترها برایتان توضیح بدهد. از او بخواهید دربارهی هر قسمت سؤالی از شما بپرسد و سعی کنید به همان زبان سؤالش را پاسخ بدهید. از او بخواهید نقش یکی از کارکترهای فیلم را بازی کند و دیالوگها را با هم تمرین کنید. دربارهی نقش این فیلم در جامعه و فرهنگ کشور تولیدکنندهی آن با معلمتان صحبت کنید. اینها ایدههایی برای شروع بودند. ممکن است معلمتان پیشنهادهای دیگری برای استفاده از فیلم در مطالعات دونفرهتان داشته باشد.
مطالعهی یک فیلم چقدر زمان میبرد؟ همانطور که می بینید مطالعهی یک فیلم خارجی نیازمند زمان، تلاش و تمرکز است. همهی شیوههای یادگیری زبان به این عوامل نیاز دارند.
پیشنهاد میکنم حداقل یک ساعت در روز و حداقل سه روز برای مطالعهی هر قسمت از فیلم وقت بگذارید. در این صورت زمان کافی برای تمرین، یادگیری و مرور همهی لغات، عبارات و دیالوگهای ضروری خواهید داشت.
اگر یک فیلم 100 دقیقهای را به 10 قسمت 10 دقیقهای تقسیم کنید، با درنظر گرفتن یک ساعت مطالعه در روز مطالعهی یک فیلم حدود یک ماه زمان میبرد. به نظر زیاد است، اما به مرور زمان سرعت عملتان بالا میرود و میتوانید هر فیلم را سریعتر از فیلم قبلی تماشا کنید و در نهایت به جایی میرسید که در همان مرحلهی اول به راحتی از تماشای فیلم به زبان اصلی لذت خواهید برد.
اگر الان در این راه سرمایهگذاری کنید، برای بقیهی عمر دیگر نیازی به صرف وقت در این زمینه نخواهید داشت. مزایای مطالعهی فیلمهای خارجی
یادتان باشد روشی که در این مقاله ارائه شد تنها یکی از شیوههای یادگیری زبان از طریق فیلم است. فرقی ندارد چه روشی در پیش بگیرید، مزایای مطالعهی فیلمهای خارجی بیشمار است.
من به این دلایل تماشای فیلمهای خارجی را به زبان اصلی دوست دارم:
در معرض شرایط فرهنگی جدید قرار میگیرم. روش بسیار خوبی برای آشنایی با زبان بدن و اشارات غیرکلامی دیگر است. واژههایی که در فیلمها بیان میشوند در مقایسه با واژههای کتابهای درسی رایجتر و کاربردیتر هستند. فیلم نحوهی استفاده از زبان را در موقعیتهای مختلف دنیای واقعی نشان میدهد. در صورتی که فیلمهای خارجی را با رویکرد مطالعاتی تماشا کنید در فرایند یادگیریتان بسیار مؤثر خواهد بود.
مطمئن باشید اگر تماشای فیلمهای خارجی را در برنامهی یادگیریتان بگنجانید، به همان اندازه که وقت و انرژی صرف میکنید نتیجهی خوبی هم خواهید گرفت.
خیلی زود زمانی میرسد که فراموش میکنید زبانی که آموختهاید زبانی بیگانه است و از تماشای فیلم به آن زبان به اندازهی تماشای فیلم به زبان مادریتان لذت خواهید برد.
فیلم خارجی مورد علاقهی شما چیست؟ با ما در میان بگذارید.
برگرفته از: fluentin3months
[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 102/12/25 ] [ 3:32 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
همهی ما میدانیم که یادگیری زبان خارجی، فرایندی زمانبر است و نیاز به تلاش زیادی دارد. علاوهبرآن، انجام تمرینهای مختلف و بهخاطرسپردن کلمات برای مدت طولانی خستهکننده و حوصلهسربر است و این موضوع منجر به بیانگیزگی میشود. یکی از راههایی که بهکمک آن میتوان یادگیری زبان را کمی آسانتر و مفرحتر کرد، تهیهی برنامهای آموزشی است. این نوشته را بخوانید تا با 7 روش برنامه ریزی برای یادگیری زبان انگلیسی در منزل آشنا شوید.
این برنامه مطالعات شما را منظم و اهدافتان را مشخص میکند. وقتی به هدفهایتان میرسید، انگیزهی بیشتری برای ادامهی یادگیری خواهید داشت.
نکاتی که برای برنامهریزی به منظور آموزش زبان انگلیسی باید در نظر داشته باشید:
سه یا چهار فعالیت آموزشی مختلف را انتخاب کنید؛ فعالیتهایی انتخاب کنید که کوتاه و لذتبخش باشند؛ برای فعالیتهایتان هدفهای قابلدستیابی و واقعی در نظر بگیرید؛ فعالیتها را مطابق برنامه و در طول هفته انجام دهید. سؤال اصلی در این بخش این است که چه فعالیتهایی را بهتر است انتخاب کنید. در ادامه میتوانید بعضی از ایدههای مرتبط را بخوانید:
1. مشخص کنید میخواهید چه تعداد کلماتی یاد بگیرید
چه کاری باید بکنید؟ تعداد مشخصی کلمه یا عبارت جدید انگلیسی را هر روز یاد بگیرید.
چطور این فعالیت را لذتبخش کنید؟ یادگرفتن 3 یا 4 کلمهی جدید در روز کافی بهنظر میرسد. اگر سرتان شلوغ است و فرصت کافی ندارید، یادگرفتن حتی یک کلمه در روز بهتر از این است که چیزی یاد نگیرید.
سعی کنید لغات یا عبارت مرتبط با کلمات جدید مانند مترادف و متضادهای آنها را نیز همزمان یاد بگیرید. با این روش با صرف کمترین زمان و هزینه، دامنهی لغاتتان را گسترش میدهید.
چقدر تکرار کنید؟ روزی یک بار یا هر دو روز یک بار، زمان مناسبی برای تکرار است. برای یادگیری لغات، برنامهی آموزشی هفتگی آماده کنید: از شنبه تا چهارشنبه تمرین کنید، پنجشنبهها و جمعهها را به خودتان استراحت بدهید. 2. اشتباهات معمولتان را اصلاح کنید
چه کاری باید بکنید؟ درمورد اشتباهاتی فکر کنید که بهطور معمول مرتکب میشوید. شاید معلمتان همیشه یک اشتباه خاص شما را اصلاح میکند یا ممکن است اغلب یک نکتهی گرامریِ بخصوص را در امتحانات فراموش میکنید. به خودتان بگویید: «من دیگر این اشتباه را تکرار نمیکنم و حالت درست آن را یاد میگیرم.»
چطور این فعالیت را لذتبخش کنید؟ شنبه تصمیم بگیرید که این هفته روی کدام اشتباهتان میخواهید تمرکز کنید. هر روز، چند دقیقه حالت درست اشتباهتان را حتی بهصورت ذهنی، با خودتان تکرار کنید. دقت کنید که فقط روی یک مورد تمرکز کنید و سعی نکنید حجم زیادی از گرامر را با هم یاد بگیرید.
چقدر تکرار کنید؟ اصلاحکردن یک اشتباه در هفته کافی است. در روز یک یا دو دقیقه را به این کار اختصاص دهید. این فعالیت ذهنی را میتوانید در وقتهای مردهی روز انجام دهید، مثل وقتی که در مسیر خانه به محل کار یا دانشگاه هستید یا وقتی که در صفهای طولانی منتظرید.
3. آهنگهای انگلیسی گوش کنید
چه کاری باید بکنید؟ متن آهنگ انگلیسی موردعلاقهتان را بخوانید و سعی کنید معنی آن را بفهمید.
چطور این فعالیت را لذتبخش کنید؟ متن آهنگ را در اینترنت جستوجو کنید و سعی کنید خودتان هم همراه با خواننده آن را بخوانید. اگر متن سخت بهنظر میرسد، میتوانید آهنگ سادهتری انتخاب کنید یا فقط روی بخشی از آهنگ تمرکز کنید، مثل بخشی که تکرار میشود یا بخشی که خودتان آن را بیشتر دوست دارید.
چقدر تکرار کنید؟ گوشکردن یک یا دو آهنگ در ماه کافی است.
اگر به موسیقی علاقهای ندارید، سعی کنید فیلم یا سریالهای طنز موردعلاقهتان را دوباره بهانگلیسی تماشا کنید. در اینترنت میتوانید تعداد بیشماری ویدئوی انگلیسی پیدا کنید.
4. با دوستتان زبان بخوانید
چه کاری باید بکنید؟ با دوستتان قرار بگذارید و با هم زبان یاد بگیرید. میتوانید کلماتی را که تابهحال آموختهاید، با هم مرور کنید، تمرینات را با هم انجام دهید یا حتی در یادگیری گرامر به هم کمک کنید.
چطور این فعالیت را لذتبخش کنید؟ داشتن دوستی همراه میتواند منجر به این شود که بیشتر انگلیسی صحبت کنید. میتوانید زمان مشخصی در هفته، مثلا 30 دقیقه را در نظر بگیرید و خود را وادار کنید در آن انگلیسی صحبت کنید. در این بازهی زمانی استفاده از هیچ زبان دیگری نباید مجاز باشد.
اگر میخواهید بهصورت متمرکزتری کار کنید، میتوانید یک موضوع گرامری یا یک کلمهی خاص را انتخاب کنید و درمورد آن صحبت کنید. شما یا دوستتان باید جملهای بهکار ببرید که از این موضوع گرامری یا کلمه در آن استفاده شده باشد و نفر بعدی باید مکالمه را ادامه دهد.
چقدر تکرار کنید؟ هرقدر میخواهید، تکرار کنید. وقتگذراندن با دوستان همیشه لذتبخش است.
اگر نمیتوانید با دوستتان بهطور منظم برنامه داشته باشید، میتوانید از نرمافزارها یا سایتهای اینترنتیای استفاده کنید که برمبنای مکالمه بنا شدهاند. گروهی متشکل از دوستانتان در شبکههای اجتماعی تشکیل دهید و بازیهای مرتبط به یادگیری لغات و گرامر را بهاشتراک بگذارید و از آن لذت ببرید. 5. 15دقیقه از روز را صرف یادگیری لغت یا گرامر کنید
چه کاری باید بکنید؟ هر روز زمان خاصی را به یادگیری لغت یا گرامر زبان انگلیسی اختصاص دهید و حواستان باشد زیادهروی نکنید.
چطور این فعالیت را لذتبخش کنید؟ برای انجام این فعالیت، هم میتوانید برنامهی خاص روزانهای را دنبال کنید و هم میتوانید از زمانهای مردهتان در روز استفاده کنید، مثل وقتی که منتظر کسی هستید یا در مطب دکتر نشستهاید تا نوبتتان شود.
15دقیقه در روز، بهتر از این است که یک روز در هفته را انتخاب کنید و سه ساعت را صرف این کار کنید. با صرف این زمان کوتاه بهصورت روزانه، همیشه برای یادگیری آمادهاید، زمان سریعتر سپری میشود و مطالب را بهتر بهخاطر میسپارید.
چقدر تکرار کنید؟ درصورتیکه فرصت کافی در روز دارید، 15 دقیقه را به این فعالیت اختصاص دهید. 6. متن انگلیسی بخوانید
چه کاری باید بکنید؟ هر هفته یک متن کوتاه انگلیسی بخوانید.
چطور این فعالیت را لذتبخش کنید؟ یکی از سایتهای معتبر خبری را انتخاب کنید و موضوع موردعلاقهتان را در آن پیدا کنید. یکی از مقالات کوتاه این بخش را مطالعه کنید.
اصرار نداشته باشید همهی لغات متن را بفهمید. در این مرحله، فقط مطمئن شوید که ایدهی کلی متن را فهمیدهاید. از خواندن متن لذت ببرید و طوری به آن نگاه کنید که در حال خواندن مقالهای جالب بهزبان فارسی هستید و این کار را فقط برای افزایش اطلاعات یا گذراندن اوقات فراغتتان انجام میدهید. نباید فکر کنید در حال درسخواندنید.
از این متن 4 یا 5 کلمهی جدید را انتخاب و یادداشت کنید. این کلمهها را در برنامهی یادگیری لغات هفتهی آینده قرار دهید.
چقدر تکرار کنید؟ مطالعه یک متن در ماه بهصورت کامل، کافی است.
و آخرین و بهترین فعالیت: 7. از منابع آنلاین استفاده کنید
چه کاری باید بکنید؟ از سایتها و منابع آنلاین استفاده کنید. سایتهایی مانند منبع این مقاله، میتواند به شما در یادگیری زبان انگلیسی بسیار کمک کند.
چطور این فعالیت را لذتبخش کنید؟ بار دیگر تأکید میکنم که هیچوقت عجله نکنید و تمرینات را پشت هم انجام ندهید.
بهعنوان بخشی از برنامهی آموزشی، این هدف را برای خودتان مشخص کنید که 4 یا 5 تمرین گرامر را در طول هفته باید انجام دهید. تمریناتی انتخاب کنید که دربردارندهی بخشهایی از گرامر باشند که با آن مشکل دارید. اگر در پاسخدادن به تمرینی اشتباه کردید، آن را یادداشت کنید و چند روز بعد، دوباره سعی کنید آن را انجام دهید.
و در پایان بهخاطر داشته باشید در هر برنامهی آموزشی باید قوانین زیر را رعایت کنید:
اهداف واقعی و قابلدستیابی داشته باشید؛ بازههای زمانی کوتاه برای یادگیری مشخص کنید؛ فعالیتهای آموزشی متنوعی در آن بگنجانید؛ به برنامهی آموزشیتان وفادار و متعهد باشید. برگرفته از:Speakspeak.com
[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 102/12/25 ] [ 3:31 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
raincoat بارانی A raincoat keeps you dry when it rains
safety pin سنجاق قفلی A safety pin is a type of pin that is used to fasten clothes and diapers
sandals صندل Sandals are open shoes worn in warm weather
scarf روسری A scarf is a piece of cloth that people wear around their neck or on their head
sew دوختن You can sew using a needle and thread. Clothes are made by sewing
sewing machine چرخ خیاطی A sewing machine sews stitches very quickly and easily. The sewing machine was invented in 1846 by Elias Howe
shirt پیراهن (مردانه) Some shirts have short sleeves, some have long sleeves, and some have no sleeves at all
shoe کفش People wear shoes on their feet
shorts شلوارک Shorts are pants that reach above or around the knees
silk ابریشم Silk is a delicate thread that is used to make fine fabric. Silk is obtained from the cocoon of the silkworm moth
skirt دامن A skirt is a piece of clothing that is worn on the lower part of the body
slipper دمپایی A slipper is a casual shoe worn around the house
sneaker کفش کتانی A sneaker is a type of shoe used for many sports
sock جوراب We wear socks under our shoes
spectacles عینک Spectacles is another word for glasses
suit دست لباس A suit is a set of matching clothes
suitcase چمدان When you travel, you carry your clothing in a suitcase
sunglasses عینک آفتابی Sunglasses help to protect your eyes from too much sunlight
swimsuit مایو (زنانه) A swimsuit is a garment you wear while swimming
tie کراوات A tie is a narrow band of fabric tied around the neck
t-shirt تی شرت A t-shirt is a simple shirt without buttons or a collar
tutu دامن باله Ballerinas sometimes wear tutus when they dance
umbrella چتر An umbrella protects you from the rain
undershirt زیر پیراهن An undershirt is a shirt that is sometimes worn under clothes
underwear لباس زیر People wear underwear under their clothes
uniform لباس فرم A uniform is a special outfit worn by members of a group
vest جلیقه A vest is a sleeveless piece of clothing that is usually worn over a shirt
wallet کیف پول People carry money in a wallet
watch ساعت A watch is a small clock you can take with you to tell time
wig کلاه گیس A wig is fake hair
yarn کاموا Sweaters are made out of yarn
zipper زیپ You can open and close a zipper
منبع: http://www.enchantedlearning.com/dictionarysubjects/clothing.shtml
[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 102/12/25 ] [ 3:27 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
raincoat بارانی A raincoat keeps you dry when it rains
safety pin سنجاق قفلی A safety pin is a type of pin that is used to fasten clothes and diapers
sandals صندل Sandals are open shoes worn in warm weather
scarf روسری A scarf is a piece of cloth that people wear around their neck or on their head
sew دوختن You can sew using a needle and thread. Clothes are made by sewing
sewing machine چرخ خیاطی A sewing machine sews stitches very quickly and easily. The sewing machine was invented in 1846 by Elias Howe
shirt پیراهن (مردانه) Some shirts have short sleeves, some have long sleeves, and some have no sleeves at all
shoe کفش People wear shoes on their feet
shorts شلوارک Shorts are pants that reach above or around the knees
silk ابریشم Silk is a delicate thread that is used to make fine fabric. Silk is obtained from the cocoon of the silkworm moth
skirt دامن A skirt is a piece of clothing that is worn on the lower part of the body
slipper دمپایی A slipper is a casual shoe worn around the house
sneaker کفش کتانی A sneaker is a type of shoe used for many sports
sock جوراب We wear socks under our shoes
spectacles عینک Spectacles is another word for glasses
suit دست لباس A suit is a set of matching clothes
suitcase چمدان When you travel, you carry your clothing in a suitcase
sunglasses عینک آفتابی Sunglasses help to protect your eyes from too much sunlight
swimsuit مایو (زنانه) A swimsuit is a garment you wear while swimming
tie کراوات A tie is a narrow band of fabric tied around the neck
t-shirt تی شرت A t-shirt is a simple shirt without buttons or a collar
tutu دامن باله Ballerinas sometimes wear tutus when they dance
umbrella چتر An umbrella protects you from the rain
undershirt زیر پیراهن An undershirt is a shirt that is sometimes worn under clothes
underwear لباس زیر People wear underwear under their clothes
uniform لباس فرم A uniform is a special outfit worn by members of a group
vest جلیقه A vest is a sleeveless piece of clothing that is usually worn over a shirt
wallet کیف پول People carry money in a wallet
watch ساعت A watch is a small clock you can take with you to tell time
wig کلاه گیس A wig is fake hair
yarn کاموا Sweaters are made out of yarn
zipper زیپ You can open and close a zipper
منبع: http://www.enchantedlearning.com/dictionarysubjects/clothing.shtml
[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 102/12/25 ] [ 3:27 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
1- سه اتاق خواب در طبقه بالا و یک اتاق خواب در طبقه پایین است . There are three bedrooms upstairs and there’s one bedroom downstairs.
2- هال به شکل اِل است. The living room is L-shaped.
3- هال به شکل مستطیلی و خیلی بزرگ است. The kitchen is rectangular and huge.
4- آشپزخانه به شکل مربع و متوسط است. The kitchen is square and (of) medium size.
5- حمام جنب توالت است. The bathroom is next to the rest room/toilet. (توضیح: برای توالت بخصوص در منزل از کلمه bathroomاستفاده میشود زیرا توالت اغلب درون حمام قرار دارد اما در ایران چون توالت جداگانه نیز وجود دارد لذا برای آن لازم است از rest roomاستفاده شود تا تفاوت مشخص گردد.)
6- آشپزخانه به سالن(اتاق) غذاخوری متصل است. The kitchen is through the dining room.
7- اتاق انباری به آشپزخانه متصل است. The panty/storage room is through the kitchen.
8- منظور اتاق کوچکی است که معمولا برای مطالعه یا استراحت و تماشای تلویزیون مورد استفاده قرار می گیرد. There’s a den next to the bedroom.
9- خانه ما زیر زمین نسبتا بزرگی دارد. Our house has a pretty large basement/cellar.
10- منظور اتاق کوچکی است که به شکل انباری است و ماشین لباسشویی در آن قرار دارد و شستشوی لباس ها در آنجا انجام می شود. There’s a laundry room in the basement.
11- ما اتاق زیر شیروانی نسبتا بزرگی داریم. We have a pretty large attic.
12- بالکن دارید؟ Do you have a balcony?
13- پاسیوی قشنگی در آپارتمان من هست. There’s a nice patio in my apartment.
14- گاراژ بزرگی در حیات است. There’s a large garage in the yard.
15- پارکینگ در زیر زمین/ زیر ساختمان است. The parking is in the basement/under the building.
[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 102/12/25 ] [ 3:26 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
House and Apartment
جملات رایج زبان انگلیسی، در مورد انواع خانه و آپارتمان، صحبت در مورد خانه و قسمت های داخلی و بیرونی از جمله حیاط، اتاق ها، آشپزخانه و ...
انواع خانه ها Kind of Houses
1- خانه من حیاط بزرگی دارد. My house has a large yard/ garden. در آمریکا برای حیاط yardو در انگلستان garden بکار می رود و منظور محوطه سرسبزی است که روبروی خانه یا دور تا دور آن را فراگرفته است.)
2- خانه ما حیاط جلویی بزرگ و حیاط عقبی کوچکی دارد. Our house has a large front yard and small back yard.
3- من در آپارتمانی در طبقه سوم زندگی می کنم. I live in a apartment (Am.)/a flat (Br.) on the third floor.
4- من در یک آپارتمان سه اتاق خوابه زندگی می کنم. I live in a three bedroom(ed) apartment/ flat.
5- یکی از دوستانم آپارتمان دوبلکس قشنگی خریده است. A friend of mine has bought a nice duplex apartment.(Am.)
6- خانواده اسمیت در یک خانه دوطبقه(دوبلکس) زندگی می کنند. The Smiths live in a ranch house.(Am.)
7- منظور خانه یک طبقه (ویلایی) بزرگی است که اطراف آنرا محوطه سرسبزی فرا گرفته است. My American friend lives in a ranch house.(Am.)
8- من یک سوئیت (آپارتمان کوچک ) دارم. I have a/an studio (apartment)/efficiency (apartment) suite (Br.).
9- در نظر دارم یک خانه بخرم. (منظور خانه ایست که از دیگر خانه ها جداست و روبروی آن یا اطراف آن را محوطه سبز فرا گرفته است.) I am planning to buy a detached house.(Br.)
10- منظور هر یک از دو خانه بهم چسبیده است که یک دیوار مشترک دارند ولی از طرف دیگر به خانه ای متصل نیستند. We’ve moved into a semi-detached house lately.(Br.)
11- منظور یکی از چندین خانه متصل بهم است که یک شکل ساخته شده اند. My parents live in a terraced house.(Br.)
12- منظور خانه مجزای کوچکی است که یک طبقه باشد. We live in a bungalow.(Br.)
13- در یک خانه سه طبقه زندگی می کنیم. We live in a three-story house.
صحبت درباره خانه/ آپارتمان : Speaking about a house/ an apartment
1- خانه داری یا آپارتمان؟ Do you have a house or an apartment?
2- یک آپارتمان(کوچک ولی راحت) دارم. I have a cozy apartment.
3- در کدام طبقه زندگی می کنی؟ Which floor do you live on?
4- در طبقه همکف زندگی می کنم. I live on the first floor (Am.)/ground floor(Br.).
5- در هر طبقه 4 آپارتمان هست. There are four apartments on each floor.
6- تلفن داری؟ Do you have a telephone? (Am.)/ Are you on the phone (Br.)
7- در کدام خانه زندگی می کنی؟ Which house do you live in?
8- خانه من دو تا مانده به آخر است. My house is the last but two.
9- از سه تا پله بالا می روی تا به در جلویی برسی. You go up three steps to get to the front door.
10- این پله ها به زیر زمین منتهی می شوند. These steps lead to the basement.
11- خانه ما حرارت مرکزی دارد. Our house has central heating/ is centrally heated.
12- تمام خانه موکت است. The whole house is carpeted.
13- هال پارکت است اما اتاق خواب ها مو کت دارند. The living room is parquetted but the bedrooms have (fitted) carpet.
14- خانه ام رو به جنوب است(آفتاب روست). My house is south-facing.
15- تمام پنجره ها شیشه دو جداره دارند. All the windows are double-glazed.
16- چند تا اتاق خواب دارد/ دارید؟ How many bedrooms are there/ do you have?
17- حمام روبروی اتاق خواب است. The bathroom is across from the bedroom.
18- در اتاق خواب کوچک یک کمد دیواری(کمد لباس) هست. There’s a closet in the small bedroom.
19- منظور کمد دیواری بزرگی است که می توان داخل آن لباس عوض کرد. In the large bedroom there’s a walk- in closet.
20- وارد که می شوی آشپزخانه بزرگی در سمت راست قرار دارد. As you walk in there’s a large kitchen on the right.
21- در آشپزخانه ظرفشویی کابینت های کاملا نو قرار دارد. There’s a nice new sink in the kitchen.
22- بالای ظرفشویی کابینت های کاملا نو قرار دارد. There are brand new cabinets above the sink.
23- تعداد کابینت ها کافی است و جا برای همه چیز هست. There are enough cabinets to fit everything.
24- جا برای همه خورده ریزه من هست. There’s room for all my pots and pans.
25- اجاق گار در گوشه قرار دارد. The stove(Am.)/ cooker (Br.) is beside the freezer.
26- یخچال پهلوی فریزر قرار دارد. The refrigerator (Am.)/fridge (Br.) is beside the freezer.
27- بین ماشین لباسشویی و ماشین ظرفشویی یک کابینت قرار دارد. There’s a cabinet between the washing machine and the dishwasher.
28- کف آشپزخانه کاشی( یا کف پوش) است. The kitchen floor is tiled.
29- این اتاق خواب سه در چهار است. This bedroom is there by four.
30- دیوارها کاغذ دیواری هستند. The walls are papered./ there’s wallpaper on the walls.
31- (رنگ) دیوارها سبز روشن است. The walls are light green (in color).
32- در اتاق مطالعه من یک جا کتابی (کتابخانه) کوچک است. There’s a small bookcase in my study room.
33- روی همه دیوارها پوستر هایی هستند. There are posters on all the walls. [ یادداشت ثابت - پنج شنبه 102/12/25 ] [ 3:24 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
اینکه چگونه کلمات انگلیسی را به خاطر بسپاریم سؤالی است که شاید هرکسی جوابی برایش داشته باشد. افراد بسیاری هم هستند که از تصور یادگیری کلمات انگلیسی جدید وحشت دارند، چون گمان میکنند که این کار فقط شامل حفظ کردن با تکرار است. خوشبختانه اصلا این طور نیست؛ چه در حال یادگیری یک زبان جدید باشید و چه بخواهید زبانی را که بلد هستید تقویت کنید، میتوانید از ابزارهای متنوعی که در این زمینه وجود دارند استفاده کنید و کلمات جدیدی فرا بگیرید. در این مقاله 3 روش را به شما معرفی میکنیم تا بتوانید کلمات انگلیسی را به درستی به خاطر بسپارید .
روش اول: ایجاد ارتباط 1. بین کلمات ارتباط برقرار کنید
چه در حال یادگیری کلمات جدید در زبان مادری خود باشید و چه در یک زبان خارجی، ایجاد ارتباط بین کلمات به شما کمک میکند تا کلمات جدید را بهتر به خاطر بسپارید. ارتباطهای غیرمعمولی، واضح یا خندهدار بیشتر از انواع دیگر ارتباطها به شما کمک میکنند تا کلمات جدید را حفظ کنید.
اگر در حال یاد گرفتن یک زبان خارجی هستید، کلمات جدید را با کلماتی از زبان اصلی خودتان ارتباط دهید. اگر کلمهی جدید شبیه کلمهای در زبان اصلی خودتان است، یک ارتباط تصویری ذهنی بین این دو کلمه بسازید.
ارتباط بین کلمات همچنین برای زمانی که کلمات جدیدی در زبان اصلی خودتان یاد میگیرید نیز مفید است.
در زمان ایجاد ارتباط بین کلمات، باید تصویری کاملا واضح را در ذهن بسازید و آن را چند بار در روز مرور کنید تا این ارتباط در حافظهتان ثبت شود.
2. از تکنیکهای بهیادسپاری استفاده کنید این تکنیک شکلی تغییریافته از ارتباط بین کلمات مشابه است که در آن، با حروف ابتدایی یک دسته از کلمات، یک کلمهی دیگر میسازید.
یک راه دیگر، تقسیم یک کلمه به بخشهای مختلف است: برای مثال، کلمهی «abrogate» به معنی لغو یا باطل کردن است و براساس حروفی که آن را میسازند، به چند بخش تقسیم میشود. شاید این کلمه را بتوانید به شکل a+bro+gate بخشبندی کنید و تصور کنید که یک (a) دوستتان (bro) در جلوی دری (gate) ایستاده است و شما ورود وی را لغو میکنید.
مانند ارتباط کلمات، تکنیکهای بهیادسپاری زمانی به بهترین شکل عمل میکنند که مفاهیم جدید را با دانش قبلیتان پیوند بدهید.
3. خلاق باشید اغلب سادهتر است که چیزهای عجیب یا غیرمعمول را به جای چیزهای معمولی به یاد بیاورید، پس در ساختن ارتباطهای بین کلمات خلاق باشید.
برای مثال، کلمهی «banal» به معنی «خستهکننده یا روزمره» است. برای اینکه تعریف این واژه را به خاطر بسپارید، شاید یک پوست موز (چون اول کلمهی banal مشابه ابتدای کلمهی banana است) را شناور در یک کانال (چون آهنگ کلمهی canal مشابه banal است) تصور کنید. این تصویر برای به خاطر سپردن بسیار واضح است و نیز در عین حال، تصویری از یک چیز معمولی است که به شما کمک میکند تا بین کلمهی «banal» و تعریف «خستهکننده یا غیرجذاب» رابطه برقرار کنید. روش دوم: ایجاد یک محیط یادگیری تعاملی 1. کلمات جدید را در محیط اطرافتان به کار ببرید
برگه یادداشتهای چسبان یا کاغذهای بزرگ سفید را در مکانهایی که زیاد به آنها رفتوآمد میکنید، مثل دستشویی یا آشپزخانه بچسبانید. هر بار که با این کاغذ روبهرو میشوید، کلمات جدید و تعاریفشان را بر روی آن اضافه کنید. با این کار در طول روز به طور مکرر خود را در معرض کلمات جدید قرار میدهید.
اگر معنای کلمهای را فراموش میکنید، معنای آن را بر روی کاغذ بنویسید. حتی میتوانید از کشیدن نقاشی یا تصویر برای تعریف کلمه استفاده کنید تا راحتتر آن را به خاطر بسپارید.
برای یادگیری کلمات یک زبان خارجی، سعی کنید کلمات را بر روی برگه یادداشتهای چسبان بنویسید و بر روی لوازمی مثل آینه و میز قرار دهید. همچنین این برگهها را بر روی اشیایی که کلمه به آنها اشاره دارد بچسبانید تا ارتباط قویتری بین کلمه و شیء در ذهنتان ایجاد شود. 2. کلمات جدید را به بخشی از زندگیتان تبدیل کنید به کار بردن کلمات جدید در جملاتی که به زندگیتان مربوط هستند به شما کمک میکند تا ارتباطی قوی و مرتبط بسازید.
برای مثال، اگر میخواهید استفاده از کلمهی «azure» را یاد بگیرید، که به معنای آبی پررنگ است، آن را در چند جملهای که با موقعیت کنونیتان مرتبط هستند، استفاده کنید: «بطری شامپوی جدیدم آبی پررنگ است.» یا «الان آسمان آبی پررنگ است.»
3. یادگیری را به بازی تبدیل کنید هرچه بیشتر در هنگام یادگیری کلمات تفریح کنید، با احتمال بیشتری یادشان میگیرید.
بازیهای مختلفی برای یادگیری کلمات انگلیسی در اینترنت وجود دارد، میتوانید از آنها هم استفاده کنید.
4. یادگیری خود را به شکل بصری ثبت کنید این تکنیک مخصوصا اگر یک یادگیرندهی بصری باشید برایتان مفید است.
دفترچهای برای نوشتن کلمات جدید به همراه تعاریفشان داشته باشید. تا میتوانید نوشتن این کلمات را تکرار کنید تا در خاطرتان ثبت شوند.
با استفاده از کلمات جدید داستان بسازید. میتوانید داستانهایی بنویسید که در آنها از کلمات جدید استفاده شده باشد یا میتوانید خودتان را به چالش بکشید و داستانی را فقط با کلماتی مشخص بنویسید.
نقاشیها و تصاویری بکشید که معنای کلمات را برسانند. اگر به کارهای هنری علاقه دارید یک دفتر داستان تصویری برای خودتان درست کنید.
روش سوم: تمرین تکنیکها 1. روشهای مناسب خودتان را پیدا کنید
شاید نیاز باشد تکنیکهای مختلف یادگیری را امتحان کنید تا متوجه شوید کدامیک از آنها برایتان بهتر است.
2. با فلشکارت تمرین کنید یکی از بهترین روشهایی که برای هر زمانی مفید است، فلش کارت است که ساده ولی در عین حال بسیار مؤثر است.
هر کلمهی جدید را بر روی یک طرف یک برگهی یادداشت کوچک بنویسید و در طرف دیگر تعریف آن را یادداشت کنید.
روزی چند بار فلش کارتهای خود را مرور کنید و سعی کنید قبل از برگرداندن هر کاغذ، تعریف کلمه را به یاد بیاورید.
نرمافزارهایی نیز برای ساخت فلش کارت در تلفنهای هوشمند یا تبلتها وجود دارند که میتوانید از آنها استفاده کنید.
3. خودتان را در معرض کلمات جدید قرار دهید متنهایی متناسب با سطح زبانتان بخوانید و در حین خواندن، به دنبال یافتن معنای کلمات جدید و نوشتن آنها در یک دفترچه باشید.
اگر قصد تقویت دایرهی لغات خود در زبان مادریتان را دارید، میتوانید متون تخصصیتر یا دانشگاهی بخوانید.
اگر میخواهید یک زبان جدید یاد بگیرید با توجه به سطح زبانتان متنها را انتخاب کنید. مثلا اگر در سطح ابتدایی هستید، کتابهای نوجوانان را بخوانید تا کلمات پایه را یاد بگیرید یا اگر در سطح متوسط قرار دارید، کتابهایی در ردهی سنی جوانان برای شما مناسب هستند.
خواندن کتابی به زبان مورد نظرتان که قبلا آن را به زبان مادری خواندهاید، میتواند مفرح باشد و راهی مؤثر برای تمرین دایرهی لغات و مهارتهای زبانی است. 4. خودتان را بیازمایید هر از گاهی از خودتان آزمون دایرهی لغات بگیرید تا متوجه شوید که باید بر روی چه کلماتی بیشتر کار کنید.
وبسایتهای مختلفی وجود دارند که آزمونهای لغات را به شکل آنلاین برگزار میکنند. بعضی از این وبسایتها به شما اجازه میدهند تا سطح زبان خود، مدت آزمون مورد نظر و موضوع کلمات را انتخاب کنید و بعضی دیگر، اجازه میدهند با فهرست خاصی که خودتان از کلمات دارید، آزمونی طراحی کنید.
5. تا میتوانید از کلمات جدید استفاده کنید از کلمات جدید در مکالمات روزمره، در نوشتهها و هر فرصتی که به دست میآورید، استفاده کنید.
هر چه بیشتر از کلمات جدید استفاده کنید، بهتر آنها را درک میکنید و به خاطر میسپارید.
برگرفته از: wikihow [ یادداشت ثابت - پنج شنبه 102/12/25 ] [ 3:22 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
وقتی پنج سال پیش به شهر بوینسآیرس رفتم، حتی نمیتوانستم در یک رستوران محلی، سفارش غذا بدهم. ولی دو سال بعد، چنان در آموختن زبان پیشرفت کردم که با نهایت خونسردی مکانیسمهای دستور زبان روسی را به دوست گواتمالاییام به زبان خودش (که اسپانیایی است)، درس میدادم. حالا زبانهای اسپانیایی و پرتغالیِ برزیلی را خیلی سَلیس و روان صحبت میکنم، درحالیکه دیگر بهخوبیِ گذشته نمیتوانم به زبان مادری خودم حرف بزنم. البته من نمیخواهم به شما درِ باغ سبزی را نشان بدهم و بگویم مثل آب خوردن، میتوان زبان خارجی یاد گرفت، چون بالاخره یادگیری زبان بدون ساعتهای فراوان مطالعه و تمرین اتفاق نمیافتد. اما حداقل میتوانم راههای میانبُری را که بنا به تجربهی سالها یادگیریِ زبان کسب کردهام، با شما در میان بگذارم. در این مقاله با 22 نکته که برای یادگیری یک زبان خارجی به شما کمک میکند، آشنا میشوید .
1. مکالمه، مکالمه، مکالمه اگر راز یا ترفندی برای یادگیری زبان وجود داشته باشد، آن راز قطعا همین مکالمه است، آن هم مکالمهای که با ساعتها و ساعتها تلاشِ ناشیانه و طاقتفرسا در گفتوگو با افرادی که در آن زبان، خیلی بهتر از شما تسلط دارند، حاصل میشود. یکساعت مکالمه (با تصحیح غلطها و رجوع به دیکشنری) به اندازهی پنج ساعت کلاس زبان و ده ساعت مطالعهی شخصیِ زبان میارزد.
چند دلیل برای این امر میتوان ذکر کرد. اولین دلیل، انگیزه است. هر قدر هم کتاب راهنمای آموزشِ زبانتان عالی باشد، شما با مکالمه و تعامل با شخصی واقعی که روبهرویتان ایستاده است، خیلی بیشتر از هر کتاب یا برنامهی صوتی دیگری روی رایانهتان، میتوانید دانش و انگیزه کسب کنید.
دلیل دوم این است که زبان حفظکردنی نیست، بلکه نیاز به پردازش دارد. تجربه نشان داده است که دو یا سهبار، به کارگیری لغات در مکالمه، خیلی بیشتر از زُل زدن به کتاب لغت یا فلشکارت و حفظ کردن صدبارهی آنها میارزد.
علت باید این باشد که مغز ما برای خاطراتی که شامل تجربههای واقعیِ انسانی و اجتماعی هستند و عواطفمان نیز با آنها پیوندی دارند، اولویت بیشتری قائل میشود. به عنوان مثال، اگر در دیکشنری به دنبال معنی فعل to complain بگردیم و آن را حین مکالمه با دوست جدیدی در جملهای به کار ببریم، به احتمال قوی، همیشه آن لغت را به دلیلِ یادآوریِ دوست جدید خود و مکالمهای که با وی داشتیم، بهتر بهخاطر میآوریم. در حالی که اگر مغز خود را با مطالعهی بیست بارهی هر لغتِ فلشکارتها خسته کنیم، شاید بالاخره آن را حفظ کنیم، ولی از آنجایی که آن را عملا در جمله یا مکالمهای به کار نبردهایم، احتمالا بعد از مدتی فراموشش میکنیم.
2. شدت و فشردگی مطالعه، از طولِ زمان مطالعه ارزشمندتر است منظور این است که مطالعهی زبان به صورت چهارساعت در روز برای دوهفته، خیلی بیشتر از مطالعهی روزی یک ساعت برای دو ماه فایده دارد. به همین دلیل است که بسیاری از افراد وقتی به آموزشگاههای زبان میروند، بسیاری از مطالب آموزشی را بعد از مدتی فراموش میکنند، چون آنها تنها 3 تا 4 ساعت در هفته را به یادگیری زبان اختصاص میدهند و اغلب کلاسها با فاصلههای چند روزه برگزار میشوند.
یادگیری زبان مستلزم تکرار، رجوع پیاپی به مطالب آموزشی، تعهد و پشتکار مداوم است. بهجای اینکه دورهای چندینماهه یا حتی چندساله را برای آموزش نصفونیمه و مطالعهی غیرمفید در نظر بگیرید، بهتراست که زمان مشخصی را در زندگیتان (حتی اگر تنها یک یا دوبار در هفته باشد) تعیین کنید و به زبان اختصاص دهید و در آن زمان نیز 100 درصدِ تمرکز و تلاش خود را وقف هدفتان کنید.
3. کلاسهای زبان نسبت به صَرف وقت و هزینهشان ناکارآمد هستند با احتساب همهی موارد، شما نسبت به وقت و تلاشی که در کلاسهای گروهی هزینه میکنید، چندان سودی به دست نمیآورید. این کار دو اشکال دارد. اولاً اینکه آموزش زبان در آموزشگاه با سرعت یادگیریِ کندترین دانشجوی کلاستان پیشرفت میکند. دوماً اینکه یادگیری زبان، فرآیندی نسبتا شخصی است، بهطوری که همهی افراد ذاتا بعضی لغات و مباحث آموزشی را راحتتر از دیگران یاد میگیرند، به همین خاطر، قرار نیست که نیازهای شخصی هر کدام از زبانآموزان در کلاس و در زمانِ مناسب، رسیدگی شود.
به عنوان مثال، وقتی در کلاس زبان روسی شرکت کردم متوجه شدم در یادگیری زبان روسی صَرف افعال برای آنهایی که به زبان اسپانیایی آشنایی دارند، راحتتر است، ولی یک انگلیسیزبان دیرتر میتواند با این جنبهی زبان روسی آشنا شود. من که با زبان اسپانیایی آشنایی داشتم مجبور بودم صبر کنم که همکلاسی انگلیسی زبانم هم آنها را یاد بگیرد. همچنین یادگیریِ حالتهای اسم در زبان روسی که از سختترین جنبههای آن است، برای یک آلمانیزبان راحتتر است، زیرا معادل این نوع دستور زبان را در زبان خود به نحوی دیگر دارد. به این ترتیب، از آنجا که سرعت یادگیریِ دانشجویان با هم تفاوت دارد، هرچه کلاس بزرگتر باشد، بهرهوریِ یادگیری نیز کاهش مییابد.
4. با 100 لغت پرکاربرد شروع کنید همهی لغات مثل هم نیستند. سرمایهگذاری روی بعضی لغات بازده بیشتری دارد. به عنوان نمونه، افرادی که با نرمافزار Rosetta Stone کار میکنند (که اصلا توصیه نمیشود!) بعد از ماهها متوجه میشوند که حتی از عهدهی سادهترین مکالمات زبان نیز برنمیآیند، چون اغلب لغاتی که یاد میگیرند شامل ظروف و وسایل آشپزخانه، روابط فامیلی، پوشاک و اتاقهای خانه است. اگر کسی از چنین افرادی بپرسد که کجای شهر زندگی میکنند، اصلا نمیدانند در جواب چه باید بگویند.
با 100 لغت پرکاربرد شروع کنید و سپس با آنها جملاتی را بسازید و مرتبا این کار را تکرار کنید. بهاندازهی نیازتان دستور زبان را نیز یاد بگیرید تا قادر به انجام این کار باشید. آنقدر باید این کار را انجام دهید تا با همهی 100 لغت، راحت بتوانید جمله بسازید.
5. یک دیکشنری جیبی، همراه خود داشته باشید
این کار خیلی بیشتر از اینکه انتظارش را داشته باشید، سودمند است، مثلا اگر در کشوری اسپانیاییزبان حضور دارید، همیشه از اپلیکیشن دیکشنری اسپانیایی خود استفاده کنید. به محض اینکه دیکشنری را دانلود کنید، تفاوت را به چشم خواهید دید. اپلیکیشن دیکشنری، خیلی از کتاب جیبی آن بهتر است، چون در عرضِ دو ثانیه، میتوانید معنی لغت موردنظرتان را پیدا کنید. از آنجا که لغات جدید دیکشنری را در جملات خود بهکار میبرید، این کلمات تازه به احتمال قوی در حافظهتان، باقی خواهند ماند. با ابزاری به این سادگی میتوانید توانایی مکالمه و تعامل با دیگران را خیلی راحت کسب کنید.
6. در ذهن خود تمرین کنید استفادهی دیگر دیکشنریتان این است که شما میتوانید با استفاده از لغات جدیدی که یاد گرفتهاید، بدون نیاز به همراهی با فرد دیگری در ذهن خود در مورد اتفاقاتی که در طول روز برایتان افتاده فکر کنید. سعی کنید تا جای ممکن با خودتان به زبان تازه، فکر کنید. همهی ما معمولا به زبان مادری در ذهنمان با خود حرف میزنیم، ولی میتوان با تمرین به حدی برسیم که جملاتی را به زبان دیگری بسازیم و در ذهن خود مکالماتی را خلق کنیم. در واقع، وقتی که مکالمهای که در ذهن مجسم کردهایم برایمان پیش میآید، خیلی راحتتر از پس آن برمیآییم. به عنوان مثال شما میتوانید مکالمهای را در مورد موضوعی که احتمالا با آن مواجه خواهید بود را برای خود تصور و تمرین کنید. مثلا میتوانید مکالمات ذهنیتان را با توصیف کار یا بیانِ دلایل سفرتان به کشور دیگر شروع کنید. خواه ناخواه باید چنین سوالاتی را در واقعیت هم پاسخ دهید، پس چه بهتر که برای آنها آماده باشید.
7. احتمالا چیزهای احمقانهی زیادی خواهید گفت این را بپذیرید و با آن کنار بیایید. وقتی که تازه شروع به آموختن زبان جدیدی میکنید، احتمالا ناخواسته، پرتوپلاهای زیادی را خواهید گفت که البته طبیعی است. بهکار بردن کلمات و جملاتی که نسبت به آنها تسلط ندارید، بدون اینکه خودتان بخواهید موجب میشود که خندهدار، بیادب یا حتی بیحیا جلوه کنید! ولی این چیزها هم در یادگیری وجود دارد و باید با آنها کنار آمد.
8. سعی کنید از الگوهای تلفظی سردربیاورید همهی زبانهایی که ریشهی لاتین دارند، به خاطر اشتراک لغاتِ لاتینشان، الگوهای تلفظی یکسانی نیز دارند. مثلا هر لغتی که به «tion-» ختم میشود، در زبان اسپانیایی و فرانسوی «ción–» (-سیون) تلفظ میشود. معروف است که افراد انگلیسیزبان وقتی میخواهند اسپانیایی صحبت کنند به لغات خودشان «o» ،«-e» یا «a-» اضافه میکنند. حالا اگر جوکهای کلیشهای را کنار بگذاریم، از اینکه میبینیم اکثر اوقات این شیوه واقعا جواب میدهد، تعجب خواهیم کرد. مثلا لغت «Destiny» در اسپانیایی به «destino» یا «Part» به «Parte» و «Motive» نیز به «Motivo» تغییر میکند. در روسی نیز، پسوندهای حالتهای اسمی همیشه با یکدیگر قافیه دارند، مثلا اگر در مورد یک اسم مؤنث (مانند ژِن-شی-نا) حرف بزنید، میدانید که صفتها و قیدهایش نیز همیشه با پسوندش همقافیه میشوند.
9. از دورههای آموزشی صوتی و آنلاین برای یادگیری 100 لغت پرکاربرد و گرامر مقدماتی بهره ببرید بعد از طی دورههای ابتدایی آموزش زبان، دیگر میتوانید از این منابع تنها به عنوان مرجع و نه چیز دیگر استفاده کنید. منابع آموزشی بسیاری در این زمینه وجود دارند: Pimsleur، Rosetta Stone، Berlitz، DuoLingo و غیره. این منابع میتوانند شما را از صفر به حدی برسانند که بعد از چند روز قادر باشید با جملات و عبارتهای ابتدایی، صحبت کنید. این منابع همچنین برای یادگیری لغات بنیادی و کاربردی (مانند من، شما، خواستن، خوردن، تشکر کردن و غیره) نیز فوقالعاده هستند.
اما نقطهضعف منابع آموزشی این است که چندان اجازهی تمرین مفید نمیدهند. بیشترین بازدهی که در سرمایهگذاری برای یادگیری زبان نصیبتان میشود، این است که خودتان را مجبور کنید با دیگران حرف بزنید و مکالمه داشته باشید، ولی اگر بخواهید صرفا به امید کتاب یا نرمافزار آموزشیِ خود، در اتاقتان بنشینید، نمیتوانید معنا و مفهوم موردنظرتان را فورا به زبان جدید فرمولبندی کنید. با استفادهی صِرف از منابع آموزشی، یادگیریتان طوطیوار میشود و فقط میتوانید الگوها و مفاهیمی که یاد گرفتهاید را کپی کنید. بهنظر در میان این دو نوع یادگیری (تکرار طوطیوار و مکالمه با مخاطبان واقعی)، تنها یک روش است که در نهایت سود و فایدهی بیشتری برایتان خواهد داشت.
10. بعد از 100 لغت پرکاربرد، روی مکالمهها متمرکز شوید تحقیقات نشان میدهند که 100 لغت پرکاربرد هر زبانی حدود 50 درصد همهی تعاملات و مراودات زبانی آن را تشکیل میدهد. همچنین 1،000 لغت پرکاربرد حدود 80 درصد و 3،000 لغت پرکاربرد نیز 99 درصد از همه این مکالمات را به خود اختصاص میدهد. به بیان دیگر، هرچه بیشتر از این مقدار، لغت یاد بگیرید بازده کمتری خواهید داشت، مثلا با تنها دانستن 500 تا 1،000 لغت اسپانیایی در اغلب موارد مشکلی در مکالمه پیدا نمیکنید و مجبور نمیشوید لغتی را در دیکشنریِ موبایلتان چک کنید.
دستورزبان مقدماتی به شما کمک میکند که در عرض چندروز، بتوانید با جملات ابتدایی شروع به مکالمه کنید:
«?Where is the restaurant» «.I want to meet your friend» «?How old is your sister» «?Did you like the movie»
با صد لغت پرکاربردِ اول، شما میتوانید خیلی پیشرفت کنید. آنقدر روی آنها کار کنید تا کاملا در استفاده از آنها به همراه گرامر، اصطلاحات، عبارتهای محاورهای راحت باشید و افکار، جوکها و ایدهها را به زبان جدید مانند آبخوردن بسازید. وقتی به مرحلهای رسیدید که در آن میتوانید بدون اشتباه و بهراحتی در زبان جدید شوخی کنید، این نشانهی خوبی است که مشخص میکند شما حالا میتوانید دایرهی لغات خود را گسترش دهید.
بسیاری از افراد تلاش میکنند که دایرهی لغات خود را خیلیسریع و خیلیزود گسترش دهند. اما با این کار فقط وقت و انرژیشان را هدر میدهند، چون وقتی چنین افرادی هنوز با مکالمات ابتدایی مشکل دارند و حتی نمیتوانند به زبان جدید بگویند که اهل کجایند، یاد گرفتن لغاتی در زمینههایی مانند اقتصاد یا پزشکی چه فایدهای میتواند داشته باشد؟
11. یاد بگیرید بپرسید «چطور بگویم …؟»
از همان ابتدای آموزش یاد بگیرید چطور معادل کلمات مختلف را در زبان مورد نظرتان بپرسید. مثلا «تو انگلیسی به «خونه» چی می گن؟». بعد مرتب از این پرسش برای یادگیری کلمات جدید استفاده کنید.
12. آموزش خصوصی بهترین و مؤثرترین روش در یادگیری از نظر زمان است آموزش خصوصی معمولا بیشترین هزینه را دارد. اما اگر پولش را دارید، مدرس خصوصی بگیرید و هر روز چند ساعتی را با وی زبان کار کنید. این سریعترین روش برای آموزش زبان است. با روزی دو ساعت آموزش، بعد از چندهفته، میتوانید به سطح خوبی از مکالمه برسید، بهطوری که بدون اینکه حرف احمقانهای بزنید، میتوانید با دوست خارجیتان راحت گفتوگو کنید.
13. با کسی آشنا شوید که زبان مادری وی همان زبان موردنظرتان باشد با آنها در مورد سرمایهگذاری یا انگیزههای خود حرف بزنید. در عرض یکماه، زبان جدید را خیلی روان و سلیس حرف میزنید. بدین ترتیب، اگر بعدا اشتباه کنید یا حرفی بزنید که موجب عصبانیت وی شود، میتوانید اشتباه خودتان را به گردن اشتباه در زبان و عدم تسلط خودتان بیندازید!
14. اگر نتوانستید کسی را برای گفتوگو پیدا کنید، دوست اینترنتی برای خود دستوپا کنید چندین وبسایت برای خارجیهایی وجود دارد که میخواهند زبان مادری شما را یاد بگیرند و در عوض زبان خودشان را با شما تمرین کنند.
15. چت فیسبوک + سرویس Google Translate= موفقیت میتوانید گاهی با افرادی اهل زبانی که دارید یاد میگیرید، در فیسبوک یا سایر شبکههای اجتماعی چت کنید و به این ترتیب خود را بیش از پیش در معرض آن زبان قرار دهید. اگر هنوز خیلی مانده تا بتوانید به آن زبان حرف بزنید یا بنویسید، سرویس ترجمهی گوگل (Google Translate) میتواند در این چتها نیاز اولیهی شما را برطرف کند و اگر مخاطبتان هم آدم دلسوزی باشد گاهی اشتباهات ترجمهی گوگلی شما را رفع میکند و این خودش یک کلاس آموزشی برای شماست.
16. از مغزتان تا حد ممکن کار بکشید اگر تا حالا ساعتها بدونوقفه از مغزتان کارِ شدید کشیدهاید، میدانید که در نهایت به جایی میرسید که مغزتان دیگر سوت میکشد و محتویاتش مثل آش شلهقلمکار میشود! سعی کنید هنگام یادگیری زبان نیز، هدفتان رسیدن به این مرحله باشد، یعنی آنقدر پیش بروید و بخوانید و یاد بگیرید تا مغزتان سوت بکشد. تا وقتی که مغزتان مثل آش شلهقلمکار نشود، احتمالا هنوز نتوانستهاید از حداکثر ظرفیت زمانی یا تلاش خود استفاده کنید. اوایلِ زبانآموزی در عرض یک یا دو ساعت، کارتان به این مرحله میرسد و حجم آموختهها و دشواری آنها هوش از سرتان میپراند اما بعدا به جایی میرسید که تمام شب را با مردم محلی مشغول مکالمه میشوید و انگار نه انگار. وقتی به این مرحله رسیدید، آن را به فال نیک بگیرید چون نشانهی خوبی در فرآیند زبانآموزیتان است.
17. وقتی لغت جدیدی یاد میگیرید، سعی کنید فورا چندبار آن را استفاده کنید وقتی که مکثی میکنید و لغت جدیدی که در مکالمهتان شنیدهاید در دیکشنری چک میکنید، با استفاده از آن لغت در چند جمله استفاده کنید. تحقیقات آموزش زبان نشان میدهند که شما باید، به این نحو، هر لغت را در اولین دقیقهی یادگیری آن، یک ساعت بعد، یک روز بعد و همینطور به صورت مستمر تمرین کنید. سعی کنید بعد از یادگیری لغت جدید فورا چندبار آن را استفاده کنید و روز بعد هم آن را به کار ببرید. با این روش، احتمال یادآوری لغات خیلی بیشتر میشود.
18. برنامههای تلویزیون، فیلمهای سینمایی، روزنامهها و مجلات منابع مکمل خوبی هستند اما دقت کنید که آنها را به عنوان تمرین اصلی خود درنظر نگیرید. این منابعِ مکمل، شما را بهروز میسازد و اگر با توجه و تمرکز، به تماشا و مطالعهی آنها بپردازید، میتواند بعضی مواقع در مکالماتتان کمک خوبی باشند.
19. اغلب افراد مفید هستند، پس از آنها بهره ببرید اگر در کشور خارجی زندگی میکنید، سعی کنید تا آنجا که امکان دارد خود را به نادانی بزنید و هنگام خرید به صورت اتفاقی از افراد مختلف در اطراف خود، سؤالاتی بپرسید. اغلب افراد دوستانه رفتار میکنند و به شما با رویِ باز کمک میکنند. برای یادگیری زبان باید خجالت را کنار بگذارید.
20. با ابهام و سوءتفاهم زیاد روبهرو میشوید واقعیت این است که برای بسیاری از لغات، ترجمهی سرراست و مستقیمی وجود ندارد. مثلا لغت «Gustar» در اسپانیایی تقریبا به معنی «دوست داشتن» است، اما عملا اندکی فرق دارد و در موقعیت و زمینهی خاصی کاربرد دارد، درحالیکه در انگلیسی، لغت «Like» در هر موقعیتی همان «دوست داشتن» معنا میدهد. این تفاوتِ جزئی، مخصوصا در مکالمات عاطفی یا جدی میتواند اهمیت بیشتری بیابد. نیتهای درونیِ افراد، میتوانند بهراحتی با سوءتفاهم همراه شوند. در مکالمات مهم و جدی، توجه به جزئیات باید دوچندان شود تا دقیقا همان مفهومی که مدنظرتان است را به طرف بحث خود انتقال دهید. حتی اگر در زبان جدید تسلط خوبی دارید، باز هم احتمالا نمیتوانید بدون سالها زندگی در کشور دیگری از تفاوتهای ذاتی اندکی که میان دو لغت، عبارت یا اصطلاح وجود دارد، بهخوبی آگاهی پیدا کنید.
21. این مراحل را باید پشت سر بگذارید در ابتدا، شما قادر خواهید بود که اندکی مکالمه کنید و هیچچیز متوجه نشوید. سپس خیلی بیشتر از اینکه بگویید، در فهم و ادراک زبان پیشرفت خواهید داشت. در مرحلهی بعد در مکالمه تسلط نسبتا خوبی پیدا میکنید، اما به کمی تلاش ذهنیِ آگاهانه نیاز خواهید داشت. بعد از آن قادر خواهید بود که بدون تلاش ذهنیِ آگاهانهای با دیگران بهخوبی گفتوشنود داشته باشید و مجبور نباشید در ذهنتان لغات را به زبان مادری خود برگردانید. بهمحض اینکه بتوانید بدون فکرکردن با دیگران گفتوشنود داشته باشید، تدریجا (مثل زبان مادری)، فکر کرد شما بدون تلاشِ چندانی به همان زبانِ خارجی خواهد بود. وقتی به این مرحله رسیدید، دیگر زبانتان واقعا در بالاترین سطح خود است.
مرحله نهایی چطور؟ وقتی بتوانید با گروه بزرگی از گویشوران بومی آن زبان بهخوبی مکالمه داشته باشید، آخرین قطعهی پازل یادگیری را میتوانید سر جایش بگذارید و آن را تکمیل کنید. در این مرحله شما میتوانید هرزمانی که مایل بودید، به میان بحث بپرید و مثلا اعتراض خود را نسبت به نظری بیان کنید. دیگر کاملا جا افتادهاید و بعد از آن هیچجایی نیست که با یک یا دو سال اقامت در آن، نتوانید به زبان آن کشور کاملا مسلط شوید.
22. نهایتا اینکه راهی پیدا کنید تا از زبان لذت ببرید
مانند باقی چیزها اگر بخواهید زبان را یاد بگیرید، باید راهی برای لذتبردن از آن پیدا کنید. افرادی را پیدا کنید که از گفتوگو با آنها لذت میبرید. به رویدادهایی بروید که هم بتوانید لذت ببرید و هم زبان خود را تمرین کنید. صرفا در کلاس با کتابی روبهروی خود ننشینید وگرنه خیلیزود، انگیزهتان را برای یادگیری از دست میدهید. در مورد موضوعات شخصی که برایتان اهمیت دارد، با دیگران گفتوگو کنید. با طرفِ گفتوگویتان آشنا شوید. سعی کنید از خودتان و تجارب زندگیتان بگویید، در غیر این صورت، یادگیریتان خیلی طول خواهد کشید و به فرآیند ناخوشایندی تبدیل میشود که احتمالا با فراموشی همهی مطالبی که یاد گرفته بودید، تمام میشود!
[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 102/12/25 ] [ 3:21 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
لغات حکمِ آجرهای ساختمان زبانی را دارند و نشان میدهند فرد تا چه حد تحصیلکرده، حرفهای و اجتماعی است. در عین حال، خیلی از افراد با افزایشِ دانشِ لغوی خود مشکل دارند و نمیتوانند با لغات جدید ارتباط برقرار کنند. مسئله درک لغات نیست، مسئله حفظ کردن و استفاده از آنها در زمان مناسب است. یکی از مهمترین مهارتهای زبانآموزی این است که دامنه لغات انگلیسیتان را مدام بهروز کنید، مخصوصا وقتی که دارید بهصورت حرفهای آموزش زبان انگلیسی را دنبال می کنید. این نوشته را بخوانید تا ببینید که چگونه دایره لغات انگلیسی خود را افزایش دهیم .
انگلیسی، زبانِ جهانیِ ارتباطات است و دانستن این زبان در دورهی جهانیشدن و افزایش رقابت کاملا ضروری است. اگر شما فرد حرفهای هستید که دانش زبانی و لغوی خوبی دارید، احتمالا سریعتر از بقیه پیشرفت میکنید. تحقیق جدیدی که در شرکت برسین (Bersin) و شرکا انجام شده نشان میدهد شرکتهایی که کارمندان آنها دانش لغوی خوبی دارند با وضوح و دقت میتوانند استراتژیهایشان را بیان کنند و 113 برابرِ سایر شرکتها سودمند و کارآمد هستند.
به علاوه یک تحقیق جهانی نشان داده که 83 درصد کارمندان مهارتهای لغوی و زبانی ضعیفی دارند و این ضعف، تأثیر منفی روی فروش، سوددهی و کارآمدی آنها در شرکتشان دارد. بنابراین کسب مهارت در لغات انگلیسی خیلی اهمیت دارد، مخصوصا برای افراد حرفهای. این روشهای ساده میتوانند در این مورد به شما کمک کنند. بهعلاوه میتوانید از گوشی هوشمند خود بهعنوان ابزاری قدرتمند استفاده کنید تا لغات جدیدی را یاد بگیرید، دامنه لغات خود را بالا ببرید و تسلط خود را به زبان انگلیسی بیشتر کنید بدون اینکه مجبور باشید وقت زیادی صرف آن کنید.
با اشتیاق فراوان و بهطور منظم انگلیسی بخوانید
مطالعه، یکی از عوامل اصلی است که میتواند در افزایش لغات شما کمک کند. خواندن داستان، شما را با لغات جدید و حتی لغات قدیمی مواجه میکند. عموما بر این باورند که خورهکتابها کسلکننده و تنها هستند، ولی خواندن روشی کارساز برای گستردش دامنه لغات شماست. این روش مهارت نوشتن و صحبت کردن شما را بیشتر میکند. بهتر است وقتی میخوانید با دقت به لغات نگاه کنید و آنهایی که به نظرتان مهم میآیند یا معنی آنها را نمیدانید را رنگی کنید. کتابهای مختلفی را در غالبها و موضوعات مختلف بخوانید، مثلا مجله، روزنامه یا رمان بخوانید یا در اینترنت مطالب را به انگلیسی بخوانید.
Vocabulary.com یک بازی و ابزار یادگیری ترکیبی است که با آن میتوانید هم لغاتی که موقع خواندن به آنها برخورد میکنید و هم لغات خودِ برنامه را یاد بگیرید و حفظ کنید. این برنامه از الگوریتمهای پبشرفته استفاده میکند تا سؤالات و تمرینهایی را مخصوص شما آماده کند.
فرهنگ لغات بهترین دوست شماست
فرهنگ لغات یکی از منابع اصلی شماست و کمک میکند تا حد زیادی دامنه لغات خود را افزایش بدهید. لغاتی را که موقع خواندن رنگی کرده بودید، پیدا کنید و املا، معنی و کاربردها و معانی مختلف آنها را در فرهنگ لغت بخوانید. فرهنگ جامع هم میتواند منبع خوبی برای درک ارتباط بین کلمات باشد، چون مترادفها و متضادها را به شما میدهد.
علاوه بر کتاب فرهنگ لغت، برنامههایی هم هستند که کار را برای شما راحتتر از همیشه میکنند. مثلا:
PowerVocab که در آن باید تعریفها را با کلمات جور کنید. برنامههایی مشابه به این روی فیس بوک یا Face Rice هم هستند. کاربران باید کلمات را در سؤالات چهار گزینهای با تعاریف خود جور کنند. در این برنامه میتوانید با سایر افراد هم رقابت کنید یا زمان خود را بسنجید (فقط برای اندروید).
یا:
برنامه A Word A Day که توسط نویسندگان برنامه PowerVocab تهیه شده است. این برنامه لغات جدید را روی صفحهی گوشی شما قرار میدهد. این برنامه فقط برای اندروید است، ولی اگر IOS دارید میتوانید برنامه Word of the Day را امتحان کنید.
یا:
Magoosh Vocabulary Builder که مشابه PowerVocab است ولی مخصوصا برای بالا بردن نمره شما در امتحان GRE تهیه شده که برای وارد شدن به مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاههای آمریکا لازم است. Magoosh یک شرکت آنلاین است که به کسانی که میخواهند کارشناسی ارشد بگیرند کمک میکند در امتحانهای GRE یا سایر امتحانات موفق باشند.
برای لغات ارتباطات شخصی و احساسی بسازید وقتی چیزی را با دل و جان حس کنید فراموش کردن آن سخت میشود. متخصصین مغز و اعصاب به این نتیجه رسیدهاند که وقتی که در مورد موضوعی لغات و جملات جدیدی را میخوانید فعالیت مغزی شما بیشتر میشود. مخصوصا وقتی که موضوع آن برای شما اطلاعات شخصی و احساسی داشته باشد. این روش به افزایش دامنه لغات شما خیلی کمک میکند.
ترکیب کردن لغات جدید با تجربههای شخصی کمک میکند آنها را بهتر حفظ کنید. میتوانید لغات جدید را به همراه مکانهایی که رفتهاید، افرادی که میشناسید و حتی خاطرهانگیزترین اتفاقات زندگیتان حفظ کنید.
لغات را در زمینهی یک متن یاد بگیرید
تحقیقات نشان میدهند افراد لغات را در زمینهی یک متن بهتر یاد میگیرند. هیچ وقت سراغ فهرستی از کلمات جداگانه که هیچ ارتباطی با هم ندارند نروید. لغات جدید باید بخشی از تصویری کلی باشند. خواندن لغات جدید در جمله، ترانه، داستان یا زندگی روزمره میتواند با کمک گرفتن از آن زمینه، مفهوم آن را روشنتر کند. همینطور به این صورت میتوانید چندین لغت جدید را با هم در یک زمینه یاد بگیرید. به همراه سرگرمیهای خود لغات جدید یاد بگیرید
بازیهای لغت کمک میکنند لغات خود را با دیگر شرکت کنندگان به اشتراک بگذارید. اینطور میتوانید بدون زحمت زیادی و با بازی کردن، دامنه لغات خود را گسترش بدهید. این روش کمک میکند سرعت حفظ کردن و بهیادآوری لغات جدید را بیشتر کنید. هنگام بهتر کردن لغات انگلیسی خود بازیهایی مثل جورچین یا جدول کلمات را انجام دهید. اگر بازیهای تختهای را دوست ندارید میتوانید با دوستانتان بازیهای لغتی شفاهی انجام دهید، مثلا با لغات مشاعره کنید، یا مترادفها و استعارهها را تمرین کنید.
مثلا 7 Little Word بازی لغتی کوچک است که به شما هفت تعریف و موزائیک با ترکیبی از دو یا سه حرف را میدهد. باید این موزائیکها را مرتب کنید و کلمه بسازید. میتوانید اول لغاتی را که بلدید مرتب کنید و با حدس زدن آنهایی که بلد نیستید دانش لغوی خود را گسترش دهید.
Word to Word هم یک بازی هوشمندانه جور کردن کلمات است. این بازی به شما فهرستی از کلمات میدهد که باید ارتباط بین آنها را پیدا کنید. این ارتباط ممکن است مترادف، متضاد، کلمات مرتبط (مثلا اسکوربوت و کبد) یا بخشهایی از عبارتهای معمول باشند. Word for Word بازی سادهای است ولی میتواند شما را معتاد کند.
یک بازی عالی دیگر در این زمینه Words with Friends است. این بازی خیلی موفق را شرکت Zygna ساخته (که Farmville را هم تهیه کرده). خیلی بازی جدیدی نیست، ولی طرفداران زیادی دارد. تنها راه برنده شدن پیدا کردن کلمات نامعمول است و شما را مجبور میکند لغات جدیدی را یاد بگیرید. ولی لغاتی که در این بازی میآموزید از آنهایی نیستند که در امتحانات GRE یا تافل میآیند. به علاوه با این بازی میتوانید با دوستان خود هم در ارتباط بمانید. این بازی علاوه بر اندروید و IOS برای Windows Phone هم قابل دانلود است.
جدول حلکردن هم راه خوبی برای افزایش دامنه لغات شماست و برنامه Penny Dell Crosswords هر روز یک جدول رایگان به شما میدهد. ولی انتخابهای زیاد دیگری هم برای برنامه جدول وجود دارند، مثلا برنامهی جدول چالشبرانگیز روزنامه New York Times ولی باید پول اشتراک آن را بپردازید. جدول حل کردن روی موبایل خیلی بهتر از مدل مداد و کاغذی آن است، چون که دیگر خبری از لغات ناخوانا و پاک کردن لغات اشتباه نیست.
یادگیری باید همیشگی باشد و سن سال خاصی هم ندارد، ولی برای پیشرفت شغلی باید دامنهی لغات خود را گسترش بدهید. موفقیت در تجارت وابسته به تواناییها و مهارتهای کارمندان است، که یعنی بهبود بخشیدن مهارت خود در زبان انگلیسی کمک میکند به یکی از مؤثرترین عوامل در شرکت خود تبدیل شوید.
برگرفته از: yourstory.com www.inc.com
[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 102/12/25 ] [ 3:20 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |