آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 


سال های سال بود که دو برادر در مزرعه ای که از پدرشان به ارث رسیده بود

 با هم زندگی میکردند. یک روز به خاطر یک سوء تفاهم کوچک، با هم جرو

 بحث کردند و پس از چند هفته سکوت، اختلاف آنها زیاد شد ...

کار به جایی رسید که از هم جدا شدند. از دست بر قضا یک روز صبح در

 خانه برادر بزرگ تر به صدا درآمد. وقتی در را باز کرد،مرد نجـاری را دید .

نجـار گفت: من چند روزی است که دنبال کار می گردم، فکرکردم شاید

 شما کمی خرده کاری در خانه و مزرعه داشته باشید، آیا امکان دارد

 که کمکتان کنم؟

برادر بزرگ تر جواب داد : بله، اتفاقاً من یک مقدار کار دارم. به آن نهر

 در وسط مزرعه نگاه کن، آن همسایه در حقیقت برادر کوچک تر من

 است. او هفته گذشته چند نفر را استخدام کرد تا وسط مزرعه را

 کندند و این نهر آب بین مزرعه ما افتاد. او حتماً این کار را بخاطر

 کینه ای که از من به دل دارد، انجام داده است .

سپس به انبار مزرعه اشاره کرد و گفت: در انبار مقداری الوار دارم،

 از تو می خواهم تا بین مزرعه من و برادرم حصار بکشی تا دیگر

 او را نبینم.نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازه گیری و اره کردن الوار.

برادر بزرگ تر به نجار گفت: من برای خرید به شهر می روم، آیا

 وسیله ای نیاز داری تا برایت بخرم؟ نجار در حالی که به شدت

 مشغول کار بود، جواب داد: نه، چیزی لازم ندارم !

هنگام غروب وقتی کشاورز به مزرعه برگشت، چشمانش از تعجب

 گرد شد. حصاری در کارنبود. نجار به جای حصار یک پل روی نهر

 ساخته بود !!!کشاورز با عصبانیت رو به نجار کرد و گفت: مگر

 من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی؟

در همین لحظه برادر کوچک تر از راه رسید و با دیدن پل فکر کرد

 که برادرش دستور ساختن آن را داده، از روی پل عبور کرد و برادر

 بزرگترش را در آغوش گرفت و از او برای کندن نهر معذرت خواست.

 وقتی برادر بزرگ تر برگشت، نجار را دید که جعبه ابزارش را روی

 دوشش گذاشته و در حال رفتن است...

کشاورز نزد او رفت و بعد از تشکر، از او خواست تا چند روزی مهمان

 او و برادرش باشد.

نجار گفت: دوست دارم بمانم ولی پل های زیادی هست که باید آنها را بسازم....


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/10/1 ] [ 11:43 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

1 – اصل یاد و اتکال به خداوند و اعتماد به قدرت یاری و حمایت او .

2 – اصل آگاهی و اشراف و بصیرت لحظه به لحظه به خود .

3 – اصل تغییر در الگوها و ایجاد نشانه ها .

4 – اصل خودیابی ( من کیستم ؟ ) قایم مقام و محبوب خداوند ( عزت نفس ) .

5 – اصل احساس خود شایستگی ؛ خود سالاری و احساس شخصیت

6 – اصل عدم مقایسه خود با دیگران .

7 – اصل خودباوری و خود محوری بعد از خدا محوری .

8 – اصل داشتن هدف و برنامه در زندگی .

9 – اصل تمیزی و ظاهر

10 – اصل تعریف از خود و دیگران

11 – اصل تشویق خود و دیگران

12 – اصل تعهد به قول و صداقت و درستی

13 – اصل عدم انجام عمل خلاف و عذر خواهی

14 – اصل نظم و انضباط کاری

15 – اصل دانش و تجربه

16 – اصل مدیریت زمان

17 – اصل مدیریت اولویت ها

18 – اصل اقتدار در مقابل ضعف

19 – اصل یقین در مقابل تردید

20 – اصل احساس رهبری و مدیریت

21 – اصل مسئولیت پذیری

22 – اصل سلامت و نگهداری از جسم

23 – اصل تبسم

24 – اصل ابراز عشق به دیگران و متذکر شدن ویژگیهای مثبت آنان

25 – اصل نگاه به دیگران ( در عین تواضع بزرگی خود را در دل حس کنید )

26 – اصل عدم تاخیر

27 – اصل قاطعیت و گفتن نه

28 – اصل عدم شماتت و سرزنش خود و دیگران

29 – اصل کمک به دیگران و بخشایش

30 – اصل ژست و حالت بدنی



[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/10/1 ] [ 11:40 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

1 – هرگز در خشم دست به عمل نزن .

2 – به دیگران فرصتی دوباره بده اما نه سه بار .

3 – چیزهای کم اهمیت را تشخیص بده و آنها را نادیده بگیر .

4 – وضع و حالت خوبی داشته باش ؛ هدفمند و با اعتماد به نفس وارد اتاق شو .

5 – مواظب سرعتت باش .

6 – حال و هوای بچگی را رها کن .

7 – پیش از یافتن شغل تازه از شلغت استعفا نکن .

8 – مردم را به قدر قلبشان اندازه بگیر نه به قدر حساب بانکی شان .

9 – مثل پر شور ترین و مثبت ترین کسی شود که می شناسی .

10 – عاشق پیشه باش .

11 – بهترین دوست همسرت باش .

12 – وقتت را تلف ماتن گرفتن برای اشتباهات گذشته نکن . از آن درس بگیر و بگذر .

13 – به جز مواردی که مربوط به مرگ و زندگی است همواره خود را رها کن و آسوده باش .

14 – گوشت قرمز کم بخور .

15 – به طرز ارضائ نشدنی گنجکاو باش و از کلمه چرا زیاد استفاده کن .

16 – وقتی از تو تعریف می کنند صمیمانه فقط بگو متشکرم ؛ این بهترین پاسخ است .

17 – به کسی غبطه نخور .

18 – اجازه نده تلفن مزاحم لحظات تو شود .

19 – کاری را انتخاب کن که با ارزشهای تو هماهنگ باشد .

20 – هرگز در هنگام گرسنگی به خرید مواد غذایی نرو چرا که اضافه بر احتیاج خرید خواهی کرد .

21 – هر کاری از دستت بر می آید برای کارفرمایت انجام بده .

22 – برای همه موجودات زنده احترام قایل باش .

23 – بازنده خوبی باش .

24 – از هر چه داری استفاده کن و نگذار در اثر بلا استفاده ماندن بپوسند


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/10/1 ] [ 11:39 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

       

تحقیقات - همشهری آنلاین:

پژوهشگران می‌‌گویند دو هفته استفاده از برچسب‌های نیکوتین‌دار پیش از اقدام به ترک سیگار احتمال موفقیت در کنار گذاشتن این عادت را دو برابر می‌کند.

 

به گزارش هلث‌دی نیوز یک گروه از محققان آمریکایی دریافته‌اند که 14 روز استعمال برچسب پوستی نیکوتین‌دار "قبل" از کشیدن آخرین سیگار و شروع دوره ترک،احتمال موفقیت درازمدت افراد را در کنار گذاشتن سیگار به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد.  

 

این تحقیق بوسیله دکتر جد ای رز استاد پژوهش پزشکی و رئیس مرکز پژوهش درباره ترک سیگار در دانشگاه دوک و یکی از دو مخترع برچسب پوستی نیکوتین سرپرستی شده‌است.

برخی از کارشناسان نگران بودند که استفاده از برچسب پوستی نیکوتین همزمان با ادامه سیگارکشیدن با قراردادن نیکوتین بیش از حد در اختیار بدن باعث مسمومیت افراد به علت دریافت بیش از حد نیکوتین شود یا اعتیاد انها را تشدید کند.

 

دکتر روز در پاسخ به این نگرانی می‌گوید: "ما در بررسی‌های اخیرمان متوجه شده‌ایم که میزان موفقیت در ترک حتی هنگامی که سیگاری‌ها در طول دو هفته درمانی پیش از ترک سیگارهای کم‌نیکوتین یا بدون نیکوتین مصرف می‌کنند، افزایش می‌یابد، و این یافته‌ها هر نگرانی درباره احتمال دریافت بیش از حد(اوردوز) نیکوتین از بین می‌برد."

 

بررسی روز و همکارانش نشان داد استفاده از برچسب پوستی نیکوتین‌دار در دو هفته قبل از ترک باعث کمتر سیگارکشیدن افراد، کاهش میل آنها به سیگار کشیدن و تخفیف علائم ترک می‌شود.

 

نظریه محققان این است که در صورتی که از قبل با استفاده از برچسب پوستی میزانی از نیکوتین وارد بدن شده باشد، کشیدن سیگار برای فرد کمتر ارضاکننده خواهد بود.البته دکتر روز هشدار می‌دهد:" گرچه در حال حاضر شاهدی در دست نیست که استفاده از برچسب نیکوتین‌دار همراه با سیگارکشیدن ممکن است خطرآفرین باشد، بروشورهای فراورده‌های جایگزینی نیکوتین مانند برچسب‌‌های پوستی توصیه می‌کنند چنین کاری انجام نشود."

 

برچسب‌های پوستی نیکوتین برای اولین‌ بار از سال 1992 در ایالات متحده با نسخه قابل تهیه شد و از سال 1996 به بعد بدون نسخه در داروخانه‌ها با نام‌های تجارتی مختلف مانند نیکودرم،نیکوترول،هابیتول و پرواستپ به فروش می‌رسد.

 

روش معمول استفاده از این برچسب‌ها به این صورت است که فرد سیگاری هر روز یک برچسب جدید را بر روی نواحی متفاوت پوست که خشک، تمیز و بدون مو باشند،معمولا بخش بالایی قفسه سینه،بازو یا ران قرار داده می‌دهد.این برچسب بسته به نوع فراورده مورد استفاده برای حدود 16 تا 24 ساعت بر روی پوست باقی گذاشته می‌شود.

معمولا پس از هر دو هفته استفاده از این یک نوع برچسب،برچسبی با میزان نیکوتین کمتر جایگزین آن می‌شود و و این رویه برای شش تا 20 هفته ادامه پیدا می‌کند.

 

عواض جانبی چندان شایع نیستند،اما ممکن شامل سرگیجه،استفراغ،قرمزی پوست در محل استفاده از برچسب باشند. بهتر است افراد سیگاری در مورد بهترین شیوه استفاده از این برچسب‌ها با پزشکشان مشورت کنند و بروز علائمی کانند تپش قلب یا تنگ‌نفس را به او اطلاع دهند.

 

این برچسب‌های پوستی مقدار کم اما مداومی از نیکوتین را وارد بدن می‌کنند که به غلبه بر میل به کشیدن سیگار کمک می‌کند. اما چنانکه دکتر دیوید کالمن استادیار روانپزشکی در دانشگاه بوستون می‌گوید:" نیکوتینی که به این طریق وارد بدن می‌شود، اعتیادآور نیست."

او می‌افزاید:" آنچه باعث می‌شود نیکوتین اعتیاداور شود?، همان چیزی است که سایر مواد مشایه را اعتیادآور میکند.هنگامی که شما سیگار می‌کشید،نیکوتین وارد جریان خون شریانی می‌شود و مستقیما به مقدار زیاد وارد مغز می‌شود، در حالیکه نیکوتین برچسب‌های پوستی وارد خون وریدی می‌شود و مستقیما به مغز نمی‌رسد."

 

دکتر کالمن بر اساس نتایج تحقیقات موجود می‌گوید:" از هر 100سیگاری که اقدام به ترک می‌کنند در صورت عدم استفاده از داروهای کمکی تنها پنج نفرشان موفق می‌شوند، اما با اضافه کردن برچسب نیکوتینی میزان موفقیت در ترک به 20 تا 25 درصد افزایش می‌یابد."

موفقیت در ترک به صورت سیگار نکشیدن در طول یک سال بعد از اقدام به ترک تعریف می‌شود.

 

میزان نیکوتین در برچسب‌ها متفاوت است، ولی گروه کالمن تفاوتی از لحاظ موفقیت در ترک بین استفاده از برچسب‌های 21 میلی‌گرمی و 42 میلی‌گرمی مشاهده نکردند.

 

کالمن می‌گوید:"آنهایی که استفاده از برچسب برای ترک سیگار در آنها مناسب است باید دست کم هشت هفته آن را به کار برند. سال‌ها سیگار کشیدن باعث ایجاد تغییراتی در مغز می‌شود و پس از ترک سیگار مدتی طول می‌کشد تا مغز دوباره خود را تنظیم کند و به حالت عادی بازگردد."

 

مسائل مربوط به مصرف تنباکو و نکاتی به منظور ترک آن

 

         هر ساله تعداد مرگ و میرهایی که بعلت مصرف سیگار ایجاد می شود خیلی بیشتر از مجموع ایدز، الکل ، مواد مخدر، تصادفات، قتل، خودکشی و آتش سوزی می باشد. تنباکو اولین عامل قابل پیشگیری مرگ در ایالات متحده به حساب می آید. استفاده از سیگار، قلیان یا هر ماده دیگری که حاوی نیکوتین باشد به معنای استفاده از تنباکو تلقی می شود. محصولات مختلف تنباکو حاوی بیش از 4 هزار نوع ماده مضر نظیر آمونیاک، سیانید، آرسنیک، فورمالدئید، قطران و نیکوتین می باشد. نیکوتین بخشی طبیعی موجود در برگ گیاه تنباکو به حساب می آید ولی ماده ای است که سبب بروز اعتیاد می شود.

 

         نیکوتین بصورت مستقیم مغز و سایر اجزای عصبی را تحت تأثیر قرار می دهد. زمانیکه افراد از دود سیگار استنشاق می کنند نیکوتین را وارد ریه های خود می کنند و جریان خون بلافاصله نیکوتین را برداشت نموده و قلب نیز بلافاصله آنرا به مغز پمپ می کند.

 

         سیگار کشیدن نه تنها برای سلامتی فرد سیگاری مضر است بلکه برای اطرافیان وی نظیر کودکانش و هر کس که آنها را دوست دارد خطرناک می باشد.

 

-                     برنامه ای به منظور ترک سیگار برای خود ترتیب دهید.

 

-                     لیستی از عللی که چرا شما باید سیگار را ترک کنید برای خود ترتیب دهید. مثلاً سلامتی بیشتر، طول عمر بیشتر، احساس بهتر زیستن و سلامت خانواده

 

-                     زمان خوبی را به منظور ترک انتخاب کنید. هرگز زمانی که تحت فشارهای عصبی زیادی هستید و یا در زمان تعطیلات سعی به ترک سیگار نداشته باشید.

 

-                     برای ترک آماده شوید.

 

-                     برای خود یک تاریخ انتخاب کنید.

 

-                     افرادی را انتخاب کنید تا از تصمیم شما حمایت کنند.

 

-                     تمرین کنید بدون آنکه نیازی به سیگار کشیدن داشته باشید با فشارهای عصبی عصبی مقابله کنید.

 

-                     هر آنچه را در مورد سیگار کشیدن برای شما عادی شده است تغییر دهید مثلا ًسیگار خود را در جای دیگر قرار دهید.

 

-                     فقط در مکانهای خاص مثلاً خارج از خانه یا محیطهای باز سیگار بکشید.

 

-                     در یک زمان فقط یک پاکت سیگار بگیرید و سعی کنید به چیزهای دیگر نظیر نوشیدن آب یا جویدن آدامس فکر کنید.

 

-                    تــــرک.

 

         از جعبه سیگار و پاکت سیگار خود را رها ساخته و آنها را دور بریزید.

 

         کارهایی را که هر روز صبح بطور معمول انجام می دهید، تغییر دهید مثلاً حین صبحانه خوردن جای دیگری بنشینید و خود را مشغول کنید.

 

         کارهایی انجام دهید که از آنها لذت می برید. مثلاً به پیاده روی بروید یا دوچرخه سواری کنید.

 

         برای خود یک قلک تهیه کرده و پولی را که قرار بوده است با آن سیگار بخرید در آن بریزید.

 

-                    باقی ماندن بر تــــرک.

 

         زمان خود را با کسانی سپری کنید که سیگاری نیستند.

 

         بطور منظم غذا بخورید. اگر زمانی احساس کردید که باید سیگار بکشید گمان کنید گرسنه هستید و چیزی بخورید. اگر بد اخلاق شدید صبور باشید، ترک سیگار سخت است . ترک سیگار همانند ترک هروئین، کوکائین و الکل سخت می باشد.

 

         اگر شما نیاز به حمایت ها خاص دارید از خانواده یا دوستانتان بخواهید در کنار شما باشند.

 

         احساس خستگی و اضطراب امری طبیعی است. این امر بدلیل آن است که مغز شما

می خواهد با شرایط عدم حضور نیکوتین سازگار شود.

 

         شبها منظم و خوب بخوابید تا ببینید احساس سرزندگی و هوشیاری در طول روز خواهید داشت.

 

         اگر شما منصرف شدید و باز سیگار کشیدید مأیوس نشوید. بطور میانگین هر فردی 7 بار برای ترک سیگار اقدام می کند. ترک سیگار نیاز به تمرین و ممارست دارد.

 

         حتی اگر شما سالها سیگار کشیده اید ترک سیگار منجر به بروز تفاوتهایی با شرایط فعلی شما خواهد شد. بو و مزه غذاها برای شما خوشایندتر خواهد شد، بوی نفس شما بهتر می شود و سایر نکاتی که در ادامه به آنها اشاره می شود.

 

         در طی 20 دقیقه : فشار خون و تعداد ضربان قلب شما کاهش می یابد.

 

         در طی 8 ساعت : سطح اکسیژن و مونواکسید در خون به حد طبیعی خود برمی گردد.

 

         در طـــــی 1 روز : احتمال بروز سکته قلبی کاهش می یابد.

 

         در طـــــی 2 روز : انتهای اعصاب بازسازی شده و حس بویایی و چشائی تقویت می شود.

 

         در طـی 2 هفته : جریان خون بهبود یافته و عملکرد ریه ها افزایش می یابد.

 

         در طی 9-1 ماه :   سرفه ، احتقان سینوسها، خستگی و تنگی نفس کاهش می یابد.

 

         در طـی ا سـال :   احتمال بروز سکته قلبی دقیقاً نصف می شود.

 

         در طی 5 سـال :   میزان بروز سکته مغزی نیز به اندازه افراد غیر سیگاری می شود.

 

         در طی 10 سال :   احتمال مرگ بعلت بروز سرطان ریه به اندازه نصف افراد سیگاری

می شود.

 

         در طی 15 سال :   شانس بروز بیماریهای عروق قلبی و مرگ ناشی از آن به اندازه افرادی می شود که هرگز سیگار نکشیده اند.


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 01/9/29 ] [ 1:47 صبح ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

دود سیگاری که در محیط وجود دارد به Environmental tobacco smoke یا ETS معرف است. ETS ناشی از سیگار معمولی یا برگ همانند دود سیگاری که به دهان وارد می شود شامل همان سموم و مواد سرطان زا می باشد. تنها نکته آن است که سیگار برگ به علت دارا بودن میزان تنباکوی بیشتر ETS بیشتری طولید می کند.

 

با این حال میان ETS این دو نوع سیگار تفاوت هایی وجود دارد که به نحوه ساخت آنها بر می گردد. در قسمتی از پروسه ساخت سیگار برگ مرحله تخمیر وجود دارد که در این پروسه مواد سرطان زای تولید شده بگونه ای در می آیند که با روشن شدن سیگار برگ به راحتی می سوزند و بصورت گاز آزاد می شوند. اما در سیگارهای معمولی بخصوص آنهایی که لفاف کاغذی نا مرغوب دارند سوختن نا مناسب کاغذ باعث می شود که تنباکو بصورت ناقص بسوزد و این مواد خطرناک کمتر آزاد شوند. بنابراین در کل می توان گفت که ETS حاصل از سیگار برگ خطر بیشتری دارد.

 

نیکوتین 

نیکوتین عاملی است که در تنباکو موجود است و نماینده خطر بسیار بزرگ سیگار یعنی اعتیاد می باشد. سیگارهای معمولی حدود 9 میلی گرم و سیگارهای برگ بین 100 تا 400 میلی گرم نیکوتین در بر دارند. نیکوتین به محض آنکه به داخل ریه کشیده شود جذب می شود و اثر اعتیاد آور خود را باعث می شود علت آنکه افراد کمتر به سیگار برگ معتاد هستند آن است که آنها دود سیگار را به داخل ریه خود نمی کشند. اما نیکوتینی که در دهان می ماند بیشتر حالت یک سم خطر دارد تا یک ماده اعتیاد آور

 

از خطرات مصرف سیگار

 

ETS یا Environmental tobacco smoke

آمار موجود از اوایل قرن نوزدهم نشان می دهد که کشیدن سیگار میان اقشار تحصیل کرده و مرفه بین سنین 35 تا 64 مرسوم بوده است اما امروزه کشیدن سیگار میان نوجوانان (18- 24 ساله) بخصوص آنها که از رفاه کامل برقرار نیستند رایج می باشد. همچنین رشد مصرف سیگار از دهه 1990 به بیش از 50 درصد رسیده است که عامل اصلی آن را تبلیغات می دانند. در ادامه مطلب قبل در این قسمت به گوشه ای از خطرات کشیدن سیگار اشاره می شود.

 

 

خطرات کشیدن سیگار برای سلامتی فرد 

آزمایشها و شواهد پزشکی نشان داده است که تمامی محدوده هایی که در برخورد با دود سیگار در بدن قرار دارند مانند لب، دهان، گلو، حنجره، مری، ریه و ... در خطر ابتلا به سرطان می باشند. همچنین ارتباط بسیار نزدیکی میان کشیدن سیگار و سرطان لوزالمعده نیز وجود دارد. از دیگر خطرات مشخص شده که به سیگار مربوط می باشد انواع غیر سرطانی بیماری های ریوی و قلبی می باشند.

 

نکته بسیار مهم آن است که کشیدن مداوم تنها یک یا دو سیگار در طول روز احتمال مبتلا شدن به سرطان را در مقایسه با یک فرد عادی که سیگار نمیکشد تا دو برابر بیشتر می کند. بدتر از آن اینکه کشیدن سه یا چهار سیگار در روز بصورت مداوم احتمال ابتلا به سرطان را به هشت برابر یک فرد عادی افزایش می دهد.

 

نگاه داشتن سیگار روی لب باعث تشدید خطرات آن می شود. بخصوص هنگامی که دود سیگار در بزاق دهان حل می شود و شما آنرا می بلعید، سموم و مواد سرطان زا با تمامی قسمت های جهاز هاضمه برخورد خواهد داشت.

 

تفاوت سیگار معمولی و برگ 

علاوه بر ابعاد که معمولا" سیگارهای برگ بزرگتر هستند نوع و میزان تنباکویی که در آنها بکار رفته نیز متفاوت می باشد. سیگارهای معمولی که معمولا" سایز واحدی دارند کمتر از یک گرم تنباکو را در خود دارند. در حالی که سیگار های برگ با توجه به ابعادشان می توانند بین 5 تا 17 گرم تنباکو را در خود داشته باشند. کشیدن سیگار های برگ بزرگ ممکن است تا یک ساعت هم بطول انجامد اما سیگار های معمولی حدود 10 دقیقه بیشتر عمر ندارند.

 

اینکه کدام نوع از سیگارها خطر بیشتری دارد به میزان مصرف و استنشاق دود و همچنین مقدار کشیدن دود به داخل ریه بستگی دارد. چرا که سموم و مواد سرطان زایی که در هر دو وجود دارند تقریبا" مشابه می باشد.

 

اغلب افرادی که به سیگار معمولی اعتیاد دارند، هر روز و به مقدار زیاد آنرا مصرف می کنند در حالی که آمار نشان می دهد افرادی که سیگار برگ می کشند بصورت گاه و بیگاه آنرا مصرف کرده و نیز کمتر از افراد معتاد به سیگار معمولی دود آنرا به درون ریه خود می کشانند بنابراین معمولا" افرادی که سیگار برگ می کشند در معرض خطر کمتری هستند. در هر صورت چه دود سیگار را به درون ریه خود بکشانیم چه نه، لب، زبان، دهان، گلو و حنجره در معرض خطر سرطان خواهند بود.

 

خطر استنشاق دود سیگار در محیط برای افراد غیر سیگاری 

 

دود سیگاری که در محیط وجود دارد به Environmental tobacco smoke یا ETS معرف است. ETS ناشی از سیگار معمولی یا برگ همانند دود سیگاری که به دهان وارد می شود شامل همان سموم و مواد سرطان زا می باشد. تنها نکته آن است که سیگار برگ به علت دارا بودن میزان تنباکوی بیشتر ETS بیشتری طولید می کند.

 

با این حال میان ETS این دو نوع سیگار تفاوت هایی وجود دارد که به نحوه ساخت آنها بر می گردد. در قسمتی از پروسه ساخت سیگار برگ مرحله تخمیر وجود دارد که در این پروسه مواد سرطان زای تولید شده بگونه ای در می آیند که با روشن شدن سیگار برگ به راحتی می سوزند و بصورت گاز آزاد می شوند. اما در سیگارهای معمولی بخصوص آنهایی که لفاف کاغذی نا مرغوب دارند سوختن نا مناسب کاغذ باعث می شود که تنباکو بصورت ناقص بسوزد و این مواد خطرناک کمتر آزاد شوند. بنابراین در کل می توان گفت که ETS حاصل از سیگار برگ خطر بیشتری دارد.

 

نیکوتین 

نیکوتین عاملی است که در تنباکو موجود است و نماینده خطر بسیار بزرگ سیگار یعنی اعتیاد می باشد. سیگارهای معمولی حدود 9 میلی گرم و سیگارهای برگ بین 100 تا 400 میلی گرم نیکوتین در بر دارند. نیکوتین به محض آنکه به داخل ریه کشیده شود جذب می شود و اثر اعتیاد آور خود را باعث می شود علت آنکه افراد کمتر به سیگار برگ معتاد هستند آن است که آنها دود سیگار را به داخل ریه خود نمی کشند. اما نیکوتینی که در دهان می ماند بیشتر حالت یک سم خطر دارد تا یک ماده اعتیاد آور

 

نیکوتین موجود در سیگارها افزایش یافته است 

تهران، خبرگزاری جمهوری اسلامی ??85/06/11

 

علمی. پزشکی. نیکوتین.

 

طبق یک گزارش جدید که اداره بهداشت ماساچوست" منتشر کرده است مقدار نیکوتین موجود در سیگارهای آمریکایی طی شش سال گذشته حدود ?? 10درصد افزایش یافته است.

 

این میزان افزایش نیکوتین در سیگارها موجب شده است ترک سیگار دشوارتر و وابسته شدن به آن آسان‌تر شود.

 

به گزارش پایگاه اینترنتی آسوشیتدپرس، این مطالعه افزایش ثابتی را در مقدار نیکوتین وارد شده به ریه سیگاری‌ها نشان می‌دهد بطوری که میزان کلی نیکوتین حدود ?? 10درصد افرایش یافته است.

 

ماساچوست یکی از سه ایالت آمریکا است که شرکت‌های دخانیات ملزم به ارایه اطلاعاتی در مورد نیکوتین سیگار خود هستند و تنها ایالتی است که اطلاعات آن از سال ?? 1998ثبت شده است.

 

"پل کوت" یک مسئول بهداشت عمومی می‌گوید این گزارش اولین مطالعه در مورد میزان نیکوتین طی شش سال گذشته در سطح کشور است.

 

این مطالعه نشان داد "مارلبورو"، "نیوپورت" و "کمل" که محبوبترین سیگارها در بین جوانان است نسبت به سال‌های گذشته به میزان بیشتری نیکوتین آزاد می‌کنند.

 

این مطالعه کوشید میزان نیکوتین را آن گونه که سیگاریها واقع سیگار می‌کشند اندازه‌گیری کند یعنی پک‌های طولانی‌تر به سیگار.

 

در شیوه آزمایشی سنتی که عادت‌های واقعی سیگار کشیدن مدنظر قرار نمی‌گیرد میزان نیکوتین کمتر گزارش می‌شود.

 

از ?? 179نوع سیگاری که در سال ?? 2004در این مطالعه آزمایش شد، ?? 93درصد آنها در رده سیگارهایی قرار گرفتند که بیشترین میزان نیکوتین را داشتند.

 

این در حالی است که از ?? 116نوع سیگاری که در سال ?? 1998مورد آزمایش قرار گرفتند، ?? 84درصد آنها در رده سیگارهایی قرار گرفتند که بیشترین میزان نیکوتین را داشتند.

 

این مطالعه که در آن تمام انواع سیگارها در سال ?? 1998و ?? 2004مورد آزمایش قرار گرفتند تفاوت چندانی در مقدار نیکوتین سیگاریهایی که عبارت لایت یا مدیوم و غیره بر روی آنها درج شده است نشان نداد

 

ماده پان به علت دارا بودن نیکوتین، اعتیادآور است 

زاهدان ، خبرگزاری جمهوری اسلامی ??85/07/26

 

داخلی. اجتماعی. بهزیستی. پیشگیری.

 

معاون پیشگیری سازمان بهزیستی سیستان و بلوچستان گفت: ماده به اصطلاح خوشبوکننده دهان یا همان "پان" با دارا بودن ماده مخدر نیکوتین، اعتیاد آوراست.

 

"رسول اسکندری" روز چهارشنبه در گفت و گو با ایرنا با اعلام این مطلب افزود: بسیاری از جوانان از مخدر بودن پان و اعتیاد آور بودن آن اطلاعی ندارند.

 

وی اظهارداشت : پان در مغازها و دکه‌های خیابانی به وفور در دسترس قرار دارد و جای بسی تاسف است که از آن به عنوان خوشبوکننده دهان یاد می‌شود.

 

وی اضافه کرد: این ماده به علت دارا بودن مواد شیمیایی و مخدر پس از مدتی فرد استفاده‌کننده را به شدت به خود وابسته می‌کند بطوریکه افسردگی و خشونت نهفته از جمله عوارض پان می‌باشد.

 

معاون پیشگیری بهزیستی استان با هشدار به خانواده‌ها از آنان خواست تا در صورت مشاهده استفاده فرزندشان از پان به سادگی از کنار آن عبور نکنند و بدانند سهل انگاری امروز تباهی و بیچارگی فردای آنان را در پی خواهد داشت.

 

اسکندری افزود: استفاده سهل و آسان، آرامش دهی موقت، الگو برداری از یکدیگر و ارزان بودن سبب شده تا تعداد قابل توجهی از جوانان سیستان و بلوچستان پان را مورد استفاده قرار داده و پس از مدت کوتاهی معتاد به آن شوند.

 

وی یادآور شد: بیشترین واردات پان از کشورهای همسایه پاکستان و هندوستان انجام می‌شود و متاسفانه نظارتی بر واردات و جمع آوری این ماده مخدر نیست.

 

وی نوجوان و جوانان را اصلی‌ترین مشتریان این ماده مخدر عنوان کرد و افزود: متاسفانه روند استفاده از پان در حال رشد در مدارس و جامعه است.

 

معاون پیشگیری بهزیستی از دیگر عوارض دراز مدت این ماده مخدر را مبتلا شدن به بیماری‌های تنفسی، ریوی و سرطان لثه ذکر کرد و گفت: این عوارض آینده نسل جوان ما را با تهدید جدی مواجه کرده است.

 

وی اطلاع‌رسانی ضعیف و سطحی رسانه‌ها در خصوص شناخت بهتر نوجوان از این دوست مخرب و عواقب خطرناک آن را یکی از عوامل گسترش مصرف در جامعه جوان استان عنوان کرد

 


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 01/9/29 ] [ 1:46 صبح ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

  

تاریخچه نیکوتین

اولین بار ، "ژان نیکوت" ( که احتمالاً نام نیکوتین هم از نام او گرفته شده ) بود که دانه تنباکو را از پرتغال به پاریس برد و از آن ، برای مصارف پزشکی استفاده کرد. در سال 1828م ، برای اولین بار نیکوتین را از گیاه تنباکو استخراج کردند. در سال 1843م ، فرمول مولکولی آن کشف شد و در سال 1904م ، برای اولین بار ترکیبات نیکوتین دار ساخته شدند.

 

نیکوتین ، نوعی ترکیب آلی است که در گیاه تنباکو یافت می‌شود. نیکوتین بیشتر در برگهای این گیاه وجود دارد. در گیاه خشک تنباکو ، 0,3 تا 5 درصد نیکوتین وجود دارد. سنتز این ماده در ریشه گیاه آغاز شده ، در برگها کامل می‌شود. نیکوتین نوعی سم قوی است که در تهیه بسیاری از حشره کش‌ها بکار می‌رود. در مقادیر کم ، نیکوتین نوعی داروی محرک به حساب آمده که همین خاصیت ، باعث لذت و عادت به سیگار کشیدن می‌شود. بجز گیاه تنباکو ، نیکوتین در برخی مواد از جمله گوجه فرنگی ، سیب زمینی ، بادمجان و فلفل سبز یافت می‌شود.

 

خواص شیمیایی نیکوتین

نیکوتین ، از کربن ، هیدروژن و اکسیژن تشکیل یافته است. در آب حل می‌شود و برای استخراج آن از گیاه تنباکو ، کافی است که تنباکوی تکه شده را برای دوازده ساعت در لیوان آب قرار دهید.

 

اثرات نیکوتین در بدن

در مقادیر کم ، نیکوتین نوعی داروی محرک به حساب آمده که فعالیت ، میزان هوشیاری و حافظه را زیاد می‌کند. کسانی که از آن استفاده می‌کنند، اثرات آرامش دهنده لذت‌بخش آن را پس از مصرف ، بیان می‌کنند. همچنین نیکوتین ضربان قلب و فشار خون را بالا می‌برد و در عوض ، اشتهای افراد را کم می‌کند. اگر زیاد مصرف شود، ممکن است سبب حالت تهوع یا استفراغ گردد.

 

کسانی که به مصرف نیکوتین معتاد شده‌اند، بدنشان به این ماده عادت کرده است. تحقیقی که در 16 می سال  1988م انجام شد، نشان داد که اعتیاد به مصرف نیکوتین ، مثل اعتیاد به مصرف مواد مخدری همچون کوکائین یا هروئین است؛ اگرچه افراد سیگاری با این موضوع مخالفند و نیکوتین را از دیگر مواد مخدر جدا می‌دانند.

 

عوارض ترک نیکوتین

ترک نیکوتین معمولاً سبب سردرد ، اضطراب یا تند مزاجی می‌شود. این علائم ممکن است تا چند ماه یا حتی چند سال ادامه یابد؛ اگرچه حادترین این علائم تنها در 48 تا 72 ساعت اولیه ترک سیگار حادث می‌شود. با اینکه مقدار نیکوتینی که افراد سیگاری از طریق دود سیگار وارد بدن خود می‌کنند، بسیار کم است (چون بخش عمده‌ی این ماده در اثر حرارت از بین می‌رود)، با این حال ممکن است اعتیادآور باشد.

 

جذب نیکوتین در بدن

میزان نیکوتینی که بدن آنرا جذب می‌کند، به عوامل زیادی بستگی دارد، از جمله نوع سیگار و اینکه شخص سیگاری دود سیگار را فرو می‌دهد یا خیر و همچنین آیا از فیلتر استفاده شده است یا نه. همین که نیکوتین وارد بدن شود، از طریق جریان خون بسرعت در سراسر بدن انتشار پیدا می‌کند. نیکوتین بر گیرنده‌های استیل کولین اثر گذاشته ، در غلظتهای کم ، فعالیت این گیرنده‌ها را تحریک می‌کند و بدنبال آن ، ترشح هورمون آدرنالین که نوعی هورمون محرک است، زیاد می‌شود. انتشار هورمون آدرنالین در خون ، ضربان قلب ، فشار خون و سرعت تنفس را بالا می‌برد. همچنین میزان گلوکز خون زیاد می‌شود. هنگامی که میزان مصرف نیکوتین بالا باشد، فعالیت گیرنده‌های استیل کولین را متوقف نموده که این امر ، سبب مسمومیت می‌شود. نیکوتین در اینجا همچون یک حشره کش عمل می‌کند.

 

رابطه شیزوفرنی و سیگار

تحقیقات نشان داده که اکثر افراد مبتلا به شیزوفرنی ، سیگاری هستند. تقریبا 75 تا 90 درصد افراد مبتلا به شیزوفرنی ، سیگاری هستند. گفته شده است که افراد مبتلا به شیزوفرنی ، معمولاً به امید درمان خود سیگاری می‌شوند.

 

خاصیت سرطانزایی

مدتها تصور می‌شد که وجود قیر و دیگر مواد شیمیایی در تنباکو ، دلیل اصلی بروز سرطان در افراد سیگاری می‌باشد. امروزه ثابت شده است که نیکوتین خاصیت سرطان‌زایی دارد، به این دلیل که این ماده جلوی عملکرد طبیعی بدن به‌منظور دفع کردن سلول‌های آسیب دیده را که ممکن است در آینده سرطانی شوند، می‌گیرد. به همین دلیل ، مصرف نیکوتین سرطان‌زاست.

 

نیکوتین به‌عنوان دارو

امروزه برای درمان برخی ناهنجاری‌ها از جمله پارکینسون و آلزایمر ، خواص نیکوتین و مشتقات آنرا به‌عنوان دارو مورد آزمایش قرار داده‌اند

 

ســــیگـــــار :.

 

سیگار استوانه? کاغذی کوچکی معمولاً به طول کمتر از 12 سانتی‌متر و قطر نزدیک به 10 میلی‌متر است که از برگ‌های بریده شده یا عمل‌آمده? تنباکو پر می‌شود. طرز استفاده آن این طور است که یک طرف آن را آتش می‌زنند، و از طرف دیگر (که معمولاً فیلتر دارد) هوا را به درون ریه‌ها می‌کشند (پُک زدن). نیکوتین موجود در دود تنباکو سبب مسمومیت خفیف و بروز حالت سرخوشی کوتاه‌مدت می‌شود. سیگار را با پیچیدن تنباکو در کاغذ سیگار که کاغذ نازکی است درست می‌کنند، و یا، در بیشتر موارد، سیگارهای آماده دارای نام تجاری ساخت کارخانه‌های تولید سیگار را خریداری می‌کنند. تفاوت سیگار با سیگار برگ در آن است که سیگار برگ در برگ تنباکو پیچیده می‌شود و فیلتر ندارد.

 

از خطرات مصرف سیگار:

ETS یا Environmental tobacco smoke آمار موجود از اوایل قرن نوزدهم نشان می دهد که کشیدن سیگار میان اقشار تحصیل کرده و مرفه بین سنین 35 تا 64 مرسوم بوده است اما امروزه کشیدن سیگار میان نوجوانان (18- 24 ساله) بخصوص آنها که از رفاه کامل برقرار نیستند رایج می باشد. همچنین رشد مصرف سیگار از دهه 1990 به بیش از 50 درصد رسیده است که عامل اصلی آن را تبلیغات می دانند. در ادامه مطلب قبل در این قسمت به گوشه ای از خطرات کشیدن سیگار اشاره می شود.

 

 

خطرات کشیدن سیگار برای سلامتی فرد 

آزمایشها و شواهد پزشکی نشان داده است که تمامی محدوده هایی که در برخورد با دود سیگار در بدن قرار دارند مانند لب، دهان، گلو، حنجره، مری، ریه و ... در خطر ابتلا به سرطان می باشند. همچنین ارتباط بسیار نزدیکی میان کشیدن سیگار و سرطان لوزالمعده نیز وجود دارد. از دیگر خطرات مشخص شده که به سیگار مربوط می باشد انواع غیر سرطانی بیماری های ریوی و قلبی می باشند.

 

نکته بسیار مهم آن است که کشیدن مداوم تنها یک یا دو سیگار در طول روز احتمال مبتلا شدن به سرطان را در مقایسه با یک فرد عادی که سیگار نمیکشد تا دو برابر بیشتر می کند. بدتر از آن اینکه کشیدن سه یا چهار سیگار در روز بصورت مداوم احتمال ابتلا به سرطان را به هشت برابر یک فرد عادی افزایش می دهد.

 

نگاه داشتن سیگار روی لب باعث تشدید خطرات آن می شود. بخصوص هنگامی که دود سیگار در بزاق دهان حل می شود و شما آنرا می بلعید، سموم و مواد سرطان زا با تمامی قسمت های جهاز هاضمه برخورد خواهد داشت.

 

تفاوت سیگار معمولی و برگ 

علاوه بر ابعاد که معمولا" سیگارهای برگ بزرگتر هستند نوع و میزان تنباکویی که در آنها بکار رفته نیز متفاوت می باشد. سیگارهای معمولی که معمولا" سایز واحدی دارند کمتر از یک گرم تنباکو را در خود دارند. در حالی که سیگار های برگ با توجه به ابعادشان می توانند بین 5 تا 17 گرم تنباکو را در خود داشته باشند. کشیدن سیگار های برگ بزرگ ممکن است تا یک ساعت هم بطول انجامد اما سیگار های معمولی حدود 10 دقیقه بیشتر عمر ندارند.

 

اینکه کدام نوع از سیگارها خطر بیشتری دارد به میزان مصرف و استنشاق دود و همچنین مقدار کشیدن دود به داخل ریه بستگی دارد. چرا که سموم و مواد سرطان زایی که در هر دو وجود دارند تقریبا" مشابه می باشد.

 

اغلب افرادی که به سیگار معمولی اعتیاد دارند، هر روز و به مقدار زیاد آنرا مصرف می کنند در حالی که آمار نشان می دهد افرادی که سیگار برگ می کشند بصورت گاه و بیگاه آنرا مصرف کرده و نیز کمتر از افراد معتاد به سیگار معمولی دود آنرا به درون ریه خود می کشانند بنابراین معمولا" افرادی که سیگار برگ می کشند در معرض خطر کمتری هستند. در هر صورت چه دود سیگار را به درون ریه خود بکشانیم چه نه، لب، زبان، دهان، گلو و حنجره در معرض خطر سرطان خواهند بود.


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 01/9/29 ] [ 1:45 صبح ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

محمود سریع‌القلم

 

(مقدم? چاپ جدید کتاب اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی)

در بسیاری از حرفه‌­ها و تخصص‌­ها مانند معماری، هنر، مهندسی، پزشکی، ادبیات، فلسفه، صنعت و کارآفرینی، ایرانیان نه تنها در داخل کشور بلکه در سطح بین­‌المللی، عملکرد قابل احترامی را کسب کرده‌اند. اما هم چنانکه تاریخ پرتلاطم آنها نشان می‌دهد، در یک حرفه و تخصص ناکامی‌های فراوانی داشته‌اند: سیاست‌ورزی‌ و حکمرانی.

اگر فقط تُورقی در کتابِ روزگاران دکتر عبدالحسین زرین کوب (انتشارات سخن، 1374 ) انجام پذیرد، روشن می‌شود که تاریخ سیاست در ایران عموماً با خشونت، حذف، تبعید، انحصار، ثروت­‌اندوزی، تیول داری، حیله‌­گری، دروغ، بی‌ثباتی و تحریف همراه بوده است. در کتاب اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار این نویسنده (چاپ چهاردهم ، 1399) آمده است (ص­ص 100-102):

آقا محمدخان قاجار از بی‌رحم ترین رجال سیاسی جهان به شمار می‌رود....در مدت شانزده سال توانسته بود در شرق، شمال و شمال غرب کشور، تمامی مدعیان قدرت و سلطنت را با نهایت خشونت از میان بردارد و در نهایت....بقیه مدعیان را نیز با بیرون آوردن چشم آن­ها به زانو در آورد. او پس از جلوس به سراغ شاهرخ و نادر میرزا از بازماندگان افشاریه رفت. به دستور آقا محمدخان قاجار، حلقه‌­ای از خمیر بر سر شاهرخ درست کردند و سرب گداخته در آن ریختند....میل آقا محمدخان به غلبه، عشق به قدرت و حرص در جمع آوری ثروت در وی به صورت شهوتی دیوانه وار در آمده بود و برای تحقق آن­ها، هرکس و هر چیز را در مقابل خود می­‌یافت خُرد می‌­کرد و به شدت در هم می‌­شکست. او سوء ظن و بی‌اعتمادی عمیقی نسبت به همه اطرافیان خود داشت. آقا محمدخان قاجار در سن شصت و سه سالگی توسط عده­‌ای از فراشان خود در سال 1170 شمسی کشته شد.

چرا ایرانیان در سیاست‌ورزی‌ و حکمرانی دائماً شکست خورده اند؟ کدام ویژگی‌­ها باعث می­‌شوند که در علم، صنعت، پزشکی و ادبیات موفق باشند؟ چرا موفقیت در موارد فوق به پایداری و موفقیت و سربلندی در قدرت و سیاست‌ورزی‌ نمی‌‌انجامد؟ کجا باید سراغ علت­‌ها بگردیم؟ افکار؟ فرهنگ؟ جغرافیا؟ شخصیت؟ نظام مدیریت شفاف اقتصادی؟ و یا ساختارسیاسی شمول گرا؟ و یا کدام ترکیب از این علت­‌های محتمل؟ کدام علت اصلی است و ثقل ناکامی‌­های­ سیاست و حکمرانی را توضیح می‌­دهد؟ اگر هر کدام از این خوشه‌­های عِلّی (Causal Clusters) درصدی دارند، تسلسل آن­ها به چه صورت است؟ چرا ما در حوز? فکر، یکدیگر را تحمل نمی‌‌کنیم؟ چرا دیگری که متفاوت می‌­اندیشد را با القاب حذف می‌کنیم؟ چرا ذهن­‌های صفر و یک (Binary) داریم؟ چرا مصالح دیگران برای ما ارزش ندارد؟ چرا وقتی به یک قرائت از سیاست می‌­رسیم، قرائت‌­های «دیگر» را ساده انگارانه، ابلهانه و منحرف خطاب می­‌کنیم؟ چرا واژ? متمدنانه و اصیل Compromise را به سازش ترجمه کرده‌­ایم؟ چرا معادل فارسی Fact نداریم؟ چرا معادل فارسی نظرخواهی برای تصمیم سازی جمعی Collaboration نداریم؟

ایران ابن سینا و شهاب‌­الدین سهروردی دارد ولی سیاست‌ورزی‌ که برای مخالفِ فکری خود جا باز کند به ندرت تربیت کرده است. نکت? کلیدی و تعیین کننده این است که در عدمِ تحملِ یکدیگر، لقب دادن، پذیرش اندیشه‌­های مخالف، جا باز کردن برای یکدیگر، قبول کردن آدابِ رقابت، رفتارِ قاعده­‌مند سازمانی، پذیرشِ تغییر، کوتاه آمدن، رعایتِ حقوقِ دیگران، مشکل فقط در حوز? سیاست‌ورزی و حکمرانی نیست. در مدیریتِ یک موسسه، یک ساختمان، یک محله و حتی یک خانواده، همان خصوصیات انحصار طلبی، حذف و خود حق ­پنداری جاری است. اگر در فنون و تخصص­‌ها، موفقیت هست چون رستگاری فردی است.

همین‌که جمعی در میان باشد، کار به حذف و انحصار می­‌کشد و حقیقت طبع آدمی به گونه‌­ای است که در سفسطه و مغلطه پردازی برای اشتباهات خود فوق‌­العاده هنرمند است. به عبارت دیگر، و با پرسشی متفاوت، چرا ایرانیان به رستگاری جمعی فکر نمی‌­کنند؟ در زیر یک به یک موضوع رستگاری جمعی را با گونه شناسی افکار، فرهنگ، جغرافیا، شخصیت، نظام اقتصادی و ساختارسیاسی شمول‌گرا می‌­سنجیم:

آیا افکار مختلفِ ما باعث شده تا نتوانیم حکمرانی مطلوب را ایجاد کنیم؟ ولی آیا جامعه یا کشوری در جهان وجود دارد که در آن تکثر فکر وجود نداشته باشد؟ به تعداد انسان­‌ها فکر وجود دارد. در کشورهای غربی که قرارداد اجتماعی رایج است طیفی از اندیشه‌ها وجود دارد که معمولاً در غالب نظام حزبی باهم رقابت می‌کنند. افرادی مانند تلکوت پارسونز و آنتونی گیدنز عمری را در نظریه پردازی برای ایجاد‌هارمونی میان حکومت و مردم سپری کرده‌اند. نظام حزبی کارآمدترین روش برای مدیریت افکار گوناگون است. پس تکثر اندیشه خود به خود دلیلی برای استبداد و اقتدارگرایی ایرانی نیست هرچند فقدان نظام حزبی در تاریخ ایران باعث حذف افکار رقیب شده است. آیا مشکل در فرهنگ است؟

ضمن اینکه ده‌ها تعریف از فرهنگ وجود دارد اما برای پیشبرد بحث و بهره گیری از یک تعریف کاربردی، آن را به «نظام باورهای یک فرد یا نظام اجتماعی» خلاصه می‌کنیم. باور، غلیظ ­تر و مستحکم­ تر از فکر و افکار است. فکر سیّال است ولی باور، با تعصب، احساسات و تعهد همراه است. فکر ممکن است با یک کتاب یا سخنرانی تغییر یابد اما باور با دوام ­تر است. چالشِ باور و حکمرانی در آنجاست که اگر قرار باشد تنها یک باور در حکمرانی جاری باشد به طور طبیعیِ خروجی آن، حذف و انحصار است.

راه حلی که در جامعه بشری طراحی و تجربه شده برای آنکه تنها یک باور بر امورِ یک جامعه مسلط نشود، نظام حزبی است. در آخرین انتخابات پارلمانی آلمان، احزاب کلیدی به ترتیب26، 24، 15و 12 درصد آراء را کسب کردند و برای ثبات، استحکام و تداوم نظام سیاسی و احترام به تکثر باورها در جامعه، دولت ائتلافی تشکیل دادند. پهلوی دوم در 12 اردیبهشت 1354، چارچوبی را اعلام کرد و از همه ایرانیان خواست که به آن چارچوب / باور وفادار و متعهد باشند. او گفت: همه کسانی که به اصل سلطنت، قانون اساسی و اصول انقلاب سفید اعتقاد داشته باشند عضو حزب رستاخیز خواهند شد. در غیر اینصورت جایی در سیستم ندارند و می‌توانند گذرنامه خود را گرفته و از ایران بروند (صفح? 247 کتاب اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی).

به عبارت دیگر، مارکسیست­ها و مذهبیون که باورهای متفاوت داشتند جایگاهی نداشتند. نتیجه آن شد که مارکسیست­ها به اروپا و آمریکا رفتند و مذهبیون به سوریه، لبنان، لیبی، مصر و عراق و با دو دهه فعالیت گسترده سیاسی- تبلیغاتی به همراه حامیان خارجی خود، فضای بین­‌المللی و داخلی را علیه شاه برانگیختند. حکمرانی می‌تواند با یک باور باشد مشروط به اینکه باورهای دیگری در انتخابات و مدیریت کشور، نمایندگی داشته باشند و فرصت پیدا کنند تا رقابت کنند. مهم­تر از این مسئله، هدف از حکمرانی چیست؟ صرفاً حل مسائل یک جامعه. اگر هم گروهی معتقد است که باورهای او موثرتر از باورهای دیگران است باید خود را در مدیریت و حل مسائل نشان دهد. اگر عملکرد او جواب نداد، یا باید ائتلاف کند و یا اجازه دهد باورهای دیگر مسائل یک جامعه را حل کنند. بنابراین، باورهای مختلف خود به خود باعث اقتدارگرایی نمی‌‌شوند بلکه فقدان مدیریت آنها به استبداد می‌انجامد.

آیا جغرافیای ما باعث شده تا نتوانیم حکمرانی مطلوب را ایجاد کنیم؟ شیلی یک باریک? جغرافیایی است و بسیار موفق. سنگاپور یک جزیره است و فوق العاده موفق. هند جغرافیایی وسیع داشته و تقریباً با هم? همسایگان خود تنش دارد ولی hub جهانی نرم افزار شده و به زودی اقتصاد سوم جهان خواهد شد و روز به روز احترام و شأن جهانی آن در حال افزایش است. ترکیه که پیچیده­‌ترین ژئوپلیتیک را داراست و در پنج عرص? جغرافیایی (دریای سیاه، اروپا، مدیترانه، قفقازو خاورمیانه) ، مدیریتِ امنیتی می‌کند، بیش از چهل میلیون نفر توریست جذب کرده و از شهروندان هیچ کشوری ویزای ورود نمی‌‌خواهد و باورهای مختلف را در جامع? خود نهادینه کرده است. جغرافیا و ژئوپلیتیک مانعی برای حکمرانی مطلوب نیست بلکه بستگی به درایت مدیران دارد.

در ادام? بررسی خوشه­‌های علّی، این پرسش مطرح می­شود که آیا شخصیت یا کاراکترما باعث شده تا حکمرانی نامطلوب تاریخی داشته باشیم؟ زمانی شخصیت مهم می‌شود که سیستم مدیریت اُلیگارکیک یا حکمرانی عده‌ای معدود (Oligarchic) باشد و شهروندان و مجریان مجبور شوند تا خود را نه به مجموعه‌ای از قواعد و مقررات بلکه به افراد متصل کنند. در صفح? 212 کتاب آمده است:

محمدرضا شاه انتقاد نزدیک­‌ترین افراد به خود را بر نمی‌­تابید. حتی شخصی مانند منوچهر اقبال که پزشک بود و متملق­‌ترین فرد سیاسی کلِ دور? 57 سال? خاندانِ پهلوی شمرده می‌­شود و گفته می‌­شود هفتاد پست و مقام داشت و چهارده سال رئیس شرکت نفت بود، هنگامی که پس از برکناری در آبان­ ماه سال 1356 به شاه نامه نوشت و از نارضایتی مردم خبر داد، محمدرضا شاه درجواب گفت که او (اقبال) در جریان نیست و شاه بهتر می‌داند. منوچهر اقبال همینکه از قدرت کناره گیری کرد منتقد سیستم شد. او در 4 آذر 1356 چندهفته پس از کناره گیری از قدرت فوت کرد.

شخصیت دونالد ترامپ و جو بایدن بسیار با هم متفاوت است اما عملکرد هر دو در برابر یک سیستم عظیم حقوقیِ تفکیک قوا و افکار عمومی قرار دارد و اجازه نمی‌‌دهند خلقیات آن­ها مبنای مدیریت کشور شوند. شخصیتِ خانم آنگلا مرکل و اولاف شولتس تفاوت‌­های اساسی دارد اما حکمرانی هردو در یک سیستم ائتلافی در درون پارلمان انجام می‌پذیرد. ویژگی‌های شخصیتی آن­ها (Idiosyncrasies) در حداقل تاثیر گذاری برحکمرانی قرار دارند.

رضا نیازمند از مدیران اقتصادی پهلوی دوم در مورد محمدرضا شاه چنین می­گوید (صفحات 191-192 کتاب):

خوب البته شاه این رشد بی‌سابقه (اقتصادی در سال­های 1341-1347) را دید و ساواک هم که اخبار را به او می‌­داد و می‌­گفت این­‌ها (عالیخانی وزیر وقت اقتصاد و 5 معاونش) اصلاً یک مشت آدم هستند به هم چسبیده و هماهنگ که هرکار بخواهند تصمیم می­‌گیرند و اجرا می‌­کنند. به نظر من شاید همین موجب شد که شاه از عالیخانی کمی بترسد. شاه از افرادی که کمی محبوبیت و شهرت پیدا می‌­کردند می‌ترسید. شاید فکر می­‌کرد یک روزی خارجی­‌ها بیایند پشت عالیخانی و او را وسوسه­‌اش کنند شلوغی راه بیاندازند شاه را بردارند. همه مردم آن موقع می­‌گفتند نخست وزیر آتی ایران عالیخانی است.

محمدرضا شاه بسیار مطالعه می‌­کرد، جلسه­‌ای می‌گذاشت، با دقت گوش می­‌کرد به پیشرفت اقتصادی و به اعداد و ارقام علاق? وافر نشان می‌­داد ولی او خود را شاه می‌­دانست و احتمالاً تصور می­‌کرد که جمیع مسائل فقط در ذهن او شکل می­‌گیرند و مدیرانی که با دستورِ کار محدود سازمانی نزد او می­‌آیند «کل» را نمی­بینند و متوجه ملاحظات او نیستند. او خود را فراتر از قاعده، آیین‌­نامه، اساس­نامه و مصوبات می­‌دانست و وقتی زیرمجموعه‌­ای، از خود درجه‌­ای از استقلال نشان می‌­داد آزرده خاطر می‌­شد و مقدمات حذف آنان را فراهم می‌کرد. شاید تنها دلیلِ مهم بقای امیرعباس هویدا علی رغم توانمندی‌های شخصی و مدیریتی، اطاعت محض او بود.

اینکه نظام تصمیم‌­گیری در ذهن یک نفر متمرکز گردد طبعاً به اشتباهات فراوانی منجر می‌­شود. «کل» را باید جمع ببیند و نه فرد. «کل» را باید اجماع پارلمانی ببیند و نه فرد. ائتلاف‌­های حزبی باید به «کل» برسند و نه یک فرد. اسدالله عَلَم، شاه را لویی چهاردهم خطاب می‌کرد و شاه نیز از این تمثیل لذت می­‌برد ضمن اینکه عَلَم از این فرصت برای مال اندوزی استفاده می‌کرد درحدی که از افرادی که او را ملاقات می‌­کردند پول می­گرفت (صفحه 212 کتاب). عَلَم در جای دیگری می‌­گوید (صفحات 243 و 246 کتاب):

(شاهنشاه) از شلوغ بودن دانشگاه‌­ها ناراحت بودند فرمودند قطعا دستور از مسکو رسیده. عرض کردم مسلماً یک تحریک خارجی است ولی این نکته را نباید از نظر دور داشت که اگر زمینه آماده نباشد، خارجی کاری نم‌ی­تواند بکند.... امروز (اعلیحضرت) خیلی اظهار محبت کردند چون عرض کردم چند روزی است قلبم درد می‌کند اجازه بفرمایید بروم بخوابم چون دکتر می­گوید فشار عجیبی است باید ساعت‌های طولانی بخوابی. فرمودند قطعاً برو! چون حیف است بمیری. لازمت داریم. اما متاسفانه بعد از ظهر کار داریم. دوباره باید تو را ببینم. پس امروز نمی­‌توانی بروی.

شخصیت زمانی بروز می­‌کند که تصمیم سازی‌­ها جمعی نباشند زیرا اگر تصمیمِ جمعی اشتباه باشد، سریع‌­تر اصلاح می‌­شود ولی در تصمیم‌­سازی‌­های فردی، اذعان به اشتباه، به شوکت و ابهت فرد لطمه می‌­زند. وقتی سیستم باشد، هم? امور در قضاوت­‌ها و استنباط‌های فردی خلاصه می‌­شوند. امیرعباس هویدا نخست وزیر به آنتونی پارسونز سفیر انگلیس می‌گوید( صفحه 248):

می­دانی آنتونی، تعریف اعلی‌حضرت از دیالوگ چیست؟ این است: من می­‌گویم، شما گوش می‌­کنید و اعلی‌حضرت تغییر نمی‌­کند.

پرویز ثابتی نفر دوم ساواک به صحبتی با هویدا در سال 1352 اشاره می­‌کند که اوج ناامنی افراد در حکمرانی تک نفره را نشان می‌­دهد( صفحات 248-249):

روزی با هویدا در ایام نخست وزیری در باره گروه‌های چریکی صحبت می‌کردیم و می‌گفتم که اینها­ سیانور به همراه دارند وقتی قرار ملاقات می­‌گذارند سیانور زیر دندانشان است که اگر دستگیر شوند فورا قورت بدهند و باعث مرگ سریع شود. هویدا گفت: 2 تا از این قرص‌های سیانور را به من بدهید. گفتم برای چه کاری می‌­خواهید؟ در جواب گفت: اگر یک وقتی اتفاقی افتاد ما هم قورت بدهیم.

این مقدمه برای چاپ جدید کتاب اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی، دو عامل زیر را علل اصلی ناکامی ایرانیان در حکمرانی مطلوب قلمداد می‌کند: 1) فقدان نظام مدیریت شفاف اقتصادی و 2) فقدان ساختار سیاسی شُمول (Inclusive). به عبارت دیگر از شش متغیر خوشه­‌های عِلّی، دو مورد فوق به عنوان یک نظر، مبنا هستند و چهار مورد دیگر (افکار مختلف، فرهنگ، جغرافیا و شخصیت) معلول می‌باشند.

 

بین سال­های 1350 تا 1356، فروش بی‌سابق? اسلحه به ایران توسط دولت‌های نیکسون و فورد باعث شد که بودج? نظامی کشور 680 درصد افزایش پیدا کند. در سال 1356 ایران پیشرفته‌­ترین نیروی هوایی خاورمیانه، بزرگترین نیروی دریایی خلیج فارس و پنجمین ارتش بزرگ دنیا را از آن خود کرده بود. شاه توجه خاصی به رفاه افسران، نظارت بر تربیت آن­ها، تامین حقوق‌­های کلان، مستمری­‌های مکفی، مزایای خاص و مراکز خرید ارزان داشت.

قدرت نمایی نظامی ایران با جشن­های 2500 ساله طی 19 تا 25 مهر 1350 در پاسارگاد همزمان شد. قدرت ناموزون کشور با دعوت 480 مهمان خارجی و حمل غذا از پاریس به شیراز طی 120 پرواز به نمایش گذاشته شد. با این وجود، ایرانیان حداقلِ نقش را در برگزاری این جشن داشتند. در طول این جشن، کشور نیمه تعطیل بود و عد? قابل توجهی از فعالین سیاسی در حبس بودند. بعد از این جشن­‌های شیراز، طاق نصرت شهیاد (میدان آزادی)، مجموع? ورزشی المپیک با ورزشگاه صد هزار نفری، شبکه آبیاری ارس، سه سّد بزرگ در کردستان، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و بزرگترین تلمبه‌­خانه گاز جهان در جزیره خارک افتتاح شد.

ضمن اینکه این اقدامات صورت گرفت، بوروکراسی کشور توان ارائه شفافیت، توزیع عادلانه امکانات، توازن میان شهر و روستا، جلوگیری از فساد مالی و بخش­‌های دولتی را نداشت. خیز اپوزیسیون مارکسیستی و مذهبی پس از جشن‌­های شیراز به واسط? حاشیه نشینی شهرها، عدم توازن و برنامه­‌ریزی اقتصادی، تمرکز بر نظامی‌­گری، وابستگی به آمریکا و بی‌توجهی به فرهنگ بومی دوچندان شد (صفحات 228 – 225). اسدالله عَلَم دربار? وقایع سال‌­های 1349-1347 می­‌گوید: (صفحات 234-233):

صبح شرفیاب شدم....عرض کردم اول، باز هم قیمت آب است. آخر چطور ممکن است قیمت آب را 70 درصد بالا ببرند و باز اعلیحضرت همایونی در فرمایشات خودتان بفرمایید قیمت زندگی یک درصد در سال بیشتر بالا نمی‌­رود؟ دوباره چه لزومی دارد اینقدر به مردم فشار بیاورند؟ فرمودند دستور خواهم داد تجدید نظر بکنند.... وضع بد گمرک فرودگاه مهرآباد را به عرض رساندم. این دفعه چون بی‌­خبر از سوییس آمدم وضع آنجا را بسیار بد دیدم. فرمودند خودت آنجا را درست کن! این هم یک درد سر تازه. روز 24 آذر 1349 آبا اِبان (Abba Eban) وزیر خارجه اسراییل به ایران آمد چون از وسیل? خود من خواسته بود که بیاید و شرفیاب شود. تا روز ورود او، وزارت خارجه اطلاع نداشت. مصراً خواسته بود که مرا ببیند. من می­‌دانستم شاهنشاه خوششان نمی­‌آید چون بعضی کارها را میل دارند انحصاری در دست و در اقتدار خودشان باشد. چه باید کرد؟

همینطور پرویز ثابتی نفر دوم ساواک، پیرامون ارتباط میان امنیت و اقتصاد می‌­گوید (صفحه 245):

تأمین امنیت کشور تنها از طریق سرکوب و مبارزه با سازمان‌ها و گروه­‌های مخالف و برانداز امکان پذیر نیست. در یکی از گزارش­‌های اساسی نوشته بودم، فقر، فساد و بی‌­عدالتی موجب عدم رضایت و رویگردانی و توسل به اقدامات ضد امنیتی می‌­شود. سرکوب این اقدامات نیز آثار و عوارضی به جا می­‌گذارد و عکس­‌العمل‌­های جدیدی را سبب می‌­شود و این دور باطل همچنان ادامه خواهد یافت تا اینکه سرچشمه آنچه موجب رویگردانی مردم از رژیم می‌­شود به حداقل برسد.

علت دوم در ریشه­ یابی علل شکست ایرانیان در سیاست‌ورزی‌ و حکمرانی مطلوب، فقدان یک نظام سیاسی نه ضرورتاً «دموکراتیک» در مراحل اولیه، بلکه مردم شمول است. نه ویتنام دموکراتیک است و نه چین اما در داخل هردو، حزب کمونیست، گروه­‌های مختلف اجتماعی نه درحد نمونه‌­های غربی، بلکه تا حدی نمایندگی دارند. نه اندونزی به معنای آلمانی دموکراتیک است و نه مکزیک. اما هر دو سیستم از اقتدارگرایی فردی، به معنای خاورمیانه‌­ای مفهوم، به اقتدارگرایی بوروکراتیک حرکت کرده و با تمرین در تحزب سعی می‌­کنند گروه‌­ها و جریان‌­های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در حاکمیت نمایندگی داشته باشند. چون اقشار مختلف در حاکمیت این کشورها نمایندگی دارند، سیاست جنب? انباشتی و تکاملی پیدا می­‌کند تا آنکه مانند تاریخ سیاست در ایران، حالت سینوسی و صعود و سقوط‌های مکرر را تجربه کند.

به جز آمریکا، هیچ کشوری درجهان در ابتدای تاسیس به صورت دموکراتیک متولد نشده، بلکه هم? دموکراسی­‌ها به تدریج از مطلق­‌گرایی به اقتدارگرایی فردی/پادشاهی سپس به اقتدارگرایی بوروکراتیک، بعد به رشد فراگیر بخش خصوصی رقابتی، به جامعه مدنی و در نهایت به تعبیر یورگن‌هابرماس آلمانی به دموکراسی پیشرفته‌­ای تبدیل می‌شوند که حکومت هیچ وظیفه­‌ای جز تامین منافع و مصلحت عامه نداشته باشد.

چطور می­‌شود که یک ایرانی متولد تهران به ریاست پارلمان نروژ می­‌رسد؟ چطور می‌­شود که یک بریتانیایی که ریش? هندی-کنیایی دارد به نخست وزیری انگلستان دست می‌یابد؟ چگونه بانوان ایرانی به نمایندگی در پارلمان­‌های اروپایی انتخاب می‌شوند؟ چگونه یک شهروند کانادایی که هندی الاصل و از مذهب سیک است، به وزارت دفاع آن کشور انتخاب می­‌شود؟ تمامی این تحولات و شبیه آن­ها که در اروپا و آمریکای شمالی فراوان است، به واسطه اصل شمول (Inclusiveness) است. چه حسّی میان سیاهان آمریکایی­ ایجاد می‌­شود وقتی از میان آن­ها زن حقوقدانی به تایید سنای این کشور به عضویت بالاترین مرجع قضایی آمریکا انتخاب می­‌شود؟

پیغام این تحولات به اقلیت‌­ها این است که شما هم جایگاهی دارید. همه باید نمایندگی داشته باشند. همه با تلاش و تشکل می­‌توانند در مدیریت کشور سهیم باشند. با نگاه شمول گرا، هم تداوم سیاسی به دست می‌­آید و هم ثبات سیاسی. بی‌­دلیل نیست که در انگلستان هیچ­ وقت انقلابی صورت نگرفته برای اینکه نظام سیاسی عموماً به جامعه امتیاز می‌دهد و همیشه در حال انطباق با شرایط، بحران‌ها، بی‌ثبا تی‌ها، واقعیت‌­ها و Fact‌ها بوده زیرا که عقلانیت در حکمرانی یعنی فهم واقعیت و انطباق با آن، به طوری که قانون اساسی آمریکا تا کنون 27 بار شامل متمم شده است.

همانطور که نمی‌­توان از دور? دبستان به فوق دکترا پرش کرد، نه در تجرب? بشری و نه در تئوری امکان پذیر نیست که از فردیت محض سیاست در خاورمیانه به نظام دموکراتیک، که بهترین نمونه آن در آلمان پیدا می‌شود، جهش کرد. بهترین روش برای تمرین دموکراسی، نظام اقتصادی رقابتی و سازمان یافته است که آلمان­‌ها از 1860 شروع کرده­‌اند. تشکیلات سیاسی رقابتی در عموم کشورهای دموکراتیک ناشی از تشکیلات اقتصادی رقابتی است که از 1750 به بعد آغاز شده و صدها فراز و نشیب داشته است. در فعالیت اقتصادی است­ که افراد معنای Fact، Compromise و Collaboration را می‌­آموزند.

در نظام اقتصادی رقابتی است که رادیکالیسم سیاسی رنگ می­‌بازد. در داد و ستد و تولید است که شهروند معنای رقابت، کارآمدی، سیستم، نظم، زمان، هرم و تشکیلات را می‌­آموزد. رشد اقتصادی توسط بخش خصوصی است که ضرورت ثبات سیاسی و جلوگیری از سیاست سینوسی را فرآهم می­‌کند.البته آن بخش خصوصی ارزش دارد که رانت حکومتی نداشته باشد(Parasite Capitalism). چرا در مکزیک، برزیل، کر? جنوبی و اندونزی سیاست به سوی عقلانیت رفت؟ چون این کشورها مجبور شدند برای پاسخ­گویی به مردم خود وارد عرص? بین المللی رقابتِ اقتصادی شوند. بنابراین به عنوان یک نظر، دو دلیل اولویت ندادن به رشد و توسعه اقتصادی از یک طرف و نظام سیاسی غیرشمول‌گرا از طرف دیگر، ریشه‌­های شکست سیاست‌ورزی‌ و حکمرانی مطلوب در ایران بوده‌­اند.

در دوران مدرن، ریش? اصلی ناکامی سیاست در ایران، ورود و پیاده شدن ناقص سرمایه‌داری ‌رقابتی در کشوراست. رقابت سیاسی صرفاً با میزگرد و سخنرانی به دست نمی‌‌آید. به­ جز بلاروس، روسیه، کوبا و کر? شمالی، همه کشورها در جهان به درجات مختلف و با روش­‌هایِ گوناگونِ بومی شده (Customized) وارد عرص? اقتصادی شده‌­اند تا هم نیازهای اقتصادی مردم خود را تامین کنند و هم از ثبات و تداوم سیاسی برخوردار باشند و هم معنای رقابت را بیا موزند.

دموکراسی پیشرفته، با مشقت‌­های فراوان فکری و علمی و تمرین‌­های پر فراز و نشیب به دست می‌­آید. شاید مهم­ترین شاهد این دو علت گفته شده در شکستِ سیاست‌ورزی‌ از مشروطه به بعد، پاسخ به این سوال است که: چرا طیف جریان‌­های فکری، قومی و سیاسی ایرانیان به دولت‌­ها و نهادهای خارجی روی آورده‌­اند؟ چون در داخل نمایندگی نداشته­‌اند. با اصل قرار دادن رشد اقتصادی رقابتی، نمایندگی کردن هم? جامعه از حالت صرف سیاسی به حالت حقوقی در می‌آید.

در جهان پر چالش امروز اگر کشوری، اساس حکمرانی را اقتصاد رقابتی بین المللی تعریف نکند چاره‌ای جز مساوی شمردن حکمرانی با قدرت برای قدرت ندارد: مسیری که روسیه رفته ولی چین با تنظیم روزان? اقتصاد خود با واقعیاتِ سیاست روز، و ضمناً برگرفته از تعلیمات کنفوسیوسی، هم ثروت مردم خود را افزایش می‌دهد و هم همه را با ثروت خود مجبور می‌کند به چین احترام بگذارند.


منبع: وبسایت دکتر محمود سریع‌القلم



[ یادداشت ثابت - یکشنبه 01/9/28 ] [ 10:55 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

تست جالب روانشناسی : شخصیت خود را محک بزنید
به این تست شک نکنید. این آخرین و استانداردترین تست شخصیت شناسى است که این روزها در اروپا بین روانشناسان در جریان است. پاسخهایش هم اصلاً کار دشوارى نیست. کافى است کمى به خودتان رجوع کنید. یک کاغذ و قلم هم کنار دستتان باشد و جوابی را که انتخاب می کنید یادداشت کنید که بتوانید امتیازهایى که گرفته اید جمع بزنید. حاضرید؟ پس شروع کنید:

1) چه موقع از روز بهترین و آرام ترین احساس را دارید؟
الف _ صبح،
ب- عصر و غروب،
ج _ شب
 



2) معمولاً چگونه راه مى روید؟
الف _ نسبتاً سریع، با قدم هاى بلند،
ب- نسبتاً سریع، با قدمهاى کوتاه ولى تند و پشت سر هم،
ج _ آهسته تر، با سرى صاف روبرو،
د _ آهسته و سربه زیر، ه- - خیلى آهسته
 



3) وقتى با دیگران صحبت مى کنید؛
الف _ مى ایستید و دست به سینه حرف مى زنید،
ب- دستها را در هم قلاب مى کنید،
ج _ یک یا هر دو دست را در پهلو مى گذارید،
د _ دست به شخصى که با او صحبت مى کنید، مى زنید،
و ه-_ با گوش خود بازى مى کنید، به چانه تان دست مى زنید یا موهایتان را صاف مىکنید
 



4) وقتى آرام هستید، چگونه مى نشینید؟
الف _ زانوها خم و پاها تقریباً کنار هم،
ب- چهارزانو،
ج _ پاى صاف و دراز به بیرون،
د _ یک پا زیر دیگرى خم
 



5) وقتى چیزى واقعاً براى شما جالب است، چگونه واکنش نشان مى دهید؟
الف _ خنده اى بلند که نشان دهد چقدر موضوع جالب بوده،
ب _ خنده، اما نه بلند،
ج _ با پوزخند کوچک،
د _ لبخند بزرگ،
ه_ لبخند کوچک
 


6) وقتى وارد یک میهمانى یا جمع مى شوید؛
الف _ با صداى بلند سلام و حرکتى که همه متوجه شما شوند، وارد مى شوید
ب _ با صداى آرامتر سلام مى کنید و سریع به دنبال شخصى که مى شناسید، مى گردید
ج _ در حد امکان آرام وارد مى شوید، سعى مى کنید به نظر سایرین نیایید
 


7) سخت مشغول کارى هستید، بر آن تمرکز دارید، اما ناگهان دلیلى یا شخصى آن را قطع مى کند؛
الف _ از وقفه ایجاد شده راضى هستید و از آن استقبال مى کنید
ب _ بسختى ناراحت مى شوید
ج _ حالتى بینابین این 2 حالت ایجاد مى شود
 



8) کدامیک از مجموعه رنگ هاى زیر را بیشتر دوست دارید؟
الف- قرمز یا نارنجى
ب- سیاه
ج- زرد یا آبى کمرنگ
د- سبز
ه- آبى تیره یا ارغوانى
و- سفید
ز- قهوه اى، خاکسترى، بنفش
 



9) وقتى در رختخواب هستید (در شب) در آخرین لحظات پیش از خواب، در چه حالتى دراز مى کشید؟
الف- به پشت
ب- روى شکم (دمر)
ج- به پهلو و کمى خم و دایره اى
د- سر بر روى یک دست
ه- سر زیر پتو یا ملافه...
 


10) آیا شما غالباً خواب مى بینید که:
الف- از جایى مى افتید.
ب- مشغول جنگ و دعوا هستید.
ج- به دنبال کسى یا چیزى هستید.
د- پرواز مى کنید یا در آب غوطه ورید.
ه- اصلاً خواب نمى بینید.
و- معمولاً خواب هاى خوش مى بینید
 



امتیازات

سؤال اول: الف(2 امتیاز)، ب (4 امتیاز)، ج (6 امتیاز)

سؤال دوم: الف (6امتیاز)، ب (4 امتیاز)، ج (7 امتیاز)، د (2 امتیاز)، ه (1 امتیاز)

سؤال سوم: الف (4 امتیاز)، ب (2 امتیاز)، ج (5 امتیاز)، د (7 امتیاز)، ه (6 امتیاز)

سؤال چهارم: الف (4 امتیاز)، ب (6 امتیاز)، ج (2 امتیاز)، د (1 امتیاز)

سؤال پنجم: الف (6 امتیاز)، ب (4 امتیاز)، ج (3 امتیاز)، د (5 امتیاز)، ه (2 ا متیاز)

سؤال ششم: الف (6 امتیاز)، ب (4 امتیاز)، ج (2 امتیاز)

سؤال هفتم: الف (6 امتیاز)، ب (2 امتیاز)، ج (4 امتیاز)

سؤال هشتم: الف (6 امتیاز)، ب (7 امتیاز)، ج (5امتیاز)، د (4 امتیاز)، ه (3 امتیاز) و (2 امتیاز)، ز (1 امتیاز)

سؤال نهم: الف (7 امتیاز)، ب (6 امتیاز)، ج (4 امتیاز)، د (2 امتیاز)، ه (1 امتیاز)

سؤال دهم: الف (4 امتیاز)، ب (2 امتیاز)، ج (3 امتیاز)، د (5 امتیاز)، ه (6 امتیاز)، و (1 امتیاز)

امتیازهایتان را جمع بزنید. عدد به دست آمده را با جدول مقابل مقایسه کنید و شخصیت خودتان را بشناسید.
 


نتیجه گیرى


* اگر امتیاز شما بالاى 60 است: دیگران در ارتباط و رفتار با شما شدیداً مراقب و هوشیار هستند آنها شما را مغرور، خودمحور و بى نهایت سلطه جو مى دانند، گرچه شما را تحسین مى کنند و به ظاهر مى گویند«کاش من جاى تو بودم!!» اما معمولاً به شما اعتماد ندارند و نسبت به ایجاد رابطه اى عمیق و دوستانه بى میل و فرارى هستند.


* اگر از 51 تا 60 امتیاز دارید: بدانید دوستان شما را تحریک پذیر مى دانند، بدون فکر عمل مى کنیدو سریع از موضوعات ناخوشایند برآشفته مى شوید ، علاقه مند به رهبرى جمع و تصمیم گیریهاى سریع دارید (هرچند اغلب درست از کار درنمى آیند!) دیگران شما را جسور و اهل مخاطره مى دانند. کسى که همه چیز را تجربه و امتحان مى کند، از ماجراجویى لذت مى برد و در مجموع به دلیل ایجاد شرایط و بستر هیجانات توسط شما، از همراهى تان لذت مى برند.


* اگر از 41 تا 50 امتیاز به دست آوردید: به خود امیدوار باشید ، دیگران شما را بانشاط، سرزنده، سرگرم کننده و جالب و جذاب مى بینند. شما دائماً مرکز توجه جمع هستید و از تعادل رفتارى خوبى بهره مند هستید. فردى مهربان، ملاحظه کار و فهمیده به نظر مى رسید. قادر هستید به موقع باعث شادى و خوشى دوستانتان شوید و اسباب هلهله و خنده آنها را فراهم کنید و در همان شرایط و در صورت لزوم بهترین کمک بر اعضاى گروه هستید.


* اگر 31 تا 40 امتیاز نصیب شما شد: بدانید در نظر سایرین معقول، هوشیار، دقیق ، ملاحظه کار و اهل عمل هستید. همه مى دانند شما باهوش و با استعداد هستید اما مهمتر از همه فروتن و متواضع هستید. به سرعت و سادگى با دیگران باب دوستى را باز نمى کنید. اما اگر با کسى دوست شوید صادق، باوفا و وظیفه شناس هستید. اما انتظار بازگشت این صداقت و صمیمیت از طرف دوستانتان را دارید گرچه سخت دوست مى شوید اما سخت تر دوستى ها را رها مى کنید.


* از 21 تا 30 امتیاز : در نظر سایرین فردى زحمت کش هستید اما متأسفانه گاهى اوقات ایرادگیر هستید. شما بسیار بسیار محتاط و بى نهایت ملاحظه کار به نظر مى رسید. زحمتکشى که در کمال آرامش و با صرف زمان زیاد در جمع بار دیگران را بردوش مى کشد و بدون فکر و براساس تحریک لحظه اى و آنى هرگز نظر نمى دهد. دیگران مى دانند شما همیشه تمام جوانب کارها را مى سنجید و سپس تصمیم مى گیرید.


* و اگر کمتر از 21 امتیاز داشتید: دیگران شما را خجالتى، عصبى و آدمى شکاک و دودل مى دانند شخصى که همیشه سایرین به عوض او فکر مى کنند، برایش تصمیم مى گیرند و از او مراقبت مى کنند. کسى که اصلاً تمایل به درگیرشدن در کارهاى گروهى و ارتباط با افراد دیگر را ندارد!

 


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 01/9/28 ] [ 10:50 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

حقایقی جالب از زندگی



At least 5 people in this world love you so much they would die for you
حداقل پنج نفر در این دنیا هستند که به حدی تو را دوست دارند، که حاضرند برایت بمیرند

At least 15 people in this world love you, in some way
حداقل پانزده نفر در این دنیا هستند که تو را به یک نحوی دوست دارند

The only reason anyone would ever hate you, is because they want to be just like you
تنها دلیلی که باعث میشود یک نفر از تو متنفر باشد، اینست که می‌خواهد دقیقاً مثل تو باشد

A smile from you, can bring happiness to anyone, even if they don"t like you
یک لبخند از طرف تو میتواند موجب شادی کسی شود
حتی کسانی که ممکن است تو را نشناسند

Every night, SOMEONE thinks about you before he/ she goes to sleep
هر شب، یک نفر قبل از اینکه به خواب برود به تو فکر می‌کند

You are special and unique, in your own way
تو در نوع خود استثنایی و بی‌نظیر هستی

Someone that you don"t know even exists, loves you
یک نفر تو را دوست دارد، که حتی از وجودش بی‌اطلاع هستی

When you make the biggest mistake ever, something good comes from it
وقتی بزرگترین اشتباهات زندگیت را انجام می‌دهی ممکن است منجر به اتفاق خوبی شود

When you think the world has turned it"s back on you, take a look
you most likely turned your back on the world
وقتی خیال می‌کنی که دنیا به تو پشت کرده، کمیفکر کن،
شاید این تو هستی که پشت به دنیا کرده‌ای

Always tell someone how you feel about them
you will feel much better when they know
همیشه احساست را نسبت به دیگران برای آنها بیان کن،
وقتی آنها از احساست نسبت به خود آگاه می‌شوند احساس بهتری خواهی داشت

If you have great friends, take the time to let them know that they are great
وقتی دوستان فوق‌العاده‌ای داشتی به آنها فرصت بده تا متوجه شوند که فوق‌العاده هستند


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/9/17 ] [ 8:7 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

1.  Take into account that great love and great achievements involve great risk.

1- بر این باور باش که عشق و دستاوردهای عظیم، در برگیرنده مخاطرات بزرگ است.

2.  When you lose, don"t lose the lesson.

2- آنگاه که می بازی، از باختت درس بگیر.

3.  Follow the three R"s:

Respect for self,

Respect for others and

Responsibility for all your actions.

3- سه اصل را دنبال کن:  محترم داشتن خودمحترم داشتن دیگران جوابگو بودن در قبال تمام کنش های خود  

4. Remember that not getting what you want is sometimes a  wonderful stroke of luck.

4- به یاد داشته باش، دست نیافتن به آنچه می خواهی، گاهی از اقبال بیدار تو سرچشمه می گیرد.  

5. Learn the rules so you know how to break them properly.

5- قواعد را فرا گیر تا به چگونگی شکستن آن ها به گونه ای شایسته، آگاه باشی.  

6. Don"t let a little dispute injure a great relationship.

6- نگذار ستیزه ای خُرد بر ارتباطی پرقدر، خللی وارد سازد.  

7. When you realize you"ve made a mistake, take immediate steps to correct it.

7- هرگاه به اشتباه خویش پی بردی، بی درنگ گامهایی برای اصلاح آن بردار.  

8. Spend some time alone every day.

8- هر روز مجالی را صرف خلوت کردن کن.  

9.  Open your arms to change, but don"t let go of your values.

9- آغوشت را به سوی دگرگونی بگشای، امّا از ارزش های خود دست برندار.  

10. Remember that silence is sometimes the best answer.

10- به یاد داشته باش، خاموشی گاهی بهترین پاسخ است.  

11. Live a good, honorable life. Then when you get older and   think back, you"ll  be able to enjoy it a second time.

11- نیکو و آبرومند زندگی کن، آنگاه، به وقت سالخوردگی، هنگامی که به گذشته بیندیشی، از زندگی ات دیگر بار لذت خواهی برد.  

12. A loving atmosphere in your home is the foundation for  your life.

12- فضای عشق در خانه تو شالوده ای است برای زندگی ات .  

13. In disagreements with loved ones, deal only with the  current situation. Don"t bring up the past.

13- در ناسازگاری ها با افراد مورد علاقه ات، تنها به وضعیت فعلی بپرداز. گذشته را بزرگ نکن.  

14. Share your knowledge. It is a way to achieve immortality.

14- دانش خود را تسهیم کن، که طریقی برای دستیابی به جاودانگی است.  

15. Be gentle with the earth.

15- با زمین مهربان باش.  

16. Once a year, go someplace you"ve never been before.

16- سالی یکبار به جایی برو که پیش تر هرگز در آن جا نبوده ای.  

17. Remember that the best relationship is one in which your love for each other exceeds your need for each other.

17- به یاد داشته باش، بهترین رابطه، رابطه ای است که عشقتان به یکدیگر بر نیازتان به یکدیگر فزونی یابد.  

18.  Judge your success by what you had to give up in order to get it.

18- کامیابی خود را به داوری بنشین، از آن طریق که بدانی چه واگذارده ای تا کامیابی را بدست آوری.  

19. Approach love and cooking with reckless abandon.

19- به عشق و آشپزی با واگذاردن بی پروا دست یاب.  

FORWARD THIS MANTRA E-MAIL TO AT LEAST 5 PEOPLE AND YOUR LIFE WILL IMPROVE

این سرود را برای حداقل 5 نفر بفرست؛ زندگی ات بهبود خواهد یافت.  

0-4 people: Your life will improve slightly.

0 تا 4 نفر:       زندگی ات اندکی بهبود خواهد یافت.

5-9 people: Your life will improve to your liking.

تا 9 نفر :       زندگی ات مطابق میلت بهبود خواهد یافت.


9-14 people: You will have at least 5 wonderful surprises in the next 3 weeks.

10 تا 14 نفر:    حداقل 5 شگفتی آفرین در 3 هفته آینده خواهی داشت.  

15 people & over: Your life will improve drastically and everything you ever dreamed of will begin to take shape.

بیش از 15 نفر: زندگیت بهبودی سترگ خواهد یافت و هر آنچه که در رویا دیده ای آغاز به شکل گیری می کند.

Do not keep this message. The mantra must leave your hands within 96 hours.

پیام را برای خود نگاه ندار. سرود باید دستان تو را در 4 شبانه روز ترک گوید.

You will get avery pleasant surprise ...

و تو خوش آیندی بس شگفتی آفرین در خواهی یافت.

از خواستم عادت‌های زشت را ترکم بدهد.

خدا فرمود: خودت باید آنها را رها کنی.

I asked God to take away my habit.

God said, no.

It is not for me to take away, but for you to give it up. 

از او درخواست کردم فرزند معلولم را شفا دهد.

فرمود: لازم نیست، روحش سالم است، جسم هم که موقت است.

I asked God to make my handicapped child whole.

God said, no.

His spirit is whole, his body is only temporary.

از او خواستم لااقل به من صبر عطا کند.

فرمود: صبر، حاصل سختی و رنج است. عطا کردنی نیست، آموختنی است.

I asked God to grant me patience.

God said, no.

Patience is a byproduct of tribulation. It isn"t granted, it is learned.

گفتم: مرا خوشبخت کن.

فرمود: «نعمت» از من، خوشبخت شدن از تو.

I asked God to give me happiness.

God said, no.

I give you blessings; happiness is up to you 

از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نکند.

فرمود: رنج از دلبستگی‌های دنیایی جدا و به من نزدیکترت می‌کند.

I asked God to spare me pain.

God said, no.

Suffering draws you apart from worldly cares and brings you closer to me.  

از او خواستم روحم را رشد دهد.

فرمود: نه، تو خودت باید رشد کنی.

من فقط شاخ و برگ اضافی‌ات را هرس می‌کنم تا بارور شوی.

I asked God to make my spirit grow.

God said, no.

You must grow on yours own! But I will prune you to make you fruitful.

از خدا خواستم کاری کند که از زندگی لذت کامل ببرم.

فرمود: برای این کار من به تو «زندگی» داده‌ام.

 

I asked God for all things that I might enjoy life.

God said, no.

I will give you life. So that you may enjoy all things.

از خدا خواستم کمکم کند همان قدر که او مرا دوست دارد، من هم دیگران را دوست بدارم.

خدا فرمود: آها، بالاخره اصل مطلب دستگیرت شد!

I asked God to help me love others, as much as He loves me.

God said: Ahah, finally you have the idea


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/9/17 ] [ 8:6 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

غلامعلی عباسی متولد 1340 دبیر بازنشسته زبان انگلیسی در شهرستان اردبیل هستم این وبلاگ دفتر یادداشت بنده است . هر مطلبی که به یادگیری بیشتر زبان انگلیسی کمک نماید و به نظر بنده مفید باشد در این وبلاگ جمع آوری نموده ام و با علاقه مندان به آموزش زبان انگلیسی به اشتراک گذاشته ام . در حد امکان منابع مطالب اعلام می گردد . امیدوارم مورد پسند و استفاده دانش آموزان و دانشجویان زبان انگلیسی واقع گردد .
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 119
بازدید دیروز: 114
کل بازدیدها: 309072