آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم | ||
بخش ششم
P.K.K جبهه میهنی کردستان panic stricken هراس زده parade رژه participant شرکت کننده pave the way هموار کردن راه penal servitude زندان با اعمال شاقه petrol bomb کلوتوف مولوتوف pivot محور اصلی plague مصیبت، طاعون plant نیروگاه plant bomb بمب گذاری plant mine مین گذاری Police Post پاسگاه پلیس political consciousness آگاهی سیاسی Polling Booth صندوق اخذ رای Polling Station ایستگاه اخذ رای poppy خشخاش pose ایجاد کردن pour فرستادن power plant نیروگاه برق Persecutor Lawyer دادستان preside over ریاست داشتن Presidential nominating Convention کنوانسیون نامزدی ریاست جمهوری priority حق تقدم projects were lunched پروژه ها به اتمام رسید. protégé regime رژیم دست نشانده proven مسلم provisional government دولت ائتلافی provoke برانگیختن public radio رادیو عمومی puppet regime رژیم دست نشانده real estate transaction معامله املاک reap برداشت محصول rebellions شورشیان rebuff امتناع recession رکود rector scale در مقیاس ریشتر redress ترمیم کردن regiment هنگ reinstate اعاده relentless مداوم، پیگیر reluctance بی میلی، رویگردانی remedial اصلاحی remorse نفرت remove someone from power خلع قدرت کردن renovation بازسازی replete with سرشار از... بودن repulsive دافعه rescue worker نیروی امداد rescuer نیروی امداد restore calm برقراری آرامش restore order برقراری نظم restore peace برقراری صلح restraint خودداری، کنترل resume talks از سر گیری گفتگوها revenge انتقام revival احیا، تجدید Right Wing جناح راست rival رقیب rotating دوره ای run idle درجا کار کردن [ یادداشت ثابت - جمعه 02/7/22 ] [ 7:43 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
شغل معادل فارسی شغل معادل فارسی actor هنرپیشه مرد actress هنر پیشه زن artist هنرمند captain ناخداassistant معاون demarche بخشدار banker بانکدار dressmaker خیاط زنانه blacksmith آهنگر rancher گله دار boss رئیس gardener باغدار brigadier سرتیپ muezzin موذن caretaker سرایدار cameleer ساربان clerkکارمند cook آشپز coach مربی dentist دندانپزشک colonel سرهنگ carpenter نجار diver غواص rancherچوپان doctor پزشک house maker خانه دار doorkeeper دربان council شورا fireman آتش نشان writerنویسنده fisherman ماهیگیر waiter گارسون greengrocery سبزی و میوه فروش professor استاد guard نگهبانseller فروشنده guard man مرد پاسدار glassmaker شیشه ساز headmaster مدیر مرد headmistress مدیر زنjudge قاضی housewife زن خانه دار lawyer وکیل painter نقاش ساختمان worker کارگر boatman قایقرانmayor شهردار street sweeper رفتگر miner معدنچی minister وزیر nurse پرستار pilot خلبان officer افسرbarber آرایشگر مرد photographer عکاس clergyman روحانی plumber لوله کش specialist متخصص playerبازیگر footballer بازیکن فوتبال porter باربر butcher قصاب president رئیس جمهور watchmaker ساعت سازprime minister نخست وزیر grocer بقال psychologist روانشناس operator تلفنچی reporter خبر نگار.گزارشگرmerchant تاجر retired بازنشسته optician عینکساز.چشم پزشک sculptor مجسمه ساز calligrapherخوشنویس، خطاط sergeant گروهبان forester جنگلبان shopkeeper مغازه دار teacher معلم singer خوانندهengineer مهندس soldier سرباز driver راننده speaker سخنران decorator آذین گر surgeon جراح army نظامیtailor خیاط مردانه baker نانوا tiller سفالگر governor فرماندار tourist جهانگرد student دانش آموز welderجوشکار repairman تعمیرکار farmer کشاورز
[ یادداشت ثابت - جمعه 02/7/22 ] [ 7:43 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
بخش چهارم
gap فاصله gratitude قدردانی grave sin گناه کبیره General Persecutor دادستان مدعی العموم genocide نسل کشی Global Economy اقتصاد جهانی good office مساعدت government of national reconciliation حکومت آشتی ملی grenade نارنجک Gross human right violation نقض شدید حقوق بشر Hague دادگاه لاهه hail تقدیر کردن half-brother برادر ناتنی hand over تحویل دادن، واگذار کردن harbor پناه دادن harbor پناهگاه، پناه دادن harsh sentence محکومیت شدید haven پناهگاه HAWK نوعی بمب high-ranking بلند پایه hinder جلوگیری کردن، مانع شدن hit تحت تاثیر قرار گرفتن holocaust همه سوزی، هولوکاست homicide قتل نفس hostage گروگان hostile activities فعالیتهای ددمنشانه humiliating تحقیر آمیز humiliation آزار و اذیت illicit ممنوع، غیر قانونی Illiteracy Campaign مبارزه با بی سوادی illusion توهم imminent فوری impact تاثیر منفی impartial بی طرف impeachment استیضاح implement اجرا کردن impoverished فقیر in exile در تبعید inauguration ceremony مراسم افتتاحیه incorporate گنجاندن incursion حمله ناگهانی، شبیخون inevitable اجتناب ناپذیر infantry division لشکر پیاده infiltrate نفوذ کردن inflation and recession تورم و رکود initiative اقدام inner corrosion خوردگی درونی institutionalize برپا ساختن insurance coverage حق بیمه integration ادغام Intelligence اطلاعات Interim Government دولت موقت International Bodies (Circles) محافل بین المللی International Monitors ناظران بین المللی intrude مداخله کردن [ یادداشت ثابت - جمعه 02/7/22 ] [ 7:42 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
10 Article resolution قطعنامه 10 ماده ای abductor آدم ربا abortive attempt تلاش نافرجام abortive coup کودتای نافرجام abrogation لغو abstain امتناع کردن Abuse سوء استفاده کردن accommodate سازش کردن Address خطاب کردن aftermath زمان بعد از... Air Field فرودگاه نظامی Air Supremacy سیادت هوایی air-craft carrier ناو هواپیما بر alleged اظهار نشده allocate اختصاص دادن ally متحد annihilate نابود کردن appeal درخواست approval مصوبه، تصویب aquatic مربوط به آبزیان Arbitrary detention without trial بازداشت خودسرانه بدون محاکمه Arbitration Body هیات حل اختلاف archeologist باستان شناس armed division لشکر زرهی arrest warrant حکم بازداشت artillery fire آتشبار aspiration and tendencies آمال و گرایشها atrocity قساوت attaining دستیابی authorize اختیار/مجوز داشتن balance of trade تراز تجاری bar abortion منع سقط جنین barrack سرباز خانه barrage رگبار، حمله مداوم battenian گردان beef up تقویت کردن bereft بی بهره بودن beseige محاصره کردن bewilder مات و مبهوت bias طرفداری bloc اتحادیه bomb installation جاسازی بمب Boost تقویت کردن Border Conflicts (Clashes) درگیریهای مرزی border patrols مرزبانان bribery رشوه خواری brigade تیپ brutality وحشی گری، بی رحمی budget deficit کسر بودجه bypass نادیده گرفتن [ یادداشت ثابت - جمعه 02/7/22 ] [ 7:41 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
گرامر اساس و سیستم یک زبان است افراد بعضی اوقات گرامر را بعنوان قوانین یک زبان توصیف (معرفی) می کنند. اما در واقع هیچ زبانی قانونی ندارد. اگر ما از واژاه قوانین استفاده کنیم یعنی اینکه پیشنهاد می کنیم یک نفری ابتدا قوانین را بوجود آورده و بعد مثل یک بازی شروع به صحبت آن زبان کرده است. اما زبان اینگونه شروع نشد. زبان با ایجاد صداها که در لغات و عبارات و جملات آمیخته شده است. هیچ زبان محاوره ای عادی ثابت نیست همه زبانها به مرور زمان تغییر می کنند. چیزی که ما آنرا گرامر می نامیم یک بازتاب (رفلکس) ساده از زبان در زمان خاصی است. [ یادداشت ثابت - سه شنبه 02/7/12 ] [ 7:2 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
[ یادداشت ثابت - سه شنبه 02/7/12 ] [ 7:2 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
نیایش با خدا
[ یادداشت ثابت - سه شنبه 02/7/12 ] [ 7:1 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
[ یادداشت ثابت - سه شنبه 02/7/12 ] [ 6:59 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
[ یادداشت ثابت - سه شنبه 02/7/12 ] [ 6:57 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
به نام خدا [ یادداشت ثابت - سه شنبه 02/7/12 ] [ 6:57 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |