آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم | ||
گرامر جنبهای از زبان انگلیسی است که زبانآموزان نظرات متفاوتی درباره آن دارند. بعضی از آنها تمایل دارند تا قوانین گرامر را بیاموزند و تمرینات زیادی در مورد آن انجام دهند. عدهای دیگر از گرامر نفرت دارند و فکر میکنند، خستهکنندهترین بخشِ یادگیری زبان است. شما چه نظری دارید؟ به هر حال نمیتوانید از یادگیری گرامر زبان انگلیسی فرار کنید، زیرا در هر جملهای که میخوانید یا مینویسید، صحبت میکنید یا میشنوید، وجود دارد.
گرامر در واقع قوانینی است که افراد با استفاده از آن میتوانند به آن زبان صحبت کنند. همان طور که در یک بازی به قوانین نیاز داریم در مورد زبان هم همین طور است. اگر در بازی قانونی وجود نداشته باشد یا افراد از قانون خودشان پیروی کنند، به زودی با شکست مواجه خواهند شد. در مورد یادگیری زبان نیز همین گونه است بدون داشتن قوانین ما قادر به برقراری ارتباط با سایر افراد نخواهیم بود.
بنابراین ناگزیریم از این قوانین پیروی کنیم اما سوال مهمی که در اینجا وجود دارد این است که: بهترین راه برای یادگیری گرامر زبان انگلیسی چیست؟
شما میتوانید قوانین یک بازی را به سادگی با بازی کردن یاد بگیرید. مطمئنا اشتباهاتی نیز خواهید داشت حتی ممکن است آسیب ببینید. اما نهایتا بازی کردن را یاد خواهید گرفت. البته قوانین یک زبان به مراتب پیچیدهتر از قوانین یک بازی است اما در واقع یادگیری آن دقیقا مانند یادگیری زبان خودتان است. هیچکس قوانین زبان مادریتان را به شما یاد نداده اما شما هرگز موقع صحبت کردن زبان خودتان مرتکب خطای گرامری نمیشوید.
اگر شما به اندازهی کافی فرصت داشته باشید و در جای مناسبی قرار بگیرید، میتوانید یک زبان جدید را به روش طبیعی یاد بگیرید. برای مثال اگر شما یک کرهای باشید و در سن 6 سالگی به روسیه بروید و به یک مدرسهی روسی بروید، هر روز با دوستان روسی زبان خود بازی کنید به احتمال زیاد تا سن 15سالگی هر آنچه که مربوط به زبان روسی باشد را یاد میگیرید بدون آنکه حتی یک درس گرامر یا یک کتاب گرامر خوانده باشید.
بیشتر افرادی که یک زبان جدید را میآموزند زمان کافی در اختیار ندارند و در محیط ایدهآلی نیز قرار نمیگیرند، بنابراین بهترین روش برای یادگیری گرامر زبان انگلیسی چیست؟ متاسفانه نمیتوان به این سوال به راحتی پاسخ داد. در مورد آموزش گرامر، درست مثل یادگیری آن نظرات متفاوتی وجود دارد. بسیاری از معلمان معتقدند گرامر اهمیت زیادی دارد و باید جلساتی از درس به آموزش قوانین گرامر اختصاص یابد و به انجام تمرینهای زیادی در مورد آن نیاز است، گروهی دیگر از معلمان میگویند گرامر باید به طور غیر مستقیم و از طریق انجام دادن تمرینهای دیگر زبان، بدون تمرکز بر قوانین یادگرفته شود. هر نظری که دربارهی گرامر داشته باشید و به هر شیوهای که آموزش زبان انگلیسی را دنبال کنید، در اینجا توصیههایی برایتان داریم که کمک میکند تا گرامر را بهتر و موثرتر یاد بگیرید.
برای یادگیری گرامر زبان انگلیسی چه کارهایی میتوانید انجام دهید؟ نسبت به گرامر آگاهی داشته باشید. در مورد گرامر فکر کنید و جنبههایی از گرامر انگلیسی که به دستورات زبان خودتان شباهت دارد را بیابید. (برای مثال در زبان آلمانی نحوهی استفاده از حروف اضافه مانند زبان انگلیسی است.) همچنین تفاوت چگونگی بیان یک ایده در زبان انگلیسی را با زبان خودتان در نظر بگیرید. برای مثال در انگلیسی برای بیان اتفاقی که در گذشته شروع شده و تا زمان حال ادامه دارد از زمان حال کامل استفاده میشود (برای مثال من 10 سال است که این ساعت مچی را داشتهام). بسیاری از زبانهای دیگر از زمان حال برای بیان چنین وضعیتی استفاده میکنند؛ (برای مثال فارسی: من این ساعت مچی را 10 سال است که دارم.) اگر شباهتها و تفاوتهای گرامر را با زبان خودتان بدانید، قوانین آن را سریعتر یاد خواهید گرفت. کتابهای انگلیسی زیادی بخوانید. ممکن است عجیب به نظر برسد اما در طول زمانی که انگلیسی میخوانید یا به آن گوش میدهید، در واقع دارید مدل صحیح گرامر را یاد میگیرید که به شما در نوشتن و صحبت کردن انگلیسی کمک میکند. همچنین وقتی میخواهید نظرات خود را بیان کنید یا کارهای خود را بررسی کنید این کار به شما کمک خواهد کرد. البته اگر موقع خواندن متن به نکات گرامری آن توجه کنید، نتیجه به مراتب بهتر خواهد بود. یعنی اینکه به خودتان بگویید این شیوهای است که در انگلیسی از آن استفاده میشود. بر جنبههایی از گرامر که به نظرتان مشکلتر است، تمرکز کنید. (اگر نمیدانید که در کدام قسمت گرامر انگلیسی مشکل دارید، از معلمتان بپرسید!) مخصوصا موقع نوشتن و ویرایش تکالیفتان بر این جنبهها تمرکز و توجه ویژه داشته باشید. البته موقع صحبت کردن این کار مشکلتر است اما میتوانید وقت بیشتری روی این قسمت از یادگیری زبان انگلیسی بگذارید تا شکل صحیح گرامر را در آن قسمت یاد بگیرید. برای مثال اگر شما در حال گفتن یک داستان در زمان حال هستید به یاد بسپارید که برای بیان افعال سوم شخص مفرد باید از حرف -s در انتها استفاده کنید. اگر دوست ندارید تمرینهای گرامر را انجام دهید یا آموزش ببینید، عمل به توصیهی بالا برای شما اهمیت یبشتری پیدا میکند. سعی کنید خودتان روی الگوها و قوانین زبان کار کنید. اگر تمایل دارید که تمرینات گرامر را انجام دهید، این کار را انجام دهید، اما خوب بودن در انجام تمرینهای گرامر به این معنا نیست که شما دیگر مرتکب اشتباه نخواهید شد. در این صورت شما مانند کسی هستید که سعی دارد با خواندن یک کتاب بازی تنیس را یاد بگیرد اما زمانی که این شخص در زمین بازی قرار میگیرد حتی نمیتواند درست به توپ ضربه بزند. اگر تصمیم دارید که تمرینهای گرامر را انجام دهید تنها به پر کردن جاهای خالی و پاسخ دادن به پرسشهای چند گزینهای اکتفا نکنید. خودتان چند جمله با استفاده از قوانینی که آموختهاید بنویسید. افعال بیقاعدهی پرکاربرد را یاد بگیرید. اگر بتوانید این افعال را یاد بگیرید، آنگاه زمان بیشتری برای فکر کردن به آنچه میخواهید بگویید، خواهید داشت. اگر آنها را دائما پیش خود تکرار کنید، این افعال به سادگی قابل یادگیری هستند. [ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/14 ] [ 8:58 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
صحبت کردن اغلب سختترین مهارت برای یادگیری در مهارتهای چهارگانهی زبان است. گوش دادن و فمهیدن یا حتی خواندن و نوشتن نیز دشواریهای خاص خود را دارند، اما صحبت با یک فرد انگلیسیزبان و نفهمیدن منظور وی و از کار افتادن ذهن قطعا تجربهای بسیار تلخ و متفاوت است. اما با ترفندهای صحیح در کنار تلاش مداوم، میتوانید به سادگی شاخ این غول را بشکنید و بهتر از قبل انگلیسی صحبت کنید. این نوشته را بخوانید تا ببینید چگونه باید انگلیسی صحبت کنیم.
روش اول: تقویت زبان انگلیسی در خانه 1. صدایتان را ضبط کنید وقتی در خانه با خودتان تنها هستید، هیچ دلیلی برای اضطراب وجود ندارد. میتوانید به ذهنتان اجازه بدهید تا آزادانه کار کند و فکرهای مختلفی را که به ذهنتان میرسد، به زبان بیاورید و در همین حال صدایتان را ضبط کنید. در این شرایط به بهترین شکل انگلیسی صحبت میکنید. یک کتاب صوتی یا ویدئوی آنلاین پیدا کنید که بتوانید از آن تقلید کنید. به نظرتان انگلیسی صحبت کردنتان به آنچه که میشنوید، شباهت دارد؟
میتوانید در حین خواندن یک کتاب، صدایتان را ضبط کنید. با این کار میتوانید به صدای واقعی خودتان گوش بدهید و نکات ریزی مثل مِن مِن کردن یا بریده بریده حرف زدن را در جملاتتان پیدا کنید. چندین بار صدایتان را ضبط کنید تا متوجه پیشرفتتان شوید.
2. با صدای بلند بخوانید اگر وسیلهای برای ضبط صدا ندارید، کافی است با صدای بلند کتاب یا هر مطلبی را بخوانید. زمان ایدهآل انجام این کار، روزانه 15 الی 20 دقیقه است. با این کار به صحبت برای زمان طولانی عادت میکنید و گفتن جملات طولانی آزارتان نمیدهد. همچنین به کلماتی برمیخورید که میتوانید به دایرهی لغاتتان اضافه کنید.
بهترین انتخاب، کتابهایی با دیالوگهای فراوان هستند. به هر حال، زبان در مکالمه عموما واقعیتر و تا حدی سادهتر است. خواندن شعر هم بسیار عالی است اما مکالمات بسیار کاربردیتر هستند.
3. به فایلهای صوتی، پادکست یا اخبار گوش بدهید
در عصر دیجیتال زندگی میکنیم و این یعنی اینکه حتی اگر افراد انگلیسیزبان اطرافتان وجود ندارند، دسترسی به آنها بسیار آسان است! رادیوهای خبری مختلف انگلیسیزبان مثل بیبیسی (BBC)، سیبیسی (CBC) یا اِیبیسی (ABC) بهترین فایلهای صوتی برای شنیدن هستند و البته میلیونها پادکست دیگر هم وجود دارند. بهترین نکته در مورد این فایلها این است که افراد معمولا در آنها به طور واضح و با لهجهی عام صحبت میکنند.
اگر میخواهید از شنیدن فایلهای صوتی بیشترین استفاده را ببرید، سعی کنید در رابطه با موضوعات مورد علاقهتان که به انگلیسی در موردشان صحبت میکنید، اخبار مرتبط پیدا کنید. حتی اگر همان جملاتی را که میشنوید تکرار کنید، با افزایش دانشتان، زبان انگلیسی شما نیز تقویت میشود.
4. به موسیقی گوش بدهید اگرچه گوش دادن به موسیقی به خوبی شنیدن پادکست یا اخبار صوتی نیست، باز هم تمرین مفیدی است. اگر بتوانید هر روز بر روی یک یا دو آهنگ تمرکز کنید بسیار بهتر است. فقط دقت کنید که به متن ترانه توجه کامل داشته باشید. میتوانید متن ترانه را از گوگل دانلود کنید و همراه با خواننده بلند بخوانید.
آهنگهای ملایم که اشعار در آنها آرامتر خوانده میشود، انتخاب بهتری هستند. روی یک آهنگ تمرکز کنید و تا حد امکان تمام آن را حفظ کنید و معانی تمام کلماتش را بفهمید. این کار برای یادگرفتن اصطلاحات و زبان عامیانه عالی است.
5. فیلم و سریال ببینید بخشی از صحبت کردن، شنیدن یا گوش دادن است. برای این کار، راحتترین انتخاب تماشای فیلم و سریالهای انگلیسی است. قطعا میخواهید با زیرنویس فیلمها را ببینید اما جلوی خودتان را بگیرید.
فیلمها انتخاب هوشمندانهای هستند، چون آنها را بارها و بارها میبینید و هرچه بیشتر تماشای آنها را تکرار کنید، نکات بیشتری یاد میگیرید. سریالها هم بسیار خوب هستند چون با کاراکترها ارتباط برقرار میکنید و به اینکه چطور صحبت میکنند بیشتر توجه میکنید و از آنها یاد میگیرید. 6. کارهای روزمرهتان را به انگلیسی تعریف کنید همانطور که روزتان را میگذرانید، با خودتان حرف بزنید. در حال انجام چه کاری هستید؟ چه احساسی دارید؟ چه چیزی میبینید، میچشید، میبویید یا میشنوید؟ چه چیزی لمس میکنید؟ به چه چیزی فکر میکنید؟ اکنون در حال خواندن این مقاله در سایت چطور هستید. احتمالا روی صندلی نشستهاید. به موسیقی گوش میدهید یا تلویزیون روشن است. احتمالات بسیار زیادی وجود دارند.
به گذشته و آینده نیز فکر کنید. قرار است چه کاری انجام بدهید؟ در گذشته چه کار کردید؟ باید به طور مداوم به آموزش زبان انگلیسی فکر کنید تا در این کار خبره شوید. هر چه بیشتر به انگلیسی فکر کنید، سریعتر پیشرفت خواهید کرد.
روش دوم: تقویت زبان انگلیسی با دیگران 1. آهنگ صدا را تقلید کنید
هر زبانی آهنگ مخصوص به خود را دارد. امکان دارد که در گرامر به شدت قوی باشید اما وقتی ریتم درستی نداشته باشید، به نظر نمیرسد که انگلیسی، زبان اول شماست. پس هر زمان با یک فرد انگلیسیزبان صحبت میکنید یا فیلم و سریال نگاه میکنید، به تأکیدها، تلفظ و احساسات افراد دقت کنید. چقدر دقیق میتوانید اینها را تقلید کنید؟
در هر جمله، بخشهایی وجود دارد که طولانیتر، بلندتر و با اوج بیشتری تلفظ میشود. مثلا در عبارت «rock and roll» اگر بگویید «rock AND roll» بسیار عجیب به نظر میرسد. اما تلفظ «rockin roll» طبیعیتر به نظر میرسد.
2. به حرکات دهان دیگران توجه کنید نه تنها هر زبان آهنگ خاص خود را دارد، بلکه حرکات خاصی از دهان یعنی حرکت لبها و زبان را میطلبد. شما میتوانید صدای صحیح را ایجاد کنید، اما اگر حرکت دهانتان درست نباشد، آن صدا درست بیرون نخواهد آمد.
نمیتوانید از یک نفر بخواهید که موقعیت کنونی زبانش را به شما بگوید. اما این کار را میتوانید بر روی زبان مادری خودتان امتحان کنید و زمان صحبت کردن به حرکات دهانتان توجه کنید. اگر کسی کلمهای میگوید که شما نمیتوانید به خوبی تقلید کنید، حرکات مختلف دهان را امتحان کنید تا به نتیجه برسید. 3. همیشه دفتر یادداشت و فرهنگ لغات همراهتان داشته باشید هرگاه با کسی صحبت میکنید یا مکالمهی دیگران را میشنوید و کلمهای جدید به گوشتان میخورد که معنای دقیقش را نمیدانید، آن را بنویسید و معنایش را پیدا کنید. به جای اینکه شب به مغزتان فشار بیاورید که «اون کلمه چی بود که معنیشو بلد نبودم؟»، بهتر است دفترچهای همراهتان باشد تا همیشه آن کلمه را به یاد داشته باشید.
البته فقط نوشتن کلمه و پیدا کردن معنایش کافی نیست. بلکه باید یاد بگیرید که از آن کلمه استفاده کنید. پس هنگام شب یا فردا، این کلمه را در حرفهایتان بگنجانید تا تبدیل به یکی از کلمات دایره لغاتتان شود.
4. کلاسهای مختلف را تجربه کنید
اگر به کلاسی میروید که هر روز هفته تشکیل میشود، بسیار عالی است. باید تا جایی که میتوانید در محیطی که انگلیسی صحبت میشود، قرار بگیرید. اما کار بهتر این است که به دو کلاس بروید تا همیشه در حال انگلیسی صحبت کردن باشید. یکی از این کلاسها میتواند کلاسی گروهی باشد که معلم گرامر و درسهای خستهکننده تدریس میکند و دیگری کلاسی دو نفره که به صحبتکردن شما دقیق توجه میشود. تعطیلات آخر هفته هم نباید خالی از انگلیسی باشد!
کلاسهای مختلف انگلیسی مثل تمرین لهجه، کسبوکار، سفر و غیره وجود دارد. با توجه به حوزهی مورد علاقه یا کاریتان، در این کلاسها شرکت کنید. مثلا اگر به آشپزی علاقه دارید، در کلاسهای تخصصی آشپزی به زبان انگلیسی ثبت نام کنید.
5. بهانهای برای انگلیسی صحبت کردن پیدا کنید برای اینکه انگلیسی صحبتکردنتان در سطح متوسط باقی نماند، باید کنترل زندگیتان را در دست بگیرید و انگلیسی را به آن وارد کنید. یعنی انگلیسی را به بخش جدانشدنی زندگی روزمرهتان تبدیل کنید، نه اینکه فقط در مدرسه یا کلاس زبان با آن سروکار داشته باشید. برای این کار چند ایده وجود دارد:
اگر دوستانی دارید که آنها هم انگلیسی میخوانند و حتی انگلیسی زبان اولشان نیست، میتوانید با صحبت کردن به زبان انگلیسی، به یکدیگر کمک کنید. با این کار، هم از یکدیگر یاد میگیرید و هم در محیطی بدون استرس انگلیسی میآموزید. خانهتان را به محلی برای خوشامدگویی به گردشگران و افراد خارجی تبدیل کنید. وبسایتهای مختلفی وجود دارند که با ثبت نام در آنها میتوانید پذیرای مهمانان خارجی باشید و اینطور مجبور هستید در خانه نیز انگلیسی صحبت کنید. تعدادی از این وبسایتها عبارتند از: AirBnB ،Couchsurfing ،Hospitality Club ،BeWelcome ،Global Free loaders. 6. با افراد به صورت آنلاین صحبت کنید اما اگر گردشگری به منزلتان نیاید چه باید کرد؟ کافی است به اتاقهای گفتوگو سر بزنید. بسیاری از افراد فقط به دنبال این هستند که با یک نفر حرف بزنند. اگر دوستی پیدا کنید، میتوانید علاوه بر گفتوگوی متنی، مکالمات صوتی یا تصویری هم داشته باشید.
اتاقهای گفتوگویی وجود دارند که به موضوعات مختلف میپردازند. اما بهتر است شما به اتاقی سر بزنید که مرتبط با علایقتان باشد.
اگر از این کار خوشتان نمیآید، به بازیهای ویدئویی تعاملی مثل دنیای وارکرافت (World of Warcraft) و زندگی دوم (Second Life) فکر کنید. در این بازیها میتوانید هویت مورد علاقهتان را داشته باشید و باز هم مهارت صحبت کردنتان را تقویت کنید.
به وبسایتهای PenPal World و Pen-Pal سر بزنید. در این وبسایتها فرد دیگری که آنسوی اینترنت است، نیز دارای دلایلی مشابه شماست.
روش سوم: آموزش ذهن 1. هر روز عبارات جدید یاد بگیرید
اگر از فرهنگ لغات جیبی و دفترچه یادداشت استفاده نمیکنید، باید به دنبال راه دیگری برای گسترش دایره لغاتتان باشید. مثلا در کتابهایی که میخوانید، وبسایتهایی که در آنها میگردید، فیلمی که میبینید، چند کلمهی جدید انتخاب کنید و پس از نوشتنشان، سعی کنید تا از آنها استفاده کنید. این تنها کاری است که باعث میشود کلمات در خاطرتان بماند.
اگر از این راه حل استفاده نکنید، پیشرفت نخواهید کرد. وقتی همهی کلمات را در دفتری داشته باشید، هر زمان که بخواهید میتوانید به آنها مراجعه کنید. هر از گاهی به این دفتر سر بزنید تا کلماتی را که فراموش کردهاید، به یاد بیاورید.
2. الفبای آوانگاری یاد بگیرید شاید این راه حل به نظر خستهکننده برسد، اما بسیار مؤثر است. الفبای آوانگاری بینالمللی سیستمی از نشانههاست که برای نشان دادن صداها به کار میرود. اگر به کلمهای برسید که ندانید چطور باید آن را تلفظ کنید، کافی است به این الفبا نگاه کنید. این سیستم به سادگی در دسترس است و شما با خواندنش میدانید که چطور باید تلفظ کنید.
از آنجایی که زبان انگلیسی ترکیبی از زبانهای مختلفی مثل آلمانی، فرانسوی و لاتین است، یاد گرفتن الفبای آوانگاری بینالمللی واقعا اهمیت دارد.
3. برای خودتان پاداش یا جریمه در نظر بگیرید شاید این کار به نظرتان کمی سختگیرانه باشد، اما امتحانش بیضرر است. مثلا میتوانید بر سر میز شام قانون «فقط انگلیسی» بگذارید و ببینید که رعایت آن چند دقیقه طول میکشد. شاید خیلی زود قانون شکسته شود اما اگر پاداش (مثلا اگر برای دو هفته فقط انگلیسی حرف بزنیم، برای شام به بیرون میرویم) یا جریمه (مثلا 1000 تومان برای هر باری که کسی به زبان مادری صحبت کند) تعیین شود، قطعا پایبندی به قانون «فقط انگلیسی» بیشتر میشود.
این قانون تنها برای خانه کاربرد ندارد و میتوانید از آن در کلاس زبان یا گروه دوستان هم استفاده کنید. مثلا هر کس انگلیسی صحبت نکرد، باید دفعهی بعد به همه ناهار بدهد.
4. اشتباهاتتان را بیش از حد بزرگ نکنید اگر در کنار یک انگلیسیزبان قرار بگیرید، ممکن است به سادگی مغزتان قفل کند، بدنتان سرد شود و همهی کلمات انگلیسی که بلد بودید از یادتان برود. احتمالا نتیجهاش هم با لکنت حرف زدن و احساس بد داشتن است و اینکه دیگر نمیخواهید انگلیسی صحبت کنید. اما بهتر است بدانید که این اتفاق فقط برای شما نمیافتد!
همهی ما این اتفاق را تجربه میکنیم و فقط باید بدانیم که اصلا اتفاق بزرگی نیست، خیلی سریع تمام میشود و هیچکس به خاطر آن، شما را قضاوت نمیکند. انگلیسی به حدی در سراسر جهان گسترش یافته است که حتی انگلیسیزبانها خودشان نیز در یک سطح نیستند!
5. صبور باشید
صرفنظر از همهی راهکارها، باید صبر داشته باشید. یاد گرفتن یک زبان، فرایندی است که میتواند حتی سالها طول بکشد. اگر از خودتان خسته شوید، ممکن است بخواهید یادگیری را کنار بگذارید که قطعا بدترین نتیجهای است که میتوانید به دست آورید. پس خیلی به خودتان سخت نگیرید. بالاخره یاد خواهید گرفت. باید به خودتان اعتماد کنید.
بهترین کار برای تقویت روحیه، بررسی میزان پیشرفتتان است. پس همان دفترچهی لغات را همیشه همراه داشته باشید و همواره آن را مرور کنید تا ببینید چقدر کلمات جدید یاد گرفتهاید و بعدا میبینید که بسیاری از کلماتی که روزی برایتان دشوار بودند، الان به سادگی در مکالماتتان استفاده میشوند. این یادآوری، انگیزهی شما را بیشتر خواهد کرد.
[ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/14 ] [ 8:56 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
یادگیری زبان انگلیسی دغدغهی بسیاری از ماست. بسیار پیش آمده که از من میپرسند زبان را چگونه بیاموزیم؟ قبل از اینکه توضیحات آموزشی بدهم چند نکته لازم است : 1) من تا کنون نتوانستهام کلاس آموزش زبان انگیسی شرکت کنم. زمانی پولش نبود و این روزها وقتش. البته همیشه از همکارانم برای شرکت در این کلاسها حمایت کردهام. 2) مهارت من در زبان انگلیسی هنوز هم خوب نیست. بنابراین شاید توصیههای من بهترین نباشد. البته یک بار از هم از روی بیکاری تافل دادم که تا آنجا که به خاطر دارم از 120 نمره حدود ده نمره کم آوردم که ظاهراً میگویند خیلی بد نیست. اما در حرف زدن لهجهی مزخرف مخصوص خودم را دارم! (نه آمریکایی نه بریتیش) و در نوشتن گاهی خطاهای گرامری دارم. اگر چه واقعیت این است که در خواندن متون انگلیسی از فارسی سریعتر هستم. 3) روشی که من اینجا مطرح میکنم کاملاً شخصی است. نمیدانم برای دیگران هم مفید است یا نه. اما من از راهنمایی با این روش شروع کردم و از زمانی که در حدود 20 سالگی با گروههای مختلف از کشورهای دیگر مواجه شدم تا امروز، همیشه جلساتم را خودم مدیریت کردهام و بسیاری از اوقات نیز نقش مترجم همزمان را داشته ام. بنابراین گفتم در اینجا این روش را شرح دهم تا شاید برای دیگران هم مفید باشد: گام صفر: در یادگیری زبان انگلیسی وسواس را کنار بگذارید. افراد زیادی آمادهاند تا برای شما در یادگیری زبان انگلیسی (آگاهانه یا ناخودآگاه) مشکل ایجاد کنند! سریع از شما میپرسند: از روی کدام کتاب میخوانی؟ کدام کلاس میروی؟ لهجهی آمریکایی را ترجیح میدهی یا بریتیش را؟ وااااای! لهجهات فاجعه است! لحنت خراب است. Big با Large فرق دارد! کاربرد Between و Among متفاوت است و … شاید حرفهای این دوستان درست باشد. اما یک مشکل وجود دارد. ما در زبان خودمان هم هزار جور غلط و اشتباه داریم. کلمات فارسی را با پسوند عربی جمع میبندیم. تلفظهای متفاوت داریم. کنایهها و ضربالمثلهایی داریم که صد کیلومتر آن طرف تر کسی متوجه نمیشود. لهجههای اقوام دیگر را مورد شوخی قرار میدهیم! پس اینها نمیتواند مانع یادگیری باشد. دوستی داشتم که یک بار به من گفت: در تلفظ کلمات راحت باش. هر چقدر که پرت و پلا هم تلفظ کنی میتوانی روستایی را در آمریکا یا انگلیس بیابی که آن واژه را مثل تو تلفظ کنند! ضمناً اگر مصاحبههای بی بی سی و سی ان ان و شبکههای بزرگ جهان را ببینید خواهید دید که بسیاری از افراد با اعتماد به نفس کامل و با نادرست ترین و غیر قابل فهم ترین لهجه صحبت میکنند. پس اعتماد به نفس داشته باشید! به من هر وقت میگویند آمریکن صحبت میکنی یا بریتیش؟ میگویم: ایرانیش! اگر هنوز این مسئله به باور درونی شما تبدیل نشده، یک راهکار ساده اما اثربخش برای شما دارم. نام نسیم طالب را در اینترنت سرچ کنید. نسیم طالب یکی از بزرگترین نویسندگان و نظریه پردازان معاصر در حوزه اقتصاد است که کتابهایش شهرت جهانی دارد و در وال استریت و بسیاری از مراکز بزرگ اقتصادی جهان سخنرانی دارد و دستمزد سخنرانی او در هر ساعت چند دههزار هزار دلار است. حالا ده دقیقه وقت بگذارید و یک مصاحبه به زبان انگلیسی از نسیم طالب را که برای شما انتخاب کردهام گوش بدهید (مفهوم مهم نیست. فقط به تسلط کلامی او توجه کنید):
سوال کننده انگلیسی زبان Native است و نسیم طالب هم طرف مقابل اوست. این سطحی از سخنوری است که برای دنیا مطلوب است و پادکست آن هم عرضه میشود و شنیده میشود. فکر نمیکنید بسیاری از ما انتظار بیشتری از خود داریم و واقعاً گرفتار کمال طلبی شدهایم؟ گام اول: نقش کلمات در مکالمه به زبان انگلیسی یا هر زبان دیگر به هر حال بدون شناخت کلمات نمیتوان به زبان دیگری حرف زد! اما اینجا آن قانون معروف 80-20 وجود دارد. با 20? تلاش نسبت به حرفهای ترین کسانی که به زبان خارجی مسلط هستند، میتوانیم 80? توانمندی آنها را کسب نماییم. پیشنهاد من قبل از هر کاری، مراجعه به لیست 1000کلمهی پرکاربرد زبان انگلیسی است. فایل PDF هزار کلمه پرکاربرد در آموزش زبان انگلیسی را میتوانید از طریق لینک زیر دانلود کنید: هزار کلمه که در زبان انگلیسی بیش از سایر کلمات کاربرد دارند یک سوم کل نوشتههای انگلیسی جهان فقط با همان 25 کلمهی اول لیست اشغال شده است! اگر 100 کلمهی اول را بدانید نیمی از کل متون انگلیسی جهان را میفهمید! و 300 کلمهی اول 65? از کل نوشتههای مکتوب زبان انگلیسی را به خود اختصاص میدهند. پیشنهاد میکنم ترجمهی تک تک این لغتها را پیدا کنید و به تدریج آنها را حفظ کنید. اگر لیست هزار کلمهای فوق، به نظر شما ابتدایی و ساده است و یک لیست حرفهای تر را برای یادگیری زبان انگلیسی ترجیح میدهید، پیشنهاد میکنم لیست زیر را دانلود و مطالعه کنید: سه هزار کلمه پرکاربرد انگلیسی (به تفکیک گفتاری – نوشتاری) در این لیست، کنار هر کلمه، علامتهای S1 و S2 وS3 و W1 و W2 و W3 را مشاهده میکنید. S اول کلمه Spoken و مربوط به میزان استفاده در زبان انگلیسی شفاهی است و W مربوط به کلمه Written و مربوط به میزان استفاده در زبان انگلیسی مکتوب است. بنابراین مثلاً S1 در کنار یک کلمه، یعنی این کلمه در هزار کلمه پرکاربرد زبان انگلیسی است و W2 در کنار یک کلمه، یعنی آن کلمه از نظر کاربرد مکتوب در زبان انگلیسی، رتبهای بین هزار و دو هزار دارد. گام دوم: یادگیری زبان انگلیسی از طریق دفتر خاطرات روزانه یکی از مشکلاتی که در آموزش زبان انگلیسی و سایر زبانها به شکل رسمی وجود دارد این است که نخستین درسهای آموزش زبان انگلیسی در اکثر کتابها با مراجعه به فرودگاه و هتل و تاکسی و پاس کنترل و … آغاز میشود. این درحالی است که ما به ندرت به این مکالمات نیاز داریم. به همین دلیل، این مکالمات خیلی زود به فراموشی سپرده میشوند. اگر گام اول را انجام دادهاید (حالا نمیگویم هر هزار کلمه اما لااقل 300 کلمهی اول را حفظ هستید) هر روز یک پاراگراف گزارش کار روزانهی خودتان را به زبان انگلیسی بنویسید. اینکه از صبح چه کار کردهاید. کجا رفتهاید. چه اتفاقهای خوب یا بدی افتاده و … هر جا هم که لغت خاصی را نمیدانستید آن را فارسی بنویسید. مثلاً میخواهید بنویسید فکر میکنم خیلی بیادب بودم… اما معادلی برای بی ادب نمیشناسید. بنویسید: بی ادب I think I was so شاید به نظرتان این کار مسخره باشد. اما اثر مهمی دارد: شما به تدریج میفهمید که در زندگی روزانهی خود به کدام واژهها بیشتر نیاز دارید. ضمن اینکه ممکن است فرصت کنید و از داخل دیکشنریهای فارسی به انگلیسی واژهی مناسب را پیدا کنید. اگر هم نشد مهم نیست. همیشه جایی در مغز شما باز میماند که: «من معادل انگلیسی بی ادب را نمیدانم!». اولین بار که یک جا در یک متن با این واژه برخورد کنید به دلیل اینکه مغز شما مدت طولانی در ناخودآگاه منتظر این واژه بوده، بلافاصله آن را میبیند و به خاطر میسپارد و بعید است به زودی آن واژه را فراموش کنید. پیشنهاد جدی من این است که اگر در یادگیری زبان انگلیسی کمی پیشرفت کردید و احساس کردید که حتی میتوانید در حد چند جمله هم بنویسید، یک وبلاگ انگلیسی کوچک راه اندازی کنید. این کار چند خاصیت دارد. مهمترین آن این است که شما را وادار به نوشتن میکند. مطمئن باشید دیر یا زود گوگل در برخی جستجوها نوشتههای شما را معرفی خواهد کرد و وبلاگ شما پس از ده یا بیست مطلب، بازدیدکنندگان غریبه هم خواهد داشت. دیدن تعداد بازدیدکنندههای روزانه به یک بازی تبدیل میشود و احساس میکنید که باید بیشتر بنویسید. اجازه بدهید که صادقانه بگویم که من هم چنین کاری کردهام. چند وقت پیش وبلاگ Webmindset را راه اندازی کردم. شاید برایتان جالب باشد که با وجودی که خواندن و درک مطلب من خوب بود، برای نوشتن اولین مطلب که بسیار ساده و کوتاه است، چند ساعت وقت گذاشتم. تازه میدیدم که چقدر به واژهها بیتفاوت بودهام. چقدر کلمهها را همیشه خواندهام اما برای به کار بردن آنها در جملات مشکل دارم. این روزها هنوز برای بهتر شدن زبانم هفتهای دو یا سه مطلب در آنجا مینویسم. هنوز هم میدانم که اشتباهات مختلف در انتخاب کلمات و گرامر دارم. اما برایم مهم نیست. اگر نتوانم بدون خجالت و با غلط در مقابل دیگرانی که نمیبینم حرف بزنم، چگونه میخواهم بعداً در مقابل کسانی که میبینم، حرف بزنم و صحبت کنم؟ گام سوم: نقش گرامر در یادگیری زبان انگلیسی کمتر فارسی زبانی را میبینید که بتواند گرامر زبان خودش را توضیح دهد. هنوز هم تفاوت ماضی استمراری و حال ساده و ماضی بعید و … را خیلیها نمیدانند. به نظر میرسد یادگیری گرامر به صورت مجموعهای از فرمولها، کاری زمانبر و کم خاصیت باشد. ضمن اینکه به شدتفرّار محسوب میشود. ما در زبان مادری خودمان، گرامر را از روی زشتی و زیبایی جملات میفهمیم: «دلم خواهد خواست برویم ساندویچ میخوردیم!» جملهی نادرستی است. نه فقط به دلیل عدم تطبیق زمان افعال. بلکه به دلیل اینکه این جمله «زشت» است و ما تا کنون آن را ندیدهایم. من برای یادگیری گرامر زبان انگلیسی از اول راهنمایی تا امروز، روزانه یک پاراگراف متن انگلیسی را از روی کتاب یا مجله یا اینترنت، بازنویسی میکنم. با این کار به تدریج ذهنم قضاوتی در مورد زشت و زیبا بودن جملات پیدا میکند که میتواند در درستتر حرف زدن کمکم کند. اگر هم برای یادگیری زبان انگلیسی و گرامر آن حوصلهی بیشتری دارید، گزینهی جالبی هم دارم: در سایت BestAnwer فهرستی از سرویس های رایگان آنلاین اصلاح گرامر نوشته های زبان انگلیسی شما ارائه شده است: فهرست بهترین نرم افزارهای اصلاح گرامر در زبان انگلیسی هر کدام از آن پنج سرویس، ویژگی های خود را دارند. اما برای آموزش زبان انگلیسی به نظرم گزینه های اول و دوم (Paperrate و Grammarly) بهتر هستند. گرامرلی، نسخهی پولی هم دارد که میگوید نکات پیشرفته تری را به شما خواهد گفت. من دو سال است که نسخه پولی آن را هم امتحان کردهام. در حدی نیست که بخواهید پولش را بدهید یا اگر از نسخهی رایگان استفاده میکنید، احساس بدی داشته باشید. به نظرم نسخهی رایگان کاملاً کافی است. گام چهارم: ایجاد انگیزه در یادگیری زبان انگلیسی خواندن متنهای طولانی خیلی انرژی و حوصله میخواهد. به نظر من برای یادگیری زبان انگلیسی از متنهای کوتاه شروع کنید. در آموزش زبان انگلیسی نقل قولها عالی هستند. اگر موضوع خاصی مورد علاقهی شماست یا فرد خاصی مورد علاقهتان است در سایتهای نقل قول، جملاتی مربوط به آن فرد یا موضوع را پیدا کنید و یادداشت کنید. ممکن است بعضی جملات را متوجه نشوید. مهم نیست. بدون نگرانی به سراغ جملات دیگر بروید. من برای نقل قول انگلیسی معمولاً سراغ یکی از این سایتها میروم: Brainy Quote Good Reads WikiQuote Quote Garden
عادتها و تجربههای آموزش زبان انگلیسی و یادگیری آن پی نوشت خیلی نامربوط: عذر میخوام که این مطلب رو اینجا مینویسم. اما چون خیلی از دوستان از طریق سرچ گوگل به این صفحه میرسند، لازمه توضیح بدم که فعالیت اصلی من، آموزش زبان نیست و در حوزه مذاکره تجاری فعالیت میکنم و طبیعتاً تجربهی من در زبان، صرفاً به مذاکرههایی که در نقاط مختلف دنیا انجام میدهم مربوطه. اگر با فضای اینجا آشنا نیستید، شاید براتون جالب باشه که بدونید من معمولاً فایلهای صوتی زیادی رو به صورت رایگان در حوزهی مهارت ارتباطی و مذاکره ضبط میکنم و روی سایت قرار میدم. شاید دوست داشته باشید بهشون سر بزنید. طبیعیه که شکل فایلها خیلی هم حرفهای نیست و خیلیهاش با موبایل ضبط شده. چون یک کار تجاری نیست. ولی خودم دوستشون دارم و فکر میکنم گوش دادنشون بد نباشه. فایلهای صوتی مذاکره رو به اسم رادیو مذاکره گذاشتم و فایلهای صوتی توسعه مهارتهای فردی رو به اسم رادیو متمم. [ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/14 ] [ 8:54 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
اگر به هر دلیلی میخواهید زبانی را یاد بگیرید باید بتوانید در چند زمینهی مختلف از آن زبانِ جدید مهارت پیدا کنید، مثلا مهارتهای شنیداری، خواندن و درک مطلب، نوشتن، و البته مکالمه. باید حرف زدن خود را قوی کنید. رسیدن به تبحر در همهی این مهارتها برای داشتن ارتباط موثر با گویندگان یک زبان ضروری است. از این بین مهارت در مکالمه، مزیت خاصی را برایتان فراهم میکند. شما میتوانید کلمات را به روشی معنیدار در کنار هم قرار دهید و در ارتباطات معمول روزمره افکار و احساسات خود را با سایرین در میان بگذارید. به علاوه با صحبت کردن میتوانید از فرصتها بیشتر و بهتر استفاده کنید. در این مقاله میخواهیم نکاتی را از زبان مدرسین باتجربه برای تقویت مهارت مکالمه انگلیسی به شما پیشنهاد کنیم.
1. دنبال میانبُر و جادو نباشید هیچ راه جادویی و با تاثیری فوقالعاده خاص وجود ندارد که بتواند به سرعت مهارت زبان شما را به حد عالی برساند. البته روشهای گوناگونی وجود دارند که برخی از دیگری کاراتر هستند. برای مثال، در یک دورهی مناسبِ آموزش زبان باید تمام جنبههای زبان تقویت شود (مکالمه، توانایی شنیداری، لغت، گرامر، خواندن و نوشتن). اگر هر یک از اینها حذف شوند زبانآموز در زبان تازه به مهارت کامل نخواهد رسید.
از طرفی هر روش برای فردی مناسب است و برای دیگری نیست. مثلا حفظ کردن برای من کار راحتی است، اما برخی از این کار متنفرند. همچنین برخی زبانآموزان انگلیسی را به سادگی از طریق مکالمهی غیررسمی میآموزند، اما برخی دیگر روشهای منظمتر را ترجیح میدهند.
فارغ از اینها، رسیدن به توانایی گویندگان بومیِ هر زبانی نیازمند طی کردن فرایندی طولانیمدت است. اگر کسی به شما میگوید که یک «راه جادویی» برای سریع پیمودن آن سراغ دارد، حرفش را باور نکنید.
2. درگیر گرامر نشوید به نظر عجیب میرسد اما این یکی از مهمترین مواردی است که در بهبود مکالمه به کمکتان میآید. البته اگر قرار است امتحان زبان بدهید، لازم است گرامر بخوانید، ولی اگر قرار است مثل یک انگلیسی زبان حرف بزنید باید بدون خواندن گرامر آن را یاد بگیرید. گرامر خواندن سرعت شما را کاهش میدهد و گیجتان میکند و وقتی بخواهید حرف بزنید جای اینکه مثل اهل آن زبان جملات به طور طبیعی از زبانتان بیرون بیاید درگیر فکر کردن به قوانین گرامری میشوید. یادتان باشد تنها عدهی کمی از انگلیسیزبانان هستند که بیش از 20 درصد همهی قوانین گرامر انگلیسی را میدانند. کدام یک از شما موقع حرف زدن به فارسی، فکر میکند صفت مفعولی و اضافهی توصیفی چیست و چگونه به کار میرود؟ اگرچه احتمالا کسی که مشغول یادگیری فارسی است خود را درگیر این اسامی خواهد کرد. اما چه کسانی راحت حرف میزنند بدون اینکه بدانند قواعد گرامری پشت هر جمله چیست؟ گویندگان اصلی هر زبان. در عوض چه کسی است که به سوالات گرامری راحت پاسخ میدهد؟ یادگیرندگان هر زبان.
حالا انتخاب کنید که میخواهید تعریف افعال سببی را در انگلیسی از بر کنید یا میخواهید مثل یک انگلیسی زبان حرف بزنید؟
یک راه ساده این است که زمان مطالعهی خود را بین مهارتهای مختلف زبان تقسیم کنید.
3. با عبارات طرف باشید نه کلمات
بسیاری تلاش میکنند کلمات جدید را بیاموزند و بعد آنها را در جملهای کنار هم قرار دهند تا یک جملهی مناسب به دست آورند. گاهی شگفتآور است که یک زبانآموز چه تعداد کلمه بلد است، اما قادر نیست یک جملهی درست با آنها بسازد. دلیل این مشکل این است که چنین فردی کلمات را یاد گرفته است و نه عبارتها را. وقتی یک نوزاد آموختن زبان مادری خود را آغاز میکند کلمات و عبارتها را در کنار هم میآموزد. بر همین اساس شما باید عبارات را هم یاد بگیرید.
اگر 1000 لغت بدانید، ممکن است نتوانید حتی یک جملهی درست بسازید. اما اگر یک عبارت را یاد بگیرید، صدها جملهی صحیح میتوانید بسازید. اگر 100 عبارت بلد باشد شگفتزده میشوید که میتوانید چه تعداد جملهی درست با آنها بسازید. در نهایت اینکه تنها با آموختن 1000 عبارت میتوانید خود را یک متکلم عالی زبان انگلیسی حساب کنید.
4. از زبان مادریتان به انگلیسی ترجمه نکنید
وقتی قرار است انگلیسی صحبت کنید ترجمه از زبان مادری شما را به اشتباه میاندازد. ترتیب کلمات فارسی در جمله متفاوت از انگلیسی است و ترجمه شما را کُند و جملاتتان را اشتباه خواهد کرد. به جای این کار عبارتها را یاد بگیرید تا مجبور نباشید به کلماتی که دارید به کار میبرید فکر کنید. فرایند جملهسازی باید خودکار باشد.
مشکل دیگر در ترجمه این است که سعی میکنید گرامری که آموختهاید را در آن لحاظ کنید. ترجمه از زبان مادری و فکر دربارهی گرامر جملات، کار اشتباهی است و باید از آن بپرهیزید.
5. علاوه بر اینکه به گرامر و ترجمه فکر نمیکنید، از اشتباه کردن هم نترسید از بزرگترین «موانع ذهنی» برای زبانآموزان نگرانی دربارهی اشتباه کردن یا شرمندگی از این است که حرف زدنشان بدون اشکال نباشد. به یاد داشته باشید که توانایی برقراری ارتباط، از بینقص بودن اهمیت بسیار بیشتری دارد.
یک مثال :
تصور کنید کسی این جمله را میگوید:
“Yesterday I go to party in beach”
این جمله به لحاظ گرامری اشتباه است و باید به این صورت نوشته شود:
“Yesterday I went to a party on the beach”
میبینید که با وجود اشتباه در جملهی اول هنوز معنا با موفقیت منتقل شده است. بدون شک شما دلتان میخواهد به مرور زمان اشتباهات خود را اصلاح کنید. اما برای مکالمهای معمولی آرامش خود را حفظ کنید و به خاطر بیاورید که اشتباهات مرگآفرین نیستند، چیزی که اهمیت دارد ارتباط برقرار کردن است.
6. خواندن و گوشکردن کافی نیست، آنچه را میشنوید در مکالمه به کار ببرید
خواندن، شنیدن و حرف زدن مهمترین جنبههای یک زبان هستند. هرچند برای اینکه در زبانی روان باشید کافی است که بتوانید به آن زبان حرف بزنید. اینکه نوزادان و کودکان در ابتدا حرف زدن را میآموزند عادی است. آنها ابتدا به روانی زبان مادری خود را میآموزند و آنگاه شروع به خواندن و سپس نوشتن میکنند. بنابراین طریقهی طبیعی زبانآموزی عبارت است از گوش کردن، حرف زدن، خواندن و در آخر نوشتن.
مشکل اول این عجیب است که در مدارس ابتدا خواندن، بعد نوشتن، سپس گوش دادن و در آخر مکالمه و حرف زدن را آموزش میدهند. در روشهایی از آموزش زبان (ESL) ترتیب به این صورت است: خواندن، گوش کردن، حرف زدن و نهایتا نوشتن. در روش ESL خواندن بر خلاف روش طبیعی در اولین مرحله قرا میگیرد، زیرا دانشآموز نیاز به متنی دارد که درک مطلب را با آن انجام دهد و به این وسیله بتواند زبان را یاد بگیرد.
مشکل دوم دلیل اینکه بسیاری از مردم فقط میتوانند انگلیسی را بخوانند و بنویسند، این است که فقط این دو مهارت را تمرین میکنند. شما برای اینکه بتوانید روان حرف بزنید نیاز دارید که مهارت مکالمه را نیز تمرین کنید. در بخش شنیداری تمرینات زبان متوقف نشوید، زمانی که زبان میخوانید فقط گوش ندهید. چیزی که میشنوید را خودتان نیز تکرار و تمرین کنید. تکرار کردنِ آنچه شنیدهاید را ?آنقدر انجام دهید تا مغز و زبانتان برای تولید بدون زحمتِ کلمات در گفتار پرورش پیدا کنند.
7. خود را در انگلیسی غرق کنید
حرف زدن به یک زبان، ربطی به هوش ندارد. هر کس میتواند یاد بگیرد به هر زبانی حرف بزند. تمام افراد دنیا که به زبان خودشان حرف میزنند گواه این ادعا هستند. هر فردی میتواند حداقل به یک زبان صحبت کند. چه باهوش باشید یا نه، قادرید به یک زبان صحبت کنید.
قدرت تکلم به زبان مادری ناشی از بودن در معرض آن زبان است. در ایران زبان فارسی را دائما میشنوید و خودتان به فارسی حرف میزنید پس مشکلی در فارسی ندارید. بسیاری از افرادی که زبان انگلیسی قوی دارند در یک کشور انگلیسی زبان زندگی کرده یا در مدارس انگلیسی زبان درس خواندهاند. دلیل پیشرفت این عده در زبان انگلیسی به دلیل تماس دائمی با افرادی بوده که به آن زبان حرف میزدهاند.
البته افرادی هم هستند که علیرغم زندگی خارج از کشور مهارت زبانی چندانی ندارند. علت این است که این افراد با انگلیسیزبانهای همان کشور مراودهی کمی داشته و دوستان خود را از میان همزبانانشان انتخاب کردهاند، بنابراین تمرین کافی در زبان جدید نداشتهاند.
نیازی نیست که برای روان بودن در انگلیسی به کشور انگلیسیزبان سفر کنید. تنها کافی است که اطراف خودتان را از انگلیسی سرشار کنید. هر روز باید به این شیوه زبانتان را تقویت کنید حتی شده روزی ده دقیقه بهتر است تا یک ساعتِ روزهای جمعه. برای اینکه انگلیسی را در برنامهی روزانهتان بگنجانید:
– وقتی در مسیر رفتن به محل کار یا دانشگاه هستید به فایلهای صوتی انگلیسی گوش دهید.
– اخبار روزانه را به جای زبان فارسی به زبان انگلیسی بخوانید.
– سعی کنید وقتی مشغول کارهای خانه یا ورزش هستید، به انگلیسی فکر کنید.
– مقالات انگلیسی بخوانید، به پادکستهای انگلیسی گوش بدهید و ویدیوهای انگلیسی دربارهی موضوعات مورد علاقهتان را دنبال کنید (مهم است که در فرآیند یادگیری زبان لذت ببرید، به این نحو با سرعت بیشتری پیشرفت میکنید.)
– با دوست خود قرار بگذارید که از این به بعد میخواهید برای مکالمه فقط از انگلیسی استفاده کنید. 8. برای مطالعه از منابع متناسب استفاده کنید این ضربالمثل که «کار نیکو کردن از پُر کردن است» چندان هم مطابق واقعیت نیست. تمرین و تمرین تنها به دائمی کردن آنچه تمرین میکنید میانجامد. اگر با جملاتِ اشتباه تمرین کنید، در گفتن جملهی اشتباه مهارت پیدا میکنید. بنابراین باید منابع مطالعاتیای را انتخاب کنید که مناسب باشند، بین مردم متداول باشند و بتوانید به آنها اطمینان کنید.
برای مثال مطالعهی اخبار توسط بسیاری از زبانآموزان اشتباه است. زیرا زبان اخبار رسمیتر از گفتارهای روزمره است و محتوای آن بیشتر سیاسی است که در زندگی روزمره کاربرد ندارد. مهم است که شما متوجهی اخبار شوید، اما فهمیدن این منبع رسمی با کاربرد نامتداول مربوط به زمانی است که یادگیری مطالب پایهای انگلیسی را به انجام رسانده و بخواهید در سطح پیشرفتهتر عمل کنید.
همچنین آموختن زبان همراه با یک دوست که زبان مادریاش انگلیسی نیست، خوبیها و بدیهای خود را دارد که باید مراقب آنها باشید. تمرین با یک فرد غیرانگلیسیزبان امکان تمرین را برای شما فراهم میآورد، میتوانید برای هم انگیزه باشید و اشکالات ابتدایی یکدیگر را گوشزد کنید. اما در عین حال ممکن است وقتی نتوانید جملهی درست یا نادرست را از هم تشخیص دهید اشکالات یکدیگر را کپیبرداری و تکرار کنید. بنابراین از زمان این تمرینها برای تکرار و استفادهی جملات درستی که از منابع معتبر آموختهاید استفاده کنید نه برای اینکه یاد بگیرید چطور جملهبندی انجام دهید.
9. انگلیسی را از منابع خیلی متنوع بخوانید و بشنوید گفتیم که اگر تنها به دیدن و خواندن اخبار به زبان انگلیسی اکتفا کنید، آنچه یاد میگیرید زبانی تقریبا رسمی است و آنچه یاد نمیگیرید زبانِ معمولی مکالمههای روزمره بین دو انگلیسیزبان است که معمولا پر از اصطلاحات و عبارات غیررسمی است.
از سوی دیگر، اگر تنها به گوش دادن به موسیقی و دیدن فیلم بسنده کنید، ممکن است نتوانید یک مقالهی دانشگاهی را متوجه شوید یا بنویسید، و اگر انگلیسی را تنها برای محل کار استفاده کنید، برای استفاده در موقعیتهای دیگر، لغت سراغ نخواهید داشت.
به همین دلیل سعی کنید از منابع متنوعی نظیر منابع زیر بهره ببرید:
– منابع تخیلی و غیرتخیلی
– رسمی و غیررسمی
– سخنرانی و مکالمه
– متون جدی و متون طنز
و …
10. یک همراه برای مکالمه کردن پیدا کنید
نمیتوانید انگلیسی را تنها با مطالعه یاد بگیرید، باید از آن استفاده کنید. اگر کسی را ندارید که با شما انگلیسی حرف بزند، میتوانید از طریق سایتهای «تبادل مکالمه» آنلاین، کسی را برای همراهی پیدا کنید. در این سایتها میتوانید متکلمان بومی یک زبان را پیدا کنید که میخواهند زبان بومی شما را بیاموزند. به این شکل در یک همکاری متقابل به تمرین و آموزش زبان یکدیگر کمک میکنید.
حداقل یک بار در هفته با این فرد مکالمه کنید، این کار برای تمرین و افزایش اعتماد به نفس شما ضروری است.
اینها برخی از سایتهای تبادل مکالمه هستند:
conversationexchange sharedtalk englishbaby speaking24 11. در افکارتان انگلیسیزبان شوید این نکته برای رسیدن به روانی و فصاحت در انگلیسی بسیار کلیدی است. اما چطور میتوان این کار را انجام داد؟ برای آموزش زبان انگلیسی، این کار را طی مراحل زیر قدم به قدم انجام دهید:
الف) در ابتدا سعی کنید در فکرتان از کلمات انگلیسی استفاده کنید، در این مرحله نیاز نیست از جملهبندی استفاده کنید:
مثلا: وقتی از خواب بیدار میشوید فکر کنید: toothbrush, bathroom, eat, banana, coffee, clothes, shoes
ب) کمکم با ساختار جمله انگلیسی فکر کنید:
مثلا: I’m eating a sandwich
ج) در مرحلهی بعد میتوانید تمام مکالمات و اتفاقات را در ذهن خودتان به انگلیسی مرور کنید
میتوانید برای مثال و اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.
این روش یکی از بهترین روشها است، زیرا اگر اشتباه کنید کسی متوجه نمیشود! دلیل دیگر این است که میتوانید هر وقت و هرجا خواستید با این روش، تمرین کنید و نیازی به کلاس و کتاب ندارید. یادتان باشد که هر چه زودتر عادتِ فکر کردن با زبان انگلیسی را تمرین کنید، روان حرف زدن برایتان آسانتر خواهد شد.
12. از لغات متفاوت برای بیان حرفتان استفاده کنید
خلاق باشید. دو مانع بزرگ در راه روان حرف زدن یکی کمبود لغت و دیگری مکث و تردید است. وقتی نظری داشته باشید که نتوانید آن را به انگلیسی بیان کنید تا حد زیادی دستپاچه میشوید. به جای دستپاچه شدن، اگر لغت خاصی که مد نظر دارید نمیدانید به راههای دیگری که برای بیان نظرتان وجود دارد فکر کنید.
مثلا: در یک بحث راجع به آشپزی، زبانآموزِ من کلمهی معادل پیاز را نمیدانست، بنابراین به جای آن گفت: «سبزی سفیدرنگی که وقتی آن را میبُرید اشکتان در میآید»، یک توصیف عالی، و من کاملا متوجه منظور او شدم.
این مسئله برای جملات انگلیسی هم اهمیت دارد. گاهی ممکن است بخواهید چیزی را به طریقهی خاصی بگویید، زیرا مشغول ترجمهی مستقیم آن از زبان مادریتان هستید، اما نمیدانید که عبارت را چطور به صورت انگلیسی سازماندهی کنید. قطعا تمرین فکر کردن مستقیم به زبان انگیسی کمک میکند با این مشکل روبهرو نشوید. علاوه بر آن سعی کنید با ذهنی باز و منعطف به راههای گوناگونی که برای گفتن پیامی واحد در اختیار دارید فکر کنید.
انگلیسیزبانها هم راههای مختلفی برای بیان یک پیام واحد دارند. کافی است به لیست عبارات مختلفی که برای سلام کردن و خداحافظی در انگلیسی وجود دارد، نگاهی بیندازید.
13. با خودتان به زبان انگلیسی صحبت کنید
این روش برای پرورش روانی کلام و تقویت اعتماد به نفس عالی عمل میکند. وقتی با خودتان حرف میزنید فشاری برای بینقص بودن احساس نمیکنید و کسی هم اشتباهات شما را نمیشنود.
برای پیدا کردن موضوع صحبت میتوانید به این وبسایت سری بزنید.
تصور کنید که فردی در حال پرسیدن سوال از شما است، حالا با صدای رسا به سوالات او پاسخ دهید. بله ممکن است کمی احمقانه به نظر برسد اما میتوانید وقتی تنها هستید این کار را انجام دهید. این کار قدم موثری برای تمرینِ عملی مطالب انگلیسیای است که آموختهاید.
14. ناامید نشوید و هرگز آموختن را متوقف نکنید زبانآموزان زیادی داشتهام که بعد از چند سال زبان خواندن آن را رها کرده و بعد از مدتی دوباره آغاز به یادگیری کردهاند. باز برای مدتی طولانی وقفه داشته و دوباره شروع کردهاند. شاید شما هم این کار را کرده باشید. مشکل اینجا است که اغلب با هر بار توقف، آنچه تا کنون آموختهاید را از دست میدهید و بنابراین رسیدن به سطح عالی زبان خیلی خیلی طولانی میشود. اما خبر خوب این است که برای روان شدن زبان انگلیسیتان لازم نیست نابغه باشید، تنها لازم است در تمرین و صرف وقت استمرار داشته باشید. اگر اینگونه عمل کنید حتما به هدف مهارت بالا در زبان انگلیسی دست پیدا میکنید. [ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/14 ] [ 8:52 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
همهی ما دوست داریم فیلمهای آمریکایی بدون زیرنویس تماشا کنیم، بهراحتی به کشورهای دیگر سفر کنیم و با گردشگران دیگر انگلیسی صحبت کنیم. بههمیندلیل در سالهای اخیر تعداد کسانیکه به یادگیری زبان انگلیسی روی آوردهاند بهشدت افزایش یافته است. اما چند درصد از ما میتوانیم با لهجه انگلیسی صحبت کنیم؟ در این مقاله چطور شما را با اهمیت تسلط بر لهجه انگلیسی و 4 راهکار کاربردی برای یادگیری لهجه انگلیسی آشنا خواهیم کرد.
چگونه دایره لغات انگلیسی خود را افزایش دهیم؟ بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی در منزل اگر با وجود تحصیلات دانشگاهیِ زبان انگلیسی و یادگیری تمام اصول و قواعد آن، باز هم احساس میکنید که برخی از مردم انگلیسیزبان متوجه منظور شما نمیشوند یا حالت سردرگمی از خودشان نشان میدهند، بدانید بهخاطر لهجهی شماست! اگر با لهجهی بسیار بدی صحبت کنید، برخی از مردم متوجه حرفهای شما نخواهند شد.
مسلما هیچچیز ناامیدکنندهتر از این نیست که نتوانید منظورتان را به دیگران بفهمانید.
یادگیری لهجه انگلیسی
یکی از اصول مهم در یادگیری زبان انگلیسی، طرز بیان و تلفظ صحیح کلمات است. علاوهبرآن باید هر روز مهارتهای صحبتکردن را تمرین کنید. بااینحال، این کافی نیست و باید تلاش کنید تا حد امکان با لهجه انگلیسی صحبت کنید.
هرچند داشتنِ لهجه نشانهی ضعف در صحبتکردن نیست، اما شنیدن کلمات و جملات تغییریافته برای شنونده غیرمنتظره است و بههمیندلیل معمولا دچار سردرگمی میشود. البته خوبیِ ما ایرانیها این است که محدودیتهای زبانیمان نسبت به مردم بسیاری از کشورها کمتر است. بنابراین نگران نباشید، در این مطلب روشهایی کاربردی را به شما آموزش خواهیم داد که برای تسلط بر لهجه انگلیسی عالی است.
چرا مسلط شدن بر لهجه انگلیسی مهم است؟ اولین چیزی که باید بدانید این است که هر کسی، حتی خودِ انگلیسیزبانها لهجههای خاص خودشان را دارند.
لهجهها زیبا هستند و به زبان شخصیت میدهند. بدون لهجه، گفتوگوها کمی کسلکننده میشود. بااینحال برای افرادی که دانشِ زبانی متوسطی دارند، درک همهی لهجهها کار آسانی نیست. بههمینخاطر بسیار مهم است که بتوانید انگلیسی را با لهجهی اصیل و بومی آن صحبت کنید.
کسب مهارت در تلفظ و آهنگ صدا (تُن صدا یا زیروبمیِ صدا)، مهمترین گام برای صحبتکردن به زبان انگلیسی بدون لهجهی خارجی است. بهیاد داشته باشید هرگز نمیتوانید یکشبه مانند بومیهای انگلیسیزبان صحبت کنید و برای اینکار به زمان و تمرین زیادی نیاز دارید. اگر برای بهبود این مهارت سخت تلاش کنید، خواهید دید که شنوندگان، بهتر و راحتتر منظور شما را درک میکنند.
شما کدام لهجه انگلیسی را ترجیح میدهید؟ انگلیسیزبانها بسته به اینکه اهل کجا هستند، لهجههای مختلفی دارند. یکی از لهجههای انگلیسی را انتخاب کنید و به همان پایبند بمانید. در غیر این صورت ممکن است لهجهتان تلفیقی از چند لهجهی انگلیسی مختلف شود که مسلما برای مخاطب گیجکننده خواهد بود.
در آموزش زبان انگلیسی بهعنوان زبانِ دوم، سه لهجهی متداول انگلیسی داریم:
لهجهی آمریکایی (AmE) لهجهی بریتانیایی (UK) لهجهی استرالیایی (AUS). بهدلیل تفاوتهای این سه لهجه با یکدیگر، باید فقط یکی از آنها را انتخاب کنید.
برای آموختن لهجههای زبان انگلیسی، منابع معتبری وجود دارد. یکی از این منابعِ معتبر، وبسایت FluentU است. این وبسایت با ارائهی موزیکویدئوها، تریلر فیلمها، اخبار و صحبتهای انگیزشی به شما کمک میکند تا لهجه انگلیسی را خوب یاد بگیرید. البته درسهای آن را میتوانید به زبان دلخواه خودتان برگردانید. از این ویدئوها میتوانید برای شنیدن لهجههای مختلف استفاده کنید. البته فراموش نکنید که برای بهتر یادگیری زبان، از امکانات بیشتری مانند فلشکارتها، فهرست لغات، زیرنویسهای توضیحی و نظایر آنها نیز استفاده کنید.
همهی زبانآموزان بهویژه بزرگسالان برای آموختن زبان انگلیسی با لهجهی بومی آن، به زمان و تمرین زیادی نیاز دارند. مطالعات نشان میدهند که یادگیری زبانِ دوم و تسلطیافتن بر تلفظ آن، برای کودکان آسانتر از بزرگسالان است. بنابراین کودکان بهتر است یادگیری لهجه انگلیسی را از سنین پایین آغاز کنند.
راهکارهایی برای یادگرفتن لهجه انگلیسی 1. گوشدادن به صحبتهای افراد بومی با لهجهی موردنظرتان یکی از بهترین روشها برای یادگیری لهجه انگلیسی این است که به صدای صحبتکردن انگلیسیزبانهای بومی گوش دهید و سعی کنید با آهنگ صدا و نحوهی تلفظِ آنها صحبت کنید.
برای نتیجهی بهتر، هنگام تماشای برنامههای تلویزیونی یا شنیدن فایلهای صوتی انگلیسی سعی کنید جملات آنها را با لهجهی صحیح تمرین کنید. پس از هر جمله، فایل یا ویدئوی موردنظر را متوقف کنید و جملات گوینده را بارها و بارها تکرار کنید تا ملکهی ذهنتان شود. میتوانید صدای خودتان را ضبط کنید و سپس آن را با صدای گویندهی اصلی مقایسه کنید.
پادکست انگلیسی (فایلهای صوتی)
اگر به مخاطب انگلیسیزبان دسترسی ندارید، با گوشدادن به فایلهای صوتی تمرین کنید.
فهرست تعدادی از محبوبترین فایلهای صوتی با لهجه انگلیسی آمریکایی و بریتانیایی را در این مقاله بینید. اوزپادکست نیز یکی از منابع عالی برای تمرین لهجه انگلیسی استرالیایی است. برنامههای تلویزیونی یکی دیگر از روشهای عالی برای تقویت لهجه انگلیسی موردنظرتان، تماشای برنامههای تلویزیونی است.
تعدادی سریال و برنامهی تلویزیونی هستند که در قالب طنز ساخته شدهاند و در بین زبانآموزان طرفداران زیادی دارند. شخصیتهای این نمایشها زندگی روزمره را بازی میکنند و بنابراین هر بار در موقعیتها و شرایط مختلفی قرار میگیرند. این امر به شما کمک میکند تا مهارتهای شنیداری و مکالمه را در خودتان تقویت کنید. میتوانید بهراحتی این برنامهها را در اینترنت پیدا کنید و به تماشای آنلاین یا دانلود آنها بپردازید.
2. تمرین تلفظ با کانالها و سایتهای آموزشی برای صحبتکردن با لهجه انگلیسی باید تلفظ صحیح کلمات را بدانید. متأسفانه بسیاری از زبانآموزان از تمرینات مربوط به تلفظ در کتابهای آموزشی میگذرند و آنها را بیاهمیت میدانند. این افراد بیشتر به تمرینات مربوط به لغات و دستور زبان بها میدهند. البته نیازی نیست برای تمرینِ تلفظ به روشهای کسلکنندهی «گوش کنید و تکرار کنید» کتابهای درسی مراجعه کنید. کافی است از کانالها و سایتهای جذاب آموزشی، فیلمها و ویدئوهای موردنظرتان را دانلود کنید و از آنها برای تمرین تلفظ استفاده کنید.
3. توجه به آهنگ و زیروبمی صدا (تُن صدا) میدانیم که تلفظ درست کلمات برای مکالمهی روان بسیار مهم است، اما کافی نیست. برای عالی صحبتکردن، علاوهبر تمرکز روی تلفظ صحیح کلمات باید به آهنگ صدا هم توجه کنید.
آهنگ صدا درواقع همان لحن صحبتکردن است که با تأکید بر ادای بخشی از کلمه، خودش را نشان میدهد. انگلیسیزبانها با توجه به محل زندگیشان آهنگ صدای متفاوتی دارند.
بهعنوان مثال، واژهی «garage» بهمعنای گاراژ با لهجهی آمریکاییها بهشکل «ga-RAGE» ادا میشود که تکیهی آن بر بخش دوم کلمه است. درحالیکه همین واژه با لهجهی انگلیسیزبانهای آفریقای جنوبی بهصورت «GAR-age» ادا میشود که تکیهی آن بر بخش اول کلمه است.
صحبتکردن با آهنگ نادرست در هنگام ادای کلمات، نهتنها ممکن است برای شنوندهی انگلیسیزبان گیجکننده باشد، احتمال دارد معنای جمله را کاملا تغییر دهد.
4. برای تقویت آهنگ صدا، تمرین کنید
برای تقویت آهنگ صدا در زبان انگلیسی میتوانید از همان روشهای تقویت مهارتِ تلفظ استفاده کنید. گوشدادن به صحبتهای انگلیسیزبانهای بومی و تکرار با آنها برای این کار بسیار مؤثر است.
هنگام گوشدادن به صدای انگلیسیزبانها روی حروف صامت یا صدادار تمرکز نمیکنید؛ بلکه تمرکزتان روی این است که کل کلمات را چطور ادا میکنند. آیا در ابتدا یا انتهای کلمه صدایشان بلندتر است؟ در انتهای جمله چطور؟ صدایشان را بالا میبرند یا پایین میآورند؟ خوب به این موارد دقت کنید.
برای تقویت آهنگ صدا میتوانید از کانالهای یوتیوب زیر استفاده کنید:
Jill Diamond: برای لهجهی آمریکایی عالی است و در ویدئوهای آن میتوانید علاوهبر نکات مربوط به تلفظ، روی آهنگ صدایتان هم کار کنید. English Pronunciation Roadmap: این کانال برای لهجهی بریتانیایی بسیار مفید است. ABC Education’s Study English Series: این کانال روی لهجهی انگلیسی استرالیایی تمرکز دارد و برای افرادیکه میخواهند در استرالیا زندگی کنند بسیار مناسب است. بهیاد داشته باشید تنها راه برای تسلط به لهجه انگلیسی، تمرین و تکرار زیاد است. از هر فرصتی برای تمرین بیشتر استفاده کنید. گفتوگو با دوستان، گپزدن با انگلیسیزبانهای بومی بهصورت آنلاین و حتی صحبت کردن با خودتان به زبان انگلیسی میتواند بسیار مفید باشد.
هر چه بیشتر به صحبتهای انگلیسیزبانها گوش بدهید و از طرز تلفظ و آهنگ صدای آنها تقلید کنید، بهتر میتوانید لهجه انگلیسیتان را تقویت کنید.
[ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/14 ] [ 8:49 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
صحبتکردن به انگلیسی 1. هر روز کمی انگلیسی صحبت کنید بهترین روش برای یادگیری انگلیسی این است که صحبت کنید. فرقی نمیکند که فقط 5 کلمهی انگلیسی بلد باشید یا اینکه به دستورزبان آن کامل مسلط باشید. انگلیسی صحبت کردن با یک شخص دیگر سریعترین و مؤثرترین روش تقویت مکالمه است.
منتظر رسیدن به سطح خاصی از آمادگی برای مکالمه نباشید، چون احتمالا تا مدتهای طولانی به آن سطحِ آمادگی نخواهید رسید. همین امروز مکالمه انگلیسی را آغاز کنید و ببینید که چگونه بهسرعت در مکالمه مهارت خواهید یافت. یک فرد بومی انگلیسیزبان را پیدا کنید که تمایل داشته باشد زمانی در روز را به صحبت با شما اختصاص دهد. میتوانید به او پیشنهاد دهید 30 دقیقه با شما انگلیسی صحبت کند و شما 30 دقیقه زبان خودتان را به او یاد بدهید. اگر در یک کشور انگلیسیزبان اقامت دارید، تمرین مکالمه را با صحبتهای ساده با افرادی که ملاقات میکنید شروع کنید. حتی اگر یک «سلام!» ساده به مغازهدار یا پرسیدن مسیر از یک غریبه باشد. 2. روی تلفظتان کار کنید حتی اگر درک قابلقبولی از زبان انگلیسی و گرامر آن دارید و دایرهی واژگانتان گسترده است، باز باید تلفظ را تمرین کنید. اگر کلمات را نادرست تلفظ کنید، حتی بومیهای انگلیسیزبان نیز ممکن است بهسختی متوجهی منظور شما بشوند.
اگر میخواهید سطح مهارت انگلیسیتان را افزایش دهید، باید کلمات را بهطور صحیح و واضح تلفظ کنید. بهدقت به نوع تلفظ کلمات معین، توسط بومیان انگلیسیزبان گوش کنید و همهی تلاشتان را به کار ببندید تا عین آنها تلفظ کنید. به هر کلمهای که برایتان ناآشناست یا در زبان بومیتان وجود ندارد، خوب توجه کنید. برای مثال، برخی افراد در زبان بومیشان حرف «ر» را ندارند و بنابراین نمیتوانند آن را به زبان بیاورند، در حالیکه برخی دیگر ممکن است با صدای «ث» مشکل داشته باشند. (هر چند فارسیزبانها معمولا همهی حروف را میتوانند تلفظ کنند!) تلفظ کلمات انگلیسی در برخی از کشورهای انگلیسیزبان با برخی دیگر از کشورهای انگلیسیزبانِ دیگر، کاملا با هم متفاوت است. برای مثال، انگلیسیِ آمریکایی تفاوت زیادی با انگلیسیِ بریتانیایی دارد. اگر قصد مسافرت یا اقامت در یکی از کشورهای انگلیسیزبان را دارید باید به این موارد توجه داشته باشید. 3. دایرهی واژگانتان را گسترش بدهید و عبارات و اصطلاحات را یاد بگیرید هرچه لغات و اصطلاحات انگلیسی بیشتری را یاد بگیرید، آسانتر صحبت خواهید کرد.
تمرینکردن با یک بومیِ انگلیسیزبان به شما در یادگیری کلمات عامیانه و عبارتهایی که در آن کشور رایج است کمک میکند. اگرچه خواندن، تماشاکردن برنامههای تلویزیونی انگلیسی و گوشدادن به خبرها نیز میتواند در یادگیری کلمات جدید زبان خارجی مفید باشد. هنگامیکه یک واژه یا عبارت جدید یاد میگیرید، باید سعی کنید آن را در یک جمله به کار ببرید. این کار بهترین روش برای بهخاطرسپردن کلمات است. روش دیگر برای بهخاطرسپردن کلمات جدید، درستکردن برچسب از آنها و چسباندن آن به وسایل و لوازم در منزل یا محیط کار است. با اینکار، هر بار که از کتری استفاده میکنید یا در آینه نگاه میکنید، معادل انگلیسی آنها را هم در ذهنتان مرور میکنید. داشتن یک دفترچهیادداشت برای نوشتن اصطلاحاتی که انگلیسیزبانها بهطور مداوم آنها را به کار میبرند، ضروری است. مثلا عبارت «it’s raining cats and dogs» به معنای از آسمان سگ و گربه میبارد نیست! بلکه به معنای این است که بارندگی سنگین یا شدید است. عبارت «cloud nine» به معنای خیلی خوشحال بودن است. عبارت «piece of cake» وقتی بهکار میرود که چیزی یا کاری خیلی آسان است. استفاده از این نوع عبارتها در مکالمات، سبب تقویت مهارتتان در انگلیسی خواهد شد. 4. در کلاسهای انگلیسی یا گروههای بحث و گفتوگو به زبان انگلیسی شرکت کنید
این یک روش عالی دیگر است که بتوانید مرتب انگلیسی تمرین کنید.
با حضور در یک کلاس انگلیسی میتوانید روی برخی از جنبههای رسمیتر گفتوگوها تمرکز کنید. حضور در کلاس، برخی از روشهای صحیح صحبتکردن از نظر گرامری مانند ساختار درست جملات، صرف فعل و بهطورکلی یک رویکرد ساختاری برای یادگیری زبان را به شما خواهد آموخت. حضور در یک گروه بحث و گفتوگو روش غیررسمیتر و راحتتری برای یادگیری انگلیسی است که در آن تأکید روی برقراری ارتباط با دیگران به منظور درست صحبت کردن انگلیسی است. این کار به شما کمک میکند با صحبت کردن در برابر دیگران تسلط و راحتی بیشتری پیدا کنید و به مرور زمان ترستان بریزد. هر دو روش فوق مزایا و معایبی دارند. بنابراین بهترین کار این است که همزمان از هر دو روش استفاده کنید. 5. یک فرهنگ لغت همراه خودتان داشته باشید این فرهنگ لغت میتواند بهصورت کتاب یا اپلیکیشن تلفن همراه باشد.
همراه داشتن یک فرهنگ لغت به این معناست که اگر هنگام مکالمه با یک انگلیسیزبان کلمهای را فراموش کردید، آن را بهراحتی پیدا کنید. به این ترتیب از ناراحتی خلاص خواهید شد. با داشتن فرهنگ لغت میتوانید واژهای را که از یاد بردهاید دوباره مرور کنید و به این ترتیب آن را بهتر بهخاطر بسپارید. از زمانهای کوتاهی که در طول روز دارید استفاده کنید و لغت یاد بگیرید. مثلا هنگامی که منتظر رسیدن اتوبوس هستید، در حال نوشیدن قهوه یا حتی پشت چراغقرمز میتوانید فرهنگلغتتان را مرور کنید. با این کار میتوانید روزی 20 تا 30 کلمهی بیشتر یاد بگیرید. چنانچه مبتدی هستید بهتر است ابتدا از فرهنگ لغاتی استفاده کنید که کلمات را به زبان مادریتان ترجمه کرده باشد. پس از آنکه از سطح مبتدی فراتر رفتید، میتوانید از فرهنگ لغات انگلیسی به انگلیسی استفاده کنید. بخش دوم: مهارتهای نوشتن، خواندن و گوشدادن را در خود تقویت کنید
1. به رادیو یا پادکستهای انگلیسی گوش دهید بهتر است این برنامهها را دانلود کنید و در گوشی یا پلیر خود ذخیره کنید.
هر روز 30 دقیقه این برنامهها را گوش دهید. میتوانید در سالن ورزش، هنگام رفتوآمد به محلکار یا در حالی که پشت کامپیوترتان نشستهاید این کار را انجام دهید. سعی کنید واقعا بفهمید چه میگویند، نه اینکه فقط کلمات به گوشتان سرازیر شوند. حتی اگر میبینید که خیلی سریع صحبت میکنند، سعی کنید کلمات و عبارات کلیدی را از لابهلای صحبتها پیدا کنید تا بفهمید که موضوع کلی گفتوگو دربارهی چیست. اگر میتوانید، برخی از کلمات یا اصطلاحاتی را که معنی آنها را نمیدانید یادداشت کنید و بعد معنای آنها را از فرهنگ لغت پیدا کنید. سپس دوباره گوش دهید و این بار کلمات دیگری را یادداشت کنید. 2. فیلمها و برنامههای انگلیسی تماشا کنید یکی از روشهای سرگرمکننده و جالب برای تقویت مهارت شنیداری زبان انگلیسی، تماشای فیلمها و برنامههای انگلیسی است.
برخی از فیلمها یا برنامههایی را که موردعلاقهتان است بگیرید و تماشا کنید. این کار به شما کمک خواهد کرد تا یادگیری برایتان آسانتر شود. اگر ممکن است، فیلمها یا برنامههایی را انتخاب کنید که کمی با آنها آشنایی دارید مانند کارتونها یا فیلمهای پرفروش. آگاهی از داستانِ کلیِ فیلم یا برنامه میتواند به شما کمک کند آسانتر متوجهی موضوع آنها بشوید. به هیچ عنوان، فیلم یا برنامهی تلویزیونی که زیرنویس به زبان مادریتان دارد تماشا نکنید. آنها فقط شما را منحرف میکنند. مسلما همهی تمرکزتان بر زیرنویس خواهد بود و شاید اصلا صدای شخصیتها را نشنوید. 3. کتاب، روزنامه یا مجلهی انگلیسی بخوانید مطالعه نقش مهمی در یادگیری زبان خارجی ایفا میکند بنابراین تمرین این مهارت را جدی بگیرید.
مطالب موردعلاقهتان را پیدا کنید. یک رمان مشهور، روزنامهی نیویورکتایمز یا حتی یک مجلهی مد بردارید و شروع به خواندن کنید. اگر دیدید که محتوای آن کسلکننده است، منبع مطالعهتان را تغییر بدهید. روی آنچه میخوانید تمرکز کنید که واقعا آن را بفهمید. هر کلمه یا عبارتی را که متوجه نشدید علامت بزنید تا بعدا در فرهنگ لغت معنای آن را پیدا کنید. اگر تنها هستید، با صدای بلند بخوانید. این کار به شما کمک میکند علاوه بر تقویت مهارت خواندن، تلفظ صحیح کلمات را نیز تمرین کنید. 4. یک دفتر خاطرات روزانه به زبان انگلیسی داشته باشید
در کنار مهارتهای دیگر زمانی را نیز به تقویت مهارت نوشتن اختصاص دهید.
نوشتن شاید یکی از مشکلترین بخشهای یادگیری یک زبان باشد، با این حال مهم است. نوشتن به انگلیسی میتواند به شما در تمرینِ ساختار درست جملات، گرامر و دیکته کمک کند. یک دفتر خاطرات روزانه درست کنید و هر روز در آن چند جمله به انگلیسی بنویسید. حتما نباید خیلی شخصی باشد. میتوانید دربارهی آبوهوا، چیزی که برای شام خوردید یا کارهای روزمرهتان بنویسید. اگر مشکلی ندارید، آن را به یک فرد بومی انگلیسیزبان نشان بدهید و از او بخواهید اشتباهاتتان را درست کند. این کار سبب میشود اشتباهات را دوباره تکرار نکنید. 5. یک دوست انگلیسیزبان پیدا کنید که بتوانید با او نامهنگاری کنید هنگامیکه مهارت نوشتن در شما تقویت شد، میتوانید یک چنین فردی را پیدا کنید.
داشتن چنین دوستی میتواند به شما در تمرین نوشتن به انگلیسی کمک کند. علاوه بر آن دریافت یک نامه از سوی یک شخص یا حتی یک پیام آنلاین هیجان خاصی دارد. این فرد میتواند فردی مانند خودتان باشد که دارد انگلیسی یاد میگیرد. حتی ممکن است یک بومی انگلیسیزبان باشد که میخواهد زبان مادری شما را یاد بگیرد. شما نیز میتوانید اشتباهات او را اصلاح کنید. داشتن چنین فردی از یک کشور انگلیسیزبان (مانند ایالات متحده، انگلستان، کانادا، ایرلند، استرالیا، نیوزیلند یا آفریقای جنوبی) به شما کمک میکند بیشتر دربارهی فرهنگ و زندگی آنها یاد بگیرید. بخش سوم: به زبان جدیدتان تعهد داشته باشید
1. انگیزهتان را حفظ کنید بسیار مهم است که برای یادگیری زبان باانگیزه باشید و هدفتان را که تسلط بر یک زبان جدید است فراموش نکنید.
به هدفتان از یادگیری یک زبان جدید پایبند بمانید و به خودتان یادآوری کنید که میخواهید به این هدف دست یابید. به تمام تجربیات و فرصتهای فوقالعادهای که با مهارت در زبان انگلیسی برایتان فراهم خواهد بود فکر کنید. با زبان انگلیسی قادر خواهید بود با انگلیسیزبانان در سراسر جهان گفتوگو کنید، با فرهنگ یک انگلیسیزبان آشنا بشوید و بهطور بالقوه موجب پیشرفت کاریتان هم میشود. 2. هر روز تمرین کنید اگر میخواهید سریعتر به هدفتان برسید هر روز تمرین کنید.
یادگیری یک زبان جدید به تکرار بستگی دارد. بنابراین اگر بین هر دورهی خواندن فاصلهی طولانی بیندازید، هرچه را قبلا آموختهاید فراموش خواهید کرد و مجبورید وقت باارزشتان را تلف کنید و همهی آنها را دوباره از اول شروع کنید. توجه کنید که شما هنوز بر این زبان مسلط نیستید، پس به راحتی آموختههایتان را فراموش خواهید کرد. طوری مطالعه نکنید که به اصطلاح از آن طرف بام بیفتید. سعی کنید فرایند یادگیری را طوری پیش ببرید که سرگرمکننده باشد. یک روز برای خواندن، یک روز برای نوشتن، یک روز برای گوشکردن و یک روز برای مطالعهی گرامر. بقیهی کارها باید حالت مرور داشته باشند. آنچه در هر روز و در هر فرصتی باید انجام شود، صحبتکردن به زبان انگلیسی است. این یکی از مهمترین مهارتهاست و اصلا آن را رها نکنید. 3. انگلیسی فکر کنید یک راه برای گذار از سطح خوب به سطح عالی در انگلیسی این است که مغزتان را آموزش دهید انگلیسی فکر کند.
ترجمهی مداوم از انگلیسی به زبان مادری و بالعکس زمان و انرژی زیادی مصرف میکند. هر زبان تفاوتهای ظریف و خاصی دارد که تقریبا به دشواری میتوان آن را دقیقا به زبان دیگر برگرداند. اگر مغزتان را آموزش دهید انگلیسی فکر کند، انگلیسی نوشتن و صحبتکردن برایتان طبیعیتر و روانتر خواهد بود. مانند یک سوئیچ، هنگامی که قرار است به انگلیسی با کسی ارتباط برقرار کنید، مغز انگلیسیتان را روشن کنید و مغز زبان مادریتان را خاموش کنید! 4. دوستان انگلیسیزبان پیدا کنید
یکی از بهترین آزمونها برای یادگیری زبان خارجی این است که در جمعی قرار بگیرید که به زبان بومی صحبت میکنند.
برای رسیدن به این سطح، بهترین روش پیدا کردن دوست هایی انگلیسیزبان و وقتگذراندن با آنها در اماکن عمومی مانند کافه و رستوران است. این روش مجبورتان خواهد کرد که انگلیسی صحبت کنید تا بتوانید با دوستانتان ارتباط برقرار کنید. مزیت دیگرش سرگرمکننده بودن آن است که مانند کلاس درس یا مطالعه خشک نیست. 5. از اشتباه کردن نترسید یکی از بزرگترین موانع بر سرِ راهِ یادگیری زبان جدید این است که بسیاری از افراد از اشتباه کردن میترسند.
این ترس هیچ کمکی به شما نمیکند و سدّ راهِ رسیدن به هدفتان میشود. از اشتباهکردن نترسید و خجالت نکشید. مسلم است که هیچکس نمیتواند از همان ابتدا به راحتی به یک زبان جدید صحبت کند. سعی کنید به سختی هم شده منظور خودتان را بیان کنید. به یاد داشته باشید که هر کسی در ابتدای یادگیری یک زبان جدید اشتباه میکند. این یک قاعده و قانون است. طبیعی است هنگامی که بهطورتصادفی کلمهی نادرست یا غیرمؤدبانهای به زبان میآورید، احساس ناراحتی یا خجالت کنید. اما همهی اینها را با خنده و شوخی رد کنید. به یاد داشته باشید هدف شما کامل شدن در زبان انگلیسی نیست و شما فقط برای پیشرفت تلاش میکنید. اشتباهکردن بخشی از یادگیری است. اشتباهات به شما در بهتر شدن کمک میکنند، بنابراین آنها را بپذیرید.
با روزی کمتر از 20 دقیقه زبان یاد بگیرید با فیلمها و داستانهای جذاب، انگلیسی را اصولی و حرفهای یاد بگیرید.
[ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/14 ] [ 8:48 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
مشغول یادگیری زبان خارجی جدیدی هستید؟ دیروز چند کلمهی جدید یاد گرفتید؟ امروز چند تا از آنها را به یاد میآورید؟ آیا کاربرد و قاعدهی استفادهشان را میدانید؟ در مکالماتتان چند بار از آنها استفاده کردید؟ کاش میشد این کلمههای بازیگوش در گوشهای از ذهنمان بنشینند و جُم نخورند و هر وقت لازمشان داشتیم بیدرنگ و بدون تقلا خود را نشان دهند! خبر خوب اینکه روشهایی وجود دارند که یادگیری کلمات جدید را برایمان سادهتر، لذتبخشتر، سریعتر و مؤثرتر میکنند. 7 روشی که در ادامه میخوانید یادگیری کلمات جدید زبان خارجی را برایتان سادهتر میکنند.
1. میان کلمات پیوند ایجاد کنید
مغز ما آنچه را میخوانیم به تصویر، ایده و احساسات تبدیل میکند و سپس این دادههای جدید را به دانستههای پیشین پیوند میدهد و اینگونه ما چیزها را به یاد میآوریم. به عبارتی هر چیز جدیدی جایش را در میان دانستههای قدیمی پیدا میکند. درختی بزرگ با شاخههای فراوان و انبوهی از برگ در مقایسه با یک درخت کوچک با شاخههای تُنُک آسانتر به چشم میآید. کارکرد مغز نیز مشابه است. وقتی کلمه یا ایدهای تازه را با دانستههای پیشین پیوند میدهید، یافتن آن در هنگام نیاز آسانتر است. اما چطور این روش را برای کلمات به کار بگیریم؟ روش کار ساده است. تار عنکبوت را مجسم کنید. چیزهایی را که میخواهید به یاد بسپارید در وسط کاغذ بنویسید، سپس مانند تار عنکبوت خطهایی از مرکز به بیرون بکشید و در انتهای آنها، ایدهها، کلمات و حتی تصاویری را که با فکر کردن به کلمهی مرکزی به ذهنتان خطور میکند، قرار دهید. مهم نیست چه چیزی، هر چه به ذهنتان میرسد یادداشت کنید. با این کار که شاید تنها 2 دقیقه طول بکشد، پیوند میان همهی این کلمات در مغزتان نقش میبندد و هر زمان یکی از این کلمات را ببینید یا بشنوید به راحتی کلمات دیگر را به یاد میآورید. برای اثرگذاری بیشتر میتوانید دلایلی را که به نظرتان این کلمات را به هم پیوند میدهند، توضیح دهید. هر چه بیشتر این کار را بکنید، پیوندهای بیشتری ایجاد میکنید و پیوندهای بیشتر به یاد آوردن کلمات را آسانتر میکنند. 2. ترتیب و قواعد استفاده را فراموش نکنید
به خاطر سپردن کلمات مهم است، اما انگلیسی هم مانند چینی و مانند فرانسوی یک زبان است و زبان فقط مجموعهای از کلمات نیست که با به خاطر سپردنشان کار تمام شود. زبان ابزاری است که انسان به وسیلهی آن افکارش را توضیح میدهد و ارتباط برقرار میکند. بنابراین شما باید بدانید هر کلمه چطور استفاده میشود. برای این کار مثالهایی از چگونگی کاربرد کلمات پیدا کنید، نوشتن کلمات مختلف، قبل و بعد از کلمهی مورد نظر، به یاد سپردن چگونگی استفادهی آن را آسانتر میکند. مثلا کلمه «مغرور» را در نظر بگیرید، چیزی مثل این بنویسید: «… مرد مغرور قدبلند…» این کار به شما کمک میکند به یاد بسپارید «مغرور» یک صفت است که در مورد انسانها به کار میرود. پس از این کار، برای تمرین بیشتر، با کلمهی مورد نظر 3 جملهی کامل بسازید.
3. از عکس و تصویر استفاده کنید
اگر میتوانید تصویری بکشید که معنی کلمهی مورد نظر را برایتان تداعی کند. این کار شاید عجیب به نظر برسد ولی واقعا مؤثر است. در میان انبوه اطلاعاتی که مغز ما هر روز دریافت میکند، یک تصویر عجیب و غریب مغزمان را غافلگیر میکند و میدانیم که انسان به ندرت غافلگیریها را فراموش میکند. همچنین ساختار مغز به گونهای است که دادههای دیداری را بهتر و سریعتر جذب و درک میکند. با کشیدن یک تصویر بامزه که معنی کلمه را نشان میدهد، مغزتان به آسانی آن را به خاطر خواهد سپرد.
4. داستان بسازید
دانشآموزان من همیشه از تعداد زیاد کلماتی که باید به یاد بسپارند، شکایت میکنند. برای این مشکل یک ترفند به شما معرفی میکنم؛ کافی است یک داستان عجیب و دیوانهوار بسازید که همهی آن کلمات را در خودش داشته باشد. داستان را در ذهنتان مجسم کنید. ما معمولا داستانها را، مخصوصا داستانهای عجیب و غریب را که تجسمشان لذتبخش است، راحتتر به یاد میآوریم. داستان را چندین بار تعریف کنید تا همهی کلمات را به یاد بیاورید. بهتر است در داستانتان، از جملات عجیب و بامزه استفاده کنید. مثلا این کلمات را در نظر بگیرید: «کفش، پیانو، درخت، مداد، پرنده، کتاب، راننده، سگ، پیتزا، گل، در، تلویزیون، قاشق، صندلی، پریدن، رقصیدن، رایانه، سنگ.» داستان شما میتواند به این شکل باشد:
یه «پیانوی» تنها که کفش پوشیده، روی یه «درخت» نشسته. درختِ ما خیلی عجیبه چون یه نفر یه «مداد» خیلی بزرگ توی اون فرو کرده. روی این مداد، یه «پرنده» نشسته و به اتوبوسی پر از آدم نگاه میکنه، آدمهای توی اتوبوس در حال «کتاب» خوندن هستند؛ حتی «راننده» هم مشغول کتاب خوندنه و این خیلی بده چون حواسش به رانندگی نیست! برای همین، راننده با یه «سگ» که وسط خیابون داشت «پیتزا» میخورد تصادف میکنه و سگ میمیره. راننده یه گودال میکنه و سگ رو دفن میکنه و روی اون «گل» میگذاره. راننده یه «در» روی قبر میبینه و اون رو باز میکنه. پشت در، یه «تلویزیون» هست که به جای آنتن دو تا «قاشق» روی سرش داره! هیچکس تلویزیون تماشا نمیکنه چون همه دارن «صندلی» رو نگاه میکنند که در حال «پریدن» و «رقصیدنه» و به «رایانه» «سنگ» پرتاب میکنه… .
این کار را امتحان کنید؛ حتما شگفتزده خواهید شد!
5. کلمات را مانند یک پازل ببینید
از ریشهی کلمه، پیشوند و پسوند آن برای حدس زدن معنی کمک بگیرید. مثلا شاید معنی کلمهی «microbiology» را ندانید اما از قبل میدانید که «micro» به معنی «خیلی کوچک» است، همچنین به خاطر دارید«ology» یعنی «مطالعه و شناخت یک موضوع»، پس تا اینجای کار به «مطالعهی چیزهای کوچک» رسیدید. حال اگر یادتان باشد که «bio» به معنی «موجود زنده» است، تبریک میگویم، شما معما را حل کردهاید: microbiology یعنی مطالعهی جانداران خیلی کوچک. انگلیسی و هر زبان دیگری مانند یک پازل یا معما است. کلمات جدید با کنار هم قرار دادن کلمات دیگر ساخته میشوند، پس اگر فهرستی از پیشوندها و پسوندهای مختلف تهیه کنید و معنی آنها را به یاد بسپارید، میتوانید معنی کلمات بسیاری را حدس بزنید. 6. کلمات مترادف و متضاد را همزمان یاد بگیرید مثلا همزمان روی دو کلمهی متضاد «شاد» و «عصبانی» (angry/happy) یا کلمات مترادف (هممعنی) «عصبانی» و «کجخلق» (angry/cross) کار کنید. به یاد آوردن موارد مشابه و متضاد برای ما آسانتر است، زیرا معمولا با هم و جفتِ یکدیگر، در ذهنمان نقش میبندند.
7. اهمیت زمان را فراموش نکنید
به گفتهی روانشناسانی که دربارهی چگونگی به یاد آوردن تحقیق میکنند، روش بهتری برای یادگیری سریعتر و پایدارتر وجود دارد و آن این است که کلمات جدید را به سرعت و بلافاصله به کار بگیرید. 10 دقیقه پس از آشنایی با لغت جدید، آن را در جملهای به کار ببرید، 1 ساعت بعد این کار را تکرار کنید، همین طور 1 روز بعد و 1 هفته بعد. پس از این مدت، آن کلمه برای همیشه در ذهنتان حک میشود.
[ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/14 ] [ 8:46 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
اگر خارج از ایران باشید، با جملاتی این چنینی برخورد کردید، بدونید طرف مقابل ایرونیه [ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/14 ] [ 8:13 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
" ارزشیابی " یکی از ارکان مهم آموزش و پرورش و بخش جدایی ناپذیر آن است، آموزش و پرورش فرایندی متشکل و به هم پیوسته است که تمام اجزای آن به گونه ای سازمان یافته برای رسیدن به هدفی معین فعالیت می کنند. [ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/14 ] [ 7:50 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
0
مسابقه
Once upon a time there was an Iranian rowing team.
روزی یک تیم قایقرانی در ایران بود .
Iranian team and Japan agreed to do an annual rowing race . Each team should contain 8 men .
تیم ایران و ژاپن برای برگزاری مسابقات سالیانه به توافق رسیدند . هر تیم شامل هشت نفر مرد بود .
Both team worked really hard to get in the best shape The day the race started both teams were in similar condition……..The Japanese won by 1 mile .
هر دو تیم برای رسیدن به بهترین نتیجه بشدت تلاش کرده بودند . در روز مسابقه ؛ هر دو تیم در شرایط مساوی مسابقه را شروع کردند و .......تیم ژاپن با اختلاف یک مایل برنده شد .
The mood in the Iranian team was really close to the freeze point . The top management decided to win the race next year . So they established a team of analysis to observe the situation and recommend an appropriate solution .
حال وهوای تیم ایرانی خیلی سرد و بهت زده بود . مدیریت ارشد تصمیم گرفت برنده مسابقات سال آینده باشد . به همین دلیل یک تیم تحلیل گر برای بررسی اوضاع و ارایه راهکار و راه حل مناسب به خدمت گرفت .
After several detailed analysis the team found out that Japanese had 7 rowers and one captain .
بعد از تحلیل های مختلف تیم تحلیل گر کشف کرد که ژاپنی ها هفت پاروزن و یک کاپیتان داشته اند .
Of course the Iranian team had 7 captains but only one rower .
در حالیکه تیم ایران یک پاروزن و هفت کاپیتان داشته است
Facing such critical scenario the management showed an unexpected wisdom. They hired the consulting company to restructure the Iranain team .
با رسیدن به این نتیجه حیاتی رویکرد حکیمانه دیگری را پیش گرفت . آنها تیم مشاوری را برای ساختار دهی مجدد تیم ایران به خدمت گرفتند .
After several months the consultans came up with the conclusion that there were too many captains and too few rowers in the Iranian team . A solution was proposed based on this analysis the structure of the Iranian team has to be changed !
بعد از چند ماه تیم مشاوران به این نتیجه رسیدند که تیم ایران دارای کاپیتان های زیاد و پاروزن های کم بوده است ! بر اساس این تحلیل یک راه حل نیز ارایه شد . ساختار تیم ایران باید تغییر کند .
As of today there will be only 4 captains in the team led by 2 managers , one top manager and one rower . Besides that , they suggested to improve the rower"s working environment and to give him higher competencies .
در نتیجه باید چهار کاپیتان توی تیم داشته باشیم که توسط دو مدیر هدایت شوند ضمنا به یک مدیر ارشد و یک پاروزن هم نیاز است . همچنین پیشنهاد شد که محیط کار پاروزن تیم تغییر کرده و به یک محیط رقابتی تبدیل شود .
Next year the Japanese won by 2 miles .
سال بعد ژاپنی ها با اختلاف دو مایل برنده شدند !
The Iranian team immediately displaced the rower from the team based on his unsatisfactory performance .
تیم ایرانی بلافاصله پاروزن تیم را بدلیل عدم کفایت و عملکرد نامناسب از کار برکنار کرد .
But the bonus award was paid to the management for the strong motivation the team showed during the preparation phase .
اما به مدیریت به خاطر انگیزه های زیادی که در فاز آماده سازی در تیم ایجاد کرده بود پاداش و امتیازات لازم پرداخت شد .
The consulting company prepared a new analysis , which showed that the strategy was good , the motivation was O .K .but the used tool has to be improved .
شرکت مشاور یک تحلیل دیگر ارایه کرد که نشان می داد : - استراتژی اتخاذ شده مناسب بود . - انگیزه لازم داده شده - اما ابزار مورد استفاده باید بهبود یابد .
Currently the Iranian team is designing a new boat .
در حال حاضر تیم ایران در حال طراحی یک قایق جدید است . [ یادداشت ثابت - پنج شنبه 02/8/5 ] [ 6:41 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |