آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم | ||
it gets better as it grows older
[ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/28 ] [ 9:19 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
اگر خارج از ایران باشید، با جملاتی این چنینی برخورد کردید، بدونید طرف مقابل ایرونیه [ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/28 ] [ 9:17 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
نابرده رنج گنج میسر نمی شود [ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/28 ] [ 9:16 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
آبشاری در لرستان: تاف [ یادداشت ثابت - جمعه 02/8/27 ] [ 6:40 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
شاخص: نما [ یادداشت ثابت - جمعه 02/8/27 ] [ 6:38 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
در آموزش زبان انگلیسی، برای تعداد زیادی از زبانآموزان، مهارت شنیداری، از بقیهی مهارتها سختتر است. در امتحانهای زبان نیز معمولا کمترین نمره را از این مهارت میگیرند. اگر شما هم با این مشکل مواجه هستید، این مطلب را بخوانید تا ببینید که تنها نیستید و راهحلهایی برای تقویت مهارت شنیداری زبان انگلیسی (listening) وجود دارد.
به عنوان زبانآموز، شنیدن همیشه برای من سختترین مهارت بوده است – احتمالا به این خاطر که روش کارم اشتباه بوده است.
گاهی اوقات از زبانآموزان دیگر میشنیدم که از همان اوائل کار هیچ مشکلی در شنیدن و درکِ زبان جدید نداشتهاند.
ولی من داشتهام.
بعضی از زبانآموزان میگفتند که بعد از مدتی تمرین کردن «قلق آن را به دست آوردهاند.» بعد از آن شنیدن و فهمیدن زبان جدید برای آنها هیچ مشکلی نداشت.
من این مشکل را هم داشتم.
در تلاشم برای یاد گرفتن زبان، یادگیری شنیدن سخت و طولانی و دردناک بود. اگر بگویم که دو قدم به جلو و یک قدم به عقب میرفتم کم گفتهام. انگار که دو سانت جلو میرفتم و باز دو قدم برمیگشتم؛ بعد از دو ماه، نیم قدم به جلو میرفتم و بعد کنار میکشیدم. کلا خیلی سخت بود!
درنهایت، فهمیدم که چرا شنیدن تا این حد برای من سخت بوده است: درواقع همهی تلاش من برای شنیدن اشتباه بود.
در ادامهی این مطلب، با فعالیتی آشنا میشوید که بیشتر زبانآموزان (از جمله خودم) برای یادگیری شنیدن انجام میدهند. و بعد توضیح میدهم که چرا این تمرین خوبی نیست، و سه تمرین دیگر را معرفی میکنم که میتوانند خیلی کارآمدتر و مفیدتر باشند.
اگر شما هم مثل من برای شنیدن زبان جدید به مشکل برخوردهاید، میتوانید در چند قدم مشکل خود را حل کنید.
قبل از اینکه به این روشها بپردازم، میخواهم داستان یک لحظهی دردناک را تعریف کنم که هیچوقت آن را فراموش نمیکنم. ترسناکترین روز من در زبانآموزی
آن روز اولین روز از اقامت چهار هفتهای من در مادرید بود که برای کار کردن روی زبان اسپانیاییم برنامهریزی کرده بودم.
در یکی از کلاسهای زبان اسپانیایی ثبتنام کرده بودم و صبح همان روز آنها برای تعیین سطح کلاسی که باید در آن شرکت میکردم از من امتحان گرفتند. خواندن، نوشتن و صحبت کردن من به زبان اسپانیایی خوب بود، به همین خاطر من را در کلاس سطح B2 گذاشتند.
بعد از آزمون تعیین سطح به کلاس جدیدم رفتم. از همان لحظهی اول سردرگم شده بودم.
معلم که فقط به اسپانیایی حرف میزد، داشت ساختارهای گرامری پیچیدهای را توضیح میداد که من تابهحال ندیده بودم. من تمام تلاش خود را میکردم تا بفهمم.
میخواستم بگویم «دیگه بسه» و از کلاس بیرون بروم.
ولی درعوض وانمود کردم که میفهمم و براساس آنچه در کتاب خوانده بودم یکی دو تا سو?ال پرسیدم که توجه معلم را به خود جلب نکنم. بعد از دو ساعت گرامر، من تنها کسی نبودم که کاملا گیج شده بود.
معلم متوجه مشکل دانشآموزان شد و گفت: دیگه گرامر کافیه، حالا بیاین بازی «تلفن شکسته» رو بازی کنیم!
از یک دختر ایتالیایی که کنار من نشسته بود پرسیدم: «شما فهمیدید این بازی چیه؟»
شانههایش را بالا انداخت.
کمی بعد، معلم بهصورت عملی نشان داد که باید بازی «زمزمهی ژاپنی» را به اسپانیایی بازی کنیم.
ضربان قلب من بالا رفت و حس کردم حالم به هم میخورد.
معلم باید چیزی را در گوش دانشآموز اول زمزمه میکرد که او هم پیغام را به فرد کناری خود منتقل میکرد. کار همینطور ادامه داشت تا آخرین دانشآموز پیغام را بلند میگفت. من آخرین دانشآموز بودم.
احتمالا میتوانید حدس بزنید که بعد از آن چه شد. اوضاع خراب بود.
من تنها دانشآموزی بودم که پیغام را درک نکردم. همه منتظر بودند که آخرین پیغام اعلام شود. من یک کلمه هم نداشتم که بگویم.
معلم به دختر کناری من گفت میتواند قانون بازی را بشکند و دوباره پیغام را زمزمه کند. باز هم چیزی نفهمیدم.
خیلی حس بدی داشتم. حس میکردم نباید سر این کلاس مینشستم.
حس میکردم همه را از خودم ناامید کردهام.
با وجود همهی احساساتی که داشتم، نمیخواستم دست از تلاش بردارم. خیلی وحشتناک بود، ولی بعد از آن روز تصمیم گرفتم تا برای موفقتر شدن تلاش کنم.
دفعهی بعد من ضعیفترین بازیکن نخواهم بود.
به دو دلیل این داستان را برای شما تعریف کردم. اول اینکه، حتی اگر فکر میکنید که اوضاع خیلی بد است، ناامید نشوید. من فقط جلوی بقیهی زبانآموزان خجالتزده شدم. دوم اینکه، اضطراب نقش مهمی در موفقیت و پیشرفت شما بازی میکند. بعدا به این نکته باز میگردیم. بزرگترین اشتباهی که بیشتر زبانآموزان مرتکب میشوند
وقتی برای اولین بار شروع به یادگیری زبان دوم کردم، خیلی زود متوجه شدم که شنیدن از همه برایم سختتر است.
بدون زیرنویس فیلم دیدم، فیلم را با زیرنویس به زبان خودم نگاه کردم و بعد دوباره با زیرنویس زبان جدید آن را دیدم. برنامهی اینترنتی گوش دادم و هر شنبه صبح به اخبار اسپانیایی گوش کردم .
حتی وقتی که متن اخبار یا زیرنویس فیلم را متوجه میشدم، قادر نبودم تا کلماتی را که میشنیدم به کلمات نوشتهشده ربط دهم.
فکر کردم شاید باید بیشتر تلاش کنم. برای همین هم تلاش کردم – ساعتها به فایلهای صوتی گوش دادم.
مشکل اینجا بود که حتی با وجود ساعتها گوش دادن، وضعیتم بهتر نمیشد.
بعد از اینکه چند سال زبان را در کشور خودم یاد گرفتم، برای سفر به اسپانیا رفتم و تازه آنجا فهمیدم که مشکل کجاست… من در تلهی شنیدن منفعلانه افتاده بودم. بعد از اینکه مجبور شدم از زبان استفاده کنم و با افراد محلی حرف بزنم متوجه شدم که بهخاطر شنیدن منفعلانه پیشرفت نمیکردم.
شنیدن منفعلانه چیست؟ شنیدن منفعلانه یعنی اینکه فقط به صدایی ضبطشده به زبان هدف گوش دهید یا فیلمی به این زبان ببینید. هدف شما این است که حتی اگر الان متوجه نشوید، کمکم از طریق فرایند طبیعیِ جذب کردن، شروع به فهمیدن متن میکنید.
مشکل اینجاست که این روش خیلی موفق نیست.
معمولا زبانآموزان ایدهی شنیدن منفعلانه را میپسندند، چرا که بسیاری از برنامههای زبان براساس تمرین کردن هستند. این برنامهها پیشنهاد میدهند که وقتی درحال ظرف شستن هستید، رانندگی میکنید یا خواب هستید، میتوانید مهارتهای شنیداری خود را بهبود بخشید.
خیلی خوشایند است – وقتی خواب هستید زبان یاد بگیرید! از این راحتتر نمیشود!
متا?سفانه بیشتر اوقات روشهایی که میخواهند با کمترین تلاش بهترین نتیجه را به شما بدهند خیلی موفق نمیشوند.
چرا شنیدن منفعلانه موفق نیست؟ برای پاسخ دادن به این سو?ال، باید یک یا دو چیز را درمورد اضطراب و موفقیت بدانید. موفقیت درمقابل اضطراب: چه چیزی لازم است بدانید؟ باید اعترافی بکنم – هرگاه که روی مهارتهای زبانی خودم کار نمیکنم یا به زبانآموزانم برای اینکار کمک نمیکنم، یا ورزش میکنم یا برنامههای ورزشی میبینم. ورزش را دوست دارم! همانقدر که به ورزش علاقه دارم به زبان هم علاقه دارم.
حتی اگر به ورزش علاقه ندارید، میتوانید از درس ارزشمندی که از یکی از مربیان بزرگ فریزبی یاد گرفتم، بهره ببرید.
ایدهی سادهای است که نمودار موفقیت – اضطراب نام دارد.
این نمودار نشان میدهد که «بهترین» میزان اضطراب برای بیشترین میزان موفقیت وجود دارد.
اگر اضطراب نداشته باشید، یا زیادی اضطراب داشته باشید، عملکرد خیلی خوبی نخواهید داشت. وقتی سطح اضطراب شما مناسب باشد عملکرد بهتری خواهید داشت. این سطح را اضطراب «شانس طلایی» مینامند.
وقتی که بازی زمزمه را در کلاس زبان اسپانیایی انجام میدادم، زیادی اضطراب داشتم. از سطح اضطراب مناسب خیلی گذشته بودم. اصلا نمیتوانستم عملکردی داشته باشم، چه برسد به اینکه روی صداهای زبان دوم تمرکز کنم.
عکس این قضیه در گوش دادن منفعلانه اتفاق میافتد. وقتی که به صدای ضبطشده گوش میدهیم یا فیلم میبینیم، بهراحتی تمرکز خود را از دست میدهیم. وقتی زیادی آرام هستیم و سطح اضطراب پایین است، عملکرد و پیشرفتمان خیلی کمتر خواهد شد.
وقتی بهصورت منفعلانه چیزی را میشنوید، هیچ خطری در کار نیست. اگر چیزی را متوجه نشدید عواقبی در انتظار شما نیست.
شنیدن منفعلانه موفق نیست چون که فشاری روی شما نیست که پیشرفت کنید. اگر میخواهید مهارتهای شنیداری خود را بهبود بخشید باید چیزی داشته باشید که شما را مجبور به تمرکز کند.
برای اینکه مهارت جدیدی را که قبلا نداشتهاید بهبود دهید، باید ریسک را وارد معادله کنید. مفیدترین راه برای بهبود بخشیدن مهارتهای شنیداری
مفیدترین تمرین برای بهبود بخشیدن به مهارتهای شنیداری، تمرینی به نام «شنیدن فعال با ریسک بالا» است.
شنیدن فعال یعنی اینکه شما باید به چیزی گوش دهید و براساس آن عملی را انجام دهید.
تفاوت اصلی شنیدن فعال با منفعلانه این است که در شنیدن فعال، شما باید نسبت به چیزی که شنیدهاید واکنش نشان دهید. این تغییر باعث میشود تا روی نمودار عملکرد-اضطراب بالا بروید. ولی فقط فعال بودن کافی نیست.
اگر میخواهید که در نمودار عملکرد-اضطراب به منطقهی «شانس طلایی» که در آن نرخ عملکرد و یادگیری شما از همیشه بهتر است، برسید، باید خطراتی را بپذیرید.
یکی از بهترین انواع شنیدن فعال با ریسک بالا، صحبت کردن رو در رو با کسی است که زبان اول او را یاد میگیرید.
صحبت کردن رو در رو خیلی بهتر از شنیدن منفعلانهی صدای ضبطشده است، چرا که شما را مجبور میکند تا تمرکز کنید و فعالانه درگیر مکالمه شوید.
خیلی واضح روزی را بهخاطر میآورم که در شرایطی قرار گرفتم که باعث شد تا قدرت شنیدن فعال با ریسک بالا را درک کنم. روزی که در مادرید بودم و به دنبال پارکینگ میگشتم.
من و دوستم وارد یک پارکینگ زیرزمینی شدیم. پارکینگ هیچ تابلویی برای ساعات کار و قیمت نداشت.
به باجهی نگهبان پارکینگ رفتیم و من به اسپانیایی پرسیدم «هزینهی پارک کردن چقدره؟»
نگهبان جواب ما را داد.
شروع خوبی بود.
بعد پرسیدم «چه ساعتی میبندید؟»
پاسخ او کلماتی اسپانیایی بودند که از یک گوشم وارد و از گوش دیگرم خارج میشدند.
فاصلهی هتل ما تا پارکینگ یک ساعت بود و میترسیدیم که اگر زیادی در شهر بمانیم و پارکینگ بسته شود، مجبور شویم تا صبح در شهر بمانیم.
باید میفهمیدم که پارکینگ کی بسته میشود.
اگر ماشین ما در پارکینگ گیر میافتاد، دوستم هرگز مرا نمیبخشید. خطر این کار خیلی بالا بود!
درطول 15 دقیقهی بعد چند سو?ال از او پرسیدم که پاسخ هر کدام از آنها اطلاعات زیادی را در بر داشت که من بهسختی متوجه میشدم. ولی بعد از 15 دقیقه حرفهای نگهبان پارکینگ کمکم داشت معنی پیدا میکرد.
بالاخره پیغام او واضح شد. پارکینگ 24 ساعته باز بود ولی اگر بعد از نیمه شب باز میگشتیم هزینهی روز بعد را هم از ما میگرفتند.
هورا! چه عالی!
بالاخره متوجه شدم. و از آن بهتر، در آن 15 دقیقه بیشتر از همیشه فهمیدم که چطور میتوانم درک شنیداری خود را افزایش دهم.
از بعد از آن روز همیشه تلاش میکردم تا مهارتهای شنیداری خود را با حرف زدن رو در رو با یک فرد محلی بهبود ببخشم.
راهی دیگر برای پیدا کردن این نوع تمرین، تبادلات زبانی است. تبادل زبانی بهترین راه برای تمرین فعالانه است. مخصوصا اگر با فرد جدیدی آشنا شوید و بخواهید تا تا?ثیر مثبتی روی او بگذارید. منابع زیادی هستند که میتوانید بیتوجه به محل زندگی خود با آنها تبادل زبانی انجام دهید.
اگر تابهحال زبان جدید را کاملا درک نکردهاید، ممکن است که صحبت کردن با اشخاص کمی ترسناک باشد. ولی پیشرفتی را که میتوانید با این نوع تمرین به دست آورید، دستِ کم نگیرید. یک راهحل دیگر: شنیدن فعال با ریسک پایین
اعتراف میکنم که دو مشکل اساسی در تمرینِ شنیدن فعال با ریسک بالا وجود دارد:
1. گاهی اوقات سخت است که برای صحبت کردن با کسی برنامه ریزی کنیم – مخصوصاً اگر در کشوری که میخواهید زبان آن را یاد بگیرید، زندگی نمیکنید یا اینکه صحبت کردن از طریق اسکایپ به دلیل وجود تفاوت زمانی امکان پذیر نباشد.
2. اگر شما در شنیدن فعال با ریسک بالا زیادی اضطراب داشته باشید، ممکن است که عملکرد شما در نمودار وارد منطقهی قرمز شود.
اگر مشکل شمارهی دو را دارید، پیشنهاد میکنم تا حداقل یک بار امتحان کنید. بعد از یک بار امتحان کردن اضطراب شما پایین میآید.
درست همانطور که در ابتدای متن گفتم؛ من خودم ترس از خجالتزدگی را تجربه کردهام. ولی با تمرین کردن این مسئله بهتر میشود.
تلاش کنید تا کسی را پیدا کنید که زبان موردنظر شما را صحبت میکند و شما به او اعتماد دارید. یا اینکه برای شروع، با کسی صحبت کنید که دیگر قرار نیست او را ببینید (مثلا نگهبان پارکینگ).
اگر مشکل شمارهی یک را دارید، باید از روشی برای شنیدن فعال استفاده کنید که به شخص دیگری نیاز نداشته باشد.
این نوع تمرین شنیدن «شنیدن فعال با ریسک کم» نام دارد.
شنیدن فعال با ریسک کم بهتر از شنیدن منفعلانه است؛ چون که هنوز هم فعالانه با منابع شنیداری درگیر هستید. شما نمیتوانید این نوع از تمرینات را درحین انجام کارهای دیگری مانند رانندگی یا کار انجام دهید.
نرمافزارها و برنامههای آموزشی مثالهایی از این شیوهی یادگیری هستند.
برای مثال نرمافزار دولینگو (doulingo) شامل تمرینات سادهی شنیدار است که از شما میخواهند تا در پاسخ به یک کلیپ کوتاه صوتی، به سو?الات جواب دهید و معما حل کنید.
اگر نمیتوانید برای زبان موردنظر خود برنامهای پیدا کنید، تا آنجا که میتوانید با یک فایل شنیداری که معمولا برای شنیدن منفعلانه از آن استفاده میکنید بازی بسازید.
مثلا به جای اینکه فایل صوتی را در ماشین گوش کنید، آن را پشت میز و با یک قلم و کاغذ روبهرویتان گوش کنید و شروع به نوشتن آنچه میشنوید، کنید.
هرچه را که فهمیدید، بنویسید و بعد سعی کنید تا جاهای خالی را با حدس زدن اطلاعات از روی بقیهی متن پر کنید. یا اینکه چند بار یک تکه از فایل را گوش دهید تا همهی جاهای خالی را پر کنید.
این تمرین بهاندازهی شنیدن فعال با ریسک بالا کارآمد نیست، ولی این روش در مقایسه با گوش دادن منفعلانه، شما را در مدتی کوتاه بسیار جلو میاندازد.
چطور مهارتهای شنیداری خود را با فعالیتهایی بهغیر از گوش دادن بهتر کنید
تمرین شنیداری منفعلانه، به جز اینکه فایدهای ندارد، میتواند شما را کلافه کند. این کار در بدترین حالت میتواند باعث شود که کلاً دست از یادگیری زبان بردارید. در بهترین حالت، شنیدن منفعلانه برای این خوب است که نشان دهید که با استفاده از روشهای بهتر و مو?ثرتر پیشرفت کردهاید.
اگر واقعا میخواهید تا مهارتهای درک متن شنیداری را در خود بهبود ببخشید:
خود را در شرایط تمرین شنیدن با خطر بالا قرار دهید. ببینید که آیا میتوانید از بهترین ابزار برای بهبود عملکرد خود – یعنی اضطراب – استفاده کنید تا سرعت یادگیری خود را افزایش دهید؟ زمانی را به کار کردن با نرمافزارها، برنامهها، فیلمها و فایلهای صوتی با قلم و کاغذی در دستتان اختصاص دهید. از تمرینهایی به جز شنیدن، مثلا تمرین خواندن استفاده کنید تا سطح لغات خود را بهبود ببخشید. حتی اگر فکر میکنید که مهارتهای شنیداری خیلی خوبی ندارید، بدانید که اگر زمان خود را برای انجام فعالیتهای مفید صرف کنید، میتوانید پیشرفت کنید.
برگرفته از: www.fluentin3months.com
[ یادداشت ثابت - یکشنبه 02/8/22 ] [ 7:13 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
معمولا گفته میشود که بچهها در یادگیری زبان جدید بهترین هستند. ولی این به آن معنا نیست که بزرگسالان نباید برای یادگیری زبان سعی کنند. ما از چند نفر از افرادی که به چندین زبان مسلط بوده و در پروژهی ترجمهی آزاد تِد (TED’s Open Translation Project) شرکت داشتند، خواستیم تا راز تسلط بر یک زبان خارجی را با ما در میان بگذارند. در اینجا با 7 نکته برای یادگیری یک زبان جدید از دید مترجمهای TEDآشنا میشوید.
1. واقعبین باشید
یک هدف ساده و قابل دستیابی تعیین کنید و با آن شروع کنید تا احساس نکنید زیادی تحت فشار هستید. جودیت ماتس (Judith Matz)، مترجم زبان آلمانی پیشنهاد میکند: «اول 50 کلمه از زبانی که میخواهید یاد بگیرید انتخاب کنید و در ارتباط با مردم به کار ببرید. بعد به تدریج دستور زبان را یاد بگیرید.»
2. یادگیری زبان را به تغییری در سبک زندگی تبدیل کنید
الیزابت بوفارد ( Elisabeth Buffard)، طی 27 سال آموزش زبان انگلیسی، ثبات و پایداری را مهمترین اصلی میداند که موفقترین زبانآموزان را از سایرین متمایز میکند. او میگوید یک شیوهای را برای یادگیری زبان انتخاب کنید که حتی وقتی خستهاید، مریض هستید، یا در دام عشق گرفتار شدهاید بتوانید آن را ادامه دهید.
3. زبان را وارد زندگیتان کنید
هرچه بیشتر یک زبان را در زندگی روزانهتان وارد کنید، مغز شما آن را کاربردیتر میبیند و به آن اهمیت بیشتری میدهد. مترجم روس، اُلگا دیمیتروچنکوا (Olga Dmitrochenkova) میگوید: «از هر فرصتی برای نزدیک شدن به زبان جدید استفاده کنید.» همهی وسایل خانهتان را با این زبان برچسب بزنید. کتابقصههای کودکان را به این زبان بخوانید و سخنرانیهای TED یا TEDx را با زیرنویس ببینید. حتی میتوانید بخشی از اتفاقاتی که در طول روز میافتند را برای یک دوست خارجی خیالی تعریف کنید.
4. بگذارید تکنولوژی به شما کمک کند
دیمیتروچِنکوا یک پیشنهاد عالی دارد: «یک کار ساده و جالب مثل تغییر زبان گوشی موبایلتان میتواند به شما کمک کند کلمات جدیدی یاد بگیرید.» تغییر زبان مرورگرتان هم میتواند تأثیر مشابهی داشته باشد. همچنین اگر در اینترنت جستجو کنید میتوانید فرصتهای سازمانیافتهتری برای یادگیری زبان پیدا کنید. الس دِ کیسر (Els De Keyser)، مترجم زبان هلندی، برنامهی Doulinguo را به خاطر شوهی آموزش بازیمانند آن در گرامر و برنامهی Anki را به خاطر روش یادگیری لغات با «فلشکارت»هایش توصیه میکند.
5. یادگیری زبان را دری به سوی تجربههای جدید ببینید
برای سباستین بتی (Sebastian Betti)، مترجم زبان اسپانیایی، یادگیری یک زبان جدید همیشه به معنی فرصتهای تازهای بوده است که آن زبان میتواند در زندگی ایجاد کند. او کارهای جالبی که به هرحال میخواهد از انجام دادن آنها لذت ببرد را به فرصتی برای یادگیری زبان تبدیل میکند. خیلی از مترجمهای دیگر هم همین کار را توصیه میکنند. آنا مینولی (Anna Minoli)، مترجم زبانهای ایتالیایی و فرانسوی، زبان انگلیسی را از طریق تماشا کردن نسخهی بدون زیرنویس فیلمهای مورد علاقهاش یاد گرفت. ایوان استامِنکوویچ (Ivan Stamenkovi?) که مترجم زبان کرواتی است، وقتی فقط کلاس پنجم بود، بر اثر چند سال تماشا کردن کارتونهای انگلیسی میتوانست این زبان را به خوبی صحبت کند. پس دفعهی بعد که خواستید دستور تهیهی یک غذای جدید را پیدا کنید، آن را به زبانی که دارید یاد میگیرید جستوجو کنید.
6. دوستان جدید پیدا کنید
ارتباط و تبادل، کلید یادگیری یک زبان جدید است. این کار به شما کمک میکند به جای اینکه قبل از اینکه هر جملهای را به زبان بیاورید آن را در ذهنتان ترجمه کنید، مستقیما افکارتان را بیان کنید. با افرادی که به آن زبان صحبت میکنند آشنا شوید. از طریق شبکههای اجتماعی و اینترنت یک دوست خارجی پیدا کنید یا یک گروه آنلاین دونفرهی یادگیری زبان درست کنید، در چنین گروهی شما و یک نفر دیگر، به صورت داوطلبانه به هم کمک میکنید تا زبان مورد نظرتان را تمرین کنید.
7. از اشتباه کردن نترسید
یکی از معمولترین موانعی که راه شما به سمت یادگیری زبان جدید را سد میکند، ترس از اشتباه کردن است. ولی افرادی که زبان مادریشان زبانی است که شما دارید یاد میگیرد، مثل والدین مشتاقی هستند که به شما کمک میکنند. هر تلاشی که شما برای ارتباط برقرار کردن و صحبت با آنها انجام میدهید در نظر آنها به وضوح نشاندهندهی این است که شما یک نابغهی بااستعداد هستید. آنها شما را تشویق و راهنمایی میکنند. نگرانید که نتوانید با همتای خارجیتان مکالمه کنید؟ مهارتهای زبان خودتان را با یک نفر که جوانتر از شما است امتحان کنید. جودیت ماتس، مترجم زبان آلمانی، تعریف میکند که «زمانی وقتی با یک کودک نوپای ایتالیایی حرف میزدم، خیلی جا خوردم که دیدم هر دومان در زبان ایتالیایی تقریبا در یک سطح هستیم.» بنابراین صبور باشید. هرچه بیشتر به آن زبان صحبت کنید بیشتر به هدف دشوار «روان صحبت کردن مثل زبان مادری» نزدیک میشوید و به تدریج میتوانید با افراد همسن خودتان هم مکالمه کنید. فقط در صحبت کردن پایداری کنید و ناامید نشوید.
برگرفته از: www.chetor.com
[ یادداشت ثابت - یکشنبه 02/8/22 ] [ 7:11 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
از کجا برای خواندن زبان انگلیسی شروع کنیم ؟اگر با جستجوی سؤال “برای یادگیری زبان انگلیسی از کجا شروع کنیم” یا "چگونه زبان انگلیسی بخوانیم" به این صفحه واردشدهای احتمالاً میخواهی زبان انگلیسی را یاد بگیری اما هنوز شروع به خواندن آن نکردهای. بگذار ابتدا سؤالی را از شما بپرسم: اگر واقعاً میخواستی که زبان انگلیسی را یاد بگیری، الآن بایستی چهکاری انجام بدهی که این اتفاق رخ دهد؟ مشکلی که همهی ما با یادگیری زبان انگلیسی و در کل دیگر اهدافمان در زندگی داریم، این است که زمان بسیار زیادی را صرف فکر کردن و حرف زدن در رابطه با آرزوهایمان میکنیم. ولی زمان بسیار کمتری را صرف کارهایی میکنیم که میتواند در حقیقت ما را به اهدافمان برساند.
برای یادگیری زبان انگلیسی از کجا شروع کنم؟ این مشکل بسیار رایج است و تقریباً همهی ما چندین بار در زندگی آن را تجربه کردهایم. ما اهداف مهم زیادی را در طول زندگی میخواستیم دنبال نماییم اما هیچ کاری، تأکید میکنم هیچ کاری، برای رسیدن به آنها نکردیم. میخواهیم که تناسباندام بهتری داشته باشیم، یا غذاهای سالمتری بخوریم، یا …. اما دریغ از یکقدم عمل. برای زبان انگلیسی نیز همینطور است. همهی ما دوست داریم که زبان انگلیسی را یاد بگیریم. بنابراین شروع میکنیم و کلی برنامه و طرح در ذهن خودمان میریزیم. که مثلاً بهزودی، فردا، شنبهی هفتهی بعد، ماه بعد یا سال بعد این برنامهها را آغاز کنیم و زبان انگلیسی را یاد بگیریم. اتفاقی که رخ میدهد این است که این فرایندهای برنامهریزی، به ما اینطور القا میکنند که انگار واقعاً در حال رسیدن به هدفمان هستیم؛ درحالیکه در واقعیت هیچ قدمی را به سمت هدفمان برنداشتهایم. همین حالا، هیچوقت زمان مناسبی برای قدم برداشتن به سمت هدفمان نیست. بهجای آن، بهزودی، ظاهراً جذابترین گزینهی ما برای شروع رسیدن به اهدافمان است. ما بسیاری از مشکلاتمان را به کناری میگذاریم تا نسخهی آیندهی ما آن را حل بکند. زیرا فکر میکنیم که “من آینده” انگیزه و انرژی بیشتری برای رسیدن به هدف دارد؛ زمان بیشتری دارد؛ پول بیشتری دارد؛ جذابتر است؛ یاد گرفته است که زود از خواب برخیزد و بیشتر تلاش کند؛ و یاد گرفته است که زندگی را بهتر مدیریت کند. بنابراین صبر میکنیم…….. من این را بهخوبی میدانم زیرا من نیز در دوران کودکی و نوجوانی بارها اهدافم را به کناری گذاشتم تا “حسین آینده” برایم به آن برسد. مشکل ما خیلی وقتها این نیست که دقیقاً نمیدانیم چهکار باید بکنیم. در حقیقت بیشتر وقتها ما دقیقاً میدانیم که چهکار باید بکنیم. مثلاً کمتر بخوریم، بیشتر ورزش کنیم، و در مورد زبان انگلیسی: بیشتر بخوانیم و بشنویم. حسین آینده هیچوقت اطلاعات بیشتری نسبت به الآن، برای قدم برداشتن به سمت اهداف کنونی خود ندارد. اما بیشتر وقتها حسین آینده در ذهن احساس میکند که بهتر میتواند به سمت اهداف قدم بردارد. بیشتر اوقات اگر هیچ کاری انجام ندهیم و فقط برنامهریزی کنیم، آیندهی بهتری نسبت به حال حاضر نداریم. اگر میدانی که میخواهی چهکار بکنی و چه هدفی داری، قدم بعدی عمل است. از فردا دیگه حتما شروع میکنم! بنابراین سؤال اول این نوشتار، برای یادگیری زبان انگلیسی از کجا شروع کنیم، بهتر است که تبدیل شود به: الآن چهکار کنم که زبان انگلیسی یاد بگیرم؟ چند حقیقت بزرگ در رابطه با این سؤال وجود دارد که بهتر است آنها را مشخص کنم: هیچ کاری نکردن جواب این سؤال نیستخیلی واضح است نه؟ اما هنوز شما احتمالاً در حال انجام همین کار هستی. زیرا تنها فکر کردن در رابطه با یادگیری زبان انگلیسی، تقریباً معادل با این است که هیچ کاری نکردهاید. فکر کردن در رابطه با اهدافت، شما را به آنها نزدیکتر نمیکند. تنها عمل کردن این کار را برایت انجام میدهد. این موضوع شاید برای خیلیها قابلپذیرش نباشد و مثل یک سیاهچالهای است که همهی ما در مقاطعی از زندگیمان، در دام آن میفتیم. زیرا فکر کردن در رابطه با آیندهی خود و اهدافمان و اینکه چطور به آنها برسیم، خیلی جذاب و خوشحالکننده به نظر میرسد. وقتیکه آیندهی موفقی برای خود تجسم میکنیم، از خودمان خیلی احساس رضایت داریم. احتمالاً خیلی از شماها تصوری که از آیندهی خود دارید این است که زبان انگلیسی را یاد میگیرید و برای ادامهی تحصیل به یک کشور انگلیسیزبان میروید و آنجا بهراحتی میتوانید با افراد ارتباط برقرار کنید. و یا اینکه علاقهمند به مسافرتهای تفریحی هستید و دوست دارید در مسافرتهایتان ارتباط خیلی خوبی را با افراد مختلف داشته باشید. و یا دوست دارید که بتوانید بهراحتی با توریستهایی که به ایران میآیند به زبان انگلیسی صحبت کنید. همهی اینها تصورات هیجانانگیزی هستند. این تصورات باعث میشود که فکر کنید که انگار به سمت هدفتان قدمی برداشتهاید. و یا به قول روانشناسها در حال کسب انرژی مثبت هستید. اما درواقع هیچ کاری نکردهاید جز اینکه راهی برای فرار از عمل کردن در حال حاضر پیداکردهاید. برنامهریزی برای یادگیری زبان انگلیسی نیز معادل این است که هیچ کاری نکرده باشید. حتی بهترین برنامهریزیها، عمل کردن نیست. بلکه تنها تفکرات برنامهریزیشده است. برنامهریزی در حقیقت فکر کردن دربارهی عمل است. تصمیم در رابطه بااینکه چگونه و در چه زمانی، چهکاری را انجام دهی. اما اینها تنها در ذهن شما رخ میدهد و هیچ عملیاتی را در بر نمی گیرد. و قطعاً هیچ زبانی را با این طرحها و نقشهها یاد نمیگیری. تحقیق درباره بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی ، جواب این سؤال نیستهمانند فکر کردن، اختصاص زمان بسیار زیاد در گوگل و جستجو برای بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی نیز جزو عمل کردن محسوب نمیشود، درحالیکه همچین احساسی به آدم دست میدهد. زیرا صدها هزار صفحه در رابطه با یادگیری زبان انگلیسی در اینترنت وجود دارد و هزاران محصول مختلف آموزشی برای یادگیری زبان انگلیسی یافت میشود که هیچوقت نمیتوانی همهی آنها را مطالعه و بازنگری کنی. مشکل اصلی اینجاست که با توجه به حجم بسیار زیادی از اطلاعات که در اینترنت وجود دارد اتخاذ تصمیمی درست برای انتخاب بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی بسیار سخت است. بهویژه زمانی که برخی از پیشنهادها بسیار متناقض به نظر میرسد. بهعنوانمثال برخی فلش کارتها را روش مناسبی برای حفظ کردن لغات انگلیسی میدانند، برخی خیر. گروهی میگویند گرامر مهمتر است، گروهی دیگر میگویند لغت مهمتر است. گروهی بهترین کتاب آموزش زبان انگلیسی را کتابهای گرامری و لغت میدانند، گروهی دیگر کتابهای قصه را قبول دارند. خلاصهی اینکه نظریات در این رابطه بسیار زیاد است و هیچکدام هم بهطور مطلق غلط یا درست نیستند. بنابراین گیر افتادن در دام یافتن بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی و صرف دهها ساعت وقت برای آن، تنها باعث میشود که خستهتر شوی و احتمالاً یادگیری خود را متوقف کنی. اگر خیلی دوست داری که روشی معقولانه انتخاب کنی، ما در وبسایت زبانشناس دیدگاه خود را در نوشتههای مختلف بیان کردیم. نگاهی گذرا به آن بینداز ولی زیاد در آن متوقف نشو:
و نوشتههای مختلف دیگری که در زبانشناس ارائهشده است. ما سعی کردهایم که روشهایی علمی برای شما ارائه کنیم ولی بازهم تکرار میکنم که توقف در این روشها صرفاً برای یافتن بهترین روش آموزشی کاری وقتگیر و بیهوده است. فقط انجامش بده هم جواب این سؤال نیستنایک شعار بسیار جالبی دارد. فقط انجامش بده یا همان just do it. اما به نظر بنده این شعار زیاد در حوزهی یادگیری زبان کارساز نیست. چون این سؤال پیش میآید که چهکاری انجام بدم؟! که جوابهای بسیار زیادی برای این سؤال وجود دارد که همانطور که در بالا به آن اشاره کردیم هیچکدام بهطور مطلق غلط یا درست نیستند. من تنها میتوانم به شما این را بگویم که اگر بجای جستجوی بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی، کتابی را باز بکنی و بخوانی و یا فیلمی به زبان انگلیسی نگاه بکنی وقتتان را بهتر صرف یادگیری زبان انگلیسی میشود. بنابراین توصیهی بنده به شما این است: شروعش کن!
.
شروعش کناصلاً نگران این نباش که از کجا شروع کنی. اصلاً نگران این نباش که وقتیکه میتوانی الآن اختصاص دهی بسیار کم است. اصلاً نگران روش آموزشی نباش. فقط شروع کن. شروع کن به یادگرفتن، خواندن، شنیدن، و برقراری ارتباط با اینوآن. وقتی اولین قدم را که برداری همهچیز رفتهرفته درست میشود. میتوانی با همین روشها و متدهایی که در بالا عنوان کردم شروع کنی، اگر خوشت آمد ادامه بدی و اگر خوشت نیامد با روش دیگری ادامه بدی. ولی شروع کن. همین حالا! من خودم بهشخصه خیلی از کارهای موفقیتآمیزی که در زندگی انجام دادم برنامهریزی خاصی پشت سر آن نبوده است. فقط قدم در راه گذاشتم و سعی کردم که با تلاش خود به هدف خودم برسم. همیننرم افزار زبانشناس که در حال حاضر در این وبسایت ارائه میشود بهتازگی آغاز شده است. ادعا نمیکنیم که الآن بهترین گزینه است ولی تلاش خودمان را در این زمینه انجام میدهیم و سعی میکنیم که نظرات زبانآموزان را جلب کنیم. آیا آمادهی شروع هستی؟اگر شما را متقاعد کردم که همین الآن شروع به یادگرفتن زبان انگلیسی بکنی چند تا راهکار برای ادامهی این راه طولانی برای شما دارم. 1- دانلود اپلیکیشن زبانشناس اپلیکیشن زبانشناس با توجه به منابع فراوان و جذابی که دارد، نقطهی خوبی برای شروع شما است. علاوه بر آن، ما حمایت خیلی زیادی از زبان آموزان میکنیم و پس از نصب اپلیکیشن، به سؤالات شما و مشکلاتی که دارید پاسخ میدهیم. برای دانلود اپلیکیشن زبانشناس روی این لینک کلیک بفرمایید. 2- انتخاب پکیج مناسب برای شروع کار با این اپلیکیشن، پس از دانلود آن از کافه بازار، توصیه میکنیم که با پکیجهای آموزشی زیر شروع کنید: سطح ابتدایی: داستانهای کودکانه سطح متوسط: داستانهای واقعی، و انگلیسی قدرت سطح پیشرفته: مگا داستانها، انگلیسی مهارت، و داستانهای کوتاه سطح فوق پیشرفته: مکالمات تجاری 3- اعمال متدهای مناسب روی پکیجهای فوق اگر داستانهای کودکانه را میخوانید، این راهنما برای شروع مناسب است. اما اگر از سطوح بالاتر آغاز کردهاید پیشنهاد میکنم که استراتژی های تقویت مکالمه را بخوانید و آنها را روی درسهای مختلف پیادهسازی نمایید. پاسخ به چند سؤال مهمآیا میتوانیم زبان انگلیسی را بدون کلاس یاد بگیریم و تقویت کنیم؟ بله. اگر به حدی رسیده باشید که بتوانید گلیم خود را از آب در بیاورید، برای یادگیری زبان انگلیسی به کلاس نیازی ندارید. این حد تقریباً همان دانستن زبان انگلیسی در حد دروس دبیرستان است. چگونه زبان انگلیسی را سریع یاد بگیریم؟ اپلیکیشن زبانشناس برای یادگیری لغات از روشی استفاده میکند که میتوان گفت سریعترین حالت یادگیری لغات برای استفادهی بلندمدت است. اما در کل برای اینکه زبان انگلیسی را سریع یاد بگیرید چارهای نیست جز اینکه خودتان را در زبان انگلیسی غرق نمایید. چگونه انگلیسی را روان صحبت کنیم؟ بنده در دو پست جداگانه، راهحلهای خیلی مناسبی برای بهبود مهارتهای لیسنینگ و اسپیکینگ شما نوشتهام که خواندن و اعمال آنها باعث میشود که این دو مهارت به طرز چشمگیری تقویت گردد و زبان انگلیسی را روان صحبت کنید. نوشتهی اول: تکنیک سایه برای تقویت لیسنینگ؛ نوشتهی دوم: 5استراتژی برای تقویت مکالمه آیا اپلیکیشن زبانشناس برای آمادگی کنکورهای کارشناسی و ارشد مناسب است؟ هنوز آماری نداریم که نشان دهد آیا اپلیکیشن زبانشناس مناسب افراد کنکوری هست یا خیر. کنکور آزمونی غیراستاندارد است درحالیکه اپلیکیشن زبانشناس برای شرایط استاندارد مناسب است. در کل با استفاده از اپلیکیشن زبانشناس درک مطلب و دایرهی لغات شما تقویت میشود که این دو مهارت خیلی برای زدن درصد بالا در کنکور مهم هستند. اما در مقایسه با دیگر روشهای کنکوری و تستی (که فقط به درد کنکور میخورند) نمیتوان گفت که آیا زبانشناس بهتر است یا خیر
[ یادداشت ثابت - یکشنبه 02/8/22 ] [ 7:10 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
تا حالا به این فکر کرده?اید که چقدر خوب می?شد اگر زبان انگلیسی را در خانه?ی خودتان یاد می?گرفتید؟ هم خیلی راحت است و هم مزایای زیاد دیگری دارد. مثلا اگر خیلی دوست داشته باشید انگلیسی یاد بگیرید اما وقت کافی نداشته باشید، یا اگر موسسه?های زبان از خانه یا محل کارتان خیلی دور باشند یا هزینه?های?شان خیلی زیاد باشد، در این صورت بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی در منزل است. شاید الان دارید به این فکر می?کنید که یاد گرفتن مکالمه در خانه خیلی سخت است، چون کسی نیست که اشتباهات?تان را اصلاح کند یا اینکه چطور میتوانید پیشرفت کنید در حالی که نمی?دانید کجای کارتان ایراد دارد؟ برای آشنا شدن با بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی در منزل حتما این مطلب را مطالعه کنید.
این نگرانی?ها بهجا هستند و شاید موارد دیگری هم باشند. مثلا ممکن است نگران تلفظ صحیح کلمات باشید. در واقع، شاید اصلا ندانید که از کجا باید شروع کنید. در حقیقت یادگیری زبان لزوما به معنای نشستن پای کتاب نیست و منابع زیادی وجود دارند که می?توانند به شما کمک کنند که در مسیر درستی قدم بردارید.
اگر در خانه?تان از روش?ها و منابع درستی استفاده کنید، کارتان روی غلتک می?افتد. پس حتما این راه?های عالی را برای تمرین زبان انگلیسی امتحان کنید. اگر هم مشکل تقویت انگیزه برای یادگیری زبان دارید، سری به مقالات چطور در این زمینه بزنید.
ویدیو تماشا کنید بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی در منزل این است که تلویزیون تماشا کنید یا ویدیو ببینید.
«خانواده?ی سیمپسون» برای یادگیری سریع زبان انگلیسی کارتون ببینید. شاید کارتون خانواده?ی سیمپسون را بشناسید. این انیمیشن کمدی در همه?ی دنیا مشهور است و مخاطبانش را با همه?ی فراز و نشیب?های یک خانواده?ی پرتنش آمریکایی همراه می?کند. این انیمیشن، بامزه است و از نظر فرهنگی هم اهمیت دارد؛ چون با جنبه?های مختلف زندگی روزانه مثل مدرسه، کار و زندگی اجتماعی سر و کار دارد. این برنامه هم?چنین از نظر کلمات عامیانه بی?نظیر و یک منبع فرهنگی خوب است. نقش اصلی داستان، هومِر سیمپسون (Homer Simpson)، یک بازرس دست و پا چلفتی و بامزه است که در یک نیروگاه هسته?ای محلی کار می?کند. همسرش، مارج و سه فرزندشان هم، دیگر نقش?های اصلی این برنامه هستند. تعداد زیادی کاراکتر دیگر هم در این انیمیشن حضور دارند.
محتوایی پیدا کنید که برایتان جذاب است محتوای بسیاری به زبان انگلیسی وجود دارد از فیلمهای آموزشی تا مصاحبهها و ویدیوهای متعدد در دنیای آنلاین، هر کدام از این موارد مخصوصا اگر در زمینه علاقه شما باشد میتواند به عنوان آموزش انگلیسی عمل کند. مثلا تصور کنید که شما به تکنولوژی علاقه دارید، میتوانید ساعتها ویدیو در این زمینه بیابید. بزرگترین حسن این روش این است که شما به حوزه ویدیو علاقه دارید و آشنایی خوبی با آن دارید، به همین دلیل هم از دیدن آن خسته نمیشوید و هم اینکه آشنایی اولیه شما با مبحث به شما کمک خواهد کرد که زودتر کلمات و ترکیبات را به خاطر بسپارید و زودتر کل موضوع را درک کنید.
«FluentU» اگر به دنبال منابع ویدئویی دیگری برای یادگیری زبان انگلیسی هستید، FluentU را هم امتحان کنید. این سایت یک مجموعه?ی بزرگ از ویدئوهای انگلیسی دارد که از منابع دنیای واقعی مثل کلیپ?های موسیقی، برنامه?های تلویزیونی، تریلرهای فیلم «بازی گرسنگان» (The Hunger Games)، اخبار و سخنرانی?های الهام?بخش گرفته شده?اند.
این ویدئوها می?توانند به تنها منبع یادگیری زبان انگلیسی برای هرکس تبدیل شوند. ویدئوهایی را انتخاب کنید که با شیوه?ی یادگیری، سطح و علایق?تان سازگار باشد و بعدا این سایت ویدئوهای بیش?تری را به شما پیشنهاد می?کند!
این عالی است که بدانید چه ویدئوهایی برای یادگیری زبان انگلیسی به شما کمک می?کنند. به علاوه، FluentU ابزارهای یادگیری زیاد دیگری را در اختیارتان قرار می?دهد تا با کمک آنها در یادگیری زبان انگلیسی پیشرفت کنید. این ابزارها شامل عبارت?های متقابل، فلش?کارت?ها، لیست کلمات و … هستند تا گرامر و دایره?ی لغات?تان را تقویت کنند. یک دفتر خاطرات یا وبلاگ به زبان انگلیسی داشته باشید
یکی از بهترین روش های یادگیری زبان انگلیسی در منزل این است که به انگلیسی یادداشت کنید. نوشتن می?تواند یک فعالیت خلاقانه و آرامش?بخش باشد. داشتن یک دفتر خاطرات یا وبلاگ به زبان انگلیسی بهترین راه برای تمرین مستمر زبان است. علاوه بر اینکه اوضاع گرامرتان بهتر می?شود، می?توانید کاربرد زبان انگلیسی در زندگی روزانه را هم بهتر یاد بگیرید.
می?توانید در مورد تعطیلات ناامیدکننده?ی خودتان که به خاطر بارندگی بهم خورده یا در مورد مسابقه?ی هیجان?انگیز والیبالی که از تلویزیون تماشا کردید بنویسید. همه چیز به خودتان بستگی دارد!
هر وقت که دوست داشته باشید می?توانید بنویسید. حتی اگر هر هفته یک مطلب هم بنویسید برای?تان خوشایند خواهد بود. اما باید هر هفته بیشتر تلاش کنید. برای خودتان اهدافی تعیین کنید تا بیشتر و سریع?تر بنویسید.
اگر شما ایده?آل?گرا هستید و دوست ندارید اشتباهی انجام بدهید، می توانید خاطرات یا وبلاگ?تان را به یک فرد انگلیسی?زبان نشان بدهید تا آن را برای?تان تصحیح کند. اگر کسی را نمی?شناسید اصلا نگران نباشید، چون lang-8 یک سایت تبادل زبان عالی است که زبان?آموزان می?توانند از طریق آن، در نوشتن به هم?دیگر کمک کنند. تازه اگر به نوشته?های قبلی?تان نگاهی بیندازید و ببینید که چقدر پیشرفت داشته?اید اعتماد به نفستان(افزایش اعتماد به نفس) هم بیشتر می?شود.
با دوستان خود که به این موضوع علاقه دارند انگلیسی حرف بزنید
یکی دیگر از بهترین روش های یادگیری زبان انگلیسی در منزل این است که با دوستان خود یک جلسه برگزار کنید. لازم نیست یک مهمانی بزرگ داشته باشید، حتی یک دور همی کوچک هم یک روش خوب برای تمرین زبان انگلیسی است.
میتوانید در منزل از دوستان?تان بخواهید تا داستان?هایی ترسناک یا طنز یا هرچه که دوست دارید به زبان انگلیسی آماده کنند.
لازم نیست حتما مراسم بزرگی برپا کنید. می?توانید یک شب با دوستان?تان فیلم انگلیسی تماشا کنید یا یک غذای سنتی از یک کشور انگلیسی?زبان را به کمک دستور پخت انگلیسی بپزید. اصلا مهم نیست که چه کاری انجام می?دهید فقط دور هم جمع شوید، تفریح کنید و انگلیسی یاد بگیرید.
از اپلیکیشنهای رایگان و فوقالعاده یادگیری زبان استفاده کنید
شاید تصور کنید که اپلیکیشنهای یادگیری زبان همانند هزاران نرمافزار ویندوزی هستند که سالها خریداری کردید و هیچ نتیجهای از آن نگرفتید. همان نرمافزارهایی که روز سی دی با هزاران محتوای آموزشی قرار دارند و حتما باید شماره فلان را به شماره فلان بفرستید تا با شما تماس بگیرند و 100 هزار تومان از پول ارزشمند شما را نابود کنند. اما اشتباه نکنید چون اپلیکیشنهایی مانند Doulingo و Memrise و بسیاری اپلیکیشنهای آموزش زبان دیگر به شیوهای جدید و با تبدیل یادگیری به بازی توانستهاند ابزاری درست کنند که دهها بار راحتتر و لذتبخشتر از نرمافزارهای پیچیده و بینتیجه گذشته شما را به هدفتان برساند. بزرگترین حسن این ابزارها هم این است که هزینهای برای شما ندارند و میتوانید رایگان آنها را استفاده کنید.
بازی?های رایانه?ای انگلیسی انجام بدهید انجام بازی?های رایانه?ای انگلیسی، یکی از بهترین روش های یادگیری زبان انگلیسی در منزل است. وقتی صحبت از یادگیری زبان است، اغلب مردم حتی به بازی?های رایانه?ای فکر هم نمی?کنند، در حالی که بازی?های تک?نفره یا گروهی آنلاین یک راه خیلی خوب برای تقویت خواندن، شنیدار و گفتار انگلیسی هستند.
میدانستید که از طریق همین بازی?ها می?توانید دوستان انگلیسی?زبان هم پیدا کنید؟
بازی?های تک?نفره معمولا تخیلی هستند و شامل استفاده از جادو و کشتن هیولاها هستند و در آنها در نهایت به یک قهرمان بزرگ تبدیل می?شوید. چون مکالمات این بازی?ها خیلی زیاد هستند، با بازی کردن حتی یکی از آنها دایره?ی لغات?تان بزرگ?تر می?شود. هم?چنین برای یادگیری مشتاق می?شوید، چون برای اینکه بتوانید بازی را تمام کنید باید به تمام دیالوگ?ها گوش کنید و آنها را بفهمید.
نگران کلمه?های جدید نباشید، چون به محض بازی کردن به آنها عادت می کنید. معروف?ترین بازی?های تک?نفره که انگلیسی?تان را تقویت می?کنند «Final Fantasy» ،«Legend of Zelda» و «Dragon Quest» هستند.
بازی?های گروهی تجربه?ی بیشتری برای?تان خواهند داشت؛ چون با گروه بزرگ?تری از افراد آنلاین سر و کار دارید. یکی از معروف?ترین بازی?ها «World of Warcraft» است. می?توانید خودتان یک شخصیت طراحی کنید و با تلاش و جستجو بازی کنید. بهترین قسمتش این است که می?توانید یک تیم تشکیل بدهید و با دیگران ارتباط برقرار کنید. مکالمات، معمولا غیررسمی و ساده هستند و در یک پنجره روی صفحه نمایش تایپ می?شوند. این یک روش هوشمندانه است تا بتوانید سریع انگلیسی فکر کنید.
اگر عاشق ماجراجویی هستید و هِدسِت هم دارید می?توانید صحبت گروهی را هم امتحان کنید. این قابلیت به شما کمک می?کند به مکالمات ملحق شوید و با آدم?های جدیدی آشنا شوید. حرف زدن با صفحه نمایش ممکن است اولش کمی عجیب و غریب به نظر برسد اما یک روش بامزه برای یادگیری زبان انگلیسی است. اما خب باید حواستان را جمع کنید، ممکن است به این بازی?ها معتاد شوید!
به انجمنهای آنلاین مورد علاقه خود به زبان انگلیسی سر بزنید و تلاش کنید نظر دهید شاید اندکی این نکته عجیب به نظر برسد، اما یکی از بهترین روشها برای یادگیری زبان و قواعد آن این است که در یک محیط مانند انجمن آنلاین یا forum انگلیسی زبان در حیطه کاری خود سر بزنید و سعی کنید با دیگران صحبت کنید. بزرگترین حسن این ابزار این است که شما لازم نیست در لحظه پاسخ دهید و فرصت دارید جملات خود را درست کنید. در مراحل اولیه یادگیری این بهترین روش برای ساختار دادن به جملات و یادگیری از دیگران است. نکته مهم دیگر که این موضوع را جذاب میکند حس نیاز به پاسخ است که به شما انگیزه میدهد تا سریعتر یک پاسخ خوب برای حرف دیگران دست و پا کنید. جر و بحث در این انجمنها، جنگ بر اثبات عقیده، دفاع از عقیده شخص دیگر یا حمله به یک نظر مخالف همگی یک موتور انگیزشی برای شما خواهند بود که بیشتر و بیشتر بنویسید، دایره لغات خود را بزرگتر کنید و تا جایی پیش بروید که استدلالهای پیچیده را به زبان انگلیسی بنویسید. حتما این نکته را امتحان کنید و از نتایج آن متحیر شوید.
برای یادگیری زبان انگلیسی در کلاسهای آنلاین زبان انگلیسی شرکت کنید
فقط به این فکر کنید که می?توانید از مزایای مکالمه و یادگیری کلاسی استفاده کنید، بدون اینکه مجبور باشید سر کلاس بروید. تعداد زیادی مدرسه?ی آنلاین وجود دارند که بسته?های آموزشی، روش?ها و معلم?های خاص خودشان را در زمینه?های مختلفی دارند و معمولا ارزان?تر از موسسه?های مکالمه?ی زبان معمولی هستند و به علاوه نظم و قاطعیت هم دارند.
در کل، کافی است یک اینترنت پرسرعت داشته باشید تا بتوانید در این کلاس?ها شرکت کنید. به علاوه، میتوانید از نرم?افزارهای ویدئو کنفرانس?هایی که خود موسسه در اختیارتان قرار می?دهد هم استفاده کنید.
گرامر و کلمات را آنلاین یاد بگیرید اگر حس می?کنید که باید از پایه شروع کنید، سایت?های مختلف زیادی وجود دارند که می?توانند برای?تان مفید باشند. بر خلاف کتاب?ها اغلب?شان مجانی هستند!
English at Home این سایت، یک پیشنهاد عالی برای افراد مبتدی است و به بخش?های مختلفی مثل مکالمه(یادگیری مکالمه)، کلمات و گرامر(یادگیری گرامر) تقسیم شده است. قسمت مکالمه به طرز شگفت?انگیزی مفید و کاربردی است، چون به شما می?گوید از کدام عبارت?ها و اصطلاحات استفاده کنید. تمرین?های ساده و انتخابی متنوعی برای تقویت گرامر، درک مطلب و کلمات در این سایت وجود دارند. هم?چنین تعداد زیادی از مقالات با لحن طنزآمیز نوشته شده?اند!
Free English Study این سایت یک منبع عالی است و یک قسمت خیلی بزرگ در مورد گرامر و عبارت های مکالمه?ای دارد. مزیت دیگر این سایت این است که به سطح?های مختلفی تقسیم شده است و به سادگی می?توانید چیزی را که به دنبالش هستید پیدا کنید. هم?چنین می?توانید لینک?های مختلف و مفیدی از سایت?های دیگر پیدا کنید.
British Council: Learn English این سایت هم برای بچه?ها و هم بزرگ?ترها خیلی جذاب است و یکی از بهترین سایت?های رایگان برای یادگیری زبان انگلیسی است. ویدئوکلیپ?های موجود بسیار سرگرم?کننده هستند و تعداد زیادی کلمات رایج و عامیانه دارند. هم?چنین، همه?ی کلیپ?ها رونوشت دارند و به این ترتیب هیچ قسمتی را از دست نمیدهید. بازی?ها و جوکها هم می?توانند برای?تان جالب باشند و برای زبان?آموزان مبتدی مفید واقع شوند. این سایت هم?چنین برای امتحان IELTS خیلی مناسب است و آزمون?های مختلفی دارد که می?توانید از بین آنها انتخاب کنید.
رادیو گوش کنید
یکی دیگر از بهترین روش های یادگیری زبان انگلیسی در منزل این است که به رادیوهای انگلیسی زبان گوش دهید. چون می?توانید برنامه?های تلوزیون و رادیو را آنلاین دنبال کنید، این امکان را دارید که هر کجا هستید مهارت?های شنیداری?تان را تقویت کنید! حتی وقتی ظرف می?شویید یا در قطار نشسته?اید هم می?توانید زبان انگلیسی یاد بگیرید.
برنامه?ی جهان NHK این رادیو برای افرادی که به ژاپن علاقه دارند عالی است. این کانال برنامه?هایی در مورد موسیقی، فرهنگ و غذاهای ژاپنی دارد. گوینده?ها از کشورهای مختلفی هستند و شنیدن لهجه?های مختلف فوقالعاده جالب است.
کتاب بخوانید
مطالعه فقط برای تقویت قدرت درک مطلب نیست، بلکه می?تواند یک سرگرمی خوب برای اوقات فراغت?تان باشد. می?توانید با خواندن کتاب?هایی که شما را به وجد می?آورند، مخصوصا علایق و سرگرمی?های?تان، دو برابر لذت ببرید. کتاب?های زیادی وجود دارند و می?توانید از بین این همه، کتابی را که واقعا مورد علاقه?ی شماست پیدا کنید.
اگر طرفدار داستان?های واقعی هستید احتمالا از خواندن زندگی?نامه?ی یک فرد مشهور مثل ستاره?های سینما یا شخصیت?های معروف ورزشی لذت می?برید. یک مثال معروف، زندگی نامه استیو جابز (Steve Jobs) نوشته?ی والتر ایزاکسون (Walter Isaacson) است که کلمه?های پیشرفته و نقل?قول?های بامزه?ای از خود جابز دارد. نوشته بسیار جالب است و یک راست می?رود سر اصل مطلب که بهترین روش برای یادگیری عبارات تجاری است.
مجموعه?های «هَری پاتِر» نوشته?ی جِی.کِی.رولینگ (J.K.Rowling) این مجموعه یک روش عالی برای کسانی است که انگلیسی را به عنوان زبان دوم یاد می?گیرند. چون همه?ی این 7 کتاب به زبان فارسی هم ترجمه شده اند و فیلم سینمایی?شان هم ساخته شده است. کودکان و نوجوانان عاشق کتاب?های هری پاتر هستند و همین?طور که این سری جلو می?رود کتاب?ها پیچیدهتر و طولانیتر می?شوند. بنابراین اولین کتاب ساده و مناسب بچه?هاست، اما کتاب هفتم بیش?تر مورد علاقه?ی نوجوانان است.
این مجموعه، داستان یک جادوگر جوان به نام هری پاتر را دنبال می?کند. هری خوش شانس است و برای هاگوارتز (Hogwart)، مدرسه?ی جادوگری، انتخاب می?شود. کتاب شامل یک ترکیب عالی از واژه?های عامیانه?ی امروزی و هم?چنین کلمات مربوط به افسانه?ها و اسطوره?ها است که خواندنش را جذاب کرده. در ضمن می?توانید با یک عالمه کلمه?ی مترادف آشنا شوید که دایره?ی لغات?تان را وسیع?تر می?کند.
«قلعه حیوانات» نوشته?ی جورج اوروِل ( Goerge Orwell) این هم یک کتاب خیلی معروف است که می?توانید به دو روش بخوانیدش!
از یک زاویه، داستانی است در مورد حیوانات یک مزرعه که صاحبانِ آدمی?زادشان را نابود می?کنند و مزرعه?ی منور (Manor) را از چنگ?شان در می?آورند. اما اگر از یک زاویه?ی دیگر آن را بخوانید، به انقلاب روسیه اشاره دارد و حیوانات در حقیقت نماد چهره?های مهم سیاسی و گروه?های مردمی هستند. مهمترین مخالف (شخصیت منفی) خوکی به نام ناپلئون است که نماد ژوزف استالین (Joseph Stalin)، رهبر و سیاست?مدار کمونیست شوروی است.
سبک نوشته ساده است و به راحتی می?توان آن را دنبال کرد. داستان خیلی هیجان?انگیز است و به سختی می?توانید کتاب را زمین بگذارید! اگر به تاریخ و سیاست علاقه دارید، حتما این کتاب را بخوانید. سطح کتاب برای زبان?آموزان مناسب است و هم بچه?ها از خواندنش لذت می?برند هم بزرگ?ترها.
«چارلی و کارخانه?ی شکلات?سازی» نوشته?ی روالد دال (Roald Dahl) این داستان برای کسانی که عاشق شکلات هستند عالی است! این کتاب هم مثل هری پاتر به زبان فارسی ترجمه شده است و ممکن است فیلمش را هم با بازی جانی دِپ (Jonny Depp) دیده باشید.
داستان در مورد پسرکی فقیر به نام چارلی است که با پدر، مادر، پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می?کند. زندگی او بعد از اینکه برنده?ی تور وُنکا، بزرگ?ترین کارخانه?ی شکلات?سازی دنیا می?شود کلا تغییر می?کند. در این داستان از کلمات ساده استفاده شده است و نویسنده در مورد وقایعی که اتفاق می?افتند به خوبی توضیح می?دهد و زبان توصیفی فوقالعاده?ای دارد.
با خودتان انگلیسی حرف بزنید؛ خیلی زیاد!
این کار لزوما نشان نمی?دهد که شما دیوانه شده?اید!
بخشی از یادگیری زبان این است که با آن بیش?تر آشنا شویم و اعتماد به نفس داشته باشیم. اگر برای یک کار بزرگ مثل جلسه?ی اولیا و مربیان یا یک ارائه?ی کاری حتما باید تمرین کنید، برای یادگیری زبان هم باید تمرین داشته باشید. می?توانید مکالمه را بار?ها و بارها در ذهن?تان یا جلوی آینه تمرین کنید. اگر هم شجاعتش را دارید چرا صدای خودتان را ضبط نمی?کنید؟ ضبط کردن یک ویدئو از مکالمه یا ارائه?تان روی موبایل یا کامپیوتر بهترین راه است برای اینکه بفهمید وقتی انگلیسی صحبت می?کنید صدای?تان واقعا چطور است؟ می?توانید تلفظ تان را با گوینده?های انگلیسی?زبان برنامه?های تلویزیونی مقایسه کنید.
خب حالا شما روش?هایی را بلدید که می?توانید در خانه?ی خودتان انگلیسی یاد بگیرید. یک لیوان چای برای خودتان درست کنید و از یادگیری زبان انگلیسی لذت ببرید! اگر هم با یکی از این روشها یا روشهای دیگر زبان انگلیسی یاد گرفتهاید حتما با ما به اشتراک بگذارید، خصوصا اگر یک بازی کامپیوتری یا یک سریال تلویزیونی بوده باشند. [ یادداشت ثابت - یکشنبه 02/8/22 ] [ 7:9 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
وقتی پنج سال پیش به شهر بوینسآیرس رفتم، حتی نمیتوانستم در یک رستوران محلی، سفارش غذا بدهم. ولی دو سال بعد، چنان در آموختن زبان پیشرفت کردم که با نهایت خونسردی مکانیسمهای دستور زبان روسی را به دوست گواتمالاییام به زبان خودش (که اسپانیایی است)، درس میدادم. حالا زبانهای اسپانیایی و پرتغالیِ برزیلی را خیلی سَلیس و روان صحبت میکنم، درحالیکه دیگر بهخوبیِ گذشته نمیتوانم به زبان مادری خودم حرف بزنم. البته من نمیخواهم به شما درِ باغ سبزی را نشان بدهم و بگویم مثل آب خوردن، میتوان زبان خارجی یاد گرفت، چون بالاخره یادگیری زبان بدون ساعتهای فراوان مطالعه و تمرین اتفاق نمیافتد. اما حداقل میتوانم راههای میانبُری را که بنا به تجربهی سالها یادگیریِ زبان کسب کردهام، با شما در میان بگذارم. در این مقاله با 22 نکته که برای یادگیری یک زبان خارجی به شما کمک میکند، آشنا میشوید.
1. مکالمه، مکالمه، مکالمه اگر راز یا ترفندی برای یادگیری زبان وجود داشته باشد، آن راز قطعا همین مکالمه است، آن هم مکالمهای که با ساعتها و ساعتها تلاشِ ناشیانه و طاقتفرسا در گفتوگو با افرادی که در آن زبان، خیلی بهتر از شما تسلط دارند، حاصل میشود. یکساعت مکالمه (با تصحیح غلطها و رجوع به دیکشنری) به اندازهی پنج ساعت کلاس زبان و ده ساعت مطالعهی شخصیِ زبان میارزد.
چند دلیل برای این امر میتوان ذکر کرد. اولین دلیل، انگیزه است. هر قدر هم کتاب راهنمای آموزشِ زبانتان عالی باشد، شما با مکالمه و تعامل با شخصی واقعی که روبهرویتان ایستاده است، خیلی بیشتر از هر کتاب یا برنامهی صوتی دیگری روی رایانهتان، میتوانید دانش و انگیزه کسب کنید.
دلیل دوم این است که زبان حفظکردنی نیست، بلکه نیاز به پردازش دارد. تجربه نشان داده است که دو یا سهبار، به کارگیری لغات در مکالمه، خیلی بیشتر از زُل زدن به کتاب لغت یا فلشکارت و حفظ کردن صدبارهی آنها میارزد.
علت باید این باشد که مغز ما برای خاطراتی که شامل تجربههای واقعیِ انسانی و اجتماعی هستند و عواطفمان نیز با آنها پیوندی دارند، اولویت بیشتری قائل میشود. به عنوان مثال، اگر در دیکشنری به دنبال معنی فعل to complainبگردیم و آن را حین مکالمه با دوست جدیدی در جملهای به کار ببریم، به احتمال قوی، همیشه آن لغت را به دلیلِ یادآوریِ دوست جدید خود و مکالمهای که با وی داشتیم، بهتر بهخاطر میآوریم. در حالی که اگر مغز خود را با مطالعهی بیست بارهی هر لغتِ فلشکارتها خسته کنیم، شاید بالاخره آن را حفظ کنیم، ولی از آنجایی که آن را عملا در جمله یا مکالمهای به کار نبردهایم، احتمالا بعد از مدتی فراموشش میکنیم.
2. شدت و فشردگی مطالعه، از طولِ زمان مطالعه ارزشمندتر است منظور این است که مطالعهی زبان به صورت چهارساعت در روز برای دوهفته، خیلی بیشتر از مطالعهی روزی یک ساعت برای دو ماه فایده دارد. به همین دلیل است که بسیاری از افراد وقتی به آموزشگاههای زبان میروند، بسیاری از مطالب آموزشی را بعد از مدتی فراموش میکنند، چون آنها تنها 3 تا 4 ساعت در هفته را به یادگیری زبان اختصاص میدهند و اغلب کلاسها با فاصلههای چند روزه برگزار میشوند.
یادگیری زبان مستلزم تکرار، رجوع پیاپی به مطالب آموزشی، تعهد و پشتکار مداوم است. بهجای اینکه دورهای چندینماهه یا حتی چندساله را برای آموزش نصفونیمه و مطالعهی غیرمفید در نظر بگیرید، بهتراست که زمان مشخصی را در زندگیتان (حتی اگر تنها یک یا دوبار در هفته باشد) تعیین کنید و به زبان اختصاص دهید و در آن زمان نیز 100 درصدِ تمرکز و تلاش خود را وقف هدفتان کنید.
3. کلاسهای زبان نسبت به صَرف وقت و هزینهشان ناکارآمد هستند با احتساب همهی موارد، شما نسبت به وقت و تلاشی که در کلاسهای گروهی هزینه میکنید، چندان سودی به دست نمیآورید. این کار دو اشکال دارد. اولاً اینکه آموزش زبان در آموزشگاه با سرعت یادگیریِ کندترین دانشجوی کلاستان پیشرفت میکند. دوماً اینکه یادگیری زبان، فرآیندی نسبتا شخصی است، بهطوری که همهی افراد ذاتا بعضی لغات و مباحث آموزشی را راحتتر از دیگران یاد میگیرند، به همین خاطر، قرار نیست که نیازهای شخصی هر کدام از زبانآموزان در کلاس و در زمانِ مناسب، رسیدگی شود.
به عنوان مثال، وقتی در کلاس زبان روسی شرکت کردم متوجه شدم در یادگیری زبان روسی صَرف افعال برای آنهایی که به زبان اسپانیایی آشنایی دارند، راحتتر است، ولی یک انگلیسیزبان دیرتر میتواند با این جنبهی زبان روسی آشنا شود. من که با زبان اسپانیایی آشنایی داشتم مجبور بودم صبر کنم که همکلاسی انگلیسی زبانم هم آنها را یاد بگیرد. همچنین یادگیریِ حالتهای اسم در زبان روسی که از سختترین جنبههای آن است، برای یک آلمانیزبان راحتتر است، زیرا معادل این نوع دستور زبان را در زبان خود به نحوی دیگر دارد. به این ترتیب، از آنجا که سرعت یادگیریِ دانشجویان با هم تفاوت دارد، هرچه کلاس بزرگتر باشد، بهرهوریِ یادگیری نیز کاهش مییابد.
4. با 100 لغت پرکاربرد شروع کنید همهی لغات مثل هم نیستند. سرمایهگذاری روی بعضی لغات بازده بیشتری دارد. به عنوان نمونه، افرادی که با نرمافزار Rosetta Stone کار میکنند (که اصلا توصیه نمیشود!) بعد از ماهها متوجه میشوند که حتی از عهدهی سادهترین مکالمات زبان نیز برنمیآیند، چون اغلب لغاتی که یاد میگیرند شامل ظروف و وسایل آشپزخانه، روابط فامیلی، پوشاک و اتاقهای خانه است. اگر کسی از چنین افرادی بپرسد که کجای شهر زندگی میکنند، اصلا نمیدانند در جواب چه باید بگویند.
با 100 لغت پرکاربرد شروع کنید و سپس با آنها جملاتی را بسازید و مرتبا این کار را تکرار کنید. بهاندازهی نیازتان دستور زبان را نیز یاد بگیرید تا قادر به انجام این کار باشید. آنقدر باید این کار را انجام دهید تا با همهی 100 لغت، راحت بتوانید جمله بسازید.
5. یک دیکشنری جیبی، همراه خود داشته باشید
این کار خیلی بیشتر از اینکه انتظارش را داشته باشید، سودمند است، مثلا اگر در کشوری اسپانیاییزبان حضور دارید، همیشه از اپلیکیشن دیکشنری اسپانیایی خود استفاده کنید. به محض اینکه دیکشنری را دانلود کنید، تفاوت را به چشم خواهید دید. اپلیکیشن دیکشنری، خیلی از کتاب جیبی آن بهتر است، چون در عرضِ دو ثانیه، میتوانید معنی لغت موردنظرتان را پیدا کنید. از آنجا که لغات جدید دیکشنری را در جملات خود بهکار میبرید، این کلمات تازه به احتمال قوی در حافظهتان، باقی خواهند ماند. با ابزاری به این سادگی میتوانید توانایی مکالمه و تعامل با دیگران را خیلی راحت کسب کنید.
6. در ذهن خود تمرین کنید استفادهی دیگر دیکشنریتان این است که شما میتوانید با استفاده از لغات جدیدی که یاد گرفتهاید، بدون نیاز به همراهی با فرد دیگری در ذهن خود در مورد اتفاقاتی که در طول روز برایتان افتاده فکر کنید. سعی کنید تا جای ممکن با خودتان به زبان تازه، فکر کنید. همهی ما معمولا به زبان مادری در ذهنمان با خود حرف میزنیم، ولی میتوان با تمرین به حدی برسیم که جملاتی را به زبان دیگری بسازیم و در ذهن خود مکالماتی را خلق کنیم. در واقع، وقتی که مکالمهای که در ذهن مجسم کردهایم برایمان پیش میآید، خیلی راحتتر از پس آن برمیآییم. به عنوان مثال شما میتوانید مکالمهای را در مورد موضوعی که احتمالا با آن مواجه خواهید بود را برای خود تصور و تمرین کنید. مثلا میتوانید مکالمات ذهنیتان را با توصیف کار یا بیانِ دلایل سفرتان به کشور دیگر شروع کنید. خواه ناخواه باید چنین سوالاتی را در واقعیت هم پاسخ دهید، پس چه بهتر که برای آنها آماده باشید.
7. احتمالا چیزهای احمقانهی زیادی خواهید گفت این را بپذیرید و با آن کنار بیایید. وقتی که تازه شروع به آموختن زبان جدیدی میکنید، احتمالا ناخواسته، پرتوپلاهای زیادی را خواهید گفت که البته طبیعی است. بهکار بردن کلمات و جملاتی که نسبت به آنها تسلط ندارید، بدون اینکه خودتان بخواهید موجب میشود که خندهدار، بیادب یا حتی بیحیا جلوه کنید! ولی این چیزها هم در یادگیری وجود دارد و باید با آنها کنار آمد.
8. سعی کنید از الگوهای تلفظی سردربیاورید همهی زبانهایی که ریشهی لاتین دارند، به خاطر اشتراک لغاتِ لاتینشان، الگوهای تلفظی یکسانی نیز دارند. مثلا هر لغتی که به «tion-» ختم میشود، در زبان اسپانیایی و فرانسوی «ción–» (-سیون) تلفظ میشود. معروف است که افراد انگلیسیزبان وقتی میخواهند اسپانیایی صحبت کنند به لغات خودشان «o» ،«-e» یا «a-» اضافه میکنند. حالا اگر جوکهای کلیشهای را کنار بگذاریم، از اینکه میبینیم اکثر اوقات این شیوه واقعا جواب میدهد، تعجب خواهیم کرد. مثلا لغت «Destiny» در اسپانیایی به «destino» یا «Part» به «Parte» و «Motive» نیز به «Motivo» تغییر میکند. در روسی نیز، پسوندهای حالتهای اسمی همیشه با یکدیگر قافیه دارند، مثلا اگر در مورد یک اسم مؤنث (مانند ژِن-شی-نا) حرف بزنید، میدانید که صفتها و قیدهایش نیز همیشه با پسوندش همقافیه میشوند.
9. از دورههای آموزشی صوتی و آنلاین برای یادگیری 100 لغت پرکاربرد و گرامر مقدماتی بهره ببرید بعد از طی دورههای ابتدایی آموزش زبان، دیگر میتوانید از این منابع تنها به عنوان مرجع و نه چیز دیگر استفاده کنید. منابع آموزشی بسیاری در این زمینه وجود دارند: Pimsleur، Rosetta Stone، Berlitz، DuoLingo و غیره. این منابع میتوانند شما را از صفر به حدی برسانند که بعد از چند روز قادر باشید با جملات و عبارتهای ابتدایی، صحبت کنید. این منابع همچنین برای یادگیری لغات بنیادی و کاربردی (مانند من، شما، خواستن، خوردن، تشکر کردن و غیره) نیز فوقالعاده هستند.
اما نقطهضعف منابع آموزشی این است که چندان اجازهی تمرین مفید نمیدهند. بیشترین بازدهی که در سرمایهگذاری برای یادگیری زبان نصیبتان میشود، این است که خودتان را مجبور کنید با دیگران حرف بزنید و مکالمه داشته باشید، ولی اگر بخواهید صرفا به امید کتاب یا نرمافزار آموزشیِ خود، در اتاقتان بنشینید، نمیتوانید معنا و مفهوم موردنظرتان را فورا به زبان جدید فرمولبندی کنید. با استفادهی صِرف از منابع آموزشی، یادگیریتان طوطیوار میشود و فقط میتوانید الگوها و مفاهیمی که یاد گرفتهاید را کپی کنید. بهنظر در میان این دو نوع یادگیری (تکرار طوطیوار و مکالمه با مخاطبان واقعی)، تنها یک روش است که در نهایت سود و فایدهی بیشتری برایتان خواهد داشت.
10. بعد از 100 لغت پرکاربرد، روی مکالمهها متمرکز شوید تحقیقات نشان میدهند که 100 لغت پرکاربرد هر زبانی حدود 50 درصد همهی تعاملات و مراودات زبانی آن را تشکیل میدهد. همچنین 1،000 لغت پرکاربرد حدود 80 درصد و 3،000 لغت پرکاربرد نیز 99 درصد از همه این مکالمات را به خود اختصاص میدهد. به بیان دیگر، هرچه بیشتر از این مقدار، لغت یاد بگیرید بازده کمتری خواهید داشت، مثلا با تنها دانستن 500 تا 1،000 لغت اسپانیایی در اغلب موارد مشکلی در مکالمه پیدا نمیکنید و مجبور نمیشوید لغتی را در دیکشنریِ موبایلتان چک کنید.
دستورزبان مقدماتی به شما کمک میکند که در عرض چندروز، بتوانید با جملات ابتدایی شروع به مکالمه کنید:
«?Where is the restaurant» «.I want to meet your friend» «?How old is your sister» «?Did you like the movie»
با صد لغت پرکاربردِ اول، شما میتوانید خیلی پیشرفت کنید. آنقدر روی آنها کار کنید تا کاملا در استفاده از آنها به همراه گرامر، اصطلاحات، عبارتهای محاورهای راحت باشید و افکار، جوکها و ایدهها را به زبان جدید مانند آبخوردن بسازید. وقتی به مرحلهای رسیدید که در آن میتوانید بدون اشتباه و بهراحتی در زبان جدید شوخی کنید، این نشانهی خوبی است که مشخص میکند شما حالا میتوانید دایرهی لغات خود را گسترش دهید.
بسیاری از افراد تلاش میکنند که دایرهی لغات خود را خیلیسریع و خیلیزود گسترش دهند. اما با این کار فقط وقت و انرژیشان را هدر میدهند، چون وقتی چنین افرادی هنوز با مکالمات ابتدایی مشکل دارند و حتی نمیتوانند به زبان جدید بگویند که اهل کجایند، یاد گرفتن لغاتی در زمینههایی مانند اقتصاد یا پزشکی چه فایدهای میتواند داشته باشد؟
11. یاد بگیرید بپرسید «چطور بگویم …؟»
از همان ابتدای آموزش یاد بگیرید چطور معادل کلمات مختلف را در زبان مورد نظرتان بپرسید. مثلا «تو انگلیسی به «خونه» چی می گن؟». بعد مرتب از این پرسش برای یادگیری کلمات جدید استفاده کنید.
12. آموزش خصوصی بهترین و مؤثرترین روش در یادگیری از نظر زمان است آموزش خصوصی معمولا بیشترین هزینه را دارد. اما اگر پولش را دارید، مدرس خصوصی بگیرید و هر روز چند ساعتی را با وی زبان کار کنید. این سریعترین روش برای آموزش زبان است. با روزی دو ساعت آموزش، بعد از چندهفته، میتوانید به سطح خوبی از مکالمه برسید، بهطوری که بدون اینکه حرف احمقانهای بزنید، میتوانید با دوست خارجیتان راحت گفتوگو کنید.
13. با کسی آشنا شوید که زبان مادری وی همان زبان موردنظرتان باشد با آنها در مورد سرمایهگذاری یا انگیزههای خود حرف بزنید. در عرض یکماه، زبان جدید را خیلی روان و سلیس حرف میزنید. بدین ترتیب، اگر بعدا اشتباه کنید یا حرفی بزنید که موجب عصبانیت وی شود، میتوانید اشتباه خودتان را به گردن اشتباه در زبان و عدم تسلط خودتان بیندازید!
14. اگر نتوانستید کسی را برای گفتوگو پیدا کنید، دوست اینترنتی برای خود دستوپا کنید چندین وبسایت برای خارجیهایی وجود دارد که میخواهند زبان مادری شما را یاد بگیرند و در عوض زبان خودشان را با شما تمرین کنند.
15. چت فیسبوک + سرویس Google Translate= موفقیت میتوانید گاهی با افرادی اهل زبانی که دارید یاد میگیرید، در فیسبوک یا سایر شبکههای اجتماعی چت کنید و به این ترتیب خود را بیش از پیش در معرض آن زبان قرار دهید. اگر هنوز خیلی مانده تا بتوانید به آن زبان حرف بزنید یا بنویسید، سرویس ترجمهی گوگل (Google Translate) میتواند در این چتها نیاز اولیهی شما را برطرف کند و اگر مخاطبتان هم آدم دلسوزی باشد گاهی اشتباهات ترجمهی گوگلی شما را رفع میکند و این خودش یک کلاس آموزشی برای شماست.
16. از مغزتان تا حد ممکن کار بکشید اگر تا حالا ساعتها بدونوقفه از مغزتان کارِ شدید کشیدهاید، میدانید که در نهایت به جایی میرسید که مغزتان دیگر سوت میکشد و محتویاتش مثل آش شلهقلمکار میشود! سعی کنید هنگام یادگیری زبان نیز، هدفتان رسیدن به این مرحله باشد، یعنی آنقدر پیش بروید و بخوانید و یاد بگیرید تا مغزتان سوت بکشد. تا وقتی که مغزتان مثل آش شلهقلمکار نشود، احتمالا هنوز نتوانستهاید از حداکثر ظرفیت زمانی یا تلاش خود استفاده کنید. اوایلِ زبانآموزی در عرض یک یا دو ساعت، کارتان به این مرحله میرسد و حجم آموختهها و دشواری آنها هوش از سرتان میپراند اما بعدا به جایی میرسید که تمام شب را با مردم محلی مشغول مکالمه میشوید و انگار نه انگار. وقتی به این مرحله رسیدید، آن را به فال نیک بگیرید چون نشانهی خوبی در فرآیند زبانآموزیتان است.
17. وقتی لغت جدیدی یاد میگیرید، سعی کنید فورا چندبار آن را استفاده کنید وقتی که مکثی میکنید و لغت جدیدی که در مکالمهتان شنیدهاید در دیکشنری چک میکنید، با استفاده از آن لغت در چند جمله استفاده کنید. تحقیقات آموزش زبان نشان میدهند که شما باید، به این نحو، هر لغت را در اولین دقیقهی یادگیری آن، یک ساعت بعد، یک روز بعد و همینطور به صورت مستمر تمرین کنید. سعی کنید بعد از یادگیری لغت جدید فورا چندبار آن را استفاده کنید و روز بعد هم آن را به کار ببرید. با این روش، احتمال یادآوری لغات خیلی بیشتر میشود.
18. برنامههای تلویزیون، فیلمهای سینمایی، روزنامهها و مجلات منابع مکمل خوبی هستند اما دقت کنید که آنها را به عنوان تمرین اصلی خود درنظر نگیرید. این منابعِ مکمل، شما را بهروز میسازد و اگر با توجه و تمرکز، به تماشا و مطالعهی آنها بپردازید، میتواند بعضی مواقع در مکالماتتان کمک خوبی باشند.
19. اغلب افراد مفید هستند، پس از آنها بهره ببرید اگر در کشور خارجی زندگی میکنید، سعی کنید تا آنجا که امکان دارد خود را به نادانی بزنید و هنگام خرید به صورت اتفاقی از افراد مختلف در اطراف خود، سؤالاتی بپرسید. اغلب افراد دوستانه رفتار میکنند و به شما با رویِ باز کمک میکنند. برای یادگیری زبان باید خجالت را کنار بگذارید.
20. با ابهام و سوءتفاهم زیاد روبهرو میشوید واقعیت این است که برای بسیاری از لغات، ترجمهی سرراست و مستقیمی وجود ندارد. مثلا لغت «Gustar» در اسپانیایی تقریبا به معنی «دوست داشتن» است، اما عملا اندکی فرق دارد و در موقعیت و زمینهی خاصی کاربرد دارد، درحالیکه در انگلیسی، لغت «Like» در هر موقعیتی همان «دوست داشتن» معنا میدهد. این تفاوتِ جزئی، مخصوصا در مکالمات عاطفی یا جدی میتواند اهمیت بیشتری بیابد. نیتهای درونیِ افراد، میتوانند بهراحتی با سوءتفاهم همراه شوند. در مکالمات مهم و جدی، توجه به جزئیات باید دوچندان شود تا دقیقا همان مفهومی که مدنظرتان است را به طرف بحث خود انتقال دهید. حتی اگر در زبان جدید تسلط خوبی دارید، باز هم احتمالا نمیتوانید بدون سالها زندگی در کشور دیگری از تفاوتهای ذاتی اندکی که میان دو لغت، عبارت یا اصطلاح وجود دارد، بهخوبی آگاهی پیدا کنید.
21. این مراحل را باید پشت سر بگذارید در ابتدا، شما قادر خواهید بود که اندکی مکالمه کنید و هیچچیز متوجه نشوید. سپس خیلی بیشتر از اینکه بگویید، در فهم و ادراک زبان پیشرفت خواهید داشت. در مرحلهی بعد در مکالمه تسلط نسبتا خوبی پیدا میکنید، اما به کمی تلاش ذهنیِ آگاهانه نیاز خواهید داشت. بعد از آن قادر خواهید بود که بدون تلاش ذهنیِ آگاهانهای با دیگران بهخوبی گفتوشنود داشته باشید و مجبور نباشید در ذهنتان لغات را به زبان مادری خود برگردانید. بهمحض اینکه بتوانید بدون فکرکردن با دیگران گفتوشنود داشته باشید، تدریجا (مثل زبان مادری)، فکر کرد شما بدون تلاشِ چندانی به همان زبانِ خارجی خواهد بود. وقتی به این مرحله رسیدید، دیگر زبانتان واقعا در بالاترین سطح خود است.
مرحله نهایی چطور؟ وقتی بتوانید با گروه بزرگی از گویشوران بومی آن زبان بهخوبی مکالمه داشته باشید، آخرین قطعهی پازل یادگیری را میتوانید سر جایش بگذارید و آن را تکمیل کنید. در این مرحله شما میتوانید هرزمانی که مایل بودید، به میان بحث بپرید و مثلا اعتراض خود را نسبت به نظری بیان کنید. دیگر کاملا جا افتادهاید و بعد از آن هیچجایی نیست که با یک یا دو سال اقامت در آن، نتوانید به زبان آن کشور کاملا مسلط شوید.
22. نهایتا اینکه راهی پیدا کنید تا از زبان لذت ببرید
مانند باقی چیزها اگر بخواهید زبان را یاد بگیرید، باید راهی برای لذتبردن از آن پیدا کنید. افرادی را پیدا کنید که از گفتوگو با آنها لذت میبرید. به رویدادهایی بروید که هم بتوانید لذت ببرید و هم زبان خود را تمرین کنید. صرفا در کلاس با کتابی روبهروی خود ننشینید وگرنه خیلیزود، انگیزهتان را برای یادگیری از دست میدهید. در مورد موضوعات شخصی که برایتان اهمیت دارد، با دیگران گفتوگو کنید. با طرفِ گفتوگویتان آشنا شوید. سعی کنید از خودتان و تجارب زندگیتان بگویید، در غیر این صورت، یادگیریتان خیلی طول خواهد کشید و به فرآیند ناخوشایندی تبدیل میشود که احتمالا با فراموشی همهی مطالبی که یاد گرفته بودید، تمام
میشود! [ یادداشت ثابت - یکشنبه 02/8/22 ] [ 7:6 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |