آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان



اندیشه های زندگی



The best cosmetic for lips is truth
زیباترین آرایش برای لبان شما راستگویی

for voice is prayer
برای صدای شما دعا به درگاه خداوند

for eyes is pity
برای چشمان شما رحم و شفقت

for hands is charity
برای دستان شما بخشش

for heart is love 
برای قلب شما عشق

and for life is friendship
و برای زندگی شما دوستی هاست



No one can go back and make a brand new start
هیچ کس نمیتونه به عقب برگرده و همه چیز را از نو شروع کنه

Anyone can start from now and make a brand new ending
ولی هر کسی میتونه از همین حالا عاقبت خوب و جدیدی را برای خودش رقم بزنه



God didn"t promise days without pain
خداوند هیچ تضمین و قولی مبنی بر این که حتما روزهای ما بدون غم بگذره

laughter, without sorrow, sun without rain
خنده باشه بدون هیچ غصه ای، یا خورشید باشه بدون هیچ بارونی، نداده

but He did promise strength for the day, comfort for the tears
ولی یه قول رو به ما داده که اگه استقامت داشته باشیم در مقابل مشکلات،
تحمل سختی ها رو برامون آسون میکنه

and light for the way
و چراغ راهمون میشه



Disappointments are like road bumps, they slow you down a bit

نا امیدی ها مثل دست اندازهای یک جاده میمونن
ممکنه باعث کم شدن سرعتت در زندگی بشن

but you enjoy the smooth road afterwards
ولی در عوض بعدش از یه جاده صاف و بدون دست انداز بیشتر لذت خواهی برد

Don"t stay on the bumps too long
بنابر این روی دست اندازها و ناهمواریها خیلی توقف نکن

Move on
به راهت ادامه بده



When you feel down because you didn"t get what you want just sit tight 
and be happy
وقتی احساس شکست میکنی که نتونستی به اون چیزی که می خواستی برسی
ناراحت نشو

because God has thought of something better to give you
حتما خداوند صلاح تو رو در این دونسته و برات آینده بهتری رو رقم زده



When something happens to you, good or bad
وقتی یه اتفاق خوب یا بد برات میافته همیشه

consider what it means
دنبال این باش که این چه معنی و حکمتی درش نهفته هست



There"s a purpose to life"s events
برای هر اتفاق زندگی دلیلی وجود دارد

to teach you how to laugh more or not to cry too hard
که به تو میآموزد که چگونه بیشتر شاد زندگی کنی و کمتر غصه بخوری



You can"t make someone love you
تو نمیتونی کسی رو مجبور کنی که تو رو دوست داشته باشه

all you can do is be someone who can be loved
تمام اون کاری که میتونی انجام بدی
اینه که تبدیل به آدمی بشی که لایق دوست داشتن هست

the rest is up to the person to realize your worth
و عاقبت کسی پیدا خواهد شد که قدر تو رو بدونه



It"s better to lose your pride to the one you love
بهتره که غرورت رو به خاطر کسی که دوست داری از دست بدی تا این که

than to lose the one you love because of pride
کسی رو که دوست داری به خاطر غرورت از دست بدی



We spend too much time looking for the right person to love 
ما معمولا زمان زیادی رو صرف پیدا کردن آدم مناسبی برای دوست داشتن

or finding fault with those we already love
یا پیدا کردن عیب و ایراد کسی که قبلا دوستش داشتیم میکنیم

when instead
باید به جای این کار

we should be perfecting the love we give
در عشقی که داریم ابراز میکنیم کامل باشیم



Never abandon an old friend
هیچوقت یه دوست قدیمیت رو ترک نکن

You will never find one who can take there place
چون هیچ زمانی کسی جای اون رو نخواهد گرفت

Friendship is like wine
دوستی مثل شراب میمونه

it gets better as it grows older
که هر چی کهنه تر بشه ارزشش بیشتر میشه



When people talk behind your back, what does it mean
وقتی مردم پشت سرت حرف میزنن چه مفهومی داره ؟

Simple! It means that you are two steps ahead of them
خیلی ساده ! یعنی این که تو دو قدم از اون ها جلوتری

So, keep moving ahead in Life
پس، در زندگی راهت رو ادامه بده

 


[ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/28 ] [ 9:19 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

اگر خارج از ایران باشید، با جملاتی این چنینی برخورد کردید، بدونید طرف مقابل ایرونیه 

He looks at me Left Left!
چپ چپ نگاه میکنه! 

I die for your height and top!
قربونه قد وبالات! 

Ate my head!
سرمو خورد! 

He has grown a tail!
دم در آورده! 

On my eyes!
به روی چشمم! 

Light up my homework!
تکلیف منو روشن کن! 

Don"t hit yourself into left Ali Street!
خودت رو به کوچه علی چپ نزن! 

To my death?!
مرگ من؟! 

I ate the ground and my father came out!
خوردم زمین، پدرم در اومد! 

Take away the person that washes your dead body!
مرده شورتو رو ببرن! 

Pull your carpet out of the water!
گلیمتو رو از آب بکش! 

I"ll hit you so hard that electricity will pop out of your eyes!
انقدر سفت بزنمت که برق از چشمات بپره! 

His/Her donkey passed over the bridge!
خرش از پل گذشته! 

What kind of dirt should I put on my head?!
چه خاکی به سرم بریزم؟! 

The neighbor"s chicken is a goose!
مرغ همسایه غازه! 

Marriage is an uncut watermelon!
ازدواج هندونه ای نبریده است! 

Happiness has been hitting you under the belly!
خوشی زده زیر دلت! 

Don"t drop worms!
کرم نریز!


[ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/28 ] [ 9:17 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]



به همراه معادل انگلیسی - قسمت اول

With English Equivalent - Part One 


توانا بود هر که دانا بود
Knowledge is power

هر فرازى را نشیبى است
High places have their precipices

آدم زنده زندگى مى خواد
Live and let live

سحر خیز باش تا کامروا شوی
An early bird catches the worm

چیزی که عوض داره گله نداره
It is the case of tit for tat 

چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی
He who blows into fire will have sparkles in his eyes

بى خبرى، خوش خبرى
No news is Best news

شتر دیدى، ندیدى
You see nothing, You hear nothing

همه کاره و هیچ کاره
Jack of all trades and master of none

عجله کار شیطان است
Haste is from the Devil

کاچى به از هیچى
Something is better than nothing

گذشته ها گذشته
Let bygones be bygones

سر پیری و معرکه گیری
There is no fool like an old fool

مستى و راستى
There is truth in wine

جوینده یابنده است
He that seeks finds

نابرده رنج گنج میسر نمی شود
No pain, no gain

نوش دارو پس از مرگ سهراب !
After death, the doctor 

خواستن توانستن است
Where there is awill there is way 

قلم در کف دشمن است 
He isn"t so black as he"s painted

رو که نیست سنگ پای قزوین است
Beggar"s bags are bottomless

به دشت آهوی ناگرفته مبخش
Catch the bear before you sell his skin

آرامش قبل از طوفان 
After storm cames calms 

پا توی یک کفش کردن
Harp on one string

آبشان تو یک جوی نمیرود
They will never go in double harness

میانه روی بهترین کارهاست
Neither extreme is good

پایت را به اندازه گلیمت دراز کن
Cut your coat according to your cloth

هرکه بامش بیش برفش بیشتر
A great ship must have deep water

در را قفل کن همسایه ات را دزد نکن
Better a lock than doubt

چیزی که نپرسند تو از پیش مگوی
Speak when you are spoken to 

نظافت قسمتی از ایمان است
Cleanliness is next to godliness


[ یادداشت ثابت - شنبه 02/8/28 ] [ 9:16 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

آبشاری در لرستان: تاف
آخرین نبرد ناپلئون: واترلو
آدم سمج و کنه: بدپیله
آفت گندم: سیاهک
آلبومی از علیرضا افتخاری: راز گل
آنجا: هناک
ابزار تسهیل ارتباط تلفنی: هدست
اثر آصف الحکما: رستم التواریخ
اثر تاریخی بردسکن: برج فیروزآباد
اثر تاریخی شیراز: بندامیر
اثر محمود گلابدره‌ای: آقاجلال
اثری از آناتول فرانس: تاییس
اثری از بزرگ علوی: سالاری‌ها
اثری از پرل.اس.باک: امروز و همیشه
اثری از سعید نفیسی: نیمه راه بهشت
اثری از گی دومو پاسان: هورلا
اثری حقوقی از زین العابدین رهنما: قانون در خاورمیانه
اثری موزیکال از مارسل لاندوسکی: اپرای دیوان
اجرت گرفته: ماجور
اختلاسگر عامیانه: وردار ورمال
ادعای بی‌اساس و لاف: قپی
ادیب آمریکایی: ادوارد البی
از امراض اعصاب: کاتاپلکسی
از امراض پوستی: کف‌گیرک
از امراض چشم: قوز قرنیه
از انواع اسپرت خودرو شورلت: کامارو
از بازیکنان وردربرمن: هارنیک
از باشگاه‌های آلمان: بوخوم
از باشگاه‌های اسپانیا: رئال مادرید
از بت‌های دوران جاهلیت: منات
از پادشاهان افشاری: شاهرخ‌شاه
از پادشاهان زندیه: صادق‌خان زند
از پادشاهان ساسانی
نرسی
از توابع جیرفت: زارین
از خطوط زمین فوتبال: هجده قدم
از دختران اردشیر دوم: اُخا
از ذره‌های زیراتمی: کوارک
از سبک‌های کاراته: شوتوکان
از سختی‌ها ترسی نداشتن: آتش از آب ندانستن
از سنگ‌های معدنی: تالک
از شاخه‌های ورزش پایه دوومیدانی: پرتاب گوی
از شاهان سلجوقی: سنجر
از شهرهای آذری: بناب
از شهرهای آلمان: کلن
از شهرهای استان اردبیل: نمین
از شهرهای استان مرکزی: نراق
از شهرهای استان همدان: فامنین
از شهرهای فارس: لارستان
از شهرهای لرستان: پلدختر
از غذاهای سنتی کرمان: بزقرمه
از غذاهای محلی اراک: ته‌تالی
از فلزات سمی: اسکاندیوم
از قاریان بنام قرآن: منشاوی
از قدیمی‌ترین شهرهای جهان: اریحا
از قطعات الکترونیکی: ترانزیستور
از قهرمانان دور دنیا در هشتاد روز: پاسپارتو
از کاخ‌های فرانسه: تویلری
از گیاهان دارویی: زوفا
از لوازم پزشکی: رینوسکوپ
از محلات قدیمی تهران: درخونگاه
از مخترعان تایر خودرو با نام «جان»: دانلپ
از مدافعین تیم ملی نروژ: مدسن
از نام‌های زنانه فرنگی: روزالین
از نام‌های مردانه روسی: ولادیمیر
از نرم افزارهاى رایت کردن فیلم و موسیقی: بورن
از وسترن های کلاسیک سینما ساخته رى انرایت: بازگشت مردان شرور
از یاد بردن: انسا
اسطوره 
ژیمناستیک چین: لى نینگ
اسطوره سابق منچستریونایتد: وین رونی
اضافه شده: علاوه
انقباض غیرارادی و طولانی در یک عضله: دیستونی
انگلی گوارشی: تریشین
ایالت جفرسون‌سیتی: میسوری
ایالت عصر هخامنشی: ساتراپی
ایالت نقره: نوادا
ایالتی با مرکز فونیکس: آریزونا
ایالتی در ونزوئلا: لارا
ایالتی در هند: اسام
ایوان مسقف: صفه
بازداشته شده: معاف
بازیکن اسبق آرسنال: سانیا
بازیکن اسبق تیم انگلیس: برایان رابسون
بازیکن ولزی تیم لیورپول: الن
بازیگر ایرانی: محمدرضا فروتن
باشگاهی در لیگ برتر انگلستان: لیورپول
بانگ دعوت: هلا
بانی سلسله قراقویونلو: قرامحمد
بایکوت: تحریم
بتکده معروف هند: سومنات
بحرالغرایب: کاراییب
بخش آلی خاک: گیاخاک
بدهکار و وامدار: رهین
برابر با تیرماه: تموز
بر بلندی و پشته برآینده: رابی
برج پنجم از برج‌های دوازده گانه: اسد
برج معروف مسکو: اوستانکینو
برچه گیاهان: کارپل
برنده نوبل صلح
1993: ماندلا
بزرگترین قمر در منظومه شمسی: گانیمد
بلندترین قله آتش‌فشان آسیا: کینتجا
بلندمرتبه
متعال
بندر انگلیس: لیورپول
بندرى در هلند: روتردام
بوکسور کوبایی: دلاهویا
بیماری رماتیسم: درد مفاصل
بیع متقابل: باى بک
پایتخت اکوادور: کیتو
پایتخت اوگاندا: کامپالا
پایتخت بولیوی: لاپاز
پایتخت جمهوری ایرلند: دوبلین
پایتخت سنگال: داکار
پایتخت لائوس: وین‌تیان
پایتخت نائورو: یارن
پایتخت غنا: آکرا
پایتخت کنیا: نایروبى
پایتخت لاتویا: ریگا
پدربزرگ در پارسی باستان: نیاک
پدر جغرافیای نوین ایران: پروفسور حسن گنجی
پرخوری: رسی
پرنده شیشو: تیهو
پرنده کوچک: چرخ‌ریسک
پرنده کوچکی شبیه گنجشک: چرخ‌ریسک
پرنده نماد بلاهت: هوبره
پشتیبان: پناه
پنجمین شاه ایلخانان: گیخاتو
پول مجارستان: فورینت
پهلوان تورانى شاهنامه: لهاک
پهلوانی در شاهنامه: رهام
پیش‌آمدها: نوایب
تابلویی از تیتزیانو وچلى: مریم و شش پارسا
تابلویی از لوکاس کراناک: آدم و حوا
تره و گندنا: رکل
تشریفات اداری: فرمالیته
تمدن کهن یونانى: اتیک
تنبلی و کاهلی: کیار
تنظیم جای استقرار هنرپیشگان و وسایل صحنه: میزانسن
توجه کردن به کسى: عنایت
تیغ چرم‌بری: گزن
تیم فوتبال فرانسوی: لوریان
تیم لندنی: آرسنال
ثروت و دارایی
مکنت
جامه: ثوب
جبر علمی: دترمینیسم
جدا کننده خوب و بد: نقاد
جرقه و اخگر: شرار
جزیره میخک: زنگبار
چخماق و آتش‌زنه: آتش‌گیره
حداقل غذا تنها برای زنده ماندن: قوت لایموت
حرکتی در ژیمناستیک: نیم‌پشتک
حفظ شده در ذهن: از بر
خانه عنکبوت: ابرکاکیا
خجسته و مبارک: خوش یمن
خروس صحرایی: تورنگ
خرید بدون پول پیش: از دم قسط
خشم و غضب: وروت
خودرو سوئدى: ساب
خوش‌یمن و مبارک: سعد
دارای قابلیت ذهنی کم: کم‌ظرفیت
دارویی مخدر و زیان‌آور: دتا
دائره المعارف: دانش نامه
درام‌نویس فرانسوی: مولیر
درختی که بار ندهد: نرک
درون چیزى: ضمن
درون دهان: لنبوس
درون دهانه: نج
دریاچه‌ای در توکیو: اوکوتاما
دریاچه فارس: مهارلو
دریایی در روسیه: کارا
دریایی در فرانسه: مانش
دنباله رمان مشهور بر بادرفته: اسکارلت
دوچندان کردن: اضعاف
دودمان: زهزاد
دوران کودکى: صباوت
راست روده: رکتوم
راه تامین هزینه زندگی: ممر معاش
راهروی خانه‌های قدیمی: هشتی
رشته کوهی در ترکیه: تاروس
رمان اونوره دو بالزاک: مادام بوارى
رمان دافنه دوموریه: ربه‌کا
رمانی از احمد على: شامگاه در دهلى
رمانى از بوریس پاسترناک: سال هزار و نهصد و پنج
رمانى از جین آوستین: اِما
رمانی از ماریه پویمانووا: زندگى در برابر مرگ
رمانی از نکتار شاهگلدیان: نورى در تاریکى
رمانی از یان هارتوک
استلا
رود آبی اروپا: دانوب
رود جنگ‌زده: درینا
رود چین: ینى سیى
رود روسیه: اوب
رودی در آلمان: راین
رودى در آمستردام: زن
رودی در ونزوئلا: اورینوکو
ریاضى دان آلمانى: گاوس، ریمان
رئیس هیئت ژوری: سرداور
زادآوری: تناسل
زلف پرپیچ: کسمه
زنجیر تانک: شنی
زینهار و امان: تلا
ساکن شدن و آرام گرفتن: قرار گرفتن
ستون فقرات: مازه
سخت و استوار: تمیم
سخن چین: غماز
سراپرده بزرگ: شادُروان
سراینده ایلیاد: هومر
سراینده دیوان تاقدیس: نراقى
سرچشمه هنرمند: کوه بابا
سریالی از محسن شاه‌محمدی: یک مرد آبی
سریالی از مهران مدیری: ویلای من
سریع و بادپا: برو
سقف دهان: نگ
سلاح انفجاری پرتابی: اژدر
سنگ استیلور کلسیوم: کاربیت
سنگ معدن کربنات منیزیوم: دولومیت
سوره
4 قرآن کریمنسا
سهولت: یسرا


[ یادداشت ثابت - جمعه 02/8/27 ] [ 6:40 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

شاخص: نما
شاخه‌ای از علم ریاضی: احتمالات
شاعر ایرانی‌ که در عصر سنجر سلجوقی‌ می‌ زیست‌: وطواط
شاعر شیلیایى برنده نوبل
1971: نرودا
شاعر عصر غزنوی: سنایی
شاعر قرن چهارم: کسایی مروزی
شاعر و نویسنده فرانسوی: شارل بودلر
شخصیت: پرسوناژ
شعر تغزلى به لاتین: لیریک
شمشیر از غلاف کشیدن: تجرید
شمشیر برنده: حسام
شوخی کردن: مداعبت
شهاب سنگ: آیرولیت
شهر آلمان: ینا
شهر حوالی کازرون: قائمیه
شهر ساحلی ترکیه: آنتالیا
شهر مازندران: نکا
شهر مقدس هندوان: بنارس
شهر نیروگاه برق گیلان: لوشان
شهر و استانی در ترکیه: بورسا
شهر چین: دالیان
شهرکى در حومه لس آنجلس: تارزانا
شهری در آلمان: هانوفر، لاتن
شهری در استان بوشهر: کنگان، گناوه
شهری در استان سمنان: گرمسار
شهری در استان کرمانشاه: هرسین
شهری در اصفهان: لنجان
شهرى در ایالت نیومکزیکو: سانتافه
شهری در ایتالیا: میلان
شهری در بنگلادش: خولنا
شهری در جمهوری آذربایجان: نخجوان
شهری در چهارمحال و بختیاری: اردل
شهری در روسیه: قازان
شهرى در رومانى: آراد
شهری در ژاپن: ناگویا، نیگاتا
شهری در سیستان و بلوچستان: سراوان
شهری در فرانسه: بوردو، سدان، متز
شهری در کردستان: سروآباد
شهری در گیلان: بندرانزلی
شهری در لرستان: ازنا
شهری در مازندران: جویبار، قائمشهر، نوشهر
شهری در هلند: ماستریخت، هارلم
شهری در هندوستان: بنارس
شهری کویرى در ایران: ریگان
شهرى کهن نزدیک کاشان در گذشته: راوند
شیمیدان فرانسوی کاشف گاز سمی سیانوژن: گیلوساک
صاحب‌ اثر لغت‌ فرس‌: اسدی طوسی
صحرای ترکمنستان: قره قوم
صفت ابدی: سرمد
ضایع شده: خیط
طرفداری: تعصب
طیف سنج: اسپکتروسکپ
علم انساب: تبار شناسى
علم جغرافیای سیاسی: ژئوپولیتیک
فرزند سهراب و نوه رستم: برزو
فریادرس: غیاث
فوق تکنولوژى: هاى تک
فیلسوف انگلیسی: جرمی بنتام
فیلسوف شیعه ایرانی: ملاصدرا
فیلسوف فرانسوی: ولتر
فیلم رحیم رحیمی‌پور: الماس بنفش
فیلمی از رضا درمیشیان: لانتوری
فیلمی از صباغ‌زاده: خاک و آتش
فیلمی از صدرعاملی: هر شب تنهایی
فیلمی از علیرضا داوودنژاد: بهشت از آن تو
فیلمی از مازیار میری: پاداش سکوت
فیلمی از محسن تنابنده: گینس
فیلمی از محمدحسین لطیفی: روز سوم
فیلمی از ناصر ضمیری: با دیگران
فیلمی از وودی آلن: یاسمن آبی
فیلمی از هادی مقدم‌دوست: سر به مهر
قند سفید: ابلوج
قوس قزح: تیراژه
کارگردان فیلم آزاد مثل هوا: کاهانی
کاشف قانون عمومی جاذبه: اسحاق نیوتن
کتاب حضرت داوود: مزامیر
کشت و زرع: ورز
کشتی فله بر: پاناماکس
کشور کیگالی: روآندا
کشوری آفریقایی: بنین
کشوری به پایتختی مونته ویدئو: اروگوئه
کشوری در آفریقا: کنگو، اوگاندا
کشوری در شبه جزیره هندوچین: لائوس
کم و اندک: وید
کنایه از گمان: بفهمی نفهمی
کوله‌بار: پشته
کوه بلند: وزر
کوهی در استان فارس: هزاردره
گروه قومی بومی در یونان و قبرس: یونانیان
گروه مخالف: اپوزیسیون
گل و گیاه معطر: اسفرم
گمشده به انگلیسی: لاست
گیاهی خودرو و سمی از تیره سیب‌زمینیان: شابیزک
لاله گوش: تابوک
لقب امام چهارم شیعیان: سیدالساجدین
لقب خواجه عبدا… انصاری: پیرهرات
مارکی بر کامیون و اتوبوس: اسکانیا
مبحث علل و اعراض امراض: پاتولوژی
مجسمه‌ها: تماثیل
مجموعه نثری شاعرانه از آندره پى یر دو موندریاگ: در سال هاى شوم
مداری در زمین: راس الجدی
مدافع اسبق تیم آلمان: سامر
مرد بدگمان: ظنون
مرغ سنگخوار: کتو
مرکز ایالت آلاباما: مونتگمری
مرکز ایالت آلاسکا: جونیو
مرکز ایالت آرکانزاس: لیتلراک
مزاحم و دردسر: مصدع
مستشرق معروف آلمانی: هرمان اته
مشهورترین جایزه ادبی بریتانیا: بوکر
معاینه اعضای بدن با اشعه ایکس: رادیوسکپی
ملخ دریایی: اربیان
منظومه ای از خواجوى کرمانى: سام نامه
منظومه هلالى جغتایى: شاه و درویش
موسس سلجوقیان: طغرل
موسس علویان: حسن بن زید
میمون: حمدونه
نام باستانى شهر الحضرا: هاترا
نام دیگر اشکنه: آب پیازک
نام قدیم آبادان: عبادان
نام قدیم جیرفت: سبزواران
نام کوچک شرینگهام: تدی
نام نایتینگل پرستار انگلیسی: فلورانس
نخستین واژه نامه فارسی: لغت فرس
نخستین پادشاه سلجوقی: طغرل
نخستین پادشاه شاهنامه: کیومرث
نخستین فضانورد از روسیه: یورى گاگارین
نسبت صددرصد در کار معمارى و طراحی هنری: یک در یک
نقاش فرانسوی: پیسارو، رنوار
نقاش هلندی: رامبراند
نقیب لشکر: چاووش
نمک ترکی: دوز
نوعی ساز بادی: ترومپت
نوعی ظرف سفالی: تغار
نوعی نژاد اسب: اسبچه خزر
نوعی نخل هندی: ساگو
نویسنده ذخیره خوارزمشاهی: جرجانی
نویسنده روسى: آنتون چخوف، لرمانتف
نویسنده، مترجم و شاعر اصفهانی: حسین مسرور
نویسنده نروژی: کنوت هامسون
نویسنده و فیلمنامه نویس فرانسوی: مودیانو
نویسنده یونانی: آلیتیس
واحد پرواز هواپیماهای جنگی: سورتی
واحد پول قزاقستان: تنگه
واحد پول مغولستان: توگریک
وردنه: نورد
وزیر مکار لویى چهاردهم : مازارین
هافبک اسبق براگا: موسورو
همسر شاه جهان: ممتاز محل
هم‌وزن: متعادل
هواپیمای مسافربری هلندی: فوکر


[ یادداشت ثابت - جمعه 02/8/27 ] [ 6:38 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

در آموزش زبان انگلیسی، برای تعداد زیادی از زبان‌آموزان، مهارت شنیداری، از بقیه‌ی مهارت‌ها سخت‌تر است. در امتحان‌های زبان نیز معمولا کمترین نمره را از این مهارت می‌گیرند. اگر شما هم با این مشکل مواجه هستید، این مطلب را بخوانید تا ببینید که تنها نیستید و راه‌حل‌هایی برای تقویت مهارت شنیداری زبان انگلیسی (listening) وجود دارد.

 

 

 

به عنوان زبان‌آموز، شنیدن همیشه برای من سخت‌ترین مهارت بوده است – احتمالا به این خاطر که روش کارم اشتباه بوده است.

 

گاهی اوقات از زبان‌آموزان دیگر می‌شنیدم که از همان اوائل کار هیچ مشکلی در شنیدن و درکِ زبان جدید نداشته‌اند.

 

ولی من داشته‌ام.

 

بعضی از زبان‌آموزان می‌گفتند که بعد از مدتی تمرین کردن «قلق آن را به دست آورده‌اند.» بعد از آن شنیدن و فهمیدن زبان جدید برای آنها هیچ مشکلی نداشت.

 

من این مشکل را هم داشتم.

 

در تلاشم برای یاد گرفتن زبان،‌ یادگیری شنیدن سخت و طولانی و دردناک بود. اگر بگویم که دو قدم به جلو و یک قدم به عقب می‌رفتم کم گفته‌ام. انگار که دو سانت جلو می‌رفتم و باز دو قدم برمی‌گشتم؛ بعد از دو ماه، نیم قدم به جلو می‌رفتم و بعد کنار می‌کشیدم. کلا خیلی سخت بود!

 

درنهایت، فهمیدم که چرا شنیدن تا این حد برای من سخت بوده است: درواقع همه‌ی تلاش من برای شنیدن اشتباه بود.

 

در ادامه‌ی این مطلب، با فعالیتی آشنا می‌شوید که بیشتر زبان‌آموزان (از جمله خودم) برای یادگیری شنیدن انجام می‌دهند. و بعد توضیح می‌دهم که چرا این تمرین خوبی نیست، و سه تمرین دیگر را معرفی می‌کنم که می‌توانند خیلی کارآمدتر و مفیدتر باشند.

 

اگر شما هم مثل من برای شنیدن زبان جدید به مشکل برخورده‌اید، می‌توانید در چند قدم مشکل خود را حل کنید.

 

قبل از اینکه به این روش‌ها بپردازم، می‌خواهم داستان یک لحظه‌ی دردناک را تعریف کنم که هیچ‌وقت آن را فراموش نمی‌کنم.

ترسناک‌ترین روز من در زبان‌آموزی

 

 

آن روز اولین روز از اقامت چهار هفته‌ای من در مادرید بود که برای کار کردن روی زبان اسپانیاییم برنامه‌ریزی کرده بودم.

 

در یکی از کلاس‌های زبان اسپانیایی ثبت‌نام کرده بودم و صبح همان روز آنها برای تعیین سطح کلاسی که باید در آن شرکت می‌کردم از من امتحان گرفتند. خواندن،‌ نوشتن و صحبت کردن من به زبان اسپانیایی خوب بود، به همین خاطر من را در کلاس سطح B2 گذاشتند.

 

بعد از آزمون تعیین سطح به کلاس جدیدم رفتم. از همان لحظه‌ی اول سردرگم شده بودم.

 

معلم که فقط به اسپانیایی حرف می‌زد،‌ داشت ساختارهای گرامری پیچیده‌‌ای را توضیح می‌داد که من تا‌به‌حال ندیده بودم. من تمام تلاش خود را می‌کردم تا بفهمم.

 

می‌خواستم بگویم «دیگه بسه» و از کلاس بیرون بروم.

 

ولی درعوض وانمود کردم که می‌فهمم و براساس آنچه در کتاب خوانده بودم یکی دو تا سو?ال پرسیدم که توجه معلم را به خود جلب نکنم. بعد از دو ساعت گرامر، من تنها کسی نبودم که کاملا گیج شده بود.

 

معلم متوجه مشکل دانش‌آموزان شد و گفت: دیگه گرامر کافیه، حالا بیاین بازی «تلفن شکسته» رو بازی کنیم!

 

از یک دختر ایتالیایی که کنار من نشسته بود پرسیدم: «شما فهمیدید این بازی چیه؟»

 

شانه‌هایش را بالا انداخت.

 

کمی بعد، معلم به‌صورت عملی نشان داد که باید بازی «زمزمه‌ی ژاپنی» را به اسپانیایی بازی کنیم.

 

ضربان قلب من بالا رفت و حس کردم حالم به هم می‌خورد.

 

معلم باید چیزی را در گوش دانش‌آموز اول زمزمه می‌کرد که او هم پیغام را به فرد کناری خود منتقل می‌کرد. کار همین‌طور ادامه داشت تا آخرین دانش‌آموز پیغام را بلند می‌گفت. من آخرین دانش‌آموز بودم.

 

احتمالا می‌توانید حدس بزنید که بعد از آن چه شد. اوضاع خراب بود.

 

من تنها دانش‌آموزی بودم که پیغام را درک نکردم. همه منتظر بودند که آخرین پیغام اعلام شود. من یک کلمه هم نداشتم که بگویم.

 

معلم به دختر کناری من گفت می‌تواند قانون بازی را بشکند و دوباره پیغام را زمزمه کند. باز هم چیزی نفهمیدم.

 

خیلی حس بدی داشتم. حس می‌کردم نباید سر این کلاس می‌نشستم.

 

حس می‌کردم همه را از خودم ناامید کرده‌ام.

 

با وجود همه‌ی احساساتی که داشتم، نمی‌خواستم دست از تلاش بردارم. خیلی وحشتناک بود، ولی بعد از آن روز تصمیم گرفتم تا برای موفق‌تر شدن تلاش کنم.

 

دفعه‌ی بعد من ضعیف‌ترین بازیکن نخواهم بود.

 

به دو دلیل این داستان را برای شما تعریف کردم. اول اینکه،‌ حتی اگر فکر می‌کنید که اوضاع خیلی بد است، ناامید نشوید. من فقط جلوی بقیه‌ی زبان‌آموزان خجالت‌زده شدم. دوم اینکه،‌ اضطراب نقش مهمی در موفقیت و پیشرفت شما بازی می‌کند. بعدا به این نکته باز می‌گردیم.

بزرگ‌ترین اشتباهی که بیشتر زبان‌آموزان مرتکب می‌شوند

 

 

وقتی برای اولین بار شروع به یادگیری زبان دوم کردم، خیلی زود متوجه شدم که شنیدن از همه برایم سخت‌تر است.

 

بدون زیرنویس فیلم دیدم، فیلم را با زیرنویس به زبان خودم نگاه کردم و بعد دوباره با زیرنویس زبان جدید آن را دیدم. برنامه‌ی اینترنتی گوش دادم و هر شنبه صبح به اخبار اسپانیایی گوش کردم .

 

حتی وقتی که متن اخبار یا زیرنویس فیلم را متوجه می‌شدم، قادر نبودم تا کلماتی را که می‌شنیدم به کلمات نوشته‌شده ربط دهم.

 

فکر کردم شاید باید بیشتر تلاش کنم. برای همین هم تلاش کردم – ساعت‌ها به فایل‌های صوتی گوش دادم.

 

مشکل اینجا بود که حتی با وجود ساعت‌ها گوش دادن، وضعیتم بهتر نمی‌شد.

 

بعد از اینکه چند سال زبان را در کشور خودم یاد گرفتم، برای سفر به اسپانیا رفتم و تازه آنجا فهمیدم که مشکل کجاست… من در تله‌ی شنیدن منفعلانه افتاده بودم. بعد از اینکه مجبور شدم از زبان استفاده کنم و با افراد محلی حرف بزنم متوجه شدم که به‌خاطر شنیدن منفعلانه پیشرفت نمی‌کردم.

 

شنیدن منفعلانه چیست؟

شنیدن منفعلانه یعنی اینکه فقط به صدایی ضبط‌شده به زبان هدف گوش دهید یا فیلمی به این زبان ببینید. هدف شما این است که حتی اگر الان متوجه نشوید،‌ کم‌کم از طریق فرایند طبیعیِ جذب کردن، شروع به فهمیدن متن می‌کنید.

 

مشکل اینجاست که این روش خیلی موفق نیست.

 

معمولا زبان‌آموزان ایده‌ی شنیدن منفعلانه را می‌پسندند، چرا که بسیاری از برنامه‌های زبان براساس تمرین کردن هستند. این برنامه‌ها پیشنهاد می‌دهند که وقتی درحال ظرف شستن هستید، رانندگی می‌کنید یا خواب هستید، می‌توانید مهارت‌های شنیداری خود را بهبود بخشید.

 

خیلی خوشایند است – وقتی خواب هستید زبان یاد بگیرید! از این راحت‌تر نمی‌شود!

 

متا?سفانه بیشتر اوقات روش‌هایی که می‌خواهند با کمترین تلاش بهترین نتیجه را به شما بدهند خیلی موفق نمی‌شوند.

 

چرا شنیدن منفعلانه موفق نیست؟ برای پاسخ دادن به این سو?ال،‌ باید یک یا دو چیز را درمورد اضطراب و موفقیت بدانید.

موفقیت درمقابل اضطراب: چه چیزی لازم است بدانید؟

باید اعترافی بکنم – هرگاه که روی مهارت‌های زبانی خودم کار نمی‌کنم یا به زبان‌آموزانم برای اینکار کمک نمی‌کنم، یا ورزش می‌کنم یا برنامه‌های ورزشی می‌بینم. ورزش را دوست دارم!‌ همان‌قدر که به ورزش علاقه دارم به زبان هم علاقه دارم.

 

حتی اگر به ورزش علاقه ندارید، می‌توانید از درس ارزشمندی که از یکی از مربیان بزرگ فریزبی یاد گرفتم، بهره ببرید.

 

ایده‌ی ساده‌ای است که نمودار موفقیت – اضطراب نام دارد.

 

 

 

این نمودار نشان می‌دهد که «بهترین» میزان اضطراب برای بیشترین میزان موفقیت وجود دارد.

 

اگر اضطراب نداشته باشید، یا زیادی اضطراب داشته باشید، عملکرد خیلی خوبی نخواهید داشت. وقتی سطح اضطراب شما مناسب باشد عملکرد بهتری خواهید داشت. این سطح را اضطراب «شانس طلایی» می‌نامند.

 

وقتی که بازی زمزمه را در کلاس زبان اسپانیایی انجام می‌دادم، زیادی اضطراب داشتم. از سطح اضطراب مناسب خیلی گذشته بودم. اصلا نمی‌توانستم عملکردی داشته باشم، چه برسد به اینکه روی صداهای زبان دوم تمرکز کنم.

 

عکس این قضیه در گوش دادن منفعلانه اتفاق می‌افتد. وقتی که به صدای ضبط‌شده گوش می‌دهیم یا فیلم می‌بینیم، به‌راحتی تمرکز خود را از دست می‌دهیم. وقتی زیادی آرام هستیم و سطح اضطراب پایین است، عملکرد و پیشرفت‌مان خیلی کمتر خواهد شد.

 

وقتی به‌صورت منفعلانه چیزی را می‌شنوید،‌ هیچ خطری در کار نیست. اگر چیزی را متوجه نشدید عواقبی در انتظار شما نیست.

 

شنیدن منفعلانه موفق نیست چون که فشاری روی شما نیست که پیشرفت کنید. اگر می‌خواهید مهارت‌های شنیداری خود را بهبود بخشید باید چیزی داشته باشید که شما را مجبور به تمرکز کند.

 

برای اینکه مهارت جدیدی را که قبلا نداشته‌اید بهبود دهید، باید ریسک را وارد معادله کنید.

مفیدترین راه برای بهبود بخشیدن مهارت‌های شنیداری

 

 

مفیدترین تمرین برای بهبود بخشیدن به مهارت‌های شنیداری، تمرینی به نام «شنیدن فعال با ریسک بالا» است.

 

شنیدن فعال یعنی اینکه شما باید به چیزی گوش دهید و براساس آن عملی را انجام دهید.

 

تفاوت اصلی شنیدن فعال با منفعلانه این است که در شنیدن فعال، شما باید نسبت به چیزی که شنیده‌اید واکنش نشان دهید. این تغییر باعث می‌شود تا روی نمودار عملکرد-اضطراب بالا بروید. ولی فقط فعال بودن کافی نیست.

 

اگر می‌خواهید که در نمودار عملکرد-اضطراب به منطقه‌ی «شانس طلایی» که در آن نرخ عملکرد و یادگیری شما از همیشه بهتر است، برسید، باید خطراتی را بپذیرید.

 

یکی از بهترین انواع شنیدن فعال با ریسک بالا، صحبت کردن رو در رو با کسی است که زبان اول او را یاد می‌گیرید.

 

صحبت کردن رو در رو خیلی بهتر از شنیدن منفعلانه‌ی صدای ضبط‌شده است، چرا که شما را مجبور می‌کند تا تمرکز کنید و فعالانه درگیر مکالمه شوید.

 

خیلی واضح روزی را به‌خاطر می‌آورم که در شرایطی قرار گرفتم که باعث شد تا قدرت شنیدن فعال با ریسک بالا را درک کنم. روزی که در مادرید بودم و به دنبال پارکینگ می‌گشتم.

 

من و دوستم وارد یک پارکینگ زیرزمینی شدیم. پارکینگ هیچ تابلویی برای ساعات کار و قیمت نداشت.

 

به باجه‌ی نگهبان پارکینگ رفتیم و من به اسپانیایی پرسیدم «هزینه‌ی پارک کردن چقدره؟»

 

نگهبان جواب ما را داد.

 

شروع خوبی بود.

 

بعد پرسیدم «چه ساعتی می‌بندید؟»

 

پاسخ او کلماتی اسپانیایی بودند که از یک گوشم وارد و از گوش دیگرم خارج می‌شدند.

 

فاصله‌ی هتل ما تا پارکینگ یک ساعت بود و می‌ترسیدیم که اگر زیادی در شهر بمانیم و پارکینگ بسته شود، مجبور شویم تا صبح در شهر بمانیم.

 

باید می‌فهمیدم که پارکینگ کی بسته می‌شود.

 

اگر ماشین ما در پارکینگ گیر می‌افتاد، دوستم هرگز مرا نمی‌بخشید. خطر این کار خیلی بالا بود!

 

درطول 15 دقیقه‌ی بعد چند سو?ال از او پرسیدم که پاسخ هر کدام از آنها اطلاعات زیادی را در بر داشت که من به‌سختی متوجه می‌شدم. ولی بعد از 15 دقیقه حرف‌های نگهبان پارکینگ کم‌کم داشت معنی پیدا می‌کرد.

 

بالاخره پیغام او واضح شد. پارکینگ 24 ساعته باز بود ولی اگر بعد از نیمه شب باز می‌گشتیم هزینه‌ی روز بعد را هم از ما می‌گرفتند.

 

هورا! چه عالی!

 

بالاخره متوجه شدم. و از آن بهتر، در آن 15 دقیقه بیشتر از همیشه فهمیدم که چطور می‌توانم درک شنیداری خود را افزایش دهم.

 

از بعد از آن روز همیشه تلاش می‌کردم تا مهارت‌های شنیداری خود را با حرف زدن رو در رو با یک فرد محلی بهبود ببخشم.

 

راهی دیگر برای پیدا کردن این نوع تمرین، تبادلات زبانی است. تبادل زبانی بهترین راه برای تمرین فعالانه است. مخصوصا اگر با فرد جدیدی آشنا شوید و بخواهید تا تا?ثیر مثبتی روی او بگذارید. منابع زیادی هستند که می‌توانید بی‌توجه به محل زندگی خود با آنها تبادل زبانی انجام دهید.

 

اگر تابه‌حال زبان جدید را کاملا درک نکرده‌اید، ممکن است که صحبت کردن با اشخاص کمی ترسناک باشد. ولی پیشرفتی را که می‌توانید با این نوع تمرین به دست آورید، دستِ کم نگیرید.

یک راه‌حل دیگر: شنیدن فعال با ریسک پایین

 

 

اعتراف می‌کنم که دو مشکل اساسی در تمرینِ شنیدن فعال با ریسک بالا وجود دارد:

 

1. گاهی اوقات سخت است که برای صحبت کردن با کسی برنامه‌ ریزی کنیم – مخصوصاً اگر در کشوری که می‌خواهید زبان آن را یاد بگیرید، زندگی نمی‌کنید یا اینکه صحبت کردن از طریق اسکایپ به دلیل وجود تفاوت زمانی امکان پذیر نباشد.

 

2. اگر شما در شنیدن فعال با ریسک بالا زیادی اضطراب داشته باشید، ممکن است که عملکرد شما در نمودار وارد منطقه‌ی قرمز شود.

 

اگر مشکل شماره‌ی دو را دارید، پیشنهاد می‌کنم تا حداقل یک بار امتحان کنید. بعد از یک بار امتحان کردن اضطراب شما پایین می‌آید.

 

درست همان‌طور که در ابتدای متن گفتم؛ من خودم ترس از خجالت‌زدگی را تجربه کرده‌ام. ولی با تمرین کردن این مسئله بهتر می‌شود.

 

تلاش کنید تا کسی را پیدا کنید که زبان موردنظر شما را صحبت می‌کند و شما به او اعتماد دارید. یا اینکه برای شروع، با کسی صحبت کنید که دیگر قرار نیست او را ببینید (مثلا نگهبان پارکینگ).

 

اگر مشکل شماره‌ی یک را دارید، باید از روشی برای شنیدن فعال استفاده کنید که به شخص دیگری نیاز نداشته باشد.

 

این نوع تمرین شنیدن «شنیدن فعال با ریسک کم» نام دارد.

 

شنیدن فعال با ریسک کم بهتر از شنیدن منفعلانه است؛ چون که هنوز هم فعالانه با منابع شنیداری درگیر هستید. شما نمی‌توانید این نوع از تمرینات را درحین انجام کارهای دیگری مانند رانندگی یا کار انجام دهید.

 

نرم‌افزارها و برنامه‌های آموزشی مثال‌هایی از این شیوه‌ی یادگیری هستند.

 

برای مثال نرم‌افزار دولینگو (doulingo) شامل تمرینات ساده‌ی شنیدار است که از شما میخواهند تا در پاسخ به یک کلیپ کوتاه صوتی، به سو?الات جواب دهید و معما حل کنید.

 

اگر نمی‌توانید برای زبان موردنظر خود برنامه‌ای پیدا کنید، تا آنجا که می‌توانید با یک فایل شنیداری که معمولا برای شنیدن منفعلانه از آن استفاده می‌کنید بازی بسازید.

 

مثلا به جای اینکه فایل صوتی را در ماشین گوش کنید، آن را پشت میز و با یک قلم و کاغذ روبه‌روی‌تان گوش کنید و شروع به نوشتن آنچه می‌شنوید، کنید.

 

هرچه را که فهمیدید، بنویسید و بعد سعی کنید تا جاهای خالی را با حدس زدن اطلاعات از روی بقیه‌ی متن پر کنید. یا اینکه چند بار یک تکه از فایل را گوش دهید تا همه‌ی جاهای خالی را پر کنید.

 

این تمرین به‌اندازه‌ی شنیدن فعال با ریسک بالا کارآمد نیست، ولی این روش در مقایسه با گوش دادن منفعلانه، شما را در مدتی کوتاه بسیار جلو می‌اندازد.

 

چطور مهارت‌های شنیداری خود را با فعالیت‌هایی به‌غیر از گوش دادن بهتر کنید

 

 تمرین شنیداری منفعلانه، به جز اینکه فایده‌ای ندارد، می‌تواند شما را کلافه کند. این کار در بدترین حالت می‌تواند باعث شود که کلاً دست از یادگیری زبان بردارید. در بهترین حالت، شنیدن منفعلانه برای این خوب است که نشان دهید که با استفاده از روش‌های بهتر و مو?ثرتر پیشرفت کرده‌اید.

 

اگر واقعا می‌خواهید تا مهارت‌های درک متن شنیداری را در خود بهبود ببخشید:

 

خود را در شرایط تمرین شنیدن با خطر بالا قرار دهید. ببینید که آیا می‌توانید از بهترین ابزار برای بهبود عملکرد خود – یعنی اضطراب – استفاده کنید تا سرعت یادگیری خود را افزایش دهید؟

زمانی را به کار کردن با نرم‌افزارها، برنامه‌ها، فیلم‌ها و فایل‌های صوتی با قلم و کاغذی در دست‌تان اختصاص دهید.

از تمرین‌هایی به جز شنیدن، مثلا تمرین خواندن استفاده کنید تا سطح لغات خود را بهبود ببخشید.

حتی اگر فکر می‌کنید که مهارت‌های شنیداری خیلی خوبی ندارید، بدانید که اگر زمان خود را برای انجام فعالیت‌های مفید صرف کنید، می‌توانید پیشرفت کنید.

 

برگرفته از: www.fluentin3months.com

 


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 02/8/22 ] [ 7:13 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

 

معمولا گفته می‌شود که بچه‌ها در یادگیری زبان جدید بهترین هستند. ولی این به آن معنا نیست که بزرگسالان نباید برای یادگیری زبان سعی کنند. ما از چند نفر از افرادی که به چندین زبان مسلط بوده و در پروژه‌ی ترجمه‌ی آزاد تِد (TED’s Open Translation Project) شرکت داشتند، خواستیم تا راز تسلط بر یک زبان خارجی را با ما در میان بگذارند. در اینجا با 7 نکته برای یادگیری یک زبان جدید از دید مترجم‌های TEDآشنا می‌شوید.

 

 

 

1. واقع‌بین باشید

 

 

یک هدف ساده و قابل دستیابی تعیین کنید و با آن شروع کنید تا احساس نکنید زیادی تحت فشار هستید. جودیت ماتس (Judith Matz)، مترجم زبان آلمانی پیشنهاد می‌کند: «اول 50 کلمه از زبانی که می‌خواهید یاد بگیرید انتخاب کنید و در ارتباط با مردم به کار ببرید. بعد به تدریج دستور زبان را یاد بگیرید.»

 

2. یادگیری زبان را به تغییری در سبک زندگی تبدیل کنید

 

 

الیزابت بوفارد‌ ( Elisabeth Buffard)، طی 27 سال آموزش زبان انگلیسی، ثبات و پایداری را مهم‌ترین اصلی می‌داند که موفق‌ترین زبان‌آموزان را از سایرین متمایز می‌کند. او می‌گوید یک شیوه‌ای را برای یادگیری زبان انتخاب کنید که حتی وقتی خسته‌اید، مریض هستید، یا در دام عشق گرفتار شده‌اید بتوانید آن را ادامه دهید.

 

3. زبان را وارد زندگی‌تان کنید

 

 

هرچه بیشتر یک زبان را در زندگی‌ روزانه‌تان وارد کنید، مغز شما آن را کاربردی‌تر می‌بیند و به آن اهمیت بیشتری می‌دهد. مترجم روس، اُلگا دیمیتروچنکوا (Olga Dmitrochenkova) می‌گوید: «از هر فرصتی برای نزدیک شدن به زبان جدید استفاده کنید.» همه‌ی وسایل خانه‌‌تان را با این زبان برچسب بزنید. کتاب‌قصه‌های کودکان را به این زبان بخوانید و سخنرانی‌های TED یا TEDx را با زیرنویس ببینید. حتی می‌توانید بخشی از اتفاقاتی که در طول روز می‌افتند را برای یک دوست خارجی خیالی تعریف کنید.

 

4. بگذارید تکنولوژی به شما کمک کند

 

 

دیمیتروچِنکوا یک پیشنهاد عالی دارد: «یک کار ساده و جالب مثل تغییر زبان گوشی موبایل‌تان می‌تواند به شما کمک کند کلمات جدیدی یاد بگیرید.» تغییر زبان مرورگرتان هم می‌تواند تأثیر مشابهی داشته باشد. همچنین اگر در اینترنت جستجو کنید می‌توانید فرصت‌های سازمان‌یافته‌تری برای یادگیری زبان پیدا کنید. الس دِ کیسر (Els De Keyser)، مترجم زبان هلندی، برنامه‌ی Doulinguo را به خاطر شوه‌ی آموزش بازی‌مانند آن در گرامر و برنامه‌ی Anki را به خاطر روش یادگیری لغات با «فلش‌کارت»هایش توصیه می‌کند.

 

5. یادگیری زبان را دری به‌ سوی تجربه‌های جدید ببینید

 

 

برای سباستین بتی (Sebastian Betti)، مترجم زبان اسپانیایی، یادگیری یک زبان جدید همیشه به معنی فرصت‌های تازه‌ای بوده‌ است که آن زبان می‌تواند در زندگی ایجاد کند. او کارهای جالبی که به هرحال می‌خواهد از انجام دادن آنها لذت ببرد را به فرصتی برای یادگیری زبان تبدیل می‌کند. خیلی از مترجم‌های دیگر هم همین کار را توصیه می‌کنند. آنا مینولی (Anna Minoli)، مترجم زبان‌های ایتالیایی و فرانسوی، زبان انگلیسی را از طریق تماشا کردن نسخه‌ی بدون زیرنویس فیلم‌های مورد علاقه‌اش یاد گرفت. ایوان استامِنکوویچ (Ivan Stamenkovi?) که مترجم زبان کرواتی است، وقتی فقط کلاس پنجم بود، بر اثر چند سال تماشا کردن کارتون‌های انگلیسی می‌توانست این زبان را به خوبی صحبت کند. پس دفعه‌ی بعد که خواستید دستور تهیه‌ی یک غذای جدید را پیدا کنید، آن را به زبانی که دارید یاد می‌گیرید جست‌و‌جو کنید.

 

6. دوستان جدید پیدا کنید

 

 

ارتباط و تبادل، کلید یادگیری یک زبان جدید است. این کار به شما کمک می‌کند به جای اینکه قبل از اینکه هر جمله‌ای را به زبان بیاورید آن را در ذهن‌تان ترجمه کنید، مستقیما افکارتان را بیان کنید. با افرادی که به آن زبان صحبت می‌کنند آشنا شوید. از طریق شبکه‌های اجتماعی و اینترنت یک دوست خارجی پیدا کنید یا یک گروه آنلاین دونفره‌ی یادگیری زبان درست کنید، در چنین گروهی شما و یک نفر دیگر، به صورت داوطلبانه به هم کمک می‌کنید تا زبان مورد نظرتان را تمرین کنید.

 

7. از اشتباه کردن نترسید

 

 

یکی از معمول‌ترین موانعی که راه شما به سمت یادگیری زبان جدید را سد می‌کند، ترس از اشتباه کردن است. ولی افرادی که زبان مادری‌شان زبانی است که شما دارید یاد می‌گیرد، مثل والدین مشتاقی هستند که به شما کمک می‌کنند. هر تلاشی که شما برای ارتباط برقرار کردن و صحبت با آنها انجام می‌دهید در نظر آنها به وضوح نشان‌دهنده‌ی این است که شما یک نابغه‌ی بااستعداد هستید. آنها شما را تشویق و راهنمایی می‌کنند. نگرانید که نتوانید با همتای خارجی‌تان مکالمه کنید؟ مهارت‌های زبان خودتان را با یک نفر که جوان‌تر از شما است امتحان کنید. جودیت ماتس، مترجم زبان آلمانی، تعریف می‌کند که «زمانی وقتی با یک کودک نوپای ایتالیایی حرف می‌زدم، خیلی جا خوردم که دیدم هر دومان در زبان ایتالیایی تقریبا در یک سطح هستیم.» بنابراین صبور باشید. هرچه بیشتر به آن زبان صحبت کنید بیشتر به هدف دشوار «روان صحبت کردن مثل زبان مادری» نزدیک می‌شوید و به تدریج می‌توانید با افراد هم‌سن خودتان هم مکالمه کنید. فقط در صحبت کردن پایداری کنید و ناامید نشوید.

 

 

 

برگرفته ازwww.chetor.com

 


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 02/8/22 ] [ 7:11 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

 

از کجا برای خواندن زبان انگلیسی شروع کنیم ؟

اگر با جستجوی سؤال “برای یادگیری زبان انگلیسی از کجا شروع کنیم” یا "چگونه زبان انگلیسی بخوانیم" به این صفحه واردشده‌ای احتمالاً می‌خواهی زبان انگلیسی را یاد بگیری اما هنوز شروع به خواندن آن نکرده‌ای. بگذار ابتدا سؤالی را از شما بپرسم:

اگر واقعاً می‌خواستی که زبان انگلیسی را یاد بگیری، الآن بایستی چه‌کاری انجام بدهی که این اتفاق رخ دهد؟

مشکلی که همه‌ی ما با یادگیری زبان انگلیسی و در کل دیگر اهدافمان در زندگی داریم، این است که زمان بسیار زیادی را صرف فکر کردن و حرف زدن در رابطه با آرزوهایمان می‌کنیم. ولی زمان بسیار کمتری را صرف کارهایی می‌کنیم که می‌تواند در حقیقت ما را به اهدافمان برساند.

 

برای یادگیری زبان انگلیسی از کجا شروع کنم؟

این مشکل بسیار رایج است و تقریباً همه‌ی ما چندین بار در زندگی آن را تجربه کرده‌ایم. ما اهداف مهم زیادی را در طول زندگی می‌خواستیم دنبال نماییم اما هیچ کاری، تأکید می‌کنم هیچ کاری، برای رسیدن به آن‌ها نکردیم. می‌خواهیم که تناسب‌اندام بهتری داشته باشیم، یا غذاهای سالم‌تری بخوریم، یا …. اما دریغ از یک‌قدم عمل. برای زبان انگلیسی نیز همین‌طور است. همه‌ی ما دوست داریم که زبان انگلیسی را یاد بگیریم. بنابراین شروع می‌کنیم و کلی برنامه و طرح در ذهن خودمان می‌ریزیم. که مثلاً به‌زودی، فردا، شنبه‌ی هفته‌ی بعد، ماه بعد یا سال بعد این برنامه‌ها را آغاز کنیم و زبان انگلیسی را یاد بگیریم. اتفاقی که رخ می‌دهد این است که این فرایندهای برنامه‌ریزی، به ما این‌طور القا می‌کنند که انگار واقعاً در حال رسیدن به هدفمان هستیم؛ درحالی‌که در واقعیت هیچ قدمی را به سمت هدفمان برنداشته‌ایم.

همین حالا، هیچ‌وقت زمان مناسبی برای قدم برداشتن به سمت هدفمان نیست. به‌جای آن، به‌زودی، ظاهراً جذاب‌ترین گزینه‌ی ما برای شروع رسیدن به اهدافمان است.

ما بسیاری از مشکلاتمان را به کناری می‌گذاریم تا نسخه‌ی آینده‌ی ما آن را حل بکند. زیرا فکر می‌کنیم که “من آینده” انگیزه و انرژی بیشتری برای رسیدن به هدف دارد؛ زمان بیشتری دارد؛ پول بیشتری دارد؛ جذاب‌تر است؛ یاد گرفته است که زود از خواب برخیزد و بیشتر تلاش کند؛ و یاد گرفته است که زندگی را بهتر مدیریت کند.

بنابراین صبر می‌کنیم……..

من این را به‌خوبی میدانم زیرا من نیز در دوران کودکی و نوجوانی بارها اهدافم را به کناری گذاشتم تا “حسین آینده” برایم به آن برسد.

مشکل ما خیلی وقت‌ها این نیست که دقیقاً نمی‌دانیم چه‌کار باید بکنیم. در حقیقت بیشتر وقت‌ها ما دقیقاً میدانیم که چه‌کار باید بکنیم. مثلاً کمتر بخوریم، بیشتر ورزش کنیم، و در مورد زبان انگلیسی: بیشتر بخوانیم و بشنویم.

حسین آینده هیچ‌وقت اطلاعات بیشتری نسبت به الآن، برای قدم برداشتن به سمت اهداف کنونی خود ندارد. اما بیشتر وقت‌ها حسین آینده در ذهن احساس می‌کند که بهتر می‌تواند به سمت اهداف قدم بردارد.

بیشتر اوقات اگر هیچ کاری انجام ندهیم و فقط برنامه‌ریزی کنیم، آینده‌ی بهتری نسبت به حال حاضر نداریم.

اگر میدانی که می‌خواهی چه‌کار بکنی و چه هدفی داری، قدم بعدی عمل است.

از فردا دیگه حتما شروع میکنم!

بنابراین سؤال اول این نوشتار، برای یادگیری زبان انگلیسی از کجا شروع کنیم، بهتر است که تبدیل شود به: الآن چه‌کار کنم که زبان انگلیسی یاد بگیرم؟

چند حقیقت بزرگ در رابطه با این سؤال وجود دارد که بهتر است آن‌ها را مشخص کنم:

هیچ کاری نکردن جواب این سؤال نیست

خیلی واضح است نه؟ اما هنوز شما احتمالاً در حال انجام همین کار هستی. زیرا تنها فکر کردن در رابطه با یادگیری زبان انگلیسی، تقریباً معادل با این است که هیچ کاری نکرده‌اید. فکر کردن در رابطه با اهدافت، شما را به آن‌ها نزدیک‌تر نمی‌کند. تنها عمل کردن این کار را برایت انجام می‌دهد.

این موضوع شاید برای خیلی‌ها قابل‌پذیرش نباشد و مثل یک سیاه‌چاله‌ای است که همه‌ی ما در مقاطعی از زندگی‌مان، در دام آن میفتیم. زیرا فکر کردن در رابطه با آینده‌ی خود و اهدافمان و اینکه چطور به آن‌ها برسیم، خیلی جذاب و خوشحال‌کننده به نظر می‌رسد. وقتی‌که آینده‌ی موفقی برای خود تجسم می‌کنیم، از خودمان خیلی احساس رضایت داریم.

احتمالاً خیلی از شماها تصوری که از آینده‌ی خود دارید این است که زبان انگلیسی را یاد می‌گیرید و برای ادامه‌ی تحصیل به یک کشور انگلیسی‌زبان می‌روید و آنجا به‌راحتی می‌توانید با افراد ارتباط برقرار کنید. و یا اینکه علاقه‌مند به مسافرت‌های تفریحی هستید و دوست دارید در مسافرت‌هایتان ارتباط خیلی خوبی را با افراد مختلف داشته باشید. و یا دوست دارید که بتوانید به‌راحتی با توریست‌هایی که به ایران می‌آیند به زبان انگلیسی صحبت کنید. همه‌ی این‌ها تصورات هیجان‌انگیزی هستند. این تصورات باعث می‌شود که فکر کنید که انگار به سمت هدفتان قدمی برداشته‌اید. و یا به قول روانشناس‌ها در حال کسب انرژی مثبت هستید. اما درواقع هیچ کاری نکرده‌اید جز اینکه راهی برای فرار از عمل کردن در حال حاضر پیداکرده‌اید.

برنامه‌ریزی برای یادگیری زبان انگلیسی نیز معادل این است که هیچ کاری نکرده باشید. حتی بهترین برنامه‌ریزی‌ها، عمل کردن نیست. بلکه تنها تفکرات برنامه‌ریزی‌شده است. برنامه‌ریزی در حقیقت فکر کردن درباره‌ی عمل است. تصمیم در رابطه بااینکه چگونه و در چه زمانی، چه‌کاری را انجام دهی. اما این‌ها تنها در ذهن شما رخ می‌دهد و هیچ عملیاتی را در بر نمی گیرد. و قطعاً هیچ زبانی را با این طرح‌ها و نقشه‌ها یاد نمی‌گیری.

تحقیق درباره بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی ، جواب این سؤال نیست

همانند فکر کردن، اختصاص زمان بسیار زیاد در گوگل و جستجو برای بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی نیز جزو عمل کردن محسوب نمی‌شود، درحالی‌که هم‌چین احساسی به آدم دست می‌دهد. زیرا صدها هزار صفحه در رابطه با یادگیری زبان انگلیسی در اینترنت وجود دارد و هزاران محصول مختلف آموزشی برای یادگیری زبان انگلیسی یافت می‌شود که هیچ‌وقت نمی‌توانی همه‌ی آن‌ها را مطالعه و بازنگری کنی.

مشکل اصلی اینجاست که با توجه به حجم بسیار زیادی از اطلاعات که در اینترنت وجود دارد اتخاذ تصمیمی درست برای انتخاب بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی بسیار سخت است. به‌ویژه زمانی که برخی از پیشنهادها بسیار متناقض به نظر می‌رسد. به‌عنوان‌مثال برخی فلش کارت‌ها را روش مناسبی برای حفظ کردن لغات انگلیسی می‌دانند، برخی خیر. گروهی میگویند گرامر مهم‌تر است، گروهی دیگر میگویند لغت مهم‌تر است. گروهی بهترین کتاب آموزش زبان انگلیسی را کتاب‌های گرامری و لغت می‌دانند، گروهی دیگر کتاب‌های قصه را قبول دارند. خلاصه‌ی اینکه نظریات در این رابطه بسیار زیاد است و هیچ‌کدام هم به‌طور مطلق غلط یا درست نیستند. بنابراین گیر افتادن در دام یافتن بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی و صرف ده‌ها ساعت وقت برای آن، تنها باعث می‌شود که خسته‌تر شوی و احتمالاً یادگیری خود را متوقف کنی. اگر خیلی دوست داری که روشی معقولانه انتخاب کنی، ما در وب‌سایت زبانشناس دیدگاه خود را در نوشته‌های مختلف بیان کردیم. نگاهی گذرا به آن بینداز ولی زیاد در آن متوقف نشو:

 

و نوشته‌های مختلف دیگری که در زبانشناس ارائه‌شده است. ما سعی کرده‌ایم که روش‌هایی علمی برای شما ارائه کنیم ولی بازهم تکرار می‌کنم که توقف در این روش‌ها صرفاً برای یافتن بهترین روش آموزشی کاری وقت‌گیر و بیهوده است.

فقط انجامش بده هم جواب این سؤال نیست

نایک شعار بسیار جالبی دارد. فقط انجامش بده یا همان just do it. اما به نظر بنده این شعار زیاد در حوزه‌ی یادگیری زبان کارساز نیست. چون این سؤال پیش می‌آید که چه‌کاری انجام بدم؟! که جواب‌های بسیار زیادی برای این سؤال وجود دارد که همان‌طور که در بالا به آن اشاره کردیم هیچ‌کدام به‌طور مطلق غلط یا درست نیستند.

من تنها می‌توانم به شما این را بگویم که اگر بجای جستجوی بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی، کتابی را باز بکنی و بخوانی و یا فیلمی به زبان انگلیسی نگاه بکنی وقتتان را بهتر صرف یادگیری زبان انگلیسی می‌شود.

بنابراین توصیه‌ی بنده به شما این است: شروعش کن!

 

 

.

 

شروعش کن

اصلاً نگران این نباش که از کجا شروع کنی. اصلاً نگران این نباش که وقتی‌که می‌توانی الآن اختصاص دهی بسیار کم است. اصلاً نگران روش آموزشی نباش. فقط شروع کن. شروع کن به یادگرفتن، خواندن، شنیدن، و برقراری ارتباط با این‌وآن. وقتی اولین قدم را که برداری همه‌چیز رفته‌رفته درست می‌شود. می‌توانی با همین روش‌ها و متدهایی که در بالا عنوان کردم شروع کنی، اگر خوشت آمد ادامه بدی و اگر خوشت نیامد با روش دیگری ادامه بدی. ولی شروع کن. همین حالا!

من خودم به‌شخصه خیلی از کارهای موفقیت‌آمیزی که در زندگی انجام دادم برنامه‌ریزی خاصی پشت سر آن نبوده است. فقط قدم در راه گذاشتم و سعی کردم که با تلاش خود به هدف خودم برسم. همیننرم افزار زبانشناس که در حال حاضر در این وب‌سایت ارائه می‌شود به‌تازگی آغاز شده است. ادعا نمی‌کنیم که الآن بهترین گزینه است ولی تلاش خودمان را در این زمینه انجام می‌دهیم و سعی می‌کنیم که نظرات زبان‌آموزان را جلب کنیم.

آیا آماده‌ی شروع هستی؟

اگر شما را متقاعد کردم که همین الآن شروع به یادگرفتن زبان انگلیسی بکنی چند تا راهکار برای ادامه‌ی این راه طولانی برای شما دارم.

1- دانلود اپلیکیشن زبانشناس

اپلیکیشن زبانشناس با توجه به منابع فراوان و جذابی که دارد، نقطه‌ی خوبی برای شروع شما است. علاوه بر آن، ما حمایت خیلی زیادی از زبان آموزان می‌کنیم و پس از نصب اپلیکیشن، به سؤالات شما و مشکلاتی که دارید پاسخ می‌دهیم.

برای دانلود اپلیکیشن زبانشناس روی این لینک کلیک بفرمایید.

2- انتخاب پکیج مناسب

برای شروع کار با این اپلیکیشن، پس از دانلود آن از کافه بازار، توصیه می‌کنیم که با پکیج‌های آموزشی زیر شروع کنید:

سطح ابتدایی: داستان‌های کودکانه

سطح متوسط: داستان‌های واقعی، و انگلیسی قدرت

سطح پیشرفته: مگا داستان‌ها، انگلیسی مهارت، و داستان‌های کوتاه

سطح فوق پیشرفته: مکالمات تجاری

3- اعمال متدهای مناسب روی پکیج‌های فوق

اگر داستان‌های کودکانه را می‌خوانید، این راهنما برای شروع مناسب است. اما اگر از سطوح بالاتر آغاز کرده‌اید پیشنهاد می‌کنم که استراتژی های تقویت مکالمه را بخوانید و آن‌ها را روی درس‌های مختلف پیاده‌سازی نمایید.

پاسخ به چند سؤال مهم

آیا می‌توانیم زبان انگلیسی را بدون کلاس یاد بگیریم و تقویت کنیم؟

بله. اگر به حدی رسیده باشید که بتوانید گلیم خود را از آب در بیاورید، برای یادگیری زبان انگلیسی به کلاس نیازی ندارید. این حد تقریباً همان دانستن زبان انگلیسی در حد دروس دبیرستان است.

چگونه زبان انگلیسی را سریع یاد بگیریم؟

اپلیکیشن زبانشناس برای یادگیری لغات از روشی استفاده می‌کند که می‌توان گفت سریع‌ترین حالت یادگیری لغات برای استفاده‌ی بلندمدت است. اما در کل برای اینکه زبان انگلیسی را سریع یاد بگیرید چاره‌ای نیست جز اینکه خودتان را در زبان انگلیسی غرق نمایید.

چگونه انگلیسی را روان صحبت کنیم؟

بنده در دو پست جداگانه، راه‌حل‌های خیلی مناسبی برای بهبود مهارت‌های لیسنینگ و اسپیکینگ شما نوشته‌ام که خواندن و اعمال آن‌ها باعث می‌شود که این دو مهارت به طرز چشمگیری تقویت گردد و زبان انگلیسی را روان صحبت کنید.

نوشته‌ی اول: تکنیک سایه برای تقویت لیسنینگ؛ نوشته‌ی دوم: 5استراتژی برای تقویت مکالمه

آیا اپلیکیشن زبانشناس برای آمادگی کنکورهای کارشناسی و ارشد مناسب است؟

هنوز آماری نداریم که نشان دهد آیا اپلیکیشن زبانشناس مناسب افراد کنکوری هست یا خیر. کنکور آزمونی غیراستاندارد است درحالی‌که اپلیکیشن زبانشناس برای شرایط استاندارد مناسب است. در کل با استفاده از اپلیکیشن زبانشناس درک مطلب و دایره‌ی لغات شما تقویت می‌شود که این دو مهارت خیلی برای زدن درصد بالا در کنکور مهم هستند. اما در مقایسه با دیگر روش‌های کنکوری و تستی (که فقط به درد کنکور می‌خورند) نمی‌توان گفت که آیا زبانشناس بهتر است یا خیر

 


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 02/8/22 ] [ 7:10 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

 

تا حالا به این فکر کرده?اید که چقدر خوب می?شد اگر زبان انگلیسی را در خانه?ی خودتان یاد می?گرفتید؟ هم خیلی راحت است و هم مزایای زیاد دیگری دارد. مثلا اگر خیلی دوست داشته باشید انگلیسی یاد بگیرید اما وقت کافی نداشته باشید، یا اگر موسسه?های زبان از خانه یا محل کارتان خیلی دور باشند یا هزینه?های?شان خیلی زیاد باشد، در این صورت بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی در منزل است. شاید الان دارید به این فکر می?کنید که یاد گرفتن مکالمه در خانه خیلی سخت است، چون کسی نیست که اشتباهات?تان را اصلاح کند یا این‌که چطور می‌توانید پیشرفت کنید در حالی که نمی?دانید کجای کارتان ایراد دارد؟ برای آشنا شدن با بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی در منزل حتما این مطلب را مطالعه کنید.

 

 

این نگرانی?ها به‌جا هستند و شاید موارد دیگری هم باشند. مثلا ممکن است نگران تلفظ صحیح کلمات باشید. در واقع، شاید اصلا ندانید که از کجا باید شروع کنید. در حقیقت یادگیری زبان لزوما به معنای نشستن پای کتاب نیست و منابع زیادی وجود دارند که می?توانند به شما کمک کنند که در مسیر درستی قدم بردارید.

 

اگر در خانه?تان از روش?ها و منابع درستی استفاده کنید، کارتان روی غلتک می?افتد. پس حتما این راه?های عالی را برای تمرین زبان انگلیسی امتحان کنید. اگر هم مشکل تقویت انگیزه برای یادگیری زبان دارید، سری به مقالات چطور در این زمینه بزنید.

 

ویدیو‌ تماشا کنید

بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی در منزل این است که تلویزیون تماشا کنید یا ویدیو ببینید.

 

 

 

«خانواده?ی سیمپسون»

برای یادگیری سریع زبان انگلیسی کارتون ببینید. شاید کارتون خانواده?ی سیمپسون را بشناسید. این انیمیشن کمدی در همه?ی دنیا مشهور است و مخاطبانش را با همه?ی فراز و نشیب?های یک خانواده?ی پرتنش آمریکایی همراه می?کند. این انیمیشن، بامزه است و از نظر فرهنگی هم اهمیت دارد؛ چون با جنبه?های مختلف زندگی روزانه مثل مدرسه، کار و زندگی اجتماعی سر و کار دارد. این برنامه هم?چنین از نظر کلمات عامیانه بی?نظیر و یک منبع فرهنگی خوب است. نقش اصلی داستان، هومِر سیمپسون (Homer Simpson)، یک بازرس دست و پا چلفتی و بامزه است که در یک نیروگاه هسته?ای محلی کار می?کند. همسرش، مارج و سه فرزندشان هم، دیگر نقش?های اصلی این برنامه هستند. تعداد زیادی کاراکتر دیگر هم در این انیمیشن حضور دارند.

 

محتوایی پیدا کنید که برای‌تان جذاب است

محتوای بسیاری به زبان انگلیسی وجود دارد از فیلم‌های آموزشی تا مصاحبه‌ها و ویدیو‌های متعدد در دنیای آنلاین، هر کدام از این موارد مخصوصا اگر در زمینه علاقه شما باشد می‌تواند به عنوان آموزش انگلیسی عمل کند. مثلا تصور کنید که شما به تکنولوژی علاقه دارید، می‌توانید ساعت‌ها ویدیو در این زمینه‌ بیابید. بزرگترین حسن این روش این است که شما به حوزه ویدیو علاقه دارید و آشنایی خوبی با آن دارید، به همین دلیل هم از دیدن آن خسته نمی‌شوید و هم اینکه آشنایی اولیه شما با مبحث به شما کمک خواهد کرد که زودتر کلمات و ترکیبات را به خاطر بسپارید و زودتر کل موضوع را درک کنید.

 

«FluentU»

اگر به دنبال منابع ویدئویی دیگری برای یادگیری زبان انگلیسی هستید، FluentU را هم امتحان کنید. این سایت یک مجموعه?ی بزرگ از ویدئوهای انگلیسی دارد که از منابع دنیای واقعی مثل کلیپ?های موسیقی، برنامه?های تلویزیونی، تریلرهای فیلم «بازی گرسنگان» (The Hunger Games)، اخبار و سخنرانی?های الهام?بخش گرفته شده?اند.

 

این ویدئوها می?توانند به تنها منبع یادگیری زبان انگلیسی برای هرکس تبدیل شوند. ویدئوهایی را انتخاب کنید که با شیوه?ی یادگیری، سطح و علایق?تان سازگار باشد و بعدا این سایت ویدئوهای بیش?تری را به شما پیشنهاد می?کند!

 

این عالی است که بدانید چه ویدئوهایی برای یادگیری زبان انگلیسی به شما کمک می?کنند. به علاوه، FluentU ابزارهای یادگیری زیاد دیگری را در اختیارتان قرار می?دهد تا با کمک آنها در یادگیری زبان انگلیسی پیشرفت کنید. این ابزارها شامل عبارت?های متقابل، فلش?کارت?ها، لیست کلمات و … هستند تا گرامر و دایره?ی لغات?تان را تقویت کنند.

یک دفتر خاطرات یا وبلاگ به زبان انگلیسی داشته باشید

 

 

یکی از بهترین روش های یادگیری زبان انگلیسی در منزل این است که به انگلیسی یادداشت کنید. نوشتن می?تواند یک فعالیت خلاقانه و آرامش?بخش باشد. داشتن یک دفتر خاطرات یا وبلاگ به زبان انگلیسی بهترین راه برای تمرین مستمر زبان است. علاوه بر اینکه اوضاع گرامرتان بهتر می?شود، می?توانید کاربرد زبان انگلیسی در زندگی روزانه را هم بهتر یاد بگیرید.

 

می?توانید در مورد تعطیلات ناامیدکننده?ی خودتان که به خاطر بارندگی بهم خورده یا در مورد مسابقه?ی هیجان?انگیز والیبالی که از تلویزیون تماشا کردید بنویسید. همه چیز به خودتان بستگی دارد!

 

هر وقت که دوست داشته باشید می?توانید بنویسید. حتی اگر هر هفته یک مطلب هم بنویسید برای?تان خوشایند خواهد بود. اما باید هر هفته بیشتر تلاش کنید. برای خودتان اهدافی تعیین کنید تا بیشتر و سریع?تر بنویسید.

 

اگر شما ایده?آل?گرا هستید و دوست ندارید اشتباهی انجام بدهید، می توانید خاطرات یا وبلاگ?تان را به یک فرد انگلیسی?زبان نشان بدهید تا آن را برای?تان تصحیح کند. اگر کسی را نمی?شناسید اصلا نگران نباشید، چون lang-8 یک سایت تبادل زبان عالی است که زبان?آموزان می?توانند از طریق آن، در نوشتن به هم?دیگر کمک کنند. تازه اگر به نوشته?های قبلی?تان نگاهی بیندازید و ببینید که چقدر پیشرفت داشته?اید اعتماد به نفس‌تان(افزایش اعتماد به نفس) هم بیشتر می?شود.

 

با دوستان خود که به این موضوع علاقه‌ دارند انگلیسی حرف بزنید

 

 

یکی دیگر از بهترین روش های یادگیری زبان انگلیسی در منزل این است که با دوستان خود یک جلسه برگزار کنید. لازم نیست یک مهمانی بزرگ داشته باشید، حتی یک دور همی کوچک هم یک روش خوب برای تمرین زبان انگلیسی است.

 

می‌توانید در منزل از دوستان?تان بخواهید تا داستان?هایی ترسناک یا طنز یا هرچه که دوست دارید به زبان انگلیسی آماده کنند.

 

لازم نیست حتما مراسم‌ بزرگی برپا کنید. می?توانید یک شب با دوستان?تان فیلم انگلیسی تماشا کنید یا یک غذای سنتی از یک کشور انگلیسی?زبان را به کمک دستور پخت انگلیسی بپزید. اصلا مهم نیست که چه کاری انجام می?دهید فقط دور هم جمع شوید، تفریح کنید و انگلیسی یاد بگیرید.

 

از اپلیکیشن‌های رایگان و فوق‌العاده یادگیری زبان استفاده کنید

 

 

شاید تصور کنید که اپلیکیشن‌های یادگیری زبان همانند هزاران نرم‌افزار ویندوزی هستند که سالها خریداری کردید و هیچ نتیجه‌ای از آن نگرفتید. همان نرم‌افزارهایی که روز سی دی با هزاران محتوای آموزشی قرار دارند و حتما باید شماره فلان را به شماره فلان بفرستید تا با شما تماس بگیرند و 100 هزار تومان از پول ارزشمند شما را نابود کنند. اما اشتباه نکنید چون اپلیکیشن‌هایی مانند Doulingo و Memrise و بسیاری اپلیکیشن‌های آموزش زبان دیگر به شیوه‌ای جدید و با تبدیل یادگیری به بازی توانسته‌اند ابزاری درست کنند که ده‌ها بار راحت‌تر و لذت‌بخش‌تر از نرم‌افزارهای پیچیده و بی‌نتیجه گذشته شما را به هدفتان برساند. بزرگترین حسن این ابزارها هم این است که هزینه‌ای برای شما ندارند و می‌توانید رایگان آن‌ها را استفاده کنید.

 

بازی?های رایانه?ای انگلیسی انجام بدهید

انجام بازی?های رایانه?ای انگلیسی، یکی از بهترین روش های یادگیری زبان انگلیسی در منزل است. وقتی صحبت از یادگیری زبان است، اغلب مردم حتی به بازی?های رایانه?ای فکر هم نمی?کنند، در حالی که بازی?های تک?نفره یا گروهی آنلاین یک راه خیلی خوب برای تقویت خواندن، شنیدار و گفتار انگلیسی هستند.

 

می‌دانستید که از طریق همین بازی?ها می?توانید دوستان انگلیسی?زبان هم پیدا کنید؟

 

بازی?های تک?نفره معمولا تخیلی هستند و شامل استفاده از جادو و کشتن هیولاها هستند و در آن‌ها در نهایت به یک قهرمان بزرگ تبدیل می?شوید. چون مکالمات این بازی?ها خیلی زیاد هستند، با بازی کردن حتی یکی از آنها دایره?ی لغات?تان بزرگ?تر می?شود. هم?چنین برای یادگیری مشتاق می?شوید، چون برای اینکه بتوانید بازی را تمام کنید باید به تمام دیالوگ?ها گوش کنید و آنها را بفهمید.

 

نگران کلمه?های جدید نباشید، چون به محض بازی کردن به آنها عادت می کنید. معروف?ترین بازی?های تک?نفره که انگلیسی?تان را تقویت می?کنند «Final Fantasy» ،«Legend of Zelda» و «Dragon Quest» هستند.

 

بازی?های گروهی تجربه?ی بیشتری برای?تان خواهند داشت؛ چون با گروه بزرگ?تری از افراد آنلاین سر و کار دارید. یکی از معروف?ترین بازی?ها «World of Warcraft» است. می?توانید خودتان یک شخصیت طراحی کنید و با تلاش و جستجو بازی کنید. بهترین قسمتش این است که می?توانید یک تیم تشکیل بدهید و با دیگران ارتباط برقرار کنید. مکالمات، معمولا غیررسمی و ساده هستند و در یک پنجره روی صفحه نمایش تایپ می?شوند. این یک روش هوشمندانه است تا بتوانید سریع انگلیسی فکر کنید.

 

اگر عاشق ماجراجویی هستید و هِدسِت هم دارید می?توانید صحبت گروهی را هم امتحان کنید. این قابلیت به شما کمک می?کند به مکالمات ملحق شوید و با آدم?های جدیدی آشنا شوید. حرف زدن با صفحه نمایش ممکن است اولش کمی عجیب و غریب به نظر برسد اما یک روش بامزه برای یادگیری زبان انگلیسی است. اما خب باید حواس‌تان را جمع کنید، ممکن است به این بازی?ها معتاد شوید!

 

به انجمن‌های آنلاین مورد علاقه خود به زبان انگلیسی سر بزنید و تلاش کنید نظر دهید

شاید اندکی این نکته عجیب به نظر برسد، اما یکی از بهترین روش‌ها برای یادگیری زبان و قواعد آن این است که در یک محیط مانند انجمن آنلاین یا forum انگلیسی زبان در حیطه کاری خود سر بزنید و سعی کنید با دیگران صحبت کنید. بزرگترین حسن این ابزار این است که شما لازم نیست در لحظه پاسخ دهید و فرصت دارید جملات خود را درست کنید. در مراحل اولیه یادگیری این بهترین روش برای ساختار دادن به جملات و یادگیری از دیگران است. نکته مهم دیگر که این موضوع را جذاب می‌کند حس نیاز به پاسخ است که به شما انگیزه می‌دهد تا سریع‌تر یک پاسخ خوب برای حرف دیگران دست و پا کنید. جر و بحث در این انجمن‌ها، جنگ بر اثبات عقیده، دفاع از عقیده شخص دیگر یا حمله به یک نظر مخالف همگی یک موتور انگیزشی برای شما خواهند بود که بیشتر و بیشتر بنویسید، دایره لغات خود را بزرگتر کنید و تا جایی پیش بروید که استدلالهای پیچیده را به زبان انگلیسی بنویسید. حتما این نکته را امتحان کنید و از نتایج آن متحیر شوید.

 

برای یادگیری زبان انگلیسی در کلاس‌های آنلاین زبان انگلیسی شرکت کنید

 

 

فقط به این فکر کنید که می?توانید از مزایای مکالمه و یادگیری کلاسی استفاده کنید، بدون اینکه مجبور باشید سر کلاس بروید. تعداد زیادی مدرسه?ی آنلاین وجود دارند که بسته?های آموزشی، روش?ها و معلم?های خاص خودشان را در زمینه?های مختلفی دارند و معمولا ارزان?تر از موسسه?های مکالمه?ی زبان معمولی هستند و به علاوه نظم و قاطعیت هم دارند.

 

در کل، کافی است یک اینترنت پرسرعت داشته باشید تا بتوانید در این کلاس?ها شرکت کنید. به علاوه، می‌توانید از نرم?افزارهای ویدئو کنفرانس?هایی که خود موسسه در اختیارتان قرار می?دهد هم استفاده کنید.

 

گرامر و کلمات را آنلاین یاد بگیرید

اگر حس می?کنید که باید از پایه شروع کنید، سایت?های مختلف زیادی وجود دارند که می?توانند برای?تان مفید باشند. بر خلاف کتاب?ها اغلب?شان مجانی هستند!

 

English at Home

این سایت، یک پیشنهاد عالی برای افراد مبتدی است و به بخش?های مختلفی مثل مکالمه(یادگیری مکالمه)، کلمات و گرامر(یادگیری گرامر) تقسیم شده است. قسمت مکالمه به طرز شگفت?انگیزی مفید و کاربردی است، چون به شما می?گوید از کدام عبارت?ها و اصطلاحات استفاده کنید. تمرین?های ساده و انتخابی متنوعی برای تقویت گرامر، درک مطلب و کلمات در این سایت وجود دارند. هم?چنین تعداد زیادی از مقالات با لحن طنزآمیز نوشته شده?اند!

 

Free English Study

این سایت یک منبع عالی است و یک قسمت خیلی بزرگ در مورد گرامر و عبارت های مکالمه?ای دارد. مزیت دیگر این سایت این است که به سطح?های مختلفی تقسیم شده است و به سادگی می?توانید چیزی را که به دنبالش هستید پیدا کنید. هم?چنین می?توانید لینک?های مختلف و مفیدی از سایت?های دیگر پیدا کنید.

 

British Council: Learn English

این سایت هم برای بچه?ها و هم بزرگ?ترها خیلی جذاب است و یکی از بهترین سایت?های رایگان برای یادگیری زبان انگلیسی است. ویدئوکلیپ?های موجود بسیار سرگرم?کننده هستند و تعداد زیادی کلمات رایج و عامیانه دارند. هم?چنین، همه?ی کلیپ?ها رونوشت دارند و به این ترتیب هیچ قسمتی را از دست نمی‌دهید. بازی?ها و جوک‌ها هم می?توانند برای?تان جالب باشند و برای زبان?آموزان مبتدی مفید واقع شوند. این سایت هم?چنین برای امتحان IELTS خیلی مناسب است و آزمون?های مختلفی دارد که می?توانید از بین آنها انتخاب کنید.

 

رادیو گوش کنید

 

 

یکی دیگر از بهترین روش های یادگیری زبان انگلیسی در منزل این است که به رادیوهای انگلیسی زبان گوش دهید. چون می?توانید برنامه?های تلوزیون و رادیو را آنلاین دنبال کنید، این امکان را دارید که هر کجا هستید مهارت?های شنیداری?تان را تقویت کنید! حتی وقتی ظرف می?شویید یا در قطار نشسته?اید هم می?توانید زبان انگلیسی یاد بگیرید.

 

برنامه?ی جهان NHK

این رادیو برای افرادی که به ژاپن علاقه دارند عالی است. این کانال برنامه?هایی در مورد موسیقی، فرهنگ و غذاهای ژاپنی دارد. گوینده?ها از کشورهای مختلفی هستند و شنیدن لهجه?های مختلف فوق‌العاده جالب است.

 

کتاب بخوانید

 

 

مطالعه فقط برای تقویت قدرت درک مطلب نیست، بلکه می?تواند یک سرگرمی خوب برای اوقات فراغت?تان باشد. می?توانید با خواندن کتاب?هایی که شما را به وجد می?آورند، مخصوصا علایق و سرگرمی?های?تان، دو برابر لذت ببرید. کتاب?های زیادی وجود دارند و می?توانید از بین این همه، کتابی را که واقعا مورد علاقه?ی شماست پیدا کنید.

 

اگر طرفدار داستان?های واقعی هستید احتمالا از خواندن زندگی?نامه?ی یک فرد مشهور مثل ستاره?های سینما یا شخصیت?های معروف ورزشی لذت می?برید. یک مثال معروف، زندگی نامه استیو جابز (Steve Jobs) نوشته?ی والتر ایزاکسون (Walter Isaacson) است که کلمه?های پیشرفته و نقل?قول?های بامزه?ای از خود جابز دارد. نوشته بسیار جالب است و یک راست می?رود سر اصل مطلب که بهترین روش برای یادگیری عبارات تجاری است.

 

مجموعه?های «هَری پاتِر» نوشته?ی جِی.کِی.رولینگ (J.K.Rowling)

این مجموعه یک روش عالی برای کسانی است که انگلیسی را به عنوان زبان دوم یاد می?گیرند. چون همه?ی این 7 کتاب به زبان فارسی هم ترجمه شده اند و فیلم سینمایی?شان هم ساخته شده است. کودکان و نوجوانان عاشق کتاب?های هری پاتر هستند و همین?طور که این سری جلو می?رود کتاب?ها پیچیده‌تر و طولانی‌تر می?شوند. بنابراین اولین کتاب ساده و مناسب بچه?هاست، اما کتاب هفتم بیش?تر مورد علاقه?ی نوجوانان است.

 

این مجموعه، داستان یک جادوگر جوان به نام هری پاتر را دنبال می?کند. هری خوش شانس است و برای هاگوارتز (Hogwart)، مدرسه?ی جادوگری، انتخاب می?شود. کتاب شامل یک ترکیب عالی از واژه?های عامیانه?ی امروزی و هم?چنین کلمات مربوط به افسانه?ها و اسطوره?ها است که خواندنش را جذاب کرده. در ضمن می?توانید با یک عالمه کلمه?ی مترادف آشنا شوید که دایره?ی لغات?تان را وسیع?تر می?کند.

 

«قلعه حیوانات» نوشته?ی جورج اوروِل ( Goerge Orwell)

این هم یک کتاب خیلی معروف است که می?توانید به دو روش بخوانیدش!

 

از یک زاویه، داستانی است در مورد حیوانات یک مزرعه که صاحبانِ آدمی?زادشان را نابود می?کنند و مزرعه?ی منور (Manor) را از چنگ?شان در می?آورند. اما اگر از یک زاویه?ی دیگر آن را بخوانید، به انقلاب روسیه اشاره دارد و حیوانات در حقیقت نماد چهره?های مهم سیاسی و گروه?های مردمی هستند. مهم‌ترین مخالف (شخصیت منفی) خوکی به نام ناپلئون است که نماد ژوزف استالین (Joseph Stalin)، رهبر و سیاست?مدار کمونیست شوروی است.

 

سبک نوشته ساده است و به راحتی می?توان آن را دنبال کرد. داستان خیلی هیجان?انگیز است و به سختی می?توانید کتاب را زمین بگذارید! اگر به تاریخ و سیاست علاقه دارید، حتما این کتاب را بخوانید. سطح کتاب برای زبان?آموزان مناسب است و هم بچه?ها از خواندنش لذت می?برند هم بزرگ?ترها.

 

«چارلی و کارخانه?ی شکلات?سازی» نوشته?ی روالد دال (Roald Dahl)

این داستان برای کسانی که عاشق شکلات هستند عالی است! این کتاب هم مثل هری پاتر به زبان فارسی ترجمه شده است و ممکن است فیلمش را هم با بازی جانی دِپ (Jonny Depp) دیده باشید.

 

داستان در مورد پسرکی فقیر به نام چارلی است که با پدر، مادر، پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می?کند. زندگی او بعد از اینکه برنده?ی تور وُنکا، بزرگ?ترین کارخانه?ی شکلات?سازی دنیا می?شود کلا تغییر می?کند. در این داستان از کلمات ساده استفاده شده است و نویسنده در مورد وقایعی که اتفاق می?افتند به خوبی توضیح می?دهد و زبان توصیفی فوق‌العاده?ای دارد.

 

با خودتان انگلیسی حرف بزنید؛ خیلی زیاد!

 

 

این کار لزوما نشان نمی?دهد که شما دیوانه شده?اید!

 

بخشی از یادگیری زبان این است که با آن بیش?تر آشنا شویم و اعتماد به نفس داشته باشیم. اگر برای یک کار بزرگ مثل جلسه?ی اولیا و مربیان یا یک ارائه?ی کاری حتما باید تمرین کنید، برای یادگیری زبان هم باید تمرین داشته باشید. می?توانید مکالمه را بار?ها و بارها در ذهن?تان یا جلوی آینه تمرین کنید. اگر هم شجاعتش را دارید چرا صدای خودتان را ضبط نمی?کنید؟ ضبط کردن یک ویدئو از مکالمه یا ارائه?تان روی موبایل یا کامپیوتر بهترین راه است برای اینکه بفهمید وقتی انگلیسی صحبت می?کنید صدای?تان واقعا چطور است؟ می?توانید تلفظ تان را با گوینده?های انگلیسی?زبان برنامه?های تلویزیونی مقایسه کنید.

 

خب حالا شما روش?هایی را بلدید که می?توانید در خانه?ی خودتان انگلیسی یاد بگیرید. یک لیوان چای برای خودتان درست کنید و از یادگیری زبان انگلیسی لذت ببرید! اگر هم با یکی از این روش‌ها یا روش‌های دیگر زبان انگلیسی یاد گرفته‌اید حتما با ما به اشتراک بگذارید، خصوصا اگر یک بازی کامپیوتری یا یک سریال تلویزیونی بوده باشند.

www.chetor.com


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 02/8/22 ] [ 7:9 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

وقتی پنج سال پیش به شهر بوینس‌آیرس رفتم، حتی نمی‌توانستم در یک رستوران محلی، سفارش غذا بدهم. ولی دو سال بعد، چنان در آموختن زبان پیشرفت کردم که با نهایت خونسردی مکانیسم‌های دستور زبان روسی را به دوست گواتمالایی‌ام به زبان خودش (که اسپانیایی است)، درس می‌دادم. حالا زبان‌های اسپانیایی و پرتغالیِ برزیلی را خیلی سَلیس و روان صحبت می‌کنم، درحالی‌که دیگر به‌خوبیِ گذشته نمی‌توانم به زبان‌ مادری خودم حرف بزنم. البته من نمی‌خواهم به شما درِ باغ سبزی را نشان بدهم و بگویم مثل آب خوردن، می‌توان زبان خارجی یاد گرفت، چون بالاخره یادگیری زبان بدون ساعت‌های فراوان مطالعه‌ و تمرین اتفاق نمی‌افتد. اما حداقل می‌توانم راه‌های میان‌بُری را که بنا به تجربه‌‌ی سال‌ها یادگیریِ زبان کسب کرده‌ام، با شما در میان بگذارم. در این مقاله با 22 نکته که برای یادگیری یک زبان خارجی به شما کمک می‌کند، آشنا می‌شوید.

 

 

 

1. مکالمه، مکالمه، مکالمه

اگر راز یا ترفندی برای یادگیری زبان وجود داشته باشد، آن راز قطعا همین مکالمه است، آن هم مکالمه‌ای که با ساعت‌ها و ساعت‌ها تلاشِ ناشیانه و طاقت‌فرسا در گفت‌وگو با افرادی که در آن زبان، خیلی بهتر از شما تسلط دارند،‌ حاصل می‌شود. یک‌ساعت مکالمه (با تصحیح غلط‌ها و رجوع به دیکشنری) به اندازه‌ی پنج‌ ساعت کلاس زبان و ده‌ ساعت مطالعه‌ی شخصیِ زبان می‌ارزد.

 

 

 

چند دلیل برای این امر می‌توان ذکر کرد. اولین دلیل، انگیزه است. هر قدر هم کتاب راهنمای آموزشِ زبان‌تان عالی باشد، شما با مکالمه و تعامل با شخصی واقعی که روبه‌روی‌تان ایستاده است، خیلی بیشتر از هر کتاب‌ یا برنامه‌ی صوتی دیگری روی رایانه‌تان، می‌توانید دانش و انگیزه کسب کنید.

 

دلیل دوم این است که زبان حفظ‌کردنی نیست، بلکه نیاز به پردازش دارد. تجربه نشان داده است که دو یا سه‌بار، به کارگیری لغات در مکالمه، خیلی بیشتر از زُل زدن به کتاب لغت یا فلش‌کارت‌ و حفظ کردن صدباره‌ی آنها می‌ارزد.

 

علت باید این باشد که مغز ما برای خاطراتی که شامل تجربه‌های واقعیِ انسانی و اجتماعی هستند و عواطف‌مان نیز با آنها پیوندی دارند، اولویت بیشتری قائل می‌شود. به عنوان مثال، اگر در دیکشنری به دنبال معنی فعل to complainبگردیم و آن را حین مکالمه با دوست جدیدی در جمله‌ای به کار ببریم، به احتمال قوی، همیشه آن لغت را به دلیلِ یادآوریِ دوست جدید خود و مکالمه‌ای که با وی داشتیم، بهتر به‌خاطر می‌آوریم. در حالی‌ که اگر مغز خود را با مطالعه‌ی بیست‌ باره‌ی هر لغتِ فلش‌کارت‌ها خسته کنیم، شاید بالاخره آن را حفظ کنیم، ولی از آنجایی که آن را عملا در جمله یا مکالمه‌ای به کار نبرده‌ایم، احتمالا بعد از مدتی فراموشش می‌کنیم.

 

2. شدت و فشردگی مطالعه، از طولِ زمان مطالعه‌ ارزشمندتر است

منظور این است که مطالعه‌ی زبان به صورت چهارساعت در روز برای دوهفته، خیلی بیشتر از مطالعه‌ی روزی یک ساعت برای دو ماه فایده دارد. به همین دلیل است که بسیاری از افراد وقتی به آموزشگاه‌های زبان می‌روند، بسیاری از مطالب آموزشی را بعد از مدتی فراموش می‌کنند، چون آنها تنها 3 تا 4 ساعت در هفته را به یادگیری زبان اختصاص می‌دهند و اغلب کلاس‌ها با فاصله‌های چند روزه برگزار می‌شوند.

 

یادگیری زبان مستلزم تکرار، رجوع پیاپی به مطالب آموزشی، تعهد و پشتکار مداوم است. به‌جای اینکه دوره‌ای چندین‌ماهه یا حتی چندساله را برای آموزش نصف‌و‌نیمه و مطالعه‌ی غیرمفید در نظر بگیرید، بهتراست که زمان مشخصی را در زندگی‌تان (حتی اگر تنها یک یا دوبار در هفته باشد) تعیین کنید و به زبان اختصاص دهید و در آن زمان نیز 100 درصدِ تمرکز و تلاش خود را وقف هدف‌تان کنید.

 

3. کلاس‌های زبان نسبت به صَرف‌ وقت و هزینه‌‌‌شان ناکارآمد هستند

با احتساب همه‌ی موارد، شما نسبت به وقت و تلاشی که در کلاس‌های گروهی هزینه می‌کنید، چندان سودی به دست نمی‌آورید. این کار دو اشکال دارد. اولاً اینکه آموزش زبان در آموزشگاه با سرعت یادگیریِ کندترین دانشجوی کلاس‌تان پیشرفت می‌کند. دوماً اینکه یادگیری زبان، فرآیندی نسبتا شخصی است، به‌طوری که همه‌ی افراد ذاتا بعضی لغات و مباحث آموزشی را راحت‌تر از دیگران یاد می‌گیرند، به همین خاطر، قرار نیست که نیازهای شخصی هر کدام از زبان‌آموزان در کلاس و در زمانِ مناسب، رسیدگی شود.

 

به عنوان مثال، وقتی در کلاس زبان روسی شرکت کردم متوجه شدم در یادگیری زبان روسی صَرف افعال برای آنهایی که به زبان اسپانیایی آشنایی دارند، راحت‌تر است، ولی یک انگلیسی‌زبان دیرتر می‌تواند با این جنبه‌ی زبان روسی آشنا شود. من که با زبان اسپانیایی آشنایی داشتم مجبور بودم صبر کنم که همکلاسی انگلیسی زبانم هم آنها را یاد بگیرد. همچنین یادگیریِ حالت‌های اسم در زبان روسی که از سخت‌ترین جنبه‌های آن است، برای یک آلمانی‌زبان راحت‌تر است، زیرا معادل این نوع دستور زبان را در زبان خود به نحوی دیگر دارد. به این ‌ترتیب، از آنجا که سرعت یادگیریِ دانشجویان با هم تفاوت دارد، هرچه کلاس بزرگ‌تر باشد، بهره‌وریِ یادگیری نیز کاهش می‌یابد.

 

4. با 100 لغت پرکاربرد شروع کنید

همه‌ی لغات مثل هم نیستند. سرمایه‌گذاری روی بعضی لغات بازده بیشتری دارد. به عنوان نمونه، افرادی که با نرم‌افزار Rosetta Stone کار می‌کنند (که اصلا توصیه نمی‌شود!) بعد از ماه‌ها متوجه‌ می‌شوند که حتی از عهده‌‌ی ساده‌ترین مکالمات زبان نیز برنمی‌آیند، چون اغلب لغاتی که یاد می‌گیرند شامل ظروف و وسایل آشپزخانه، روابط فامیلی، پوشاک و اتاق‌های خانه است. اگر کسی از چنین افرادی بپرسد که کجای شهر زندگی می‌کنند، اصلا نمی‌دانند در جواب چه باید بگویند.

 

با 100 لغت پرکاربرد شروع کنید و سپس با آنها جملاتی را بسازید و مرتبا این کار را تکرار کنید. به‌اندازه‌ی نیازتان دستور زبان را نیز یاد بگیرید تا قادر به انجام این کار باشید. آنقدر باید این کار را انجام دهید تا با همه‌ی 100 لغت، راحت بتوانید جمله بسازید.

 

5. یک دیکشنری جیبی، همراه خود داشته باشید

 

 

این کار خیلی بیشتر از اینکه انتظارش را داشته باشید، سودمند است، مثلا اگر در کشوری اسپانیایی­‌زبان حضور دارید، همیشه از اپلیکیشن دیکشنری اسپانیایی خود استفاده کنید. به محض اینکه دیکشنری را دانلود کنید، تفاوت را به چشم خواهید دید. اپلیکیشن دیکشنری، خیلی از کتاب جیبی آن بهتر است، چون در عرضِ دو ثانیه، می‌توانید معنی لغت موردنظرتان را پیدا کنید. از آنجا که لغات جدید دیکشنری را در جملات خود به‌کار می‌برید، این کلمات تازه به احتمال قوی در حافظه­‌تان، باقی خواهند ماند. با ابزاری به این سادگی می‌توانید توانایی مکالمه و تعامل با دیگران را خیلی راحت کسب کنید.

 

6. در ذهن خود تمرین کنید

استفاده‌ی دیگر دیکشنری‌تان این است که شما می‌توانید با استفاده از لغات جدیدی که یاد گرفته‌اید، بدون نیاز به همراهی با فرد دیگری در ذهن خود در مورد اتفاقاتی که در طول روز برایتان افتاده فکر کنید. سعی کنید تا جای ممکن با خودتان به زبان تازه،‌ فکر کنید. همه‌ی ما معمولا به زبان مادری در ذهن‌مان با خود حرف می‌زنیم، ولی می‌توان با تمرین به حدی برسیم که جملاتی را به زبان دیگری بسازیم و در ذهن خود مکالماتی را خلق کنیم. در واقع، وقتی که مکالمه‌ای که در ذهن مجسم کرده‌ایم برایمان پیش می‌آید، خیلی راحت‌تر از پس آن برمی‌آییم. به عنوان مثال شما می‌توانید مکالمه‌ای را در مورد موضوعی که احتمالا با آن مواجه خواهید بود را برای خود تصور و تمرین کنید. مثلا می‌توانید مکالمات ذهنی‌تان‌ را با توصیف کار یا بیانِ دلایل سفرتان به کشور دیگر شروع کنید. خواه ناخواه باید چنین سوالاتی را در واقعیت هم پاسخ دهید، پس چه بهتر که برای آنها آماده باشید.

 

7. احتمالا چیزهای احمقانه‌ی زیادی خواهید گفت

این را بپذیرید و با آن کنار بیایید. وقتی که تازه شروع به آموختن زبان جدیدی می‌کنید، احتمالا ناخواسته، پرت‌و‌پلاهای زیادی را خواهید گفت که البته طبیعی است. به‌کار بردن کلمات و جملاتی که نسبت به آنها تسلط ندارید، بدون اینکه خودتان بخواهید موجب می‌شود که خنده‌دار، بی‌ادب یا حتی بی‌حیا جلوه کنید! ولی این چیزها هم در یادگیری وجود دارد و باید با آنها کنار آمد.

 

8. سعی کنید از الگوهای تلفظی سردربیاورید

همه‌ی زبان‌هایی که ریشه‌ی لاتین دارند، به خاطر اشتراک لغاتِ لاتین‌شان، الگوهای تلفظی یکسانی نیز دارند. مثلا هر لغتی که به «tion-» ختم می‌شود، در زبان اسپانیایی و فرانسوی «ción–» (-سیون) تلفظ می‌شود. معروف است که افراد انگلیسی‌زبان وقتی می‌خواهند اسپانیایی صحبت کنند به لغات خودشان «o» ،«-e» یا «a-» اضافه می‌کنند. حالا اگر جوک‌های کلیشه‌ای را کنار بگذاریم، از اینکه می‌بینیم اکثر اوقات این شیوه واقعا جواب می‌دهد، تعجب خواهیم کرد. مثلا لغت «Destiny» در اسپانیایی به «destino» یا «Part» به «Parte» و «Motive» نیز به «Motivo» تغییر می‌کند. در روسی نیز، پسوندهای حالت‌های اسمی همیشه با یکدیگر قافیه دارند، مثلا اگر در مورد یک اسم مؤنث (مانند ژِن‌-شی-نا) حرف بزنید، می‌دانید که صفت‌ها و قیدهایش نیز همیشه با پسوندش هم‌قافیه می‌شوند.

 

9. از دوره‌های آموزشی صوتی و آنلاین برای یادگیری 100 لغت پرکاربرد و گرامر مقدماتی بهره ببرید

بعد از طی دوره‌های ابتدایی آموزش زبان، دیگر می‌توانید از این منابع تنها به عنوان مرجع و نه چیز دیگر استفاده کنید. منابع آموزشی بسیاری در این زمینه وجود دارند: Pimsleur، Rosetta Stone، Berlitz، DuoLingo و غیره. این منابع می‌توانند شما را از صفر به حدی برسانند که بعد از چند روز قادر باشید با جملات و عبارت‌های ابتدایی، صحبت کنید. این منابع همچنین برای یادگیری لغات بنیادی و کاربردی (مانند من، شما، خواستن، خوردن، تشکر کردن و غیره) نیز فوق‌العاده هستند.

 

اما نقطه‌ضعف منابع آموزشی این است که چندان اجازه‌ی تمرین مفید نمی‌دهند. بیشترین بازدهی که در سرمایه‌گذاری برای یادگیری زبان نصیبتان می‌شود، این است که خودتان را مجبور کنید با دیگران حرف بزنید و مکالمه داشته باشید، ولی اگر بخواهید صرفا به امید کتاب یا نرم‌افزار آموزشیِ خود، در اتاق‌تان بنشینید، نمی‌توانید معنا و مفهوم موردنظرتان را فورا به زبان جدید فرمول‌بندی کنید. با استفاده‌ی صِرف از منابع آموزشی، یادگیری‌تان طوطی‌وار می‌شود و فقط می‌توانید الگوها و مفاهیمی که یاد گرفته‌اید را کپی کنید. به‌نظر در میان این دو نوع یادگیری (تکرار طوطی‌وار و مکالمه با مخاطبان واقعی)، تنها یک روش است که در نهایت سود و فایده‌ی بیشتری برای‌تان خواهد داشت.

 

10. بعد از 100 لغت پرکاربرد، روی مکالمه‌ها متمرکز شوید

تحقیقات نشان می‌دهند که 100 لغت پرکاربرد هر زبانی حدود 50 درصد همه‌ی تعاملات و مراودات زبانی آن را تشکیل می‌دهد. همچنین 1،000 لغت پرکاربرد حدود 80 درصد و 3،000 لغت پرکاربرد نیز 99 درصد از همه این مکالمات را به خود اختصاص می‌دهد. به بیان دیگر، هرچه بیشتر از این مقدار، لغت یاد بگیرید بازده کمتری خواهید داشت، مثلا با تنها دانستن 500 تا 1،000 لغت اسپانیایی در اغلب موارد مشکلی در مکالمه پیدا نمی­‌کنید و مجبور نمی‌شوید لغتی را در دیکشنریِ موبایل‌تان چک کنید.

 

دستورزبان مقدماتی به شما کمک می‌کند که در عرض چندروز، بتوانید با جملات ابتدایی شروع به مکالمه کنید:

 

«?Where is the restaurant»

«.I want to meet your friend»

«?How old is your sister»

«?Did you like the movie»

 

با صد لغت پرکاربردِ اول، شما می‌توانید خیلی پیشرفت کنید. آنقدر روی آنها کار کنید تا کاملا در استفاده از آنها به همراه گرامر، اصطلاحات، عبارت‌های محاوره‌ای راحت باشید و افکار، جوک‌ها و ایده‌ها را به زبان جدید مانند آب‌خوردن بسازید. وقتی به مرحله‌ای رسیدید که در آن می‌توانید بدون اشتباه و به‌راحتی در زبان جدید شوخی کنید، این نشانه‌ی خوبی است که مشخص می‌کند شما حالا می‌توانید دایره‌ی لغات خود را گسترش دهید.

 

بسیاری از افراد تلاش می‌کنند که دایره‌ی لغات خود را خیلی‌سریع و خیلی‌زود گسترش دهند. اما با این کار فقط وقت و انرژی‌شان را هدر می‌دهند، چون وقتی چنین افرادی هنوز با مکالمات ابتدایی مشکل دارند و حتی نمی‌توانند به زبان جدید بگویند که اهل کجایند، یاد گرفتن لغاتی در زمینه‌هایی مانند اقتصاد یا پزشکی چه فایده‌ای می‌تواند داشته باشد؟

 

11. یاد بگیرید بپرسید «چطور بگویم …؟»

 

 

از همان ابتدای آموزش یاد بگیرید چطور معادل کلمات مختلف را در زبان مورد نظرتان بپرسید. مثلا «تو انگلیسی به «خونه» چی می گن؟». بعد مرتب از این پرسش برای یادگیری کلمات جدید استفاده کنید.

 

12. آموزش خصوصی بهترین و مؤثرترین روش در یادگیری از نظر زمان است

آموزش خصوصی معمولا بیشترین هزینه را دارد. اما اگر پولش را دارید، مدرس خصوصی بگیرید و هر روز چند ساعتی را با وی زبان کار کنید. این سریع‌ترین روش برای آموزش زبان است. با روزی دو ساعت آموزش، بعد از چندهفته، می‌توانید به سطح خوبی از مکالمه برسید، به‌طوری که بدون اینکه حرف احمقانه‌ای بزنید، می‌توانید با دوست‌ خارجی‌تان راحت گفت‌و‌گو کنید.

 

13. با کسی آشنا شوید که زبان مادری وی همان زبان موردنظرتان باشد

با آنها در مورد سرمایه‌گذاری یا انگیزه‌های خود حرف بزنید. در عرض یک‌ماه، زبان جدید را خیلی روان و سلیس حرف می‌زنید. بدین ترتیب، اگر بعدا اشتباه کنید یا حرفی بزنید که موجب عصبانیت وی شود، می‌توانید اشتباه خودتان را به گردن اشتباه در زبان و عدم تسلط خودتان بیندازید!

 

14. اگر نتوانستید کسی را برای گفت‌و‌گو پیدا کنید، دوست اینترنتی برای خود دست‌و‌پا کنید

چندین وب‌سایت برای خارجی‌هایی وجود دارد که می‌خواهند زبان مادری شما را یاد بگیرند و در عوض زبان خودشان را با شما تمرین کنند.

 

15. چت فیسبوک + سرویس Google Translate= موفقیت

می‌توانید گاهی با افرادی اهل زبانی که دارید یاد می‌گیرید، در فیسبوک یا سایر شبکه‌های اجتماعی چت کنید و به این ترتیب خود را بیش از پیش در معرض آن زبان قرار دهید. اگر هنوز خیلی مانده تا بتوانید به آن زبان حرف بزنید یا بنویسید، سرویس ترجمه‌ی گوگل (Google Translate) می‌تواند در این چت‌ها نیاز اولیه‌ی شما را برطرف کند و اگر مخاطب‌تان هم آدم دلسوزی باشد گاهی اشتباهات ترجمه‌ی گوگلی شما را رفع می‌کند و این خودش یک کلاس آموزشی برای شماست.

 

16. از مغزتان تا حد ممکن کار بکشید

اگر تا حالا ساعت‌ها بدون‌وقفه از مغزتان کارِ شدید کشیده‌اید، می‌دانید که در نهایت به جایی می‌رسید که مغزتان دیگر سوت می‌کشد و محتویاتش مثل آش شله‌قلمکار می‌شود! سعی کنید هنگام یادگیری زبان نیز، هدف‌تان رسیدن به این مرحله باشد، یعنی آنقدر پیش بروید و بخوانید و یاد بگیرید تا مغزتان سوت بکشد. تا وقتی که مغزتان مثل آش شله‌قلمکار نشود، احتمالا هنوز نتوانسته‌اید از حداکثر ظرفیت زمانی یا تلاش خود استفاده کنید. اوایلِ زبان‌آموزی در عرض یک یا دو ساعت، کارتان به این مرحله می‌رسد و حجم آموخته‌ها و دشواری آنها هوش از سرتان می‌پراند اما بعدا به جایی می‌رسید که تمام شب را با مردم محلی مشغول مکالمه می‌شوید و انگار نه انگار. وقتی به این مرحله رسیدید، آن را به فال نیک بگیرید چون نشانه‌ی خوبی در فرآیند زبان‌آموزی‌تان است.

 

17. وقتی لغت جدیدی یاد می‌‌گیرید، سعی کنید فورا چندبار آن را استفاده کنید

وقتی که مکثی می‌کنید و لغت جدیدی که در مکالمه‌تان شنیده‌اید در دیکشنری چک می‌کنید، با استفاده از آن لغت در چند جمله استفاده کنید. تحقیقات آموزش زبان نشان می‌دهند که شما باید، به این نحو، هر لغت را در اولین دقیقه‌ی یادگیری آن، یک ساعت بعد، یک روز بعد و همینطور به صورت مستمر تمرین کنید. سعی کنید بعد از یادگیری لغت جدید فورا چندبار آن را استفاده کنید و روز بعد هم آن را به کار ببرید. با این روش، احتمال یادآوری لغات خیلی بیشتر می‌شود.

 

18. برنامه‌های تلویزیون، فیلم‌های سینمایی، روزنامه‌ها و مجلات منابع مکمل خوبی هستند

اما دقت کنید که آنها را به عنوان تمرین اصلی خود درنظر نگیرید. این منابعِ مکمل، شما را به‌روز می‌سازد و اگر با توجه و تمرکز، به تماشا و مطالعه‌ی آنها بپردازید، می‌تواند بعضی مواقع در مکالمات‌تان کمک خوبی باشند.

 

19. اغلب افراد مفید هستند، پس از آنها بهره ببرید

اگر در کشور خارجی زندگی می‌کنید، سعی کنید تا آنجا که امکان دارد خود را به نادانی بزنید و هنگام خرید به صورت اتفاقی از افراد مختلف در اطراف خود، سؤالاتی بپرسید. اغلب افراد دوستانه رفتار می‌کنند و به شما با رویِ باز کمک می‌کنند. برای یادگیری زبان باید خجالت را کنار بگذارید.

 

20. با ابهام و سوء‌تفاهم زیاد روبه‌رو می‌شوید

واقعیت این است که برای بسیاری از لغات، ترجمه‌ی سرراست و مستقیمی وجود ندارد. مثلا لغت «Gustar» در اسپانیایی تقریبا به معنی «دوست داشتن» است، اما عملا اندکی فرق دارد و در موقعیت و زمینه‌ی خاصی کاربرد دارد، درحالی‌که در انگلیسی، لغت «Like» در هر موقعیتی همان «دوست داشتن» معنا می‌دهد. این تفاوتِ جزئی، مخصوصا در مکالمات عاطفی یا جدی می‌تواند اهمیت بیشتری بیابد. نیت‌های درونیِ افراد، می‌توانند به‌راحتی با سوء‌تفاهم همراه شوند. در مکالمات مهم و جدی، توجه به جزئیات باید دوچندان شود تا دقیقا همان مفهومی که مدنظرتان است را به طرف بحث خود انتقال دهید. حتی اگر در زبان جدید تسلط خوبی دارید، باز هم احتمالا نمی‌توانید بدون سال‌ها زندگی در کشور دیگری از تفاوت‌های ذاتی اندکی که میان دو لغت، عبارت یا اصطلاح وجود دارد، به‌خوبی آگاهی پیدا کنید.

 

21. این مراحل را باید پشت سر بگذارید

در ابتدا، شما قادر خواهید بود که اندکی مکالمه کنید و هیچ‌چیز متوجه نشوید. سپس خیلی بیشتر از اینکه بگویید، در فهم و ادراک زبان پیشرفت خواهید داشت. در مرحله‌ی بعد در مکالمه تسلط نسبتا خوبی پیدا می‌کنید، اما به کمی تلاش ذهنیِ آگاهانه نیاز خواهید داشت. بعد از آن قادر خواهید بود که بدون تلاش ذهنیِ آگاهانه‌ای با دیگران به‌خوبی گفت‌و‌شنود داشته باشید و مجبور نباشید در ذهن‌تان لغات را به زبان مادری خود برگردانید. به‌محض اینکه بتوانید بدون فکرکردن با دیگران گفت‌و‌شنود داشته باشید، تدریجا (مثل زبان مادری)، فکر کرد شما بدون تلاشِ چندانی به همان زبانِ خارجی خواهد بود. وقتی به این مرحله رسیدید، دیگر زبان‌تان واقعا در بالاترین سطح خود است.

 

مرحله نهایی چطور؟ وقتی بتوانید با گروه بزرگی از گویش‌وران بومی آن زبان به‌خوبی مکالمه داشته باشید، آخرین قطعه‌ی پازل یادگیری را می‌توانید سر جایش بگذارید و آن را تکمیل کنید. در این مرحله شما می‌توانید هرزمانی که مایل بودید، به میان بحث بپرید و مثلا اعتراض خود را نسبت به نظری بیان کنید. دیگر کاملا جا افتاده‌اید و بعد از آن هیچ‌جایی نیست که با یک یا دو سال اقامت در آن، نتوانید به زبان آن کشور کاملا مسلط شوید.

 

22. نهایتا اینکه راهی پیدا کنید تا از زبان لذت ببرید

 

 

مانند باقی چیزها اگر بخواهید زبان را یاد بگیرید، باید راهی برای لذت‌بردن از آن پیدا کنید. افرادی را پیدا کنید که از گفت‌و‌گو با آنها لذت می‌برید. به رویدادهایی بروید که هم بتوانید لذت ببرید و هم زبان خود را تمرین کنید. صرفا در کلاس با کتابی روبه‌روی خود ننشینید وگرنه خیلی‌زود، انگیزه‌تان را برای یادگیری از دست می‌دهید. در مورد موضوعات شخصی که برای‌تان اهمیت دارد، با دیگران گفت‌و‌گو کنید. با طرفِ گفت‌و‌گوی‌تان آشنا شوید. سعی کنید از خودتان و تجارب زندگی‌تان بگویید، در غیر این صورت، یادگیری‌تان خیلی طول خواهد کشید و به فرآیند ناخوشایندی تبدیل می‌شود که احتمالا با فراموشی همه‌ی مطالبی که یاد گرفته بودید، تمام

 

می‌شود!

www.chetor.com


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 02/8/22 ] [ 7:6 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

غلامعلی عباسی متولد 1340 دبیر بازنشسته زبان انگلیسی در شهرستان اردبیل هستم این وبلاگ دفتر یادداشت بنده است . هر مطلبی که به یادگیری بیشتر زبان انگلیسی کمک نماید و به نظر بنده مفید باشد در این وبلاگ جمع آوری نموده ام و با علاقه مندان به آموزش زبان انگلیسی به اشتراک گذاشته ام . در حد امکان منابع مطالب اعلام می گردد . امیدوارم مورد پسند و استفاده دانش آموزان و دانشجویان زبان انگلیسی واقع گردد .
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 107
بازدید دیروز: 343
کل بازدیدها: 308118