آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم | ||
وقتی اتومبیلی با سرعت 80 کیلومتر در ساعت به مانعی برخورد میکند: در 4 صدم ثانیه: راننده و سرنشینان هر کدام با فشاری برابر با 2 تن به جلو پرتاب میشوند. در 5 صدم ثانیه: بدن راننده با همان نیروی 2 تنی با فرمان اتومبیل برخورد میکند. در 7 صدم ثانیه: سرنشین جلوئی به داشبورد می خورد. در 9 صدم ثانیه: سر سرنشینان به شیشه اتومبیل برخورد میکند. در یک دهم ثانیه: سرنشینان عقب نیز به سرنشینان جلو میپیوندند! امـــــا؛ که این فرصتیست برای جلوگیری از صدمات احتمالی کمربند ایمنی را ببندید البته تنها در صورتیکه که قصد دارید با سرعتی بیش از هشتاد کیلومتر رانندگی کنید؛ [ یادداشت ثابت - دوشنبه 02/10/19 ] [ 6:20 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
آیا تاکنون به این موضوع فکر کردهاید که هنگام مطالعه از چه روشی استفاده میکنید؟ یک روش مطالعه صحیح و اصولی میتواند بسیاری از مشکلات تحصیلی را از بین ببرد. بررسیهای به عمل آمده گویای آن است که افرادی که در زمینهی تحصیل موفق بودهاند، روش صحیحی برای مطالعه داشتند. یادگیری (Learning) مسئلهای است که در سراسر طول زندگی انسان به ویژه در دوران دانش آموزی و دانشجویی اهمیت زیادی دارد. چرا که دانش آموزان و دانشجویان همیشه در معرض امتحان و آزمون قرار دارند و موفقیت در آن آرزوی بزرگشان است. شاید به افرادی برخورده باشید که میگویند: همه کتابها و جزوهها را میخوانم، اما موقع امتحان آنها را فراموش میکنم، یا من استعداد درس خواندن را ندارم، چون با اینکه همه مطالب را میخوانم اما همیشه نمراتم پایین است و یا ... . بسیاری از اینگونه مشکلات به نداشتن یک روش صحیح برای مطالعه باز میگردد. عدهای فقط به حفظ کردن مطالب اکتفا میکنند، بطوری که یادگیری معنا و مفاهیم را از نظر دور میدارند. این امر موجب فراموش شدن مطالب بعد از مدتی میشود، در واقع آنچه اهمیت دارد یادگیری معنا و مفهوم است، چیزی که نمیتوانیم و نباید از آن دور باشیم. برای آنکه مطلبی کاملا آموخته شده و با اندوختههای پیشین پیوند یابد، باید حتما معنا داشته باشد، در این صورت احتمال یادگیری بیشتر و احتمال فراموشی کمتر خواهد شد. بنابراین قبل از اینکه خود را محکوم کنیم به نداشتن استعداد درس خواندن ، کمبود هوش ، کمبود علاقه ، عدم تونایی و سایر موارد ، بهتر است نواقص خود را در مطالعه کردن بیابیم و به اصطلاح آنها بپردازیم. در اینصورت به لذت درس خواندن پی خواهیم برد. اولین قدم در این راستا آن است با اندکی تفکر عادتهای نامطلوب خود را در مطالعه یافته و سپس عادتهای مطلوب جایگزین آن گردد. برای تغییر عادات مطالعه مراحل زیر را باید در نظر گرفت: 1. آگاهی (درباره موضوع) 2. علاقه 3. ارزیابی (ارزیابی اطلاعات بدست آمده با در نظر گرفتن موقعیتهای موجود) 4. آزمایش (بکار بستن فکر) 5. مطابقت خود با فکر تازه و اختیار و قبول آن انواع روشهای مطالعه: روش اول: روش پس ختام این روش یکی از مهمترین و معروفترین روشهای بهسازی حافظه است. نام این روش همانند نام انگلیسی آن (PQ4R) متشکل از حروف اول شش مرحله آن است. مراحل پیش خوانی در این مرحله کتاب یا مطلب بصورت یک مطالعه اجمالی و مقدماتی مطالعه شود. از جمله موارد این مرحله خواندن عنوان فصلها ، خواندن سطحی فصل ، توجه به تصاویر ، بخشهای اصلی و فرعی و خلاصه فصلها میباشد. هدف در این مرحله یافتن یک دید کلی نسبت به کتاب و ارتباط دادن بخشهای مختلف کتاب با یکدیگر میباشد. مرحله سؤال کردن پس از مطالعه اجمالی موضوعات و نکات اصلی ، به طرح سؤال در مورد آنها بپردازید. این کار باعث افزایش دقت و تمرکز فکر و سرعت و سهولت یادگیری میگردد. مرحله خواندن در این مرحله به خواندن دقیق و کامل مطالب کتاب پرداخته ، که هدف فهمیدن کلیات و جزئیات مطالب و نیز پاسخگوی به سؤالات مرحله قبل میباشد. در مرحله خواندن برای فهم بهتر مطالب میتوان از کارهایی مثل یادداشت برداری ، علامت گذاری و خلاصه نویسی بهره جست. مرحله تفکر در این مرحله هنگام خواندن ، ساختن سؤالها ، و ایجاد ارتباط بین دانستههای خود ، درباره مطلب فکر کنید. در این مورد نیز مهمترین اصل همان بسط معنایی است. بسط معنایی ممکن است در مراحل پنجم و ششم نیز یعنی در مراحل از حفظ گفتنی و مرور کردن نقشی داشته باشد. مرحله از حفظ گفتنی در این مرحله باید بدون مراجعه به کتاب و از حفظ به یادآوری مطالب خوانده شده پرداخته شود و بار دیگر به سؤالاتی که خود فرد طرح کرده بود پاسخ دهد. در اینجا باید مطالب آموخته شده را در قالب کلمات برای خود کرده ، در غیر اینصورت لازم است که مجددا به خواندن مطالبی که آموخته نشده پرداخته شود. مرحله از حفظ گفتنی در پایان هر بخش انجام میگیرد و وقتی بخشهای یک فصل به اتمام رسید به مرحله بعد ، یعنی مرور کردن یا آزمون وارد میشویم. مرحله مرور کردن این مرحله ، که مرحله آزمون نیز میباشد، در پایان هر فصل انجام میگیرد. در اینجا به مرور موضوعات اصلی و نکات مهم و نیز ارتباط مفاهیم مختلف به یکدیگر پرداخته و در صورت برخورد با موضوعات مورد اشکال به متن اصلی یا مرجع مراجعه شود. یکی از راههای کمک به این مرحله پاسخگوئی به سئوالات و تمرینات پایان فصل است: اجرای این مرحله میتواند مقداری از اضطراب امتحان را کاهش دهد.
روش دوم: روش دقیق خوانی هدف از این مرحله این است که مطالب کامل و دقیق درک شده و بصورتی سازمان یافته و منظم در حافظه نگهداری شود. برخی از فنون موجود که میتواند به روش دقیق خوانی کمک کند عبارتند از: تکنیک خلاصه برداری به نوشتن عبارت ، مفاهیم و موضوعات کلیدی متن پرداخته ، بطوری که در مرور مطالب ، با نگاه کردن و خواندن خلاصهها ، همه مطالب خوانده شده را یادآوری کند. یک روش بسیار مطلوب این است که از خلاصهها نیز دوباره خلاصه برداری شود. تکنیک سازماندهی مطالب این تکنیک باعث افزایش درک و سرعت یادگیری و سهولت در بازیابی مطالب آموخته شده میشود. برای سازماندهی مطالب استخراج سه بخش از متن اصلی مورد مطالعه لازم است که عبارتند از: § موضوع اصلی: موضوعی که تمامی مطالب را در بر میگیرد و بقیه مطالب حول و حوش آن میچرخد. § نکتههای اصلی: خطوط و اندیشههای اصلی و مهم هستند که در مجموع موضوع اصلی را میسازند و از صراحت بیشتری برخوردار است. § نکات جزئی: اطلاعات جزئیتر هستند که بصورت مثالها ، نمونهها ، عکس و تصویر اطلاعات واقعی مطرح میگردند. تکنیک علامت گذاری در متن در این تکنیک علامتهایی را بر روی متن اصلی انجام داده ، از قبیل علامت گذاری به شکلهای مختلف در متن ، خط کشیدن زیر عبارات مهم ، حاشیه نویسی و ... ، این موارد بسته به صلیقههای افراد متفاوت میباشد. اما نکته مهمی که در هر نوع علامت گذاری حائز اهمیت است این است که ، بهتر است همانند تکنیک سازمان دهی ، مطالب را در سه دسته مجزا (موضوع اصلی، نکته اصلی، موارد جزئی) قرار داده و آنها را با علامتهای مختلف نشان دهید.
در کنار روش مطالعه عوامل محیطی نیز در میزان یادگیری تأثیر دارد. یک محیط مناسب باعث توجه و تمرکز بهتر و بیشتری میشود. حذف عوامل مزاحم فکری مواردی هست که بخش عظیمی از وقت و فعالیت ذهنی را موضوعاتی به خود مشغول میدارند که هیچ رابطه با موضوع ندارند، موضوعاتی مانند: رفتار معلمان و استادان ، افزایش شهریه و نوع رفت و آمد و … برخی از موضوعاتی هستند که موقع مطالعه اگر به آنها فکر شود از کارایی مطالعه میکاهد. برخی حتی خیال پردازیهایشان را موقع مطالعه انجام میدهند؛ که به شدت فکر را آشفته کرده و تمرکز را از بین میبرد. توصیه کلی این است که اگر ذهن خود را از افکار مختلف پاک کنید تا بر روی موضوع مورد مطالعه تمرکز کنید، مطالعه را کنار بگذارید و زمانی مطالعه را شروع کنید که سرحال ، علاقمند و متمرکز هستید. فراهم کردن محیط مناسب محل و مکانی که مطالعه در آنجا انجام میشود باید مناسب باشد. منظور از محل مناسب مکانی است که آرام ، ساکت و دور از عوامل مزاحم محیطی باشد، این باعث تمرکز بهتر روی موضوع مطالعه میشود. بعضی افراد محل و زمانی را برای مطالعه انتخاب میکنند که بسیار شلوغ و پر سرو صدا است و بعضی از افراد رختخواب را برای مطالعه انتخاب میکنند و توقع یادگیری سطح مطلوب را دارند، ولی از این حقیقت غافلند که این محلها بدترین محل برای مطالعه است.
منبع: دانشنامه رشد [ یادداشت ثابت - دوشنبه 02/10/19 ] [ 6:20 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
به خاطر سپردن لغتهای یک زبان خارجی می تواند یکی از بخشهای خسته کننده در فراگیری زبان باشد. خوشبختانه روشهای مختلفی برای سرعت بخشیدن و نیز لذت بخش کردن آن وجود دارد که در ادامه به آن می پردازیم:
دفتر لغت سعی کنید حتماً یک دفتر لغت مناسب تهیه کنید و هر موقع که به لغت جدیدی برخوردید آن را در دفترتان یادداشت کنید. فقط به نوشتن لغت و معنی آن اکتفا نکنید. بعضی از مواردی که میتوانید در دفترتان ثبت کنید عبارتند از: توضیح انگلیسی معنی لغت، مترادف ها، متضادها، تصاویر، جملات نمونه (به انگلیسی)،علائم فونتیک، نوع کلمه (اسم، فعل و ...)، نکات گرامری (قابل شمارش، غیرقابل شمارش و ...)، کلمات هم خانواده و .... کارهای جالبتری هم می توانید انجام دهید: مثلاً میتوانید خودتان با لغت جدید یک جمله بسازید و یادداشت کنید. و یا صفحاتی را به موضوعات خاصی اختصاص دهید؛ مثلاً حیوانات، رنگها و شکلها، پول، مسافرت، غذاها و میوه ها و ....
تصویر سازی ذهنی در این روش شما یک لغت انگلیسی را با یک لغت فارسی که تلفظ یا املای مشابهی دارد، به نحوی مرتبط می کنید که الزاماً از لحاظ معنایی با هم ارتباطی ندارند. بعنوان مثال اگر شما برای اولین بار به لغت tongue(تانگ: به معنی زبان) برخوردید، متوجه میشوید که تلفظ آن شبیه تانک در فارسی است. بنابراین میتوانید در ذهنتان مجسم کنید که بجای زبان، یک تانک از دهان کسی در حال خارج شدن است! مثال دوم: فرض کنید شما به لغت در valorousبه معنی شجاع بر میخورید. در این حال میتوانید در ذهن خود چنین مجسم کنید که در کنار دریا ایستادهاید و مشغول تماشای والها هستید. والها یکی یکی به سطح آب میآیند ولی به محض اینکه شما را میبینند میترسند و فرار میکنند، تا اینکه یک وال روس (یک وال از کشور روسیه) به سطح آب میآید و بجای اینکه از شما فرار کند، به سمت شما میآید. شما با خود میگویید: وال روس، شجاع است! این تکنیک به شما کمک میکند تا هر چه بهتر معانی لغات را بخاطر بسپارید. همچنین گفته میشود که هرچقدر تصویر ساخته شده عجیبتر باشد، به خاطر آوردن آن هم آسانتر خواهد بود.
تکرار، تکرار و تکرار! مطالعات نشان میدهند که احتمال فراگیری لغاتی که بیش از 8 بار به هنگام مطالعه متنهای مختلف دیده میشوند، بسیار بیشتر از لغاتی است که کمتر تکرار شدهاند. همچنین زبانشناسان به اتفاق معتقدند که تکرار لغات با صدای بلند به از بر کردن آنها کمک زیادی میکند. بنابراین گاهی همین تکرار کردن ساده حافظه شما را برای بخاطر سپردن لغات دشوار یاری میکند. در ضمن توصیه میشود که جمله کاملی را که لغت مورد نظر را در خود دارد، از بر کنید و یا چند بار با صدای بلند تکرار نمایید.
جعبه لایتنر جعبه لایتنر (همان جی 5) روش بسیار موثری برای حفظ کردن لغات است که در آن به کمک یک سری کارتهای نمایش و تکرار آنها به یادگیری لغات می پردازید. در این روش لغاتی که یاد گرفتن آنها دشوار است با تکرار زیاد به حافظه بلند مدت شما منتقل می شوند. توضیحات بیشتر...
مطالعه آزاد شما میتوانید دایره لغات خود را با مطالعه آزاد افزایش دهید، اگر چه بسیاری از زبانشناسان ادعا میکنند که در ابتدا باید بین 3000 تا 5000 لغت و هم خانوادههای آنها را فرا بگیریم تا این توانایی را پیدا کنیم که معنی دقیق لغات را با توجه به متن آن پیدا کنیم. پس تا آنجا که میتوانید وقت آزاد خود را برای مطالعه متنهای انگلیسی (داستانهای کوتاه، اخبار و مقالات و ...) اختصاص دهید. وقتی به لغت جدیدی بر میخورید، ابتدا سعی کنید معنی آن را از روی بقیه متن حدس بزنید و سپس با مراجعه به دیکشنری معنی دقیق آن را پیدا کنید.
طبقهبندی لغات با طبقهبندی کردن لغات، بخاطر سپردن آنها راحتتر میشود. به مثال زیر توجه کنید: VEGETABLES Celery کرفس Cauliflower گل کلم Pea نخود Onion پیاز Carrot هویج FRUIT Pear گلابی Peach هلو Apple سیب Cherry گیلاس Melon خربزه شما همچنین میتوانید لغاتی را که از لحاظ دستوری، ریشهای، معنایی و ... با هم مرتبط هستند، یکجا یاد بگیرید: child بچه, childhood بچگی, childish بچگانه, childless بیبچه (بیاولاد)
و سخن آخر اینکه هیچ کدام از روشهای فراگیری لغات کامل نیستند و هر کدام نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارند. بهترین راه این است که همه این روشها را با هم تلفیق کنید. اهمیت فراگیری اصطلاحات اصطلاحات (idioms) کلمات و عبارات ثابتی هستند کـه یـا از لحاظ گرامری غیرعادی هستند (مثل «Long time, no see!» و یا از این جهت که دارای معنیای هستند که نمیتواند از معانی کلمات تشکیل دهنده آن استخراج شود (مانند: It"s raining cats and dogs!). هر زبانی دارای اصطلاحات خاص خودش میباشد و اغلب فراگیری آنها برای زبانآموزها دشوار میباشد. مثال: معنی تحت اللفظی (نه یک اصطلاح): - She broke the ice with a small hammer and dropped it into the blender. - او با کمک یک چکش کوچک یخ را شکست و آن را داخل دستگاه مخلوط کن انداخت. معنی اصطلاحی (یک اصطلاح): - Before the conference began, the speaker broke the ice with a joke. - قبل از آغاز کنفرانس، گوینده با یک لطیفه کارش را شروع کرد. همانطور که میبینید، این عبارت (to break the ice) دو معنی متفاوت دارد که معنی تحتاللفظی آن «شکستن یخ» و معنی اصطلاحی آن «کاری را آغاز کردن» میباشد.
افعال چند قسمتی (Phrasal verbs) نـوع دیگری از اصطلاحات هستنـد که آنهـا را اغلب در انگلیسی محاوره ای میتوان شنیـد. ساختـار افعـال چنـد قسمتی بـه صورت فعل + حرف اضافه (verb + preposition) میباشد و غالباً از دو و گاهی سه کلمه تشکیل میشوند. یک فعل چند قسمتی برای خود معنی خاصی دارد که با معنی کلمات تشکیل دهنده آن متفاوت است. چند مثال: back out جر زدن، خلف وعده کردن put off به تعویق انداختن show off خودنمایی کردن
اصطلاحات و افعال چند قسمتی در انگلیسی محاورهای نیز بسیار مورد استفاده قرار میگیرند و در بسیاری از آزمونهای زبان انگلیسی و از جمله در بخش شنیداری آزمون تافل نیز مهارت شما در شناخت و درک اصطلاحات انگلیسی مورد ارزیابی قرار میگیرد. اصطلاحات نقش بسیار مهمی را در زبان انگلیسی ایفا میکنند و در واقع کاربرد آنها چنان گسترده است که برای برقراری ارتباط مؤثر، چه در شنیدن و صحبت کردن و چه در خواندن و نوشتن، کاملاً ضروری به نظر میرسند. درک صحیح این اصطلاحات و یافتن این حس که آنها کی و چگونه مورد استفاده قرار بگیرند واقعاً میتواند توانایی شما را در خواندن متون انگلیسی و درک مکالمات روزمره افزایش دهد. اما چطور میتوان این حجم زیاد اصطلاحاتی را که در نوشتارهای روزمره وجود دارد، فرا گرفت؟ یک راه این است که لغات کلیدی خاصی را در زبان انگلیسی در نظر بگیرید و اصطلاحات مرتبط با آن را فرا بگیرید. بعنوان مثال لغت head، لغت کلیدی بسیاری از اصطلاحات است. یک «دیکشنری اصطلاحات» خوب حداقل 40 اصطلاح روزمره که دربرگیرنده این لغت میباشد را فهرست میکند. لغات کلیدی دیگری که با این هدف میتوان جستجو کرد عبارتند از: رنگها، حیوانات معمولی، اعضای بدن (مثل چشم: eye) پدیدههای طبیعی (مثل باد: wind، خورشید: sun و...). یک روش دیگر آن است که اصطلاحات انگلیسی را با اصطلاحات زبان مادری خودتان مقایسه کنید. این میتواند یک تمرین جالب و در عین حال وسیلهای برای بخاطر سپردن مؤثرتر اصطلاحات باشد. مثالهای زیر را در نظر بگیرید و به شباهتشان با معنی فارسی آنها دقت کنید:
Close your eyes to something معادل فارسی: چشم پوشی کردن / معنی ظاهری: چشم خود را برروی چیزی بستن Button one"s lips معادل فارسی: زیپ دهان خود را کشیدن / معنی ظاهری: دکمههای لب خود را بستن! Get something off one"s chest معادل فارسی: دل خود را خالی کردن / معنی ظاهری: چیزی را از سینه خود خارج کردن Get up on the wrong side of the bed معادل فارسی: از دنده چپ برخاستن / معنی ظاهری: از سمت نادرست تخت برخاستن Give someone the cold shoulder معادل فارسی: با کسی سرد برخورد کردن / معنی ظاهری: به کسی شانه سرد دادن! Stand on one"s own two feet معادل فارسی: روی پای خود ایستادن / معنی ظاهری: روی دو پای خود ایستادن Open a can of worms معادل فارسی: آتش در لانه زنبور کردن / معنی ظاهری: یک قوطی پر از کرم را باز کردن Scrape the bottom of the barrel معادل فارسی: کفگیر به ته دیگ رسیده / معنی ظاهری: ته بشکه را تمیز کردن Two heads are better than one معادل فارسی: یک دست صدا ندارد / معنی ظاهری: دو تا کله بهتر از یکی است Keep something under one"s hat معادل فارسی: تو دل خود نگه داشتن / معنی ظاهری: چیزی را زیر کلاه خود نگه داشتن A bad vessel is seldom broken معادل فارسی: بادمجان بم آفت ندارد / معنی ظاهری: یک ظرف بد به ندرت میشکند White lie معادل فارسی: دروغ مصلحت آمیز / معنی ظاهری: دروغ سفید
در ضمن بخاطر داشته باشید که با اصطلاحات همانند یک «تک واژه» برخورد کنید: یعنی همیشه کل عبارت را در دفتر لغتتان یادداشت کنید و از یادداشت یک یا چند کلمه از اصطلاح مورد نظر و یافتن معنی آنها خودداری نمایید، زیرا همانطور که گفته شد اصطلاحات برای خود معنی خاصی دارند و با معانی کلمات تشکیل دهنده خود تفاوت اساسی دارند. شنبه یکم شهریور 1393 | نظر بدهید [ یادداشت ثابت - شنبه 02/10/17 ] [ 5:55 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
بسیاری از مشکلاتی تلفظی که زبانآموزان با آنها مواجه هستند در نتیجه استفاده غلط از اصواتی است که در زبان مادری خود به کار میبرند. بنابراین مشکلات تلفظی که شما از آن رنج میبرید احتمالاً مشابه مشکلاتی است که دیگر زبانآموزان «هم زبان» شما هم با آن مواجه هستند. وقتی یک انگلیسیزبان بومی (native) به شما میگوید که شما (بعنوان مثال) لهجه روسی یا چینی دارید، در واقع این نکته را تأیید میکند. بسیاری از برنامههای کاهش لهجه بر اساس تحقیقاتی است که اصوات خاصی را که هر گروه زبانی (مثلاً فرانسوی، چینی، اسپانیایی، ژاپنی و ...) موقع ادای کلمات انگلیسی دارد، مشخص میکنند. بعنوان مثال 70% اسپانیایی زبانها در تلفظ صدای /st/ در کلمه stick مشکل دارند در حالیکه چینی زبانها هیچ مشکلی در تلفظ آن ندارند. نکتههای زیر به شما کمک میکنند که تأثیر زبان مادری خود بر انگلیسیتان را کاهش دهید. به حرکات دهان انگلیسی زبانان (native) دقت کنید. موقع تماشای برنامههای زبان اصلی به حرکات دهان گوینده خوب دقت کنید. آنچه که میگوید را تکرار کنید و لحن صدای او را تقلید کنید.
تا وقتی که لحن و اصوات انگلیسی را بخوبی فرا نگرفتهاید، شمرده صحبت کنید. اگر شما سریع و با لحن و تلفظ غلط صحبت کنید، انگلیسی زبانها در فهمیدن آنچه که میخواهید بگویید مشکل پیدا خواهند کرد. همچنین اگر شما به «اشتباه صحبت کردن» خود ادامه دهید، این اشتباهات در ذهن شما ماندگار خواهند شد.
با علائم فونتیک دیکشنری خود آشنا باشید و تلفظ صحیح کلماتی را که ادای آنها برای شما دشوار است در آن جستجو کنید.
یک فهرست از کلماتی که تلفظ آنها برای شما دشوار است، تهیه کنید و از یک دوست انگلیسی زبان (native) بخواهید آنها را برای شما تلفظ کند. خوب است صدایش را ضبط کنید و بعداً به آن گوش دهید و خودتان هم آن را تکرار کنید. اگر چنین دوستی ندارید میتوانید از نرم افزارهایی که کلمات را با صدای ضبط شده انسان ادا میکنند استفاده کنید. (برای این منظور میتوانید از نرمافزار Pronunciation Power و یا دیکشنری گویای لانگمن استفاده نمایید.)
با تهیه کتابهایی که دارای یک نوار یا سیدی صوتی هستند میتوانید در یک زمان هم بخوانید و هم گوش کنید. بخشهایی از کتاب را با صدای بلند بخوانید و صدای خودتان را ضبط کنید. صدای خودتان را با گوینده اصلی مقایسه کنید و سعی کنید اشتباهاتتان را اصلاح کنید.
تلفظ صحیح کلماتی که به s و ed ختم میشوند را یاد بگیرید. مثلاً s- یاes- را در نظر بگیرید. این پسوند گاهی صدای /S/ میدهد (مثلاً در eats)، گاهی صدای /Z/ میدهد (مثلاً در plays) و گاهی هم صدای /IZ/ میدهد (مثلاً در washes). (برای فراگیری نحوه تلفظ صحیح این قبیل کلمات اینجا را کلیک کنید.) با صدای بلند انگلیسی بخوانید. هر روز به مدت 15 تا 20 دقیقه یک متن انگلیسی (مثلاً یک کتاب داستان) را با صدای بلند بخوانید. این به شما کمک میکند که آن دسته از عضلات دهان را که برای انگلیسی صحبت کردن به کار میآیند، تقویت کنید. تحقیقات نشان میدهد که برای صحبت کردن یک زبان جدید حدود سه ماه تمرین روزانه مورد نیاز است تا عضلات دهان (برای آن زبان خاص) تقویت شوند. («آموزش مکالمه انگلیسی نصرت در 90 روز» با وقفه کوتاهی که بین کلمات و جملات ایجاد میکند این فرصت را برای شما فراهم میکند که آنها را تکرار کرده و مهارت تلفظ خود را تقویت نمایید.) صدای خودتان را گوش کنید. صدای خودتان را ضبط کنید و برای یافتن اشتباهات تلفظی خود به آن گوش دهید. این یک تمرین بسیار عالی است، زیرا این به شما کمک میکند از اشتباهاتی که دائماً مرتکب میشوید آگاه شوید. صبور باشید. شما میتوانید نحوه صحبت کردن خود را بهبود بخشید، ولی این «یک شبه» بدست نمیآید. مردم اغلب به دنبال کسب نتیجه فوری هستند و به همین دلیل خیلی زود دلسرد میشوند و از تلاش دست برمیدارند [ یادداشت ثابت - شنبه 02/10/17 ] [ 5:54 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
Deatails (Zipper – Button – Tie – Gloves – Pocket -Shoes – Boots – Socks – Ornaments) جملات رایج زبان انگلیسی، در مورد جزئیات پوشاک از جمله زیپ، دکمه، کراوات، دستکش، جیب، کفش، بوت، جوراب و زیور آلات
زیپ، دکمه، کراوات، دستکش، جیب : Zipper, Button, Tie, Gloves, Pocket 1- زیپت باز است. Your fly (men)/zipper (men or women) is open.
2- زیپت را ببند. Close your zipper. (Am.)/ Do up your zip. (Br.)
3- هنگامی گفته می شود که زیپ کسی باز باشد و نخواهیم در حضور دیگران به او تذکر بدهیم. XYZ (= Examine your zipper.)
4- اول زیپ را باز کن. First open the zipper.
5- این زیپ گیر کرده است. This zipper is stuck.
6- این جا دکمه ای خیلی تنگ است. This buttonhole is too small/ tight.
7- چرا دکمه های پیراهنت را نمی بندی؟ Why don’t you button (up) your shirt?
8- نمی توانم دکمه یقه ام را ببندم. I can’t button my collar.
9- دکمه بالائیت را ببند/بازکن. Do/ undo your top button.
10- معمولا آن (دکمه) را نمی بندم. I don’t usually button it.
11- پیراهنت را بگذار تو پشت پیراهنت( از شلوارت) بیرون آمده است. Tuck in your shirt. It’s out at the back.
12- من معمولا کراوات/ پاپیون نمی زنم. I don’t usually wear tie/ bowtie.
13- این دکمه سر دست ها با آن سنجاق کراوات جور هستند. These cufflinks match that tie pin.
14- آن دستکش های چرمی مشکی را برای پدرت بخر. Buy those black leather gloves for your father.
15- دارم برای پسرم یک جفت دستکش می بافم.)منظور دستکش خاصی است که جای انگشت شصت دارد و برای چهار انگشت دیگر فقط یک قسمت سر هم دارد که هر چهار انگشت با هم در آن قرار می گیرند.) I’m knitting pair of mittens for my son.
16- چرا کیف پولت را در جیب عقب شلوارت می گذاری؟ Why do you keep your wallet in your back pant/ trouser pocket?
17- همیشه پاسپورتتان را در جیب بغل کت/ کاپشن بگذارید. Always keep your passport in your inside jacket pocket.
18- توی جیب(پهلویی) کتت چیست؟قلمبه است. What’s in your side jacket pocket? It’s bulging.
19- کیف پولم داخل کیف دستیم است. My purse is in my handbag.
20- من یک کیف بابند بلند(روی شانه) لازم دارم.(منظور کیفی است که بند بلندی دارد و از شانه آویخته می شود.) I need a shoulder bag with a long (shoulder) strap. کفش، چکمه، جوراب، زیورآلات Shoes, Boots, Socks/ Stockings, Ornaments 21- این کفش های ورزشی خیلی بادوامند. These trainers/ sneakers are very durable.
22- بهتر است یک جفت کفش دو بخری. You’d better buy a pair of jogging/running shoes.
23- کفش هایم احتیاج به واکس دارند. My shoes need polishing.
24- این چکمه آستر پشمی دارند. These boots have a wool lining.
25- نیم چکمه هایت ضد آب هستند؟ Are your short boots/ half boots waterproof?
26- کفش هایم پاهایم را می زنند. My shoes pinch/ hurt my feet.
27- جوراب چپم در رفته است. My left stocking has a run in it /has run. (Am.)/ I’ve laddered my left stocking.(Br.)
28- یک جفت بند کفش لازم دارم. I need a pair of shoelaces.
29- بند کفشت باز شده است. Your shoelace is undone/untied/ open.
30- بگذار بند کفشم را بنندم. Let me tie my shoes.
31- هر دو بند کفشم باز شد. Both of my shoelaces came undone.
32- نظرت راجع به آن گوشواره های طلا چیست؟ How do you like those gold earrings?
33- این گردنبند واقعا با لباس جدیدت جور است. This necklace really matches your new dress.
34- گیره دست بندم شکسته است. The clasp/buckle on/ of my bracelet is broken. [ یادداشت ثابت - شنبه 02/10/17 ] [ 5:53 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
Classroom language – what the teacher says
این بخش شامل 30 جمله ضروری است تا متوجه شوید استاد در کلاس از شما چه می خواهد.
1- کتابهایتان را باز کنید و صفحه 20 را بیاورید. Open up your book to page 20
2- ورق بزنید/ به صفحه بعد برید. Turn the page over
3- لطفا تکالیفتان را تحویل دهید. Hand in your homework, please
4- گوش کنید و بعد از من تکرار کنید. Listen and repeat after me
5- این مکالمه را حفظ کنید. Learn this dialog by heart
6- معنی لغات جدید را پیدا کنید. Look up the new words
7- لطفا صاف بنشین (درست بنشین) Sit up, please
8- لطفا یه نفر پنجره رو باز کنه Some one please open the window
9- مینا کنار سارا بنیشین و با او تمرین کن. Mina, sit with Sara and practice with her
10- جلسه بعد از شما امتحان می گیرم. I’m going to give you an exam next session
11- یک جلسه جبرانی لازم داریم. We need a make up
12- کدام صفحه هستیم/ درسمان کجاست؟ What page are we on
13- کارتان تموم شد؟ (وقتی معلم کاری را از دانش آموزان می خواهد) Are you done / Have you finished
14- بلند تر صحبت کن. نمی تونم صدات رو بشنوم. Can you speak up? I can’t hear you
15- همه حاضرند؟ Is everybody ready
16- ثبت نام کرده ای؟ Have your enrolled
17- لطفا صحبت نکنید. No talking please
18- سارا پاراگراف اول را بلند بخوان. Sara, reed the first paragraph out loud
19- این جدول رو توی دفترتان بنویسید. Copy this chart into your notebooks
20- مینا، تو از کلاس عقبی. باید سعی کنی خودت را به کلاس برسونی. Mina you’re behind the class. You must try and catch up with the class
21- تا حالا سه جلسه غیبت داشته ای. You’ve missed three sessions so far
22- شما قرار بود یک انشاء بنویسید. You were supposed to write a composition
23- وقت حضور و غیاب است. It’s time to call and roll now
24- می خوام نمره های امتحان را برایتان بخوانم. I want to read out your test scores to you
25- اگر یک جلسه دیگر غیبت کنی از امتحان محروم خواهی شد. If you miss one more session, you’ll be disqualified from the exam
26- همه تکالیفشان را تحویل داده اند؟ Has everybody handed in their homework
27- زنگ چه ساعتی می خورد؟ What time does the bell go
28- می خواهید نوار را یکبار دیگه بگذارم؟ Shall I play the tape one more time
29- لطفا مقداری کچ برای من بیار. will you fetch me some chalk, please
30 مریم یک صندلی آنطرف تر بنشین تا بتونی با رویا تمرین کنی. Maryam, move over one seat so you can practice with Roya [ یادداشت ثابت - شنبه 02/10/17 ] [ 5:52 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
Shopping Clothes
در این بخش جملات اساسی در مورد خرید پوشاک ارائه شده است، مکالمات مربوط به انواع پوشاک در بخش دیگری ذکر خواهد شد.
1- سایز شما چند است؟ سایزم 16 است. What size do you wear? I wear a 16.
2- آیا این پیراهن رنگ آبی هم داره؟ Does this shirt come in blue?
3- آیا این تی شرت اندازه من میشه؟ نه خوب اندازه ات نیست. Does this T-shirt fit me? No, it doesn’t fit you well.
4- اندازه ات است اما بهت نمی آید. It fits you but it does not look good on you.
5- می تونم این کت رو پرو کنم؟ بله اتاق پرو اونجاست Can I try on this coat? sure, the changing room is there
6- آیا سایز بزرگ این پیراهن را دارید؟ Do you have these shirts in large size?
7- معمولا داریم. اما متأسفانه فعلا تمام کرده ایم. Normally we do, but I’m afraid we are out of stock at the moment.
8- اگر اندازه ام نبود، می تونم پولم رو پس بگیرم؟ نه ولی می تونیم براتون تعویضش کنیم. If it doesn’t fit me, can I get my money back? No but we can exchange it for you
9- چرا این لباس رو بر نمی دارید؟ Why don’t you take this dress?
10- کمرش گشاد / تنگ است. It’s large/ tight at the waist.
11- از مدلش خوشم نمی آید. I don’t like the style.
12- این رنگ از مد افتاده است. This color is out of fashion.
13- جنس این لباس خوب است، اما مشکل ایجاست که خال خالی/ چهارخانه/ گل گلی/ ساده است. The quality of this scarf is good, but the problem is that it’s polka dotted/ checked/ flowered/ plain.
14- فکر نمی کنم پیراهن راه راه به من بیاد. I don’t think striped shirts become me.
15- آستین هایش کمی بلند است. می توان کوتاه ترش کرد. The sleeves are a little too long. They can be shortened.
16- می تونید قد این شلوار را بلند کنید؟ Can you lengthen these pants?
17- میل دارید یه نگاهی به دامن ها بیاندازید؟ Would you like to have a look at the skirts?
18- این بلوز خیلی شیک است. This blouse is very stylish/ attractive/ nice.
19- یک کاپشن سبک برای بهار و پاییز لازم دارم. I need a light jacket for spring and fall.
20- این ژاکت را به نصف قیمت خریدم. I bought this sweater/ pullover at half price. [ یادداشت ثابت - شنبه 02/10/17 ] [ 5:51 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
- می توانی یک رستوران با کلاس بهم معرفی کنی؟
Can you put me onto a high-class restaurant?
2- دنبال یک رستوران ویژه غذاهای هندی میگردم.
I am looking for a restaurant specializing in Indian foods.
3- این نزدیکی ها دارند یک رستوران چینی راه می اندازند.
There’s a Chinese restaurant opening up nearby.
4- این رستوران کمی برای من گران است.
This restaurant is a bit pricey / expensive for me.
5- سابق این رستوران مورد علاقه من بود، ولی کیفیت غذاهایش اخیراً پایین آمده است.
This used to be my favorite restaurant, but the standard of cooking has fallen off recently.
6- من غذاهای ایرانی را به خارجی ترجیح می دهم. شما چی؟
I prefer Iranian foods to foreign foods. How about you?
7- دارم از گرسنگی می میرم. دیگه وقت شام است.
I am starving/ starved. It’s time for dinner.
8- نظرت چیه برای شام به همبرگر فروشی جدید برویم.
How about going to the new hamburger place for dinner?
9- بیا یک غذای مختصری بخوریم.
Let’s have a snack/ a bite.
10- اگر قبل از ناهار زیاد هله هوله بخوری، اشتهایت کور میشه.
If you eat a lot of junk food before lunch, you spoil your appetite.
11- امروز صبح صبحانه مفصلی خوردم و به همین خاطر آنقدرها گرسنه نیستم.
I had a big breakfast this morning, so I am that hungry.
12- شنیدم سوپ مرغ/ خورش مرغ اینجا خیلی خوشمزه است.
I hear the chicken soup/chicken stew here is very delicious.
13- بیا بریم داخل یک خوراک جوجه سفارش بدیم. بریم؟
Let’s go in and order a chicken dish, shall we?
14- باشه،ولی مهمون من.
Ok, but it’s my treat.
15- اما هفته قبل هم تو ناهار را حساب کردی!
But you treated me to lunch last week, too!
16- می خواهی دُنگی حساب کنیم؟(هر کس پول خودش را حساب کنه)
How about going Dutch? منبع : مرجع زبان ایرانیان [ یادداشت ثابت - جمعه 02/10/16 ] [ 5:58 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
a , an .1- حروف تعریف معین The .2- حروف تعریف نامعین a - an برای اسامی قابل شمارش مفرد و نکره به کار می رود اگر اسم مورد نظر با حرف بی صدا شروع شود از a استفاده می کنیم. an قبل از حروف صدا دار استفاده می شود. Mina gave me an umberella.
The موارد کاربرد حرف تعریف 1-برای اسامی که برای ما شناخته شده باشد Mina has bought abook.Thebookis very interesting. 2-برای اسامی که در طبیعت یک نمونه از آن وجود دارد. l The sun the moon l The sky the earth
3-برای اسامی کتابهای آسمانی l The koran the bible The old testament
4-برای اسامی جهات چهارگانه l The south the north l The west the east
5-قبل از صفات عالی l Rose is the most beautiful flower. 6-قبل از بعضی اوقات شبانه روز The morning the evening the afternoon 7-قبل از اعداد ترتیبی l The first the second l The third
8-قبل از اسامی کشورهایی که به صورت جمهوری یا ایالتی اداره می شود. l The united states of America l The islamic republic of Iran The united kingdom
The موارد عدم کاربرد حرف تعریف l 1-قبل از اسامی اشخاص I don’t know the Mr Bahrami. 2-قبل از اسامی کشورها- شهرها – روستاها 3-قبل از روزهای هفته – روزها - ماهها وسالها She went to London in 1999. 4-قبل از اسامی بعضی اوقات شبانه روزی l At midnight at noon At 8 a.m [ یادداشت ثابت - جمعه 02/10/16 ] [ 5:56 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
جمله معلوم جمله ای است که در آن تاکید روی کننده کار ( فاعل ) باشد ، به عبارت دیگر فاعل در آغاز جمله قرار می گیرد : Ali washed the car . علی ماشین را شست جمله مجهول جمله ای است که در آن تاکید روی مفعول باشد . به عبارتی دیگر جمله با مفعول آغاز شود The car waswashed ماشین شسته شد ساختار جملات مجهول : مفعول + am / is / are + P.P … 1) زمان حال ساده :
A cake is made every afternoon . The letters are posted every Tuesday . مفعول + was / were + P.P… 2) زمان گذشته ساده :
A new hospital was built last year . Two books were bought yesterday .
3) زمان آیند ساده : مفعول + will be + P.P…
This building will be completed next month . The bicycle can be repaired. مفعول + فعل کمکی + be + P.P… 4 ) جملات دارای افعال کمکی :
The cars must be parked out of the building . This plane can be repaired by engineers . 5) زمان حال کامل ( ماضی نقلی ) : مفعول + have/has + been + P.P…
The film has been shown . The rooms have been cleaned . 6) زمان گذشته کامل ( ماضی بعید ) : مفعول + had + been + P.P…
The dishes had been washed before we arrived .
نکته 1 ) در جملات مجهول می توان با به کار بردن حرف اضافه byهمراه فاعل (اسم یا ضمیر ) در انتهای جمله به کننده کار ( فاعل ) اشاره کرد . The room was cleaned by Ali / him . [ یادداشت ثابت - جمعه 02/10/16 ] [ 5:55 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |