سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 

این روش به شما کمک می کند که قواعدی که به صورت نظری مطالعه کردید در ضمیر ناخودآگاه شما جا بیفتد، لذا با ادامه این روش شما قادر خواهید بود بدون فکر کردن جملات کاملا صحیح انگلیسی را بیان کنید، شبیه آنچه که در فارسی انجام می دهید. از طرفی دیگر مطالعه این کتابها مسیری است که شما را به مطالعه آسان نشریات و کتابهای روز انگلیسی راهنمایی می کند و در حقیقت مقدمه یک مطالعه موثر است. 
کارآیی این روش با آزمایش هایی که در مراکز آموزش زبان وابسته به دانشگاه کمبریج در سراسر دنیا انجام شده اثبات شده. من در سایت یک استاد انگلیسی در ژاپن خوندم که ایشون 56% روش آموزشی شون رو این متد Extensive reading تشکیل می ده. این روش به دلیل جذابیتی که پیگیری داستانها ایجاد می کند بسیار ساده قابل انجام است. اما شروع آن باید با جدیت باشد. 
در یک مقایسه انجام شده دو گروه از دانش آموزان زبان انگلیسی به دو روش به یادگیری کلمات پرداختند، یک گروه با روش سنتی دفترچه لغات و تکرار مرتب لغات و یک گروه با انجام متد Extensive reading. نتیجه این شد که در ابتدا رشد یادگیری در گروه اول بیشتر بود اما به تدریج گروه دوم سبقت گرفتند و پس از گذشت 6 ماه گروه دوم تقریبا به تمام لغات لازم انگلیسی تسلط پیدا کردند اما گروه اول بسیار عقب تر بودند. 
البته بدونید کهExtensive reading به تنهایی برای ارتقاع زبان موثر نیست و در کنار آن حتما باید قواعد نیز مطالعه شود. البته زمان لازم برای مطالعه قواعد بسیار کمتر است. اما به هرحال باید وجود داشته باشد. از آنجایی که ما ایرانی ها در مدرسه اکثر قواعد پایه ایی رو یاد گرفتیم، یک کتاب قواعد خوب به توصیه استادم کتاب Communicate what you mean است که در ایران هم تجدید چاپ شده. یک کتاب دیگر Language practice است که در 4 سطح ارائه می شود و از انتشارات McMilan است. اما در ایران فقط نسخه اصلی موجود است که حدود 20 هزار تومان برای سطح First Certificate پاتون آب می خوره.

این متد یک راه بیشتر ندارد و آنهم مطالعه به هر میزانی است که می توانید. حداقل زمانی که باید به این روش اختصاص داده شود 61 دقیقه در روز است که به مرور زمان به راحتی بدست می آید. اما میزان مطلوب مطالعه یک کتاب در روز است. شما بعد از آنکه سطح خودتان را پیدا کردید باید حداقل 20 تا 30 کتاب از آن سطح را مطالعه کنید تا بتوانید به سطح بعدی ارتقاع پیدا کنید لذا در صورت مطالعه یک کتاب در روز ظرف 6 ماه به حدود 3000 تا 4000 لغت کاربردی یا به قولی Head word دست پیدا می کنید که این تقریبا تمام لغات کلیدی است که شما برای فهم اکثر مطالب روز انگلیسی احتیاج دارید. 
در این متد شما باید مراجعه به دیکشنری را به حداقل برسانید و سعی کنید مطالعه ایی روان داشته باشید. به این روش یک نام دیگر هم می دهند: study for pleasure یعنی مطالعه برای لذت، این یعنی شما باید از آنچه که می خوانید لذت ببرید. در حین مطالعه به هیچ عنوان روی یادگیری لغات یا نکات گرامری تمرکز نکنید بلکه دقیقا برعکس فقط به دنبال فهم داستان باشید. در صورت مواجهه با لغات جدید به هیچ عنوان آنها را علامت نزنید یا معنای لغت را در کنار آن یا در حاشیه و . . . صفحه ننویسید. فراموش نکنید که تنها هدف باید لذت مطالعه باشد. در صورتی که لغتی را مشاهده نمودید که برایتان نا آشنا بود سعی کنید آن را با توجه به فضای داستان و جملات قبل و بعد تحلیل و تفسیر کنید. در کتابهای Graded readers که بازنویسی شده ی داستان های اصلی هستند، این نکته رعایت شده که برای هر کلمه نا آشنا که در متن آمده شواهد و قرائنی قرار داده شود که خواننده بتواند آن لغت را حدس بزند. لذا اگر سطح خود را به درستی تنظیم کرده باشید تقریبا هرگز نیاز به مراجعه به دیکشنری پیدا نمی کنید. فراموش نکنید که این تلاش برای فهم معنای لغت باعث می شود آن لغت برای همیشه در ذهن شما باقی بماند در صورتی که با مراجعه فوری به دیکشنری در حقیقت ذهنتان را از فکر کردن به آن لغت بی نیاز کردید و مغز خیلی سریع آن لغت را فراموش می کند. 
مزیت دیگر عدم مراجعه به لغت نامه این است که در اکثر لغت نامه ها کلمات مختلف را معادل هم قرار داده اند در حالی که هرگز هیچ دو کلمه ایی کاملا هم معنی نیستند و شما باید معانی کلمات را درک کنید نه اینکه آنها را به هم وابسته کنید. در نهایت اگر نتوانستید کلمه ایی را حدس بزنید کمی جلوتر بروید و اگر باز هم به آن کلمه برخورد کردید سعی کنید با مقایسه محل کاربرد جدید با محل قدیمی به نتیجه ایی برسید. 
در نهایت اگر به هر ترتیب نتوانستید کلمه را حدس بزنید، به دیکشنری مراجعه کنید، فراموش نکنید از دیکشنری هایی که سعی کرده اند فقط کلمات معادل را نام ببرند استفاده نکنید (مثل دیکشنری Oxford) در عوض سراغ دیکشنری هایی بروید که کلمات را شرح داده اند (مثل Cambridge). بعد از دیدن معنی، لغت مذکور و 3 جمله که در آن به کار رفته را در یک دفترچه یادداشت کنید. فراموش نکنید که جملات ترجیحا باید مربوط به همان داستانی باشد که می خوانید، این به یادگیری شما فوق العاده کمک می کند. 
سی دی دیکشنری Cambridge رو می تونید تهیه کنید که مزیتی که به نسخه مکتوب داره اینه که تلفظ تمام لغات رو هم داره و این هم به Speaking و هم به Listening شما کمک می کند.


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 02/11/24 ] [ 2:33 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

   دکتر رابرت کیزلیک

 

ترجمه:

اسماعیل سلیمی ساعتلو

 

      معلمان موفق همواره طراحان و متفکران خوبی هستند. من در مسیر شغلیم به عنوان معلم و تربیت دهنده معلم، هزاران طرح درس نوشته شده به وسیله دانشجویان را مطالعه کرده و ارزیابی نموده­ام.  به جرات می­توانم بگویم اشتباهات زیادی را می­بینم که آنچه را که طرح درس قرار است  انجام دهد را تحریف یا تضعیف می­کنند. شما می­توانید مهارتهای طرح درسی خود را اول  از همه به وسیله تفکر دقیق در باره آنچه که طرح درس قرار است انجام بدهد، بهبود بخشید. هیچ جانشینی برای این موضوع وجود ندارد. در تدریس نحوه تهیه طرح درس به دانشجویان، متوجه شده­ام اغلب دانشجویان اشتباهات زیر را  مرتکب می­شوند:

1. هدف عینی درس مشخص نمی شود. (چیزی که دانش آموز واقعا انجام خواهد داد که می تواند قابل مشاهده باشد.)

2. ارزشیابی درس بی ارتباط با رفتار بیان شده در هدف عینی است.

3. مواد مشخص شده در درس غیرمرتبط با فعالیتهای یادگیری توصیفی واقعی هستند.

4. آموزشی که معلم نسبت به سطح یادگیری دانش­آموز مورد نظر به کار می گیرد اثربخش نیست.

5. فعالیتهای توصیف شده دانش آموز در طرح درس به صورت اثربخش و مستقیم با هدف درس هماهنگ و مرتبط نیستند.

 

      یک طرح­درس که مشتمل بر یک یا بیشتر از این نوع اشتباهات است به دوباره فکر کردن[1] و بازبینی نیاز دارد. در ادامه مطلب، اصول و راهنمایی­هایی برای کمک به شما برای بهبود و اصلاح طرحهای درس اثر بخش و پرهیز از پنج اشتباه رایج ذکر شده است.

 

- اول شما باید بدانید چگونه طرح ریزی کنید.

     هدف یک طرح درس واقعا بسیار ساده است: هدف برقراری ارتباط است. اما شما ممکن است سوال کنید ارتباط با چه کسی؟ پاسخ به این پرسش در یک مبنای عملی این است: شما. طرحهای درسی که شما تهیه می کنید شما را در جهت کمک به دانش آموزانتان برای نیل به خروجی های [2]یادگیری مورد نظر راهنمایی می کنند. اگر یک طرح درس با یک قالب خاص سازگار باشد الزاما مناسب نیست.  به هر حال واقعا آنچه که شما می خواهید توصیف کنید و آن چه که شما مصمم به انجام آن هستید  بهترین معانی برای یک پایان هستند. اگر شما طرح درسی می نویسید که می تواند به طرق گوناگون تفسیر یا اجرا شود ، آن احتمالا  طرح درس خوبی نیست. این به ما می فهماند  که شخص باید بداند که یک کلید اصلی در ایجاد یک طرح درس مشخص است. آن است شبیه این گفته است: " تقریبا هر سری از راههای اتصالی سرانجام شما را از  West Florida به  Anchorage     Alaskaخواهد برد " همچنین فقط یکی از راههایی که این دو مکان را به هم وصل می کند کوتاهترین و بهترین مسیر است. بهترین در اینجا به این معنی است که برای مثال رسیدن به Anchorage  استفاده از یک اتومبیل نامطمئن مشکل متفاوتی از رسیدن به آنجا با استفاده از یک اتومبیل جدید مدل بالا است. شخص از چه فرایندی برای رسیدن به مقصد  تبعیت می کند؟ بستگی دارد به زمان و منابع در دسترس.

       بنابراین اگر شما موافقت می کنید که هدف طرح درس ارتباط برقرار کردن است، پس در مسیر به انجام رساندن آن هدف، طرح درس باید حاوی مجموعه ای از عناصری باشد که فرایند را توصیف می کنند. بیایید نگاهی به آنچه که این عناصر باید باشند بیفکنیم.

منبع : مدرسه مجازی زبان


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 02/11/24 ] [ 2:33 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

نگاهی به مبانی علمی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی 


سرآغاز:واژه ارزشیابی در فرهنگ دهخدا تحت عنوان ارزیابی به معنای «عمل یافتن هر چیز، تقویم» و در فرهنگ معین به معنای «عمل یافتن ارزش و بهای هر چیز، سنجش و بررسی حدود هر چیز و برآورد کردن ارزش آن» تعریف شده است. در فرهنگ روانشناسی، «آرتور ربر»، ارزشیابی را در معنی عام «تعیین ارزش و یا اهمیت یک چیز» و به صورتی ویژه تر، آن را به معنای «تعیین میزان موفقیت یک برنامه، یک درس، یک سری آزمایش، یک دارو و ... در رسیدن به هدفهای اولیه» تعریف کرده است. در فرهنگ وبستر نیز، ارزشیابی به معنای «قضاوت کردن یا تعیین ارزش یا کیفیت کردن» تعریف شده است. مفهوم ارزشیابی به عنوان امتحان و آزمون کردن، همواره در طول تاریخ آموزش و پرورش با فرآیند یاددهی- یادگیری همراه بوده است

در آموزش و پرورش چین باستان به امتحان و ارزشیابی بیش از حد اهمیت داده می شد، به نحوی که دانش آموزان را برای امتحان دادن در اتاق خاصی محبوس می کردند و از طریق سوراخی که به آن اتاق متصل بود، برای او غذا و آب می فرستادند. در دانشگاه جندی شاپور در عصر ساسانیان از دانشجویان پزشکی برای فارغ التحصیل شدن و ارائه اجازه نامه پزشکی، امتحان به عمل می آمده است. در مدارس عصر قاجاریه و در دارالفنون نیز، امتحان و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی وجود داشت و از دانش آموزان به صورت مرحله ای و نهایی امتحان گرفته می شده و معمولاً امتحانات نهایی با تشریفات خاص و گاه حضور پادشاه برگزار می شده است. بر این اساس، در جریان تعلیم و تربیت برای تعیین و تشخیص میزان پیشرفت یادگیری دانش آموزان و میزان دستیابی به هدفهای تربیتی، از دیرباز ارزشیابی امری ضروری می نموده است



معمولاً ارزشیابی، هنگامی ضرورت می یابد که در جریان یک عمل، بخواهیم تصمیم تازه ای اتخاذ کنیم. آن وقت است که باید اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری، تجزیه و تحلیل و تفسیر نموده و بر مبنای آن تصمیم گیری کنیم. در فرآیند یاددهی- یادگیری، معلم پیوسته مجبور است تصمیمات تازه ای بگیرد. به عنوان مثال، او باید تصمیم بگیرد که آیا این مطلب را باید تدریس کند؟ آیا دانش آموزان مطالب و مفاهیم را به درستی یاد می گیرند و درک می کنند؟ پس از این دوره تدریس تا چه اندازه دانش آموزان به هدفهای آموزشی مورد نظر رسیده اند؟ و ... او برای پاسخگویی به هریک از این پرسشها، نیازمند اطلاعاتی دقیق است که براساس ارزشیابی به دست خواهد آورد



تعاریف ارزشیابی 


در مورد ارزشیابی، تعاریف گوناگونی ارائه شده است که در اینجا به ذکر چند نمونه از آنها پرداخته می شود

- ارزشیابی فرآیند منظمی است که در طی آن، درباره ارزش، مطلوبیت، مؤثر بودن یا کفایت چیزی طبق ملاکها و مقاصد معینی قضاوت و داوری می شود. این داوری مبتنی بر مقایسه دقیق داده های عینی با استانداردهای انتخابی است. 

- از دیدگاه کرونباخ، ارزشیابی فرآیند گردآوری اطلاعات به منظور اخذ تصمیم درباره برنامه آموزشی است. 

- بی بای(beebay) ارزشیابی را به عنوان «فرآیند نظامدار گردآوری و تفسیر شواهدی می داند که منجر به داوری ارزشی می شود و در نهایت به عمل می انجامد.» 



با توجه به تعاریف فوق، می توان نتایج زیر را به دست آورد

1- ارزشیابی، فرآیندی منظم و نظامدار (سیستماتیک) است. بنابراین به برنامه ریزی دقیق نیاز دارد. 

2- ارزشیابی، بیشتر یک فرآیند کلی است تا جزیی، یعنی کل فرآِیند یاددهی- یادگیری را در برمی گیرد. 

3- ارزشیابی، همواره به سوی هدفی متوجه است و هدف نهایی آن اصلاح و بهبود فرآیند یاددهی و یادگیری است.

4- ارزشیابی نیازمند ملاکهای معینی است که براساس آن درباره مطلوبیت یک امر قضاوت می شود. 

5- ارزشیابی در نهایت به نوعی عمل و تصمیم گیری می انجامد. 



ارزشیابی پیشرفت تحصیلی 


یک معلم حرفه ای در جریان تدریس خود، بدون توجه به این که چه می آموزد و به که می آموزد، چنانچه بخواهد کار خود را به شیوه ای علمی و دقیق پیش ببرد، نیازمند آن است که در طراحی برنامه تدریس خود، مراحل اساسی زیر را پشت سر گذارد

الف- تعیین هدفهای آموزشی و پرورشی 

در این مرحله، معلم از خود سؤال می کند که قرار است چه تغییرات مطلوبی را در دانستنی ها، مهارتها و نگرشهای دانش آموزان خود بوجود آورد. او در این مرحله موظف است تا هدفهای مورد نظر را براساس انتظاراتی که در پایان درس از فراگیران خود دارد، بیان کند



ب- تعیین رفتار ورودی و انجام ارزشیابی تشخیصی 

همه معلمان قبل از شروع تدریس از خود سؤال می کنند که آیا دانش آموزان برای یادگیری درس جدید از آمادگی های لازم برخوردارند؟ آیا آنان پیش دانسته های لازم را برای دریافت این درس دارا هستند.برای پاسخگویی به این پرسشها و تعیین رفتار ورودی دانش آموزان، معلم ناچار است به نوعی ارزشیابی تشخیصی دست بزند تا بتواند ضمن آگاهی از تواناییهای دانش آموزان، نقطه شروع تدریس خود را معین کند و از دانسته های فراگیران آغاز کند و به مرور مطالب جدید را به آنها آموزش دهد



ج- انتخاب روش تدریس مناسب و ارائه آن در کلاس درس 

پس از انجام ارزشیابی تشخیصی، معلم با توجه به ماهیت درس خود و هدفهای آن و اصولی که بر فرآیند یادگیری حاکم است، روشی را برای تدریس خود برمی گزیند. امروزه معمولاً با توجه به یافته های روانشناسی پرورشی توصیه می شود که معلمان از الگوها و روشهایی برای تدریس استفاده کنند که در آنها بر فعالیت یادگیرنده در جریان یادگیری، انجام فعالیتهای گروهی و یادگیری مشارکتی، واداشتن دانش آموزان به تفکر و حل مسأله و دستیابی به مهارتهای فرآیند و فراشناختی تأکید بیشتری می شود. بر همین اساس به معلمان سفارش می شود که از روشهای سنتی و قالبی که عملاً دانش آموزان را به حفظ انبوهی از حقایق و اصول مسلم وادار می سازد اجتناب کنند



د- ارزشیابی مرحله ای یا تکوینی 

در جریان ارائه درس و انجام فعالیتهای یاددهی- یادگیری و تعامل میان معلم و دانش آموزان و دانش آموزان با یکدیگر و با محیطی که آنها در آن قرار دارند، معلم به عنوان کسی که نقش راهنمایی دانش آموزان را به عهده دارد و می کوشد تا با توجه به هدفهای آموزشی و پرورشی درس مورد نظر به جهت دهی و سازمان دهی فعالیتها و تجارب یادگیری دانش آموزان بپردازد. در این مسیر همواره این نگرانی وجود دارد که آیا یادگیری در حال اتفاق افتادن است؟ آیا حواس و ذهن دانش آموزان با موضوع یادگیری درگیر شده است؟ آیا شاگردان مطالب را می فهمند؟ و... معلم برای این که بتواند به این پرسشها پاسخ دهد و براساس پاسخ آنها فرآیند یاددهی- یادگیری را درست پیش ببرد، مجبور است در خلال تدریس خود، مرتباً از دانش آموزان تأیید بگیرد که آیا درس را می فهمند؟ آیا به درس توجه دارند؟ آیا ابهامی در دریافت مطالب ندارند؟ و در بیشتر موارد، با توجه به مطالب ارائه شده، پرسشهای شفاهی را در کلاس طرح کند تا فراگیران به آنها پاسخ دهند یا تکالیف کوچکی را برای آنها در نظر بگیرد که به سرعت انجام دهند (به عنوان مثال نظرات معلم را خلاصه وجمع بندی نمایند یا مسأله ای در ارتباط با موضوع درس حل کنند یا آزمایشی را دوباره انجام دهند و...) مجموعه فعالیتهایی از این دست، ارزشیابی تکوینی نامیده می شود که عملاً معلم را در جریان یادگیری شاگردان قرار می دهد و به او کمک می کند تا آگاهانه فرآیند تدریس را در مسیر صحیح خود پیش ببرد



هـ- جمع بندی و ارزشیابی مجموعی 

همه معلمان با توجه به هدفها و محتوای درس خود در مراحل پایانی تدریس، ضمن جمع بندی و نتیجه گیری کلی از مطالب و فعالیتهایی که در کلاس و محیط آموزشی و یادگیری عرضه کرده اند، مایلند به این پرسش اساسی پاسخ دهند که تا چه اندازه دانش آموزان آنها توانسته اند به هدفهای آموزشی و پرورشی درسی دست یابند و اگر برخی از هدفهای درسی تحقق نیافته اند، چه موانع و مشکلاتی بر سر راه یاددهی- یادگیری وجود داشته است؟ آیا این مشکلات ناشی از ضعف معلم در ارائه صحیح درس بوده است؟ آیا دانش آموزان برای یادگیری، کوشش مناسب را انجام نداده اند؟ آیا مطالب و فعالیتهای یادگیری عرضه شده با توانایی و میزان درک و فهم فراگیران هماهنگی نداشته است؟ دستیابی به پاسخ این سؤالات، تنها در سایه اجرای نوعی ارزشیابی مجموعی ممکن خواهد شد. جمع آوری اطلاعات دقیق در مورد یادگیری های دانش آموزان و مجموعه فعالیتهای یاددهی- یادگیری، به معلم کمک خواهد کرد تا مشکلات یادگیری شاگردان و نقایص کار خویش و احیاناً مشکلات مربوط به محتوا و مطالب کتاب درسی و موارد آموزشی و کمک آموزشی و نظایر آن را کشف کند و آنگاه برای اصلاح و بهبود آنها اقدام نماید



مراحل ارزشیابی 


فرآیند ارزشیابی مستلزم پشت سرگذاشتن دوگام اساسی اندازه گیری و سنجش است. اندازه گیری در هر زمینه، معمولاً به جمع آوری اطلاعات درباره یک صفت یا خصیصه معینی که در هر شئ، یا پدیده وجود دارد، گفته می شود. این اطلاعات به منظور پیش بینی، داوری و تصمیم گیری در مورد فرد، شئ یا پدیده مورد نظر به کار می رود. به عنوان مثال اندازه گیری اندازه های بدنی یک فرد، می تواند به ما کمک کند که کفش و لباس مناسب برای وی تهیه کنیم، یا اندازه گیری میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دروس مختلف، ما را در راهنمایی تحصیلی وی در رشته های خاص یاری خواهد بخشید. براین اساس، نتایج اندازه گیری همواره منجر به توصیف پدیده مورد اندازه گیری می شود و تفسیر این نتایج نیز در بیشتر موارد برای ما امکان نوعی پیش بینی را فراهم می آورد



گاهی ممکن است اطلاعات مربوط به صفاتی را که در اشیاء، افراد یا پدیده های شبیه به هم وجود دارد، با یکدیگر مقایسه کنیم و آنها را از نظر صفت یا خصیصه مشترک با یکدیگر مقایسه و بسنجیم. مثلاً هنگامی که از جنس، رنگ و قیمت چند جفت کفش اطلاع داشته باشیم، می توانیم آنها را به راحتی با یکدیگر مقایسه کرده و در مورد انتخاب یکی از آنها برای خودمان، تصمیم گیری کنیم. همچنین هنگامی که نمرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مان را در یک درس معینی در اختیار داشته باشیم، می توانیم آنها را با یکدیگر مقایسه و سنجش کنیم و سپس برای ورود آنها به یک مسابقه علمی تصمیم بگیریم. به طور کلی در جریان اندازه گیری و سنجش باید مراحل زیر را طی کرد

1- تعریف صفت یا خصیصه مورد اندازه گیری 

در این مرحله باید مشخص کرد که چه صفتی را می خواهیم اندازه گیری کنیم، در مورد یک شئ مواردی مانند وزن، رنگ، جنس، کاربرد و... صفاتی هستند که به آسانی می توان آنها را تعریف کرد. در مورد دانش آموزان، قد، وزن، هوش، میزان یادگیری در دروس گوناگون، صفاتی هستند که باید تعریف شوند



2- تعیین یا ساختن ابزار اندازه گیری 

با توجه به صفت مورد اندازه گیری تصمیم می گیریم که از چه ابزار یا وسیله ای برای اندازه گیری آن استفاده کنیم. برای اندازه گیری وزن معمولاً از وسایل توزین مانند ترازو و برای اندازه گیری میزان پیشرفت تحصیلی فراگیران از ابزارهایی مانند مشاهده، مصاحبه (سؤالات شفاهی)، پرسش نامه (سؤالات کتبی) و... استفاده می کنیم. برخی از ابزارهای اندازه گیری مانند ترازو یا آزمونهای اندازه گیری هوش و استعداد از قبل ساخته شده اند و ما تنها باید آنها را برای انجام عمل اندازه گیری انتخاب کنیم، اما گاهی نیاز است که ابزارهایی را خودمان طرح ریزی نموده و بسازیم. به طور مثال معلمان، بسیاری از پرسشهای امتحانی را خودشان می سازند و به کار می برند. انواع پرسشهای کتبی از نوع آزمونهای عینی و انشایی، نمونه هایی از ابزارهای اندازه گیری معلم ساخته است



3- انتخاب یا ساختن مقیاس اندازه گیری 

بسیاری از مقیاسهای اندازه گیری از قبل تعیین شده است، مانند واحد متریک برای اندازه گیری طول و واحد کیلوگرم و گرم برای اندازه گیری وزن. در نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی کشور ما، از مقیاس فاصله ای (نمره صفر تا بیست) برای اندازه گیری و سنجش یادگیری های دانش آموزان استفاده می شود. گاه ممکن است معلم خودش مقیاس تازه ای را برای اندازه گیری پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در یک درس خاص وضع کند



4- انجام عمل اندازه گیری 

عمل اندازه گیری هنگامی صورت می گیرد که ما به مقادیری از یک صفت یا خصیصه که در یک فرد، یک شئ، یا یک پدیده وجود دارد، براساس قواعد معینی، عدد یا کمیت می دهیم. به عبارت دیگر عمل اندازه گیری، یعنی کمی ساختن صفات یا خصوصیات در جریان ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، هنگامی که معلم در حال تصحیح اوراق امتحانی یا مشاهده و بررسی رفتار دانش آموزان است و به ازای عملکرد آنها یا تغییراتی که در رفتار و اعمال آنها مشاهده می کند، به آنان نمره می دهد، عمل اندازه گیری صورت می گیرد. در این مرحله است که معلم باید دقت لازم را به کار بگیرد تا اندازه گیری با کمترین خطا انجام شود



5- سنجش و ارزشیابی 

نتایج عمل اندازه گیری، داده ها یا نمراتی است که تنها به مقدار یک صفت یا خصیصه در یک فرد یا شئ یا پدیده اشاره می کند، اما اگر مجموعه ای از این داده ها را با یکدیگر مقایسه و سنجش نموده و آن گاه براساس یک معیار مشخص درباره آنها به قضاوت و داوری بپردازیم، می گوییم که عمل سنجش و ارزشیابی انجام داده‏ایم.به عنوان مثال اگر نمرات ریاضی دانش آموزان را در یک کلاس با معیار میانگین (معدل کلاس) بسنجیم و در مورد پیشرفت تحصیلی هر یک از دانش آموزان (از مقایسه نمره او با میانگین) به قضاوت و داوری بپردازیم، می گوییم که عمل ارزشیابی انجام داده ایم


منبع 

روزنامه همشهری 


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 02/11/24 ] [ 2:31 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]



به ارزش نگاه دوست زمانی پی می بری که در بند دشمنان و بدسگالان باشی . ارد بزرگ



عاقل زبانش را در قلب و احمق در دهان جای داده. ضرب المثل پاکستانی



بیشتر کسانی موفق شده اند که کمتر تعریف شنیده اند . امیل زولا

 


آنگاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خُفتند ابردریاها به پا می خیزند، آیا تو هم بر می خیزی ؟ ارد بزرگ



همیشه به خاطر داشته باشید که دنیا هرگز مدیون شما نیست ، زیرا قبل از شما نیز وجود داشته است . جان استیل



وقتی که شما به بدبینی عادت کنید ، بدبینی به اندازه خوشبینی مطلوب و دوست داشتنی است . آرنالد بنت



پیش از آنکه با کسی پیمانی ببندید ، دمی درباره توانایی خود در اجرای آن بیندیشید و سپس پاسخ گویید . ارد بزرگ



زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست . فردریش نیچه



تنها زمانی می توانید چیزی را که ریشه های عمیق در فرهنگ شما دارد به وضوح ببینید که آن چیز در کار دور شدن از شما و فرو رفتن در دور دست باشد . جی.هیلیس میلر



شکست های زندگی ، درهای پیروزی را  می گشاید و خودپسندی درهای پیروزی را یکی پس از دیگری می بندد . ارد بزرگ



خوشا به حال پیمان منشانی که وجودشان به پیرایه پاکی و شرم آراسته شده . بزرگمهر



حیات آدمی در دنیا همچون حبابی است در سطح دریا . جان راسکن



رشد آدمیان تنها زمانی پایدار خواهد بود که بر اساس شایستگی ها و توانایی آنها باشد . ارد بزرگ



چرا باید در انتظار بهشت موعود احتمالی باشیم ؟ما خود قادریم یک بهشت واقعی در عرصه زمین به وجود آوریم. اگوست کنت



انسانها با دو چشم و یک زبان به دنیا می آیند تا دو برابر آنچه می گویند ببینند ، ولی از طرز سلوکشان این طور استنباط می شود که آنه با دو زبان و یک چشم تولد یافته اند ، زیرا همان افرادی که کمتر دیده اند بیشتر حرف می زنند و آنهاییکه هیچ ندیده اند ، درباره همه چیز اظهار نظر می کنند . کولتون



آنکه نمی تواند از خواب خویش برای فراگیری دانش و آگاهی کم کند ارزش برتری و بزرگی ندارد . ارد بزرگ



برای تلفظ کوتاهترین کلمه "بله" یا "نه" خیلی بیشتر از یک نطق باید فکر کرد . پتیاگور


[ یادداشت ثابت - شنبه 02/11/22 ] [ 3:34 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]



به ارزش نگاه دوست زمانی پی می بری که در بند دشمنان و بدسگالان باشی . ارد بزرگ



عاقل زبانش را در قلب و احمق در دهان جای داده. ضرب المثل پاکستانی



بیشتر کسانی موفق شده اند که کمتر تعریف شنیده اند . امیل زولا

 


آنگاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خُفتند ابردریاها به پا می خیزند، آیا تو هم بر می خیزی ؟ ارد بزرگ



همیشه به خاطر داشته باشید که دنیا هرگز مدیون شما نیست ، زیرا قبل از شما نیز وجود داشته است . جان استیل



وقتی که شما به بدبینی عادت کنید ، بدبینی به اندازه خوشبینی مطلوب و دوست داشتنی است . آرنالد بنت



پیش از آنکه با کسی پیمانی ببندید ، دمی درباره توانایی خود در اجرای آن بیندیشید و سپس پاسخ گویید . ارد بزرگ



زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست . فردریش نیچه



تنها زمانی می توانید چیزی را که ریشه های عمیق در فرهنگ شما دارد به وضوح ببینید که آن چیز در کار دور شدن از شما و فرو رفتن در دور دست باشد . جی.هیلیس میلر



شکست های زندگی ، درهای پیروزی را  می گشاید و خودپسندی درهای پیروزی را یکی پس از دیگری می بندد . ارد بزرگ



خوشا به حال پیمان منشانی که وجودشان به پیرایه پاکی و شرم آراسته شده . بزرگمهر



حیات آدمی در دنیا همچون حبابی است در سطح دریا . جان راسکن



رشد آدمیان تنها زمانی پایدار خواهد بود که بر اساس شایستگی ها و توانایی آنها باشد . ارد بزرگ



چرا باید در انتظار بهشت موعود احتمالی باشیم ؟ما خود قادریم یک بهشت واقعی در عرصه زمین به وجود آوریم. اگوست کنت



انسانها با دو چشم و یک زبان به دنیا می آیند تا دو برابر آنچه می گویند ببینند ، ولی از طرز سلوکشان این طور استنباط می شود که آنه با دو زبان و یک چشم تولد یافته اند ، زیرا همان افرادی که کمتر دیده اند بیشتر حرف می زنند و آنهاییکه هیچ ندیده اند ، درباره همه چیز اظهار نظر می کنند . کولتون



آنکه نمی تواند از خواب خویش برای فراگیری دانش و آگاهی کم کند ارزش برتری و بزرگی ندارد . ارد بزرگ



برای تلفظ کوتاهترین کلمه "بله" یا "نه" خیلی بیشتر از یک نطق باید فکر کرد . پتیاگور


[ یادداشت ثابت - شنبه 02/11/22 ] [ 3:34 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

همیشه روش صحیح و سازنده استفاده از دیکشنری و انتخابشان سؤال خیلی از ماست. در این مقاله جناب آقای علی کردستی (عضو رسمی اتحادیه آموزش زبان اروپا) با بایدها و نبایدهای استفاده از دیکشنری در یادگیری زبانهای خارجی، مباحث جالبی را پیشروی شما قرار داده است.

دیکشنری ها؛ ازخرافه تا واقعیت!      
  

چگونه روش های بهتری را جایگزین عادتهای سخت گذشته کنیم؟

همه ما چند کتاب مرجع با عنوان دیکشنری به اشکال مختلف تکزبانه، دوزبانه و چندزبانه در انواع و اندازه های مختلف در منزل، محل کار، کامپیوتر و حتی تلفن همراه خود داریم ولی روش صحیح و سازنده استفاده از دیکشنری و انتخابشان سؤال خیلی از ماست. در این مقاله جناب آقای علی کردستی (عضو رسمی اتحادیه آموزش زبان اروپا) با بایدها و نبایدهای استفاده از دیکشنری در یادگیری زبانهای خارجی، مباحث جالبی را پیشروی شما قرار داده است.
 اجبار و اصرار ما به استفاده از دیکشنری به زمانی برمی گشت که دسترسی آسان به اطلاعات، کامپیوتر (فایلهای صوتی یا تصویری) و اینترنت وجود نداشت یا بسیار دشوار بود؛ زمانی که حتی بسیاری از کتاب های آموزشی نوار کاست یا فایل صوتی همراه نداشتند و بیشتر زبان آموزان دسترسی مستقیم (شنیداری) به تلفظ طبیعی لغات در جمله ها نداشته و مجبور بودند با هزار زحمت تلفظ درست را از روی علائم Phonetics پیدا کرده و آن را در تخیل خود شبیه سازی کنند. 
دیکشنریها در زمان خودشان کمک فراوانی هم به روند یادگیری و هم به حل کردن خیلی از ابهامات در متون میکردند اما چیزی که در هر علمی وجود دارد این است که باید با پیشرفت علوم و روشها همسو شویم و با تغییر علم، ما نیز تغییر کنیم.
امروزه بسیاری از مقالات روز دنیا و تحقیقات در این زمینه به نحوه استفاده از دیکشنری و وابستگی زبان آموزان به آن ایرادات جدی گرفته اند و دیگر این کتاب های مرجع مثل سابق، جایگاه خود  را در روش های جدید آموزشی ندارد.

   درک مطلب

 

 



لغات برای اینکه ملکه ذهن شوند باید با تمام حواس درک شوند:

 درست مثل کودکی که برای آشنایی با اشیای جدید پس از درگیر شدن از طریق حس شنوایی و بینایی به سرعت به سمت آنها میرود، لمسشان میکند و با نزدیک کردن آن اشیا به دهانش، آنها را مزه مزه هم میکند تا به  یک تعریف «حسی» از اشیا، با کلیه حواس پنجگانه در ذهن خود برسد. 
این در حالی است که ما در بزرگسالی به دنبال آسانترین راه برای «حفظ کردن معانی» واژه ها هستیم و کوچکترین زحمتی به خود برای بازی با کلمات یا وقت گذاشتن برای حس کردن یا حدس زدن مفهوم آنها نمیدهیم و فورا سراغ دمدست ترین راه میرویم، در حالی که همان دیکشنری اجازه درگیر کردن حواس برای درک مطلب مورد نظر را کاملا از ما میگیرد.
کسانی که زبان را با وابستگی به دیکشنریها بیاموزند، نمیتوانند جایگاه مناسبی برای لغات پیدا کرده و طبق آمار، آنها را به طور میانگین تا سه برابر سریعتر از افرادی که بدون دیکشنری به فراگیری پرداخته اند، فراموش میکنند.همانطور که همه ما زبان مادری را بدون استفاده از دیکشنری ها فرا گرفته ایم، لازم است بدانیم که در خیلی از موارد دیکشنری توانایی درک مطلب و مفهوم عمیق را از فرد میگیرد به این دلیل که خود دیکشنریها در خیلی از موارد مفهوم خوبی به شما نمیرسانند و بالطبع باعث سردرگمی بیشتر شما میشوند. 
مثلا در قطعه ای شعر آمده که Make me sway، (یعنی مرا به ترنم و رقص وادار!) بعد سراغ دیکشنری میرویم تا مفهوم Sway را پیدا کنیم و متوجه میشویم که Sway یعنی to go from one side to anotherside، سپس نتیجه میگیریم که شاعر فرموده است: مرا مجبور کن از این طرف بروم آن طرف! یا به عبارت دیگر مرا سرگردان کن! 
بعد از شعر انگلیسی سر در نیاورده و زده میشویم و آن را رها میکنیم! مثال بارز دیگر این است که برای هر لغت، در دیکشنری ها 4 تا 5 معنی متفاوت پیدا کرده و وقتی سعی در یافتن معنی درست داریم به 2 تا 3 لغت جدید دیگر در دل این تعاریف برمیخوریم و بعد از زمان محدودی متوجه میشویم که به جای تمرین خواندن، فقط دیکشنری ورق زدهایم و از این صفحه به آن صفحه پریدهایم بدون آنکه به درک مطلب درستی رسیده باشیم.  
آیا میشود با دیکشنری در یک جلسه کاری نشست و صحبت کرد؟ آیا میشود به طرف مقابل گفت صبر کنید تا من معنی یک لغت را از دیکشنری پیدا کنم؟! آیا اصلا در فرایند یادگیری زبان مادری از دیکشنری مرتبا استفاده کردهایم؟! در پاسخ به این موارد متوجه میشویم که دیکشنری ها اول یا آخر باید کنار بروند! پس چه بهتر که زودتر این کار انجام شود تا ترک عادت در آینده موجب گرفتاری بیشتر  نشود! لازم به ذکر است که جامعه علمی جهان نیز به این نتیجه رسیده و در دیکشنری های معروفی همچون آکسفورد و لانگمن، دیگر بیشتر روی بعد بازیها، سرگرمیها و تصاویر کار میشود تا سایر جنبه های سنتی.
راه حل جلوگیری از عادت کردن به دیکشنری ها این است که همیشه برای خواندن، ابتدا متن مناسب برای سطح علمی خود را انتخاب کنید و برای اینکه بتوانید متن مناسب خود را بیابید باید از سطح زبانی خود و تناسب آن با متن، مطلع باشید.
بهترین و علمی ترین راهی که شما بتوانید متنی مناسب با سطح خود را بیابید این است که به شیوه 5 به یک عمل کنید. به این ترتیب که 5 خط از متنی که انتخاب کردهاید را بخوانید و اگر در همان 5 خط (میانگین هر خط 12 کلمه است) حداکثر 3 لغت جدید وجود داشت، متن مناسب است اما اگر بیش از 3 لغت جدید در آن متن وجود داشت، متنی سنگین برای شما خواهد بود و از سوی دیگر اگر یک لغت نامفهوم هم برای شما در آن 5 خط وجود نداشت، متن مورد نظر، برایتان ساده است.

راه حل    

 


هنگام خواندن متنی مناسب، باید مراحل ذیل را یک به یک به انجام رسانید:


1.  خود را در موقعیتی راحت قرار دهید. اصول آموزش نوین، شرط اساسی و اولیه فراگیری را قرارگرفتن در محیطی مناسب میداند؛ محیطی همچون خانه و صندلی ای همچون کاناپه را پیش شرط آمادگی برای فراگیری موثر است و میتواند موجبات تداوم و بیشتر شدن ساعات فراگیری را فراهم آورد.

2.  با لبخند و در کنار دیگران تمرین کنید. سعی کنید لغات جدید را با توجه به سایر جملات و تجسم محیط مربوطه (context)، حدس زده و بدون نگرانی از اشتباه کردن به خواندن ادامه دهید تا متن به اتمام برسد و ببینید با توجه به مفهوم کلی متن، حدسهای شما درست بوده اند یا خیر. (فراموش نکنید که حتی در زبان مادری ما در یک صفحه از روزنامه و جراید عمومی به 8 تا 13 لغت جدید بر می خوریم که سعی میکنیم آنها را حدس بزنیم و سراغ دیکشنری هم نمیرویم!)

3.  اینترنت (Google Image) را جایگزین دیکشنری ها کنید تا از مفهوم واژه ها تصویرسازی کنید، به خودتان جایزه بدهید و به بازی ادامه دهید. فراموش نکنید که وقتی زبان یاد میگیرید که بتوانید زبان خواندن را به عنوان یک تفریح و سرگرمی وارد زندگی خود کنید و بدانید درک کامل یک متن در یک روز بهتر از خواندن 10 متن است که از مفهوم و درک عمیق آن بازمانده اید. (یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب)

4. به صورت شنیداری متن را مرور کنید. سعی کنید متونی را انتخاب کنید که به فایلهای شنیداری آن نیز دسترسی دارید تا بتوانید در روزهای بعد، بدون اتکا به متن آن، مفاهیم را در ماشین، محل کار یا هنگام پیاده روی مرور کنید. 

5.خلاصه متن را بنویسید. فراموش نکنید که مادام که لغات جدید را در جملات خود به کار نبرده اید، فرایند یادگیری لغت به اتمام نرسیده است. سؤالات خود را با نویسنده این مقاله در بخش پرسش و پاسخ سایت www.kordasti.com مطرح کنید.


[ یادداشت ثابت - جمعه 02/11/21 ] [ 6:54 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]


قسمت هشتم: تن آرامی یا Relaxation

م. حورایی

همان طور که خود شما می‌دانید، هیچ چیز به اندازه‌ی آرامش در تمرکز فکر نقش مؤثر ندارد. هر چه آرامش جسمی و ذهنی شما بیش‌تر باشد، به همان نسبت تمرکز فکرتان بیشتر خواهدبود.

تن آرامی یا ریلکسیشن، تکنیکی است برای آرام سازی عضلات بدن. از آنجا که بین ذهن و تن ارتباط تنگاتنگی وجود دارد، هرچه که شما در جسم خود آرامش بیشتری برقرار می کنید، در ذهنتان نیز آرامش بیشتری برقرار می شود. اغلب کسانی که از عدم تمرکز فکر، شکوه و شکایت می کنند در حقیقت از افکار مزاحم ذهنی خود می نالند و همیشه می پرسند با این افکار مزاحم که ذهن ما را اشغال کرده، چه کار کنیم؟

 

واقعیت این است که شما به طور ارادی و آگاهانه نمی توانید این افکار مزاحم را از ذهن خود خارج کنید و از شر آن راحت شوید. اما می توانید آزادسازی و آرام سازی ذهن خود را از راهی غیر مستقیم انجام دهید. از آنجا که هر فکری (به ویژه افکار منفی مزاحم) عضلات را منقبض می کند، ما می آییم عضلات را آرام می کنیم و تنش و انقباضشان را از بین می بریم. در نتیجه این کار، افکار منفی خود به خود از ذهن ما خارج می شوند. اساس تن آرامی همین است: آرام سازی عضلات با قصد ایجاد آرامش و خلأ ذهنی. چرا که هرچه میدان فکری خالی تر باشد، تمرکز و توجه بر یک موضوع خاص، آسانتر می شود.

 

 

تن آرامی، غالباً به سه شکل انجام می شود:

1. آرام سازی بدون ایجاد تنش

2. آرام سازی پس از ایجاد تنش

3. ریلکس پیشرونده یا تجسمی

در روش آرام سازی بدون ایجاد تنش، شما به تک تک عضلات خود فرمان "آرام باش" می دهید.

 

 

البته فرمان شما به ترتیب به این عضلات القا می شود:

1. پای راست

2. پای چپ

3. دست راست

4. دست چپ

5. شکم وکمر

6. سینه و کتفها

7. صورت

8. پوست سر

 

ما هیچ وقت یکباره بدن را شل نمی کنیم؛ این کار، کم تأثیر و تا حدی نادرست است. ذهن ما فرمانهای کلی را نمی پذیرد. وقتی می گوییم: "بدن من، به تمامی شل و راحت شو"، مغز در صدد اجرای این فرمان بر می آید. اما چون این فرمان خیلی کلی است، مغز در انجام آن کاملاً موفق و مؤثر نیست و بنابراین از آن سر باز می زند. مغز ما فرمانهای جزیی و مشخص را بهتر می پذیرد. هرچه فرمان جزیی و مشخص تر باشد، پذیرش و اجرای مغز بهتر خواهد بود. دقیقاً به همین دلیل است که ما عضلات را به هشت گروه تقسیم کردیم و به طور جداگانه به هر گروه فرمان راحت باش دادیم. حتی برخی از یوگیها، ریلکسی را پیشنهاد می کنند که فرمانها در آن به مراتب جزیی تر است: ابتدا انگشت کوچک پا، بعد پاشنه، قوزکها و . . . را شل می کنیم تا به بالای صورت برسیم. با وجود این که این ریلکس تأثیری عالی و نتیجه ای فراوان دارد، ما آن را به شما توصیه نمی کنیم چرا که طولانی بودنش ممکن است برای شما که تازه می خواهید به طور جدی این تمرینات را دنبال کنید، خسته کننده به نظر برسد.

 

برای این که هم از فرمانهای کلی اجتناب کرده باشیم و هم از آن تمرینهای بسیار جزیی و خسته کننده، ما پس از قرار گرفتن در وضعیت مطلوب – که جلوتر آن را توضیح می دهیم – عضلات را در هشت مرحله شل می کنیم. به این ترتیب:

 

1. پای راست خود را از انگشتان تا کمر در ذهن خود مجسم کنید. آن را احساس کنید و فرمان شل شدن بدهید: "پای راست من، راحت و آرام شو." هر جا که انقباض و تنشی احساس می کنید به طور ارادی آن را شل کنید و به خود تلقین کنید: "پای راست من لحظه به لحظه شل تر و آرامتر می شود." اکنون انبساط و شل بودن و آرام بودن را در پای راست خود حس کنید.

 

2. پای چپ خود را به همان صورت مجسم و احساس کنید. فرمان دهید: " پای چپ من راحت و آرام شو." به طورارادی پای چپ خود را شل تروشل ترکنید و به خود تلقین کنید که لحظه به لحظه چنین می شود. پای چپ ِ آرام شده و شل شده ی خود را احساس کنید.

 

3. اکنون هر دو پایتان در نهایت راحتی و آسودگی است. ذهن خود را متوجه دست راست خود کنید. از انگشتان تا شانه را در ذهن خود ببینید و فرمان دهید: "دست راست من منبسط و آرام شو." دست راست خود را شل کنید و به خود بگویید که لحظه به لحظه شل و شل تر می شود.

 

4. حالا دست چپ خود را به همان صورت مجسم کنید و فرمان دهید: "دست چپ من راحت و آرام شو." ببینید که دست چپ شما هر لحظه آرام تر و شل تر می شود.

 

5. حالا عضلات شکم، پهلوها، پشت و کمر خود را دور تا دور مجسم کنید و فرمان دهید: "عضلات شکم و پشت من، سنگین و آرام شوید." به خود تلقین کنید که عضلات شکم و پشت شما هر لحظه شل و آرام می شوند و به طور ارادی عضلات شکم و پشت شما هر لحظه شل و آرام می شوند و به طور ارادی عضلات پشت و شکم خود را شل کنید.

 

6. حالا نوبت به عضلات سینه و پشت کتفها می رسد. مجسم کنید و فرمان ذهنی بدهید و شل کنید.

 

7. اکنون که بدن شما از گردن به پایین، کاملاً شل و راحت است به عضلات صورت خود فکر کنید. عضلات صورت، بسیار مهم هستند. به خود فرمان دهید: "عضلات صورت من شل، راحت و افتاده شوید." پیشانی را بیندازید. ابروها افتاده باشد. به ویژه دور چشمها را راحت کنید. گونه ها را افتاده و شل کنید و فک پایین را کاملاً شل کنید. به خود تلقین کنید که عضلات شما هر لحظه شل تر و آرامتر می شوند.

 

8. در مرحله آخر، آرامش را در پوست سر و ذهن خود گسترش دهید. احساس گستردگی، خلأ و انبساط را در ذهن خود به وجود آورید. در این وضعیت، چند دقیقه بمانید. به هیچ چیز به جز آرامش جسمتان فکر نکنید. این بی فکری و خلأ، توانایی تمرکز حواس شما را پس از این به شکل چشمگیری افزایش می دهد.

 

مراحل ریلکس

همان طور که دیدید، در هر قسمت، چهار مرحله را پشت سر گذاشتیم که به ترتیب عبارت بود از:

1. تجسم و احساس

2. فرمان ذهنی

3. اراده و تلقین

4. احساس شل بودن

 

توجه داشته باشید که در مرحله اول، عضله را همان طور که هست مجسم می کنید و در مرحله آخر، عضله شل و آرام شده را احساس می کنید.

 

 

نکات مهم 

1. ریلکس را باید به آرامی و با صبر و حوصله انجام دهید. اگر برای انجام کاری شتاب دارید و یا حوصله کافی برای انجام ریلکس ندارید. مطلقاً تمرین را انجام ندهید. این تمرین باید با آرامش فراوان و آسودگی خاطر و صبر و حوصله انجام شود. فرمانها را تند تند صادر نکنید و سریع از این عضله به آن عضله نروید.

 

2. قبل از انجام ریلکس، چند نفس عمیق داشته باشید. چشمها را به آرامی ببندید و پس از سی ثانیه تن آرامی را شروع کنید.

 

3. مدت زمان ریلکس و آرام کردن عضلاتتان، حتی الامکان حدود ده دقیقه طول بکشد اگرچه می توانید پس از ریلکس 20 دقیقه و یا بیشتر در چنین وضعیت آرام و راحتی باقی بمانید.

 

4. محیطی را که در آن ریلکس می کنید، حتی الامکان محیط خلوت و ساکتی باشد. از ریلکس کردن در محیطهای شلوغ و پر سر و صدا اجتناب کنید. محیط شما باید خالی از کلیه عوامل اضطراب آور باشد. مثلاً غذا روی اجاق نباشد، تلفن را قطع کنید و از این که کسی در این مدت مزاحمتان نمی شود مطمئن گردید.

 

5. اگر در بین انجام تمرین به هر علتی مجبور شدید یکباره بلند شوید، مثلاً کسی شما را صدا کرد یا درب منزل شما را زد، مطلقاً به طور ناگهانی بلند نشوید. ابتدا چشمها را باز کنید، دستها و پاها را کمی حرکت دهید و سپس به آرامی بلند شوید. پس از تمام شدن ریلکس هم به همین شکل آرام آرام برخیزید.

 

6. تمرینات ریلکس را سه بار در روز؛ صبح به محض بیدار شدن، ظهر قبل از ناهار (و حتماً قبل از ناهار) و شب به هنگام خواب انجام دهید. به کسانی که شخصیتهای عصبی و پر تنش دارند و یا بیشتر دچار اغتشاش فکری هستند توصیه می کنیم که در طول روز هم این تمرین را انجام دهند.

 

7. اگر برخی از اوقات در نیمه راه و وسط کار خوابتان گرفت اصلاً مقاومت نکنید و اجازه دهید که به خواب بروید. مطمئن باشید که این خواب یک ریلکس عمیق است، اگرچه مدت زمان آن کم است ولی یک استراحت فراوان را برای شما به ارمغان می آورد.

 

8. از آنجا که به هنگام ریلکس، خون بیشتری متوجه عضلات بیرونی و سطح پوستتان می شود، ممکن است احساس گرما کنید و یا احساس کنید که خون روی سطح پوستتان جاری می شود که این احساس بسیار خوشایند است.

 

9. در تلقیناتی که به خود می کنید، احساس "سنگین شدن" را بارها و بارها به خود تأکید کنید. به عنوان مثال : "پای راست من لحظه به لحظه سنگین و سنگین تر می شود." سعی کنید که یک نوع کرختی و سنگینی و بی حسی را احساس کنید.

 

10. به دلیل جریان یافتن خون در عضلات و سطح پوست، فشار خون در ریلکس کاهش می یابد و این تمرین برای کسانی که بیماری فشار خون دارند بسیار مفید است. البته توجه داشته باشید که این تمرین برای کسانی که فشار خون پایین دارند مطلقاً و به هیچ عنوان مضر نیست. تحقیقات نشان داده است که ریلکسیشن فقط فشار خون بالا و مرضی را کاهش می دهد و در فشارخون طبیعی و پایین کوچکترین تغییری ایجاد نمی کند. بنابراین در هر وضعیت جسمی و روحی که باشید بدون استثنا تمرین ریلکس برای آرامش و تمرکز حواس شما بسیار مفید است. حتی خیلی از بیماریها با این تمرین درمان می شوند (به ویژه بیماریهای روان تنی).

 

11. تمرین ریلکس را با زور و فشار انجام ندهید؛ بلکه تمرین باید با آسودگی و تا حدی هم "خود به خودی" انجام شود و گسترش یابد.

 

 

وضعیت قرار گرفتن

"صحیح قرار گرفتن" اصل اساسی تن آرامی است. سر در امتداد تنه باشد و ستون فقرات صاف قرار گیرد. این وضعیت برای سر و ستون مهره ها بسیار مهم است. ریلکس را در دو وضعیت می توانید انجام دهید:

 

1. نشسته

2. خوابیده

 

در وضعیت نشسته حتی الامکان روی یک صندلی بنشینید، دستها را روی رانهای خود قرار دهید یا آویزان کنید. به پشتی صندلی یا دیوار تکیه دهید. پاها را کمی از هم باز کنید و در یک وضعیت ساده روی صندلی بنشینید و تمرین را شروع کنید.

 

در وضعیت خوابیده به صورت طاقباز و به پشت بخوابید. کف دست به سمت بالا باشد و پشت دست به روی زمین قرار بگیرد. پاها را کمی از هم باز کنید. دستها با پاها در تماس نباشند. برای آن که سرتان خیلی به عقب خم نشود و در امتداد تنه باقی بماند، می توانید از یک بالش کوچک استفاده کنید. دقت کنید که بالش شما خیلی بلند نباشد و سر به جلو خم نشود. می توانید در هر کدام از این وضعیتها که می خواهید اعم از نشسته یا خوابیده ریلکس را انجام دهید. وقتی نمی خواهید بعد از ریلکس خوابتان ببرد تمرین را نشسته انجام دهید. مثلاً صبحها بعد از بیدار شدن بهتر است در وضعیت نشسته ریلکس کنید چون نمی خواهید خوابتان ببرد و شبها بهتر است در وضعیت خوابیده تمرین کنید و با ریلکس به خواب روید.

 

 

اشکال دیگر تن آرامی

در روش دوم یعنی آرام سازی پس از ایجاد تنش، شما ابتدا هر عضله ای را که قصد دارید آرام سازید، سخت منقبض و پر تنش می کنید و سپس آرام آرام رهایش می کنید به همان شیوه ای که در صفحات قبل گفتیم. منتها تا حدی، موضوع به خودتان باز می گردد مثلاً شانه ها را به طرف بالا بکشید و منقبض کنید و رها سازید. یا دست خود را مشت کنید، جلوی پیشانی خود قرار دهید. پیشانی را به دست مشت کرده خود بچسبانید. به طرف جلو فشار دهید و سپس آن را رها کنید. تأثیرات این نوع تن آرامی هم بسیار خوب است با این حال امروزه کمتر استفاده می شود.

 

در شکل سوم یعنی ریلکس پیشرونده یا تجسمی، شما به هیچ عنوان فرمان "شل شدن" نمی دهید و تلاشی هم برای شل شدن نمی کنید بلکه فقط آرام آرام بدنتان را از پایین به بالا احساس می کنید، انگشتان پای راست، روی پا، پاشنه و قوزک، ساق پا، زانو و . . . همین طور به طرف بالا می آیید. دوباره تأکید می کنیم که مطلقاً تلاشی برای شل شدن نمی کنید. فقط عضله را مجسم و احساس می کنید و پیش می روید.

مورد استفاده ترین نوع تن آرامی، ریلکس بدون تنش یعنی مورد اول می باشد که ما آن را به تفصیل توضیح دادیم.


[ یادداشت ثابت - جمعه 02/11/21 ] [ 6:32 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

محمدرضا پوردستمالچی‌

لازم است بعد از مطالعه صحیح و اصولی و رسم الگوی یادآوری، مطالب مطالعه شده مرور شوند تا در روز کنکور در حافظه بلندمدت بوده و براحتی قابل یادآوری باشند.

در سال‌های پایه، فاصله مطالعه تا یادآوری مطالب بسیار کوتاه است، به همین دلیل نیاز و لزوم مرور بدرستی لمس نخواهد شد؛ اما در مقطع پیش‌دانشگاهی،‌ داوطلبان فرصتی برای مطالعه شب امتحان نخواهند داشت. بنابراین لازم است بعد از مطالعه صحیح و اصولی و رسم الگوی یادآوری، مطالب مطالعه شده مرور شوند تا در روز کنکور در حافظه بلندمدت بوده و براحتی قابل یادآوری باشند.
برای مرور صحیح بهتر است مراحل و شیوه درست آن را رعایت کنیم.
الف) انواع مرور: مرور می‌تواند به 3 شکل زیر صورت پذیرد:
1- مرور از روی جزوه و کتاب: در این نوع مرور، داوطلب، مطلب را از منبع اولیه مجددا مرور می‌کند. یقینا حتی اگر فقط مطالب مهم و قسمت‌هایی که علامت زده شده نیز مطالعه شوند، باز هم مرور از روی جزوه زمان زیادی را صرف خواهد کرد.
2- مرور با تست: در ستون «مراحل صحیح مطالعه» نیز توضیح دادیم که می‌توانید با زدن تست، ضمن حفظ آمادگی مطالب مورد مطالعه، آن را مرور کنید؛ اما مرور با تست نمی‌تواند جامعیت مطلب را تضمین کند. یعنی ممکن است بخشی از مطلب یا نکاتی وجود داشته باشند که در مجموعه تست مورد سوال قرار نگیرد.
3- مرور از روی الگوی یادآوری (خلاصه‌نویسی): این نوع مرور، کامل‌ترین و مطمئن‌ترین و نیز سریع‌ترین شکل مرور است. در این نوع مرور، شما باید الگوی یادآوری فصل مورد نظر را در ذهن خود رسم کنید و سعی کنید تمامی قسمت‌ها را یادآوری کنید و اگر نتوانستید بخشی از الگو را یادآوری کنید، باید ابتدا کمی به ذهنتان فشار بیاورید تا گرسنه شود و آنگاه می‌توانید از روی منبع اصلی (جزوه و کتاب) آن را کامل کنید. این کار باعث می‌شود تا شما تمامی مطالب را مرور کنید و مطلبی از قلم نیفتد. البته بعد از مرور الگو، می‌توانید تعدادی تست (به تناسب زمان و مبحث) نیز بزنید.
ب) مراحل صحیح مرور: اما این که با چه فاصله زمانی، مطالب را مطالعه و مرور می‌کنیم نیز اهمیت بسیار زیادی دارد.
طبق تحقیقات صورت گرفته، مطالب باید یک روز بعد از رسم الگوی یادآوری فصل مجددا مرور شوند. تا یک هفته بعد مطالب در حافظه ما وجود دارد، اما یک هفته بعد باید مجددا الگو را به روش گفته شده مرور کرد. سومین مرور یک ماه بعد است و اگر مطالب 4 ماه بعد مرور شوند، بیشتر جزییات در حافظه ما باقی خواهند ماند.
شما می‌توانید برای تنظیم دقیق این فواصل زمانی از یک تقویم استفاده کنید. به این ترتیب که بعد از رسم الگوی یادآوری، در فواصل یک روز، یک هفته، یک ماه و 4 ماه، نام الگویی را که باید مرور کنیم، یادداشت نماییم تا در روز مرور آن را به طور کامل انجام دهیم. در ستون بعدی، تکنیک‌های افزایش دقت در جلسه امتحان را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

منبع: جام جم

رای امتحان چگونه درس بخوانیم؟

مریم عرب انصاری

امتحان نقطه‌ی عطفی در نشان دادن میزان موفقیت شما است. هرچند روش‌های موجود برای امتحان، نمی‌تواند گویای دقیق و واقعی از میزان اندوخته‌های علمی دانش‌آموز به حساب آید، اما ملاک مهمی تلقی می‌شود و به تبع آن «نمره» نیز اهمیت خود را در این راستا به نمایش می‌گذارد.

اگر شما دروس خود را مرتب مطالعه کرده باشید فقط احتیاج به خواندن نکات مهم مبحثها را خواهید داشت و و به برنامه ریزی فشرده و منسجمی نیاز نخواهید داشت، در غیر این صورت یک برنامه‌ریزی کامل می‌تواند شما را در دستیابی به موفقیت، همراهی کند. لذا برای مواجهه با امتحان، می بایست برنامه ریزی کرد.

توجه به تاریخ امتحان و مدت زمانی باقیمانده تا آن زمان، مقدار بخش‌ها و فصول هر درس، رفع سؤالات و اشکالات موجود پیش از امتحان و انجام یک امتحان فرضی برای آزمودن اطلاعات خود، از اقدامات مقدماتی است که می تواند در برنامه ریزی شما مدنظر قرار گیرد. پس از اینکه برنامه امتحانی را به شما دادند و از تاریخ آن آگاه شدید در اولین فرصت و بدون اتلاف وقت، برنامه مطالعه خود را تنظیم کنید. برنامه را باید طوری طرح کنید که فرصت کافی برای مطالعه مستمر داشته باشید.

در بین ساعات مطالعه باید سه نکته را رعایت کنید:

§ زمانی را برای مرور نکته ها و جمع بندی مطالب خوانده شده، درنظر بگیرید زیرا هرچه بیشتر معلومات خود را مرور کنید بیشتر قادر به جذب مطالب جدید و نکات تازه خواهید بود.

§ زمانی (مثلاً ده دقیقه) را برای استراحت درنظر بگیرید، چراکه هرچه زمان پیش می رود، یادآوری مطالب خوانده شده به نحو رو به افزایشی، کاهش می یابد، مگر اینکه به حافظه خود استراحت منظم بدهید.

§ در برنامه ریزی خود چند درس مختلف اعم از عمومی- پایه (اختصاصی) را بگنجانید و یا حداقل بکوشید که موضوع مطالعه خود را عوض کنید. زیرا خواندن یک درس خاص بیش از چند ساعت باعث خستگی خواهدشد.

نکات تکمیلی:

§ اگر در حین مطالعه خسته شدید، تنفسهای عمیق، راه رفتن در هوای آزاد و چند لحظه چشم برهم نهادن و به چیزی فکر نکردن، در برطرف کردن خستگی و فشار فکری شما موثر خواهد بود.

§ پس از اینکه چارچوب برنامه درسی خود را تنظیم و ساعتها و درسها را مشخص کردید فوراً شروع به مطالعه کنید و برای شروع به کار وسواس بخرج ندهید. فقط فوراً شروع کنید. هر فکر مزاحمی را که به مغزتان خطور کرد با قاطعیت از خود دور کنید و به خود تلقین کنید که آدم با اراده ای هستید.

§ در حین مطالعه، زیر نکات مهم خط بکشید و پس از پایان هر بخش، فرمولها و تعریفهای کلیدی و مهم را به صورت خلاصه در یک ورق کاغذ یادداشت کنید چراکه برای مرور دوباره، همین یادداشتها کافی هستند.

§ اگر در درسی ضعیف هستید نگویید آن درس سخت است. به همشاگردیهای خود نگاه کنید، کسانی هستند که این درس برایشان سهل و آسان است و بالعکس درسی که برای شما آسان است برای آنها مشکل است، پس به دنبال نقاط ضعف و اشکالات خوددر آن درس بگردید و اشکالات خود را با کمک دوستان و دبیرانتان رفع کنید.

§ اگر در طول روز به دلیل سهل انگاری و کم کاری موفق نشدید مطابق برنامه آن روز پیش بروید، به عنوان جریمه از وقت خواب خود بزنید و برنامه خود را به اتمام برسانید چراکه در غیر این صورت تمام برنامه تان دچار مشکل خواهد شد (چون شما برنامه تان را با توجه به روحیات، عادات و برنامه زندگی، میزان ضعف و قوت در دروس تنظیم کرده اید پس الزاماً نباید وقت برای مطالعه کم بیاورید.)

§ قبل از اینکه فرصت کافی را از دست بدهید چنان مطالعه کنید که در آخرین لحظات دچار پشیمانی و استرس نشوید. بعد از اینکه طبق برنامه عمل کردید و به روز امتحان نزدیک شدید باید سعی کنید چند ساعت قبل از امتحان دست از مطالعه بردارید و استراحت کنید. عاقلانه ترین راه، یک خواب راحت و استراحت طولانی در شب قبل از امتحان است. البته قبل از استراحت، یک نگاه جنگی و فوری به رئوس مطالب بیندازید و با اطمینان کامل از موفقیت خود و با اعتماد به نفس فراوان- که حتماً به بهترین نحو از عهده امتحان برخواهید آمد- به استراحت بپردازید و روز بعد وارد جلسه امتحان شوید.

§ در سر جلسه امتحان نیز به خود قوت قلب دهید و تلقین کنید که می‌توانید به تمامی سؤالات پاسخ دهید پس نام و مشخصات خواسته شده را بنویسید. آن گاه نگاهی سریع اما دقیق بر تعداد سؤالات و زمان داده شده و کیفیت سؤالات و بارم هر کدام بیندازید و سعی کنید ابتدا به سؤالاتی پاسخ دهید که: اولاً مطمئن هستید خوب می دانید و ثانیاً بارم بیشتری دارند. دقت کنید سؤالها را کامل بخوانید، درست خواندن فعل جملات بسیار مهم است. بدون وقفه به سؤالات پاسخ دهید، البته خونسردی خود را نیز حفظ کنید. اگر جواب پرسشی را نمی دانید و یا فراموش کرده اید، دست و پای خود را گم نکنید؛ فقط یک علامت کنار آن بگذارید و به سراغ سؤال بعدی بروید. پس از پاسخ دادن به سایر سؤالات اگر وقت داشتید به آن سؤال برگردید.

§ سعی کنید با خط خوانا بنویسید، شکل‌ها را نیز با دقت رسم کنید.

§ اگر از ورقه پاسخ دیگری نیز استفاده کردید حتماً در روی برگه دوم اسم و مشخصات خود را بنویسید و همچنین برروی برگه اول نیز متذکر شوید که «برگه دوم دارد.»

§ اگر امتحان را زود تمام کردید مغرور نشوید و در دادن ورقه عجله نکنید چراکه اغلب بعد از خروج از سالن امتحان یادمان می آید که یک تست را جواب نداده ایم و... پس با دقت سؤالات و جوابها رابررسی کنید شاید فاصله قبولی و ردی فقط یک صفر زیادی در ریاضی و یا علامت اشتباه (مثبت و منفی) در جبر و... باشد.

§ پس از مرور سؤالات و جواب‌ها با خیال راحت ورقه خود را به مراقبتهای جلسه امتحان بدهید.

 

منبع: روزنامه کیهان


[ یادداشت ثابت - جمعه 02/11/21 ] [ 6:31 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

 

Family & relatives

 

جملات رایج زبان انگلیسی، در مورد خانواده و فامیل، اعضای خانواده، توصیف روابط و   ...

 

 

 

1- من خانواده کوچکی دارم.

I have a small family.

 

2- من خانواده پر جمعیتی دارم.

I come from a large family.

 

3- به عکس های خانوادگی مان نگاه کن. اینها پدر و مادرم هستند.

Look at our family pictures. These are my parents.

 

4- و این  منم. من تنها فرزند خانواده هستم.

And this is me. I am an only child.

 

5- اینهم عکس پدر  و مادر بزرگم است. این پدر بزرگم است و اینهم مادر بزرگم است.

Here"s a picture of my grandparents. This is my grandfather and this is my grandmother.

 

6- مادر بزرگ زنده است ولی پدر بزرگ مرده.

Grandma is alive, but Grandpa is dead.

 

7- زنده اند؟

Are they alive?

 

8- و اینها هم اجدادم هستند. جد پدریم افسر ارتش بوده است.

These are my great- grandparents. My great- grandfather was an army officer.

 

9- تو چطور ؟ خانواده ات پر جمعیت است؟

How about you? Do you come from a large family?

 

10- بله. من سه برادر و دو خواهر دارم.

Yes, I do.  I have three brothers and two sisters.

 

11- این برادر بزرگم ( مسن ترین ) و اینهم خواهر بزرگم (مسن ترین) است.

This is my eldest brother and this is my eldest sister.

 

12- این برادر بزرگترم است. چهار سال از من بزرگتر است.

This is my elder brother. He is four years older than me.

 

13- این عکس پدر و مادر بزرگم با نوه هایشان است.

This is a picture of my grandparents with their grandchildren.

 

14- جانی نوه(پسر) و جین نوه(دختر) آنهاست.

Johnny is their grandson and Jean is their granddaughter.

 

15- این عمو/ دایی/ شوهر خاله/ شوهر عمه من است.

This is my uncle.

 

16- این خاله/ عمه/ زن عمو/ زن دایی من است.

This is my aunt.

 

17- cousin به معنای دختر عمو یا پسر عمو، دختر دایی یا پسر دایی، دختر خاله یا پسر خاله و دختر عمه یا پسرعمه می باشد.

These two are David and Alice. They"re my cousins.

 

18- او عمو/ دایی من است.

He"s my paternal/ maternal uncle.

 

19- او دختر عمو( یا دختر عمه)/ دختر خاله ( یا دختر دایی) من است.

She"s my paternal/ maternal cousin.

و یا می توان چنین گفت:

She"s a cousin on my father"s / mother"s side.

 

20- تام برادرم است. البته ما برادر ناتنی هستیم.

Tom is my brother. Of course, we"re half-brothers.

 

21- پت خواهر نانتی جین است.

Pat is Jean"s half-sister.

 

22- این نامادری/ ناپدری مری است.

This is Mary"s stepmother/ stepfather.

 

23- این برادر خوانده/  خواهر خوانده من است.

This is my stepbrother/ stepsister.

 

24- اینها جین و جورج هستند. برادر و خواهرند.

This is Jane and George. They"re brother and sister.

 

25- اینها تام و باربارا هستند. زن و شوهرند.

This is Tom and Barbara. They"re husband and wife.

 

26- اینها پت و پنی هستند. دو قلواند.

This is pat and penny. They"re twins.

 

27- این الکس است. برادر دوقلوی مری است.

This is Alex. He"s Mary"s twin brother.

 

28- این پدر زن/ پدر شوهرم و اینهم مادر زن/ مادر شوهرم است.

This is my father- in-law and this is my mother- in- law.

 

29- پدر و مادر زنم/ شوهرم نسبتا جوانند.

My in- laws are pretty young.

 

30- اینها جیل و تام هستند. زوج تازه ازدواج کرده ای هستند.

This is Jill and Tom. They"re a newly-married couple.

 

31- این خانم میانسال یک از اقوام نزدیک مری است.

This middle-aged woman is one of Mary"s close relatives.

 

32- هیچ نسبتی با پیتر ویلیامز داری؟

Are you related to Peter Williams in any way?

 

33- نه هیچ نسبتی با او ندارم.

No, I"m not related to him in any way.

 

34- نام نزدیک ترین خویشاوند خود را ذکر کنید.(مخصوص فرم های رسمی)

Give the name of/ indicate your next of kin.

 

35- شجرنامه مرا دیده ای؟

Have you seen my family tree?

 


[ یادداشت ثابت - سه شنبه 02/11/18 ] [ 7:45 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]


آن که طالب آسایش جان و تن است باید شکیبا و بردبار باشد ، در دوستی و داد و ستد با مردم کژی و کاستی و فریبکاری نکند . چون گناهی از کسی بیند و بر او دست یابد ببخشد ، و کینه خواه و تیز خشم و دشمن سوز و نا بردبار نباشد . بزرگمهر



بهترین درمان برای قلوب شکسته این است که دوباره بشکند . سام منتز



نیرنگ پیران بدنهاد ، تنها با مرگ به پایان می رسد . ارد بزرگ



به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستید ، یک شمع روشن کنید. کنفسیوس



بردن همه چیز نیست ؛ امّا تلاش برای بردن چرا . وئیس لومباردی



وقتی دیوانسالاران از نزدیکان فرمانروایان شدند دیگر امیدی به رشد کشور نیست . ارد بزرگ



افتادن در گل و لای ننگ نیست. ننگ در این است که آنجا بمانی. مثل آلمانی



چون بخشنده ای با مستحق بخشش و کرم کرد در دل احساس شادی و فرح کند ، و ببالد . اما نیکی کردن به ناسزاوار روا نیست ، چه او هرگز قدر احسان را نمی شناسد و همچنانکه از خار خشک گل نمی روید ، ارج نهادن به نیکی را نمی داند . اگر از گنگی یا کری چیزی بپرسیم دور نیست که به گونه ای پاسخ گوید ، اما نشدنی است که نااهل و ناسزاوار قدر احسان را بشناسد و سپاس گوید . بزرگمهر



سرپرستانی که از ارزش سربازی می کاهند ، و پدر و مادرانی که ، پیشدار میهنداری فرزندان خویش می شوند ، به کشورشان پشت کرده اند  . ارد بزرگ



هیچ‌کس نمی‌تواند به کارمندان این دوره انگیزه ببخشد بلکه این انگیزه می‌بایست درون خود افراد وجود داشته باشد . هرمن کین



هیچ کس جز خود ما مسوول بدبختی ها و یا خوشبختی های ما نیست . بودا



بهترین وسیله دفع دشمنان ، ازدیاد دوستان است . بیسمارک



نفهمی و نادانی سه نوع است : یکی آنکه انسان هیچ نداند ، دوم آنکه آنچه را که لازم است نداند ، و سوم آنکه آنچه را نباید بداند ، بداند . دوکلوس



سخن های پست ، آدمهای حقیر را جذب و خردمندان را فراری می دهد . ارد بزرگ



نیکی و سود خویش را در زیان دیگران مخواه. زرتشت



اگر به خطا رفتی، از برگشتن واهمه نداشته باش. کنفسیوس



آدمی با کینه ، زندگی را بر دوستان نیز تنگ می کند . ارد بزرگ



کوشش اولین وظیفه انسان است. گوته



کسی که به کسی حسد می ورزد، دلیل بر آن است که به برتری او اعتراف کرده است. هراس وال پول



بازده خرد برای اهل معنا ، کلام سکرآور است . ارد بزرگ



اگر جوان را از عشق منع کنید ، چنان است که مریض را از کسالتش سرزنش دهید . دوکلوس





ما می گریزد ولی اگر آرام بنشینید، روی سر شما خواهد نشست. هیوم



آدمیانی مانند گل های لاله ، زندگی کوتاه در هستی  و نقشی ماندگار در اندیشه ما دارند . ارد بزرگ



آهنگ صدا هرچه ملایم و مطبوع باشد، سخن موثر و دلنشین تر خواهد بود. جان کایزل



کسی داناست که می داند هیچ نمی داند. ضرب المثل فلسطینی



گفتگو با خردمندان و دانشوران ، پاداشی کمیاب است . ارد بزرگ



قوی ترین اهرم ها، اراده است. اسمایلز



خرد در پیکار با دیوان برنده ترین سلاح ها ااست در برابر شمشیر تیز دیو ، خرد جوش است و جان بدان روشن . بزرگمهر



رایزنی با خردمندان ، پیروزی در پی دارد . ارد بزرگ



آنچه بار زندگی را بردوش ماسنگین تر میسازد، عموماً زیاده روی در خود زندگی است. روسو



حواس وسیله ی کشف نیست بلکه فقط وسیله ی ارتباط عملی پیدا کردن با عالم خارج است و همین طور عقل .آن همان مایه ی دانشی است که در جانوران ، غریزه و در انسان ، عقل را به وجود می
آورد . از آن مایه ی دانش در انسان قوه ی اشراقی به ودیعه گذاشته شده که در عموم به حال ضعف و ابهام و محو است ، ولی ممکن است که قوت و کمال یابد تا آنجا که شخص متوجه شود که آن اصل اصیل در او نفوذ کرده مانند آتشی که در آهن نفوذ و آنرا سرخ می کند . به عبارت دیگر اتصال خود را با مبدا در می یابد و آنش عشق در او افروخته می شود ، هم تزلزل خاطری که از عقل در انسان رخ کرده مبدل به اطمینان می گردد ، هم علاقه اش از جزئیات سلب می شود . هانری برگسون



[ یادداشت ثابت - دوشنبه 02/11/17 ] [ 8:11 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

غلامعلی عباسی متولد 1340 دبیر بازنشسته زبان انگلیسی در شهرستان اردبیل هستم این وبلاگ دفتر یادداشت بنده است . هر مطلبی که به یادگیری بیشتر زبان انگلیسی کمک نماید و به نظر بنده مفید باشد در این وبلاگ جمع آوری نموده ام و با علاقه مندان به آموزش زبان انگلیسی به اشتراک گذاشته ام . در حد امکان منابع مطالب اعلام می گردد . امیدوارم مورد پسند و استفاده دانش آموزان و دانشجویان زبان انگلیسی واقع گردد .
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 18
بازدید دیروز: 90
کل بازدیدها: 304874