سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 

اسکار وایلد نویسنده ایرلندی گفته است: «تجربه نامیست که بر اشتباهاتمان میگذاریم». این جمله برای همه کسانی که به تازگی شغلی را شروع میکنند هم صادق است و اساتید زبان انگلیسی مستثنی نیستند. بهتر این است که قبول کنیم اشتباه میکنیم و هر اسمی میخواهیم رویش بگذاریم نه اینکه اصلاً برویمان نیاوریم و به اشتباهاتمان ادامه دهیم. در ادامه پنج اشتباه بزرگ اساتید کم تجربه را خواهیم گفت و امیدواریم همگی از اشتباهاتمان درس بگیریم.

1.   پرحرفی کردن

اصلی ترین دلیل ثبت نام در کلاس آموزش زبان انگلیسی چیست؟ صحبت کردن به زبان انگلیسی. ولی اگر اکثر زمان کلاس به حرف زدن استاد بگذرد، زبان آموزان وقتی برای تمرین مهارتهای گفتاری نخواهند داشت. اکثر اساتید تازه کار این اشتباه بزرگ را مرتکب میشوند و به دو دلیل اکثر زمان کلاس را حرف میزنند: یا از سکوت و وقفه خوششان نمیاید یا خیلی مشتاق آموزش و به اشتراک گذاشتن دانسته هایشان هستند. بهرحال کار اشتباهیست ولی چگونه نسبت مناسب بین زمان صحبت زبان آموزان و زمان صحبت استاد را برقرار کنیم؟

با یک حساب سرانگشتی میتوان گفت که 70 درصد زمان به زبان آموزان و 30 درصد به استاد اختصاص یابد. اگر سطح کلاس مقدماتی بود، نسبت را 50-50 کنید و اگر کلاس پیشرفته داشتید نسبت را 90 به 10 کنید چون بشدت نیاز به صحبت کردن دارند. خلاصه اینکه در اکثر موارد، سهم استاد باید به توضیح نکات اصلی و از همه مهمتر آسانتر کردن هرگونه فعالیت گفتاری و کمک به یادآوری کلمات و پاسخها محدود شود.

1.   از بین رفتن حد و حدود بین زبان آموز و استاد

اساتید زبان باید رفتاری دوستانه داشته باشند و سعی کنند به شاگردان نزدیک شوند تا بیشترین مقدار یادگیری رخ دهد ولی بین دوستانه بودن و دوست بودن فرقی هست. کنترل باید دست استاد باشد و فرقی با شاگردان داشته باشد.

این مشکل بین اساتید جوان بسیار شایع است مخصوصاً وقتی همسن شاگردانشان هستند. هیچ اشکالی ندارد که بعضی مسائل شخصی همچون صحبت در مورد خانواده، حیوانات خانگی، علایق و تفریحات به اشتراک گذاشته شود ولی حواستان باشد که بیش از حد شخصی و خودمانی نشوید. اگر صحبت از مسایل شخصی هم بشود باید در راستای آشنایی زبان آموزان با موضوع درس باشد نه اینکه بدلیل کسب محبوبیت و پذیرش بین شاگردان اینکار را انجام دهید چون باعث از بین رفتن حد و مرزتان با شاگردان شده و آنها را هم سردرگم میکند. باعث از بین رفتن اقتدار و کنترل شما شده و اقدامات مدیریتی تان در کلاس هم بخطر میافتد.

دوستانه رفتار کنید و مثلاً در مورد آخر هفته تان صحبت کنید ولی بنحوی رفتار کنید که شاگردان بدانند حد و مرزی بین شما و آنان هست که باید رعایت شود.

1.   مدیریت ضعیف و غیرمنسجم کلاس

اینهم از مشکلاتی است که بدلیل کم تجربگی اساتید تازه کار بسیار رخ میدهد. البته مدیریت کلاس هم یک علم و فن دقیق و مشخصی نیست و مثلاً اصول مشخصی همچون تدریس فعل گذشته ساده ندارد. هر گروهی از زبان آموزان با گروههای دیگر تفاوت دارند و قوانین مدیریت بر کلاس نیز باید با توجه به هر کلاس تعیین شود.

ریشه این مشکل در این است که اساتید تازه کار روش و استایل تدریس قاطع و مشخصی ندارند و گاهی آسان و گاهی سخت میگیرند. در اینترنت هم مقالات زیادی در مورد تکنیکهای مدیریت کلاسی هست که شاید با بعضی از آنها مخالف باشید و بخواهید روشهای خودتان را اجرا بکنید. مثلاً شاید نخواهید بعنوان تشویق به شاگردانتان برچسب صد آفرین بدهید و از روش دیگری استفاده کنید.

کلاً بحث سختگیر بودن نیست بلکه بحث از ثبات و انسجام است. چیزی بدتر از وعده های توخالی و بدقولی و تهدیدات ضعیف برای مدیریت کلاس نیست. اگر چیزی گفتید و روشی را برای مدیریت کلاس انتخاب کردید، حتماً به آن پایبند باشید.

1.   نادیده گرفتن اختلافات فرهنگی

بعضی اساتید آنقدر درگیر توضیح نکات مربوط به فرهنگ انگلیسی زبان میشوند که فرهنگ شاگردانشان را فراموش میکنند. مثلاً نشان دادن انگشت شست که تقریباً بمعنی اوکی است، در بسیاری از فرهنگها توهین آمیز تلقی میشود. مثلاً در بعضی از کشورها دانش آموزان با تحقیق و ارائه آن در کلاس بصورت سخنرانی هیچ آشنایی ندارند و یا ممکن است در بعضی از کشورها شاگردان رغبتی به بازیهای کلاسی نداشته باشند. این نوع مشکل بیشتر در کلاسهای تدریس زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (EFL) در کشورهای عربی و اسلامی رخ میدهد که فرهنگشان با فرهنگ کشورهای غربی بسیار متفاوت است. بهتر است استاد در مورد آداب و رسوم و نحوه احوالپرسی آنها بداند و از آنها استفاده کند تا جوی مثبت برای یادگیری در کلاس ایجاد شود.

1.   داشتن اطلاعات کم در مورد گذشته، پیشزمینه و نیازهای زبان آموزان

اساتید تازه کار زیادی دیده ایم که شروع به تدریس در کلاسی میکنند ولی در مورد اینکه قبلاً کجا و چقدر زبان انگلیسی آموخته اند و چه نتایجی گرفته اند هیچ نمیدانند. شاید شاگردی دارید که در بیست سال گذشته چندین و چندین باز به یادگیری زبان انگلیسی روی آورده و پس از مدتی ول کرده است ولی هنوز در سطح متوسط است. مهم نیست از آموزشگاه این اطلاعات را کسب کنید یا از خود شاگردان، اگر میخواهید مهارتهای زبان انگلیسی شاگردانتان پیشرفت کند، اینها اطلاعات مهمی است که حتماً باید بدانید.

 

نباید الکی نگران باشید چون بهرحال اشتباهاتی رخ خواهد داد و درسهای بسیار مهمی از تک تک اشتباهات میتوان گرفت. کافیست ازین پنج اشتباهی که گفتیم اجتناب کنید تا شغل استادی را با گامهای بجا و درستی آغاز کنید.

دوست داریم اساتید باتجربه درمورد چیزهایی که از اشتباهاتشان آموخته اند برایمان بگویند


[ یادداشت ثابت - شنبه 03/6/11 ] [ 10:36 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

بطور خاص برای زبان فرانسه و بطور کلی برای یادگیری هر زبان خارجی دلایل متنوع زیادی وجود دارد.

چرا فرانسوی یاد بگیریم؟

اگر گویشور بومی زبان انگلیسی هستید یکی از بهترین دلایل یادگیری زبان فرانسه برای شما این است که زبان انگلیسی را بهتر بفهمید. اگرچه انگلیسی یک زبان ژرمنی تبار است و فرانسوی زبانی رومی تبار ولی فرانسوی تاثیر بیشماری بر زبان انگلیسی داشته است و درواقع بیشترین تعداد لغات خارجی را زبان فرانسوی به زبان انگلیسی وام داده است. اگر دایره واژگان انگلیسی شما خیلی بیشتر از حد معمول نباشد، یادگیری زبان فرانسوی میتواند دایره واژگان انگلیسی شما را بشدت افزایش دهد.

زبان بومی بیشتر از 25 کشور در پنج قاره دنیا زبان فرانسوی است. بسته به منابع مختلف، زبان فرانسوی با داشتن 79 میلیون (2) یا 72 میلیون (3) گویشور بومی، یازدهمین (2) یا سیزدهمین (3) زبان بومی دنیاست و 190 میلیون نفر هم بعنوان زبان دوم به فرانسوی سخن میگویند (3). زبان فرانسوی دومین زبان رایجی است که بعنوان زبان دوم یاد گرفته میشود (بعد از انگلیسی) درنتیجه بسیار محتمل است که آشنایی با زبان فرانسوی هنگام مسافرت به هرجای دنیا مفید واقع شود.

زبان فرانسوی در دنیای تجارت

در سال 2003 میلادی آمریکا بزرگترین سرمایه گذار در فرانسه بود و 25 درصد مشاغل ناشی از سرمایه گذاری خارجی را ایجاد کرده بود. دو هزار و چهارصد شرکت آمریکایی 240 هزار شغل در فرانسه ایجاد کرده اند (4). ازجمله شرکتهای آمریکایی که در فرانسه دفتر دارند: آی بی ام، مایکروسافت، فورد، کوکاکولا، موتورولا، اچ پی، جانسون اند جانسون، SaraLee ، Mattel ، Dow Chemical و AT&T .

فرانسه دومین سرمایه گذار بزرگ در آمریکاست و بیش از سه هزار شرکت فرانسوی شعباتی در آمریکا دارند و تقریباً 700 هزار شغل ایجاد کرده اند. شرکتهایی همچون Mack Trucks ، زنیت ، RCA-Thomson ، بیک و دنون.

زبان فرانسوی در آمریکا

سومین زبان غیر انگلیسی که در خانواده های آمریکایی صحبت میشود زبان فرانسوی است (5) و بعد از زبان اسپانیایی دومین زبانی است که به عنوان زبان خارجی در آمریکا آموخته میشود (6) .

زبان فرانسوی در دنیا

زبان فرانسوی زبان رسمی و کاری ده ها سازمان بین المللی ازجمله سازمان ملل، کمیته جهانی المپیک و صلیب سرخ جهانی است.

فرانسوی زبان مشترک فرهنگ یعنی هنر و آشپزی حرفه ای و رقص و مد است. کشور فرانسه بیش از هر کشور دیگری برنده جایزه نوبل ادبیات شده است و یکی از برترین تهیه کننده های فیلمهای بین المللی است.

دومین زبان پرکاربرد در اینترنت زبان فرانسوی است.

همچنین زبان فرانسوی دومین زبان مهم و پرنفوذ دنیاست.

 

منابع:

2) Summer Institute for Linguistics Ethnologue Survey, 1999

 

3) Weber, George. “The World’s 10 Most Influential Languages,” Language Today, Vol. 2, Dec 1997

 

4) “Franco-American Business Ties Rock Solid,” News from France vol 04.06, May 19, 2004

 

5) United States Census, Ten Languages Most Frequently Spoken at Home Other than English and Spanish: 2000, figure 3

 

6) Rhodes, N. C., & Branaman, L. E. “Foreign language instruction in the United States: A national survey of elementary and secondary schools.” Center for Applied Linguistics and Delta Systems, 1999

 

منبع:

 

http://french.about.com/od/francophonie/a/whylearnfrench_2.htm


[ یادداشت ثابت - شنبه 03/6/11 ] [ 10:33 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

چند دانشجوی سال اولی باید این سوال را از خودشان بپرسند؟ بعد از شش سال یادگیری زبان انگلیسی در مدرسه چرا باید در دانشگاه به یادگیری زبان انگلیسی ادامه دهند؟ پاسخ به این پرسش آسان نیست .

البته برای یادگیری زبان انگلیسی چند دلیل ساده هم وجود دارد. مثلاً زبان انگلیسی برای مسافرت و برای آدرس دادن به توریست‌های خارجی به‌درد می‌خورد. ولی اینکه کل یک نسل از جوان‌ها چندین سال فقط برای آدرس دادن و راحتی نوشابه خریدن در رستورانی در هاوایی زبان انگلیسی بخوانند ، قطعاً این کار به‌نظر زیاده‌روی و تلاش بیهوده‌ست. یک کتاب خوب عبارات مصطلح انگلیسی (مثلانگلیسی در سفر) همه‌ی آن چیزی که اکثر افراد برای آدرس دادن و مسافرت نیاز دارند را به آنها می‌دهد.

یک دلیل دیگر برای یادگیری زبان انگلیسی این است که ممکن است در آینده برای استخدام شدن مفید باشد. شاید اینطور باشد ولی این‌روزها حتی دانشجویانی که به‌خوبی انگلیسی حرف می‌زنند هم به‌سختی می‌توانند شغلی پیدا کنند تا از زبان انگلیسی استفاده کنند. باید حقیقت را قبول کرد که اکثر مردم به‌ندرت فرصت استفاده از زبان انگلیسی در محل کار را دارند. بعضی کارفرماها می‌خواهند دانشجویانی که خوب انگلیسی حرف می‌زنند را استخدام کنند و بعضی کارمندان هم این شانس را دارند که در خارج از کشور کار کنند و زبان انگلیسی را به‌کار ببرند پس یادگیری زبان انگلیسی از لحاظ استخدامی، سرمایه‌گذاریِ بدی نیست. با این وجود بازهم چندان دلیل خوبی نیست که همه‌ی دانشجویان، حتی آنهایی که خیلی پرتوقع نیستند را مجبور کنیم در دوران دانشگاه هم به یادگیری زبان انگلیسی ادامه بدهند.

بعضی‌ها می‌گویند دانشجویان باید زبان انگلیسی بخوانند چون زبانی بین‌المللی است. شاید درست باشد ولی مصداق این حرف در مقایسه با گذشته کمتر است. افول امپریالیسم و تغییرات جمعیتی باعث شده است درصد انگلیسی‌زبان‌ها که در سال 1958 میلادی (1337 شمسی) تقریباً 9.8 درصد بود، در سال 1992 میلادی (1371 شمسی) به 7.6 درصد برسد. البته هنوز هم بین نخبگان تحصیل‌کرده، حکومت زبان انگلیسی ادامه دارد. وقتی یک دیپلمات اهل اندونزی با یک مامور دولتی آلمانی مذاکره می‌کند به احتمال قوی انگلیسی صحبت خواهند کرد. یک فرستاده‌ی سازمان ملل با یک رهبر نظامی عرب نیز احتمالاً انگلیسی صحبت خواهند کرد. مثلاً نخبگان آینده‌ی ژاپن بخش کوچکی از جمعیت دانشگاهی اکنون را تشکیل می‌دهند و در چند دانشگاه برتر متمرکز هستند. پس چرا همه‌ی دانشجویان دیگر هم باید زبان انگلیسی بخوانند؟

سازوکارِ اقتصادِ حوزه‌ی آموزش نیز برای یادگیری زبان انگلیسی بر دانشجویان فشار وارد می‌کند.

حتی درکشورهایی مانند سوئد و سوئیس که هیچ‌وقت تحت استعمار ملل انگلیسی‌زبان نبوده‌اند هم زبان انگلیسی مشتاقانه فراگرفته می‌شود، به‌خصوص توسط جوانان. بیش از یک‌سوم اروپایی‌هایی که بین 17 تا 24 سال سن دارند می‌توانند انگلیسی صحبت کنند. نخبگان سیاسی و اقتصادی انگلیسی خودشان را دارند ولی جوانان هم از زبان انگلیسی برای متحدکردن فرهنگ جوانان در خیلی از کشورهای غیرانگلیسی‌زبان استفاده می‌کنند.

زبان انگلیسی بخشی از فرهنگ و هویت کشورهایی شده است که گویش‌ور بومی زبان انگلیسی نیستند.

هدف اصلی آموزش و پرورش لیبرال کسب فهم و خرد است. همه‌ی درک و فهم‌ها در درک خود خلاصه شده است. این خط‌مشی که دانشجویان ژاپنی باید انگلیسی بخوانند فقط وقتی قابل توجیه است که انگلیسی‌ای که در دانشگاه آموزش داده می‌شود با آنچه در مدرسه آموزش داده شده فرق داشته باشد. این انگلیسی نباید برای تست و امتحان باشد باید برای زندگی باشد. مطالعات زبان انگلیسی باید به دانشجویان کمک کند فهم‌شان از جهان بیشتر شود و هویت خود را بسیط‌تر کنند.

منبع:

http://www.ritsumei.ac.jp/lc/flgbk00/furoku1.html


[ یادداشت ثابت - شنبه 03/6/11 ] [ 10:30 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

By: Louisa Moats, Carol Tolman

 

Researchers have identified three kinds of developmental reading disabilities that often overlap but that can be separate and distinct: (1) phonological deficit, (2) processing speed/orthographic processing deficit, and (3) comprehension deficit.

 

Researchers have made considerable progress in understanding all types of reading disabilities (Fletcher et al., 2007). For purposes of research, "reading impaired" children may be all those who score below the 30th percentile in basic reading skill. Among all of those poor readers, about 70-80 percent have trouble with accurate and fluent word recognition that originates with weaknesses in phonological processing, often in combination with fluency and comprehension problems. These students have obvious trouble learning sound-symbol correspondence, sounding out words, and spelling. The term dyslexic is most often applied to this group.

Another 10-15 percent of poor readers appear to be accurate but too slow in word recognition and text reading. They have specific weaknesses with speed of word recognition and automatic recall of word spellings, although they do relatively well on tests of phoneme awareness and other phonological skills. They have trouble developing automatic recognition of words by sight and tend to spell phonetically but not accurately. This subgroup is thought to have relative strengths in phonological processing, but the nature of their relative weakness is still debated by reading scientists (Fletcher et al, 2007; Katzir et al., 2006; Wolf & Bowers, 1999). Some argue that the problem is primarily one of timing or processing speed, and others propose that there is a specific deficit within the orthographic processor that affects the storage and recall of exact letter sequences. This processing speed/orthographic subgroup generally has milder difficulties with reading than students with phonological processing deficits.

Yet another 10-15 percent of poor readers appear to decode words better than they can comprehend the meanings of passages. These poor readers are distinguished from dyslexic poor readers because they can read words accurately and quickly and they can spell. Their problems are caused by disorders of social reasoning, abstract verbal reasoning, or language comprehension.

Subtypes of Reading Disability

Researchers currently propose that there are three kinds of developmental reading disabilities that often overlap but that can be separate and distinct:

1.   Phonological deficit, implicating a core problem in the phonological processing system of oral language.

2.   Processing speed/orthographic processing deficit, affecting speed and accuracy of printed word recognition (also called naming speed problem or fluency problem).

3.   Comprehension deficit, often coinciding with the first two types of problems, but specifically found in children with social-linguistic disabilities (e.g., autism spectrum), vocabulary weaknesses, generalized language learning disorders, and learning difficulties that affect abstract reasoning and logical thinking.

If a student has a prominent and specific weakness in either phonological or rapid print (naming-speed) processing, they are said to have a single deficit in word recognition. If they have a combination of phonological and naming-speed deficits, they are said to have a double deficit (Wolf & Bowers, 1999). Double-deficit children are more common than single-deficit and are also the most challenging to remediate. Related and coexisting problems in children with reading disabilities often include:

§ faulty pencil grip and letter formation;

§ attention problems;

§ anxiety;

§ task avoidance;

§ weak impulse control;

§ distractibility;

§ problems with comprehension of spoken language; and

§ confusion of mathematical signs and computation processes.

About 30 percent of all children with dyslexia also have attention deficit hyperactivity disorder (ADHD


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 03/5/16 ] [ 8:38 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

Cars - Generalities

 

در این بخش به کلیات مکالمات مربوط به خودرو  و رانندگی پرداخته شده است. سایر مکالمات در مورد اجزای داخل، بدنه، موتور و تعمیرات در درس های دیگری مورد توجه قرار خواهد گرفت.

 

1- ماشین داری؟ بله یه تویوتا دارم.

Do you have a car? Yes, I have a Toyota.

 

2- چه مدلی است؟ مدل 2010 است.

What model is it? It’s 2010.

 

3- چه نوع ماشینی داری؟

What kind of car do you have?

 

4- این ماشین دیفرانسیل جلو است.

This car has front wheel drive.

 

5- ماشین روشن نمی شود، خفه کرده است.

The car doesn’t start. I’ve flooded the engine.

 

6- نمی تونم ماشین رو روشن کنم.

I can’t get the car started.

 

7- ماشینو هل بدم؟

Shall I push the car?

 

8- زیاد گاز نده، چرخ ها دارند بکسبات می کنند.

Don’t give it so much gas. The wheels are spinning.

 

9- ماشین رو خلاص کن. حالا کلاج رو بگیر و بزن دنده یک.

Put the car in neutral. Now, press the clutch and shift it into first gear.

 

 

10- کلاج را آرام رها کن.

Slowly let out the clutch.

 

11- کلاج را نگه دار و بزن دنده عقب.

Hold the clutch down and put it in reverse gear.

 

12- با دنده عقب از گاراژ بیرون برو.

Back up the car out of the garage.

 

14- راهنمای چپ رو بزن و بپیچ به چپ.

Put on your left signal (indicator) and turn left.

 

15- از این خط به آن خط نرو، در یک خط بمان.

Don’t shift from lane to lane. Stay on one lane.

 

16- بزن کنار. لاستیک جلویی پنچر است.

Pull over. The front tire is flat. (Am)

Pull up. The front tire is puncture. (Br)

 

17- ترمز دستی را بکش

set/ pull the handbrake.

 

18- کمی گاز بده.

Give it a little gas. / step on it a little.

 

19- فاصله ایمنی را از ماشین جلویی حفظ کن.

Keep your safety distance from the car ahead of you.

 

20- اینجا سبقت نگیر. دید کم است.

Don’t pass here. The visibility is low.

 

21- سرعتت را زیاد کن. سرعتت را کم کن.

Speed up / slow down.

 

22- نزدیک مرکز خرید راه بندان بود.

There was a traffic jam near the shopping center.

 

23- در راه بندان گیر کردم.

I was got stuck in a traffic jam.

 

24- ترافیک معطلم کرد.

The traffic delayed me.

 

25- می تونی مرا برسانی منزل؟

Can you give me a ride (lift) home?

 

26- ساعت 7 میام دنبالت.

I’m picking you up at 7:00

 

27- لطفا مرا نزدیک پارک پیاده کن.

Please drop me off near the park.

 

28- جاده اصلی بسته است. بیا از جاده فرعی بریم.

The main road is blocked. Let’s to take the byroad.

 

29- وقتی پشت چراغ قرمز هستی، بهتر است ماشین را خلاص کنی.

You’d better take the car out or gear while you’re at a stoplight.

 

30- فکر کنم ماشین خراب است.

I guess my car has broken down.

 

31- معذرت می خوام. ماشین روشن نمی شود. فکر کنم یک هل می خواهد.

Excuse me. The car won’t start. I think it needs a push.

 

32- باتری خوابیده. ماشینم دوباره داره بازی در می آره.

My car’s acting up again. The battery is flat.

 

33- این ماشین فقط 5 هزار مایل کار کرده.

This car has just clocked up 5000 miles.

 

34- این ماشین مصرف سوختش بالاست.

This car consumes a lot of fuel.

 

35- ماشینی می خوام که شتابش بالا باشد.

I want a car with good acceleration.

 

36- ماشین جدیدت چطوره؟

How is your new car behaving?

 

38- به موقع ترمز نکردی.

You didn’t brake in time.

 

39- لازم نیست از داخل شهر بروی می تونی از کمربندی بروی.

We don’t have to drive through the city. We can take the belt highway.

 

37- سایر لغات:

ماشین فرمان چپ: left-hand drive (LHD)

اتومبیل های معمولی ظرفیت 2 تا 4 نفر: compact car

اتومبیل های بزرگ تر 4 الی 6 نفره: sedan/saloon

اتوموبیل کروکی: convertible

پارکینگ رو باز: parking lot

ماشین صفر کیلومتر: brand-new car

 


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 03/5/16 ] [ 8:37 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

آیا بایستی همیشه درگیر تصحیح اشتباهات خود به زبان انگلیسی باشیم؟

پرهیز کردن از اشتباه کمابیش ناشدنی است. به‌ویژه برای کسانی که درگیر یادگرفتن زبان تازه‌ای هستند. چالش ولی آنجایی به وجود می‌آید که نگرش زبان‌آموز و آموزگار از تصحیح اشتباه و تأثیرات آن در فرایند یادگیری، اشتباه باشد.

پژوهش‌های علمی نشان می‌دهد که تصحیح ایرادهای زبان انگلیسی زبان‌آموزان اگر هیچ تأثیری بر تقویت مهارت‌های زبانی زبان‌آموز نداشته باشد تنها تأثیری ناچیز دارد. دانشمندان پژوهش‌های فراوانی در این زمینه انجام داده‌اند ولی اگر بخواهیم خیلی ساده، این مسئله را بیان کنیم، دلیل این موضوع این است که تصحیح اشتباه تنها در خودآگاه زبان‌آموز تأثیر بجای می‌گذارد درحالی‌که بیشتر مهارت‌های زبانی بایستی در ناخودآگاه زبان‌آموز شکل بگیرد. به‌ویژه سخن گفتن. هنگامی‌که با کسی گفتگو می‌کنید، هرچقدر هم گرامر انگلیسی را به‌طور خودآگاه بدانید، مجال فکر کردن نداریدکه خودآگاه خود را بکار بگیرید. تا آنجایی که در به‌کارگیری درست ساده‌ترین دستورات گرامری نیز دردسر خواهید داشت. دلیل دوم را می‌توان از شیوه‌ی شکل‌گیری زبان در یک کودک یافت. کودکان اشتباهات فراوانی در به‌کارگیری زبان مادری خود دارند ولی پژوهش‌ها علمی نشان می‌دهد که پدر و مادر تنها بخش بسیار کوچکی از ایرادهای کودکان خود را تصحیح می‌کنید که این نیز عموماً به تصحیح برخی تلفظ‌ها (مانند هنگامی‌که مادر سعی دارد واژه‌ی بابا را از زبان کودک بیرون بکشد)، تصحیح برخی افعال، و تصحیح واژه‌های زشت، ختم می‌گردد. در این پژوهش‌ها نتیجه‌گیری شده است که پدر و مادر پافشاری بیشتری روی صداقت گفتار فرزندان خود دارند تا ساختار گفتار. یعنی اگر کودکی بگوید “شنبه‌ها تعطیل است” پدر و مادر سریع به وی یادآور می‌شوند که آدینه روز تعطیل است. ولی به اشتباهات گرامری کاری ندارند.

 

تصحیح اشتباه زبان‌آموز تاثیری منفی بر فرایند یادگیری می‌گذارد

ایراد تصحیح کردن اشتباه در زبان انگلیسی: قرار گرفتن زبان‌آموز در جایگاه تدافعی

تصحیح اشتباه، زبان‌آموز را به‌سرعت در جایگاه تدافعی قرار می‌دهد. این موضوع باعث می‌شود که زبان‌آموز یاد بگیرد که از اشتباه کردن پرهیز کند. نه با تصحیح خود، به‌جای آن با پاک کردن صورت‌مسئله. یعنی زبان‌آموز کمتر خود را در شرایطی قرار می‌دهد که احتمال اشتباهش باشد. از روی نمونه کمتر گفتگو می‌کند، کمتر از ساختارهای سخت استفاده می‌کند، تمرکز کمتری بر معنی و مفهوم و تمرکز بیشتری بر ساختارها و پیکربندی گفتگو دارد. این موضوع باعث می‌شود که مهارت‌های ارتباطی زبان‌آموز به‌طور کامل آسیب ببیند. پروفسور استفان کرشن، زبان‌شناس سرشناس در کتابش با نام  مبانی فراگیری زبان دوم می‌گوید که کلاس‌های آموزشگاهی زبان، حتی در زبان‌آموزان کارآزموده، احساس ترس و دلهره ایجاد می‌کند و این موضوع به خاطر پافشاری ما بر گفتگوی زودهنگام و نگرش ما نسبت به تصحیح ایرادهای زبان‌آموز است.

تصحیح اشتباه تأثیری بر ناخودآگاه زبان‌آموز ایجاد نمی‌کند

آموزگار زبان انگلیسی معمولاً آگاه نیست که دانستن خودآگاه یک دستور گرامری یا هر چیز دیگر، تأثیری بر عملکرد زبان‌آموز هنگام گفتگو (که فرایندی ناخودآگاه است) ندارد. به‌جای آن بهبود گفتگو به زبان انگلیسی، بیشتر به درگیری با ورودی‌های جذاب و واقعی، ارتباط دارد. بنابراین اگر دو زبان‌آموز را در نظر بگیریم که برای زمانی برابر شش ماه به یک اندازه زبان انگلیسی می‌خوانند. اولی به‌طور پیاپی ایرادهایش تصحیح می‌گردد ولی به دومی اجازه داده می‌شود که بدون تصحیح اشتباهش زبان انگلیسی را یاد بگیرد. نتیجه این می‌شود که پس از شش ماه اگر زبان‌آموز دوم بهتر نباشد تفاوتی میان این دو زبان‌آموز مشاهده نمی‌شود. به‌عبارت‌دیگر مهارت‌های زبان‌آموزی که پیاپی ایرادهایش تصحیح می‌گردد، پیشرفت بیشتری نسبت به مهارت‌های زبان‌آموزی که ایرادهایش نادیده گرفته شده است نمی‌کند.

 

تصحیح خطا در خودآگاه تاثیر می‌گذارد در حالی که اکثر مهارت‌های زبانی بایستی در ناخودآگاه شکل بگیرد تا کارایی داشته باشد.

تصحیح اشتباه و استرس

زبان‌آموزی که پیاپی ایرادهایش گوشزد می‌گردد دستپاچه و عصبی می‌گردد. این موضوع باعث می‌شود که فکر زبان‌آموز درگیر اشتباه و ترس از آن شود. بنابراین این زبان‌آموز بجای اینکه تمرکزش روی برقراری ارتباط به بهترین شکل ممکن باشد، تمرکزش روی پرهیز کردن از اشتباه است. یعنی بیشتر روی جملاتش درنگ می‌کند. سخن گفتنش آهسته و غیر طبیعی و همراه با دلهره‌ی بسیار زیاد می‌گردد. و در هنگام سخن گفتن سراسر فکرش روی دستورات گرامری است. این موضوع تنها باعث می‌شود که ذهن این زبان‌آموز کاملاً قفل کند به‌طوری‌که نتواند هیچ سخنی به زبان براند.

از سوی دیگر زبان‌آموزی که ایرادهایش پیاپی تصحیح نگردد، این تنش‌های فکری را ندارد و تا جایی که بتواند سعی می‌کند که خوب صحبت کند و از روی اشتباه‌های خود با آرامش رد می‌شود.

 

زبان‌آموزی که مرتب اشتباهاتش تصحیح میگردد ذهن آشفته ای پیدا میکند که باعث می‌شود نتواند هیچ سخنی را با آرامش خاطر به زبان براند.

چرا در آموزشگاه زبان انگلیسی پافشاری فراوانی روی تصحیح اشتباه انجام می‌گیرد؟

با توجه به مسائل بالا شاید اکنون بهتر آگاه شده باشید که چرا تصحیح اشتباه را یک سوءتفاهم بزرگ نامیدم. این سوءتفاهم هم از سوی آموزگار و هم از سوی زبان‌آموز ایجاد شده است. اگرچه این موضوع با آموزگار و به‌طور کلی سیستم آموزشی آغاز می‌شود. آموزگار فکر می‌کند که بایستی همه‌ی ایرادهای زبان‌آموز را تصحیح کند. این موضوع بخشی از پنداشتی است که در سیستم آموزشی حاکم است. یعنی تصحیح آزمون و نمره دهی. این نیاز که بایستی به هرکس نمره‌ای چسباند. از نظر بنده این سیستم، غیر طبیعی است و به صحیح یادگیری آسیب می رساند. ولی به هر حال باوری است که در سیستم آموزشی نهادینه شده است.

اگر تصحیح اشتباه کارآمد نیست پس چگونه مهارت‌های خود را تقویت کنیم؟

مهارت‌های شما با شنیدن و خواندن بیشتر تقویت می‌گردد. به چه چیزی گوش می‌دهید؟ شما به درون‌مایه‌ی شنیداری انگلیسی صحیحی که به دست یک انگلیسی‌زبان بیان می‌شود گوش می‌دهید. چه چیزی می‌خوانید؟ کتاب‌هایی که به دست یک انگلیسی‌زبان نوشته شده است.

به ذهن خود اطمینان داشته باشید

ذهن شما بسیار باهوش است. بایستی به ذهنتان اطمینان کاملی داشته باشید. همین ذهن، بدون هیچ‌گونه کلاس و آموزشگاهی، زبان مادری را به بهترین شکل یاد گرفته است.این ذهن برای یادگیری زبان دوم تنها به زمان و درون‌مایه‌ی مناسب نیاز دارد. هرچقدر بیشتر بخوانید، جملات، فرازها و دستورات گرامری صحیح بیشتری را به زبان انگلیسی می‌بینید. این داده‌های صحیح، که هرروز با آن درگیر هستید، در طول زمان و به‌طور طبیعی در ناخودآگاه شما نقش می‌بندد. همین مطلب برای مطالب شنیداری نیز اتفاق میفتد. هرچه بیشتر به مطالب شنیداری جذاب گوش دهید، هرچه بیشتر گویش درست و گرامر درست بشنوید، ذهن شما به‌طور طبیعی و درونی، بدون اینکه تلاش زیادی بکنید، درست را از اشتباه شناسایی می‌کند و داده‌های صحیح در آن نقش می‌بندد.

 

در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، ذهن این قابلیت را دارد که به طور طبیعی درست را از اشتباه تشخیص دهد.

درون‌مایه‌ی شنیداری و گفتاری زبان انگلیسی جذاب برای تقویت مهارت‌های شما کافی است.

اگر به ذهن خود باور داشته باشید و به مطالب شنیداری و گفتاری جذاب بسنده کنید، رفته‌رفته گرامر شما بهبود پیدا می‌کند. گویش شما روزبه‌روز بهتر می‌شود. مهارت شنیداری، شیوایی گفتار و همه‌ی مهارت‌های ارتباطی شما رفته‌رفته تقویت می‌گردد. ذهن شما با ذهن یک بچه هیچ تفاوتی ندارد. بچه‌ها نیازی ندارند که کسی دنبالشان باشد و تک‌تک اشتباهاتشان را تصحیح کند. آن‌ها این‌گونه یاد نمی‌گیرند به‌جای آن با پیروی و کپی‌برداری از پدر و مادر، اقوام و دوستان، و شاید مطالبی که در تلویزیون می‌شنوند زبان را یاد می‌گیرد.

 

شنیدن و خواندن محتوای جذاب برای یادگیری زبان انگلیسی کافی است.

سخن پایانی

سخن پایانی‌ام با شما این است که از تصحیح اشتباه تا جایی که می‌توانید دوری کنید. در نوشتار بعدی توضیح خواهم داد که تنها در چه موقعیت‌هایی تصحیح اشتباه می‌تواند کارآمد باشد و خواهید دید که موقعیت‌های خیلی کمی شامل این موضوع می‌شود است. از اشتباه نترسید و هیچ‌گاه به دنبال کمال‌گرایی نباشید. فراموش نکنید که حتی انگلیسی‌زبانان نیز ایرادهای فراوانی در زبان انگلیسی مرتکب می‌شوند. ولی به‌سادگی از کنار آن می‌گذرند. ریلکس باشید و سعی کنید که بهترین کارکرد خود را به نمایش بگذارید.

 

امیدوارم توانسته باشم که نوشتار خوبی را برایتان آماده کرده باشم و خوشحال می‌شوم که نظر شما را نیز در این رابطه بشنوم.


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 03/5/16 ] [ 8:36 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

Expression

Example

both … and …

I like both cats and dogs.

so

Jane likes cats. So do I.

not … either

Jane doesn"t like cats. I don"t like cats either.

either … or …

Jane either has a cat or a dog.

neither/nor

Jane doesn"t like cats. Neither do I./Nor do I.

neither … nor …

I like neither cats nor dogs.

Exercise

Find out why some parents think that their teenage sons or daughters have a lot in common with cats. (Don"t take it too seriously, though.) ;o)

1.   cats teenagers turn their heads when you call them.

2.   You would hardly ever see a cat walking outside of the house with its master. would you see a teenager in public with his or her parents very often.

3.   A cat doesn"t share your taste in music. A teenager doesn"t

4.   cats teenagers can lie on the sofa for hours on end without moving.

5.   Cats expect you to prepare the food for them. do teenagers.

6.   If you tell a joke, your cat your teen will laugh about it.

7.   If you make a sudden move in their direction, cats teenagers get frightened.

8.   Cats do not improve your furniture. Teenagers don"t

9.   Cats roam outside and often come home very late at night. do teenagers.

10.                Conclusion: no matter if you have a cat a teenager at home - it"s all the same.


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 03/5/16 ] [ 8:34 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

  

apron

پیش بند

An apron protects clothing from getting dirty

 

 

Backpack

کوله پشتی

A backpack is a sack that is worn on the back and is used to carry things

 

 

 

bathing suit

مایو

A bathing suit is a garment you wear while swimming

 

 

beads

گردن بند (مدل تسبیح)، تسبیح

Beads are small objects with a hole through them so that they can be strung together to make jewelry or other things

 

 

 

blouse

بلوز

A blouse is a shirt, a type of garment worn on the upper part of the body

 

 

boots

چکمه، نیم چکمه

Boots are a type of shoe. Boots cover the feet and part of the lower legs

bow

پاپیون

A bow is loops of ribbon or sting that are tied together

 

 

bracelet

گردن بند

A bracelet is jewelry you wear on your wrist

 

braid

گیس بافته

A braid is three or more strands that are woven together into a rope-like shape

 

 

 

button

دکمه

A button is used to fasten clothes

 

cane

عصا

A cane is a walking stick

cap

نوعی کلاه

A cap is a type of hat

 

cape

شنل

A cape is a flowing piece of clothing that hangs loose on your shoulders

 

change purse

کیف پول خرد

Coins are carried in a change purse

 

 

 

 

cloth

پارچه

Cloth (also called fabric) is a material that is produced by weaving or knitting thread. Clothing is made from cloth

bathing suit

 

clothes

لباس ها

People wear clothes

 

clothes hanger

چوب لباسی

We hang up clothes on clothes hangers

 

clothespin

گیره لباس

Clothespins are used to hang wet laundry on a clothes line to dry

 

coat

پالتو

A coat helps you keep warm when it is cold

costume

1) لباس نمایش

2) لباس، کت و دامن زنانه

People wear costumes to pretend they are someone or something else

 

crown

تاج

A crown is a fancy hat worn by kings and queens

 

dress

پیراهن (زنانه)

A dress is a piece of clothing with a top and a skirt

 

earmuffs

روگوشی، حفاظ گوش (خصوصا"برای گرما)

Earmuffs keep your ears warm

earring

گوشواره

Earrings are jewelry for the ears

 

 

fabric

پارچه

Fabric is a material that is produced by weaving or knitting thread. Clothing is made from fabric

 

eyeglasses

عینک

Eyeglasses help some people see more clearly

 

glasses

عینک

Glasses help some people see more clearly

 

glove

دستکش

We wear gloves to protect our hands

 

 

gown

لباس بلند زنانه

A gown is a fancy dress

 

 

 

hairbrush

برس مو

A hairbrush is used to brush and untangle hair

 

hanger

چوب لباسی

We hang up clothes on hangers

 

 

hat

کلاه

Some hats protect you from the sun. Some hats are just for fun

helmet

کلاه ایمنی،کلاه خود

A helmet protects your head

 

ice skate

کفش پاتیناژ

When you wear ice skates, you can glide across ice

 

iron

اتو

Irons press the wrinkles out of clothes

 

jacket

کت

A jacket is a short coat

 

jeans

شلوار جین

Jeans are pants made from denim fabric

 

 

 

jewel

جواهر

Jewels sparkle and shine

jewelry

جواهرآلات

Rings, pins, earrings and necklaces are jewelry

 

kimono

کیمونو (لباس سنتی ژاپن)

A kimono is a beautiful gown worn by Japanese women

 

 

knapsack

کوله پشتی

A knapsack is a sack with shoulder straps that is worn on the back and is used to carry things

 

 

 

knitting

بافتن

Sweaters and socks are made by knitting

 

 

lace

تور، بند

Lace is a very delicate fabric

 

 

laundry

رخت های شستنی

Doing the laundry means washing and drying clothes

 

 

laundry basket

سبد لباس های شستنی

Laundry is put in laundry baskets

 

loafers

نوعی کفش بدون بند

Loafers are a type of slip-on shoe

 

 

 

lorgnettes

نوعی عینک قدیمی

Lorgnettes are glasses (or opera glasses, which are small binoculars) that are mounted on a handle. This type of glasses was used a long time ago

 

mitten

دستکش یک انگشتی

Mittens keep your hands warm

 

mortar board

کلاه فارغ التحصیلی

A mortar board is a square hat that is worn by people when they graduate from school

 

 

necklace

گردن بند

A necklace is jewelry for your neck

 

 

necktie

کراوات

A necktie is a narrow band of fabric tied around the neck

 

nightgown

پیراهن خواب

A nightgown is a long, loose garment worn to bed

 

 

 

overalls

لباس کار

Overalls are baggy pants with shoulder straps and a piece of fabric covering the chest

 

 

overcoat

پالتو

An overcoat will keep you warm when it is cold

 

 

 

pajamas

پیژامه

Some people wear pajamas to bed at night

 

 

pants

شلوار

Pants are clothes that cover the legs and up to the waist

 

 

 

parka

اورکت خزدار

A parka is heavy, hooded jacket designed for very cold weather

 

 

 

 

pin

سنجاق

A pin is a small, sharp piece of metal used in sewing

 

purse

کیف دستی

A purse is a small bag in which some girls and women carry their money and other things


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 03/5/16 ] [ 8:33 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

چند فعل وجود دارد که اگر بعد از آنها فعل دیگری بیاید ما از to دیگر استفاده نمی کنیم.

لیست افعال مصدر بدون to :

make, let, feel, notice, hear, see و watch

ساختار استفاده از افعال بالا به این شکل است:

فعل دوم جمله + مفعول + مصدر بدون to

به مثال های زیر توجه کنید:

I watched him cross the road

غلط   I watched him to cross the road

من او را دیدم که از خیابان رد شد

We both heard Mike say that he was leaving

غلط   We both heard Mike to say that he was leaving

ما هر دو شنیدیم که مایک می گفت میخواد بره

I didn’t see you come in

غلط  I didn’t see you to come in

من ندیدم بیای داخل

He lets his children eat a lot of junk food

غلط   He lets his children to eat a lot of junk food

او اجازه میده بچه هاش یه عالمه هله هوله بخورند

*با فعل help این اختیاری است که از to استفاده شود یا نه

I like to help you to finish your work => I like to help you finish your work

من دوست دارم به تو کمک کنم کارت رو تموم کنی

ساختار هایی هم هستند که این قاعده درباره آنها صدق می کند. رایج ترین این ساختار ها would rather و had better است.

I would rather go to Europe

غلط I would rather to go to Europe

من ترجیح می دهم به اروپا برم

برای جزئیات بیشتر به گرامر had better و would rather مراجعه کنید.

 همچنین بعد از افعال کمکی نظیر can, could, may, might, must, mustn’t, needn’t, shall, should, will و would ما نباید از to استفاده کنیم.

مثال:

You must do your homework tomorrow

غلط   You must to do your homework tomorrow

تو باید فردا تکلیفت رو انجام بدی

He may come here with his son

غلط   He may to come here with his son

او ممکنه با پسرش به اینجا بیاد


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 03/5/16 ] [ 8:32 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

ما از ساختار سببی (Causative Structure) برای خدماتی استفاده می کنیم که به مشتریان داده می شود. به عبارتی دیگر استفاده از این ساختار مستلزم این است که ما کاری را به شخصی دیگر بدهیم تا برای ما انجام دهد (خود ما آن کار را انجام نمی دهیم). برخی از افعال سببی رایج عبارتند از make, let, get و have.

مثال:

I cut my hair yesterday

دیروز موهام رو کوتاه کردم (خودم موهام رو کوتاه کردم).

این یک جمله سببی نیست چون ما کار را خومان انجام دادیم.

I had my hair cut yesterday

دیروز دادم موهام رو کوتاه کنند.

این یک جمله سببی است چون ما کوتاه کردن مو را به کس دیگری واگذار کردیم.

ساختار جملات سببی به طور کلی دو نوع را شامل می شود؛ ساختار سببی مجهول (فاعل آن مشخص نیست) و ساختار سببی معلوم (فاعل آن مشخص است).

ساختار سببی مجهول

ساختار سببی بدون فاعل مثل جملات مجهول است که کننده کار در آن نامعلوم است.

به طور کلی ما موقعی از have در این ساختار استفاده می کنیم که بخواهیم مسولیت انجام کاری را به کسی بدهیم.

فرمول کلی این ساختار برای فعل have به شکل زیر می باشد:

(past participle) اسم مفعول + مفعول + have

مثال:

I’m going to have my car fixed

قصد دارم ماشینم رو بدم تعمیر کنند.

Could you have the carpets cleaned?

می تونید فرش ها رو بدهید تمیز کنند؟

 

فرمول کلی این ساختار برای فعل get به شکل زیر می باشد:

(past participle) اسم مفعول + مفعول + get

مثال:

got the phone fixed

من تلفن را دادم تعمیر کنند.

Marry got her letter delivered

ماری نامه اش را داد تا تحویل دهند.

ساختار سببی معلوم

در این نوع ساختار دیگر فاعل (کننده کار) مشخص است. فرمول کلی این ساختار برای فعل have به شکل زیر است:

(bare infinitive) مصدر + (agent) فاعل + have

اینجا برای مصدر از to استفاده نمی شود.

چند مثال:

Reza had an IT technician repair the windows for him

رضا ویندوز را به یک تعمیر کار داد تا تعمیر کند.

Please have a doctor check on the patient in that room

لطفا به یک دکتر بگو تا به مریض اون اتاق سر بزند.

 

فرمول کلی این ساختار برای فعل get به شکل زیر است:

 (verb) فعل + (agent) فاعل + get

در این مورد قبل از فعل از to استفاده می شود.

به طور کلی get در این ساختار به معنی ‘متقاعد کردن’ است.

مثال:

Alex got his son to take the medicine although it tasted terrible

الکس پسرش را متقاعد کرد که دارو را بخورد اگرچه آن مزه بسیار بدی داشت.

I couldn’t get him to do my homework

من نتوانستم او را متقاعد کنم تکالیفم را انجام دهد.

 

چند نکته

§ افعال let و make نیز دو مورد دیگر از افعال سببی هستند که ما در یک پست تحت عنوان افعالی که بعد از آنها to استفاده نمی شود در مورد آنها صحبت کردیم.

§ از فعل get معمولا در موقعیت های غیررسمی استفاده می شود و در موقعیت های رسمی از فعل have استفاده می شود.


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 03/5/16 ] [ 8:30 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

غلامعلی عباسی متولد 1340 دبیر بازنشسته زبان انگلیسی در شهرستان اردبیل هستم این وبلاگ دفتر یادداشت بنده است . هر مطلبی که به یادگیری بیشتر زبان انگلیسی کمک نماید و به نظر بنده مفید باشد در این وبلاگ جمع آوری نموده ام و با علاقه مندان به آموزش زبان انگلیسی به اشتراک گذاشته ام . در حد امکان منابع مطالب اعلام می گردد . امیدوارم مورد پسند و استفاده دانش آموزان و دانشجویان زبان انگلیسی واقع گردد .
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 126
بازدید دیروز: 154
کل بازدیدها: 302249