آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم | ||
مقدمه:حتماً شنیدهاید که میگویند: برای اینکه بتوانیم خوب به زبان انگلیسی مکالمه داشته باشیم، ابتدا بایستی شنوندهی خوبی باشیم. بعضی از زبانآموزها بر پایهی همین گفته (که درست هم هست) انصافاً وقت زیادی روی مطالب شنیداری، اعم از فیلمها، پادکستها، اخبار، و ... میگذارند اما نتیجهی دلبخواه خود را از اینهمه وقتیکه میگذارند، نمیگیرند. و معمولاً از بنده میپرسند که: به ما گفتن که "گوش دادن به اخبار، فیلم، موسیقی و دیگر مطالب زباناصلی، حتی اگر چیزی هم ازشون نفهمیم باز مفیده"، پس چرا من اینهمه به مطالب انگلیسی گوش میدم اما هیچی نمیتونم صحبت کنم؟ متأسفانه ادعای فوق (داخل گیومهی قرمز) اگر کاملاً غلط نباشد، میتوانم بگویم که تا حد بسیار زیادی غلط است. گوش دادن غیر هدفمند به مطالب شنیداری، بهخودیخود مکالمهی زبان انگلیسی شما را بهبود نمیبخشد. تازه، اگر بخش قابلتوجهی از مطلب صوتی را نیز نفهمید، حتی مهارت شنیداری (لیسنینگ) شما نیز تقویت نمیشود. زیرا ذهن شما، با مطالبی که نمیفهمد، مانند نویز برخورد میکند. بنابراین، برای اینکه مکالمهی زبان انگلیسی خود را تقویت نمایید و به آن شتاب بدهید، بایستی مطالب شنیداری را هدفمند گوش بدهید. به همین دلیل، بنده قصد دارم که در این نوشته، پنج استراتژی مختلف نام ببرم که با اعمال آنها، مکالمهی زبان انگلیسی شما، با شتاب خیلی بیشتری، تقویت میشود. قبل از اینکه این استراتژیها را نام ببرم، لازم است که به نکات زیر دقت بفرمایید. نکتهی 1: قبل از پیادهسازی این استراتژیها، بایستی اشراف کافی به مطلب داشته باشید. یعنی مطلب صوتی را بهخوبی حلاجی کرده، و آن را بهخوبی بفهمید. بهعنوانمثال، اگر از اپلیکیشن زبانشناس استفاده میکنید، ابتدا بایستی بهاندازهی کافی درس رابخوانید، و معنی لغاتی که بلد نیستید را از دیکشنری در بیاورید، و لغات را نشانهگذاری نمایید. نکتهی 2: این استراتژیها از آسان به سخت چیده شدهاند. هرچه استراتژیها سختتر شوند، مکالمهی شما نیز بیشتر تقویت میشود. نکتهی 3: آیا لازم است که تمامی این استراتژیها، باهم روی مطالب پیادهسازی شود؟ خیر. با توجه به توان خود، در ابتدای کار، به استراتژیهای سادهتر بسنده کنید، هر وقت قوی شدید، استراتژیهای سختتر را انجام دهید. حتی ممکن است آنقدری قوی بشوید که اصلاً نیازی نبینید که استراتژیهای سادهتر را انجام دهید. بنابراین هر دو حالت امکانپذیر است. استراتژی اول: تکرار فعالانهتکرار فعالانه، جزء اولین استراتژیهایی است که انسان به کمک آن، مکالمه را در کودکی یاد میگیرد. به صحنهی زیر دقت بفرمایید: مادر: بگو بابا؛ کودک: بغ بو! مادر: آفرین! دوباره بگو بـــــابا؛ کودک: بع بع! مادر: بع بع نه! بــــــا ... بـــــا؛ کودک: بـــع بـــا! این صحنه، سناریوئی است که برای هزاران سال، کودکان خردسال را به حرف آورده است. بنابراین طبیعی است که روی شما که میخواهید زبان جدیدی یاد بگیرید، نیز جواب میدهد. فعالانه یعنی چه؟ فعالانه یعنی سعی میکنید که همهچیز شما مانند گوینده باشد، یعنی نهتنها تلفظ و سرعتتان شبیه وی باشد؛ بلکه احساسات و انرژی گوینده را نیز منتقل نمایید. در ضمن این تمرین را میتوانید با سرعت و آهنگ متناسب با خودتان، پیادهسازی نمایید. مثلاً در ابتدای کار میتوانید فراز به فراز مطالب را تکرار کنید؛ کمی که بهتر شدید جمله به جمله تکرار کنید؛ حتی از این هم بهتر شدید، خودتان را به چالش بیندازید و چند جمله را یکجا تکرار کنید. یک نمونه از این استراتژی را در ویدئوی زیر ببینید. همینطور که استراتژی تکرار فعالانه را انجام میدهید، متوجه میشوید که رفتهرفته میتوانید گفتههای گوینده را با سرعت عمل بیشتری تکرار نمایید. و درنهایت اینقدر سرعت عملتان بالا میرود که دیگر حتی میتوانید با گوینده همخوانی داشته باشید. به این تکنیک، تکنیک سایه میگویند. استراتژی دوم: تکنیک سایهبگذارید ابتدا بهصورت ساده، اهمیت تکنیک سایه را توضیح بدهم. اگر بخواهید خوانندهی خوبی بشوید چه میکنید؟ یکی از تمرینهای مهم خوانندگی این است که با ترانههای دیگر خوانندهها همخوانی داشته باشیم، و بتوانیم دقیقاً عین آنها بخوانیم. زبان انگلیسی و دیگر زبانها نیز مثل موسیقی، دارای آهنگ و ملودی خاص خود است. بنابراین، همانطور که برای یادگیری یک ترانه، با خوانندهی آن میخوانیم؛ برای یادگیری مکالمه زبان انگلیسی نیز بایستی همخوانی (تکنیک سایه یا shadowing) داشته باشیم. تکنیک سایه به چند روش قابل پیادهسازی است. 1-2- تکنیک سایه به کمک متن وقتیکه متنی که در حال خوانده شدن است را جلوی خودتان داشته باشید، مانند حامی شما عمل میکند. بنابراین، پیادهسازی تکنیک سایه، به کمک متن انگلیسی، برای دفعات اول راحتتر و بهتر است. اغلب اوقات این اتفاق برای شما میفتد که مثلاً در حال گوش دادن به مطلبی به زبان انگلیسی باشید اما ذهنتان بهجای اینکه به زبان انگلیسی متمرکز باشد، در جای دیگری باشد. مثلاً به این فکر کنید که شام چه بخورید، یا با دوستانتان فردا چهکار کنید، یا ممکن است به مشکلات کاری خود فکر کنید. این آن چیزی نیست که شما میخواهید انجام دهید؛ بلکه شما دوست دارید که تمرکزتان بر یادگیری زبان انگلیسی باشد. در این استراتژی درآنواحد هم میخوانید، هم میشنوید، و هر آنچه گوینده میگوید، بهطور همزمان به زبان میآورید. این کار تمرکز بالایی میطلبد. بنابراین باعث میشود که ذهن شما به حاشیه نرود و به چیزهای دیگر فکر نکند. بنابراین تکنیک سایه به کمک متن، به دلیل اینکه خودش تمرکز بالایی میطلبد، باعث میشود که خودبهخود ذهنتان منحرف نشود. ویدئوی زیر به شما نشان میدهد که تکنیک سایه به کمک متن، چگونه پیادهسازی میشود. 2-2- تکنیک سایه بدون کمک متن وقتیکه در حال همخوانی یک ترانه با خوانندهی آن هستیم، بعد از چند بار همخوانی، متن ترانه کاملاً در ذهن ما جای میگیرد و دیگر نیازی به خواندن ترانه از روی متن نداریم. در اینجا تکنیک نیز دقیقاً همین اتفاق میفتد. پس از مدتی، متن مطلبی که در حال گوش کردن آن هستید، حفظتان میشود. حال برای اینکه تکنیک سایه، کمی چالشیتر بشود، برای پیادهسازی آن، دیگر از متن انگلیسی کمک نگیرید. این کار مقداری سختتر از مرحلهی قبلی است؛ اما احتمال اینکه ذهنتان به چیزهای دیگر منحرف شود کمی بیشتر از مرحلهی قبلی میشود. بنابراین بایستی دقت بیشتری به این موضوع بکنید. میتوانید با نگاه کردن ویدئوی زیر بیشتر با این موضوع آشنا شوید: همانطور که در ویدئو مشاهده نمودید این تمرین بسیار عالی است. اگر شما هرروز این استراتژی را تمرین کنید، روزبهروز بهتر و بهتر میشوید و پس از مدتزمانی، چشم باز میکنید و میبینید که با صحبت کردن به زبان انگلیسی خیلی راحت شدهاید. تلفظتان مثل یک بومی زبان شده است. و مکالمهتان بهسرعت یک انگلیسیزبان بسیار بیشتر نزدیک شده است. همهی اینها برای تسلط به مکالمه زبان انگلیسی بسیار مهم است. درنهایت زمانی میرسد که احساس میکنید کاملاً میدانید صحبت کردن همانند یک انگلیسیزبان چگونه است. در این زمان قادر خواهید بود که این احساس را منتقل کنید. یعنی این احساس را به مکالمه خود انتقال بدهید و واقعاً مثل یک انگلیسیزبان به زبان انگلیسی صحبت کنید. 3-2- تکنیک سایه به همراه زبان بدن یکی از اهداف شما از زبان انگلیسی این است که به زبان انگلیسی مسلط شوید و با اعتمادبهنفس بالایی به زبان انگلیسی صحبت کنید. برای اینکه اعتمادبهنفس بالایی داشته باشید، بایستی یک حالت بدنی حاکی از خودباوری به بدن خودتان بدهید. این بدان معنی است که سرتان بالا باشد. سینه به سمت جلو و به قولی ستبر باشد و شانهها کمی عقبتر باشند. اگر قیافهای حاکی از ترس و کمرویی بگیرید، این ژست بدنی در مکالمهی شما نیز تأثیر میگذارد و صحبت کردنتان، آنطور که میخواهید با اعتمادبهنفس نمیشود. درواقع، همانطور که میدانید رابطهی مستحکمی بین حالتهای بدنی، ذهن، و احساسات وجود دارد. بنابراین اگر وانمود کنید که اعتمادبهنفس بالایی دارید؛ و زبان بدن خود را به حالتی که حاکی از اعتمادبهنفس بالا است تغییر دهید؛ این موضوع به بالا رفتن انگیزه ی شما کمک میکند و مکالمهی بهتری خواهید داشت. بنابراین نیاز است که همیشه تمرین کنید که در هنگام مکالمه، از زبان بدنی مناسبی برخوردار باشید. یکی از زمانهایی که میتوانید این تمرین را به نحو احسن انجام دهید، در هنگام پیادهسازی تکنیک سایه است. بنابراین تکنیک سایه را با یک حالت بدنی خودباورانه تمرین کنید: شانههای خودتان را بازتر کنید؛ دستهای خود را بیرون بیندازید؛ چانهی خود را بالا ببرید؛ و سینهی خود را ستبر کنید. فیزیک بدنی مناسب در هنگام یادگیری زبان انگلیسی خودباوری شما را افزایش میدهد. تمرین دیگری که میتوانید انجام دهید، پیادهسازی تکنیک سایه در حال راه رفتن است. اگر در نزدیکی خانهی پارکی باشد که به آنجا بروید، و از طریق دستگاه همراه خود، مطلبی را به زبان انگلیسی برای خود پخشکنید، و در حال قدم زدن تکنیک سایه را انجام دهید، خیلی عالی میشود. این کار چند فایده برای شما دارد: اول اینکه هرکسی روش خاص خود را برای یادگیری دارد. بعضیها بصری گرا هستند؛ برخی دیگر شنوایی گرا هستند؛ بعضیها دوست دارند که از روی متن یاد بگیرند؛ و افرادی نیز هستند که دوست دارند از بدنشان استفاده کنند. به این افراد جنبشی آموز (kinesthetic learners) میگویند. البته اینطور نیست که هر فردی فقط و فقط با یک روش از روشهای فوق، مطالب جدید را یاد بگیرد. بلکه معمولاً برای هر فرد، ترکیبی از اینها بهترین حالت یادگیری میشود. بنابراین یادگیری زبان انگلیسی در هنگام حرکت کردن میتواند در حقیقت روشی باشد که برای شما بسیار مناسب است. اما مهمتر از این موضوع، این است که وقتی بیرون و در حال حرکت (حتی ورزش) به یادگیری زبان انگلیسی میپردازید، بدن شما زنده است و فعالیتهای ذهنی در بهترین حالت خود قرار دارد. در این حالت خون بیشتری در رگهای شما جریان پیدا میکند و اکسیژن بیشتری به مغز شما میرسد. این کار باعث میشود که عمیقاً، فعالیتی که در حال انجام آن هستید را یاد بگیرید. شاید فکر کنید که اگر این کار را در بیرون از خانه و در دید عموم انجام دهید دیگران فکر کنند که شما دیوانه هستید! بایستی زیاد دراینباره نگران نباشید. زیرا اکثر افرادی که شما در طول مسیر خود میبینید، دیگر در طول زندگی خود احتمالاً آنها را نخواهید دید. بنابراین، تنها کافی است که مزاحمتی برای دیگران نداشته باشید که باعث اعتراض و یا ناخرسندی آنها بشود. باوجوداینکه صحبت کردن بهتر است، اما در مواقع ناچاری میتوانید در ذهن خود بلند صحبت کنید. مثلاً زمانی که در اتوبوس و یا مترو هستید این کار خیلی میتواند بهتر از بلند صحبت کردن باشد. میتوانید صدای ذهن خود را بلندبلند بشنوید. حتی شما میتوانید که این کار را با یک حالت پر از اعتمادبهنفس انجام دهید. یعنی در ذهن خود تصور کنید که یک آدم بسیار پر اعتمادبهنفس در حال صحبت کردن است. استراتژی سوم: روخوانیاستراتژی سوم، روخوانی از روی متن انگلیسی است. این تمرین کاملاً بدون فایل صوتی انجام میشود. قبل از اینکه متنی را روخوانی بکنید، بسیار مهم است که به مطلب صوتی بهاندازهی کافی گوش داده باشید و تکنیک سایه را پیادهسازی کرده باشید. بنابراین با فرض اینکه مراحل قبلی را روی مطلب صوتی انجام دادهاید، در این مرحله ریتم داستان کاملاً دستتان است و میدانید چگونه آن را بخوانید و تلفظ کنید و مطالب آن را منتقل کنید. بنابراین تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که متن مطلب صوتی را داشته باشید و از روی آن به همان صورتی که در مراحل قبلی یاد گرفتهاید، بخوانید. این کار چیزی شبیه به فایل ویدئویی زیر میشود: استراتژی چهارم: سخنرانیاستراتژی چهارم تا حد زیادی مشابه استراتژی سوم است. پسازآنکه بهاندازهی کافی روخوانی کردید، رفتهرفته برای خواندن متن انگلیسی مطلب صوتی، میتوانید کمک کمتری از آن بگیرید. یعنی بیشتر از حفظ صحبت کنید (یا به عبارتی سخنرانی کنید). در این مرحله نیز متن انگلیسی مطلب صوتی در دسترستان است اما تنها از آن برای یادآوری مطالب استفاده میکنید. نه اینکه از روی آن بخوانید. مثل یک سخنران که متن سخنرانیاش در دستش است، اما بیشتر آن را از حفظ میخواند و تنها برای یادآوری مطالب کلیدی به متن سخنرانی نگاه میکند. البته از خودتان چیزی به داستان اضافه نکنید بلکه تنها هر آنچه در مراحل قبلی تمرین کردید را به زبان بیاورید. همانند آنچه در ویدئوی زیر نمایش داده شده است. استراتژی پنجم: بازگویی داستانوقتی تمامی مراحل و تمرینات قبلی را انجام دادید، کاملاً برای مرحلهی نهایی آماده هستید. این مرحله، که بسیار چالشبرانگیز است، بازگویی داستان نام دارد. یعنی مطلب صوتی را به زبان خود و با لغاتی که خودتان دوست دارید بازگویی کنید. بدون گرفتن هیچ کمکی از متن و فایل صوتی. در این مرحله نیز میتوانید اهمیت زیادی برای زبان بدن خود قائل شوید و با حالتی حاکی از اعتمادبهنفس بالا، به بازگویی داستان بپردازید. لازم نیست که مطالب را حفظ کنید. با فرض اینکه تمرینات قبلی را انجام دادهاید، الآن بایستی دید مناسبی نسبت به داستان داشته باشید. بنابراین میتوانید داستان را به زبان خودتان و هر جور که راحت هستید بازگویی کنید: همانطور که در ویدئو دیده میشود، داستانی که در ویدئوهای قبلی عیناً تکرار میشد، این بار از زبان گوینده به زبان خودش بازگویی شد. رسیدن به این مرحلهیعنی حد نهایی تسلط به مکالمه زبان انگلیسی. برای همین است که پنج استراتژی مختلف را به ترتیب و پشت سر هم انجام دادید. تا کاملاً بر مطلب تسلط پیدا کنید و از زبان خودتان صحبت کنید. اگر این کار را بهطور مرتب برای مطالب مختلف انجام دهید، پس از چند ماه تأثیرات شگرف آن را کاملاً مشاهده میکنید و واقعاً میتوانید به آرزوی خود، که داشتن تسلط مکالمهای به زبان انگلیسی است، برسید. [ یادداشت ثابت - دوشنبه 103/8/29 ] [ 10:25 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |