آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم | ||
Alot : همچین چیزی در انگلیسی اصلن نداریم و به اشتباه ممکنه به جای a lot نوشته بشه. بنابر این: اشتباه است که بنویسیم: I know alot about precious stones. و درست این است که بنویسیم: I know a lot about precious stones. من در مورد سنگهای گرانبها زیاد میدونم -------------------------------------- A lot : مخالف A little است . در نقش اسم به معنی: a large extent, a large amount, or a large number در نقش قید به معنی: to a great extent or to a great degree . مثال در حالت اسم: Mark has a lot of toys. مارک یک عالمه اسباب بازی دارد . مثال در حالت قید: He cheats a lot او به طور زیادی تقلب میکند (Lot is an adverb in this example.) -------------------------------------- Allot: یک فعل است به معنی: سهم دادن . مثال: I will allot a radio to each group من یک رادیو، سهم به هر گروه خواهم داد. . You need to allot those things لازمه که اون چیزها رو تقسیم کنی . . امید به یادگیری شما داریم :* مثال بزنید تا خوب براتون جا بیفته :) . . کتابی بی نظیر برای اولین بار در دنیا کتاب عبارتها و جملات و اصطلاحات انگلیسی همراه با معنی فارسی نزدیک به9000عبارت و جمله و اصطلاح انگلیسی همراه با معنی فارسی
فرق بین have to\has to با must از لحاظ معنا و کاربرد چیه؟
در کتاب english result برای قوانین راهنمایی و رانندگی بعضی جاها ازhave to must استفاده کرده واین کمی گمراه کننده است.خواهشمندم مبسوط توضییح دهید. must و have to برای بیان اجبار به کار میروند. در انگلیسی امریکایی هر دو معنای مشابهی دارند اما معنای آنهادر انگلیسی بریتانیایی متفاوت است. must برای اجباری میآید که درونی است و بستگی به احساس گوینده و شنونده دارد مثلا اگر بگوییم I must do something منظور این است که من احساس میکنم که انجام این کار لازم است. have to یا got to معمولا برای مواردی به کار میرود که اجبار “خارجی” است (مثلا اجباری از جانب قوانین، مقررات، توافقات و یا اوامر دیگران). چون خودم میخواهم سیگار را ترک کنم. I must stop smoking چون دکتر دستور داده سیگار را ترک کنم. I have to stop smoking من از تو میخواهم که هفته آینده به کلیسا بروی. You really must go to church next Sunday مذهب از کاتولیکها میخواهد که یکشنبهها به کلیسا بروند. Catholics have to go to church on Sundays چون دندانم درد می کند. I must make an appointment with the dentist چون رئیس احضارت کرده است. You’ve got to go and see the boss *** در پرسش ها must از خواسته فرد میپرسد و گذشته ندارد. اگر بخواهیم آن را در زمان گذشته استفاده کنیم باید had to را جایگزین کنیم. .When I was at your age I had to get up a 6 everymorning همچنین میتوانیم از must + have + past participle استفاده کنیم. مثلاً .I hear you have been to Australia. That must have been interesting یا لازم بود که به خانه برود. Mary isn’t in her office. She had to go home به نظر می رسد که او حتما به خانه رفته است. Mary isn’t in her office. She must have gone home این دو در حالت منفی نیز معنای متفاوتی دارند. must not یعنی نباید کاری را انجام بدهی و do not have to/ have not got to یعنی این که اجبار به انجام کاری نداری. نباید به او بگویی. You mustn’t tell him مجبور نیستی به او بگویی. You don’t have to tell him توجه داشته باشید که در انگلسی امریکایی Have to بیش از must کاربرد دارد. هم must و هم have to میتوانند برای بیان الزام به کار برده شوند. .We must/have to build up a strong army to defend the country برای بیان اجبار در آینده از Will have to استفاده میکنیم، اما هنگامی که برای آینده پیشاپیش برنامهریزی شده باشد استفاده از have (got) to ارجحیت دارد. اجبار در آینده. When you leave school you will have to find a job از قبل برنامه ریزی شده. I have got to go for a job interview tomorrow [ یادداشت ثابت - دوشنبه 103/5/16 ] [ 8:27 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |