آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم | ||
اصطلاح گروهی از کلمههاست که معنای آن با ترکیب معنای تک تک کلمهها مشخص نمیشود. در گذر زمان اصطلاحات جدیدی شکل میگیرند، به همین دلیل ممکن است هر از گاهی با اصطلاحاتی روبهرو شوید که پیش از این به گوشتان نخوردهاند.
این اصطلاحات کاربرد بسیاری در یادگیری زبان انگلیسی عامیانه دارند. بنابراین بدون آشنایی با آنها دریافت مفهوم اصلی گفتار تقریبا غیرممکن است.
چرا باید اصطلاحات انگلیسی را یاد بگیریم؟ شما دورههای مختلف زبانآموزی را گذراندهاید، دستور زبان و قواعد را با انبوه استثناهایش یاد گرفتهاید، دامنهی واژگانتان در حد یک دانشآموز آمریکایی است، حتی مدرک معتبر زبان انگلیسی دارید که تأییدکنندهی مهارت بالای شماست. پس چرا گاهی متوجه نمیشوید ماجرا از چه قرار است؟!
در بحث یادگیری زبان آنچه در کتابهای درسی میآموزیم با آنچه در دنیای واقعی جریان دارد، متفاوت است. شما باید دانش بیشتری از اصطلاحات انگلیسی عامیانه داشته باشید. فراگیری این اصطلاحات به شما در موقعیتهای گوناگون کمک میکند؛ از بازی بسکتبال گرفته تا مطالعهی گروهی و دورهمی دوستانه.
نکتهی اساسی در یادگیری اصطلاحات، درک معنی آنها در موقعیت ویژهی آن است. داستانها، ویدئوهای آموزشی و فیلم و سریال ابزار خوبی برای این کار هستند. استفاده از فلشکارت نیز برای بهخاطرسپاری آنها سودمند است.
20اصلاح انگلیسی برای زبانآموزان برای افزایش مهارت شما، 20 اصطلاح انگلیسی از رایجترین اصطلاحات در میان مردم آمریکای شمالی را برای شما گردآوری کردهایم.
11. to) face the music) خُب حالا وقتش است که همگی رویتان را به سمت موسیقی برگردانید!! واقعا؟! باید بدانید قضیه به این سادگیها نیست. این اصطلاح به معنی این است که باید واقعیت وضعیت موجود را بپذیرید و پیامدهای آن روبهرو شوید.
I can’t understand why I failed math
You know you didn’t study hard, so you’re going to have to face the music and take the class again next semester if you really want to graduate when you do
(نمیدونم چرا ریاضی رو افتادم.
خودتم میدونی که خوب درس نخوندی، الان باید عواقبش رو بپذیری، باید ترم بعد دوباره این درس رو برداری تا بتونی بهموقع فارغالتحصیل بشی.)
12. rule of thumb قانون شست!! باور کنید چنین قانونی وجود ندارد. این اصطلاح به قواعد و قوانین نانوشته اشاره دارد. این قواعد مبنای خاصی ندارند و درواقع اصول پذیرفتهشدهی عمومی هستند.
As a rule of thumb you should always pay for your date’s dinner
!Why? There’s no rule stating that
Yes, but it’s what all gentlemen do
(قاعده اینه که پول شام رو تو قرار آشنایی تو بدی.
چرا؟ کی همچین قانونی گذاشته؟
این کاریه که یه آقا میکنه!)
13. to) ring a bell)
البته که ترجمهی واژهبهواژه عبارت معنی و مفهوم دارد. اما در زبان عامیانه این اصطلاح به معنی این است که کسی چیزی گفته است یا به چیزی اشاره کرده است که به نظرتان آشنا میآید. بهعبارت دیگر چیزی میبینید یا میشونید و زنگهای هشدار مغزتان به صدا درمیآیند و شما به تکاپو میفتید که بهیاد بیاورید چرا قضیه برایتان آشناست!
?You’ve met my friend Amy Adams, right
?Hmmm, I’m not sure, but that name rings a bell. Was she the one who went to Paris last year
(دوستم ایمی آدامز رو دیدی؟
مطمئن نیستم ولی اسمش خیلی برام آشناست. همونی نیست که پارسال رفت پاریس؟)
14. to be) under the weather) اگر این عبارت را معادل ایستادن زیر ابرها، خورشید یا باران بدانیم، شاید غیرمنطقی بهنظر نرسد. اما چرا باید بهجای باران یا خورشید به آبوهوا اشاره کنیم؟! این اصطلاح به ناخوشی و بیماریای اشاره میکند که چندان جدی نیست و بیشتر مانند خستگی زیاد، سردرد یا احساس ضعف در شروع سرماخوردگی است.
?What’s wrong with Katy, mom
.She’s feeling a little under the weather so be quiet and let her rest
(کتی چشه مامان؟
یه کمی ناخوشه، سر و صدا نکن بذار استراحت کنه.)
15. to) look like a million dollars/bucks) شنیدهایم که خارجیها اهل تعارف نیستند ولی استثناهایی هم وجود دارد. نمونهاش همین اصطلاح انگلیسی است که وقتی بهکار میرود که بخواهید از ظاهر کسی خیلی تعریف کنید. بااینکه برای مردها هم استفاده میشود اما بیشتر برای خانمها بهکار میرود. هرچند ممکن است دوستانتان همیشه خوشگل و جذاب باشند، بهتر است این اصطلاح را برای موقعیتهای ویژه نگه دارید.
!Wow, Mary, you look like a million dollars/bucks this evening. I love your dress
(خدایا! امشب مثل ماه شدی! لباست چقدر خوشگله.)
16. to) blow off steam)
در دنیای واقعی آدمهای نمیتوانند بخار تولید و به اطراف پخش کنند! این اصطلاح را زمانی به کار میرود که عصبانی، مضطرب یا خیلی خسته هستید و نیاز دارید کمی آرام شوید. بهعبارتی بهمعنی «از زیر فشار درآمدن» است.
?Why is Nick so angry and where did he go
.He had a fight with his brother, so he went for a run to blow off his steam
(نیک کجا رفت؟ چرا اینقدر عصبانیه؟
با برادرش دعوا کرده، رفت بیرون یه هوایی بخوره، آروم شه.)
17. to) cut to the chase) «برو سر اصل مطلب»؛ به همین سادگی! وقتی کسی زیاد حرف میزند بدون اینکه منظور اصلیاش بیان کند، میتوانید از این اصطلاح استفاده کنید. البته حواستان باشد که بهکار بردن آن در مقابل برخی افراد مانند همکار، رئیس یا استادتان ممکن است بیادبانه بهنظر برسد. وقتی در مورد خودتان این اصطلاح را بهکار میبرید، منظورتان این است که نکات زیادی باید گفته شود اما چون وقت نیست فقط به مسائل مهم اشاره میکنید.
Hi guys, as we don’t have much time here, so I’m going to cut to the chase. We’ve been having some major problems in the office lately
(سلام دوستان، چون وقت نداریم میرم سر اصل مطلب. این اواخر مشکلات عمدهای در شرکت داشتیم.)
18. to) find your feet) آدم که پایش را گم نمیکند! پس منظور چیست؟ وقتی در موقعیت تازهای قرار میگیرید که برایتان آشنا نیست، مثلا به کشور دیگری میروید، در جایگاه شغلی جدیدی مشغول به کار میشوید یا به دانشگاه میروید، با استفاده از این اصطلاح نشان میدهید که در حال شناختن راه و چاه هستید و سعی میکنید به شرایط جدید عادت کنید.
?Lee, how’s your son doing in college
.He’s doing okay but is still finding his feet with everything else. I guess it’ll take time for him to get used to it all
(اوضاع پسرت تو دانشگاه خوبه؟
خوبه، داره به شرایط جدید عادت میکنه. فکر کنم زمان میبرده تا به همه چیز عادت کنه.)
19. to) get over something) البته که ممکن است آدم از روی چیزی بپرد یا بگذرد اما این اصطلاح معمولا با معنی دیگر بهکار میرود. این عبارت به گذرکردن و پشتسر گذاستن موقعیتهای دشوار و ناخوشایند اشاره دارد. مثل زمانی که عزیزی را از دست میدهید، با اینکه سخت است با گذر زمان با اوضاع کنار میآیید. در این موقعیت میتوانید از این اصطلاح استفاده کنید.
?How’s Paula? Has she gotten over the death of her dog yet
.I think so. She’s already talking about getting a new one
(پائولا چطوره؟ با مرگ گربهاش کنار اومده؟
فکر کنم اومده. میخواد یه گربهی دیگه بگیره.)
20. to) keep your chin up) بگومگوی بدی با دوستتان کردهاید؟ آزمون بدی داشتهاید؟ شغلتان را از دست دادهاید؟ در چنین موقعیتی یک دوست خوب احتمالا با این عبارت به شما روحیه میدهد! با این اصطلاح به شما میگوید «قوی باش، این هم میگذره» و نشان میدهد که هوایتان را دارد.
!I haven’t find a job, it’s really depressing, there’s nothing out there
.Don’t worry, you’ll find something soon, keep your chin up buddy and don’t stress
(هنوز کار پیدا نکردم، خیلی افسردهکننده است، هیچ جا کار پیدا نمیشه.
نگران نباش. پیدا میشه، محکم باش رفیق. خودتو ناراحت نکن.)
اگر تصمیمتان برای یادگیری زبان انگلیسی جدی است و بهویژه میخواهید در کشورهای دیگر به این زبان صحبت کنید، باید زمان ویژهای را به یادگیری اصطلاحات انگلیسی اختصاص بدهید. تلاش کنید و بدانید تلاشتان نتیجه میدهد. [ یادداشت ثابت - دوشنبه 02/8/2 ] [ 9:25 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |