آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم | ||
بخش هفتم
sack اخراج کردن sanctuary پناه دادن، پناهگاه savage oppression رفتار خصمانه scandal رسوایی Scar جای زخم (سوختگی) schedule منظور کردن scholastic آموزشی scold سرزنش کردن scourge جراحت search warrant حکم تفتیش sect فرقه مذهبی seek asylum درخواست پناهندگی سیاسی seek international support درخواست کمکهای بین المللی seizure تصرف self esteem عزت نفس self respect عزت نفس serve the interest تامین کردن منافع setback توقیف sewage treatment plant تصفیه خانه فاضلاب shadow Government دولت سایه shantytown گدا محله، بیغوله shrapnel ترکش خمپاره shell گلوله توپ shore up محکم کردن short fall کسری sleight مهارت slight تحقیر sniper تک تیر انداز Social Justice عدالت اجتماعی soil treatment بهینه سازی خاک solidarity همبستگی solidarity confinement زندان تک سلولی solidarity movement جنبش همبستگی spread of violence گسترش خشونت Squad جوخه squandering تلفات state radio رادیو دولتی stealth دزدکی stock pile ذخیره streamline موثر کردن strive کوشش کردن sustain attack حمله بی وقفه sweep mine مین روبی tactical retreat عقب نشینی تاکتیکی take a back پا عقب گذاشتن به نفع کسی take major steps برداشتن گامهای موثر take over غلبه کردن Tank operator اپراتور تانک taper باریک شدن Tax Collection Bill لایحه جمع آوری مالیات tension تنش tenure دوره term دوره thorough به طور کامل Tigress دجله to be slated نامزد شدن to further افزایش دادن to raid a war to lunch جنگ برانگیختن Top Figures شخصیتهای اصلی track down فروپاشی treason خیانت troop carrier نفربر Truce صلح موقت Truce and Reconciliation Committee کمیته صلح و آشتی U.S legislation کنگره امریکا uncompromising سازش ناپذیر uncover کشف کردن under the pretext of به بهانه undeserved شایسته نبودن unequal distribution of wealth توزیع نابرابر ثروت unprecedented بی سابقه untreated water آب تصفیه نشده invulnerable آسیب ناپذیر unworthy بی ارزش upgrade بهبود، پیشرفت upheaval آشوب uproot ریشه کن کردن upset به هم زدن، اختلال urge ترغیب کردن verdict from competent court احکام صادره از طرف دادگاه صالحه Verify صحت چیزی را تایید کردن viable قابل اجرا volatile بی ثبات War is imminent. جنگ قریب الوقوع (متصور) است. war shattered جنگ زده war torn جنگ زده war-criminal court دادگاه جنایات جنگی water treatment plant تصفیه خانه آب weapon inspection بازرسی تسلیحاتی welfare رفاه wiping out پاک کردن withdraw عقب نشینی Wrap up session جلسه اختتامیه [ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/8/19 ] [ 2:10 صبح ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |