سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 

در این پست قصد داریم به گرامر جملات مجهول (passive voice) در انگلیسی بپردازیم. به طور کلی ما وقتی ازساختار جملات مجهول استفاده می کنیم که یا بخواهیم تمرکز را از روی فاعل به مفعول انتقال دهیم (به عبارتی دیگر ساختار مجهول مفعول را به مهم ترین قسمت جمله تبدیل می کند)، و یا اینکه واقعا ندانیم چه کسی کاری را انجام داده باشد (فاعل جمله نامشخص است).

مثال:

 

Ali gave a pen to Ehsan

علی یک خودکار به احسان داد.

A pen was given to Ehsan.

یک خودکار به احسان داده شد.

جمله اول معلوم است چون فاعل آن (Ali) مشخص است، ولی فاعل جمله دوم مشخص نیست و به همین دلیل جمله دوم مجهول است.

تاکید جمله اول روی فاعل (Ali) است، ولی در جمله دوم تاکید روی مفعول (A pen) می باشد.

 

Researchers at Harvard University discovered a new element

محققان دانشگاه هاروارد یک عنصر جدید کشف کردند

A new element was discovered by researchers at Harvard University

یک عنصر جدید بوسیله محققان دانشگاه هاروارد کشف شد

جمله اول یک جمله معلوم است و تاکید آن بر روی فاعل (Researchers) است، ولی جمله دوم یک جمله مجهول است و تاکید آن روی مفعول (A new element) است.

نحوه تبدیل جملات معلوم به مجهول

برای این کار ابتدا فاعل را از ابتدای جمله حذف می کنیم و مفعول را به جای آن می آوریم. سپس با در نظر گرفتن اینکه آیا مفعول جمله ما جمع است یا مفرد و همچنین زمان (tense) آن، یکی از فعل های to be را بکار می بریم و بعد از آن، از اسم مفعول فعل استفاده می کنیم (و در صورتی که جمله ما ادامه داشت ادامه آن را می نویسیم).

نکته: برای ساخت اسم مفعول اگر فعل ما یکی از افعال بی قاعده باشد باید شکل سوم آن (یعنی past participle) را بکار ببریم، ولی اگر فعل ما از افعال با قاعده بود فقط d یا ed را به انتهای آن اضافه می کنیم.

مطلب مربوط به افعال بی قاعده را اینجا ببینید.

Ali ate the apple

علی سیب را خورد (معلوم)

The apple was eaten

سیب خورده شد (مجهول)

*برای تبدیل جمله معلوم به مجهول ابتدا فاعل (Ali) را حذف کردیم و مفعول (the apple) را جایگزین آن کردیم، سپس یک فعل to be مناسب (was) را انتخاب کردیم. و در انتها اسم مفعول eat را در جمله بکار بردیم (اینجا چون فعل eat بی قاعده است از شکل سوم آن استفاده کردیم)

Frank bought this car in 1987

فرانک این ماشین را در سال 1987 خرید (معلوم)

This car was bought in 1987

این ماشین در سال 1987 خریده شد (مجهول)

*برای تبدیل جمله دوم به یک جمله مجهول ما تقریبا کار مشابهی را انجام دادیم؛ فاعل (Frank) را حذف کردیم و مفعول(this car) را جایگزین آن کردیم. بعد از آن یک فعل to be مناسب انتخاب کردیم، و در آخر هم شکل سوم فعل جمله را بکار بردیم.

اگر ما بخواهیم انجام دهنده کار (agent) را نیز در جملات مجهول بکار ببریم باید از حرف اضافه by استفاده کنیم:

Mike gave the book to Henry

مایک کتاب را به هنری داد

The book was given to Henry by Mike

کتاب بوسیله مایک به هنری داده شد

در جدول زیر جملات مجهول همه زمان ها برای فعل manufacture (تولید کردن) نشان داده است:

 

past participle

اسم مفعول

to be verb

افعال to be

 

subject

فاعل

tense

زمان

manufactured

is

are

The car

The cars

present

حال

manufactured

has been

have been

The car

The cars

present perfect

حال کامل

manufactured

was

were

The car

The cars

past

گذشته

manufactured

Had been

had been

The car

The cars

past perfect

گذشته کامل

manufactured

will be

will be

The car

The cars

future

آینده

manufactured

will have been

will have been

The car

The cars

future perfect

آینده کامل

manufactured

is being

are being

The car

The cars

present progressive

حال استمراری

manufactured

was being

were being

The car

The cars

past progressive

گذشته استمراری

 

چند نکته در این خصوص:

§ در زبان انگلیسی فقط افعال متعدی (transitive verbs، افعالی که مفعول می گیرند) در ساختار مجهول استفاده می شوند و از افعال لازم (Intransitive verbs، افعالی که مفعول نمی گیرند) در این ساختار استفاده نمی شود. برخی از افعالی که نمی توان آنها را در این ساختار بکار برد عبارتند از:

have, mean, contain, hold, become, fit, suit, resemble, agree و look like

مثال

The accident was occurred on that highway

تصادف در اون بزرگراه اتفاق افتاد

همانطور که مشاهده می کنید بکار بردن فعل کمکی was در ساختار جمله مجهول بالا اشتباه است چون از آن برای یک فعل لازم استفاده شده است.

§ برای تبدیل جملات مجهول به معلوم دقیقا عکس مرحله قبل عمل می کنیم؛ ابتدا کننده کار (فاعل) جمله را شناسایی می کنیم و به ابتدای جمله می آوریم (همانطور که قبلا گفته شد در ساختار جملات مجهول معمولا از byبرای اشاره به فاعل استفاده می شود). سپس با توجه به فاعل (جمع یا مفرد بودن، استفاده از آن در زمان حال، گذشته…) از یک فعل مناسب استفاده می کنیم. و در آخر هم از مفعول جمله را بکار می بریم. به مثال زیر توجه کنید:

The book was written by David

کتاب بوسیله دیوید نوشته شد

David wrote the book

دیوید کتاب را نوشت

 


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 103/1/9 ] [ 6:59 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

اسم مفعول در زبان انگلیسی برای افعال کاربرد دارد. اگر یک فعل جزء افعال با قاعده باشد ما d یا ed را به آن اضافه می کنیم. ولی اگر یک فعل جزء افعال بی قاعده باشد هیچ قاعده خاصی برای تبدیل آن به اسم مفعول وجود ندارد و ما باید این گونه افعال را ملکه ذهن خود کنیم.

 خیلی اوقات از عبارت ‘شکل سوم فعل’ نیز برای اشاره به اسم مفعول افعال بی قاعده استفاده می شود. به چند مثال توجه کنید:

I have lived here since 1999

من از سال 1999 اینجا زندگی کرده ام

She has lost her keys

او کلیدهایش را گم کرده است.

در مثال های بالا lived و lost اسامی مفعول هستند؛ lived اسم مفعول فعل با قا عده live می باشد و lost شکل سوم فعل بی قاعده lose می باشد.

کاربرد های رایج اسم مفعول در زبان انگلیسی

 

حال کامل (Present Perfect)

ساختار حال کامل:

subject + have/ has + *past participle

*اسم مفعول

حال کامل چندین کاربرد دارد. یکی از رایج ترین این کاربرد ها این است که بخواهیم بگوییم یک رویداد در گذشته شروع شده است و تا به حال هم ادامه دارد.

have lived here since 1999

من از سال 1999 (تا به حال) اینجا زندگی کرده ام

یکی دیگر از کاربرد های حال کامل این است که ما بخواهیم در مورد تاثیرات مربوط به زمان حال چیزی، که در گذشته اتفاق افتاده صحبت کنیم. (لازم به ذکر است که تاکید حال کامل روی زمان حال است)

Angela: What are you looking for, Maria?

Maria: I’m looking for my keys to get in

I can’t find them, I think I have lost my keys

آنجلا: داری دنبال چی می گردی ماریا؟

دارم دنبال کلید هام می گردم که برم داخل. نمی تونم پیداشون کنم، فکر کنم اونا رو گم کردم.

(آنجلا کلید هایش را در گذشته گم کرده است ولی تاثیر آن در زمان حال این است که او الان نمی تواند به داخل خانه اش برود)

و کاربرد آخر حال کامل که ما به آن می پردازیم این است که بخواهیم بگوییم یک عمل تا به حال چند بار اتفاق افتاده است یا یک شخص چند بار یک عمل را تا به حال انجام داده است.

have visited Russia three times

من سه بار به روسیه رفته ام

برای جزئیات بیشتر به زمان حال کامل مراجعه کنید

نکتهدر زبان روزمره از شکل اختصاری have که ve’ است استفاده می شود.

مثل I’ve, you’ve, we’ve و غیره

گذشته کامل (Past Perfect)

ساختار گذشته کامل

subject + had + past participle

گدشته کامل اکثر اوقات موقعی بکار می رود که بخواهیم بگوییم یک اتفاق در گذشته زودتر از اتفاقی دیگر روی داد.

مثال:

had learned English before I came here

من قبل از اینکه به اینجا بیام انگلیسی را یاد گرفته بودم

He did not have any money because he had lost his wallet

او هیچ پولی نداشت چون کیفش را گم کرده بود

و ساختار مجهول

The elephant was killed by the hunter

فیل بوسیله شکارچی کشته شد

English is spoken in the US

در آمریکا انگلیسی صحبت می شود.


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 103/1/9 ] [ 6:58 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

ضمایر یا کلمات اشاره (Demonstrative)، واژه هایی هستند که از آن ها برای اشاره به افراد یا چیزها استفاده می شود.

کاربرد

از this/that برای اشاره به اسامی مفرد و از these/those برای اشاره به اسامی جمع استفاده می شود. (در فارسی نحوه استفاده از کلمات اشاره مفرد و جمع متفاوت است.)

this tennis racket here?– that tennis racket over there 

(این راکت تنیس اینجا – آن راکت تنیس آنجا)

these tennis rackets here?– those tennis rackets over there 

(این راکتهای تنیس اینجا – آن راکتهای تنیس آنجا)

کلمات اشاره می توانند در مورد مکان یا زمان مورد استفاده قرار گیرند.

مکان

اگر از کلمات اشاره برای اشاره به چیزی در یک مکان استفاده شود، برای اشاره به چیزهای نزدیک از this (این) یا معادل جمع آن these (اینها) استفاده می شود. برای اشاره به چیزهای دور از that (آن) یا معادل جمع آن those (آنها) استفاده می شود.

 Why is this racket so much more expensive than those ones on the wall? 

(چرا این راکت اینقدر گران قیمت تر از آنهایی است که روی دیوارند؟)

زمان

اگر کلمات اشاره به زمان اشاره کنند از کلمات اشاره this و these برای زمان هایی استفاده می شود که هنوز نگذشته اند (مثلا this week – این هفته). در نقطه مقابل کلمات اشارهthat و those معمولا به زمان هایی در گذشته اشاره می کنند البته گاهی هم ممکن است این کلمات برای اشاره به آینده دور استفاده شوند. (that week – آن هفته)

I have an important match this weekend. 

(من این هفته یک مسابقه مهم دارم.)

That night I dreamt of being a famous tennis player. 

(آن شب من خواب دیدم یک تنیس باز معروف شده ام.)

استفاده از کلمات اشاره بدون اسامی

از کلمات اشاره معمولا در کنار اسامی استفاده می شود. در صورتی که اسمی در کنار کلمه اشاره نباشد معمولا آن را با one (برای مفرد) یا ones (برای جمع) جایگزین می کنند.

this/that racket → this/that one

these/those rackets → these/those ones


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 103/1/9 ] [ 6:56 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

 این مکالمات انگلیسی مربوط به بانک دارای ترجمه فارسی نیز می باشند.

 

A: How are you?

B: I’m well. Thank you for asking.

A: What can I do for you?

B: I need to open a bank account.

A: What kind of account?

B: I just need a checking account.

A: You can open a savings account, too.

B: All right. Open both.

A: You need to deposit at least $50 into both accounts.

B: I will be depositing $300 today.

A: I will set your accounts up right now.

ترجمه فارسی مکالمه (باز کردن حساب)

حالتون چطوره؟

خوبم. از اینکه حالم رو پرسیدین ممنون.

چه کاری می توانم برایتان انجام دهم؟

من می خواهم یک حساب بانک باز کنم.

چه نوع حسابی؟

فقط به یک حساب جاری نیاز دارم.

شما می توانید یک حساب پس انداز نیز باز کنید.

خیلی خوب. هر دو حساب را باز کنید.

شما باید حداقل 50 دلار به هر دو حساب واریز کنید.

امروز 300 دلار واریز خواهم کرد.

همین الان کارهای مربوط به افتتاح حساب هایتان را انجام می دهم.

A: How are things with you?

B: I’m fine. Thank you.

A: How may I help you?

B: I need to make a deposit.

A: Will you be depositing cash or a check?

B: I will be depositing cash.

A: How much would you like to deposit?

B: It’s going to be $300.

A: What account would you like to deposit that into?

B: Could you deposit that into my checking account, please?

A: Can I do anything else for you today?

B: That’ll be all. Thank you very much.

ترجمه فارسی مکالمه (واریز کردن)

 

احوالتون چطوره؟

خوبم. ممنون.

چطور می توانم کمکتون کنم؟

من می خواهم یک واریز انجام دهم.

آیا شما به صورت نقد واریز خواهید کرد یا چک؟

به صورت نقد واریز خواهم کرد.

چقدر می خواهید واریز کنید؟

مبلغ واریزی 300 دلار است.

آن را می خواهید به چه حسابی واریز کنید؟

می توانید لطفا آن را به حساب جاری ام واریز کنید؟

آیا کار دیگری هست که بتوانم برایتان انجام دهم؟

همه کارم همین بود. از شما خیلی متشکرم.

 


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 103/1/9 ] [ 6:55 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

از صفات تفضیلی (Comparative Adjectives) موقعی استفاده می کنیم که بخواهیم دو چیز یا شخص یا مکان را با هم مقایسه کنیم. برای این منظور دو راه وجود دارد که as…as و than هستند.

صفات تفضیلی با as…as

ساختار as…as به شکل زیر است:

as + adjective + as

در این ساختار بین as…as از یک صفت استفاده می شود.

کاربرد as…as این است که دو شخص، مکان یا شیء را با هم مقایسه کنیم و برابری آنها در یک صفت را با استفاده از as…as بیان کنیم. البته هنگامی که جمله ما منفی است این ساختار نابرابری را نشان می دهد.

به مثال های زیر توجه کنید:

Marry is as tall as Jennifer

ماری هم قد جنیفر است

ساختار as…as در جمله بالا برابری در صفت قد را بیان می کند.

English is not as difficult as Chinese

زبان انگلیسی به اندازه زبان چینی سخت نیست.

در این جمله ساختار as…as یک نابرابری را بیان می کند (نابرابری در دشواری).

صفات تفضیلی با than

 

صفات تک هجایی

اگر صفتی فقط یک هجا (یک بخش) داشته باشد ‘erرا به انتهای آن اضافه می کنیم

ساختار صفات تفضیلی تک هجایی با than به شکل زیر است:

adjective + er + than

در این ساختار ابتدا صفت تک هجایی را استفاده می کنیم، سپس پسوند er را به انتهای آن اضافه می کنیم و در انتها از کلمه than (به معنای از) استفاده می کنیم.

نکته: از than موقعی استفاده می کنیم که بخواهیم هر دو شخص، مکان یا شیء مورد مقایسه را در جمله نام ببریم. اگر فقط از یک شخص، مکان یا شیء بخواهیم در جمله نام ببریم دیگر نباید than را بکار ببریم.

مثال:

English is easier

زبان انگلیسی آسان تر است

Ali is taller

علی بلند قد تر است

همانطور که مشاهده می کنید در جملات بالا صفات easy و tall هر دو تک هجایی هستند، به همین دلیل می توانیم er را به انتهای آنها اضافه کنیم. علاوه بر این در این دو جمله فقط یکی از دو طرف مقایسه را نام بردیم. بنابراین دیگر از than استفاده نکردیم.

English is easier than Chinese

زبان انگلیسی از چینی آسان تر است

Ali is taller than Mahan

علی از ماهان بلند (قد) تر است

 

در دو جمله بالا هر دو طرف مقایسه را بکار بردیم، به همین دلیل از than بعد از صفت تفضیلی استفاده کردیم.

صفات چند هجایی

ساختار صفات تفضیلی چند هجایی با than به شکل زیر است:

more + adjective + than

اگر صفتی بیش از یک هجا داشته باشد دیگر ‘er’ را به انتهای آن صفت اضافه نمی کنیم، بلکه کلمه ‘more‘ را قبل از آن صفت می آوریم.

This book is more important

این کتاب مهم تر است

اینجا نیز اگر هر دو اسم مورد مقایسه را در جمله ذکر کنیم باید کلمه than را بعد از صفت بکار ببریم.

Cars are more expensive than bicycles

ماشین از دوچرخه گران تر است

لیست صفت های رایج تک هجایی در زبان انگلیسی:

§ close => closer

§ large => larger

§ fat => fatter

§ fast => faster

§ quick => quicker

§ short => shorter

§ thin => thinner

§ cheap => cheaper

§ late => later

§ nice => nicer

 

لیست صفت های رایج چند هجایی در زبان انگلیسی:

 

§ beautiful => more beautiful

§ colorful => more colorful

§ powerful => more powerful

§ delicious => more delicious

§ important => more important

 

صفات عالی

از صفات عالی (Superlative Adjectives) موقعی استفاده می کنیم که بخواهیم بگوییم یک شخص، مکان یا شی ای بالاتر، بهتر، قوی تر… از اعضای یک گروه است.

صفات عالی تک هجایی

اگر صفتی فقط یک هجا داشته باشد ‘estرا به انتهای آن اضافه می کنیم و حرف تعریف the را نیز قبل از صفت بکار می بریم. ساختار صفات عالی یک هجایی به شکل زیر است:

subject (فاعل) + verb (فعل) + the + superlative adjective

Ali is the tallest student in the class

علی بلند (قد) ترین دانش آموز در کلاس است

English is the easiest language in the world

انگلیسی آسان ترین زبان دنیاست

صفات عالی چند هجایی

اگر صفتی بیش از یک هجا داشته باشد ‘the mostرا قبل از آن بکار می بریم و دیگر از est استفاده نمی کنیم. ساختار صفات عالی چند هجایی به شکل زیر است:

subject (فاعل) + verb (فعل) + the most + adjective

He is the most powerful person in the country

او قدرتمندترین فرد در کشور است

This is the most delicious food I have ever eaten

این خوشمزه ترن غذایی است که تا به حال خورده ام.

 

لیست صفت های تفضیلی و عالی بی قاعده

Irregular Comparatives and Superlatives

صفت عالی

صفت تفضیلی

صفت

best

better

good

the worst

worse

bad

the least

less

little

the most

more

much/many

the farthest/furthest

farther/further

far

استثنائات

صفت های دو هجایی که حرف آخر آنها ‘y’ می باشد از این قاعده پیروی نمی کنند و همانند صفات تک هجایی بکار می روند. رایج ترین این صفات عبارتند از:

 

happy => happier => (the) happiest

heavy => heavier => (the) heaviest

funny => funnier => (the) funniest

pretty => prettier => (the) prettiest


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 103/1/9 ] [ 6:54 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

 

اضطراب روزهای آخر شاید داوطلبان را برای درس خواندن بیشتر ترغیب کند اما این مساله ممکن است به ضرر داوطلب باشد و اضطراب و نگرانی آزمون را بیشتر کند بنابراین روزهای آخر را بیشتر دنبال آرامش باشید البته کنکور هم مانند هر آزمونی ترس و اضطراب خودش را دارد اما برای غلبه و تسلط به این حس که می تواند آسیب پذیر هم باشد راههایی وجود دارد. به اعتقاد روانشناسان عوامل ایجاد اضطراب در کنکور از 3 فاکتور ویژگی های:

- شخصیتی

- خانواده ها

- شرایط فرهنگی

ناشی می شوند و ناامیدی ، بی انگیزگی ، داشتن انتظارات زیاد از خود و نگران آینده بودن ازجمله عوامل و ویژگی های شخصیتی در ایجاد اضطراب در کنکور است.

داوطلبان باید در روزهای باقیمانده تا کنکور مطالب خوانده شده قبلی را مرور کنند. مرور این مطالب به داوطلب کمک می کند تا نکات مبهم را بشناسد و تقویت کند. یکی از عوامل مهم عدم موفقیت در کنکور عامل اضطراب و استرس است که معمولا با فشار خانواده ها برای قبولی در کنکور افزایش هم می یابد بنابراین داوطلب با تسلط بر این اضطراب در واقع می تواند به نحو مطلوبی امکان موفقیت در کنکور را افزایش دهد. وی به خانواده ها نسبت به کاهش استرس در داوطلبان و کمک به آرامش روحی آنها توصیه می کند که فرزندانشان را برای قبولی حتمی یا قبولی در رشته ای خاص تحت فشار قرار ندهند.

شانسی جواب ندهید

تسلط به مطالب و مفاهیم کتاب های درسی ، آرامش قبل از آزمون و تسلط به اعصاب هنگام تست زنی و...همه از عوامل موفقیت در کنکور هستند اما نحوه امتحان دادن و توجه به شیوه های آن نیز مساله مهمی است.

داوطلب باید اولین پاسخی را که به ذهنش درست به نظر می رسد انتخاب کرده و از وسوسه تغییر گزینه ها اجتناب کند، زیرا این کار هم موجب اتلاف وقت و هم افزایش پاسخهای غلط می شود. همچنین در مورد سوالاتی که جواب صحیح آن را نمی داند باید سعی کند گزینه هایی که کاملا غلط به نظر می آید را کنار گذاشته و به ترتیب گزینه ای که باقی می ماند را انتخاب کند. وی به کنکوری ها توصیه می کند: روی سوالاتی که به ذهنتان ناآشنا می آید وقت زیادی نگذارید و سریعا به دنبال پاسخ سوالهای بعدی بروید. دقت کنید حتی نفرات اول کنکور هم به صد درصد سوالات پاسخ درست نمی دهند.

ساعت به همراه خود داشته باشید و سعی کنید وقت خود را تنظیم کرده و آن را تلف نکنید و در زمان تعیین شده برای هر درس به سوالات پاسخ دهید. در اول جلسه در صورت داشتن تنش و اضطراب چند نفس عمیق بکشید و هر نفس را به مدت 10 ثانیه نگه دارید و عضلات خود را شل کنید تا به حالت تعادل برگردید و با آرامش سراغ سوالات بعدی بروید. به توصیه وی ابتدا درسی را که بهتر مسلط هستید جواب دهید حتی اگر آخرین درس دفترچه آزمون باشد و ابتدا در هر درس تمامی سوالات ساده را پاسخ دهید. خاکپور تاکید می کند: از پاسخ شانسی بپرهیزید زیرا ممکن است پاسخ های غلط را افزایش دهد و توصیه مهم این که : هنگام جواب دادن خود را موفق تصور کنید و فرض کنید که به رتبه و رشته مورد علاقه تان رسیده اید.

کنکوری ها چی بخورند؟ مدیر گروه تغذیه و بیوشیمی دانشگاه علوم پزشکی تهران ، مصرف غذاهای محرک را به دلیل این که باعث بی خوابی و بدخوابی می شود، به کنکوری ها توصیه نمی کند.

داشتن رژیم غذایی متعادل و میان وعده های صبح و بعدازظهر می تواند به فرد کمک کند تا از حداکثر ظرفیت مغزی خود استفاده کند. آنچه که در یکی دو روز باقیمانده به کنکور بایستی مدنظر قرار داد این است که خسته کردن و فشار آوردن برای درس خواندن در این مدت فایده چندانی ندارد و بهتر است فقط به مرور و جمع بندی دروس پرداخته شود.

خوردن مواد غذایی کافئین دار مثل قهوه ، چای غلیظ، نسکافه و کاکائو می تواند محرک زا بوده و باعث بی خوابی و بدخوابی در فرد شود؛ همچنین مصرف ویتامین C با دوز بالا جایز نیست بنابراین بهتر است داوطلبان از خوردن بیش از اندازه آن اجتناب کنند.

مصرف لبنیات فراوان خصوصا ماست و دوغ همراه با شام و همچنین مصرف یک لیوان شیر ولرم کمی شیرین می تواند به آرامش و خواب آرام فرد شب قبل از کنکور کمک کند. مصرف ویتامین های گروه B ب کمپلکس ، B1 و B6 همراه با وعده شام می تواند در آرامش فرد موثر باشد.

چنانچه فرد استرس زیادی داشته باشد می تواند از جوشانده های گیاهی گل گاوزبان ، لیمو عمانی و سنبل الطیب برای کم کردن استرس استفاده کند ولی توصیه می شود در این گونه موارد به پزشک و روانپزشک مراجعه کرده و مشاوره شوند. خوردن نان ، پنیر و گردو، تخم مرغ به صورت نیمرو یا املت همراه یک لیوان شیر و مصرف ویتامین ب کمپلکس می تواند استرس را به حداقل رسانده و شانس موفقیت در آزمون را افزایش دهد. داشتن تنقلات شیرین مثل انجیر خشک ، خرما ، برگه هلو ، زردآلو و در کل میوه های خشک در جلسه امتحان بسیار موثر است

 


[ یادداشت ثابت - سه شنبه 103/1/1 ] [ 7:11 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

Three things in life that are never certain

سه چیز در زندگی پایدار نیستند   

Dreams

رویاها

Success

موفقیت ها

Fortune

شانس

Three things in life that, once gone, never come back

سه چیز در زندگی که وقتی از کف رفتند باز نمی گردند

Time

زمان

Words

گفتار

Opportunity

موقعیت

Three things that destroy us

سه چیز ما را نابود می کنند

Arrogance

تکبر

Greed

زیاده طلبی

Anger

عصبانیت

Three things that make humans 

سه چیز انسانها را می سازند

Hard Work

کار سخت

Sincerity

صمیمیت

Commitment

تعهد

Three things in life that are most valuable

سه چیز بسیار ارزشمند در زندگی  

Love

عشق

Self-Confidence

اعتماد به نفس

Friends

دوستان

Three things in life that may never be lost

سه چیز در زندگی که هرگز نباید آنها را از دست داد

Peace

آرامش

Hope

امید

Honesty

صداقت

Happiness in our lives has three primary principles

خوشبختی زندگی ما بر سه اصل است

Experience of Yesterday

تجربه از دیروز

Use of Today

استفاده از امروز

Hope for Tomorrow

امید به فردا

Ruin our lives is the three principles

تباهی زندگی ما نیز بر سه اصل است

Regret of Yesterday

حسرت دیروز

Waste of Today

اتلاف امروز

Fear of Tomorrow 

ترس از فردا

Be the cause of happiness for someone, not her/his grief

همیشه دلیل شادی کسی باش ، نه شریک شادی او

وهمیشه شریک غم کسی باش ، نه دلیل غم او

 



[ یادداشت ثابت - سه شنبه 103/1/1 ] [ 6:55 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

Spelling rules

باید در نظر داشت که نوشتن دیکته کلمات انگلیسی اصول خاصی ندارد ولی برای کمک به این امر قواعد چندی است که کمک موثری به نوشتن املائ انگلیسی می نماید . این قواعد را به ترتیب اهمیت ذکر می کنیم :

1 – کلمات یک بخشی که به یک حرف بیصدا مختوم هستند اگر قبل از حرف بیصدای آخر تنها یک حرف با صدا باشد موقع افزودن پسوندهایی که با حرف صدادار شروع می شوند , حرف بیصدای آخر اضافه می شود :

Rob , robber , robbing ; cut , cutting , stop , stopped ;

 ولی

 meet , meeting ; eat , eating

2 – کلمات مختوم به  y در موقع گرفتن هر پسوند بغیر از ing تغییر کرده و  y  بصورت i  در می آید . این مورد فقط در کلماتی است که قبل از y   حرف بیصدا باشد :

Happy , happiness ; beauty , beautiful

ولی  carry , carrying : boy , boyish ; buy , buyer                                                        

تبصره 1 – کلمات زیر بر قانون 2 مستثنی هستند :

Shy , shyer , shyly ; gay , gaily , gaiety ; say , said ; pay , paid ; lay , laid ; day , daily

تبصره 2 – در اسامی خاص تغییر پیدا نمی کند :

Henry , henrys

3 – اگر  ing  به کلمات مختوم به  ie  اضافه شود  ie  به حرف  y  تغییر کرده و   ing  افزوده می شود .

Tie , tying ;  die , dying ; lie , lying .

4 – در کلمات مختوم به  l  اگر قبل از آن حرف باصدا باشد در موقع افزودن پسوندی با حرف صدادار , حرف  l  مضاعف میگردد . این مورد در کلمات انگلیسی بریتانیایی رعایت می شود .

Cancel , cancelling ; travel , travelling

5 – در غالب کلماتی که  i  و e  کنار هم باشند بصورت  ie  نوشته می شوند ولی بعد از حروف   s  و   c  و یا قبل از  gh  بصورت  ei  قرار می گیرند .

Believe , grief , chief

 ولی

Receive , seize , height

تبصره : کلمات زیر از قانون 5 مستثنی هستند .

Science , society , foreign , leisure , their , either , neither

6 – کلماتی که به حرف e  صامت ختم شده اند اگر پسوند صدادار به آنها اضافه نمایند حرف e  از آخر آنها حذف می شود .

Excuse , excusable ; smoke , smoky ; use , usage ; fame , famous ;

ولی

 care , careful ; use , useful ; move , movement

تبصره 1 : در کلمات زیر e  آخر کلمه حذف می گردد .

True , truly ; due , duly ; whole , wholly ; argue , argument ; wise , wisdom

تبصره 2 : در قانون 6 اگر کلمه ای به ce  یا ge  ختم شود موقع افزودن پسوند برای اینکه تغییری در تلفظ کلمه پیش نیاید نباید e  تغییر پیدا نمی کند :

 Service , serviceable ; change , chandeable

 7 – به آخر کلمات مختوم به  oe  و ee  و ye  اگر پسوند ing  اضافه شود . تغییری در e  آخر کلمه صورت نمیگیرد :

Shoe , shoeing ; see , seeing ; dye , dyeing

8 – کلماتی که یک سیلابی باشند و به تلفظ ( ک ) ختم شوند اگر قبل از ( ک ) یک حرف باصدا باشد به ck  ختم می شوند ولی اگر دو حرف بهصدا باشد تنها به k  ختم می گردند :

Sick , back .

Book , took , week .

9 – اگر در کلمات یک سیلابی قبل از l  انتهایی تنها یک حرف با صدا باشد آن کلمه به ll  ختم می شود . ولی اگر دو حرف باصدا باشد فقط به یک l  ختم می شود .

 All , ball , well , fall .

ولی

Coal , meal , tail .

تبصره – در کلمات چند سیلابی معمولا  l  انتهایی یکی است .

Until , travel , camel .

چند استثنا :

 Unphill , downhill , football , waterfall .

10 – در صورتیکه کلمات will , fill , full , all  پیشوند یا پسوند واقع شوند یک l  خود را از دست میدهند .

Useful , wilful , fulfil , always , almost , beautiful .

11 – در پایان کلمات چند سیلابی معمولا ck  وجود ندارد و کلمه به c  ختم می شود .

Music , picnic , plastic .

12 – کلمات یک سیلابی که به s  ختم شده اند اگر قبل از s  یک حرف صدادار باشد آن کلمه به ss  ختم می شود :

Miss , less , grass , pass .

چند استثنا :

This , is , us , gas , has , yes , as , thus , his , bus , was , etc .

13 – در کلمات یک سیبلابی اگر قبل از f  انتهایی یک حرف صدا دار باشد  f  انتهایی مضاعف است ( بغیر از if , of  ) و اگر قبل از  f  دو حرف صدا دار باشد  f   انتهایی یکی خواهد بود :

Off , cliff , staff , stuff .

ولی :

Chief , loaf , roof .

14 – کلماتیکه در زبان انگلیسی بریتانیایی به re  ختم شده اند غالبا در انگلیسی امریکایی به er  ختم می شوند :

انگلیسی       centre , theatre , metre                        

امریکایی  center , theater , meter                              

15 – حرف  c  در آخر کلمات ( ک ) تلفظ می شود و اگر بخواهند به این نوع کلمات پسوند هایی نظیر  ing , y , er , ed  اضافه نمایند برای حفظ صدای ( ک ) باید حرف k  بعد از c  به آنها اضافه گردد :

Picnic , picnicked ; picnicking .

 16 – کلماتی که تلفظ آنها به ( آیز ) ختم شده اند در زبان انگلیسی بریتانیایی معمولا به ise و در امریکایی معمولا ize  نوشته می شوند :

انگلیسی بریتانیایی :  apologise , capitalise , realise , economise                      

انگلیسی امریکایی :  apologize , capitalize , realize , economize                        

 


[ یادداشت ثابت - سه شنبه 103/1/1 ] [ 6:54 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

روح اله اقا صالح

بسیاری از داوطلبان در جلسه آزمون اگر با چند سؤال دشوار مواجه شوند ناگهان دستپاچه می شوند و نظم ذهنی خود را از دست می دهند و احساس می کنند همه کنکور را از دست داده اند.

بسیاری از داوطلبان در جلسه آزمون اگر با چند سؤال دشوار مواجه شوند ناگهان دستپاچه می شوند و نظم ذهنی خود را از دست می دهند و احساس می کنند همه کنکور را از دست داده اند. این گونه داوطلبان فکر می کنند دیگران به همه سؤال ها پاسخ می دهند و فقط آن ها هستند که نمی توانند به سؤال ها جواب دهند متأسفانه اگر سؤال های آزمونی دشوار باشد دانش آموزان قوی تر بیشتر آسیب می خورند چرا که می خواهند به تمام یا اکثر سؤال ها پاسخ صحیح دهند. اما بد نیست بدانید برخی کسانی که در بهترین و دشوارترین رشته‌های دانشگاهی قبول شده اند در بعضی درس ها نمره کمتر از 40% به دست آورده‌اند.

اگر دانش آموز خوبی هستید و چند درس را خوب خوانده اید؛ مبادا فکر کنید که در کنکور باید به همه سؤالات پاسخ داد. اگر دیدید که نمی توانید به چند سؤال متوالی پاسخ دهید، خود را نبازید. مطمئن باشید که دیگران هم وضع شما را دارند. اعتماد به نفس داشته باشید حتی بد نیست در اینجا کمی هم از خودراضی باشید و بگویید وقتی که این سؤال ها برای من دشوار است وای به حال دیگران! داشتن روحیه، در هر مسابقه ای سرنوشت ساز است. از جمله در این مسابقه علمی که کنکور نام دارد. به هر حال توصیه می کنیم در جلسه کنکور به روش زیر تست بزنید. باید بر اعصاب خود تسلط داشته باشید و درست مانند یک شطرنج باز ماهر یا یک فرمانده نظامی در سخت ترین شرایط تصمیم بگیرید که چه کار کنید و بهترین کار در هر لحظه کدام است. در هر لحظه باید تشخیص دهید، کدام تست را باید رها کرد، به کدام تست جواب داد و چگونه زمان را تنظیم نمود. روشی را که در زیر می گوییم بارها و بارها در منزل و در کنکورهای آزمایشی تمرین کنید تا بتوانید در جلسه کنکور هم آن را اجرا نمایید.

سؤال ها را به ترتیبی که در دفترچه می بینید پاسخ دهید.

اگر در یک درس تسلط بیشتری دارید، ترتیب جواب دادن به سؤال ها را تغییر ندهید. نظم و ترتیب سؤالات در دفترچه آزمون کاری سنجیده و فکر شده است و درس ها را به طور تصادقی پشت سر هم مطرح نمی‌کنند حتماً صلاح دانش آموزان و داوطلبان در نظر گرفته می‌شود. پس بهتر است شما هم به همان ترتیبی که سؤال ها در دفترچه مطرح شده است به آنها پاسخ دهید. در سال های گذشته در کنکور سراسری، ابتدا سؤال های عمومی مطرح شده است تا داوطلبان آرامش و اعتماد خود را باز یابند سپس سؤالات اختصاصی مطرح می شود. در میان دروس اختصاصی نیز اولین درس ریاضی است تا شما در زمانی که ذهنتان آمادگی بیشتری دارد به سؤال ها پاسخ دهید. پس از آن در رشته تجربی سؤالات زیست شناسی مطرح می شود که ضریب و اهمیت بیشتری دارد و نوع درس نیز کاملاً با ریاضی متفاوت است و موجب نوعی استراحت فکری برای شما می شود. پس از آن نوع درس تغییر می کند و شما به سؤالات فیزیک پاسخ می دهید و در پایان شیمی.

در رشته های ریاضی و انسانی هم ترتیب چاپ سؤالات در دفترچه متناسب با آمادگی ذهنی داوطلبان است. بنابراین ترتیب دروس مختلف بر مبنای کارشناسی دقیق صورت گرفته است و شما نباید به علت عدم تسلط در یک درس و تسلط بیشتر در درس دیگر ترتیب پاسخ گویی به سؤالات را تغییر دهید. اما اگر نگران هستید که مثلاً با پاسخ دادن به سؤالات ریاضی، زمان کافی برای پاسخ گویی به سؤالات زیست شناسی و ... را نداشته باشید به نکات بعدی توجه فرمایید.

تمام سؤالات دفترچه را حداقل یک بار مطالعه نمایید.

کسانی که یک درس را به طور کامل کنار می گذارند خواه به این دلیل که آن درس ضریب کمتری دارد یا اینکه آن درس را بلد نیستند، کاملاً اشتباه می کنند. البته به جز موارد استثنایی آن هم با نظر مشاور و کارشناس. کنار گذاشتن مطالعه یک درس اشتباه است. می توانید بخش های دشوار یک درس را کنار بگذارید اما حذف کامل یک درس خطاست. مثلاً داوطلبان گروه ریاضی گاهی اوقات به سؤالات درس شیمی پاسخ نمی دهند و برخی داوطلبان رشته های تجربی و انسانی درس ریاضی را حذف می کنند.

شیوه مطالعه و پاسخ دادن به تست ها:

الف. سؤالات را به همان ترتیبی که در دفترچه تنظیم شده است پاسخ دهید.

ب. هنگام پاسخ دادن به تست ها، به هیچ وجه وقت خود را صرف سؤالات وقت گیر یا دشوار نکنید و در ابتدا فقط به سؤال هایی که می توانید در وقت مقرر پاسخ دهید، بپردازید.

ج. برخی سؤال ها را بلد هستید ولی تشخیص می دهید وقت گیر باشند و پاسخ دادن به آنها زمان زیادی ( بیش از وقت مقرر) نیاز دارند. این گونه سؤال ها را با علامت ضربدر مشخص کنید و با قاطعیت و خونسردی از آن سؤال عبور کنید. به این نکته توجه داشته باشید که در کنکور سؤالات ساده و دشوار به یک اندازه نمره خواهد داشت پس بهتر است در زمان ثابت به چند سؤال ساده پاسخ دهید تا یک سؤال دشوار

و. ممکن است سؤالاتی را اصلاً بلد نباشید یا برایتان دشوار باشند. این گونه سؤال ها را با علامت (-) مشخص کنید و فوراً از آن رد شوید.

ه. هیچ سؤالی را نخوانده رد نکنید. زیرا ممکن است پس از چند سؤال دشوار چند سؤال ساده پیدا کنید. هر چقدر هم که تعداد سؤال های وقت گیر یا دشوار زیاد باشد نگران نشوید و سؤال های بعدی را با آرامش و به ترتیب بخوانید تا سؤال های ساده تر را بیابید.

و. پس از پایان سؤالات یک درس می توانید به ساعت خود نگاه کنید متوجه خواهید شد که هنوز مدتی از زمان آن درس باقی مانده است.

ز. پس از اینکه یک بار سؤالات هر درس را مطالعه کردید و به سؤال های ساده تر پاسخ دادید، فوراً سؤالات درس بعدی را آغاز نمایید.

ح. در تمام دروس به سرعت از سؤال های وقت گیر یا دشوار با زدن علامت × و - رد شوید و فقط به سؤال هایی که می توانید در وقت مقرر پاسخ دهید بپردازید.

ط. پس از آن که یک بار تست های تمام دروس را مطالعه کردید به ساعت خود نگاه کنید و ببینید چقدر از کل زمان کنکور باقی مانده است. تا همین جا موفقیت بزرگی نصیب شما شده است زیرا تمام سؤال هایی را که به خوبی بلد بوده اید پاسخ داده اید و پس از جلسه کنکور افسوس نخواهید خورد که وقت کم آورده اید و برخی از سؤال های خیلی ساده را از دست داده اید.

ی. اکنون وقت باقیمانده را به سؤال های وقت گیر اختصاص دهید چند سؤال را که می توانید پاسخ دهید، ولی وقت بیشتری می خواهند انتخاب کنید. شاید جواب بعضی از تست ها را که در نخستین بار فراموش کرده بودید اکنون به خاطر بیاورید به هر حال باید وقت مانده را به خوبی بین تست های وقت گیر تقسیم کنید.

ک. تمام صفحات دفترچه سؤالات را به خوبی بررسی کنید و مراقب باشید که بعضی صفحات یا بعضی سؤال ها را فراموش نکرده باشید.

ل. هر پنج یا ده سؤال یک بار شماره تست ها را در دفترچه سؤالات با شماره پاسخ نامه مطابقت دهید. اگر این کار را نکنید ممکن است در پایان متوجه شوید شماره سؤال دفترچه با شماره پاسخ نامه مطابقت ندارد در این صورت دست پاچه می شوید و یافتن محل تستی که جابجا زده اید در میان انبوه تست ها دشوار می شود.

م. یک کار خطرناک! تعدادی از داوطلبان به سؤالات، در دفترچه سؤالات پاسخ می دهند و در پایان جواب ها را به پاسخ نامه منتقل می کنند این روش خطرناک است و ممکن است وقت تمام شود و شما فرصت نکنید جواب ها را به پاسخنامه انتقال دهید.

* توصیه به داوطلبان ضعیف تر:

هیچ درسی را کنار نگذارید و در هر درس به دنبال سؤال هایی بگردید که جواب آنها را می دانید. اگر در یک درس فقط سه یا چهار سؤال را پیدا کردید که می توانستید جواب دهید، امیدوار باشید. با همین شرایط هم می توانید نتیجه ای در حد خودتان بگیرید.

* هشدار به داوطلبان متوسط، قوی و خیلی زرنگ:

اگر سؤالات از حد معمول دشوارتر باشد معمولاً داوطلبان قوی بیشتر لطمه می خورند. بنابراین به این فکر نباشید که به تمام سؤالات پاسخ دهید. ممکن است. سؤال اول یک درس خیلی دشوار، وقت گیر یا کاملاً ابتکاری باشد و اگر شما قصد جواب دادن به تمام سؤالات را داشته باشید مضطرب و آشفته خواهید شد. پس از همین حالا خود را آماده کنید که ممکن است به چند سؤال متوالی پاسخ ندهید و بدون نگرانی از آنها عبور کنید.

منبع: قلم چی

 


[ یادداشت ثابت - سه شنبه 103/1/1 ] [ 6:53 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]

 

تا‌به‌حال شده، چیزی را به سختی یاد بگیرید و وقتی واقعا به آن نیاز دارید نتوانید آن را به‌خاطر بیاورید؟ موثرترین روش‌‌هایی که تا به حال برای یادگیری مهارت‌های مختلف تجربه کرده‌اید، چیست؟ پایگاه اینترنتی  Quora، که یک شبکه‌ی به اشتراک‌گذاری مطالب علمی است،‌ در این‌باره مطالب ارزشمندی را منتشر کرده‌است.

 

 

باربارا اوکلی، مُدرس پایگاه اینترنتی Learning How to Learn، که یکی از بزرگ‌ترین منابع آنلاین جهان است، درخصوص یادگیری بهتر در Quora می‌گوید: من تقریبا متقاعد شده‌ام که «قطعه‌بندی» مادر تمام روش‌های یادگیری محسوب می‌شود. قطعه‌بندی همان روشی است که در نتیجه‌ی آن، شما چیزی را به حدی خوب یاد می‌گیرید (مانند یک ترانه، فرمول ریاضی، یا ترکیبات صرفی یک فعل یا یک رقص معمولی) که فورا آن را به یاد آورده و آن را انجام داده یا به‌کار می‌گیرید. ایجاد الگوهای عصبی در ذهن و یا به عبارت علمی‌تر، قطعه‌بندی عصبی، سنگ‌بنای توسعه‌ی تمام مهارت‌های اکتسابی است. با استفاده از تشبیه زیر (فراموش نکنید که تشبیه نیز خود یکی از تکنیک‌های قدرتمند یادگیری است)‌ به راحتی می‌توانیم نحوه‌ی عملکرد این روش را درک کنیم.

 

 

به تصویر بالا دقت کنید. همانگونه که در این تصویر نشان داده شده است، هرگاه تلاش می‌کنید یک مفهوم جدید یا دشوار را درک کنید،‌ ذهن شما آن را مانند یک جورچین در نظر می‌گیرد. همانطور که در سمت چپ تصویر مشاهده می‌کنید، وقتی تلاش می‌کنید چیزی را بفهمید، تقریبا چهار درگاه از حافظه‌ی فعال شما در قشر پیش‌پیشانی مغز فعال می‌شوند تا معما را کشف کنند. اما وقتی که به معما پی بردید اجزای متکثر این مفهوم (به قسمت راست تصویر توجه کنید) در قالب یک مفهوم واحد ادغام شده و به راحتی به یک الگوی عصبی یکپارچه تبدیل می‌شوند. این الگوی نهایی شبیه به یک روبان است که به راحتی از طریق یکی از درگاه‌های حافظه‌ی فعال شما وارد ذهن می‌شود. دقت کنید که پس از انجام این فرآیند سه درگاه باقی‌مانده در حافظه‌ی فعال‌تان آزاد هستند.

 

اگر در زمان یادگیری و مطالعه، داده‌های خام را به خوبی در ذهن خود قطعه‌بندی کنید، در زمان حل مسئله و یا سر جلسه‌ی امتحان به راحتی می‌توانید قطعه‌‌ی عصبی مربوط به فرآیند و یا مفاهیم مورد نیاز خود را از ذهن بازخوانی کنید. اگر موفق شوید این قطعه را در ذهن خود جایگذاری کنید در ادامه قادر خواهید بود سایر قطعات عصبی که به خوی یاد گرفته‌اید را نیز به همین ترتیب در ذهن خود مرتب کنید.‌ بنابراین حتی اگر برای نخستین بار نیز با مسئله‌ی پیچیده‌ای مواجه شوید، ذهن شما می‌تواند از طریق کنار هم قرار دادن قطعات عصبی آن مسئله را حل کند.

 

در مقابل اگر در مرحله‌ی یادگیری و مطالعه دقت و تلاش لازم را برای قطعه‌بندی اطلاعات به کار نبندید،‌ در زمان امتحان قشر پیش‌پیشانی محدود شما شبیه به سمت چپ شکل فوق خواهد بود. در این شرایط قشر پیش‌پیشانی شما به‌جای حل مسئله هنوز در تلاش است داده‌های اولیه را درک کند و به همین سبب دچار سردرگمی می‌شود. برخی اوقات افراد تصور می‌کنند که دچار اضطراب ناشی از امتحان هستند و همین امر نیز عامل ناکامی آنها در حل مسائل است، در حالی که اغلب آنها اشتباه می‌کنند. علت اضطراب و وحشت این افراد از امتحان بسیار ساده است. آنها ناگهان درمی‌یابند، آنگونه که فکر می‌کردند داده‌های خام کافی را در اختیار ندارند. در واقع آنها قطعات عصبی مورد نیاز خود را قبلا آماده نکرده‌اند.

 

زمانی که جوان بودم از روش انستیتوی زبان وزارت دفاع برای یادگیری زبان استفاده می‌کردم و در این کار بسیار موفق بودم. مبنای روش آموزشی این موسسه توسعه‌ی دقیق قطعات عصبی در حافظه بود که به صورت تدریجی و گام به گام انجام می‌گرفت. در روش این موسسه کلمات به تدریج به جملات تبدیل می‌شدند و جملات در نهایت یک گفتگو را می‌ساختند. این روش به من کمک کرد زبان روسی را به صورت کامل بیاموزم. در 26 سالگی و پس از خروج از ارتش، در قالب یک دوره‌ی جبرانی شروع به یادگیری جبر و ریاضیات کردم که در نهایت به اخذ مدرک مهندسی از دانشگاه منجر شد. در طول دوره‌ی یادگیری ریاضیات نیز از همان روش قطعه‌بندی بهره بردم که به من کمک کرده بود در یادگیری زبان خارجی موفق باشم.

 

به عنوان مثال هیچ‌گاه به انجام تکالیف دروس ریاضی و تحویل آنها اکتفا نکردم. به جای آن اگر مسئله‌ی سخت و مهمی به عنوان تکلیف به من داده می‌شد، ‌تلاش می‌کردم که در فواصل چند روزه، آن را بارها و بارها انجام داده و مرور کنم و در تمام مدت، به جز مواردی که واقعا مجبور ‌شدم، به پاسخ‌های آماده‌ی کتب حل تمرین مراجعه نکردم. با استفاده از این روش در انتها اطمینان داشتم که خود به تنهایی مسئله را حل کرده‌ام و دیگر نیاز نبود که با استفاده از کتب حل تمرین خود را بفریبم.

 

پس از آن به تدریج در این روش مهارت پیدا کردم و قادر بودم خود به تنهایی مسائل را بر روی کاغذ حل کنم. در ادامه تلاش کردم که فرآیند حل مسئله را به صورت ذهنی انجام دهم. در نهایت به سطحی از توانایی رسیدم که مراحل حل مسئله به راحتی در ذهنم انجام می‌‌گرفت و پاسخ همچون یک ترانه در ذهنم نواخته می‌شد. من حتی می‌توانستم این تمرین ذهنی را در شرایطی همچون دوش گرفتن یا پیاده‌روی بین منزل تا کلاس نیز انجام دهم؛ شرایطی که از نظر دیگران به هیچ عنوان زمان مناسبی برای مطالعه و تمرین نبود. در نهایت دریافتم که این روش قطعه‌بندی داده‌های ذهنی، به من قدرتی جادویی بخشیده است. قدرتی که به کمک آن می‌توانستم در یک چشم به هم زدن چندین مسئله را حل کنم، حتی مسئله‌هایی که قبلا آنها را ندیده بودم.

 

در حین مطالعه و یادگیری مطالب اولیه حتما از تکنیک‌هایی همچون بخش‌بندی مطالب،‌ تمرین شمرده و حساب‌شده و مرور تمرین‌ها در فواصل زمانی معین بهره ببرید. استفاده از این تکنیک‌ها به شما کمک می‌کند قطعات عصبی را به خوبی در حافظه‌ی خود ایجاد کنید. اندرز اریکسون، که از او با عنوان «خبره‌ای در میان متخصصان» یاد می‌شود، بر این نکته تاکید می‌کند که «برای آنکه سریع بیاموزید باید آهسته و حساب شده تمرین کنید»، زیرا تمرکز ویژه بر یک موضوع سخت‌ترین بخش فرآیند یادگیری است.

 

 

 

برگرفته از: inc.om 

 


[ یادداشت ثابت - سه شنبه 103/1/1 ] [ 6:41 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

غلامعلی عباسی متولد 1340 دبیر بازنشسته زبان انگلیسی در شهرستان اردبیل هستم این وبلاگ دفتر یادداشت بنده است . هر مطلبی که به یادگیری بیشتر زبان انگلیسی کمک نماید و به نظر بنده مفید باشد در این وبلاگ جمع آوری نموده ام و با علاقه مندان به آموزش زبان انگلیسی به اشتراک گذاشته ام . در حد امکان منابع مطالب اعلام می گردد . امیدوارم مورد پسند و استفاده دانش آموزان و دانشجویان زبان انگلیسی واقع گردد .
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 37
بازدید دیروز: 26
کل بازدیدها: 277157