آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم | ||
استاد احسان طبری در مقاله ای با نام " هدف زندگی چیست ؟ " در کتاب یادداشت های فلسفی اجتماعی اش ضمن تعریف سعادت چنین می نویسد :
" سعادت تنها یک حالت روح نیست بلکه برای آن که مفهوم آن عام باشد نه خاص مطلق باشد نه نسبی , باید برای آن محتوی عینی قایل گردید . سعادت عینی و واقعی عبارت است از حداکثر تامین متنوعترین و متحرک ترین نیازمندیهای جسمی و روحی فرد و اجتماعی انسان در توافق با انسانهای دیگر . "
مارتین سلیگمن دانشمند آمریکایی عناصر تشگیل دهنده شادکامی و بهروزی فردی را معرفی و مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد " پرما " 1 – عواطف مثبت – احساس دلپذیر 2- جذبه کار – غرق در کار و فعالیت و زندگی بودن 3 – ارتباط انسانی – داشتن روابط موثق و قابل اعتماد با دیگران 4 – معنی داشتن – زیستن با معنا و هدفمند 5 – پیشرفت – احساس به هدف رسیدن و کسب موفقیت
مارتین سلیگمن در کتاب شکوفایی خود دیدگاه خود را نسبت به شادکامی و بهروزی را مطرح می کند و چنین توضیح می دهد : " اولین عامل یعنی عواطف مثبت در مورد آن چیزی است که ما احساس می کنیم . مانند : لذت بردن , از خود بی خود شدن , خلسه , گرما , راحتی و غیره . اگر تمامی زندگی با داشتن چنین فاکتوری پیش رود من آنرا " زندگی خوش " می نامم . "
دومین عامل یعنی جذبه کار چیزی در باره به جریان کار و زندگی پیوستن است . وقتی برای مثال در موسیقی غرق می شویم زمان می ایستد , و در یک کار و فعالیت جذاب , حس خود آگاهی را از دست می دهیم . من زندگی حول این فاکتور را " جذبه زندگی " می نامم . ما به هنگام غرق شدن در یک فعالیت با موضوع یکی می شویم .
سومین عامل یعنی " ارتباط انسانی " مثبت و نقش آن در سلامتی روان و احساس بهروزی امر ناشناخته ای نیست . انسان اساسا موجودی اجتماعی است و نیازمند سطوح مختلفی از ارتباطات اجتماعی ( خانواده – آشنایان – و جامعه ) است .
چهارمین عامل یعنی معنب داشتن یا زیستن با معنا چنین توضیح داده شده است . " زندگی با معنا " تعلق و خدمت به چیزی بزرگتر از خود است که شما به آن باور دارید و جامعه بشری انواع مختلف نهاد هایی را ایجاد کرده تا چنین چیزی عملی شود . نمونه های آن دین – احزاب سیاسی – سبز بودن – خانواده و .... او در توضیح این موضوع به داشتن دیدی کلان نگر اشاره می کند .
" و این به ذهنیتی گفته می شود که تصویری بزرگ تر را مد نظر قرار می دهد و در آن فرد ارتباطات متقابل مختلفی که نظام بزرگ تری را تشگیل داده می بیند و درک می کند . "
پنجمین عامل نیز برای همه ما آشناست , پیروزی و موفقیت و پیشرفت بی تردید حس بهروزی به همراه دارد . عزیزم ! پاک کن از چهره اشکت را ز جا برخیز ! تو در من زنده ای , من در تو , ما هرگز نمی میریم . من و تو با هزاران دگر این راه را دنبال می گیریم . از آن ماست پیروزی . از آن ماست دنیا با همه شادی و بهروزی . ( الف . سایه ) [ جمعه 99/4/20 ] [ 11:11 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
سرشار از ویتامین های گروه ب داروی کم خونی موز به دلیل مقدار زیاد آهنی که دارد محرک تولید هموگلوبین در خون می گردد و در نتیجه در موارد کم خونی بسیار موثر است . ضد افسردگی ؛ طبق تحقیقات انجام شده این میوه می تواند در پیشگیری یا غلبه بر تعدادی از بیماریها از جمله افسردگی موثر باشد . شاید به همین خاطر است که میمونه ها همیشه شاد و بازیگوش هستند . بمب خوشمزه انرژی : پژوهشها ثابت کرده است که تنها دو عدد موز برای تامین انرژی لازم جهت 90 دقیقه فعالیت بدنی سخت کفایت میکند . به همین دلیل است که موز ؛ میوه شماره یک ورزشکاران برتر جهان است . 100 کالری در هر صد گرم . نیش حشرات : قسمت داخلی پوست موز را بر روی نیش حشرات بر روی پوستتان بمالید و اثر معجزه آسای آن را در رفع خارش و سوزش مشاهده کنید . زالزالک گل زالزالک داروی مفید و خاصی بر ضد تپش قلب و ضربان شدید آن است . برای مبتلایان به ورم روده مفید است . برای رفع سردرد شدید مفید است و در مواقع کم خونی و سل اثر خوبی دارد . جهت قطره قطره آمدن ادرار توصیه شده است . برای تقویت قلب و معده بسیار توصیه شده است و اشتها را زیاد می کند . [ جمعه 99/4/20 ] [ 10:59 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
بازدهی سرمایهگذاری یا نرخ بازگشت سرمایه یا به اختصار ROI نسبتی است که سود حاصل از سرمایهگذاری را در قالب درصدی از هزینهی اولیه محاسبه میکند. به عبارت دیگر، در قالب درصدی از هزینهی خرید، حساب میکند که این سرمایهگذاری چقدر سودآوری داشته است. نرخ بازگشت سرمایه به سرمایهگذاران نشان میدهد که هر یک تومانی که در فلان پروژه سرمایهگذاری کردند، چقدر سود داشته است. سرمایهگذاران نه تنها برای ارزیابیِ چگونگی عملکردِ سرمایهگذاریشان، بلکه برای مقایسهی عملکرد سرمایهگذاریهای مختلف در انواع و اندازههای متفاوت هم از این نسبت استفاده میکنند.
برای مثال، فلان سرمایهگذاری در بورس، میتواند با سرمایهگذاریِ دیگری در زمینهی تجهیزات مقایسه شود. نوع سرمایهگذاری مهم نیست؛ زیرا محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه فقط به هزینهها و سود مرتبط با این سرمایهگذاری توجه میکند. محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه یکی از رایجترین نسبتهای مورد توجه در بحث سرمایهگذاری است، زیرا بسیار ساده و تطبیقپذیر است. مدیران میتوانند از این نسبت برای مقایسهی نرخهای عملکرد در خرید تجهیزات سرمایهای (تجهیزاتی که گران هستند و برای خریدشان سرمایهی زیادی لازم است) استفاده کنند، در حالیکه سرمایهگذاران میتوانند محاسبه کنند کدامیک از سهام خریداریشده، عملکرد بهتری داشتهاند.
فرمول نرخ بازگشت سرمایه نرخ بازگشت سرمایه، با کم کردنِ هزینه از درآمد کل و تقسیم آن بر هزینهی کل محاسبه میشود. همانطور که میبینید، فرمول محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه بسیار ساده و در عین حال گسترده است. منظورم این است که درآمد و هزینهها دقیقا مشخص نشدهاند. هزینهی کل و درآمد کل برای هر چیزی و در نظر هر کسی میتوانند متفاوت باشند. برای مثال، شاید مدیری به جای درآمد و هزینه در این معادله، فروش خالص و هزینهی کالاهای فروختهشده را جایگزین کند، در حالیکه سرمایهگذار دید جهانیتری به این معادله دارد و از کل فروش و همهی هزینههایی استفاده میکند که در فرایند تولید یا فروشِ محصول پرداخت شدهاند، از جمله هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی. به این روش، محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه میتواند بسیار تطبیقپذیر باشد، اما بسته به اینکه کاربر چه چیزی را میخواهد ارزیابی کند یا نشان دهد، ممکن است گمراهکننده هم بشود. باید بدانید که هیچ معادلهی استانداردِ واحدی برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه وجود ندارد. در عوض، به این ایدهی اولیه توجه میکنیم که سودها درصدی از درآمد هستند. برای درک درستِ این نسبت، باید بفهمید که چه درآمدها و هزینههایی در این معادله استفاده میشوند.
مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه حالا که فهمیدید معادلهی استانداردی برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه وجود ندارد، بیایید بدون ورود به بخشهای هزینه و درآمد، نگاهی به فرمول اولیه بیندازیم. بیایید یک کارگزار فرضی بورس را در نظر بگیریم. بابک دلال سهام است و تخصصش سهام کمارزش است، یعنی سهامی که در بازار غیررسمی سهام و با بهای بسیار کمی برای هر سهم معامله میشود و معمولا هم ریسک بالایی دارد. او سال گذشته 500 سهم، هر کدام به ارزش 1000 تومان از سهام فلزات مایع را خریداری کرد که سرمایهگذاریِ مخاطرهآمیزی بود. امروز و پس از گذشت یک سال، ارزش هر سهم آن در بازار 3500 تومان است. بابک سهامش را میفروشد و از فرمول محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه برای محاسبهی عملکردش استفاده میکند. همانطور که میبینید، نرخ بازگشت سرمایهی بابک 2?5 یا 250 درصد است. این یعنی به ازای هر 1000 تومانی که در شرکت فلزات مایع سرمایهگذاری کرده، 2500 تومان سود به دست آورده است. این سرمایهگذاری فوقالعاده خوبی بوده، چون سرمایهی اولیه را 2?5 برابر کرده است. حالا میتوانیم انتخابِ خوب بابک در سرمایهگذاری روی فلزات مایع را با انتخاب دیگرش مبنی بر سرمایهگذاری در شرکت تجهیزات پزشکی مقایسه کنیم. در این سرمایهگذاری، بابک 100 سهم، هر کدام به ارزش 1000 تومان خرید و هر سهم را 1250 تومان فروخت.
در این خرید، نرخ بازگشت سرمایهی بابک تنها 25 درصد یا 0?25 بود. البته این هم بازگشت سرمایهی خوبی است، اما با سرمایهگذاری روی فلزات مایع، قابل مقایسه نیست. تجزیه و تحلیل به طور کلی هر نرخ بازگشت سرمایهی مثبتی را میتوان بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن این نسبت، یعنی کل هزینهی سرمایهگذاری به علاوهی مقداری سود، بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایهی منفی یعنی درآمد آنقدر نبوده که کل هزینهها را پوشش دهد. ناگفته پیداست که نرخ بازگشت سرمایه هر قدر بالاتر باشد، بهتر است. اگر نگاه دوبارهای به مثالمان دربارهی سرمایهگذاریهای بابک بیندازیم، میبینیم که سرمایهگذاری اول، 250 درصد بازگشت سرمایه داشت، در حالیکه سرمایهگذاری دوم تنها 25 درصد بازگشت سرمایه به همراه داشت. اولی، ده برابر دومی عملکرد بهتری داشت، پس بهتر بود که بابک همهی پولش را در همان سهام اولی سرمایهگذاری میکرد. محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه فوقالعاده متنوع است و میتواند برای سرمایهگذاریهای مختلفی استفاده شود. مدیران آن را برای ارزیابیِ بازگشت سرمایههایی که سرمایهگذاری کردهاند استفاده میکنند. سرمایهگذاران میتوانند برای ارزیابی عملکرد سهامشان از آن استفاده کنند و افراد حقیقی هم میتوانند برای ارزیابی نرخ بازگشت داراییهایی همچون خانه از آن بهره ببرند. نکتهای که باید به خاطر داشته باشید این است که این نسبت، ارزش زمانیِ پول را در نظر نمیگیرد. البته برای خرید و فروش سادهی سهام این حقیقت آنقدرها اهمیت پیدا نمیکند، اما برای محاسبهی دارایی ثابتی مثل ساختمان یا خانه که هر سال به ارزش آن افزوده میشود، بسیار مهم است. به همین خاطر است که وقتی دریافتیهای این فرمول را نسبت به ارزش فعلی محاسبه میکنیم، معمولا مقدار آن تغییر میکند. برگرفته از [ چهارشنبه 99/1/20 ] [ 10:40 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
سلام با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ماه عزیز و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
[ جمعه 98/8/17 ] [ 7:57 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
سلام با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ماه عزیز و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی [ جمعه 98/8/17 ] [ 7:54 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
تماشای فیلم معمولا فعالیتی لذتبخش و سرگرمکننده و یادگیری زبان اغلب فرایندی زمانبر و خستهکننده است؛ حال اگر این فرایند خستهکننده و آن فعالیت سرگرمکننده در هم ادغام شوند چه اتفاقی میافتد؟ نتیجه باید جالب باشد. مسلما اگر از روش یادگیری لذت ببرید، بازدهی بسیار بیشتری خواهید داشت. اگر در گذشته این روش را امتحان کردهاید، به نتیجهی مطلوب نرسیدهاید و به همین خاطر تماشای فیلم را اتلاف وقت میدانید و آن را کنار گذاشتهاید، شاید روش انتخابی شما اشتباه بوده است. در این مقاله با یکی از روشهای صحیح یادگیری زبان از طریق فیلم آشنا شوید، سپس قضاوت کنید یادگیری زبان از طریق فیلم واقعا ممکن است یا خیر.
روش اشتباه تماشای فیلمهای خارجی
«تماشای فیلم خارجی به زبان اصلی، روش خوبی برای یادگیری زبان جدید است.» شنیدن این جمله واقعا هیجانانگیز است، مثل این است که میتوانید جلوی تلویزیون بنشینید و توقع داشته باشید به نحو معجزهآسایی پس از 90 دقیقه تماشای فیلم «سینما پارادیزو» زبان ایتالیایی فرا بگیرید. واضح است که در واقعیت چنین اتفاقی نمیافتد. هنگامی که با تماشای فیلم به نتیجهی دلخواه نمیرسید، میتوانید کلا فیلم دیدن را کنار بگذارید و به پکیجهای آموزشی سازمانیافتهتان روی بیاورید، در نتیجه تجربیات غنی فرهنگی را در کنار موقعیتی برای بهبود مهارتهای زبان از دست میدهید.
اگر از مسیر درست پیش بروید، تماشای فیلم در یادگیری زبان به شما کمک میکند. نباید فیلم را صرفا تماشا کنید، بلکه باید آن را مطالعه کنید.
روش صحیح تماشای فیلمهای خارجی به زبان اصلی پیش از آنکه روش به خصوصی برای مطالعهی فیلمهای خارجی زبان اصلی معرفی کنم، میخواهم اصولی را تشریح کنم که باید برای یادگیری بهتر در حین تماشای فیلم به زبان اصلی رعایت کنید.
برای مطالعهی فیلم باید این مبانی را در نظر بگیرید:
1. تمرکز
مسلما تماشای فیلم برای سرگرمی به شما کمک نمیکند زبان یاد بگیرید. باید هنگام فیلم دیدن فعال باشید، عمیق فیلم ببینید و روی هر کلمهای تمرکز کنید.
2. تقسیمبندی اگر یک فیلم 90 دقیقهای را بدون وقفه تماشا کنید، مغزتان نمیتواند اغلب چیزهایی را که میبینید تحلیل کند؛ بنابراین فیلم را گذرا تماشا میکنید. برای جذب بهتر مطالب، فیلم را به قسمتهای 10 دقیقهای یا صحنههای کوتاه تقسیم کنید.
3. تکرار اینکه فیلمی را تنها یک بار تماشا کنید مانند آن است که فلشکارتی را تنها یک بار نگاه کنید. برای مطالعه چیزی باید بارها آن را مرور کنید.
4. مشارکت باید فعال باشید و درگیر فیلم بشوید. همراه با کاراکترها صحبت کنید، لهجهشان را تمرین و زبان بدنشان را تقلید کنید.
5. زیرنویس زیرنویس هم میتواند یک لقمهی حاضر و آماده باشد، هم ابزاری کارآمد برای یادگیری بهتر. استفادهی صحیح از زیرنویس موجب ارتقاء سطح مطالعات شما میشود. برایتان توضیح میدهم چگونه از آن استفاده کنید.
روش پیشنهادی مطالعهی زبان از طریق فیلم من برای یادگیری زبان از طریق فیلم این روش را به شما پیشنهاد میکنم. با این پنج قدم ساده میتوانید بیشترین یادگیری را از تماشای فیلم داشته باشید.
قدم اول: فیلم مورد علاقهتان را همراه با زیرنویس انتخاب کنید نکتهی اصلی این است که فیلم حتما هم به زبان اصلی هم به زبان مادری شما زیرنویسهای بسیار خوبی داشته باشد. وقتتان را برای محصولات درجه دو تلف نکنید. ارزشش را دارد که برای تهیهی محصول اورجینال کمی پول خرج کنید. از آنجا که قرار است این فیلم را در طول یک دورهی چند هفتهای مطالعه کنید، قیمت آن در مقایسه با میزان یادگیریتان واقعا معقول است.
فیلمی انتخاب کنید که تا حدودی با آن آشنا هستید یا موضوع مورد علاقهتان را پوشش میدهد. قرار است این فیلم را چند بار تماشا کنید، پس مطمئن شوید از تماشای آن لذت میبرید.
اگر طرفدار ژانر اکشن یا علمی-تخیلی هستید، با تماشای یک درام عاشقانه سریع حوصلهتان سر میرود.
قدم دوم: فیلم را ببینید و آن را به قسمتهای کوتاهتر تقسیم کنید
دفعهی اولی که فیلم را میبینید باید دو هدف داشته باشید:
1. داستان را بفهمید و کاراکترها را بشناسید.
2. فیلم را به قسمتهای کوتاهتر تقسیم کنید.
در این مرحله کل فیلم را با زیرنویس زبان مادری تماشا کنید. داستان را بفهمید و شخصیت هر کاراکتر را بشناسید. در این بخش میتوانید از تماشای فیلم لذت ببرید، به این ترتیب ندانستن داستان فیلم هنگام یادگیری آزارتان نمیدهد.
در حین فیلم دیدن قلم و کاغذ در دست داشته باشید و زمانبندی مورد نظرتان را یادداشت کنید. دنبال صحنههای 5 تا 10 دقیقهای بامحتوا و نسبتا مستقل باشید.
قدم سوم: لغات و عبارات جدید را بنویسید این دفعه باید فیلم را به قصد مطالعه تماشا کنید. این بار تنها قسمت اول را، آن هم با زیرنویس زبان اصلی، ببینید. هر لغت یا عبارتی که معنایش را نمیدانید یادداشت کنید. به لغات یا عباراتی که در فیلم بیشتر به آنها توجه یا مرتب تکرار میشود بیشتر دقت کنید.
از آنجا که فیلم، زیرنویس زبان اصلی دارد، به راحتی میتوانید فیلم را متوقف کنید و لغات و عبارات جدید را بنویسید و معنای آنها را در دیکشنری بیابید. هدف این است که در هر قسمت حدود 20 لغت و 10 عبارت جدید بیابید. اگر واژهها و عبارات ناآشنای بیشتری بیان شدند، ناامید نشوید، آنهایی را انتخاب کنید که به نظرتان برجستهتر هستند. هر چند بار که بخواهید میتوانید به عقب برگردید و این مرحله را تکرار کنید تا واژههای بیشتری بیاموزید.
برای گزینش لغات و عبارات، حداقل 5 بار هر قسمت را تماشا کنید. برای تقویت تلفظتان واژهها را تکرار کنید. این مرحله برای یک قسمت 10 دقیقهای حدود یک تا دو ساعت زمان میبرد.
همین که واژهها را انتخاب کردید، از آنها فلش کارت تهیه کنید و به روش لایتنر هر روز مرورشان کنید.
قدم چهارم: ببینید چه چیزهایی را به یاد میآورید
پس از اینکه قسمتی را 5 بار تماشا کنید به خوبی آن را میآموزید. دفعهی بعد زیرنویس را بردارید و ببینید بدون زیرنویس چقدر مکالمات را متوجه میشوید. لازم نیست حتما همهی صحبتها را متوجه بشوید، اما باید درکی کلی از شنیدن و دیدن فیلم داشته باشید.
در این مرحله قسمت مورد نظر را با توجه به تعداد کاراکترها و حجم دیالوگها بین پنج تا ده بار تماشا کنید. پس از گذشت یک یا دو ساعت باید به درک خوبی از آن بخش برسید.
برای اینکه تمرکز بیشتری روی مطالعه داشته باشید، خودتان را در نقش یکی از کاراکترها مجسم کنید و هر گاه سؤالی از او پرسیده شد، فیلم را متوقف و سعی کنید به جای او پاسخ بدهید، سپس پاسخش را بشنوید و خودتان را بسنجید. با یادداشت دیالوگ اصلی اشتباهتان را اصلاح کنید.
قدم پنجم: فیلم را با معلم یا شریک آموزشی مرور کنید در مرحلهی بعد، جلسهای با معلم خصوصی یا شریک آموزشی خود بگذارید و فیلم را با هم ببینید. حتما از قبل به او بگویید کدام قسمت از فیلم را میخواهید مطالعه کنید تا با آمادگی قبلی حاضر شود.
چند ایده برای فعالیتهایی که میتوانید با معلمتان انجام بدهید:
میتوانید از او دربارهی اختلافات فرهنگی که در فیلم با آنها مواجه میشوید سؤال کنید، اگر کاراکترها کارهای خاصی انجام میدهند و دلیلش را درک نمیکنید در مورد آنها از معلمتان سؤال کنید. میتوانید از معلمتان بخواهید در مورد عبارات بیان شده در فیلم بیان یا لهجهی کاراکترها برایتان توضیح بدهد. از او بخواهید دربارهی هر قسمت سؤالی از شما بپرسد و سعی کنید به همان زبان سؤالش را پاسخ بدهید. از او بخواهید نقش یکی از کارکترهای فیلم را بازی کند و دیالوگها را با هم تمرین کنید. دربارهی نقش این فیلم در جامعه و فرهنگ کشور تولیدکنندهی آن با معلمتان صحبت کنید. اینها ایدههایی برای شروع بودند. ممکن است معلمتان پیشنهادهای دیگری برای استفاده از فیلم در مطالعات دونفرهتان داشته باشد.
مطالعهی یک فیلم چقدر زمان میبرد؟ همانطور که می بینید مطالعهی یک فیلم خارجی نیازمند زمان، تلاش و تمرکز است. همهی شیوههای یادگیری زبان به این عوامل نیاز دارند.
پیشنهاد میکنم حداقل یک ساعت در روز و حداقل سه روز برای مطالعهی هر قسمت از فیلم وقت بگذارید. در این صورت زمان کافی برای تمرین، یادگیری و مرور همهی لغات، عبارات و دیالوگهای ضروری خواهید داشت.
اگر یک فیلم 100 دقیقهای را به 10 قسمت 10 دقیقهای تقسیم کنید، با درنظر گرفتن یک ساعت مطالعه در روز مطالعهی یک فیلم حدود یک ماه زمان میبرد. به نظر زیاد است، اما به مرور زمان سرعت عملتان بالا میرود و میتوانید هر فیلم را سریعتر از فیلم قبلی تماشا کنید و در نهایت به جایی میرسید که در همان مرحلهی اول به راحتی از تماشای فیلم به زبان اصلی لذت خواهید برد.
اگر الان در این راه سرمایهگذاری کنید، برای بقیهی عمر دیگر نیازی به صرف وقت در این زمینه نخواهید داشت. مزایای مطالعهی فیلمهای خارجی
یادتان باشد روشی که در این مقاله ارائه شد تنها یکی از شیوههای یادگیری زبان از طریق فیلم است. فرقی ندارد چه روشی در پیش بگیرید، مزایای مطالعهی فیلمهای خارجی بیشمار است.
من به این دلایل تماشای فیلمهای خارجی را به زبان اصلی دوست دارم:
در معرض شرایط فرهنگی جدید قرار میگیرم. روش بسیار خوبی برای آشنایی با زبان بدن و اشارات غیرکلامی دیگر است. واژههایی که در فیلمها بیان میشوند در مقایسه با واژههای کتابهای درسی رایجتر و کاربردیتر هستند. فیلم نحوهی استفاده از زبان را در موقعیتهای مختلف دنیای واقعی نشان میدهد. در صورتی که فیلمهای خارجی را با رویکرد مطالعاتی تماشا کنید در فرایند یادگیریتان بسیار مؤثر خواهد بود.
مطمئن باشید اگر تماشای فیلمهای خارجی را در برنامهی یادگیریتان بگنجانید، به همان اندازه که وقت و انرژی صرف میکنید نتیجهی خوبی هم خواهید گرفت.
خیلی زود زمانی میرسد که فراموش میکنید زبانی که آموختهاید زبانی بیگانه است و از تماشای فیلم به آن زبان به اندازهی تماشای فیلم به زبان مادریتان لذت خواهید برد.
فیلم خارجی مورد علاقهی شما چیست؟ با ما در میان بگذارید.
برگرفته از: fluentin3months [ سه شنبه 97/11/30 ] [ 7:38 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
« ذ » ذات نایافته از هستی بخش --- کی تواند که شود هستی بخش ؟! (( جامی )) ذره ذره کاندرین ارض و سماست --- جنس خود را همچو کاه و کهرباست . ((مولوی )) ذره ذره جمع گردد وانگهی دریا شود .
« ر » راستی هیبت اللهی یا میخواهی منو بترسونی ؟! راه دزد زده تا چهل روز امنه ! راه دویده، کفش دریده ! رحمت بکفن دزد اولی ! رخت دو جاری را در یک طشت نمیشه شست ! رستم است و یکدست اسلحه ! رستم در حمام است ! رستم صولت و افندی پیزی ! رسیده بود بلایی ولی به خیر گذشت . (( نریخت درد می و محتسبز دیر گذشت ... )) (( آصفی هروی )) رطب خورده کی منع رطب چون کند ! رفت زیر ابروش را برداره چشمش را هم کور کرد ! رفت به نان برسه بجان رسید ! رفتم ثواب کنم کباب شدم ! رفتم خونه خاله دلم واشه ، خاله خسبید دلم پوسید ! رفتم شهر کورها ، دیدم همه کور، منهم کور ! رقاصه نمیتونست برقصه میگفت زمین کجه ! رند را بند و قحبه را پند سود نکند ! رنگم ببین و حالمو نپرس ! روبرو خاله و پشت سر چاله ! روده بزرگه روده کوچیکه رو خورد ! روز از نو، روزی از نو ! روز گار آئینه را محتاج خاکستر کند ! روزگار است اینکه گه عزت دهد و گه خوار دارد --- چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد .(( قائم مقام فراهانی )) روزه خوردنشو دیدم، ولی نماز کردنش را ندیده ام ! روزی به قدمه ! روزی گریه دست زن شلخته است ! روضه خوان پشمه چال است ! روغن چراغ ریخته وقف امامزاده ! روغن روی روغن میره ، بلغور، خشک میمونه ! رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز --- تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی . (( عبید زاکانی )) روی گدا سیاهه ولی کیسه اش پره ! ریسمان سوخت و کجیش بیرون نرفت ! ریش و قیچی هر دو در دست شماست ! [ جمعه 96/12/18 ] [ 3:21 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
skip town............. جیم شدن wouldn"t be caught dead............... عمرا till the cows come home stick out like a sore thumb............. تابلو شدن throw a monkey wrench in the works................. چوب لای چرخ کسی گذاشتن give somebody your word................. قول شرف دادن keep someone posted......... در جریان گذاشتن Play ball with someone ........ دست به دست کسی دادن ، با کسی همکاری کردن The coast is clear......... اوضاع روبراهه ، خبری نیست Turn someone off........... حال کسی را گرفتن ، دلسرد کردن All ears.............. سرا پا گوش بودن bend over backwards to do something................ از جان مایع گذاشتن Come down to earth............ از رویا بیروین آمدن ، واقع بین بودن at six and sevens.............. سر در گم ، به هم ریخته ، آشفته Sitting pretty................ در بهترین شرایط قرار داشتن Let sleeping dog lie............. پا روی دم سگ (کسی) نگذاشتن ، دنبال دردسر نگشتن [ The party is over............ دیگه بازی تموم شد When the pigs fly............ وقت گل نی white wash............. ماسمالی put sb down................. کسی رو ضایع کردن Making goof....................... سوتی دادن have a golden touch....................... یعنی دست به هر چیزی می زنه طلا می شه grin and bear it. ............... دندان روی جگر گذاشتن come off one’s high horse.............. از خر شیطون پایین اومدن take a leap in the dark...................... دل به در یا زدن I have nothing to do with you ................... دیگه نه من نه تو ask for sb"s hands .................. تقاضای ازدواج کردن اعداد در اصطلاحات All in one......... همه با هم All rolled up in one....... در یک آن به طور هم زمان At one time......... یک زمانی...اون وقتها آن زمان At one with someone...... هم عقیده بودن...یک حرف بودن Back to square one.......... سر خانه اول...دوباره از صفر شروع کردن برگشتن Dressed to the nines...... هفت قلم آرایش کرده بود [ سه شنبه 96/6/28 ] [ 9:58 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
I give U a point........ یه آوانس میدم بهت He is off the record......... خودمونی i had a narrow escape...... خطر از بیخ گوشم گذشت we are now even...... حالا با هم بی حساب شدیم
I give U a point........ یه آوانس میدم بهت He is off the record......... خودمونی i had a narrow escape...... خطر از بیخ گوشم گذشت we are now even...... حالا با هم بی حساب شدیم that will be even........ اینجوری بی حساب میشیم i kept telling you...........؟... هی بهت نگفتم she gave me cold shoulder...... بهم بی محلی کرد back at you......... اینم جوابت you are dreaming....... دلت خوشه ها dream on....... به همین خیال باش have one...take one....... برای تعارف کردن میوه یاچیز دیگه talk highly of someone.......... از کسی تعریف کردن You are going too fun........ دیگه شورش رو در آوردیا U r so behind...... خیلی شوتیا dont idle your time...... وقتتو تلف نکن moral lesson......... پیام اخلاقی He charmed his way in my heart........... تو دلم جا باز کرده You can be of no help....... از دستت کمکی بر نمیاد I didn`t mean to upset you......... نمیخواستم ناراحتت کنم talk highly of someone....... از کسی تعریف کردن why did you discourage him.........؟ چرا زدی تو ذوقش zid up....... دهنتو گل بگیر I will show you some skill......... یه چشمه ای بهت نشون میدم let settle it....... شر رو بخوابونیم the situation is way out of control.......... کار از این حرفا گذشته put some effort....... یه خودی نشون بده get this straight to your ear.......... اینو خوب تو گوشت فرو کن why do U make fun of me..........؟ مگه من شدم مسخره شما؟....چرا منو مسخره میکنی U were saying......... داشتید میفرمودید testtify against someone.......... بر علیه کسی شهادت دادن U were a babe in the arm......... بچه بودی به سیب زمینی میگفتی دیبدمینی That`s that....... همینی که هست see someone off...... بدرقه کردن U made me like dumy...... عروسکی بودم برات when I say no i mean it........... وقتی میگم نه یعنی نه Its a Guy thing..... مساله مردونس Have U ever seen this side of him.....( تا حالا اون روشو دیدی(مثلا ادمای دو رو u scared the wits out of me...... زهرمو آب کردی U R so cheap..... خیلی پستی U R bagged...... سوسک شدی I wrote it by mistake........ دستم خط خورد [ سه شنبه 96/6/28 ] [ 9:57 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
cannot change a leopard`s spots......... آش کشک خالته Drag one`s feet....... لفت دادن و کش دادن کار Elbow one`s way in........... سرخر شدن Face up to sth............ تن در دادن به کاری Fair shake....... حق کسی را دادن Fall apart......... از پا در آمدن Fall down on the job.......... مثل خر تو گل ماندن Feel fenced in.......... گیر افتادن Feel hemmed in........ تو تله افتادن..گیر افتادن Feel like a million bucks.............. مثل اینکه خدا دنیا رو بهش داده Find middle ground....... میانه روی کردن Flip out......... فیوزش پریده...طرف چت میزنه Flow the tide........... همرنگ جماعت شدن..با باد حرکت کردن Fly off the handle............. ترمز از دستش در رفت....خیلی عصبانی شد....قاط زد Get ahead......... پیشرفت کردن Get burned............ نقره داغ شدن Get the show on the road........ دست به کار شدن Give someone`s a piece of one`s mind.............. هر چی از دهنش در اومد گفت Give someone the ax.............. از پشت به کسی خنجر زدن...بی خبر خنجرزدن reward............ مژدگانی touch me that..... اونو بده من finishing touch....... حسن ختام set the table.......... چیدن میز help your self............. وقتی چیزی تعارف میکنیم بفرمایید pick on somebody on your own size........ با یکی شوخی کن که هم قد خودت باشه chewbreaking language........ زبان عامیانه to kill somebody with kindness.............. دوستی خاله خرسه he is a new money.......... آدم تازه به دوران رسیده his days are numbered.......... پاش لب گوره squeak throw a test .............. نمره ناپلئونی kick the bucket.......... به درک واصل شدن you have got bags underyour eyes............. زیر چشات پف کرده cats eye........... شبرنگ dream on.........( خواب دیدی خیر باشه (به حالت مسخره cold sore........... تبخال burn to a crisp........... جزغاله شدن set somebody up.......... پاپوش درست کردن برای کسی frame somebody she married beneath......... با پایینتر از خودش ازدواج کرده on me...... مهمون من on my treat roughneck......... گردن کلفت giant idiot.......... نره خر this idiot didn`t get what i said....... گاگول اصلا نفهمید من چی گفتم they cannot handle it........... ظرفیتشو ندارن dont be funny............ مزه نریز i`ll get a charter.......... دربست میگیرم go and fly a kite.......... برو بابا I will recieve your benediction........ دعای خیر U are adorable together........ واقعا برازنده هم هستید you should be ashamed........ خجالت بکش از خودت [ سه شنبه 96/6/28 ] [ 9:54 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |