آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم | ||
را برداریم فعلی که باقی می you ی مصدری را برداریم و یا اگر بیائیم (to) در زبان انگلیسی اگر ما بیائیم ماند امری است . برای احترام بیشتر ما می توانیم از کلماتی مثل کلمات زیر استفاده می کنیم: please ?? لطفًا will you ( please) ?? ( اگر امکان دارد ( لطفًا would you ?? اگر زحمتی نمیشه could you ?? اگر اشکالی نداره تست کنکوری : would you mind + دار ing فعل do you mind + دار ing فعل را حذف کنیم فعل امر منفی به دست می آید . you بود you اگر جمله ما منفی بود و دارای don’t be تبدیل به aren’t را بر می داریم you بدین صورت است وقتیکه to be - این قانون در مصدر در آخر جمله به کار می رود . again می شود برای تأکید بیشتر در امر منفی یک you don’t go ( امر منفی ) ?? don’t go again ( ( تأکید بیشتر you aren’t ( امر منفی ) ?? don’t be again ( ( دیگه نباشی ها don’t (you) ever go (again). ( ( دیگه هرگز نری ها 39 تمرین جملات فارسی : جملات زیر را به انگلیسی ترجمه کنید. -1 لطفًا اینجا درس بخوان هر روز . -2 لطفًا یک نامه بنویس. -3 اگر زحمتی نمیشه انگلیسی صحبت کن. -4 اگر امکان برای شما دارد به معلم گوش بدهید. -5 لطفًا اینجا مؤدب باش. -6 لطفًا خوشحال باش. -7 اینجا دیگه فوتبال بازی نکن. -8 دیگه در رو باز نکن. -9 دیگه رو تخته ننویس. -10 دیگه تنبل نباش. -11 دیگه بد اخلاق نباش. -12 دیگه بی ادب نباش. پاسخ: 1-Please study here every day. 2-Please write a letter. 3-Would you please speak English. 4-Would you mind listening to the teacher. 5-Please be polite here. 40 6-Please be happy. 7-Don’t play football here again. 8-Don’t open the door again. 9-Don’t write on the black board again. 10-Don’t be lazy again. 11-Don’t be bad temper again. 12-Don’t be rude again. مرور: -1 من هر روز اینجا کارمی کنم . I work here every day. I am working here now. حاضر استمراری I worked here yesterday. گذشته ساده I was working here yesterday. گذشته استمراری Work here every day. امری -2 پدرم فردا ماشین می خرد. My father will buy a car tomorrow. -3 سال آینده قبول می شوم. I will pass in the next year. -4 آنها تا سه هفته دیگه اینجا خواهند بود. 41 They will be here in three weeks. -5 ما بزودی پیروز می شویم. We will win soon. -6 شما دیر یا زود زرنگ خواهید شد. You will be clever sooner or later. -7 علی بعدًا درس می خواند Ali will study later.
[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/8/19 ] [ 2:6 صبح ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
با شناسایی سبک یادگیری خود و بکارگیری تکنیکهای یادگیری ویژه مربوط به آن یادگیری خود را بهبود بخشید : 1- سبک یادگیری دیداری 65درصد جمعیت را شامل می گـردد. خــصوصیات این نوع افراد به قرار زیر است: * بـا مشـاهـده و تـرکیـب تـصـاویـر بـا اطلاعات، اطلاعات را بخاطر می سپارند. تکنیکهای یادگیری: 2- سبک یادگیری شنیداری 30درصد جمعیت را شامل می گـردد. خصوصیات این گونه افراد به قرار زیر است: * تمایل دارند بیشتر با اصوات و موسیقی سرو کار داشته باشند. تکنیکهای یادگیری: 3- سبک یادگیری جنبشی-بساوایی 5درصد جمعیت را شامل میـگـردد. خصوصیات این گروه به قرار زیر است: * بـرای یادگیری و بخاطر سپردن اطلاعات از جسم و حس لامسه خود بهره میگیرند. تکنیکهای یادگیری
[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/8/19 ] [ 2:3 صبح ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
اول از همه خوبه بدونید که بین تمامی زبانهای دنیا ، آسانترین زبان برای یادگیری انگلیسی است، پس امیدوار باشید!! چون طبق آمار تقریبا 443میلیون نفر در دنیا انگلیسی صحبت می کنند. این تعداد برای دیگر زبانهای اروپایی بسیار کمتر است. مثلا فرانسه121میلیون نفر و آلمانی118میلیون نفر. آمار کاملتر را اینجا ببینید. این مطلب باعث می شه که به همین نسبت منابع وروش یادگیری هم متنوع تر و تاثیرگذارتر باشند چون بیشتر استفاده شده اند و در نتیجه بیشتر تست و بررسی شدند. 2- تمرین و تکرار. حتما باید برای تکرار آنچه که می خوانید وقت بذارید حتی شده10دقیقه ولی هر روز! بی استعداد ترین آدمها هم باتکرار و تمرین می توانند به خوبی زبان یاد بگیرند. هرچه این وقتی که صرف می کنید بیشتر باشه زودتر پیشرفت می کنید. باز هم تاکید می کنم هر روز، حتی کم. 3- متدی که مناسب شماست را بیابید. هرکس مدل خودش فکر می کند، زندگی می کند، کار می کند و درس می خواند. آموزش زبان هم روشهای مختلفی دارد. فبل از شروع تحقیق کنید و با توجه به عادات و علایق خود، متدی بیابید که مناسب شما باشد. ممکن است این تحقیق کمی وقت شما را بگیرد ولی درعوض سرعت پیشرفت شما چند برابر خواهد شد. 4- شاید بدونید که بهترین سن شروع یادگیری زبان4تا5سالگی است. پس زمانی که می خواهید زبان بخوانید یک بچه4ساله باشید نه یک مهندس20و چندساله با کلی معلومات و پرستیژ اجتماعی!! یعنی از ندانستن و پرسیدن ترس نداشته باشید مثل بچه هایی که تازه چرا گفتن را یاد گرفتند. هر چیز جدیدی براتون جالب باشه ودرس را با تفریح بیاموزید. 5- اشتباه کنید! نترسید. زمانی که مرتکب اشتباه می شوید و متوجه اشتباه خودتان می شوید، هیچ وقت تا آخر عمر آن نکته را فراموش نخواهید کرد. پس، از این که ممکن است مرتکب اشتباهی شوید؛ کلمه ای را اشتباه بگویید یا بنویسید؛ یا آدمها شما را مسخره کنند، نترسید. بزرگترین یادگیری و رشد انسانها در اشتباهات آنهاست. این قانون هستی است. 6- زمانبندی داشته باشید. برای خودتان تاریخ تعیین کنید و متعهد باشید(به خودتان) که تا آن تاریخ حجمی از درس را که از قبل تعیین کرده اید تمام کنید و مدام خود را چک کنید. این کار برای شما تعهد و احساس مسئولیت ایجاد کرده و جدیت کار را زیاد می کند. 7- این را بدانید کهیادگیری یک زبان خارجی کار یک عمر است نه یک دوره. حتی کسانی که سالها زبان خوانده اند یا در کشورهای خارجی زندگی کرده اند، گاهی با کلماتی برخورد می کنند که معنی آن را نمی دانند. حتی در زبان مادری ما هم کلماتی هستند که معنی آنها را نمی دانیم. پس کمال گرا نباشید و با دیدن انبوهی از چیزهایی که نمی دانید، نا امید نشوید. هر چقدر هم که بدانید باز چیز جدیدی وجود دارد که شما نمی دانید. دراین مقاله نیز می توانید با ابزارها و روش های موثر یادگیری زبان های خارجی (زبان انگلیسی) آشنا شوید. نویسنده: غزاله فیروز
[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/8/19 ] [ 2:2 صبح ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
آمادگی در زمینههای مختلف متفاوت است. ممکن است فرد از لحاظ عقلی آماده باشد ولی از نظر عاطفی نسبت به امر مورد نظر فاقد احساس مطبوع باشد. مثلا ترس از معلم احساس عدم امنیت ، دلهره ، اضطراب و پریشانی فکر ممکن استیادگیری را در زمینه مورد نظر مختل کند. رشد وآمادگی ذهنی افراد نیز در فهم و یادگیری علوم مختلف متفاوت است. مثلا ممکن است شاگردی در مرحلهای از رشد خود آماده درک علوم تجربی باشد، ولی برای درک علوم اجتماعی هنوز آمادگی لازم را بدسن نیاورده باشد. بنابراین ، معلم باید آمادگی هر یک از شاگردان خود را تدریس مواد درسی در نظر داشته باشد و فعالیتهای آموزشی خود را متناسب با سطح آمادگی آنان عرضه کند. هر چه فرد آمادگی بیشتری برای رفتار معینی داشته باشد، برای انجام دادن رفتار ، به محرک کمتری نیاز دارد. مثلا خنداندن یک انسان خوشحال بسیار سادهتر از خندان یک شخص غمگین است. هر چه فرد آمادگی کمتری داشته باشد، تحرک بیشتری برای ایجاد آن رفتار لازم است. تدریس و فعالیت معلم زمانی بیشترین تاثیر را دریادگیریخواهد داشت که شاگرد به آمادگی لازم رسیده باشد و در غیر این صورت شاگرد همچون چراغی که فتیله آن پایین کشیده شده باشد، هرگز برافروخته نمیشود و چیزی نخواهد آموخت. انگیزه و هدف یکی دیگر از عوامل ایجاد انگیزه ، هدف است. هدف به فعالیت انسان و جهت و نیرو میدهد. اگر انسانی در طول زندگی خود هدف قابل وصولی نداشته باشد، پویایی و حرکت خود را از دست خواهد داد. هدف ارزشمند، فرد را به خواستن و طلب کردن وادار میکند. در مدارس ، هدفهای تربیتی باید انعکاس از احتیاجات و تمایلات شاگردان باشد و بطور واضح بیان شود. معلم و دانش آموز باید بدانند غرض از فعالیتهای آموزشی در یک مقطع زمانی خاص چیست. مشخص بودن هدفها در مدرسه ، سبب هماهنگی پیش فعالیتهای معلم و شاگرد میشود و آنان را به اجرای فعالیتهای متنوع بر میانگیزد و جهت و میزان پیشرفت آنان را نشان میدهد، محیط مدرسه و کلاس را آموزنده و نشاط آور میسازد و سطح یادگیری شاگردان را گسترش داده و یادگیری را عمیقتر و موثرتر میکند. تجارب گذشته فرد وقتی مفهومی را واقعا میآموزد که پایه و ریشه در تجارب گذشتهاش داشته باشد. اگر این ارتباط برقرار نشود،یادگیری به معنی خاص خود صورت نخواهد گرفت. بنابراین معلم همواره باید فعالیتهای آموزشی را بر اساس تجارب گذشته شاگردان و متناسب با ساختشناختی آنان طراحی و اجرا کند. توجه به این امر شرط اساسی موفقیت در کارها تربیتی است. معلم آگاه در فعالیتهای آموزشی و پرورشی ابتدا زمینهها و تجارب گذشته شاگرد را بررسی میکند، توان او را برای درک و هم مسئله جدیدی میسنجد و مفاهیم جدید را با توجه به سطح دانش او ارائه میدهد. مثلا اگر معلم ریاضی در تدریس مفهوم تازه ، زمینههای قبلی شاگردان را به دست فراموشی بسپارد و آموزش خود را بدون توجه به مطالب و دانش قبلی آنان در این زمینه آغاز کند، هرگز موفق نخواهد بود. البته ممکن است در اینجا سوال مطرح شود که با توجه به اینکه تجارب گذشته شاگردان یک کلاس ، دلیل تفاوت در شکوفایی استعداد ، محیط خانواده و سطح تربیت والدین یکسان نیست. چگونه ممکن است معلم روش تدریس خود را متناسب با تجارب همه شاگردان انتخاب کند. اگر چه چنین امری کار آسانی نیست، اختلاف سطح دانشآموزان را میتوان از طریق آموزش ترمیمی یا فعالیتهای متنوع دیگر که به حل این مسئله کمک میکند، از میان برد. موقعیت و محیط یادگیری محیط ممکن است عاطفی باشد. رابطه معلم و شاگرد ، رابطه شاگردان با هم ، رابطه والدین با هم و نگرش والدین و مربیان در زمینه تربیت کودکان ، همگی میتواند در میزان یادگیری شاگردان موثر باشد. موقعیت آموزش منظم همراه با محبت و احترام متقابل ، نسبت به محیطهای خشک و تهی از عواطف ، تاثیر بیشتری در یادگیری احترام متقابل ، نسبت به محیطهای خشک و تهی از عواطف ، تاثیر بیشتری در یادگیری خواهد داشت. عاطفه به عنوان یک عامل بسیار موثر میتواند در جریان یادگیری عمل کند. عواملی نظیر عدم امنیت ، ترس ، اضطراب ، نومیدی ، شک و تردید میتوانند در فعالیتهای آموزشی از همه امکانات یاد شده برخوردار باشد، شاگرد را به کنجکاوی و تلاش برای یادگیری و حل مسائل ذهنی خود واردار میسازد. البته محیط و موقعیت تلاش برای یادگیری و حل مسائل ذهنی خود وادار میسازد. البته محیط و موقعیت یادگیری باید متناسب با آمادگی ، استعداد ، نیاز و گرایش شاگردان باشد. اگر مجموعه عوامل موجود در محیط برای شاگرد برانگیزنده و قابل درک نباشد، مسالهای در ذهن او ایجاد نخواهد شد یا در صورت وجود مساله ، شاگرد توانایی حل آن را نخواهد داشت. به هر حال ، امکانات محیط آموزشی ، اعم از نیروی انسانی و تجهیزات ، وضع اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی خانواده نگرش والدین و مربیان نسبت به تحصیل و آموزشگاه و هزاران عامل محیطی دیگر میتواند در کیفیت و کمیت یادگیری شاگردان موثر باشد. روش تدریس معلم البته چنین نقشی به دانش و اعتقادات معلم بستگی دارد. اگر چه کنجکاوی و ارضای آن را بدیهی ترین احتیاجات شاگردان است. اگر معلم با نظریه ها و اصول یادگیری آشنا نباشد و تدریس را فقط انتقال واقعیتهای علمی بداند و تجارب یادگیری را منحصر به نشستن در کلاس ، گوش دادن و حفظ کردن مطالب شنیده شده یا نوشته شده در کتاب تصور کند، مسلم است که در تقویت کنجکاوی و پرورش استعداد و تفکر علمی شاگردان چندان موفقیتی به دست نخواهد آورد. زیرا شاگرد که همواره علاقمند به فکر کردن است. در بررسی عوامل مختلف باید فرصت حرکت و جنبش داشته باشد تا بتواند به هدفهای آموزشی برسد. یادگیری بدون تلاش و فعالیت و تعامل با محیط صورت نخواهد گرفت. کسی که میخواهد یاد بگیرد باید فعالیتی متناسب با علایق و توان خود داشته باشد. و اگر در روش تدریس معلم این نکات در نظر گرفته نشود، مدرسه و کلاس برای شاگرد جالب توجه و جذاب نخواهد بود، اما اگر معلم خود را راهنما و ایجادکننده شرایط مطلوب یادگیری بداند و بجای انتقال اطلاعات ، روش کسب تجربه را به شاگردان بیاموزد، آنان در برخورد با مسائل فعالتر خواهند شد، از منابع مختلف استفاده خواهند کرد، اطلاعات لازم را به دست خواهند آورند، به سازماندهی آن خواهد پرداخت و آن را تحلیل خواهند کرد تا به حل مسائل نایل شوند. با چنین روشی ، شاگرد نه فقط حقایق علمی را فرا میگیرد. بلکه با روشهای علمی کسب معرفت نیز آشنا خواهد شد، طرز کار را با منابع مختلف و نحوه استفاده از مطالب درسی برای حل مساله را خواهد آموخت و در فرِآیند یادگیری ، ابتکار و خلاقیت خود را به کار خواهد انداخت. توجه به کل به جای جز مطالعه فرایند یادگیری نشان خواهد داد که حرکت از کل به جز روند یادگیری را بهتر و فهم مطالب را آسانتر میکند. اجزا به تنهایی بیمعنی و نامربوط هستند و در طرح و کل ، معنی پیدا میکنند. البته کل معادل مجموع اجزا نیست و بررسی تک تک اجزا و روی هم قرار دادن آنها سبب تصور کل نمیشود. کل عبارت است از نحوه ارتباط و پیوند اجزا با هم و تا این ارتباط مشخص نشود، اجزا قابل فهم نیستند. در جریان تدریس ، معلم باید در حد امکان ، ابتدا مطالب درسی را به صورت کل مطرح کند و ارتباط اجزا با کل را مشخص سازد و پس از آن به بررسی و تحلیل اجزا بپردازد. مطالعه جزئیات بدون در نظر گرفتن رابطه آنها با هم و همچنین رابطه آنها با کل ، موجب پریشانی فکر خواهد شد، در حالی که مطالعه از کل به جز با مشخص کردن روابط جز با کل ، قدرت تحلیلی در فراگیران میدهد و در نتیجه یادگیری معنیدار میشود. به عبارت دیگر ، حفظ و فکر و تکرار ، جای خود را به فهم و اندیشه میدهد. تمرین و تکرار در پاسخ به سوالات مطرح شده باید گفت: تاثیرتمرین و تکرار در کل فرآیند یادگیری و حیطههای مختلف آن بویژه در حیطه روانی – حرکتی ، انکار ناپذیر است. همه این ضربالمثل قدیمی در کار نیکو کردن از پر کردن است،را شنیدهاند و واقفند که بازی روی یخ یا رانندگی فقط در نتیجه تمرین و تکرار یاد گرفته میشود. و اگر تکرار نشوند، دیر یا زود به دست فراموشی سپرده خواهند شد. ولی این نکته نیز غیر قابل انکار است کهکیفیت اجرای تمرین ، مقدار و زمان آن نقش بسیار مهمی در تثبیت یا عدم تثبیت رفتار دارد. چنانکه آزمایشهای متعدد نشان داده است، اجرای تمرین در زمان غیر متمرکز ، اثر یادگیری بیشتری نسبت به اجرای تمرین در زمان متمرکز دارد. مثلا شاگرد موضوع مورد یادگیری را در دو تمرین بیست دقیقهای ، زودتر از یک تمرین چهل دقیقهای یاد میگیرد. از همین رو ، تمرین و تکرار موثر باید شرایط و ویژگی خاصی داشته باشد، از جمله اینکه باید منظم و مرتب و طول دورههای آن مناسب باشد و در شرایط واقعی و طبیعی انجام پذیرد. اگر شاگرد در اوضاع و احوال ساختگی و غیر طبیعی تمرین کند، مطلع شود. زیرا اطلاع از پیشرفت ، او را به کوشش وا میدارد. تمرین نباید بیش از حد طولانی و خستگیآور باشد. هر گاه عملی به طور سریع و متوالی تکرار شود ، اغلب موجب کاهش کارایی تمرین میشود. به این معنی که شخص در انجام دادن آن عمل به تدریج کندتر و ضعیفتر میشود، تا اینکه سرانجام از انجام دادن آن سرباز میزند. در واقع خستگی یادگیری را کاهش میدهد. منبع: رشد
[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/8/19 ] [ 1:59 صبح ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
بخش سوم
economic balance موازنه اقتصادی economic gravity وخامت اوضاع اقتصادی economic viability توجیه اقتصادی effigy آدمک egoism خود محور election defeat شکست انتخاباتی eliminate از بین بردن embezzlement اختلاس Eminant ذاتی Eminent برجسته emptiness پوچی enforce به اجرا گذاشتن enhance زیاد کردن، بالا بردن enjoyed by بهره مند از entrust واگذار کردن envoy فرستاده equity تبرئه کردن era دوران eradicate برچیدن erupt فوران کردن ethnic قومی، بومی Euphrates فرات evacuation تخلیه executive council شورای اجرایی exercise own right استفاده از حق خود exercise vigilance هشیار بودن exotic عجیب و غریب Expediency Council شورای تشخیص مصلحت expeditionary اعزامی expel بیرون راندن express concern اظهار نگرانی express satisfaction اظهار رضایت extremist افراط گرا fabric پارچه faction گروهها یا فرقه های سیاسی fair trail محاکمه منصفانه felling of guilt احساس گناه fend for oneself گلیم خود را از آب بیرون کشیدن finance mechanism ساختاره اعتبار مالی firmly قاطعانه foil coup کودتای نافرجام forum تریبون freedom movement جنبش آزادی fringe گرایش frustrated ناکام، ناامید -fuge گریز، فرار fugitive فراری Full implementation of resolution اجرای کامل قطعنامه fume treatment plant تصفیه خانه پالایش گاز futility بیهودگی، بیچارگی [ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/8/19 ] [ 1:57 صبح ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
درباره یک مترجم خوب نظرات زیادی ارائه شده است. در نگاه اول به نظر میرسد که یک مترجم خوب باید به دو زبان تسلط کامل داشته باشد اما این به تنهایی کافی نیست. برخی، علاوه بر تسلط به دو زبان ، بعضی مهارتها و ویژگیهای دیگر را نیز برای مترجم خوب برشمرده اند. برای نمونه ناباکوف میگوید: استعداد نویسندگی مترجم باید در حدود استعداد کسی باشد که اثرش را ترجمه میکند. نایدا نیز میگوید: کسی که نتواند اثر قابل ملاحظهای بنویسد بعید است بتواند اثر قابل ملاحظهی ترجمه کند. یک مترجم خوب باید مثل یک هنرپیشه خوب به کلمات حیات و حرکت ببخشد، مترجم حتماً باید خودش نویسنده باشد». اما متأسفانه چنانکه جان دان(John Donne ) می گوید اکثر مترجمان ما کسانی هستند که چون نمیتوانند بنویسند به ترجمه روی میآورند.
اتین دوله(Etienne Dollet ) درباره ویژگیهای یک مترجم خوب می گوید: - مترجم باید محتوای متن و قصد نویسنده را بخوبی درک کند. - مترجم باید از دانشی وسیع در زبان مبدأ و مقصد برخوردار باشد. - مترجم باید از ترجمه لفظ به لفظ که هم به مفهوم متن اصلی و هم به زیبایی آن لطمه وارد می کند بپرهیزد. - مترجم باید شکلهای گفتاری رایج و متداول در دو زبان را بشناسد و به کار گیرد. - مترجم باید از طریق انتخاب و ترتیب مناسب کلمات ، تأثیری همه جانبه و لحنی مناسب متن اصلی به ترجمه ببخشد. According to Newmark , Cicero(106-43 B.C) believed that: " … a translator must be either an interpreter or a rhetorician and who knows an interpreter"s knowledge is not equaled to bilingualism, and that the rhetorician is not only one who looks things superficially but one who sees through things " (Newmark:1981) فرزانه فرحزاد میگوید: « امروزه بسیاری از صاحبنظران بر این عقیده که مترجم خوب کسی است که به زبان مبدأ ( زبانی که از آن ترجمه میشود) و زبان مقصد (زبانی که به آن ترجمه میشود) و موضوع متن مورد ترجمه احاطه داشته باشد». پیتر نیومارک (1988 ) می گوید: "A translator requires a knowledge of literary and non – literary textual criticism, since he has to assess the quality of a text before he decides how to interpret and then translate it. there are differences between literary and technical translation. The technical translator is concerned with content and the literary translator, with form. A technical translation must be literal; a literary translation must be free"
پازارگادی نیز ویژگیهای یک مترجم خوب را 1- تسلط به زبان مادری 2- تسلط به زبان خارجی 3- تشخیص اختلافات دو زبان ذکر می کند. [ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/8/19 ] [ 1:56 صبح ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
یکی از روش های مؤثر یادگیری مطالب ،استفاده از جعبه لایتنر است. اساس علمی: مزایای این وسیله: چگونه از جعبه لایتنر استفاده کنیم: 1 2 4 8 15 عرض قسمت های مختلف به ترتیب 15,8,4,2,1 واحد است. این جعبه را میتوانید خودتان با مقوا، جعبه یا قوطی های پودر لباسشویی ، کفش و… درست کنید، یا اینکه از بازار تهیه نمائید. مراحل کار:
منبع: تبیان [ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/8/19 ] [ 1:54 صبح ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
Album Making Mirrors
Now and then I think of when we were together You can get addicted to a certain kind of sadness But you didn"t have to cut me off Now and then I think of all the times you screwed me over But you didn"t have to cut me off Somebody [ یادداشت ثابت - چهارشنبه 01/8/19 ] [ 1:53 صبح ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
چاک از یک مزرعهدار در تکزاس یک الاغ خرید به قیمت 100 دلار «به قرعهکشی گذاشتمش. 500 تا بلیت 2 دلاری فروختم 898 دلار سود کردم..»
[ یادداشت ثابت - دوشنبه 01/7/26 ] [ 12:1 صبح ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده. شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت. متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد مثل یک دزد راه می رود مثل دزدی که میخواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ میکند. آن قدر از شکش... مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض کند و نزد قاضی برود. اما همین که وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد.همسرش آن را جابه جا کرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت: و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود حرف می زند و رفتار میکند... [ یادداشت ثابت - یکشنبه 01/7/25 ] [ 11:59 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |