سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

   

شیرین‌ترین و پرکاربردترین ضرب المثل‌های فارسی و ایرانی (حرف ف) به همراه معنی ضرب المثل، داستان و طرز استفاده، و کاربرد آن در زندگی روزمره

·          فاتحه‌اش خوانده است

      کسی یا چیزی که عمرش به سر آمده و باید قیدش را زد و از آن دل کند.



·          فتیله را از گوش در آوردن

      قطع امید و صرف‌نظر، باز کردن گوش و شنیدن حرفی که آخرین امید ناامید می‌کند، فکری را از سر بیرون کردن. حاضر به شنیدن حرفی که به ضرر فرد می‌باشد.



·          فحش خورش خوبه

      در برابر فحش و بد و بیراه و توهین صبور و ملایم و بی‌رگ و بی‌اهمیت بودن.

 

·          فراموشی هم نعمتی است

      اگر انسان از این نعمت بی‌بهره بود، یاد همیشگی مسائل دردناک و غم و غصه دائمی او را از ادامه زندگی باز می‌داشت.

 



·          فضول را بردند جهنم گفت هیزمش تره  !

      چون خصلت و ذات فضول اصلاح‌پذیر نیست، با اغراق می‌گویند حتی در جهنم هنگامی که در حال سوختن است نیز دست از وراجی و بیهوده‌گویی بر نمی‌دارد.



·          فکر کرده علی‌آباد هم شهری است

      اشاره کردن به کسی که امر بر او مشتبه شده و یا نادانسته و ساده‌انگارانه خود یا دیگری و یا امر کوچک و ناچیزی را بزرگ و مهم بداند و با غرور و رضایت بی‌جا به خود یا دیگری بنازد.



·          فکر نان باش که خربزه آب است

      سفارش یا نصیحت به کسی که از امور مهم و اصلی غافل شده و فکر و وقت خود را بر کارهای فرعی و چیزهای بیهوده و بیخودی صرف کند.



·          فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه

      به کسی که جثه و اندام کوچک داشته باشد و در عوض بسیار پر هنر و زبر و زرنگ باشد.



·          فلنگ را بستن

      آهسته و ناگهانی در رفتن، جیم شدن.



·          فاره چون بلند شود سرنگون گردد

      هر اوجی حضیضی و هر خیزی افتی دارد، کسی که در اوج غرور و برتری باشد عاقبت به خواری و حقارت می‌رسد.



·         فوت کوزه‌گری

      علم استادی و خبرگی، لِم کار. ریزه‌کاری‌هایی که در اثر تجربه زیاد و مهارت بالای استاد بدست آید.



·         فهمیدی شوخی، نفهمیدی جدی

      گوینده حرف دل خود را به جهت جلوگیری از ناراحتی طرف با شوخی بزند و اگر طرف متوجه شد آن را شوخی تلقی کند.



·         فیلش یاد هندوستان کرده

      به یاد گذشته و کسی یا چیزی یا جای مورد علاقه خود افتادن و شوق بازگشت به آن پیدا کردن.



·         فیل و فنجان

      دو شخص یا دو چیز که از نظر جثه و ظاهر ناهماهنگ بوده و یکی بزرگ باشد.



·         فیل هوا کردن

      کار بزرگ و سخت غیرممکن.

 



گردآوری: مجله اینترنتی ستاره

 


[ یادداشت ثابت - شنبه 98/9/24 ] [ 8:30 عصر ] [ غلامعلی عباسی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

غلامعلی عباسی متولد 1340 دبیر بازنشسته زبان انگلیسی در شهرستان اردبیل هستم این وبلاگ دفتر یادداشت بنده است . هر مطلبی که به یادگیری بیشتر زبان انگلیسی کمک نماید و به نظر بنده مفید باشد در این وبلاگ جمع آوری نموده ام و با علاقه مندان به آموزش زبان انگلیسی به اشتراک گذاشته ام . در حد امکان منابع مطالب اعلام می گردد . امیدوارم مورد پسند و استفاده دانش آموزان و دانشجویان زبان انگلیسی واقع گردد .
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 228
بازدید دیروز: 132
کل بازدیدها: 277565