آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم | ||
«ل» لاف در غریبی، گور در بازار مسگرها ! لالائی میدونی چرا خوابت نمیبره ! لب بود که دندون اومد ! لر اگر ببازار نره بازار میگنده ! لقمان حکیم را گفتند : ادب از که آموختی ؟ گفت : از بی ادبان ! [[گلستان سعدی]] لگد به گور حاتم زده ! لولهنگش آب میگیره ! لیلی را از چشم مجنون باید دید !
«م » ما از خیک دست برداشتیم خیک از ما دست بر نمیداره ! ما اینور جوب تو اونور جوب ! ما اینور جوب تو اونور جوب، فحش بده فحش بستون، پیراهن یکی شانزده تومنه ! مادر را دل سوزد، دایه را دامن ! مادر زن خرم کرده، توبره بر سرم کرده ! مادر که نیست با زن بابا باید ساخت ! مادر مرده را شیون میاموز ! مارا باش که از بز دنبه میخواهیم ! مار بد بهتر بود از یار بد ! مار پوست خودشو ول میکنه اما خوی خودشو ول نمیکنه ! مار تا راست نشه بسوراخ نمیره ! مار خورده افعی شده ! مار خیلی از پونه خوشش میاد دم لونه اش سبز میشه ! مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه ! مار گیر را آخرش مار میکشه ! مار مهره، هر ماری نداره ! مار هر کجا کج بره توی لونه خودش راست میره ! ماست را که خوردی کاسه شو زیر سرت بزار ! ماستها را کیسه کردند ! ماست مالی کردن ! ماستی که ترشه از تغارش پیداست ! ماست نیستی که انگشتت بزنند ! ما صد نفر بودیم تنها، اونها سه نفر بودند همراه ! ما که خوردیم اما نگی یارو خر بود سیرابیت نپخته بود ! ما که در جهنم هستیم یک پله پائین تر ! ما که رسوای جهانیم غم عالم پشمه ! مال است نه جان است که آسان بتوان داد ! مال بد بیخ ریش صاحبش ! مال به یکجا میره ایمون به هزار جا ! مالت را خار کن خودت را عزیز کن ! مال خودت را محکم نگهدار همسایه را دزد نکن ! مال خودم مال خودم مال مردمم مال خودم ! مال دنیا وبال آخرته ! مال ما گل مناره، مال مردم زیر تغاره ! مال مفت صرافی نداره ! پول باد آورده چند و چون نداره ! مال ممسک میراث ظالمه ! مال همه ماله، مال من بیت الماله ! ماما آورده را مرده شور میبره ! ماما که دو تا شد سر بچه کج در میاد ! ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون --- او بمطلب ها رسید و ما هنوز آواره ایم . ماه درخشنده چو پنهان شود --- شب پره بازیگر میدان شود! ما هم تون را میتابیم هم بوق را میزنیم ! ماه همیشه زیر ابر پنهان نمیمونه ! ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است ! ماهی ماهی رو میخوره، ماهی خوار هر دو را ! ماهی و ماست ؟ عزرائیل میگه بازم تقصیر ماست ؟ مبارک خوشگل بود ابله هم درآورد ! مثقال نمکه خروار هم نمکه ! مثل سیبی که از وسط نصف کرده باشند ! مثل کنیز ملا باقر ! مرد چهل ساله تازه اول چلچلیشه ! مرد خردمند هنر پیشه را --- عمر دو بایست در این روزگار *** تا به یکی تجربه آموختن --- با دگری تجربه بردن بکار . [[ سعدی ]] مرد که تنبوتش دو تا شد بفکر زن نو میافته ! مرده را رو که رو بدی بکفن خودش میرینه ! مردی را پای دار میبردند زنش میگفت : یه شلیته گلی برای من بیار ! مردی که نون نداره اینهمه زبون نداره ! مرغ بیوقت خوان را باید سر برید ! مرغ زیرک که میرمید از دام - با همه زیرکی بدام افتاد ! مرغ گرسنه ارزن در خواب می بینه ! مرغ، هم تخم میکمه هم چلغوز! مرغ همسایه غازه ! مرغی را که در هواست نباید به سیخ کشید ! مرغ یه پا داره ! مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه ! مرگ برای من، گلابی برای بیمار ! مرگ به فقیر و غنی نگاه نمیکنه ! مرگ خر عروسی سگه ! مرگ خوبه اما برای همسایه ! مرگ میخواهی برو گیلان ! مرگ یه بار شیون یه بار ! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد ! (( نابرده رنج گنج میسر نمی شود ... )) [[ سعدی ]] مزد خر سور چرونی خر سواریست ! مزد دست مهتر چس یابوست ! مسجد نساخته گدا درش ایستاده ! مشتری آخر شب خونش پای خودشه ! مشک خالی و پرهیز آب ! معامله با خودی غصه داره ! معامله نقد بوی مشک میده ! معما چو حل گشت آسان شود ! مغز خر خورده ! مفرداتش خوبه اما مرده شور ترکیبشو ببره ! مگس به فضله ش بشینه تا مورچه خور دنبالش میدوه ! مگه سیب سرخ برای دست چلاق خوبه ؟! مگه کاشونه که کپه با فعله است ؟ ملا شدن چه آسون، آدم شدن چه مشکل ! ملا نصرالدین صنار میگرفت سگ اخته میکرد یکعباسی میداد میرفت حموم ! من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم --- تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال . [[ سعدی ]] من از بیگانگان هرگز ننالم --- که با من هر چه کرد آن آشنا کرد . [[ حافظ]] من کجا و خلیفه در بغداد ! من میگم خواجه ام تو میگی چند تا چه داری ؟! من میگم نره تو میگی بدوش ! من میگم انف، تو نگو انف، تو بگو انف ! من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش --- چون بفکر سوختن افتاده ای مردانه باش . [[ مرتضی قلیخان شاملو]] من نوکر حاکمم نه نوکر بادنجان ! موریانه همه چیز خونه را میخوره جز غم صاحب خونه را ! موش به سوراخ نمیرفت جارو به دم بست ! موش چیه که کله پاچش باشه ! موش زنده بهتر از گربه مرده است ! موش به همبونه ( انبار) کار نداره همبونه به موش کار داره ! موش و گربه که با هم بسازند دکان بقالی خراب میشه ! مهتاب نرخ ماست را میشکنه ! مهره مار داره ! مه فشاند نور و سگ عوعو کند --- هر کسی بر طینت خود می تند ! [[ مولوی ]] مهمون باید خنده رو باشه اگر چه صاحب خونه، خون گریه کنه ! مهمون تا سه روز عزیزه ! مهمون خر صاحبخونه است ! مهمون که یکی شد صاحبخونه گاو میکشه ! مهمون مهمون و نمیتونه ببینه صاحبخونه هر دو را ! مهمون ناخونده خرجش پای خودشه ! مهمون هر کی ، و در خونه هر چی ! میون حق و باطل چهار انگشته ! میون دعوا حلوا خیر نمی کنند ! میون دعوا نرخ معین میکنه ! می بخور، منبر بسوزان، مردم آزاری مکن ! میخوای عزیز بشی یا دور شو یا کور شو ! میراث خرس به کفتار میرسه ! میراث خوار بهتر از چشته خوره ! میوه خوب نصیب شغال میشه ! میهمان راحت جان است و لیکن چو نفس --- خفه سازد که فرود آید و بیرون نرود ! [ یادداشت ثابت - دوشنبه 97/6/27 ] [ 8:33 عصر ] [ غلامعلی عباسی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |